علوم خاک
اصغر فرج نیا؛ کامران مروج؛ پریسا علمداری؛ مهدی اصلاحی
چکیده
مدل اگرواکولوژیکی فائو تعیین توان بالقوه و تخصیص کاربریهای متناسب با توان سرزمین است که میتواند بین توان طبیعی محیط، نیاز جوامـع، کـاربریهـا و فعالیـتهـای انسـان رابطهای منطقی و سازگاری پایداری بوجود آورد. این پژوهش به منظور مکانیابی مناطق مستعد کاشت پسته با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با در نظر گرفتن نیازهای اگرواکولوژیکی ...
بیشتر
مدل اگرواکولوژیکی فائو تعیین توان بالقوه و تخصیص کاربریهای متناسب با توان سرزمین است که میتواند بین توان طبیعی محیط، نیاز جوامـع، کـاربریهـا و فعالیـتهـای انسـان رابطهای منطقی و سازگاری پایداری بوجود آورد. این پژوهش به منظور مکانیابی مناطق مستعد کاشت پسته با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با در نظر گرفتن نیازهای اگرواکولوژیکی این محصول در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. دادههای مورد استفاده شامل اطلاعات مربوط به زمین، خاک و دادههای اقلیمی با طول دوره آماری مشترک30 ساله از ایستگاههای سینوپتیک استخراج شدند. دادهها در قالب بانک اطلاعاتی جمعآوری و پس از پردازش به صورت لایههای رقومی در محیط سامانه آرکجیایاس ذخیره شد. برای تحلیل فضایی، اطّلاعات به نرمافزار اکسپرت چویس وارد و خوشهبندی، ارزشگذاری معیارها و تلفیق اطّلاعات انجام و در نهایت لایه نهایی به صورت نقشه ارائه شد. بیشترین وزن زیر معیارها بترتیب به شیب زمین، میانگین دمای حداقل سردترین ماه سال و شوری خاک و کمترین وزن به میانگین دما در مرحله گردهافشانی تعلق گرفت. نتایج نشان داد 3887 کیلومتر مربع یا 8/5 درصد از سطح استان با محدودیت کم برای کشت این محصول در کلاس نسبتاً مناسب قرار دارند. این اراضی عمدتاً منطبق بر اراضی کشاورزی غرب استان است. 6250 کیلومتر مربع (13/6 درصد) از اراضی در کلاس تناسب بحرانی و 35663 کیلومتر مربع (77/9 درصد) اراضی در کلاس نامناسب قرار دارند به استثنای دشت میانه بقیه اراضی مستعد کاشت پسته در شرق استان و در حاشیه دریاچه ارومیه قرار دارند. الباقی مناطق استان برای کاشت این محصول در کلاسهای تناسب بحرانی و نامناسب قرار دارند. محدودیتهای شاخص این مناطق برای کشت پسته محدودیتهای دمایی، رطوبت نسبی بالا در مرحله گردهافشانی، شوری خاک و شیبدار بودن اراضی است.
حمید عبدل آبادی؛ محمد حسین نیک سخن
چکیده
سنجش سطح تغذیهگرایی مخازن سدها به عنوان یکی از مهمترین مسائل مطرح در مدیریت کیفیت آب، همواره مورد توجه مدیران و سیاستگذاران بوده است. با توجه به پیچیدگی فرآیند تغذیهگرایی، تعیین شدت مغذیشدن پیکره آبی با روشی واحد و با قطعیت کامل امکانپذیر نمیباشد. تئوری فازی رویکردی است که بوسیله آن میتوان عدم شفافیت و عدم قطعیت بین مرزهای ...
بیشتر
سنجش سطح تغذیهگرایی مخازن سدها به عنوان یکی از مهمترین مسائل مطرح در مدیریت کیفیت آب، همواره مورد توجه مدیران و سیاستگذاران بوده است. با توجه به پیچیدگی فرآیند تغذیهگرایی، تعیین شدت مغذیشدن پیکره آبی با روشی واحد و با قطعیت کامل امکانپذیر نمیباشد. تئوری فازی رویکردی است که بوسیله آن میتوان عدم شفافیت و عدم قطعیت بین مرزهای سطوح مختلف تغذیهگرایی را مشخص نمود. در این تحقیق، از شاخص آنتروپی-فازی تغذیهگرایی و شاخص سطح تغذیهگرایی، جهت تعیین وضعیت تغذیهگرایی رولایه و زیرلایه مخزن سد ایلام در یک بازه زمانی یکساله استفاده شده است. این شاخصها بر اساس پارامترهای کلروفیل a، فسفر کل و درصد اشباع اکسیژن، تحت دو سناریو، وزندهی و محاسبه شدهاند. بر اساس سناریو یک، وزن نسبی شاخصها از روش ترکیبی آنتروپی-فازی و تحلیل سلسله مراتبی محاسبه میگردد. در سناریو دوم، توزیع وزنی یکسان برای شاخصها لحاظ شده است. نتایج نشان میدهد که رولایه مخزن در اکثر ماهها و تحت هر دو سناریو، با قابلیت اطمینان مناسب، در سطح تغذیهگرایی کم قرار دارد و تنها در ماههای تیر و مرداد دارای سطح تغذیهگرایی متوسط است. زیرلایه مخزن، دارای شرایط مشابه رولایه بوده، با این تفاوت که میزان عدم قطعیت در این لایه افزایش یافته است.
زهرا لطفی آرپاچائی؛ اباذر اسمعلی؛ کاظم هاشمی مجد؛ نصرت اله نجفی
چکیده
در کشاورزی مدرن امروزه، تهیهی نقشهی حاصلخیزی خاک جهت برنامهریزی بهتر برای استفاده از کودهای شیمیایی و بهرهبرداری از خاک ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی حاصلخیزی خاک بر اساس برخی ویژگیهای شیمیایی در دشت اردبیل با ۱۳۶ نقطهی مطالعاتی میباشد که بدین منظور در محیط نرم افزار ArcGIS9.3، درونیابی با کریجینگ بین نقاط صورت گرفت ...
بیشتر
در کشاورزی مدرن امروزه، تهیهی نقشهی حاصلخیزی خاک جهت برنامهریزی بهتر برای استفاده از کودهای شیمیایی و بهرهبرداری از خاک ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی حاصلخیزی خاک بر اساس برخی ویژگیهای شیمیایی در دشت اردبیل با ۱۳۶ نقطهی مطالعاتی میباشد که بدین منظور در محیط نرم افزار ArcGIS9.3، درونیابی با کریجینگ بین نقاط صورت گرفت و نقشهی اولیهی هر یک از پارامترها شامل فسفر، پتاسیم، نیتروژن، کربن آلی، pH و EC تهیه و گروه بندی شدند. سپس از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزندهی پارامترها استفاده شد. از ترکیب نقشهی این پارامترها از طریق امتیازدهی فاکتوریل، نقشه های نهایی حاصلخیزی برای گیاه گندم و سیبزمینی تهیه و طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد که به ترتیب 62/21، 6/3 و 84/74 درصد از منطقهی مورد مطالعه در تناسب ضعیف، متوسط و خوب از لحاظ حاصلخیزی خاک جهت کشت گندم است. در حالی که نتایج برای سیبزمینی در مقایسه با گندم نشان داد که به ترتیب 45/52، 19/7 و 34/40 درصد از منطقهی مورد مطالعه در تناسب ضعیف، متوسط و خوب قرار می گیرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تهیه ی نقشه ی حاصلخیزی خاک برای محصولات مختلف به شکلی که بیان شد می تواند ما را در مدیریت مناسب اراضی و کوددهی ها کمک نماید.