علوم آب
امیرهوشنگ جلالی؛ حمیدرضا سالمی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور برآورد نیاز آبی زیره سبز در مراحل مختلف رشد در شهرستانهای مختلف استان اصفهان طی دو سال انجام شد. در سال اول جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای اقلیمی درازمدت انجام و در سال دوم با انتخاب مزارع موردنظر در هر شهرستان و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی نیاز آبی زیره محاسبه گردید. نتایج نشان داد 18 شهرستان در استان ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور برآورد نیاز آبی زیره سبز در مراحل مختلف رشد در شهرستانهای مختلف استان اصفهان طی دو سال انجام شد. در سال اول جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای اقلیمی درازمدت انجام و در سال دوم با انتخاب مزارع موردنظر در هر شهرستان و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی نیاز آبی زیره محاسبه گردید. نتایج نشان داد 18 شهرستان در استان اصفهان دارای پتانسیل کشت زیره هستند که ازنظر نیاز آبی در هر هکتار (در سطح 5 درصد) و آب مصرفی در مراحل مختلف فنولوژیک (در سطح آماری 1 درصد) دارای تفاوت معنیدار میباشند. ازنظر نیاز آبی در هر هکتار شهرستانهای استان اصفهان را میتوان به سه گروه تقسیم نمود. نیاز آبی متوسط در هر هکتار بهترتیب در گروه اول (شهرستانهای گلپایگان، لنجان، تیران و کرون و شاهین و شهر و میمه)، گروه دوم (شهرستانهای اصفهان، خمینیشهر، فلاورجان، شهرضا، کاشان، نجفآباد، نطنز، مبارکه، دهاقان و برخوار) و گروه سوم (آران و بیدگل، اردستان، خور و بیابانک و نائین) برابر 3000، 3240 و 3770 متر مکعب در هکتار است. نیاز آبی مرحله توسعه رشد در شهرستانهای گروه سوم برابر 2029 متر مکعب در هکتار بود که نسبت به شهرستانهای گروه اول و دوم تفاوت معنیدار داشت (در سطح 1 درصد). بیشترین نیاز آبی محصول زیره مربوط به مرحله توسعه رشد (10 درصد پوشش تا پوشش کامل زمین) بود. در این مرحله حداقل نیاز آبی محصول زیره در شهرستانهای گلپایگان (8/1577 متر مکعب در هکتار)، لنجان (9/1602 متر مکعب در هکتار) تیران و کرون (8/1590 متر مکعب در هکتار) و شاهین و شهر و میمه (9/1634 متر مکعب در هکتار) مشاهده شد. با توجه به نتایج زیره به جهت نیاز آبی کم و تحمل به تنش رطوبتی میتواند گیاهی مناسب جهت تناوبهای زراعی استان اصفهان باشد.
علوم آب
زینب سجودی؛ هادی شوکتی؛ یاسر سجودی؛ محمود مشعل
چکیده
فضاهای سبز شهری در افزایش رطوبت نسبی، کاهش دما و تلطیف هوای کلان شهرها، کنترل تشعشعات خورشید و جلوگیری از بازتاب نورهای مزاحم موثر هستند. با توجه به اهمیت توسعه و حفظ فضاهای سبز در شهرها مصرف آب جهت آبیاری آنها افزایش پیدا میکند از طرفی دیگر با توجه به منابع محدود آب، تخمین مناسب نیاز آبی فضای سبز نیازمند توجه ویژه است. ...
بیشتر
فضاهای سبز شهری در افزایش رطوبت نسبی، کاهش دما و تلطیف هوای کلان شهرها، کنترل تشعشعات خورشید و جلوگیری از بازتاب نورهای مزاحم موثر هستند. با توجه به اهمیت توسعه و حفظ فضاهای سبز در شهرها مصرف آب جهت آبیاری آنها افزایش پیدا میکند از طرفی دیگر با توجه به منابع محدود آب، تخمین مناسب نیاز آبی فضای سبز نیازمند توجه ویژه است. در فضاهای سبز گونههای گیاهی متفاوت با نیاز آبی مختلف در کنار هم و به صورت مختلط کشت میشوند و عدم توجه به این موضوع باعث هدر رفت آب خواهد گردید. بنابراین با استفاده از روشهایی که بتوانند تبخیر- تعرق را در فضای سبز به درستی و با دقت بیشتر برآورد نمایند میتوان به کاهش اتلاف آب کمک کرد. در این مطالعه میزان آب مورد نیاز برای آبیاری فضای سبز پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران با استفاده از سه روش Wucols، Pf و Ipos به مدت یک سال از فروردین تا اسفند 1399 برآورد گردید. میزان نیاز ناخالص آبیاری با روشهای Wucols، Pf و Ipos به ترتیب برابر با 8/794، 7/722و 9/346 میلیمتر محاسبه شد. نتایج نشان داد که روش Wucols به دلیل در نظر گرفتن پارامترهای بیشتر نظیر گونه گیاهی، تراکم پوشش گیاهی و ریزاقلیم دقت بیشتری در مقایسه با سایر روشهای بر آورد نیاز آبی دارد.
مرتضی والایی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی؛ فرهاد خرمالی
چکیده
از بین عوامل خاکسازی، اقلیم نقش اساسی را ایفا میکند. بررسی رابطه بین پذیرفتاری مغناطیسی و خصوصیات خاک با رژیم های رطوبتی مختلف می تواند تغییرات مشخصه های خاک های مورد مطالعه که تحت تأثیر اقلیم و رژیم رطوبتی بوده است را مشخص نماید. این تحقیق در چهار رژیم رطوبتی مختلف یودیک، زریک، اریدیک و آکوییک در یک برش اقلیمی در منطقه گرگان با ...
بیشتر
از بین عوامل خاکسازی، اقلیم نقش اساسی را ایفا میکند. بررسی رابطه بین پذیرفتاری مغناطیسی و خصوصیات خاک با رژیم های رطوبتی مختلف می تواند تغییرات مشخصه های خاک های مورد مطالعه که تحت تأثیر اقلیم و رژیم رطوبتی بوده است را مشخص نماید. این تحقیق در چهار رژیم رطوبتی مختلف یودیک، زریک، اریدیک و آکوییک در یک برش اقلیمی در منطقه گرگان با مواد مادری یکسان لسی صورت گرفت. در هر رژیم 25 خاکرخ و در مجموع 100 خاکرخ حفر و تشریح شدند. در نهایت از بخش کنترل رطوبتی خاکرخها برای آزمایشها استفاده شد. نتایج نشان داد رژیم رطوبتی خاک باعث تفاوتهای قابل توجهی در خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاکها شده است. از رژیم رطوبتی اریدیک به سمت رژیم رطوبتی یودیک، خاک ها از درجه تکامل خاکرخی، تنوع افق ها و افزایش مواد آلی برخوردار می باشند. نتایج نشان داد که تکامل بیشتر خاک در نتیجه تأثیر عوامل خاکساز به ویژه اقلیم، عامل مهمی در تغییرات میزان اکسیدهای مغناطیسی آهن فریمگنتیک از نوع پدوژنیک بوده است. در رژیم رطوبتی یودیک بارندگی علاوه بر افزایش میزان سرعت هوادیدگی، موجب آزادسازی بیشتر ترکیبات آهن و افزایش نسبی آنها در نیمرخ خاک می-گردد،که باعث افزایش پذیرفتاری مغناطیسی در خاکها میشود. در رژیم رطوبتی آکوییک به دلیل وجود حالت اشباع، انحلال مواد معدنی مغناطیسی نظیر مگنتیت و مگهمیت صورت گرفته است که متعاقباًً سبب کاهش پذیرفتاری مغناطیسی خاک شده است. حداکثر پذیرفتاری مغناطیسی در رژیم رطوبتی یودیک و حداقل در رژیم رطوبتی آکوییک مشاهده شد. در مجموع رابطه نزدیکی بین ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک با رژیم رطوبتی خاک و پذیرفتاری مغناطیسی مشاهده شد.
مریم ریاحی سامانی؛ فایز رئیسی
چکیده
ارزیابی پویایی کربن خاک و فاکتورهای کنترل کننده آن در اکوسیستمهای مرتعی به درک بهتر چرخه جهانی کربن و تغییر آب و هوای جهانی کمک میکند. از این رو این مطالعه با هدف بررسی نقش مدیریت مرتع (قرق و چرا) بر معدنی شدن و پویایی کربن خاک در برخی مراتع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری انجام گردید. سه مدیریت مرتع شامل الف) قرق، ب) چرای تحت کنترل ...
بیشتر
ارزیابی پویایی کربن خاک و فاکتورهای کنترل کننده آن در اکوسیستمهای مرتعی به درک بهتر چرخه جهانی کربن و تغییر آب و هوای جهانی کمک میکند. از این رو این مطالعه با هدف بررسی نقش مدیریت مرتع (قرق و چرا) بر معدنی شدن و پویایی کربن خاک در برخی مراتع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری انجام گردید. سه مدیریت مرتع شامل الف) قرق، ب) چرای تحت کنترل و ج) چرای آزاد (مفرط) در مجاورت یکدیگر در سه منطقه سبزکوه (18 سال قرق)، بروجن (23 سال قرق) و شیدا (2سال قرق) انتخاب و از لایه سطحی (15-0 سانتی متر) نمونههای خاک جمعآوری و میزان کربن آلی، نیتروژن کل و روند معدنی شدن کربن خاک در شرایط استاندارد اندازهگیری گردید. مناطق سبزکوه و شیدا به ترتیب حاوی بیشترین (6/14 میلی گرم در کیلوگرم) و کمترین (8/4 میلی گرم در کیلوگرم) میزان کربن آلی خاک بودند و میزان کربن آلی به طور معنیدار در منطقه سبزکوه با اقلیم مرطوبتر بیشتر از دو منطقه دیگر بود. نتایج نشان داد که قرق مرتع در منطقه سبزکوه و بروجن از طریق افزایش ورود بقایای گیاهی و کربن سهل الوصول به خاک، معدنیشدن کربن را افزایش داده است. در منطقه شیدا به علت اقلیم خشک و سابقه کوتاهمدت مدیریت، قرق تأثیر چندانی بر بهبود پوشش گیاهی و وضعیت خاک و در نتیجه معدنی شدن کربن نداشت. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که اثر چرا یا قرق مرتع بر معدنی شدن کربن به سابقه مدیریت، نوع اقلیم و پوشش گیاهی اکوسیستم بستگی دارد.
محمدرضا گلابی؛ علی محمد آخوندعلی؛ فریدون رادمنش
چکیده
طی دهه های اخیر، توسعه شهرنشینی و فعالیت های صنعتی در شهرهای بزرگ منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در وضع هوا و اقلیم محلی شهرها شده است. امروزه بررسی داده های هواشناسی و استفاده از آن در برنامه ریزی به منظور توسعه مراکز سکونتگاهی اهمیت داشته و وضعیت اقلیمی در نحوه آسایش افراد نقش موثری دارد. در واقع با شناخت از وضعیت اقلیمی شهر در ماه ...
بیشتر
طی دهه های اخیر، توسعه شهرنشینی و فعالیت های صنعتی در شهرهای بزرگ منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در وضع هوا و اقلیم محلی شهرها شده است. امروزه بررسی داده های هواشناسی و استفاده از آن در برنامه ریزی به منظور توسعه مراکز سکونتگاهی اهمیت داشته و وضعیت اقلیمی در نحوه آسایش افراد نقش موثری دارد. در واقع با شناخت از وضعیت اقلیمی شهر در ماه های مختلف سال و بررسی داده های هواشناسی، ایجاد آسایش اقلیمی امکان پذیر می باشد. درتحقیق حاضر از داده های ماهانه 4 عامل اقلیمی (میانگین دما، دمای حداقل، دمای حداکثر و رطوبت نسبی) ایستگاه هواشناسی آبادان به مدت 60 سال، (1389-1330)، استفاده شده است. با استفاده از روش رگرسیون، داده های ناقص برآورد و همگنی داده ها توسط آزمون توالی ها بررسی شد. سپس با بهره گیری از مدل اقلیم آسایش ماهانی، ماه های مناسب برای آسایش فیزیولوژی انسان در 6 دوره ی 10ساله تعیین و سپس با استفاده از مدل های باکس -جنکینز سری زمانی برای 3 عامل اقلیمی، دمای حداکثر، دمای حداقل و رطوبت نسبی بررسی و بهترین مدل برازش داده شد .سپس با استفاده از مدل های پیشنهادی،10سال آینده ی هر عامل اقلیمی پیش بینی گردید و 10سال آینده از نظر اقلیم آسایش با استفاده از مدل ماهانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد بر اساس معیار آکائیکه بهترین مدل باکس-جنکینز، مدل 12(2,1,0)×(1,1,1) ARIMA برای دمای حداکثر و برای دمای حداقل مدل 12(1,1,0)×(2,1,0) ARIMA و برای رطوبت نسبی مدل 12(1,1,0)×(1,1,1) ARIMA می باشد. در حالت اقلیم آسایش شبانه، ماه های بهمن، اسفند، فروردین و اردیبهشت شاهد افزایش روند دما بوده اند. در ماه مرداد و ماه های شهریور و مهر شاهد کاهش روند دما بوده ایم. در حالت اقلیم آسایش روزانه در ماه های دی، بهمن، آذر و اسفند شاهد افزایش روند دما بوده ایم و در ماه مهر شاهد کاهش روند دما بوده ایم.
فاطمه بحرینی؛ احمد پهلوانروی؛ علیرضا مقدم نیا؛ غلامرضا راهی
چکیده
بیابان زایی و تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب، یک مشکل زیست محیطی جهانی است. بنابراین ارزیابی درست از وضعیت و روند بیابان زایی ابزاری برای گسترش اقدامات در جهت جلوگیری و از بین بردن این مشکل خواهد بود. منطقه مورد مطالعه در استان بوشهر و در محدوده شهرستان دیر قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی تخریب اراضی ...
بیشتر
بیابان زایی و تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب، یک مشکل زیست محیطی جهانی است. بنابراین ارزیابی درست از وضعیت و روند بیابان زایی ابزاری برای گسترش اقدامات در جهت جلوگیری و از بین بردن این مشکل خواهد بود. منطقه مورد مطالعه در استان بوشهر و در محدوده شهرستان دیر قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی تخریب اراضی با توجه به شرایط محلی منطقه مطالعاتی دو معیار فرسایش بادی و اقلیم به عنوان معیار های اصلی موثر در بیابان زایی انتخاب شدند و ارزیابی وضعیت بیابان زایی منطقه بر اساس این دو معیار، و وزن دهی شاخص ها بر طبق مدل بیابان زایی IMDPA صورت گرفت. بعد از جداسازی واحد کاری (رخساره های ژئومورفولوژی)، ارزش عددی هر شاخص برای هر واحدکاری تعیین شد و یک لایه اطلاعاتی برای هر شاخص تهیه، و لایه مربوط به هر معیار با محاسبه میانگین هندسی امتیاز شاخص های آن مشخص گردید. سپس با تلفیق و تعیین میانگین هندسی معیار ها نقشه شدت بیابان زایی منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد که 74/31 درصد از مساحت منطقه در کلاس متوسط، 62/62 درصد کلاس شدید و 65/4 درصد در کلاس بسیارشدید بیابان زایی قرار داشتند. واحدهای کاری6 و 8 با بیشترین ارزش کمی، در اولویت اول تخریب و واحدهای کاری 9، 13، 12، 10، 14، 15، 2، 7، 4، 3، 1، 11و5 به ترتیب با دارا بودن کمترین ارزش کمی در اولویت کمتری قرار گرفتند. در بین شاخص های مورد بررسی، دو شاخص خشکی و شاخص درصد تراکم پوشش غیر زنده مهمترین عواملی بودند که سبب فرآیند بیابان زایی در این منطقه شده اند.