لیلی نژادزمانی؛ محمد هادی فرپور؛ اعظم جعفری
چکیده
عوامل خاکسازی در تشکیل و تکامل خاکهای هر منطقه مؤثر میباشند. در بین عوامل خاکسازی تأثیر متقابل اقلیم و توپوگرافی (اشکال اراضی) بر شدت هوادیدگی و تخریب مواد مادری، روند پیدایش و تکامل خاکها را تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش به بررسی اثرات توأم اقلیم و ژئومورفولوژی بر خصوصیات خاک میپردازد. منطقه مورد مطالعه از ارتفاعات کوه ...
بیشتر
عوامل خاکسازی در تشکیل و تکامل خاکهای هر منطقه مؤثر میباشند. در بین عوامل خاکسازی تأثیر متقابل اقلیم و توپوگرافی (اشکال اراضی) بر شدت هوادیدگی و تخریب مواد مادری، روند پیدایش و تکامل خاکها را تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش به بررسی اثرات توأم اقلیم و ژئومورفولوژی بر خصوصیات خاک میپردازد. منطقه مورد مطالعه از ارتفاعات کوه هزار واقع در نزدیکی شهر راین آغاز و به سطوح فلات واقع در نزدیکی شهر بم ختم شد. رژیمهای رطوبتی خاک منطقه، زریک و اریدیک و رژیم حرارتی آن، مزیک میباشد. تعداد 9 خاکرخ در اشکال اراضی پدیمنت سنگی، پدیمنت پوشیده، دشت دامنهای، فلات و دشت، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج افزایش قابلیت هدایت الکتریکی از پدیمنت سنگی به طرف دشت و کاهش آن را در رژیم زریک نسبت به اریدیک نشان داد. وجود افق آرجیلیک در خاکرخ 5، مربوط به اقلیم کنونی و در خاکرخهای 8 و 9، مربوط به رطوبت قابل دسترس بیشتر در اقلیم گذشته است. تغییر رده خاک در سطح پدیمنت سنگی از اریدیسول به اینسپتیسول بهعلت تغییر رژیم رطوبتی میباشد. پوششها و پرشدگیهای کلسیت، گچ و رس و بلورهای منفرد گچ و صفحات در هم قفل شده گچ از عوارض خاکساخت غالب منطقه بودند. کانیهای ایلیت، کلریت، کائولینیت، اسمکتیت و کوارتز در اشکال اراضی پدیمنت سنگی و پدیمنت پوشیده و کانی پالیگورسکیت منحصراً در شکل اراضی پدیمنت پوشیده مشاهده گردید. نتایج بیانگر ارتباط نزدیک خاک با اقلیم و ژئومورفولوژی میباشند. تغییر اقلیم و توپوگرافی در منطقه بر خصوصیات خاکها و در نهایت طبقهبندی خاکهای منطقه مؤثر بوده است.
مریم رضایی؛ محمد نهتانی؛ علیرضا مقدم نیا؛ علیجان آبکار؛ معصومه رضائی
چکیده
پیشبینی میزان بلند مدت بارش در برنامهریزی و مدیریت منابع آب، بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا در این پژوهش به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان بارندگی در مقیاس ایستگاهی از مدل آماری SDSM استفاده شده است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش شامل میزان بارندگی روزانه ایستگاههای سینوپتیک کرمان ...
بیشتر
پیشبینی میزان بلند مدت بارش در برنامهریزی و مدیریت منابع آب، بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا در این پژوهش به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان بارندگی در مقیاس ایستگاهی از مدل آماری SDSM استفاده شده است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش شامل میزان بارندگی روزانه ایستگاههای سینوپتیک کرمان و بم، دادههای بازتحلیل NCEP و خروجیهای مدل HadCM3 (دادههای نسل سوم مدل جهانی اقلیم تحت سناریوی A2 وB2) برای دوره پایه (2001-1971 میلادی) میباشد. میزان بارش برای سه دوره (2039-2010)، (2069-2040) و (2099-2070) پیشبینی و با دوره پایه مورد مقایسه قرار گرفته است. از 15 سال اول دادهها (1985-1971) برای واسنجی و از 15 سال دوم (2001-1986) برای اعتبارسنجی مدل استفاده شده است. بررسی معیارهای ارزیابی کارایی مدل از جمله میانگین خطای مطلق و مجذور میانگین مربعات خطا، نشان داد که این مدل در منطقه خشک، از توانایی و دقت بالاتری برای پیشبینی میزان بارندگی نسبت به منطقه فراخشک برخوردار میباشد. نتایج نشان داد میزان بارش سالانه تا سال 2099، در ایستگاه کرمان در سناریوهای A2و B2به ترتیب (3/1) و (3/0) میلیمتر کاهش و در ایستگاه بم حدود (56/4)، (46/5) میلیمتر نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت.