دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
استحصال آب باران برای آبیاری تکمیلی گندم دیم در منطقه مشهد
FA
جواد
طباطبایی یزدی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی
سید ابوالقاسم
حقایقی مقدم
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی
ghaghayeghi@gmail.com
مسعود
قدسی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی
هادی
افشار
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی
afsharch@yahoo.com
10.22067/jsw.v0i0.3216
چکیده
استحصال آب باران یکی از شاخصترین تکنیکهای مدیریت بهرهبرداری از آب باران برای مقابله با کم آبی میباشد که در مناطق مواجه با کمبود آب بسرعت در حال توسعه می باشد. مبنای این روش اختصاص سطحی از زمین برای جمعآوری نزولات و سپس ذخیرهسازی آن برای استفاده در زمان مورد نیاز میباشد. با توجه به تنوع روشهای استحصال آب باران، باید در انتخاب روش مناسب به ویژگیهایی از قبیل مقدار بارندگی و نحوه توزیع آن، توپوگرافی زمین، نوع خاک، عمق خاک و عوامل اقتصادی و اجتماعی هر منطقه توجه جدی نمود. در این مقاله، نتایج طراحی و اجرای یک طرح پایلوت استحصال آب باران در منطقه خشک و نیمه خشک شمالشرق ایران (مشهد) ارائه گردیده است. رواناب از یک سطح پوشش داده شده با پلاستیک به مساحت 5000 مترمربع جمعآوری شد و به داخل یک مخزن زمینی 500 مترمکعبی هدایت گردید. کرتهای آزمایشی در مجاورت سطوح جمعآوری آب باران قرار گرفته و شامل 8 کرت جداگانه هر کدام به مساحت 85×6 مترمربع بود. از طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار (چهار کرت آبیاری تکمیلی و 4 کرت شاهد دیم) بعنوان قالب آماری طرح استفاده گردید. برای استفاده هرچه بهتر از آب باران استحصال شده، آبیاری به روش قطرهای با نوارهای آبیاری 4 لیتر در ساعت در واحد طول انجام شد. نتایج نشان داد در طی سال اول و دوم انجام آزمایش، عملکرد دانه در تیمار آبیاری تکمیلی بهترتیب 70% و 87% نسبت به تیمار دیم افزایش نشان داد. این در حالی است که در طی این دو سال بترتیب 35% و 70% نیاز آبی گیاه گندم در طی فصل رشد از طریق آبیاری تکمیلی تامین شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در مناطقی با ارتفاع باران سالانه متوسط تا 150 میلیمتر نیز می توان مشروط به استحصال آب باران از زمینهای اطراف و انجام 2 نوبت آبیاری تکمیلی، نسبت به کشت گندم در اراضی مستعد اقدام نمود و انتظار داشت که عملکرد گندم تا دو برابر نسبت به شرایط دیم افزوده شود.
واژههای کلیدی: استحصال آب باران، آبیاری تکمیلی، گندم دیم، منطقه مشهد
https://jsw.um.ac.ir/article_31883.html
https://jsw.um.ac.ir/article_31883_802a25005ca20121a7c098910fde90d0.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
جذب اورانیوم ((238U از محیطهای آبی بوسیله زئولایت ایرانی غنی از کلینوپتیلولایت
FA
سعید
باقریفام
دانشگاه فردوسی مشهد
saeed_bagherifam@yahoo.com
امیر
لکزیان
0000-0003-3972-5802
دانشگاه فردوسی مشهد
lakzian@um.ac.ir
میثم
رضائی
دانشگاه گرگان
10.22067/jsw.v0i0.3217
چکیده
اورانیوم فلزی سنگین و رادیو اکتیو است که به طور گسترده در پوسته زمین پراکنده شده است. در بسیاری موارد به علت فعالیتهای انسانی مقدار آن از حدود مجاز بالاتر رفته و این امر موجب آلودگی آب و خاک با اورانیوم میشود. به منظور بهینه سازی توانایی زئولایت جهت کاهش اورانیوم از محیطهای آبی از تکنیک شستسو استفاده شد. در این آزمایش بهترین بازدهی جذب به عنوان تابعی از غلظت اولیه اورانیوم در محلول، pH محیط، زمان تماس و وزن بکار برده شده زئولایت برای کاهش اورانیوم موجود در آب بررسی گردید. به منظور مدلسازی جذب اورانیوم توسط زئولایت از دو همدمای جذب سطحی لانگمویر و فروندلیچ استفاده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که بیشترین مقدار جذب اورانیوم توسط زئولایت در غلظت 200 mg/L ، 5pH= و زمان تماس 20 ساعت صورت پذیرفت. هم چنین مدل لانگمویر به علت ثابت هماهنگی بالاتر میتواند به خوبی جذب اورانیوم به وسیله زئولایت را پیش بینی کند.
واژه های کلیدی: جذب سطحی، اورانیوم، زئولایت، ایزوترم لانگمویر، ایزوترم فروندلیچ
https://jsw.um.ac.ir/article_31909.html
https://jsw.um.ac.ir/article_31909_ac8df9f241dae1f2e991bcd84de3a7b6.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
پیش بینی تغییرات اقلیمی خراسان جنوبی در دوره 2039 -2010 میلادی با استفاده از ریز مقیاس نمایی آماری خروجی مدل ECHO-G
FA
فاطمه
عباسی
پژوهشکده اقلیم شناسی
abbasi9999@yahoo.com
شراره
ملبوسی
پژوهشکده اقلیم شناسی
malbousi_434@yahoo.com
ایمان
بابائیان
0000-0002-9281-062X
پژوهشکده اقلیم شناسی
ibabaeian@yahoo.com
مرتضی
اثمری
پژوهشکده اقلیم شناسی
رضا
برهانی
پژوهشکده اقلیم شناسی خراسان جنوبی
10.22067/jsw.v0i0.3218
چکیده
در این مقاله دادههای سناریوی A1 مدل گردش عمومی جو ECHO-G که هم اکنون در دانشگاه هامبورگ آلمان و مرکز تحقیقات هواشناسی کره جنوبی اجراء میشود، برای ارزیابی تغییرات اقلیمی، خشکسالی، یخبندان استان خراسان جنوبی در دوره 2010 تا 2039 میلادی توسط مدل آماری LARS-WGریز مقیاس شدند. در این تحقیق از دادههای دمای کمینه، دمای بیشینه،تابش و بارش مدل ECHO-G و دادههای واقعی شش ایستگاه استان شامل بیرجند، نهبندان، فردوس، قائن، بشرویه و خور بیرجند استفاده شد. نتایج کلی بررسی ها برای دوره مذکور حاکی از افزایش4 درصدی بارش در استان، کاهش تعدادروزهای یخبندان و افزایش میانگین سالانه دما درحدود 3/0 درجه سانتیگراد میباشد که بیشترین افزایش ماهانه دما مربوط به فصل زمستان به میزان یک درجه سانتیگراد خواهد بود. همچنین تعداد روزهای خشک در شهرستانهای شمالی این استان شامل بشرویه، فردوس و قاین افزایش و در شهرستانهای جنوبی آن شامل بیرجند، خوربیرجند و نهبندان کاهش مییابد و بطورکلی خشکسالیهای این استان در دوره 2039-2010 کاهش می یابند.
واژههای کلیدی: مدل گردش عمومی جو، LARS-WG، خراسان جنوبی، تغییر اقلیم
https://jsw.um.ac.ir/article_31942.html
https://jsw.um.ac.ir/article_31942_15310a06609e8c490abbbd9875a267b7.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
تأثیر چرخه های متناوب خشک و مرطوب شدن خاک بر کربن آلی، فسفر و نیتروژن آلی و معدنی محلول
FA
امیر
لکزیان
0000-0003-3972-5802
دانشگاه فردوسی مشهد
lakzian@um.ac.ir
اکرم
حلاج نیا
0000000292615103
دانشگاه فردوسی مشهد
halajnia@um.ac.ir
حدیثه
رحمانی
دانشگاه فردوسی مشهد
soilsun65@gmail.com
10.22067/jsw.v0i0.3240
چکیده
چرخه های خشک و مرطوب شدن خاک جزء تنشهای محیطی هستند که خصوصیات فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار میدهند. همه این اثرات در نهایت بر روی چرخه عناصر غذایی در خاک تأثیر گذار است. بررسی تأثیر چرخه های خشک و مرطوب شدن خاک بر چرخه عناصر غذایی، از یک طرف از جنبه تغذیه گیاه و حاصلخیزی خاک و از طرف دیگر از جنبه مسائل زیست محیطی حائز اهمیت میباشد. در این تحقیق تأثیر یک، دو، سه، چهار و پنج چرخه خشک و مرطوب شدن طی 25 روز، بر مقدار کربن آلی محلول (DOC)، فسفر آلی محلول (DOP) و شکلهای فراهم نیتروژن در خاک شامل مجموع نیترات و نیتریت و آمونیوم، در دو نمونه خاک آلفی سول در قالب طرح پایه کاملا تصادفی برای هر خاک، با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش تعداد چرخههای خشک و مرطوب شدن، در هر دو خاک مقدار کربن آلی، فسفر آلی و معدنی و همچنین آمونیوم در محلول خاک، نسبت به تیمار دائما مرطوب کاهش پیدا کرد. کاهش مقدار کربن و فسفر آلی محلول نشان دهنده افزایش معدنی شدن کربن و فسفر آلی محلول است. مقدار نیتروژن آلی محلول پس از سه و چهار چرخه خشک و مرطوب شدن، در خاک 1 و 2 کاهش پیدا کرد و سپس در تیمار پنج چرخه خشک و مرطوب شدن به بیشترین مقدار رسید.
واژههای کلیدی: خشک و مرطوب شدن، نیتروژن، کربن و فسفرآلی محلول
https://jsw.um.ac.ir/article_31987.html
https://jsw.um.ac.ir/article_31987_ae6561249aa499ed3d795715cfc62394.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
بررسی کارایی استفاده از کود نیتروژن در گیاه اسفناج
FA
مهدی
صادقی پور مروی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی تهران
msadeghipour@hotmail.com
10.22067/jsw.v0i0.3241
چکیده
افزایش کارایی مصرف کود یکی از راه های مدیریت مصرف کود در بخش کشاورزی است. در این تحقیق، در یک مطالعه مزرعه ای اثر نیتروژن بر کارایی استفاده از کود در گیاه اسفناج (Spinacea oleracea) در منطقه ورامین بررسی شد. آزمایش در طرح اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در 5 سطح 0، 150، 200، 250 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 5 سطح 0، 5/37، 50، 5/62 و 75 کیلوگرم فسفر (P2O5) در هکتار انجام گردید. وزن تازه و نیترات ساقه و برگ اسفناج، اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، کارایی استفاده از کود با عملکرد گیاه اسفناج رابطه مستقیم و غیر خطی داشت. اثر ساده نیتروژن و فسفر بر کارایی استفاده از کود معنی دار بود ولی اثر متقابل آنها معنی دار نشد. در اثر ساده نیتروژن همبستگی مثبتی میان کارایی استفاده از کود و بازده زراعی مشاهده شد ولی در اثر ساده فسفر همبستگی مثبتی میان کارایی استفاده از کود با کارایی استفاده از آب و عملکرد وجود داشت. در اثر متقابل نیتروژن و فسفر همبستگی مثبتی میان کارایی استفاده از کود با بازده زراعی و نیترات مشاهده گردید. مناسب ترین تیمار برای حصول عملکرد و کارایی استفاده از کود بهینه در گیاه اسفناج، تیمار 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 50 کیلوگرم فسفر (P2O5) در هکتار بود.
واژههای کلیدی: اسفناج، کارایی استفاده از کود، نیتروژن
https://jsw.um.ac.ir/article_32027.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32027_556c4d68ef5586bbcd678e7158ca671d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
جداسازی و شناسایی گونههای مختلف باکتری فلاوباکتریوم (Flavobacterim spp.) از ریزوسفر گندم مناطق مختلف ایران
FA
سمانه
رفیعی
مرکز آموزش علمی کاربردی کشاورزی، کاشان
rafiei1740@gmail.com
هادی
اسدی رحمانی
موسسه تحقیقات خاک و آب
asadi_1999@yahoo.com
10.22067/jsw.v0i0.3242
چکیده
در میان باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه (PGPR) توجه زیادی به باکتریهای جنس فلاوباکتریوم و نقش آنها در افزایش رشد و سلامت گیاه شده است. در این تحقیق به منظور جداسازی و شناسایی فلاوباکتریوم از ریزوسفر گندم مناطق مختلف تحت کشت کشور، تعداد 65 نمونه خاک ریزوسفری تهیه شد. طراحی و انتخاب محیط کشت اختصاصی ( FIM) جهت جداسازی، کشت و نگهداری فلاوباکتریومها از بین فرمولاسیونهای مختلف و متنوعی نظیر 64 ATCC، 65 ATCC M1 و M1 Medium که برای این باکتری پیشنهاد شده است انجام گردید. تعداد 61 جدایه منسوب به فلاوباکتریوم با استفاده از محیط کشت اختصاصی (FIM) جداسازی و خالص گردید. شناسایی در حد جنس و گونه با آزمایشهای میکروسکوپی، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی انجام پذیرفت. نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که 5 گونه F.multivorum، F.odoratum، F.thalpophilum، F.balastinum و F.indoltheticum در ریزوسفر گندم قابل شناسایی بودند. گونهF.odoratum بیشترین فراوانی(72 درصد) و گونههای F.thalpophilum، F.balastinumو F.indoltheticum کمترین فراوانی(6/1 درصد) را در بین گونههای جداسازی شده داشتند.
واژههای کلیدی : فلاوباکتریوم، PGPR، ریزوسفر، گندم
https://jsw.um.ac.ir/article_32041.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32041_8f3057648cf328d7f927c407ff4e62ac.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
اثر باقیمانده دو ماده آلی با و یا بدون نیتروژن بر رشد و ترکیب شیمیائی گندم و برخی خصوصیات شیمیایی خاک
FA
فاطمه
رسولی
دانشگاه شیراز
fatemeh.rasouli@gmail.com
منوچهر
مفتون
دانشگاه شیراز
mmaftoon@hotmail.com
10.22067/jsw.v0i0.3243
چکیده
استفاده و مدیریت بهینه ماده آلی یک جنبه مهم تولید پایدار در سیستمهای زراعی است. با توجه به مقدار نسبتاً کم ماده آلی در خاکهای زارعی ایران و اثرات زیست محیطی مصرف مداوم کودهای نیتروژن دار، مصرف توأم نیتروژن و مواد آلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از آزمایش حاضر بررسی اثر باقیمانده انواع مواد آلی به تنهایی و یا به همراه نیتروژن معدنی بر رشد گندم و ویژگیهای خاک بود. تیمارها شامل دو ماده آلی (کمپوست زباله شهری و کود دامی) در چهار سطح (0، 1، 2 و 4 درصد) و سه مقدار نیتروژن (N) (0، 75 و150 میلیگرم در کیلوگرم)، در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار بود. تیمارها در کشت برنج بکار گرفته شدند و تأثیر باقیمانده تیمارها بر رشد و ترکیب شیمیایی گندم کشت شده پس از برنج و برخی خصوصیات شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفت. مصرف هر دو ماده آلی با افزایش وزن خشک گندم همراه بود. با کمپوست، کاربرد نیتروژن بر وزن خشک گندم تأثیری نداشت. با کود دامی مصرف این عنصر در تمامی سطوح روند افزایشی وزن خشک گندم را در پی داشته و این افزایش در سطوح بالاتر کود دامی محسوستر بود. از طرفی افزودن نیتروژن به تنهایی وزن خشک گندم را تحت تأثیر قرار نداد. غلظت فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، کلراید و سدیم در شاخساره گندم در خاک تیمار شده با هریک از مواد آلی بیشتر از شاهد بود. تجزیه خاک پس از برداشت گیاه نشان داد که کاربرد هر دو ماده آلی همه ویژگیهای شیمیایی مورد بررسی خاک را افزایش داد. بطوریکه کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر، آهن، روی، مس و منگنز قابل استفاده، هدایت الکتریکی و نسبت جذبی سدیم، در خاک تیمار شده با دو ماده آلی بیشتر از شاهد بود. بطورکلی اثر باقیمانده کود دامی به ویژه به همراه نیتروژن معدنی بر عملکرد و خصوصیات شیمیایی خاک بیش از اثر کمپوست بود.
واژه های کلیدی: گندم ، اثر باقیمانده، نیتروژن، کمپوست شهری، کود دامی
https://jsw.um.ac.ir/article_32061.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32061_425091421202be0e4aee7dceffac26fc.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
مقایسه یافته های مدل شبکه استنتاج تطبیقی عصبی-فازی با مدل های رگرسیونی به منظور برآورد دمای خاک در سه اقلیم متفاوت
FA
علی اکبر
سبزی پرور
دانشگاه بو علی سینا، همدان
sabziparvar@yahoo.co.uk
حمید
زارع ابیانه
دانشگاه بو علی سینا، همدان
zare@basu.ac.ir
مریم
بیات ورکشی
دانشگاه بو علی سینا، همدان
m.bayat.v@gmail.com
10.22067/jsw.v0i0.3244
چکیده
دمای خاک از پارامترهای مهم و تأثیر گذار در کلیه فرآیندهای هیدرولوژی و کشاورزی است که اندازه گیری و پیش بینی آن ضروری است. مطالعاتی که تا کنون در زمینه برآورد دمای خاک در مناطق فاقد داده صورت گرفته همگی به اتفاق از مدل های رگرسیونی جهت برآورد دمای خاک استفاده کرده اند. در این پژوهش ضمن استفاده از مدل های رگرسیونی، با بکارگیری سامانه استنتاج تطبیقی عصبی-فازی4 (ANFIS) به عنوان روشی نوین، به پیش بینی دمای خاک در شش عمق مختلف (5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتی متر) اقدام شد. علاوه براین، مهمترین پارامترهای هواشناسی (دمای بیشینه، دمای کمینه، میانگین دمای روزانه، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی و سرعت باد) به عنوان عوامل اثرگذار بر دمای خاک در یک دوره 15 ساله (2006-1992) در ایستگاه های مورد مطالعه معرفی می گردند. مطالعه روی دادههای هواشناسی 3 ایستگاه سینوپتیک زاهدان، تهران و رامسر که دارای اقلیم متفاوتی می باشند، انجام گرفت. یافته ها حاکی از 4 درصد دقت بیشتر روش ANFIS نسبت به روش آماری رگرسیون بود. همچنین دقت پیشبینی دمای خاک با روش ANFIS در دو ایستگاه زاهدان و تهران (اقلیم خشک) به ترتیب 12 درصد و 5/4 درصد بهتر از رامسر (اقلیم مرطوب) بود. مقدار ضریب همبستگی (r) بین دمای خاک پیش بینی شده توسط شبکهANFIS و مدل رگرسیون انتخابی با دمای واقعی خاک، نشان داد که با افزایش عمق خاک مقدار r کاهش می یابد. نتایج همچنین نشان داد که بر خلاف مناطق خشک، در اقلیم مرطوب رامسر با افزایش عمق خاک دقت پیش بینی تا 18 درصد افزایش می یابد، در حالیکه در دو ایستگاه زاهدان و تهران دقت پیش بینی دمای خاک در لایه های کم عمق تا 10 درصد بیشتر از لایههای عمیق می باشد.
واژه های کلیدی: دمای خاک، مدل های رگرسیونی، ANFIS، اقلیم خشک، اقلیم مرطوب
https://jsw.um.ac.ir/article_32088.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32088_a73a492849fd4ffdc3321a36ab37fc6b.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
پهنه بندی غلظت سرب، روی و کادمیم در خاک با استفاده از داده های ماهواره Landsat ETM+ در جنوب شهرستان اصفهان
FA
محمود
دیانی
دانشگاه شهرکرد
khnaderi@yahoo.com
مهدی
نادری
دانشگاه شهرکرد
mahdi.soil@yahoo.com
جهانگرد
محمدی
دانشگاه شهرکرد
jaham.mohammad@ymail.com
10.22067/jsw.v0i0.3245
چکیده
استخراج معادن، تغلیظ و حمل و نقل کانی ها، جنوب شهر اصفهان و حومه ی سپاهان شهر را در معرض آلودگی و ساکنین آن ها را به دلیل وجود عناصر سنگین در معرض خطر قرار داده است. امروزه به طور معمول از اسپکتروفتومتر و انعکاس طیفی برای تخمین خصوصیات خاک و غلظت آلوده کننده ها استفاده می شود. این تحقیق برای مطالعه پتانسیل های اطلاعات ماهواره Landsat ETM+ برای تخمین و پهنه بندی پراکنش عناصر سنگین در جنوب شهر اصفهان انجام شد. در طی فعالیت میدانی 100 نمونه خاک سطحی بصورت تصادفی تهیه شد. نمونه ها هوا خشک شده و بخش ریز (ذرات کوچکتر از 2 میلی متر) بوسیله اسید نیتریک 4 مولار در C°80 تیمار شدند و غلظت کل سرب، روی و کادمیم بوسیله دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. آنالیز آماری نشان می دهد که همبستگی منفی و معنی داری بین غلظت عناصر سنگین و اطلاعات طیفی مرئی و مادون قرمز نزدیک وجود دارد و نتیجتاً امکان پهنه بندی آلوده کننده ها به کمک این باندها وجود دارد. پراکنش مکانی غلظت عناصر سرب، روی و کادمیم به کمک چندین معادله رگرسیون چندگانه گام به گام پهنه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که غلظت آلوده کننده های سرب و روی در نزدیکی سپاهان شهر بالای حد آستانه است ولی برای کادمیم در حال حاضر آلودگی خاک جدی نیست.
واژه های کلیدی: آلودگی خاک، عناصر سنگین، Landsat ETM+، پهنه بندی
https://jsw.um.ac.ir/article_32118.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32118_e6e7d670b95b3e29690b590f058af587.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
ارزیابی سیستم های هوشمند عصبی در کاهش پارامترهای تخمین تبخیر تعرق گیاه مرجع
FA
حمید
زارع ابیانه
دانشگاه بوعلی سینا، همدان
zare@basu.ac.ir
مریم
بیات ورکشی
دانشگاه بوعلی سینا، همدان
m.bayat.v@gmail.com
صفر
معروفی
دانشگاه بوعلی سینا، همدان
smarofi@yahoo.com
رضا
امیری چایجان
دانشگاه بوعلی سینا، همدان
10.22067/jsw.v0i0.3246
چکیده
مطالعه حاضر به منظور استفاده از حداقل پارامترهای هواشناسی در پیش بینی تبخیر تعرق گیاه مرجع در منطقه همدان برای سال های 1376 و 1377 صورت گرفته است. بدین منظور، با استفاده از آزمون پیرسون، شش پارامتر هواشناسی مورد نیاز در روش پنمن مانتیث فائو-56 که شامل دماهای حداکثر و حداقل، مقادیر رطوبت نسبی حداقل و حداکثر، سرعت باد در ارتفاع دو متری و ساعت آفتابی روزانه می شوند، به صورت چهار سناریوی اطلاعاتی با یکدیگر ترکیب و به کاربرده شدند (که تحت عنوان شماره 1، 2، 3 و 4 نام گذاری شدند). با اعمال این سناریوها بر مدل های هوشمند شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی (ANFIS) در محیط نرم افزاری MATLAB، تبخیر تعرق گیاه مرجع منطقه تخمین گردید. به منظور ارزیابی نتایج هر یک از سناریوهای مورد استفاده، از مقادیر واقعی تبخیر تعرق مرجع (لایسیمتری) استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش تعداد اطلاعات در لایه ورودی لزوماً منجر به بهبود نتایج مدل های هوشمند نمی شود. سناریوی اطلاعاتی شماره 2 که شامل سه پارامتر دمای حداقل و حداکثر هوا و ساعت آفتابی روزانه بود، در هر دو مدل ANN و ANFIS برآوردهای معقول و یکسانی در بر داشت. در این سناریو مقادیر حداقل معیار مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین مطلق خطا (MAE) و حداکثر ضریب تعیین (R2) در مرحله آزمایش به ترتیب معادل 09/0 و 07/0 میلی متر بر روز و 90/0 بودند. در مجموع بین نتایج شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی از نظر آمارههای خطاسنجی اختلاف قابل ملاحظه ای مشاهده نشد. ضمن آن که این دو نسبت به نیاز اطلاعاتی در لایه ورودی خود دارای حساسیت یکسان بودند. مدل شبکه عصبی پس از 26 تکرار محاسباتی در مقایسه با سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی که با 40 تکرار محاسباتی بود، سریع تر به جواب مناسب دست یافت. همچنین برآوردهای شبکه های عصبی با روش استاندارد پنمن مانتیث نیز مقایسه گردید، که نشان دهنده دقت و توانمندی قابل ملاحظه مدل های هوشمند (RMSE معادل 09/0 میلی متر بر روز) نسبت به روش استاندارد (RMSE معادل 34/0 میلی متر بر روز)، برای تخمین تبخیر تعرق گیاه مرجع می باشد.
واژههای کلیدی: تبخیر تعرق گیاه مرجع، آزمون پیرسون، مدل های هوشمند، همدان
https://jsw.um.ac.ir/article_32137.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32137_5c507dcc2d231f38130801108cbc5a84.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
تأثیر سطوح مختلف یک پلیمر سوپرجاذب (superab A200) و شوری خاک بر ظرفیت نگهداشت آب در سه بافت شنی، لومی و رسی
FA
سهیلا
سید دراجی
دانشگاه زنجان
soheyladorraji@gmail.com
احمد
گلچین
0000-0002-7193-6821
دانشگاه زنجان
agolchin2011@yahoo.com
شروین
احمدی
پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران
10.22067/jsw.v0i0.3247
چکیده
بخش کشاورزی عمده ترین مصرف کننده منابع آب در کشور ما می باشد. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمه خشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. پلیمرهای سوپر جاذب می توانند آب حاصل از آبیاری و بارندگی را جذب کرده، از فرونشت عمقی آن جلوگیری کنند و کارآیی مصرف آب را افزایش دهند. به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف پلیمر سوپرجاذب superab A200 بر ظرفیت نگهداری آب و تخلخل خاک در خاک هایی با شوری و بافت مختلف سه آزمایش فاکتوریل درقالب طرح کرت های کاملاً تصادفی با سه سطح شوری (شوری اولیه: شاهد،4 و 8 دسی زیمنس بر متر) و سطوح پلیمر (0، 2/0، 4/0 و 6/0 درصد وزنی) در سه تکرار به صورت جداگانه در سه خاک با بافت مختلف (شنی، لومی و رسی) انجام شد. کاربرد 6/0 درصد وزنی پلیمر در شوری اولیه خاک شنی و لومی میزان آب قابل استفاده گیاه را به ترتیب 20/2 و 20/1 برابر نسبت به شاهد افزایش داد. بنابراین، مصرف پلیمر در خاک و مخصوصاً خاک های شنی می تواند با افزایش ظرفیت نگهداری رطوبت و کاهش شوری خاک باعث موفقیت برنامه های آبیاری در مناطق خشک و نیمه خشک گردد.
واژه های کلیدی: بافت خاک، شوری، پلیمر سوپرجاذب، آب قابل استفاده گیاه، تخلخل خاک
https://jsw.um.ac.ir/article_32173.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32173_e2a82b314e3e9378fed5d3a8480a3a38.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
ارزیابی مدل خطی (شوری – ضریب دی الکتریک) برای اندازه گیری شوری محلول خاک با استفاده از TDR
FA
داود
نامدار خجسته
دانشگاه تهران
davoodnamdar@gmail.com
مهدی
شرفا
گروه علوم و مهندسی خاک دانشگاه تهران
m_shorafa@yahoo.co.uk
محمود
فاضلی سنگانی
دانشگاه تهران
mahmoodfazelisangani@gmail.com
10.22067/jsw.v0i0.3248
چکیده
انعکاس سنج زمانی4 به طور گسترده در خاک برای اندازه گیری میزان ضریب دی الکتریک(Ka) و شوری کل خاک(σa) استفاده میشود. از اندازهگیری شوری کل و ضریب دی الکتریک برای اندازه گیری شوری محلول خاک(σp) استفاده میگردد. هیل هورست (4) تئوری مدل رابطه خطی بین شوری کل خاک و ضریب دی الکتریک را در خاک مرطوب ارائه نمود. همچنین از این رابطه خطی برای به دست آوردن شوری محلول در خاک هائی با بافتهای مختلف بدون استفاده از کالیبراسیون مخصوص برای هر خاک استفاده کرد. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل خطی فوق با دادههای به دست آمده از TDR میباشد. مطالعات قبلی در این زمینه عمدتاً در بافتهای سبک انجام شده و در این مطالعه از بافتهای رسی، لومی رسی، لومی، سیلتی رسی، لوم رس شنی استفاده شده است. نتایج نشان داد که این مدل خطی برای بافتهای سبک نتایج بهتری نسبت به بافتهای متوسط تا سنگین میدهد و دلیل آن، کاهش r2 به علت کاهش ضریب دی الکتریک در آب موجود در خاک هایی با بافت سنگین میباشد در صورتی که در مدل خطی این ضریب دی الکتریک ثابت و برابر با80 (در دمای 20 درجه سانتی گراد) در نظر گرفته شده است.
واژههای کلیدی: انعکاس سنج زمانی، قابلیت هدایت الکتریکی، ضریب دی الکتریک
https://jsw.um.ac.ir/article_32186.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32186_e8ec8bdd24d7b7c170e9002521b273c7.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
بررسی تأثیر توالی دبی روزانه در پیشبینی جریان رودخانهها با استفاده از برنامهریزی ژنتیک
FA
علی
داننده مهر
دانشگاه صنعت آب و برق، تهران
mrmtabatabai@pwut.ac.ir
محمدرضا
مجدزاده طباطبائی
دانشگاه صنعت آب و برق، تهران
mrmtabatabai@yahoo.com
10.22067/jsw.v0i0.3249
چکیده
پیشبینی دقیق جریان در رودخانهها یکی از مهمترین ارکان در مدیریت منابع آبهای سطحی به ویژه اتخاذ تدابیر مناسب در مواقع سیلاب و بروز خشکسالیها، است. در حقیقت حصول روشهای مناسب و دقیق در پیشبینی جریان رودخانهها را میتوان به عنوان یکی از مهمترین چالشها در فرآیند مدیریت و مهندسی منابع آب دانست. اگر چه تحقیقات وسیعی در خصوص کاربرد روشهای متکی بر شبکههای عصبی مصنوعی1(ANN) و برتری دقت این روشها بر روشهای متداول آماری مانند روشهای اتورگرسیو و میانگین متحرک در دو دهه اخیر ارائه شده است ولی به دلایل مختلفی ازجمله غیر صریح بودن این روشها و پیچیدگی حاکم بر انتخاب و معماری شبکه مناسب، استفاده از آنها در عمل به طور مناسب توسعه نیافته است. در تحقیق حاضر ضمن معرفی روش برنامهریزی ژنتیک2 (GP) به عنوان یک روش صریح برای پیشبینی جریان رودخانهها، از این روش به منظور بررسی تأثیر توالی دبی روزانه در پیشبینی جریان روزانه رودخانه آبسرده واقع در استان لرستان، استفاده شده و دقت نتایج حاصله با روش شبکه عصبی مصنوعی مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج، حاکی از کارایی مناسب و دقت بالای برنامهریزی ژنتیک در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی در پیشبینی جریان رودخانهها است.
واژههای کلیدی: دبی روزانه، پیش بینی جریان، برنامهریزی ژنتیک
https://jsw.um.ac.ir/article_32207.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32207_77d036cece6420e9aba9f5768c73ab1e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
تأثیر تنش شوری ناشی از کلرور سدیم برخصوصیات فیزیولوژیکی، کمیت وکیفیت ارقام پاییزه کلزا
FA
احمد
بایبوردی
دانشگاه باکو
abaybordy@yahoo.com
سیدجلال
سید طباطبایی
دانشگاه تبریز
علی
احمداف
دانشگاه باکو
10.22067/jsw.v0i0.3250
چکیده
شوری یکی از تنشهای مهم محدود کننده تولیدات کشاورزی میباشد. شوری با تأثیر گذاشتن بر روی بیشتر فعالیتهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی، رشد و نمو گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر شوری ناشی از کلرور سدیم بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فاکتورهای کیفی پنج رقم کلزای پائیزه، آزمایشی در گلخانة تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجانشرقی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایة کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 87 به اجراء درآمد. پنج سطح شوری شامل (شاهد)، 50 میلیمولار، 100 میلیمولار، 150 میلیمولار و 200 میلیمولار کلرور سدیم ) بـه عنـوان فـاکتور اول و ارقــام بـــه عنوان فاکتـــــور دوم ( Fornax, Licord, Elite, SLM046, Okapi) در نظر گرفته شدند. در طول رشد غلظت عناصر سدیم و پتاسیم، کلسیم و منیزیم و نسبت K/Na برگ، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، فتوسنتز، تنفس، درصد روغن، میزان اسیدهای چرب (لینولئیک، لینولنیک و اولئیک)، کلروفیل کل، a و b و غلظت آنزیم پرولین اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که همراه با افزایش شوری، غلظت پتاسیم، نسبت K/Na، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، درصد روغن، میزان فتوسنتز و تنفس و غلظت اسیدهای چرب غیر اشباع،کلروفیل کل و a و b کاهش یافت. اما در مقابل با افزایش شوری غلظت سدیم، کلسیم، منیزیم و میزان آنزیم پرولین افزایش یافت. رقم SLM046 نسبت به سایر ارقام مورد مطالعه به طور معنیداری دارای غلظت کمتر یونهای سدیم، کلسیم و منیزیم و مقادیر بالاتری از یون پتاسیم و نسبت بالای K/Na بود. به نظر میرسد بین ارقام مورد مطالعه رقم SLM046 با عملکرد بیشتر و کارآیی بالاتری بوده و در مقابل رقم Elite دارای بیشترین حساسیت به شوری میباشد. همچنین در رقم SLM046 در سطوح شوری مختلف میزان اسیدهای چرب غیراشباع به طور معنیداری بیشتر از سایر ارقام به دست آمد. همچنین میزان کلروفیل کل، a و b در رقم SLM046 بالاتر از دیگر رقمها بود.
واژههای کلیدی: کلزا، شوری، اسیدهای چرب، کلروفیل، فتوسنتز
https://jsw.um.ac.ir/article_32230.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32230_b902d74703471fb2b4ccb15048b4f704.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
بررسی گذردهی جریان در آبگیرهای کفی با محیط متخلخل
FA
فاطمه
کوروش وحید
دانشگاه فردوسی مشهد
f_kooroshvahid@yahoo.com
کاظم
اسماعیلی
0000000153540949
دانشگاه فردوسی مشهد
esmaili@um.ac.ir
محمود
فغفور مغربی
دانشگاه فردوسی مشهد
maghrebi@um.ac.ir
امین
علیزاده
0000-0002-6139-3376
دانشگاه فردوسی مشهد
alizadeh@um.ac.ir
بنیامین
نقوی
دانشگاه فردوسی مشهد
10.22067/jsw.v0i0.3251
چکیده
یکی از مناسبترین روش های انحراف جریان در رودخانه های پرشیب بکارگیری آبگیر کفی می باشد. گزینه آبگیر کفی با محیط متخلخل شیوه جدیدی برای انحراف جریان جهت جایگزینی با آبگیرهای با کف مشبک است. برای بررسی اثرخصوصیات هیدرولیکی جریان، موثر بر میزان دبی انحرافی مدلی آزمایشگاهی طراحی گردید که در آن امکان اندازه گیری جریان ورودی، جریان انحرافی و جریان باقی مانده (عبور نکرده از محیط متخلخل) مد نظربوده است. در این تحقیق تأثیر توأم عواملی همچون شیب سطح بالایی آبگیر و اندازه ذرات محیط متخلخل در دبی های مختلف بر میزان جریان انحرافی(در حالت جریان آب زلال) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش جریان ورودی نرخ تغییر دبی انحراف ابتدا زیاد و سپس به صفر می رسد. همچنین با افزایش شیب سطح بالایی آبگیر میزان انحراف جریان کاهش می یابد. اندازه ذرات محیط متخلخل نیز بر میزان دبی انحراف تاثیر قابل ملاحظه داشته چنانکه با افزایش اندازه ذرات، میزان دبی انحرافی روند افزایشی را نشان میدهد. از نتایج آنالیز ابعادی و آزمایشگاهی برای تعیین مقدار ضریب جریان محیط متخلخل استفاده گردید. تجزیه و تحلیل ها نشان داد مقدار این ضریب در حدود 1/0 است. در نهایت رابطه ای نیز برای برآورد مقدار جریان عبوری از آبگیر کفی با محیط متخلخل پیشنهاد گردید.
واژه های کلیدی : آبگیر کفی، محیط متخلخل، ضریب شدت جریان، جریان های با سطح آزاد
https://jsw.um.ac.ir/article_32255.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32255_fbb209aa7daf62bd2ab562e2ab3ae421.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
بررسی اثر جزیره گرمایی شهری بر روند تغییرات ریزش های جوی مشهد
FA
محمدصادق
غضنفری مقدم
دانشگاه فردوسی مشهد
s.ghazanfari@kgut.ac.ir
امین
علیزاده
0000-0002-6139-3376
دانشگاه فردوسی مشهد
alizadeh@um.ac.ir
مهیار
ناصری مقدم
دانشگاه فردوسی مشهد
علیرضا
فریدحسینی
0000-0001-8175-7205
گروه آموزشی علوم و مهندسی آب-دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
farid-h@um.ac.ir
10.22067/jsw.v0i0.3252
چکیده
گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت در کلان شهرها از یک سو و رشد فعالیتهای صنعتی بزرگ از سوی دیگر باعث ایجاد تغییراتی بر خرداقلیم مناطق شهری شده است. یکی از عوامل عمده این تغییرات را میتوان تبدیل شدن کلانشهرها به جزایر گرمایی دانست. بررسی تغییرات پارامترهای اقلیمی در شهرها با در نظر گرفتن شرایط مطلوب زیستی برای انسان از اهمیت زیادی برخوردار است. در این میان مطالعه تغییرات بارندگی که نقش مهمی در تعدیل آب و هوا و کاهش آلودگی شهرها دارد، ضرورت پژوهشهای بیشتر را در این خصوص نمایان میکند. در این پژوهش، تغییرات بارندگی برای بررسی تغییرات خرداقلیم منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. بمنظور مطالعه این پدیده از نمایه UHI استفاده شد. این نمایه که بر اساس تفاوت دمای شهر با منطقه همجوار که تحت تأثیر افزایش دمای شهر نمی باشد است، امکان مطالعه تغییرات دمایی شهر را فراهم مینماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در ایستگاه مشهد تغییرات دمایی ناشی از جزیره گرمایی با روند تغییرات بارندگی همبستگی معنی داری داشته و با اطمینان قابل قبولی میتوان تأثیر جزیره گرمایی را بر روی بارندگی پذیرفت. بر اساس این پژوهش پدیده جزیره گرمایی مشهد در فصلهای سرد باعث کاهش بارندگی و در فصلهای گرم باعث افزایش آن شده است.
واژههای کلیدی: جزیره گرمایی، آلودگی هوا، خرد اقلیم، تغییر اقلیم
https://jsw.um.ac.ir/article_32270.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32270_bd9f1657be411e3629d355fecc259489.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
مقایسه تاثیر سطوح مختلف شوری و سیلیسیم در تولید زیست توده، مقدار سدیم و پتاسیم برگ و ریشه خرفه (Portulaca oleracea L.)
FA
زینب
رحیمی
دانشگاه فردوسی مشهد
zrahimi2007@yahoo.com
محمد
کافی
دانشگاه فردوسی مشهد
m.kafi@um.ac.ir
10.22067/jsw.v0i0.3253
چکیده
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف شوری و سیلیسیم در تولید زیست توده و مقدار مواد آلی و معدنی برگ و ریشه خرفه
(Portulaca oleracea L.)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه سطح شوری (6/0، 11 و 22 دسی زیمنس بر متر) و دو سطح سیلیسیم (صفر و یک میلی مولار سیلیکات سدیم) با سه تکرار در محیط شن درگلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1387 انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش شوری زیست توده برگ و ریشه، درصد مواد آلی و پتاسیم در اندام های رویشی کاهش یافت، در حالی که درصد خاکستر و درصد سدیم افزایش معنی داری یافت. کاربرد سیلیسیم تاثیر مثبتی بر تحمل گیاه به شوری داشت و سبب کاهش تجمع سدیم و افزایش درصد پتاسیم در برگ ها گردید. در نتیجه این گیاه تا حد زیادی به شوری های متوسط مقاومت داشته و می تواند تولید قابل توجهی در شرایط تنش شوری داشته باشد.
واژه های کلیدی: مواد آلی برگ، سیلیکون، محتوی کاتیون برگ، محتوی کاتیون ریشه
https://jsw.um.ac.ir/article_32294.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32294_fc0daa8a139a0635c3f0d778155cd764.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
بررسی تأثیرعوامل اقلیمی و اقتصادی بر عملکرد گندم آبی با استفاده از الگوی دادههای تابلویی
FA
نرگس
صالحنیا
دانشگاه فردوسی مشهد
salehnia_n@yahoo.com
محمدعلی
فلاحی
دانشگاه فردوسی مشهد
10.22067/jsw.v0i0.3254
چکیده
به منظور بررسی و ارزیابی اثرات سیاستهای قیمتی (قیمت تضمینی گندم در هر دوره و در دوره ماقبل)، عوامل محیطی (سطح زیر کشت) و اقلیمی (متوسط درجه حرارت حداقل و حداکثر، مجموع کل بارندگی سالانه، مجموع درجه-روز سرمائی سال و مجموع درجه-روز گرمایی سال) بر عملکرد گندم در محدودة خراسان رضوی (9 شهرستان)، تحقیق حاضر برای دوره آماری 13 ساله 72 -71 تا 84-83 انجام شد. در این پژوهش از الگوی دادههای تابلویی برای بررسی اثرات تغییرات مقطعی و سری زمانی پارامترهای ورودی بر عملکرد گندم استفاده شد. بررسی و تحلیل نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که متغیرهای متوسط درجه حرارت حداقل، قیمت دوره قبل و بارندگی بهاره به طور منحصر به فردی دارای اثرات مثبت و قویاً معنیدار و متغیر درجه - روز سرمائی نیز دارای اثر منفی و معنیدار بر عملکرد گندم میباشند. اگرچه معنی داری تخمینهای حاصله در سطح اطمینان 95% بالا بوده، اما نتایج بدست آمده از الگوی اثرات تصادفی یک جانبه حاکی از کم کشش بودن عملکرد گندم نسبت به متغیرهای ورودی بوده، به طوری که کشش آن نسبت به متوسط درجه حرارت حداقل، قیمت دوره قبل، بارندگی بهاره عملکرد گندم درجه - روز سرمائی به ترتیب 26/0، 13/0، 15/0 و 28/0- میباشد. از این رو، تخمینهای حاصله حاکی از کم کشش بودن عملکرد گندم نسبت به متغیرهای ورودی میباشد و در بین متغیرهای مورد بررسی، عملکرد گندم نسبت به متغیر درجه- روز سرمائی حساسیت بیشتری را نشان میدهد. بررسیها همچنین نشان دادند که الگوی اثرات تصادفی یک جانبه برای تخمین تابع عملکرد گندم مناسب است.
واژههای کلیدی: عملکرد گندم، دادههای تابلوئی، متغیر اقلیمی، متغیر قیمتی، الگوی جزء خطای یک جانبه و دو جانبه، خراسان رضوی
https://jsw.um.ac.ir/article_32317.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32317_260bd5b9e22ca9c05e59261e074bb322.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
بررسی اثرات تعدیل کنندگی کاربرد خاکی و محلول پاشی کلرید پتاسیم و کلرید کلسیم بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه سورگوم ( Sorghum bicolor L.) در شرایط تنش شوری
FA
سجاد
صادقی لطف آبادی
دانشگاه فردوسی مشهد
ss1_10063@yahoo.com
محمد
کافی
دانشگاه فردوسی مشهد
m.kafi@um.ac.ir
حمیدرضا
خزاعی
دانشگاه فردوسی مشهد
h.khazaie@um.ac.ir
10.22067/jsw.v0i0.3255
چکیده
به منظور بررسی اثرات تعدیل کنندگی کاربرد خاکی و محلول پاشی کلرید پتاسیم و کلرید کلسیم بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه سورگوم ( Sorghum bicolor L.) در شرایط تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب کرت های خرد شده در سال زراعی 87-1386 در مزرعه تحقیقات شوری قطب علمی گیاهان ویژه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح شوری آب آبیاری (5 و10 دسی زیمنس بر متر)، دو نحوه مصرف عناصر (محلول پاشی برگی و اعمال از طریق خاک) و چهار سطح عناصر کلسیم و پتاسیم (شاهد یا عدم مصرف، کلریدکلسیم با غلظت 20 میلی مولار، کلرید پتاسیم با غلظت 20 میلی مولار و کلرید کلسیم+ کلرید پتاسیم با غلظت 20 میلی مولار) در سه تکرار بودند. صفات ارتفاع بوته، وزن خشک برگ، ساقه و کل گیاه و قطر ساقه در چهار مرحله اندازه گیری شدند. شاخص های کلروفیل، محتوی آب نسبی برگ4(RWC) ، شاخص سطح برگ5 (LAI) نیز در سه مرحله پنجه زنی، ساقه دهی و خوشه دهی محاسبه شدند. نتایج تجزیه های آماری نشان داد شوری موجب کاهش ارتفاع و قطر ساقه شده ولی بر وزن ماده خشک گیاه و تعداد برگ اثر معنی داری نداشت. شوری موجب کاهش RWC در هر سه مرحله و کلروفیل در مرحله خوشه دهی گردید، ولی بر وزن خشک و LAI در هیچ یک از مراحل رشدی تأثیری نداشت. مصرف کلسیم و پتاسیم همچنین موجب افزایش معنی دار RWC ، LAI، کلروفیل و به خصوص وزن خشک در هر سه مرحله گردید. به طور کلی، استفاده از کلسیم و پتاسیم موجب بهبود قابل توجه صفات رشدی سورگوم نسبت به عدم مصرف آن ها در شرایط شوری می شود. بنابراین با توجه به مسائل اقتصادی و هزینه کمتر مصرف خاکی پتاسیم، استفاده از آن در شرایط شوری در این گیاه توصیه می شود.
واژههای کلیدی: تنش شوری، کلسیم، پتاسیم، نحوه خاکی و محلول پاشی، سورگوم
https://jsw.um.ac.ir/article_32331.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32331_0968697185e04a2de9e5964fcdc2123e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
آب و خاک
2008-4757
2423-396X
24
2
2010
05
22
مقیاس سازی توامان توابع نگهداشت آب و هدایت هیدرولیکی خاک
FA
مرتضی
صادقی
دانشگاه فردوسی مشهد
m.sadeghi.um@gmail.com
بیژن
قهرمان
0000-0002-8201-5060
دانشگاه فردوسی مشهد
bijangh@um.ac.ir
10.22067/jsw.v0i0.3257
چکیده
روش های مقیاس سازی که بر پایه نظریه محیط های متشابه می باشند، برای سهولت تشریح تغییرپذیری مکانی خاک ها به کار گرفته می شوند. برای شبیه سازی جریان در خاک های ناهمگن، مقیاس سازی توامان توابع هیدرولیکی خاک، شامل منحنی نگهداشت آب و تابع هدیت هیدرولیکی، با استفاده از یک سری فاکتور مقیاس بسیار مطلوب می باشد. در نظریه محیط های متشابه تصور می شود که مقیاس سازی توامان در دو محیط که در مقیاس میکروسکوپی دارای شباهت هندسی هستند، امکان پذیر است. در این مقاله ثابت می شود که اگرچه شباهت هندسی خاک ها شرط لازم برای برقراری نظریه محیط های متشابه می باشد، ولی در برخورد با واقعیت کافی نمی باشد. نشان داده می شود که به علاوه باید مقادیر Kshm2 (β=) در همه خاک های متشابه برابر باشند (که Ks هدایت هیدرولیکی اشباع و hm مکش میانه منحنی نگهداشت می باشد). برای بررسی مبانی ارائه شده، روش تولی و همکاران (13) که نظریه محیط های متشابه را برای خاک های متشابه کوزوگی و هاپمنس (4) با مقادیر برابر از σ (انحراف معیار توزیع لوگ-نرمال مکش در منحنی نگهداشت) به کار می گیرد، اختیار شد. همچنین این روش تعمیم داده شد به گونه ای که بتواند برای شرایطی که مقادیر β برابر نیستند نیز توابع هیدرولیکی خاک های متشابه را به خوبی مقیاس کند. توصیفات نظری ارائه شده با 26 خاک از پایگاه UNSODA آزمون شدند. این خاک ها بر اساس برابر بودن مقادیر σشان در شش گروه خاک متشابه طبقه بندی شدند. همان طور که انتظار می رفت، با کاربرد روش تولی و همکاران، در هر گروه آن خاک هایی که مقدار β در آن ها با دیگر خاک های گروه اختلاف زیادی داشت، نتوانستند به خوبی مقیاس شوند. همچنین نتایج نشان داد که روش پیشنهادی می تواند عملکرد مقیاس سازی روش تولی و همکاران را بهبود زیادی بخشد. نشان داده شد که عملکرد روش پیشنهادی به مقادیر β وابستگی ندارد و وجود شباهت هندسی خاک ها تنها شرط برای آن می باشد.
واژههای کلیدی: محیط های متشابه، مقیاس سازی توامان، منحنی نگهداشت، تابع هدیت هیدرولیکی
https://jsw.um.ac.ir/article_32362.html
https://jsw.um.ac.ir/article_32362_5526098754c0398a641529f834a379e6.pdf