مسلم اکبرزاده؛ بیژن قهرمان؛ کامران داوری
چکیده
در راستای پایش پایدار منابع آب، ارزیابی شبکه پایش و ارزیابی کیفیت آبخوان با تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات به دست آمده از مقادیر آلودگی حاصل میشود. از اساسی ترین این تحلیل ها سنجش دقیق پهنه های مستعد خطر و شناسایی ایستگاههای همگن از نظر شاخص آلودگی است. با شناسایی چاههای همگن از نظر آلودگی به نیترات میتوان سبب بهبود شرایط پایش شد. ...
بیشتر
در راستای پایش پایدار منابع آب، ارزیابی شبکه پایش و ارزیابی کیفیت آبخوان با تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات به دست آمده از مقادیر آلودگی حاصل میشود. از اساسی ترین این تحلیل ها سنجش دقیق پهنه های مستعد خطر و شناسایی ایستگاههای همگن از نظر شاخص آلودگی است. با شناسایی چاههای همگن از نظر آلودگی به نیترات میتوان سبب بهبود شرایط پایش شد. براین اساس در این پژوهش، آبخوان شهر مشهد با دو معیار فاصله اقلیدسی و آنتروپی، خوشهبندی شد. نتایج نشان داد بهترین ساختار خوشه بندی با چهار خوشه همگن حاصل میشود. با توجه به پراکندگی چاهها و میانگین گشتاورهای خطی، روش مبتنی بر معیار آنتروپی بر روش فاصله اقلیدسی برتری دارد. همچنین تغییرات نیترات نقش بسزایی را در شناسایی ایستگاههای همگن مبتنی بر آنتروپی ایفا میکند. بنابراین با خوشهبندی مبتنی بر آنتروپی میتوان چاههای همگن از نظر تغییرپذیری شاخص آلودگی نیترات را شناسایی کرد که این امر میتواند گامی مهم و موثر در جهت پایش آبخوان مشهد و ارزیابی وضعیت کیفی آن باشد. همچنین در راستای ارزیابی و بهینهسازی شبکه پایش، هر چه شبکه موجود خوشههای کمتری به خود اختصاص دهد، همگنی بیشتری دارد. بنابراین رویکرد بهینه سازی از افزایشی به کاهشی (تعدیل شبکه پایش) توجیه خواهد داشت. در این صورت هزینههای پایش اعم از حفر، تجهیز، نمونهبرداری، نگهداری و آنالیز آزمایشگاهی نیز کاهش مییابد.
محمد ناظری تهرودی؛ کیوان خلیلی؛ فرشاد احمدی
چکیده
در طی دهه های اخیر، تغییر جهانی اقلیم یکی از موضوع های مهم تحقیقاتی در مطالعات محققین بوده است. بارش یکی از عناصر موثر اصلی در اقلیم هر منطقه است که در برنامه ریزی های شهری و روستایی، مکان یابی صنعتی، معماری، کشاورزی، صنایع، اقلیم منطقه و غیره نقش تعیین کننده دارد. هر چند بررسی روند داده های متوسط بارندگی در مقیاس ماهانه و سالانه صورت ...
بیشتر
در طی دهه های اخیر، تغییر جهانی اقلیم یکی از موضوع های مهم تحقیقاتی در مطالعات محققین بوده است. بارش یکی از عناصر موثر اصلی در اقلیم هر منطقه است که در برنامه ریزی های شهری و روستایی، مکان یابی صنعتی، معماری، کشاورزی، صنایع، اقلیم منطقه و غیره نقش تعیین کننده دارد. هر چند بررسی روند داده های متوسط بارندگی در مقیاس ماهانه و سالانه صورت گرفته است، اما مطالعات کمتری در مقیاس منطقه ای وجود دارد. در این مطالعه با استفاده از داده های مقدار بارش سالانه ایستگاه های سینوپتیک 31 استان در کشور ایران در دوره آماری 2010-1961، به بررسی روند تغییرات ایستگاهی و منطقه ای بارش در سطح کشور پرداخته شده است. جهت بررسی روند پارامتر مذکور در مقیاس منطقه ای، ابتدا با استفاده از خوشه بندی فازی، ایستگاه های مورد مطالعه به 5 منطقه تقسیم و شماره گذاری شدند. سپس با استفاده از آماره کندال منطقه ای، روند تغییرات پارامتر مورد نظر در 5 منطقه و در سطح کل ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج روند در هر دو مقیاس ایستگاهی و منطقه ای روند کاهشی را در شمال غرب تایید کرد. در مقیاس منطقه ای، روند کاهشی معنی دار در مناطق شمال غرب, نیمه مرکزی و جنوب غرب کشور، روند کاهشی غیرمعنی دار در مناطق غربی ایران و روند افزایشی غیرمعنی دار در مناطق شمالی و حاشیه دریای خزر مشاهده شد. بیشترین روند کاهشی بارش در مناطق شمال غرب کشور مشاهده شد که این موضوع ناشی از افزایش روند تغییرات درجه حرارت سالانه این منطقه و تغییر اقلیم ناشی از آن است.
بیژن قهرمان؛ کامران داوری
چکیده
به علت کمبود آمار و اطلاعات همیشه امکان استفاده از تحلیل فراوانی مکانی جهت تخمین چندک های سیلاب وجود ندارد. از آن جاکه استفاده از یک روش واحد برای ناحیه ای کردن معمولاً نتایج قابل قبولی را به دست نمی دهد، لذا معمولاً چندین روش منطقه ای به طور توأم مورد استفاده قرار میگیرد. در این مطالعه سه الگوریتم خوشهای هیبرید که هر یک به طور جداگانه ...
بیشتر
به علت کمبود آمار و اطلاعات همیشه امکان استفاده از تحلیل فراوانی مکانی جهت تخمین چندک های سیلاب وجود ندارد. از آن جاکه استفاده از یک روش واحد برای ناحیه ای کردن معمولاً نتایج قابل قبولی را به دست نمی دهد، لذا معمولاً چندین روش منطقه ای به طور توأم مورد استفاده قرار میگیرد. در این مطالعه سه الگوریتم خوشهای هیبرید که هر یک به طور جداگانه فرایند خوشهای کردن را برای تعیین نواحی مشابه به کار میبرند، مورد بررسی قرار گرفت. از الگوریتم های خوشه ای سلسله مراتبی متراکمی از روش های پیوند تکی، پیوند کامل و وارد، و از الگوریتم خوشه-ای تفکیکی، از الگوریتم K- میانگین استفاده شد. تأثیر تحلیل خوشه ای هیبرید در ناحیه ای کردن با استفاده از آمار روزآمد شده ی 68 حوضه ی آبریز استانهای خراسان مورد بررسی قرار گرفت. از چهار شاخص آزمون خوشه ای شامل ضریب کوفنتیک، متوسط عرض سیلهوت، نمایه های دان و دیویس- بولدین جهت تعیین تعداد بهینه ی خوشه ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که روش های پیوند تکی و کامل برپایه ی نمایه های اعتبارسنجی ضریب کوفنتیک و متوسط عرض سیلهوت بهتر بودند ولی منجر به تشکیل خوشه هایی نامتجانس (یک خوشه ی بزرگ و تعدادی خوشه ی بسیار کوچک) گردید که در تحلیل فراوانی سیلاب مناسب نمی باشد. گرچه تحلیل خوشه ای هیبرید در حداقل سازی تلاش لازم جهت نیل به نواحی همگن مؤثر بود ولی درجه ی موثر بودن به تعداد خوشه ها بستگی داشت. معیارهای ناهمگنی هاسکینگ منفی بود که بیانگر همبستگی سیلاب در ایستگاه ها بود. نهایتاً هیبرید الگوریتم وارد و K- میانگین برای استفاده در ناحیه ای کردن پیشنهاد گردید. چهار ناحیه همگن تشخیص داده شد.