علوم خاک
یحیی کوچ؛ مهین فولادی دوقزلو؛ کتایون حق وردی
چکیده
پوششهای گیاهی به عنوان عوامل کلیدی در اکوسیستمها، اثرات قابل توجهی بر ویژگیهای خاک دارند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای مختلف لایهآلی و بخش معدنی خاک در اراضی دارای پوشش درختی با غالبیت اوری، پوشش درختچهای ولیک، زرشک، آمیخته ولیک و زرشک در شهرستان رودبار استان گیلان انجام شد. بدین منظور در هر یک از رویشگاههای ...
بیشتر
پوششهای گیاهی به عنوان عوامل کلیدی در اکوسیستمها، اثرات قابل توجهی بر ویژگیهای خاک دارند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای مختلف لایهآلی و بخش معدنی خاک در اراضی دارای پوشش درختی با غالبیت اوری، پوشش درختچهای ولیک، زرشک، آمیخته ولیک و زرشک در شهرستان رودبار استان گیلان انجام شد. بدین منظور در هر یک از رویشگاههای مورد مطالعه 10 نمونه لایه آلی (لاشه ریزه) و 10 نمونه خاک از عمق10-0 سانتیمتری جهت تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه انتقال داده شد. یک بخش از نمونههای خاک جهت انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی، پس از هوا خشک شدن از الک 2 میلیمتری عبور داده شده و بخش دوم نمونهها برای انجام آزمایشهای زیستی زیستی تا زمان آزمایش در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. طبق نتایج پژوهش حاضر بیشترین مقادیر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم لایه آلی در پوشش درختی اوری و کمترین مقدار این ویژگیها در پوشش درختچهای زرشک مشاهده شد. همچنین بیشترین مقدار پایداری خاکدانهها، خاکدانه درشت، بیشترین مقادیر pH و ویژگیهای حاصلخیزی خاک در پوشش درختی اوری مشاهده شد. بیشترین و کمترین میزان معدنی شدن کربن و نیتروژن به ترتیب به پوشش درختی اوری و پوشش درختچهای زرشک تعلق داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حضور پوششهای درختی، اثرات مثبتی بر ویژگیهای خاک دارد. این پوششها با بهبود ساختار فیزیکی، افزایش مواد آلی و فعالیتهای میکروبی کیفیت خاک را بهطور چشمگیری افزایش میدهند. در همین راستا پیشنهاد میشود برای احیاء اراضی تخریب یافته با شرایط اکولوژی مشابه از پوشش درختی (اوری) استفاده کرد.
علوم خاک
شکوفه مرادی؛ محمدرضا ساریخانی؛ علی بهشتی آل آقا؛ عادل ریحانی تبار؛ سید سیامک علوی کیا؛ علی بنده حق؛ روح اله شریفی
چکیده
آلایندههای آلی از جمله ترکیبات نفتی، یک مشکل جهانی برای سلامت محیطزیست و موجودات زنده محسوب میشوند که میتوانند ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک را تحت تأثیر قرار دهند. در این تحقیق، شاخصهای زیستی از جمله جمعیت میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز در خاکهای آلوده به نفت نفت-شهر کرمانشاه مورد توجه بود. بهمنظور بررسی ...
بیشتر
آلایندههای آلی از جمله ترکیبات نفتی، یک مشکل جهانی برای سلامت محیطزیست و موجودات زنده محسوب میشوند که میتوانند ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک را تحت تأثیر قرار دهند. در این تحقیق، شاخصهای زیستی از جمله جمعیت میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز در خاکهای آلوده به نفت نفت-شهر کرمانشاه مورد توجه بود. بهمنظور بررسی اثرات آلودگی نفتی طولانیمدت و طبیعی، 120 نمونه خاک آلوده با سطوح مختلف نفت؛ آلودگی شدید (H:High)، متوسط (M:Moderate) و کم (L: Low) از عمق 15-0 سانتیمتری از 4 منطقه مختلف تهیهشد. پس از اندازهگیری ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاکها، شمارش میکروبی و اندازهگیری فعالیت اورهآز انجامشد. برای تعیین جمعیت میکروبی کل و باکتریهای درگیر در تجزیه نفت، بهترتیب اقدام به شمارش میکروبی در محیط کشتهای NA (Nutrient Agar) و CFMM (Carbon Free Minimal Medium) شد که رابطه مستقیمی با افزایش میزان نفت داشت. میانگین درصد نفت اندازهگیری شده به روش سوکسله، بهترتیب 03/4، 95/9 و 50/22 درصد بهترتیب برای سطوح L، M و H بهدست آمد. نتایج نشان داد که با افزایش شدت آلودگی، جمعیت میکروبی افزایش یافت. بالاترین جمعیت میکروبی شمارششده در محیط کشت NA، در خاکهای با آلودگی شدید CFU/g 105×54/9 و پایینترین جمعیت در خاکهای با آلودگی کمCFU/g 105×25/3 بهدست آمد. در محیط کشت CFMM نیز بیشترین و کمترین جمعیت بهترتیب در خاکهای با آلودگی شدید و کم با مقادیر CFU/g 105×11/3 و 104×11/8 بهدست آمد. میزان افزایش جمعیت میکروبی در دو محیط NA و CFMM با افزایش آلودگی بهترتیب 9/2 و 8/3 برابر بود. برای هردو محیط کشت، منطقه 1 دارای بیشترین جمعیت و بیشترین درصد آلودگی نفتی و منطقه 4 دارای کمترین جمعیت و کمترین درصد آلودگی نفتی بود. پایینترین فعالیت اورهآز در منطقه 1 و بالاترین آن در منطقه 4 مشاهده شد. آلودگی نفتی نمونههای خاک منجر به کاهش فعالیت اورهآز شد به گونهای که بیشترین فعالیت آنزیمی در خاکهای با آلودگی کم ( µgNH4/g.h90/594) و کمترین فعالیت در خاکهای با آلودگی شدید (µgNH4/g.h 11/176) بهدست آمد، میزان درصد کاهش فعالیت با افزایش سطح آلودگی 5/70 درصد بود. آنالیز مؤلفههای اصلی نیز انجام شد و 71 درصد از واریانس تراکمی نمونهها توسط دو مؤلفه اول (مؤلفه بیوشیمیایی و مؤلفه فیزیکی) قابل توجیه بود. یافتههای این تحقیق نشان داد که آلودگی نفتی طولانیمدت و طبیعی باعث گزینش جامعه میکروبی مقاوم به نفت شده و بنابراین پاسخ مثبت آنها به حضور ترکیبات نفتی را شاهد بودیم اما فعالیت آنزیم اورهآز تحت تأثیر آلودگی نفتی کاهش یافت. بهنظر اثرات بازدارندگی ترکیبات نفتی بر فعالیت اورهاز یا جامعه غالب میکروبی با فعالیت اورهاز محدود، سبب شده است تا فعالیت اورهاز واکنش منفی به حضور آلاینده نفتی نشان دهد.
علوم خاک
یحیی کوچ؛ محمود توکلی فیض آبادی؛ کتایون حق وردی
چکیده
پوششهای گیاهی با گونهها و سنین متفاوت از طریق ایجاد شرایط محیطی متنوع و تولید مواد آلی مختلف اثرات قابل ملاحظهای بر ویژگیهای لایه سطحی خاک دارند. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی اثر تودههای جنگلکاری صنوبر 20 ساله، پلت 20 ساله، صنوبر 10 ساله، پلت 10 ساله و پوشش مرتعی در قطعه 3، سری دلاکخیل از جنگلهای حوزه چوب و کاغذ ...
بیشتر
پوششهای گیاهی با گونهها و سنین متفاوت از طریق ایجاد شرایط محیطی متنوع و تولید مواد آلی مختلف اثرات قابل ملاحظهای بر ویژگیهای لایه سطحی خاک دارند. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی اثر تودههای جنگلکاری صنوبر 20 ساله، پلت 20 ساله، صنوبر 10 ساله، پلت 10 ساله و پوشش مرتعی در قطعه 3، سری دلاکخیل از جنگلهای حوزه چوب و کاغذ مازندران بر ویژگیهای لایه آلی و سطحی خاک پرداخته است. بدین منظور در هر یک از رویشگاههای مورد مطالعه سه قطعه یک هکتاری انتخاب شدند و در هر یک از قطعات یک هکتاری، تعداد 5 نمونه لاشبرگ و 5 نمونه خاک (15 نمونه لاشبرگ و 15 نمونه خاک از هر رویشگاه) جهت تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد. نتایج حاکی از بهبود اکثر ویژگیهای لایه آلی و سطحی خاک در تودههای جنگلکاری شده بهویژه جنگلکاریهای 20 ساله در مقایسه با پوشش مرتعی بود. براساس نتایج مربوط به تجزیه مؤلفههای اصلی، مقادیر بالاتر محتوای نیتروژن، فسفر، کلسیم، منیزیم و پتاسیم لایه آلی منجر به بهبود مشخصههای حاصلخیزی خاک، فعالیتهای میکروبی، فعالیت آنزیمی، جمعیت کرمهای خاکی، تعداد نماتدهای خاکزی و زیتوده ریزریشه، بهترتیب تحت جنگلکاریهای صنوبر و پلت 20 ساله شده است در حالیکه جنگلکاریهای 10 ساله بهویژه با گونه پلت و پوشش مرتعی با تولید مواد آلی با محتوای بالای کربن و نسبت کربن به نیتروژن منجر به کاهش تجزیه مواد آلی (ضخامت بیشتر لایه آلی) و در نتیجه کاهش مشخصههای مذکور لایه سطحی خاک شدند. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که جنگلکاری با گونه صنوبر بهویژه پس از گذشت 20 سال در مقایسه با پلت توانایی بالاتری در بهبود وضعیت خاک دارد که این موضوع میتواند در جنگلکاریهای آینده مورد توجه مدیران قرار بگیرد. همچنین حضور پوششهای درختی (صنوبر و پلت) با گذشت زمان نسبت به پوشش مرتعی در بهبود وضعیت حاصلخیزی و شرایط مناسب ادافولوژیک خاک از الویت بالاتری برخوردارند.
ناهید آزادی؛ فایز رئیسی
چکیده
آلودگی خاک به کادمیم و سرب از جمله تنشهای مهم و متداول رو به گسترش در محیط است که رشد و فعالیت جمعیت میکروبی خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. این دو فلز سمی ممکن است بهصورت منفرد و یا همزمان در خاک وجود داشته باشند. گرچه اثر منفرد آنها بر ویژگیهای بیوشیمیایی و میکروبیولوژیکی خاک شناخته شده است، اما اثر مشترک آنها بر کارکرد ...
بیشتر
آلودگی خاک به کادمیم و سرب از جمله تنشهای مهم و متداول رو به گسترش در محیط است که رشد و فعالیت جمعیت میکروبی خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. این دو فلز سمی ممکن است بهصورت منفرد و یا همزمان در خاک وجود داشته باشند. گرچه اثر منفرد آنها بر ویژگیهای بیوشیمیایی و میکروبیولوژیکی خاک شناخته شده است، اما اثر مشترک آنها بر کارکرد میکروبی هنوز مشخص نیست. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر برهمکنش کادمیم و سرب بر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و میکروبیولوژیکی در یک خاک آهکی طی 120 روز انکوباسیون بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل (شامل دو سطح کادمیم و دو سطح سرب) در قالب طرح کاملاً تصادفی و در شرایط آزمایشگاهی اجرا شد. نتایج نشان داد که حضور همزمان کادمیم و سرب موجب افزایش غلظت قابل جذب این فلزات و ضریب ویژه تنفسی در مقایسه با خاکهای تیمار شده با حضور منفرد این فلزات گردید. همچنین حضور همزمان دو فلز موجب کاهش بیشتر معدنیشدن کربن و نیتروژن، آمونیفیکاسیون آرژنین، سرعت نیتراتسازی، کربن و نیتروژن زیستتوده میکروبی، تنفس پایه، تنفس ناشی از سوبسترا و فعالیت آنزیمی (اورهآز، آریل سولفاتاز، فسفومنواستراز قلیایی، دهیدروژناز، کاتالاز و هیدرولیز فلوروسین دیاستات) در مقایسه با تیمارهای با حضور منفرد کادمیم و سرب شد. بنابراین، حضور همزمان دو فلز، اثرات منفی و بازدارندگی یکدیگر را بر رشد و فعالیت جمعیت میکروبی و کیفیت زیستی خاک تشدید میکنند. این یافتهها نشان میدهند که هنگام ارزیابی خطر اکولوژیکی کادمیم و سرب در محیطهای آلوده باید اثر متقابل آنها بر جامعه خاکزیان نیز مورد توجه قرار گیرد.