شلیر اسکندری؛ کمال نبی اللهی؛ روح الله تقی زاده مهرجردی
چکیده
کربن آلی خاک یکی از خصوصیات مهم خاک میباشد که اطلاعات پیرامون تغییرات مکانی آن جهت مدیریت زراعی، تخریب اراضی و مطالعات زیست محیطی حائز اهمیت میباشد. هدف از این پژوهش استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی برای تهیه نقشه کربن آلی خاک میباشد. بنابراین، تعداد 137 نمونه خاک از عمق 30-0 سانتیمتری خاکهای منطقه مریوان استان کردستان برداشت ...
بیشتر
کربن آلی خاک یکی از خصوصیات مهم خاک میباشد که اطلاعات پیرامون تغییرات مکانی آن جهت مدیریت زراعی، تخریب اراضی و مطالعات زیست محیطی حائز اهمیت میباشد. هدف از این پژوهش استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی برای تهیه نقشه کربن آلی خاک میباشد. بنابراین، تعداد 137 نمونه خاک از عمق 30-0 سانتیمتری خاکهای منطقه مریوان استان کردستان برداشت شده و خصوصیت کربن آلی خاک اندازهگیری شد. متغیرهای محیطی که در این پژوهش استفاده شد شامل اجزاء سرزمین و دادههای تصویر +ETM ماهواره لندست میباشد. جهت ارتباط دادن بین کربن آلی خاک و متغیرهای کمکی، از مدل شبکه عصبی مصنوعی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج انالیز حساسیت به روش رپر، برای پیشبینی کربن آلی خاک، متغییرهای کمکی شامل شاخص خیسی، شاخص همواری دره، فاکتور LS، شاخص NDVI و باند 3 مهمترین بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی دارای 80/0، 01/0- و 67/0 به ترتیب برای ضریب تبیین، میانگین خطا و میانگین ریشه مربعات خطا میباشد. لذا پیشنهاد میشود که جهت تهیه نقشه رقومی خاک از مدلهای شبکه عصبی مصنوعی در مطالعات آینده استفاده شود.
شکراله اصغری؛ محمود شهابی
چکیده
این پژوهش به منظور برآورد تغییرات توزیع مکانی میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) و نسبت جذبی سدیم (SAR) در خاکهای متأثر از نمک اطراف دریاچه ارومیه اجرا گردید. نمونههای خاک از دو کاربری کشاورزی (49 نمونه) و بایر (51 نمونه) بههم چسبیده (ha 80) برای اندازهگیری شن، سیلت، رس، کربن آلی، اسیدیته، آهک، هدایت الکتریکی (EC)،SAR و MWD بهصورت شبکههای ...
بیشتر
این پژوهش به منظور برآورد تغییرات توزیع مکانی میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) و نسبت جذبی سدیم (SAR) در خاکهای متأثر از نمک اطراف دریاچه ارومیه اجرا گردید. نمونههای خاک از دو کاربری کشاورزی (49 نمونه) و بایر (51 نمونه) بههم چسبیده (ha 80) برای اندازهگیری شن، سیلت، رس، کربن آلی، اسیدیته، آهک، هدایت الکتریکی (EC)،SAR و MWD بهصورت شبکههای منظم m 100×100 در بخش شندآباد منطقه شبستر برداشتهشد. از روشهای درونیابی کریجینگ معمولی (OK) و وزندهی عکس فاصله (IDW) برای تحلیل تغییرات مکانی متغیرهای خاک استفاده گردید. متغیرهای کربن آلی و EC بهترتیب از کمترین (m 660) و بیشترین (m 1987) دامنه تأثیر برخوردار بودند. وابستگیهای مکانی قوی و متوسط بهترتیب برای SAR با دامنه تأثیر m 1903 و MWD با دامنه تأثیر m 1614 بهدست آمد. مدل نیمتغییرنمای گوسی برای SAR و MWD برازش گردید. بهترین تخمین براساس ضریب تطابق (CCC) با روش OK برای (382/0)SAR و با روش IDW توان 2 برای (325/0) MWD انجام گرفت. نقشههای توزیع مکانی نشان داد که از کاربری کشاورزی به سمت کاربری بایر بهدلیل نزدیک شدن به رسوبات دریاچه، مقادیر EC، SAR، اسیدیته، آهک و رس افزایش ولی شن، کربن آلی و MWD کاهش یافت.
محمد علی محمودی؛ مولود میرزایی؛ سید محمد طاهر حسینی
چکیده
مادۀ آلی یکی از فاکتورهای مهم کیفی خاک است که تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد. هدف از این پژوهش برآورد تغییرات مکانی مادۀ آلی خاک و وضعیت آن با استفاده از تکنیک شبکۀ عصبی مصنوعی-کریجینگ در اراضی دشت قروه در استان کردستان بود. بدین منظور تعداد 150 نمونۀ خاک به روش سیستماتیک با فواصل 2×2 کیلومتر از عمق 0 تا ...
بیشتر
مادۀ آلی یکی از فاکتورهای مهم کیفی خاک است که تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد. هدف از این پژوهش برآورد تغییرات مکانی مادۀ آلی خاک و وضعیت آن با استفاده از تکنیک شبکۀ عصبی مصنوعی-کریجینگ در اراضی دشت قروه در استان کردستان بود. بدین منظور تعداد 150 نمونۀ خاک به روش سیستماتیک با فواصل 2×2 کیلومتر از عمق 0 تا 15 سانتیمتری جمعآوری شد. مقدار مادۀ آلی خاکها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. با استفاده از شبکۀ عصبی مصنوعی رابطۀ بین مقدار مادۀ آلی و پارامترهای توپوگرافی (ارتفاع، درصد شیب، جهت شیب و شاخص خیسی توپوگرافی) بدست آمد. به کمک مدل بدست آمده نقشۀ اولیۀ مادۀ آلی خاک تهیه شد. سپس مقدار باقیماندههای مدل شبکۀ عصبی مصنوعی با روش کریجینگ معمولی درونیابی شد که پس از ادغام آن با نقشۀ اولیه نقشۀ نهایی مادۀ آلی خاک بدست آمد. نقشۀ وضعیت مادۀ آلی خاک از همپوشانی نقشۀ مادۀ آلی خاک با نقشۀ بافت خاک در چهار کلاس خیلی کم، کم، متوسط و زیاد بدست آمد. نتایج حاصل از شبکۀ عصبی مصنوعی نشان داد که متغیرهای ارتفاع و جهت شیب اثر معنیداری بر روی مقدار مادۀ آلی خاک داشتند (05/0>P). بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی متقاطع روش شبکۀ عصبی مصنوعی-کریجینگ توانست 89 درصد از تغییرات مکانی مادۀ آلی خاک را توصیف کند. نقشۀ وضعیت مادۀ آلی خاک نشان داد که در حدود 79 درصد از خاکهای منطقه از نظر مادۀ آلی در وضعیت خیلی کم و کم قرار دارند.
کمال نبی اللهی؛ احمد حیدری؛ روح الله تقی زاده مهرجردی
چکیده
در مطالعه حاضر جهت پهنه بندی رقومی کلاس های بافتی خاک در منطقه بیجار کردستان، 103 پروفیل حفر، تشریح و از افق های سطحی A نمونه برداری شد. متغیرهای محیطی یا فاکتورهای خاک سازی که در این پژوهش استفاده شد شامل اجزاء سرزمین، داده های تصویر +ETM ماهواره لندست و نقشه سطوح ژئومورفولوژی می باشد. همچنین، جهت ارتباط دادن بین داده های خاک (رس، شن و ...
بیشتر
در مطالعه حاضر جهت پهنه بندی رقومی کلاس های بافتی خاک در منطقه بیجار کردستان، 103 پروفیل حفر، تشریح و از افق های سطحی A نمونه برداری شد. متغیرهای محیطی یا فاکتورهای خاک سازی که در این پژوهش استفاده شد شامل اجزاء سرزمین، داده های تصویر +ETM ماهواره لندست و نقشه سطوح ژئومورفولوژی می باشد. همچنین، جهت ارتباط دادن بین داده های خاک (رس، شن و سیلت) و متغیرهای کمکی از مدل های شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون درختی بهره گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مدل رگرسیون درختی دارای دقت بیشتری نسبت به شبکه عصبی مصنوعی به منظور پیش بینی هر سه پارامتر رس، شن و سیلت می باشد. برای جزء رس، مدل رگرسیون درختی و شبکه عصبی مصنوعی دارای ضریب تبیین و میانگین ریشه مربعات خطا 46/0، 81/0 و 10/17، 50/12 براساس داده های آزمون (20درصد) می باشد. نتایج نشان داد که برای پیش بینی رس، شن و سیلت پارامترهای سطوح ژئومورفولوژی، شاخص خیسی، شاخص همواری دره با درجه تفکیک بالا، ارتفاع، طول شیب و باند 3 مهمترین بوده اند. در کل نتایج نشان داد که مدل های درختی دارای دقت بالاتری نسبت به روش شبکه عصبی مصنوعی بوده و همچنین تفسیر نتایج مدل درختی بسیار راحت تر می باشد. لذا پیشنهاد می شود که جهت تهیه نقشه رقومی خاک از مدل های درختی در مطالعات آینده استفاده شود.
محمدرضا خالدیان؛ سیدعلی موسوی؛ حسین اسدی؛ مهدی نوروزی؛ محمد علی گلی
چکیده
حرکت آب در ناحیه ی غیراشباع خاک اغلب با معادله ی ریچاردز مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور حل این معادله بایستی شرایط اولیه و مرزی مربوط به فشار آب و هدایت هیدرولیکی خاک به صورت توابعی از رطوبت خاک تعیین شود. روش بیرکن به منظور استخراج مشخصات هیدرولیکی و رطوبتی خاک در ناحیه ی غیراشباع توسعه یافته است. در این روش از تابع رطوبت خاک ونگونختن ...
بیشتر
حرکت آب در ناحیه ی غیراشباع خاک اغلب با معادله ی ریچاردز مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور حل این معادله بایستی شرایط اولیه و مرزی مربوط به فشار آب و هدایت هیدرولیکی خاک به صورت توابعی از رطوبت خاک تعیین شود. روش بیرکن به منظور استخراج مشخصات هیدرولیکی و رطوبتی خاک در ناحیه ی غیراشباع توسعه یافته است. در این روش از تابع رطوبت خاک ونگونختن با شرایط بوردین و تابع هدایت هیدرولیکی بروکس و کوری برای توصیف منحنی های مشخصه ی هیدرولیکی خاک استفاده شده است. روش بیرکن، منحنی های مشخصه ی هیدرولیکی خاک را که وابسته به بافت خاک است از تحلیل توزیع دانه بندی خاک و پارامترهای شکلی را که وابسته به ساختمان خاک است از اندازه گیری صحرایی نفوذ تحت بار هیدرولیکی ناچیز، تخمین می زند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تغییرات مکانی و تهیه نقشه پهنه بندی هدایت هیدرولیکی اشباع خاک در مقیاس حوضه آبخیز است. در این مطالعه حوضه ناورود اسالم با مساحت 307 کیلومتر مربع با فواصل دو کیلومتر شبکه بندی شد و در گره-های ایجاد شده اندازه گیری نفوذ با استفاده از تک استوانه بیرکن صورت گرفت. بررسی تغییرات مکانی با نرم افزار GS+ و تهیه نقشه پهنه بندی هدایت هیدرولیکی اشباع خاک حوضه آبخیز با استفاده از نرم افزار ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد که متوسط هدایت هیدرولیکی اشباع حوضه مورد مطالعه 96/3 سانتی متر بر ساعت با ضریب تغییرات 151 درصد بود. میزان شعاع تاثیر 2280 متر و ضریب تبیین مدل نمایی برازش داده شده 953/0 تعیین شد. از نتایج تحقیق حاضر می توان در مدیریت کارآمد حوضه آبخیز استفاده کرد.
قاسم رحیمی؛ امین چرخ آبی
چکیده
در اثر تخلیه و دفع کنترل نشده فاضلابهای صنعتی و شهری، کاربرد غیراصولی کودهای شیمیایی و لجن فاضلاب، خاک های شالیزاری منطقه لنجان واقع در استان اصفهان بطور گسترده در معرض آلودگی قرار دارند. از آنجائیکه درباره وضعیت پراکنش کادمیوم در شالیزارهای این منطقه اطلاعات دقیقی وجود ندارد، این تحقیق با هدف بررسی تغییرات مکانی کادمیوم که به ...
بیشتر
در اثر تخلیه و دفع کنترل نشده فاضلابهای صنعتی و شهری، کاربرد غیراصولی کودهای شیمیایی و لجن فاضلاب، خاک های شالیزاری منطقه لنجان واقع در استان اصفهان بطور گسترده در معرض آلودگی قرار دارند. از آنجائیکه درباره وضعیت پراکنش کادمیوم در شالیزارهای این منطقه اطلاعات دقیقی وجود ندارد، این تحقیق با هدف بررسی تغییرات مکانی کادمیوم که به عنوان یکی از فلزات سمی مطرح است، انجام گردید. بدین منظور، تعداد 90 نمونه خاک سطحی (20-0 سانتیمتر) از منطقه مورد مطالعه جمع آوری گردید. برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مانند pH، هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم معادل، بافت خاک، ماده آلی و ظرفیت تبادل کاتیونی در نمونه ها اندازه گیری شد. مقدار کادمیوم کل و قابلجذب در نمونهها نیز با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. ضمناً تخمین مکانی دادهها از طریق روش های درون یابی کریجینگ معمولی و کریجینگ بلوکی و با استفاده از GIS صورت گرفت. میانگین غلظت کادمیوم کل و قابلجذب در منطقه مطالعاتی بهترتیب 747/1 و 073/0 میلی گرم بر کیلوگرم بدست آمد که بالاتر از حدود استاندارد تعریف شده است و در کلاس آلودگی زیاد قرار دارد. نتایج آنالیزهای زمینآماری نشان داد که بهترین مدل تغییرنما برای داده های غلظت کادمیوم کل و قابلجذب، بترتیب نمایی و کروی بودند. بیشترین دامنه تاثیر برای کادمیوم کل و قابل جذب به ترتیب 1011 و 1050 متر و نسبت همبستگی در این دامنه برای هر دو ضعیف بود. ارزیابی پارامترهای ضریب همبستگی، MEE و RMSE نشان داد که هر دو روش کریجینگ در تخمین داده ها نسبت به داده های واقعی بهنحو مطلوبی عمل نموده اند. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه، فعالیتهای انسانی از قبیل ورود فاضلابهای صنعتی و شهری به منابع آبرسانی و کاربرد بیش از اندازه کودها در افزایش غلظت کادمیوم در منطقه مطالعاتی تاثیر بسزایی داشته است.
سلمان نعیمی مرندی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین ناشی از فرآیند تولید در کارخانجات ذوب فلز به دلیل ارتباط نزدیک با سلامت جوامع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیت های صنعتی و کشاورزی ، این پژوهش با هدف ارزیابی روند آلودگی عمقی و سطحی خاک های اطراف ذوب آهن به فلزات سرب و نیکل صورت گرفت. در این تحقیق 202 پروفیل براساس ...
بیشتر
آلودگی خاک به فلزات سنگین ناشی از فرآیند تولید در کارخانجات ذوب فلز به دلیل ارتباط نزدیک با سلامت جوامع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیت های صنعتی و کشاورزی ، این پژوهش با هدف ارزیابی روند آلودگی عمقی و سطحی خاک های اطراف ذوب آهن به فلزات سرب و نیکل صورت گرفت. در این تحقیق 202 پروفیل براساس یک شبکه بندی منظم حفر گردید و در مجموع 500 نمونه خاک از اعماق 30-0، 90-60 و 120-150 سانتی متری برداشته شد. پس از آماده سازی نمونه ها مقدار کل فلزات در نمونه ها با استفاده از اسید نیتریک 4 نرمال استخراج و با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری گردید. جهت بررسی تغییرات عمقی، بین اعماق مورد بررسی مقایسه میانگین صورت گرفت و به منظور بررسی تغییرات سطحی، تغییرنمای همه جهته فاکتور آلودگی فلزات مورد بررسی قرار گرفت و سپس الگوی مناسب بر آن ها برازش داده شد. در نهایت به وسیله کریجینگ معمولی نقشه پراکنش مکانی فاکتور آلودگی فلزات مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت سرب در خاک های سطحی عمدتاً به وسیله فعالیت های انسانی در منطقه کنترل می شود در حالی که غلظت نیکل عمدتاً تحت تأثیرماده مادری است. همچنین با توجه به فاکتور آلودگی نیکل و سرب، منطقه مورد بررسی از نظر آلودگی به نیکل دارای شدت آلودگی کم و از نظر آلودگی به سرب، منطقه مورد بررسی دارای شدت آلوگی بیشتری می باشد.
سمانه عبداللهی؛ محمد امیر دلاور؛ پرویز شکاری
چکیده
آلودگی منابع خاک به عناصر سنگین و اثرات مخرب و دراز مدت آن بر طبیعت و سلامت انسان از نگرانیهای متخصصین علوم محیطی در عصر حاضر است. هدف از انجام این تحقیق پهنهبندی توزیع مکانی فلزات سنگین در خاک سطحی (صفر تا 10 سانتیمتر)، با استفاده از 315 نمونه با فواصل 500 متری در یک الگوی شبکهبندی منظم در منطقه انگوران استان زنجان است. مقادیر کل و ...
بیشتر
آلودگی منابع خاک به عناصر سنگین و اثرات مخرب و دراز مدت آن بر طبیعت و سلامت انسان از نگرانیهای متخصصین علوم محیطی در عصر حاضر است. هدف از انجام این تحقیق پهنهبندی توزیع مکانی فلزات سنگین در خاک سطحی (صفر تا 10 سانتیمتر)، با استفاده از 315 نمونه با فواصل 500 متری در یک الگوی شبکهبندی منظم در منطقه انگوران استان زنجان است. مقادیر کل و قابل جذب سرب، روی و کادمیم برای نمونهها با استفاده از HNO3 و DTPA-TEA استخراج و اندازهگیری شدند. میانگین غلظت کل سرب، روی و کادمیم 96/109، 57/165 و 02/6 و برای شکل قابل جذب به ترتیب 36/46، 54/61 و 63/2 میلیگرم بر کیلوگرم بود. دادهها دارای توزیع چولگی مثبت و مقادیر پرت و دور از مرکز بودند. رویکرد Box-Cox برای نرمالسازی دادهها استفاده شد. همبستگی مثبت قوی بین سه فلز سنگین مشاهده شد. نتایج نشان داد که مدل کروی بهترین نتیجه را برای توصیف تغییرپذیری مکانی سرب، روی و کادمیم داشته است. دامنه تأثیر برای تغییرنماهای سرب، روی و کادمیم به ترتیب 4800، 3987 و 4845 متر بود. استفاده از روش کریجینگ معمولی نتایج مطلوبی در برآورد غلظت فلزات سنگین در مناطق نمونهبرداری نشده داشت. نتایج نقشههای کریجینگ نشان داد که غلظت فلزات سنگین در اطراف کارخانههای تولیدی افزایش یافته و با افزایش فاصله غلظت آنها کاهش مییابد. بر اساس نقشههای کریجینگ غلظت کل و قابل جذب فلزات سنگین یک الگوی مکانی قوی در جنوب شرق و مرکز منطقه مورد مطالعه را نشان داد. این نقشهها اطلاعات با ارزشی درخصوص ارزیابی آلودگی فراهم میسازد.