علوم خاک
جلال صادقی؛ امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا؛ مینا علیخانی مقدم
چکیده
استفاده از جاذبهای مختلف بهمنظور حذف فلزات سنگین از محیطهای آبی موضوعی است که به فراوانی در مطالعات مختلف به آن پرداخته شده است. با این وجود همچنان استفاده از جاذبهای ارزان با قابلیت جذب بالا؛ از جمله موضوعاتی است که در بحث حذف فلزات سنگین از محیطهای آبی مطرح میباشد. در این مطالعه به بررسی تأثیر کربندات قارچی بر سینتیک، ...
بیشتر
استفاده از جاذبهای مختلف بهمنظور حذف فلزات سنگین از محیطهای آبی موضوعی است که به فراوانی در مطالعات مختلف به آن پرداخته شده است. با این وجود همچنان استفاده از جاذبهای ارزان با قابلیت جذب بالا؛ از جمله موضوعاتی است که در بحث حذف فلزات سنگین از محیطهای آبی مطرح میباشد. در این مطالعه به بررسی تأثیر کربندات قارچی بر سینتیک، همدما و ترمودینامیک جذب سرب پرداخته شد. بدینصورت که پس از کشت قارچ Alternaria alternata، اگزوپلی ساکارید این قارچ استخراج و با استفاده از روش هیدروترمال و به کمک اتوکلاو با پوشش تفلون در دمای 200 درجه سلسیوس بهمدت 24 ساعت به کربندات تبدیل شد. در ادامه جذب سینتیک، همدما و ترمودینامیک جذب سرب توسط این نانو جاذب بررسی شد. در این آزمایش 7 سطح غلظت سرب (100، 200، 300، 400، 500، 750 و 1000 میلیگرم در لیتر)، 7 زمان تماس (5، 10، 15، 20، 25، 30 و 60 دقیقه)، 8 سطح pH (2، 4، 6، 7، 8، 9، 10 و 11)، 8 غلظت نانوجاذب (50، 100، 200، 300، 400، 500، 750 و 1000 میلیگرم در لیتر)، 3 قدرت یونی محلول (1/0، 01/0 و 001/0 مولار کلرید پتاسیم) و 5 نوع دمای محلول (25، 30، 35، 40 و 45 درجه سلسیوس) بررسی شد. نتایج نشان داد که حداکثر میزان جذب سرب توسط این جاذب 59/13 میلیگرم بر گرم بود. از میان مدلهای سینتیک جذب انتخاب شده (شبه مرتبه اول، شبه مرتبه دوم و پخشیدگی درون ذرهای)، دادهها به خوبی توسط مدل شبه مرتبه دوم با 99/0 =R2 و 064/0 = RMSE توصیف شد. معادله لنگمویر بهترین برازش را برای همدما جذب سرب در این مطالعه نشان داد که بیانگر جذب تک لایهای و همگن سرب توسط جاذب مورد مطالعه بود. مقادیر مثبت DH° (kJ mol-1 3/13) و DS (J mol °K-1 34/70) نشاندهنده گرماگیر بودن واکنش و افزایش بینظمی در سطح مشترک جامد-مایع در طول جذب سرب توسط کربندات قارچی بود. مقادیر منفی DG نیز نشاندهنده خود به خودی بودن واکنش جذب بود.
علوم خاک
جمعه الجمعه؛ اکرم حلاج نیا؛ امیر لکزیان؛ علیرضا آستارایی
چکیده
دستیابی به امنیت غذایی یک هدف بسیار ضروری برای تغذیه جمعیت رو به رشد جهان است، توسعه تکنیکهای مناسب و کارآمد برای احیای خاکهای متأثر از نمک بسیار ضروری است. استفاده از روشهای بیولوژیکی مانند کاربرد ریزجانداران مفید بهعنوان اصلاحکنندههای زیستی پتانسیل زیادی در بهبود شرایط رشد گیاه در خاکهای شور دارد. هدف این مطالعه بررسی ...
بیشتر
دستیابی به امنیت غذایی یک هدف بسیار ضروری برای تغذیه جمعیت رو به رشد جهان است، توسعه تکنیکهای مناسب و کارآمد برای احیای خاکهای متأثر از نمک بسیار ضروری است. استفاده از روشهای بیولوژیکی مانند کاربرد ریزجانداران مفید بهعنوان اصلاحکنندههای زیستی پتانسیل زیادی در بهبود شرایط رشد گیاه در خاکهای شور دارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر کاربرد همزمان باکتریهای اسیدیتیوباسیلوس و قارچ میکوریزی فانلی فورمیس موسه بر برخی متابولیتهای فتوسنتزی و بیوشیمیایی ذرت بود. برای این منظور یک آزمایش گلخانهای در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل انجام شد. در این تحقیق اثر تیمارهای بیولوژیکی شامل: دو سطح قارچ میکوریزا (تلقیح و عدم تلقیح)، دو سطح شوری (96/0 و 6 دسیزیمنس بر متر) و چهار سطح تلقیح باکتریهای اسیدی تیوباسیلوس شامل شاهد (C)، تیوباسیلوس تیواکسیدانس (T)، تیوباسیلوس فرواکسیدانس (F)، تیوباسیلوس تیواکسیدانس و تیوباسیلوس فرواکسیدانس (T+F) در یک خاک بررسی شد. نتایج نشان داد که شوری غلظت کلروفیل a، b و کارتنوئید برگ را بهترتیب90/27،42/68 و 50 درصد در مقایسه با شاهد کاهش داد. شوری باعث افزایش، غلظت پرولین (62/42 درصد)، نشت الکترولیت (30/33 درصد)، غلظت آنتوسیانینها (36/96 درصد) و فلاونوئیدهای برگ (73/84 درصد) در مقایسه با خاک شاهد شد. تلقیح با قارچ میکوریزا در مقایسه با عدم تلقیح اثر قابل توجه و معنیداری بر همه پارامترهای مورد بررسی در هر دو خاک شور و شاهد داشت. در خاک شور تلقیح قارچ میکوریزا موجب کاهش نشت الکترولیت (75/56 درصد) و افزایش کلروفیل a (2/3 برابر)، کلروفیل b (6/6 برابر) کارتنوئید (3/1 برابر)، غلظت پرولین (39/24 درصد)، مقدار آنتوسیانینها (07/24 درصد) و فلاونوئیدها (40/20 در صد) در گیاه شد. تاثیر تیمارهای باکتریایی بر پارامترهای مورد بررسی در گیاهان تلقیح شده با قارچ میکوریزا بیشتر از گیاهان تلقیح نشده بود. اثرگذاری بر مقدار پرولین، کلروفیلها، آنتوسیانین و فلاونوئیدها در کاربرد توأم هر دو گونه باکتری بیشتر از تأثیر هر کدام به تنهایی بود. در خاک شور تلقیح همزمان قارچ میکوریزا با هر دو گونه باکتری موجب کاهش نشت الکترولیت (72/14 درصد) و افزایش کلروفیل a (80/39 درصد)، کلروفیل b (106 درصد)، کارتنوئید (50 درصد)، غلظت پرولین (12/10 درصد)، مقدار آنتوسیانینها (17/14 درصد) و فلاونوئیدها (06/4 درصد) در گیاه در مقایسه با تیمار قارچ میکوریزا به تنهایی شد. نتایج نشان داد که این باکتریها احتمالا میتوانند بهعنوان باکتریهای کمک کننده میکوریزا در نظر گرفته شوند.
علوم خاک
سحر عرب تیموری؛ اکرم حلاج نیا؛ امیر لکزیان؛ فهیمه نیک بین
چکیده
در این پژوهش تاثیر دو نوع سورفکتانت باکتریایی بر کادمیم محلول همراه با کاربرد سه نوع کلات کننده (اسید هیومیک، سیترات سدیم و Na2-EDTA) در یک خاک آهکی آلوده به کادمیم در چند آزمایش جداگانه در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. زمان تعادل در کاربرد غلظت 1 میلی مولار کلات کنندهها در شش زمان (6، 12، 24، 36، 48، 72 ساعت) و غلظت موثر هر یک از کلات کنندهها ...
بیشتر
در این پژوهش تاثیر دو نوع سورفکتانت باکتریایی بر کادمیم محلول همراه با کاربرد سه نوع کلات کننده (اسید هیومیک، سیترات سدیم و Na2-EDTA) در یک خاک آهکی آلوده به کادمیم در چند آزمایش جداگانه در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. زمان تعادل در کاربرد غلظت 1 میلی مولار کلات کنندهها در شش زمان (6، 12، 24، 36، 48، 72 ساعت) و غلظت موثر هر یک از کلات کنندهها در کاربرد غلظتهای 0، 1/0، 25/0، 5/0، 1 و mM2 تعیین گردید. درنهایت تاثیر کاربرد همزمان هر یک از کلات کنندهها و دو نوع سورفکتانت استخراج شده از باکتریهای Pseudomonas putida وBacillus subtilis در غلظتهای صفر، 50،25 و mg L-1100 بر کادمیم محلول بررسی شد. نتایج نشان داد با افزایش زمان تماس، کادمیم محلول خاک با کاربرد اسید هیومیک و Na2-EDTA به صورت معنیداری (p<0.05) افزایش یافت. کاربرد Na2-EDTA در همه غلظتهای مورد مطالعه و کاربرد اسید هیومیک در غلظتهای بالاتر از mM 0/25 موجب افزایش کادمیم محلول در مقایسه با شاهد شد. سیترات سدیم در هیچ یک از غلظتها و زمانهای مورد مطالعه تاثیر معنیداری بر کادمیم محلول نداشت. بیوسورفکتانتهای مورد استفاده تاثیر معنیداری بر کارایی سیترات سدیم از نظر افزایش کادمیم محلول نداشتند. کاربرد سورفکتانت تولید شده بوسیله Bacillus subtilis در غلظت mg L-125 همراه با Na2-EDTA موجب افزایش کادمیم محلول گردید و افزایش غلظت این بیوسورفکتانت تاثیر معنیداری نسبت به غلظت mg L-125 ایجاد نکرد. در حالیکه کاربرد همزمان Na2-EDTA و سورفکتانت Pseudomonas putida تاثیری بر کادمیم محلول نداشت این بیوسورفکتانت در غلظت mg L-1100 اسید هیومیک موجب تفاوت معنیداری در غلظت کادمیم محلول خاک شد.
علوم خاک
تکتم ولیزاده حجار؛ امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا؛ محبوبه مظهری
چکیده
کمبود فسفر به عنوان یکی از مهمترین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در خاکهای آهکی مشکلی جدی بوده و به همین خاطر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. بخش آلی فسفر در خاک که غیر قابل جذب توسط گیاه میباشد در مواردی میتواند تا 80 درصد کل فسفر را به خود اختصاص دهد. حل کردن فسفر از دو منبع آلی و معدنی توسط گونههای قارچی به عنوان یکی از راهحلهای ...
بیشتر
کمبود فسفر به عنوان یکی از مهمترین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در خاکهای آهکی مشکلی جدی بوده و به همین خاطر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. بخش آلی فسفر در خاک که غیر قابل جذب توسط گیاه میباشد در مواردی میتواند تا 80 درصد کل فسفر را به خود اختصاص دهد. حل کردن فسفر از دو منبع آلی و معدنی توسط گونههای قارچی به عنوان یکی از راهحلهای کارساز میتواند مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. بدین منظور و برای بررسی میزان فعالیت آنزیم فیتاز قارچی سه سویه آسپرژیلوس نایجر، آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس فومیگاتوس و فراهمی فسفر از منبع آلی فیتات سدیم و جذب آن توسط گیاه ذرت، دو آزمایش بصورت جداگانه به صورت آزمایشگاهی و گلخانهای انجام شد. در بخش آزمایشگاهی میزان فعالیت آنزیم فیتاز هر یک از سه سویه قارچی در حضور فیتات سدیم بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فعالیت فیتاز (U) 48/16 مربوط به سویه آسپرژیلوس نایجر بود. در بخش دوم تاثیر هر یک از آنزیمهای فیتاز تولیدی و استخراجی از هر جدایه بر فراهمی فسفر از منبع فیتات سدیم و جذب این عنصر توسط گیاه ذرت بررسی شد. نتایج بخش گلخانه نشان داد که بیشترین مقدار فسفر اندام هوایی (125/0 درصد) و ریشه (102/0 درصد) گیاه ذرت و همچنین بیشترین وزن خشک این گیاه (08/46 گرم در گلدان) در تیمار آنزیم فیتاز آسپرژیلوس نایجر و در حضور فیتات سدیم مشاهده شد. بطور کلی نتایج نشان از موثرتر بودن سویه آسپرژیلوس نایجر در دو بخش آزمایشگاهی و گلخانهای داشت و همچنین آنزیمهای فیتاز قارچی تاثیر مثبتی بر غلظت فسفر و بهبود رشدو نمو گیاه ذرت داشتند.
حدیثه رحمانی؛ امیر لکزیان؛ علی رضا کریمی؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
لاکازها آنزیمهایی توانمند دراکسید کردن ترکیبات فنولی و غیرفنولی مختلف و همچنین آلایندههای محیطی بسیار مقاوم هستند. یکی از مؤثرترین روشها برای بهبود ویژگیهای آنها نظیر بالا بردن پایداری این آنزیمها و حتی افزایش فعالیت آنها، تثبیت لاکازها بر حاملهای مختلف از جمله کانیها است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ویژگیهای جذب آنزیم لاکاز ...
بیشتر
لاکازها آنزیمهایی توانمند دراکسید کردن ترکیبات فنولی و غیرفنولی مختلف و همچنین آلایندههای محیطی بسیار مقاوم هستند. یکی از مؤثرترین روشها برای بهبود ویژگیهای آنها نظیر بالا بردن پایداری این آنزیمها و حتی افزایش فعالیت آنها، تثبیت لاکازها بر حاملهای مختلف از جمله کانیها است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ویژگیهای جذب آنزیم لاکاز استخراج شده از قارچ ترامتس ورسیکالر (T. versicolor) توسط کانیهای مونتموریلونیت K10 و زئولیت در قالب ایزوترمهای جذبی لانگمویر، فروندلیچ، تمکین و دوبینین- رادوشکویچ بود. بر اساس نتایج این مطالعه، جذب لاکاز بر مونتموریلونیت بالاترین تطابق را نخست با مدل دوبینین- رادوشکویچ و سپس با مدل ایزوترم جذبی لانگمویر نشان داد. بر این اساس، جذب لاکاز توسط مونتموریلونیت احتمالاً فیزیکی بود و توزیع همگنی از جایگاههای فعال در سطح این کانی وجود داشت. از طرفی، جذب لاکاز توسط زئولیت بهترین انطباق را با مدل فروندلیچ نشان داد که این امر بر احتمال جذب چندلایهای آنزیم توسط سطوح ناهمگن و نیز شرایط جذب مطلوب دلالت دارد. همچنین، بر اساس مقادیر پارامتر تعادل (RL)، گرچه جذب برای هر دو کانی مورد مطالعه مطلوب بود، اما این مطلوب بودن در غلظتهای اولیه بالای لاکاز بیشتر بود. بطور کلی، جذب چند لایهای لاکاز بر سطح زئولیت، احتمال درجه بالاتری از ممانعت فضایی و تغییرات در ساختار آنزیمی را قوت میبخشد و متعاقباً کاهش کارآیی کاتالیزوری آنزیم نیز محتمل است. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه، مونتموریلونیت از شرایط مناسبتری برای استفاده به عنوان حامل آنزیم لاکاز برخوردار است. اگرچه، مطالعات تکمیلی مانند آزمایشات سینتیکی برای تصمیمگیریهای نهایی کمک کننده خواهند بود.
حدیث حاتمی؛ امیر فتوت؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
بهدلیل واکنش فسفر با ترکیبات موجود در خاک، فراهمی فسفر بهعنوان یک فاکتور محدودکننده برای تولید فرآوردههای کشاورزی در سراسر جهان مطرح است. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ترکیب سنتزی هیدروکسید مضاعف لایهای (LDH) با آنیون بین لایه ای فسفات و کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل (TSP) بر فراهمی فسفر یک خاک آهکی در طی زمان انجام شد. به این منظور ...
بیشتر
بهدلیل واکنش فسفر با ترکیبات موجود در خاک، فراهمی فسفر بهعنوان یک فاکتور محدودکننده برای تولید فرآوردههای کشاورزی در سراسر جهان مطرح است. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ترکیب سنتزی هیدروکسید مضاعف لایهای (LDH) با آنیون بین لایه ای فسفات و کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل (TSP) بر فراهمی فسفر یک خاک آهکی در طی زمان انجام شد. به این منظور ابتدا Zn-Al LDH با آنیون بینلایهای فسفات (P-LDH) به روش تبادل یونی ساخته شد و سپس یک آزمایش انکوباسیون در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل دربرگیرنده دو ترکیب حاوی فسفر (P-LDH و TSP)، چهار سطح فسفر (صفر (شاهد)، 18، 45 و 90 میلیگرم فسفر بر کیلوگرم)، 8 زمان (1، 5، 10، 20، 40، 70، 100 و 150 روز) و سه تکرار انجام شد. در پایان هر زمان مقادیر فسفر و روی قابل دسترس، pH و هدایت الکتریکی (EC) نمونهها اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که کاربرد P-LDH و TSP منجر به افزایش معنیدار فسفر قابل دسترس در مقایسه با تیمار شاهد گردید اما روند تغییرات رهاسازی فسفر در این دو منبع با گذشت زمان متفاوت بود. در نمونههای P-LDH برخلاف TSP با گذشت زمان فسفر قابل دسترس افزایش یافت تا آنجا که تفاوت میان این دو منبع در هر سه سطح فسفر در زمان 150 روز از نظر آماری معنیدار گردید. این امر احتمالا بهدلیل رهاسازی آهسته فسفر از ساختمان P-LDH و کاهش واکنش فسفر با ترکیبات خاک رخ داده است. در اثر انحلال ترکیب P-LDH در خاک همزمان با آنیون فسفر کاتیون روی هم وارد محلول خاک شد که منجر به افزایش قابل توجه روی قابل دسترس خاک در تیمارهای P-LDH گردید. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات pH و EC در هر دو منبع یکسان بوده و تفاوت معنیداری میان دو منبع مشاهده نشد. بنابراین بهنظر میرسد که P-LDH میتواند بهعنوان یک کود کندرهای فسفره سبب افزایش کارایی فسفر گردد اما سطوح بالای این ترکیب بهدلیل بالا بودن مقادیر روی قابل دسترس توصیه نمیشوند.
مهدیه مومن؛ علی رضا کریمی؛ اکرم حلاج نیا؛ پریسا میرحسینی موسوی
چکیده
سپیولیت یک کانی رسی فیبری است که معمولا در رسوبات دوران سوم یافت میشود. این کانی در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود برخی ناخالصیهای رسی و غیررسی که عمده آن پالیگورسکیت، کوارتز و دولومیت است، باعث کاهش کیفیت سپیولیت میشود. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت کارایی خالصسازی فیزیکی مبتنی بر تفکیک اندازه ذرات بر اساس تهنشینی ...
بیشتر
سپیولیت یک کانی رسی فیبری است که معمولا در رسوبات دوران سوم یافت میشود. این کانی در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود برخی ناخالصیهای رسی و غیررسی که عمده آن پالیگورسکیت، کوارتز و دولومیت است، باعث کاهش کیفیت سپیولیت میشود. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت کارایی خالصسازی فیزیکی مبتنی بر تفکیک اندازه ذرات بر اساس تهنشینی در سوسپانسیون، بدون استفاده از روشهای شیمیایی بر میزان خالصسازی سپیولیت استخراجی از معدن الیاتو فریمان بود. سه گروه ذرات 20 تا 50، صفر تا 20 و کمتر از 2 میکرون جدا شدند. کارایی خالص-سازی با این روش با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس مشخص شد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از روش جداسازی اندازه ذرات، میتواند تأثیر زیادی در کاهش مقدار کوارتز در ذرات جدا شده و نیز حذف کامل دولومیت در ذرات کمتر از 2 میکرون و حذف پالیگورسکیت به طور کامل در ذرات 50-20 میکرون داشته باشد. نتیجه این پژوهش نشان داد که بدون استفاده از روشهای شیمیایی و با استفاده از روش فیزیکی ساده و کم هزینه، می-توان فرآیند خالصسازی سپیولیت را تا حد مناسبی انجام داد.
سیدسجاد حسینی؛ امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
افزودن EDTA به عنوان یک عامل کلات کننده به خاکهای آلوده به فلزات سنگین ممکن است فراهمی و استخراج گیاهی فلزات را از خاک افزایش دهد اما میتواند اثرات منفی بر ویژگیهای بیولوژیکی خاک داشته باشد. به منظور بررسی اثر کاربرد EDTA و اسید سیتریک بر فراهمی سرب، فعالیت دهیدروژناز، اورهآز و فسفومونواستراز قلیایی و همچنین تنفس میکروبی برانگیخته ...
بیشتر
افزودن EDTA به عنوان یک عامل کلات کننده به خاکهای آلوده به فلزات سنگین ممکن است فراهمی و استخراج گیاهی فلزات را از خاک افزایش دهد اما میتواند اثرات منفی بر ویژگیهای بیولوژیکی خاک داشته باشد. به منظور بررسی اثر کاربرد EDTA و اسید سیتریک بر فراهمی سرب، فعالیت دهیدروژناز، اورهآز و فسفومونواستراز قلیایی و همچنین تنفس میکروبی برانگیخته (SIR)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل و سه تکرار در شرایط گلخانه اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل EDTAو اسید سیتریک در دو سطح 3 و 5 میلی مول بر کیلوگرم به همراه شاهد و زمان (7، 14، 21 و 28 روز) بودند. نتایج نشان داد که به طور میانگین تیمارهای EDTA3 و EDTA5 به ترتیب سبب افزایش 17/2 % و 10 % غلظت فراهم سرب نسبت به شاهد شدند. این در حالی است که بررسی اثر زمان نشان داد که فراهمی سرب برای تیمار EDTA3 در زمان 28 در مقایسه با اولین زمان نمونه برداری (روز هفتم) 3/12 % کاهش یافت در حالی که برای تیمار EDTA5 تغییر معنیداری در طی زمان مشاهده نشد. همچنین به طور میانگین تیمارهای CA3 و CA5 به ترتیب سبب کاهش 3/8 % و 7/15 % غلظت فراهم سرب نسبت به شاهد شدند به طوری که در آخرین زمان نمونه برداری فراهمی سرب به ترتیب 9/15 % و 8/12 % نسبت به اولین زمان کاهش پیدا کرد. نتایج نشان دهنده اثر منفی EDTA بر فعالیت آنزیمهای دهیدروژناز و اورهآز خاک بود. از طرف دیگر افزودن اسیدسیتریک اثر مثبتی بر فعالیت آنزیمهای دهیدروژناز، اورهآز و فسفومونواستراز قلیایی خاک داشت. در تمام تیمارها به جز تیمار شاهد فعالیت آنزیمهای مورد مطالعه با گذشت زمان افزایش پیدا کرد که این افزایش در تیمارهای اسید سیتریک بیشتر بود. افزودن EDTA و اسیدسیتریک مقدار SIR خاک را در همه زمانهای مورد مطالعه افزایش دادند که این افزایش برای تیمارهای اسیدسیتریک بیشتر از EDTA بود.
سلیمه راحمی؛ رضا خراسانی؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
با توجه به فراهمی کم آهن در خاک های آهکی و تفاوت گونه های گیاهی در جذب آهن خاک، شناسایی و مطالعه گونه های گیاهی با کارایی زیاد آهن در جهت کاهش مصرف کودهای شیمیایی ضروری است. به منظور بررسی کارایی جذب آهن در رقم های مختلف گندم، یک آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با آرایش فاکتوریل، در 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
با توجه به فراهمی کم آهن در خاک های آهکی و تفاوت گونه های گیاهی در جذب آهن خاک، شناسایی و مطالعه گونه های گیاهی با کارایی زیاد آهن در جهت کاهش مصرف کودهای شیمیایی ضروری است. به منظور بررسی کارایی جذب آهن در رقم های مختلف گندم، یک آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با آرایش فاکتوریل، در 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 3 رقم گندم (پارسی، پیشتاز و فلات) و 3 سطح آهن (صفر، 2 و 6 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) بودند. نتایج نشان داد که مصرف آهن تأثیر معنی داری بر وزن خشک بخش هوایی و جذب آهن در دو رقم پارسی و پیشتاز نداشت ولی در رقم فلات وزن خشک بخش هوایی افزایش پیدا کرد. بررسی اینفلاکس آهن و نسبت ریشه به بخش هوایی که دو عامل مهم بر کارایی جذب هستند نشان داد که در رقم پیشتاز و پارسی اینفلاکس بیش تر از رقم فلات بود. در رقم پارسی علاوه بر اینفلاکس طول ریشه نیز افزایش پیدا کرد. در رقم فلات با افزایش آهن، جذب، عملکرد رویشی نسبی، اینفلاکس و نسبت ریشه به بخش هوایی افزایش یافت. بنابراین در مقایسه با دو رقم دیگر، فلات را به عنوان رقم کارا نمی توان در نظر گرفت. احتمالا عدم پاسخ به کود در دو رقم پارسی و پیشتاز، نشان دهنده فعال بودن مکانیسم های خاص دیگر (مثل اثر تراوشات ریشه، سیدروفورها و....) در جذب آهن در سطوح کم این عنصر در خاک می باشد. به عبارت دیگر رقم پیشتاز و پارسی نسبت به رقم فلات کاراتر بودند.
امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا؛ حدیثه رحمانی
چکیده
چکیده
چرخه های خشک و مرطوب شدن خاک جزء تنشهای محیطی هستند که خصوصیات فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. همه این اثرات در نهایت بر روی چرخه عناصر غذایی در خاک تأثیر گذار است. بررسی تأثیر چرخه های خشک و مرطوب شدن خاک بر چرخه عناصر غذایی، از یک طرف از جنبه تغذیه گیاه و حاصلخیزی خاک و از طرف دیگر از جنبه مسائل زیست ...
بیشتر
چکیده
چرخه های خشک و مرطوب شدن خاک جزء تنشهای محیطی هستند که خصوصیات فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. همه این اثرات در نهایت بر روی چرخه عناصر غذایی در خاک تأثیر گذار است. بررسی تأثیر چرخه های خشک و مرطوب شدن خاک بر چرخه عناصر غذایی، از یک طرف از جنبه تغذیه گیاه و حاصلخیزی خاک و از طرف دیگر از جنبه مسائل زیست محیطی حائز اهمیت میباشد. در این تحقیق تأثیر یک، دو، سه، چهار و پنج چرخه خشک و مرطوب شدن طی 25 روز، بر مقدار کربن آلی محلول (DOC)، فسفر آلی محلول (DOP) و شکلهای فراهم نیتروژن در خاک شامل مجموع نیترات و نیتریت و آمونیوم، در دو نمونه خاک آلفی سول در قالب طرح پایه کاملا تصادفی برای هر خاک، با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش تعداد چرخههای خشک و مرطوب شدن، در هر دو خاک مقدار کربن آلی، فسفر آلی و معدنی و همچنین آمونیوم در محلول خاک، نسبت به تیمار دائما مرطوب کاهش پیدا کرد. کاهش مقدار کربن و فسفر آلی محلول نشان دهنده افزایش معدنی شدن کربن و فسفر آلی محلول است. مقدار نیتروژن آلی محلول پس از سه و چهار چرخه خشک و مرطوب شدن، در خاک 1 و 2 کاهش پیدا کرد و سپس در تیمار پنج چرخه خشک و مرطوب شدن به بیشترین مقدار رسید.
واژههای کلیدی: خشک و مرطوب شدن، نیتروژن، کربن و فسفرآلی محلول
منا مصدقی؛ امیر لکزیان؛ غلامحسین حق نیا؛ امیر فتوت؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
نیتروژن آلی محلول (DON) یکی از بخش های مهم مواد آلی محلول (DOM) خاک است که سهم قابل توجهی از نیتروژن محلول خاک را به خود اختصاص داده و به عنوان منبع مهم نیتروژن در بسیاری از اکوسیستم های آبی و خاکی در نظر گرفته می شود. نیتروژن معدنی محلول (DIN) نیز که شامل نیترات، نیتریت و آمونیوم می باشد از شکل های دیگر نیتروژن در محلول خاک بوده که از دیدگاه ...
بیشتر
نیتروژن آلی محلول (DON) یکی از بخش های مهم مواد آلی محلول (DOM) خاک است که سهم قابل توجهی از نیتروژن محلول خاک را به خود اختصاص داده و به عنوان منبع مهم نیتروژن در بسیاری از اکوسیستم های آبی و خاکی در نظر گرفته می شود. نیتروژن معدنی محلول (DIN) نیز که شامل نیترات، نیتریت و آمونیوم می باشد از شکل های دیگر نیتروژن در محلول خاک بوده که از دیدگاه تغذیه گیاهی دارای اهمیت است. عملیات مدیریتی خاک همانند کوددهی می تواند بر غلظت و حرکت DON و DIN در خاک تأثیرگذار باشد. هدف از این تحقیق بررسی مقایسه ای اثر کودهای نیتروژن بر کمیت DON و DIN دو خاک آلفی سول در شمال ایران بود. بدین منظور آزمایشی با آرایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 400 کیلوگرم کود نیتروژن از سه منبع اوره، نیترات آمونیوم و سولفات آمونیوم به همراه شاهد در شش زمان (صفر، 7، 14، 28، 42 و 60 روز) با سه تکرار و در دو خاک مختلف انجام شد. تغییرات DON،DIN (NO3+NO2)) و NH4 ( و pH در طول مدت زمان 60 روز و در شش زمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان دادند که افزودن کودهای نیتروژن به هر دو خاک باعث کاهش میزان DON گردید. اما میزان (NO3+NO2) و NH4 افزایش پیدا کرد. در بین کودهای نیتروژن کود سولفات آمونیوم به دلیل کاهش pH، بیشترین تأثیر را در کاهش غلظت DON داشت. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که دامنه نوسانات DON در مدت زمان 60 روز و در شرایط آزمایشگاهی به طور متوسط بین 11 تا 75 درصد بوده است. در هر دو خاک در ابتدای آزمایش DON غالب ترین شکل نیتروژن محلول بوده و بر عکس در انتهای آزمایش مجموع نیترات و نیتریت بخش عمده نیتروژن کل محلول خاک را به خود اختصاص دادند.
اکرم حلاج نیا؛ غلامحسین حق نیا؛ امیر لکزیان؛ عاطفه رمضانیان
چکیده
افزایش غلظت دی اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه ای در سالهای اخیر و در نتیجه آن افزایش دمای کره زمین ممکن است بر چرخه های بیوشیمیای عناصر در خاک تأثیر گذار باشد. به منظور بررسی تأثیر دما و غلظت گاز دی اکسید کربن و اثر متقابل آنها بر شکلهای نیتروژن محلول خاک آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل با دو سطح دمایی 25 و 35 درجه ...
بیشتر
افزایش غلظت دی اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه ای در سالهای اخیر و در نتیجه آن افزایش دمای کره زمین ممکن است بر چرخه های بیوشیمیای عناصر در خاک تأثیر گذار باشد. به منظور بررسی تأثیر دما و غلظت گاز دی اکسید کربن و اثر متقابل آنها بر شکلهای نیتروژن محلول خاک آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل با دو سطح دمایی 25 و 35 درجه سانتیگراد و دو سطح غلظت گاز دی اکسید کربن به مقدار 350 و 750 میلیگرم در لیتر بر روی یک خاک آهکی با یک درصد کود گاوی پوسیده به همراه 200 کیلوگرم در هکتار کود اوره انجام شد. تغییرات غلظت شکلهای نیتروژن محلول خاک شامل نیتروژن محلول کل، نیتروژن معدنی محلول ، نیتروژن آلی محلول، مجموع نیترات و نیتریت و آمونیوم در طی 60 روز بررسی شد. نتایج نشان داد که تأثیر افزایش غلظت دی اکسید کربن در دماهای 25 و 35 درجه سانتیگراد بر غلظت شکلهای مختلف نیتروژن محلول خاک متفاوت بود. در دمای 25 درجه سانتیگراد افزایش غلظت دی اکسید کربن موجب افزایش نیتروژن آلی محلول و کاهش نیتروژن معدنی محلول و مجموع نیتریت و نیترات گردید و بر مقدار نیتروژن محلول کل تأثیر معنی داری نداشت. در حالی که در دمای 35 درجه سانتیگراد افزایش غلظت دی اکسید کربن از 350 به 750 میلیگرم در لیتر غلظت نیتروژن محلول کل، نیتروژن معدنی محلول و مجموع نیتریت و نیترات را افزایش داد و بر مقدار نیتروژن آلی محلول تأثیر معنی داری نداشت. افزایش غلظت دی اکسید کربن در دماهای بالاتر موجب افزایش تجزیه فرمهای آلی نیتروژن گردید. در بررسی روند تغییرات غلظت شکلهای نیتروژن محلول در طی زمان نشان داده شد که تغییرات نیتروژن آلی محلول نسبت به سایر شکلها در طی زمان زیادتر بود. افزایش غلظت دی اکسید کربن در دمای 35 درجه سانتیگراد موجب وقوع زود هنگام حداکثر و حداقل غلظت نیتروژن آلی محلول نسبت به سایر تیمارها در طی زمان گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش دما به همراه افزایش دی اکسید کربن موجب تحریک و افزایش سرعت واکنشهای بیوشیمیایی نیتروژن در خاک گردید.
امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا؛ مهدی نصیری محلاتی؛ فهیمه نیک بین
چکیده
چکیده
آلودگی خاکها به آرسنیک، به یک مسئله جهانی تبدیل شده است. بقولات بدلیل توانایی تثبیت بیولوژیکی نیتروژن برای اصلاح مناطق آلوده استفاده میشوند. در این مطالعه تأثیر تلقیح لوبیا با باکتری ریزوبیوم لگومینوراروم بیوار فازئولی در جذب و افزایش تحمل گیاه به آرسنیک مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایشی با آرایش فاکتوریل با دو سطح تلقیح و ...
بیشتر
چکیده
آلودگی خاکها به آرسنیک، به یک مسئله جهانی تبدیل شده است. بقولات بدلیل توانایی تثبیت بیولوژیکی نیتروژن برای اصلاح مناطق آلوده استفاده میشوند. در این مطالعه تأثیر تلقیح لوبیا با باکتری ریزوبیوم لگومینوراروم بیوار فازئولی در جذب و افزایش تحمل گیاه به آرسنیک مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایشی با آرایش فاکتوریل با دو سطح تلقیح و بدون تلقیح و پنچ سطح آرسنیک (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 میکرومولار) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بصورت کشت در شن در شرایط گلخانهای انجام شد. نتایج نشان داد تلقیح لوبیا با باکتری همزیست آن تأثیر معنی داری بر وزن خشک اندامهای هوایی داشت ولی تأثیر تلقیح بر وزن خشک ریشه و ارتفاع گیاه معنی دار نبود. وزن خشک اندامهای هوایی لوبیا با افزایش غلظت آرسنیک کاهش معنی داری را نشان داد و کمترین وزن خشک اندامهای هوایی در تیمارهای 5، 5/7 و 10 میکرومولار آرسنیک مشاهده شد. پاسخ ریشه و ارتفاع گیاه به غلظتهای مختلف آرسنیک مشابه وزن خشک اندامهای هوایی بود. کمترین تعدا گره در تیمار 5 میکرومولار آرسنیک مشاهده شد و تیمارهای دیگر تأثیری بر تعداد گرههای تشکیل شده برروی ریشههای لوبیا نداشتند. همچنین تلقیح لوبیا با باکتری ریزوبیوم لگومینوراروم بیوار فازئولی موجب افزایش معنی دار میزان آرسنیک جذب شده در اندام های هوایی گیاه شد. با افزایش غلظت آرسنیک در محیط کشت غلظت آن در اندامهای هوایی افزایش پیدا کرد. کمترین تعداد گره و بیشترین غلظت آرسنیک در ریشه در تیمار 5 میکرومولار آرسنیک مشاهده شد.
واژههای کلیدی : آرسنیک، کشت در شن، گره زایی، تلقیح
امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا؛ غلامحسین حق نیا؛ عاطفه رمضانیان
چکیده
چکیده
آلودگی خاک به عناصر سنگین و جذب آن توسط گیاه منجر به ورود این عناصر به زنجیره غذایی می گردد. از این رو بررسی عوامل موثر بر مقدار جذب این عناصر توسط گیاه در خاکهای آلوده از قبیل فراهمی عناصر غذایی حائز اهمیت می باشد. به منظور بررسی و مقایسه تأثیر فراهمی عناصر کم مصرف روی و مس بر تجمع کادمیوم در اندامهای هوایی و ریشه آزمایشی با ...
بیشتر
چکیده
آلودگی خاک به عناصر سنگین و جذب آن توسط گیاه منجر به ورود این عناصر به زنجیره غذایی می گردد. از این رو بررسی عوامل موثر بر مقدار جذب این عناصر توسط گیاه در خاکهای آلوده از قبیل فراهمی عناصر غذایی حائز اهمیت می باشد. به منظور بررسی و مقایسه تأثیر فراهمی عناصر کم مصرف روی و مس بر تجمع کادمیوم در اندامهای هوایی و ریشه آزمایشی با آرایش فاکتوریل با دو گیاه ذرت و آفتابگردان ، سه سطح غلظت از عناصر مس (صفر، 01/0 و 02/0 میلی گرم در لیتر) و روی (صفر، 025/0 و 05/0 میلی گرم در لیتر) و دو سطح کادمیوم (غلظتهای 02/0 و 05/0 میلی گرم در لیتر) در محیط کشت آبی انجام گرفت. بررسی جذب کوتاه مدت کادمیوم در تیمارهای مختلف روی و مس نشان داد که فراهمی مس و روی تأثیری بر جذب کادمیوم در گیاه ذرت نداشت. در گیاه آفتابگردان بیشترین تجمع کادمیوم در اندامهای هوایی و ریشه در غلظت 05/0 میلی گرم در لیتر کادمیوم در تیمار بدون مس مشاهده شد. در آفتابگردان تغذیه مناسب با روی در تیمار 05/0 میلی گرم در لیتر در هر دو سطح کادمیوم موجب کاهش غلظت کادمیوم در ریشه و اندامهای هوایی این گیاه گردید. این در حالی است که اثر سینرژیسمی بین روی و کادمیوم در تیمار کمبود روی در غلظت 05/0 میلی گرم در لیتر کادمیوم مشاهده گردید. به طوری که افزایش روی در این تیمار در مقایسه با تیمار بدون روی موجب افزایش تجمع کادمیوم در اندامهای هوایی و ریشه گردید.
واژههای کلیدی: روی، مس، کادمیوم، ذرت، آفتابگردان
حمیدرضا محمدپوران؛ امیر فتوت؛ غلامحسین حق نیا؛ اکرم حلاج نیا؛ محمود چمساز
چکیده
چکیده
کروم جزء فلزاتی است که به دلیل ویژگیهای خاص، کاربردهای متعددی در صنایع گوناگون دارد. به موازات گسترش استفاده از این فلز، ورود آن به محیط زیست نیز افزایش یافته که این مسأله به طور بالقوه خطرات زیست محیطی متعددی را در بردارد. در بخش اول این پژوهش که با هدف بررسی اثر پساب کارخانجات چرمسازی بر رفتار کروم در خاک صورت گرفت، بخشی از ...
بیشتر
چکیده
کروم جزء فلزاتی است که به دلیل ویژگیهای خاص، کاربردهای متعددی در صنایع گوناگون دارد. به موازات گسترش استفاده از این فلز، ورود آن به محیط زیست نیز افزایش یافته که این مسأله به طور بالقوه خطرات زیست محیطی متعددی را در بردارد. در بخش اول این پژوهش که با هدف بررسی اثر پساب کارخانجات چرمسازی بر رفتار کروم در خاک صورت گرفت، بخشی از خاکهای تحت تأثیر فاضلاب تصفیه نشده شهرک چرمشهر مشهد مورد ارزیابی قرار گرفتند و مقدار کروم کل، کروم 6 ظرفیتی و نسبت توزیع کروم در شکلهای تبادلی، مواد آلی، کربناتی و باقیماندة این خاکها بررسی شد. بخش دوم این پژوهش با هدف بررسی اثر مقدار کروم وارد شده به خاک، بافت خاک و مقدار مادةآلی بر توزیع کروم در شکلهای مختلف در طول زمان انجام شد. در این بخش روند احیاء شدن کروم 6 ظرفیتی نیز با گذشت زمان مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی خاکهای تحت تأثیر فاضلاب در منطقة چرمشهر، آلودگی این خاکها با کروم تا عمق 45 سانتیمتری از سطح مشاهد شد. در عصارهگیری پی در پی این خاکها مشخص شد که در حدود 90% از کروم در شکل باقیمانده قرار دارد. ترتیب توزیع کروم درشکلهای مختلف این خاکها به صورت زیر بود.
شکل باقیمانده< شکل کربناتی< شکل موادآلی< شکل تبادلی
نتایج نشان داد که زمان اثر بسیار مهمی بر توزیع کروم در شکلهای مختلف، بخصوص در زمان کوتاه از ورود کروم به خاک دارد. اگرچه تیمارهای اعمال شده به جز موارد معدودی از نظر آماری تأثیر معنیداری بر توزیع کروم در شکلهای مختلف نداشتند، ولی از مهمترین نتایج این بخش میتوان به افزایش سهم کروم در شکل تبادلی با افزایش مقدار کروم وارد شده به خاک اشاره کرد که از دیدگاه زیست محیطی دارای اهمیت بسیار می باشد.
واژههای کلیدی: کروم، ماده آلی، شکل شیمیایی، زمان
اکرم حلاج نیا؛ امیر لکزیان؛ غلامحسین حق نیا؛ عاطفه رمضانیان
چکیده
چکیده
گیاهان از نظر مقدار جذب عناصر سنگین و توزیع آنها در بافتهای خود متفاوت عمل می کنند. علاوه بر تفاوتهای ژنتیکی عوامل محیطی مختلف از جمله برهمکنش عناصر سنگین با عناصر غذایی ضروری گیاه می تواند بر میزان جذب این فلزات توسط گیاهان موثر باشد. در این مطالعه تاثیر فراهمی آهن و منگنز بر تجمع کادمیوم در ریشه و اندام هوایی در دو گیاه آفتابگردان ...
بیشتر
چکیده
گیاهان از نظر مقدار جذب عناصر سنگین و توزیع آنها در بافتهای خود متفاوت عمل می کنند. علاوه بر تفاوتهای ژنتیکی عوامل محیطی مختلف از جمله برهمکنش عناصر سنگین با عناصر غذایی ضروری گیاه می تواند بر میزان جذب این فلزات توسط گیاهان موثر باشد. در این مطالعه تاثیر فراهمی آهن و منگنز بر تجمع کادمیوم در ریشه و اندام هوایی در دو گیاه آفتابگردان و ذرت در محیط کشت آبی مورد بررسی قرار گرفت. در کلیه تیمارهای آزمایش آفتابگردان نسبت به ذرت مقادیر زیادتری کادمیوم را در اندامهای هوایی و ریشه ها جذب کرد. فراهمی آهن موجب کاهش غلظت کادمیوم در اندامهای هوایی هر دو گیاه گردید. فراهمی آهن تاثیری بر تجمع کادمیوم در ریشه های ذرت نداشت در حالی که اثر آن بر کاهش غلظت کادمیوم در ریشه های آفتابگردان بسیار زیاد بود. فراهمی منگنز تاثیر کمتر و متفاوت تری بر تجمع کادمیوم در ریشه و اندامهای هوایی دو گیاه داشت. غلظت کادمیوم در ریشه و اندامهای هوایی آفتابگردان با افزایش فراهمی منگنز افزایش پیدا کرد در حالی که در ذرت فراهمی منگنز تاثیر معنی داری بر غلظت کادمیوم در اندامهای هوایی نداشت و باعث کاهش غلظت آن در ریشه گردید.
واژه های کلیدی: کادمیوم، آفتابگردان، ذرت، آهن، منگنز