مقالات پژوهشی
مهدی سلاح ورزی؛ بیژن قهرمان؛ حسین انصاری؛ کامران داوری
چکیده
با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک ایران و کمبود منابع آب، تبخیر عامل مهمی در برنامه ریزی و مدیریت آب کشاورزی است که به دلیل دشواری اندازهگیری، تخمین آن ضروری میباشد. تبخیر از خاک، علاوه بر تلفات آب و منابع آبی، باعث شور شدن خاک نیز میشود، این اتفاق در مناطق خشک و نیمه خشک که باران اندک و آب آبیاری شور دارند، بیشتر اتفاق میافتد. ...
بیشتر
با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک ایران و کمبود منابع آب، تبخیر عامل مهمی در برنامه ریزی و مدیریت آب کشاورزی است که به دلیل دشواری اندازهگیری، تخمین آن ضروری میباشد. تبخیر از خاک، علاوه بر تلفات آب و منابع آبی، باعث شور شدن خاک نیز میشود، این اتفاق در مناطق خشک و نیمه خشک که باران اندک و آب آبیاری شور دارند، بیشتر اتفاق میافتد. این پژوهش در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای اعمال شده شامل بافت خاک، در سه سطح (شن لومی، لوم شنی، رس شنی) و چهار سطح شوری (7/0، 2، 4 و 8 دسی زیمنس بر متر) بودند. افزایش شوری در خاک، تبخیر (مرحله ی اول و دوم) را در هر سه بافت مورد پژوهش، کاهش داد (با افزایش شوری از 7/0 به 8، میران تبخیر از خاک رسی شنی 9/15%، از خاک شن لومی 4/11% و در خاک خاک لوم شنی 8/37%). با افزایش شوری در بافت رس شنی، تخمین مرحله اول و دوم تبخیر بهبود پیدا کرده (میانگین ریشه ی دوم خطا-RMSE- برای شوری 7/0 به 8، از 81/0 به 28/0) اما با افزایش شوری در بافت شن لومی (RMSE از 75/0 به 83/0)، تخمین مرحلهی اول و دوم تبخیر افت کرده است.
مقالات پژوهشی
فریبا پرناک؛ مجید رحیم پور؛ کورش قادری
چکیده
یکی از پدیدههای طبیعی که در اطراف بشر به وقوع میپیوندد و از دیرباز دارای اهمیت زیادی بوده است، پدیده انتقال رسوب در رودخانه میباشد. این تحقیق درآزمایشگاه هیدرولیک و سازههای آبی واقع در دانشگاه شهید باهنر کرمان در یک فلوم آزمایشگاهی به طول 8 متر، عرض 8/0 متر و ارتفاع 6/0 متر بر روی یک مدل فیزیکی برای محاسبه میزان رسوب انتقال یافته ...
بیشتر
یکی از پدیدههای طبیعی که در اطراف بشر به وقوع میپیوندد و از دیرباز دارای اهمیت زیادی بوده است، پدیده انتقال رسوب در رودخانه میباشد. این تحقیق درآزمایشگاه هیدرولیک و سازههای آبی واقع در دانشگاه شهید باهنر کرمان در یک فلوم آزمایشگاهی به طول 8 متر، عرض 8/0 متر و ارتفاع 6/0 متر بر روی یک مدل فیزیکی برای محاسبه میزان رسوب انتقال یافته در جریان کانال باز با پوشش گیاهی سخت و انعطافپذیر، در دو حالت مستغرق و غیر مستغرق طراحی و اجرا شد. بدین منظور تعداد 68 آزمایش با هدف بررسی تأثیر تراکم و موقعیت قرارگیری پوشش گیاهی بر انتقال رسوب صورت پذیرفت. نقش پوشش گیاهی انعطافپذیر در این زمینه چشمگیرتر بوده است به طوریکه نرخ انتقال رسوب را حدود 70 درصد کاهش داده است که نشان دهنده اهمیت پوشش گیاهی در پایداری بستر و سواحل آبراهه میباشد.
مقالات پژوهشی
فاطمه فتحی خشویی؛ محمدرضا نوری امامزادهایی؛ احمد رضا قاسمی؛ مسعود قاسمی قهساره
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر دو روش آبیاری قطرهای و کپسولی رسی همراه با چهار سطح صفر، 3/0، 6/0 و 9/0 درصد وزنی پلیمر ابرجاذب بر شاخصهای رشد و کارایی مصرف آب گیاه اوستئوسپرموم در دیوار سبز به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصافی با چهار تکرار، انجام شد. محاسبه حجم آب مصرفی بر اساس روش سنجش رطوبت خاک و با استفاده از دستگاه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر دو روش آبیاری قطرهای و کپسولی رسی همراه با چهار سطح صفر، 3/0، 6/0 و 9/0 درصد وزنی پلیمر ابرجاذب بر شاخصهای رشد و کارایی مصرف آب گیاه اوستئوسپرموم در دیوار سبز به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصافی با چهار تکرار، انجام شد. محاسبه حجم آب مصرفی بر اساس روش سنجش رطوبت خاک و با استفاده از دستگاه رطوبتسنج تتاپروپ صورت گرفت. در طی آزمایش تعداد گل و در پایان آزمایش وزن تر و خشک اندام هوایی، سطح برگ، میانگین طول شاخه، طول ریشه، کلروفیل برگ، محتوای نسبی آب برگ و کارایی مصرف آب اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی، سطح برگ، میانگین طول شاخه و آماس نسبی مربوط به تیمار 6/0 درصد وزنی پلیمر و آبیاری قطرهای و بیشترین تعداد گل و کارایی مصرف آب مربوط به تیمار 6/0 درصد پلیمر و آبیاری کپسولی بود. تیمار 9/0 درصد پلیمر و آبیاری کپسولی بیشترین طول ریشه و محتوای کلروفیل را داشت. کارایی مصرف آب در آبیاری کپسولی (2 کیلوگرم بر متر مکعب) بیشتر از آبیاری قطرهای (8/1 کیلوگرم بر متر مکعب) بود. نتایج این تحقیق نشان داد آبیاری کپسولی همراه با کاربرد 6/0 درصد وزنی پلیمر ابرجاذب می-تواند بهترین تیمار برای گیاه اوستئوسپرموم در دیوار سبز باشد. این تیمار با بیشترین افزایش تعداد متوسط گل نسبت به شاهد، بالاترین کارایی مصرف آب را نیز ایجاد کرده است.
مقالات پژوهشی
بنفشه شیخی پور؛ سامان جوادی؛ محمد ابراهیم بنی حبیب
چکیده
افزایش بیرویهی جمعیت در کشور، محدودیت منابع آب سطحی و بهرهبرداری بیش از اندازه از آبخوانها باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی در بسیاری از دشتهای کشور همچون دشت شهرکرد شده است. در پژوهش حاضر جهت مدیریت بهینه دشت مذکور، مدل کمی این آبخوان تهیه سناریوهای کاهش برداشت 5، 10 درصد، ساخت سد زیرزمینی و تغذیه مصنوعی برای 3 سال آینده پیشبینی ...
بیشتر
افزایش بیرویهی جمعیت در کشور، محدودیت منابع آب سطحی و بهرهبرداری بیش از اندازه از آبخوانها باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی در بسیاری از دشتهای کشور همچون دشت شهرکرد شده است. در پژوهش حاضر جهت مدیریت بهینه دشت مذکور، مدل کمی این آبخوان تهیه سناریوهای کاهش برداشت 5، 10 درصد، ساخت سد زیرزمینی و تغذیه مصنوعی برای 3 سال آینده پیشبینی و تأثیر آنها مدلسازی شده است. در نهایت دو شاخص فنی پایداری (Iu) و بهرهبرداری اصلاح شده (WEI+) جهت تعیین میزان اثربخشی سناریوها محاسبه میشود. شاخص پایداری نشان دهندهی میزان مصرف از منابع طبیعی موجود با توجه به مقدار تقاضا است که مقدار بهینه آن عدد 1 بوده و میتواند مقادیر منفی نیز داشته باشد. شاخص بهرهبرداری نیز بیان کنندهی مقدار فشار به منابع آب با توجه به مقدار برداشت بوده و دارای مقادیر مثبت و مقدار بهینهی آن، اعداد نزدیک به صفر میباشد. نتایج به دست آمده نشان میدهد وضعیت اولیهی آبخوان بسیار نامناسب و برداشت از آبخوان بیش از ظرفیت آن میباشد. مقدار شاخص بهرهبرداری برای حالتیکه سناریویی وجود ندارد، برابر با 068/1 و برای سناریوهای سد زیرزمینی، اجرای طرح تغذیه مصنوعی، کاهش برداشت 5 و 10 درصد به ترتیب برابر با 068/1، 061/1، 045/1 و 969/0 میباشد. همچنین مقادیر شاخص پایداری به ترتیب برابر با 070/0، 070/0، 071/0، 078/0 و 114/0 میباشد. نتایج نشان داد، سناریو کاهش 10 درصد برداشت، بهترین سناریو بوده و پس از آن، سناریوهای کاهش 5 درصدی برداشت از چاهها در طرح تغذیه مصنوعی و سد زیرزمینی در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند. با استفاده از دو شاخص بازتعریف شده در این مقاله میتوان به بررسی عملکرد آبخوانهای دیگر و روشهای مدیریتی مختلف پرداخت.
مقالات پژوهشی
حبیب اله بیگی هرچگانی؛ سمیرا احمدزاده؛ سمیرا حشمتی
چکیده
غلظت کل سرب، کبالت، نیکل، کادمیوم، کروم و جیوه در خاک سطحی اراضی بایر، تحت کشاورزی مرسوم و تحت کاربرد پساب شهری اندازهگیری؛ و غلظت و حد زمینهای، توزیع انباشت عناصر، و بار آلودگی تعیین شد. غلظت زمینهای نیکل، کادمیوم، کرومیوم، جیوه، کبالت، سرب به ترتیب 13/1، 16/0، 56/1، 09/0، 80/0، و 52/1 و حد آنها به ترتیب 3/1، 28/0، 6/1، 16/0، 9/0، و 7/1 میلیگرم بر ...
بیشتر
غلظت کل سرب، کبالت، نیکل، کادمیوم، کروم و جیوه در خاک سطحی اراضی بایر، تحت کشاورزی مرسوم و تحت کاربرد پساب شهری اندازهگیری؛ و غلظت و حد زمینهای، توزیع انباشت عناصر، و بار آلودگی تعیین شد. غلظت زمینهای نیکل، کادمیوم، کرومیوم، جیوه، کبالت، سرب به ترتیب 13/1، 16/0، 56/1، 09/0، 80/0، و 52/1 و حد آنها به ترتیب 3/1، 28/0، 6/1، 16/0، 9/0، و 7/1 میلیگرم بر گرم تعیین شد. کشاورزی مرسوم انباشت کادمیوم و سرب در خاک را به ترتیب به 7/1 و 9/1 افزایش داده (۵/۰>p)، تمایل به افزایش کبالت، نیکل و جیوهی از واحد به 2/1 خاک داشته ولی انباشت کروم را از واحد به 8/0 کاهش داده است (۵/۰
مقالات پژوهشی
مجید فروهر؛ رضا خراسانی؛ امیر فتوت؛ حسین شریعتمداری؛ کاظم خاوازی
چکیده
تبدیل مواد آلی به بیوچار و مصرف آن در خاک، راهکار نوینی است برای تغییر جهت و هدایت "انقلاب سبز" به سمت داشتن "اکوسیستمهای زراعی پایدار". برای بهرهمندی از مزایای بیوچار و مشخص کردن محدودیتهای احتمالی کاربرد آن در خاکهای کشورمان، بررسی اثر انواع بیوچارها از جنبههای مختلف ضروری است. در همین راستا در تحقیقی که به صورت اسپلیت پلات ...
بیشتر
تبدیل مواد آلی به بیوچار و مصرف آن در خاک، راهکار نوینی است برای تغییر جهت و هدایت "انقلاب سبز" به سمت داشتن "اکوسیستمهای زراعی پایدار". برای بهرهمندی از مزایای بیوچار و مشخص کردن محدودیتهای احتمالی کاربرد آن در خاکهای کشورمان، بررسی اثر انواع بیوچارها از جنبههای مختلف ضروری است. در همین راستا در تحقیقی که به صورت اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد، تأثیر مصرف سه نوع بیوچار مختلف بر pH، شوری و مقدار قابل استفاده فسفر و پتاسیم خاک در مقایسه با مواد اولیه آنها، مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: کمپوست زباله شهری، لجن فاضلاب، کود گاوی و بیوچارهای آنها. پس از اعمال تیمارها (بر اساس مصرف وزنهای یکسان کربن آلی و معادل با 17 تن در هکتار کود گاوی) در نمونههای یک کیلوگرمی از یک خاک آهکی با بافت لوم شنی و رساندن رطوبت آنها به حد ظرفیت مزرعه، نمونههای تیمار شده، در دمای 25 درجه سانتیگراد در انکوباتور، نگهداری شدند. در زمانهای 10، 30، 60، 120 و 180 روز بعد از شروع آزمایش از خاکهای تیمار شده نمونهبرداری شد و فاکتورهای مورد نظر، در آنها اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بررسی اثرمتقابل تیمار در زمان روی پارامترهای مورد اندازهگیری، تحت تأثیر هر یک از تیمارها تغییرات فسفر قابل استفاده خاک با زمان، یک روند اغلب افزایشی معنیدار را نشان داد. تغییرات پتاسیم قابل استفاده، pH و شوری خاک با گذشت زمان معنیداری نبود. طبق نتایج مقایسه اثر تیمارها، هم بیوچارها و هم مواد اولیه آنها توانایی چشمگیری در افزایش فسفر و پتاسیم قابل استفاده خاک دارا بودند، اما اثر بیوچارها بارزتر بود. فسفر قابل جذب خاک از مقدار 4/6 میلیگرم در کیلوگرم در شاهد، به ترتیب به مقادیر 5/11، 7/15، 21، 3/17، 7/40 و 2/25 میلیگرم تحت تأثیر هر یک از تیمارهای کمپوست زباله شهری، کود گاوی، لجن فاضلاب، بیوچار کمپوست زباله شهری، بیوچار کود گاوی و بیوچار لجن فاضلاب، افزایش یافت. مصرف این مواد، پتاسیم قابل استفاده خاک را از 75 میلیگرم در کیلوگرم به ترتیب به 135، 198، 181، 150، 390 و 81 میلیگرم در کیلوگرم خاک رساند. افزایش شوری خاک در تمام تیمارها نسبت به شاهد (عدم مصرف بیوچار یا مواد اولیه آنها) ملاحظه شد. pH خاک در اثر مصرف هر یک از تیمارها نسبت به شاهد کاهش یافت. از این نظر تفاوتی بین بیوچارها و مواد اولیه آنها ملاحظه نشد. با توجه به اثرات بارزتری که بیوچارهای مورد بررسی در این تحقیق در افزایش فسفر و پتاسیم قابل استفاده خاک نسبت به مواد اولیه خود نشان دادند به نظر میرسد که بتوان در کاهش مصرف کودهای شیمیایی فسفره و پتاسه، به طور مؤثرتری از آنها بهره جست.
مقالات پژوهشی
محمد علی محمودی؛ مولود میرزایی؛ سید محمد طاهر حسینی
چکیده
مادۀ آلی یکی از فاکتورهای مهم کیفی خاک است که تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد. هدف از این پژوهش برآورد تغییرات مکانی مادۀ آلی خاک و وضعیت آن با استفاده از تکنیک شبکۀ عصبی مصنوعی-کریجینگ در اراضی دشت قروه در استان کردستان بود. بدین منظور تعداد 150 نمونۀ خاک به روش سیستماتیک با فواصل 2×2 کیلومتر از عمق 0 تا ...
بیشتر
مادۀ آلی یکی از فاکتورهای مهم کیفی خاک است که تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد. هدف از این پژوهش برآورد تغییرات مکانی مادۀ آلی خاک و وضعیت آن با استفاده از تکنیک شبکۀ عصبی مصنوعی-کریجینگ در اراضی دشت قروه در استان کردستان بود. بدین منظور تعداد 150 نمونۀ خاک به روش سیستماتیک با فواصل 2×2 کیلومتر از عمق 0 تا 15 سانتیمتری جمعآوری شد. مقدار مادۀ آلی خاکها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. با استفاده از شبکۀ عصبی مصنوعی رابطۀ بین مقدار مادۀ آلی و پارامترهای توپوگرافی (ارتفاع، درصد شیب، جهت شیب و شاخص خیسی توپوگرافی) بدست آمد. به کمک مدل بدست آمده نقشۀ اولیۀ مادۀ آلی خاک تهیه شد. سپس مقدار باقیماندههای مدل شبکۀ عصبی مصنوعی با روش کریجینگ معمولی درونیابی شد که پس از ادغام آن با نقشۀ اولیه نقشۀ نهایی مادۀ آلی خاک بدست آمد. نقشۀ وضعیت مادۀ آلی خاک از همپوشانی نقشۀ مادۀ آلی خاک با نقشۀ بافت خاک در چهار کلاس خیلی کم، کم، متوسط و زیاد بدست آمد. نتایج حاصل از شبکۀ عصبی مصنوعی نشان داد که متغیرهای ارتفاع و جهت شیب اثر معنیداری بر روی مقدار مادۀ آلی خاک داشتند (05/0>P). بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی متقاطع روش شبکۀ عصبی مصنوعی-کریجینگ توانست 89 درصد از تغییرات مکانی مادۀ آلی خاک را توصیف کند. نقشۀ وضعیت مادۀ آلی خاک نشان داد که در حدود 79 درصد از خاکهای منطقه از نظر مادۀ آلی در وضعیت خیلی کم و کم قرار دارند.
مقالات پژوهشی
حسین شکفته؛ مریم دوستکی؛ اعظم مسعودی
چکیده
اثر راهکارهای مدیریتی و استفاده از اراضی روی کیفیت خاک با شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک تعیین میشود که با ویژگیهای فیزیکی- شیمیایی تخمین زده میشوند. جهت پیشبینی این شاخصها، انتخاب ویژگیهای مؤثر بر آنها امری ضروری میباشد. مسأله انتخاب زیرمجموعه ویژگیها، به مفهوم شناسایی و انتخاب یک زیرمجموعه مفید از ویژگیها از میان مجموعه ...
بیشتر
اثر راهکارهای مدیریتی و استفاده از اراضی روی کیفیت خاک با شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک تعیین میشود که با ویژگیهای فیزیکی- شیمیایی تخمین زده میشوند. جهت پیشبینی این شاخصها، انتخاب ویژگیهای مؤثر بر آنها امری ضروری میباشد. مسأله انتخاب زیرمجموعه ویژگیها، به مفهوم شناسایی و انتخاب یک زیرمجموعه مفید از ویژگیها از میان مجموعه داده اولیه میباشد. در این مطالعه از ضریب همبستگی پیرسون برای انتخاب ویژگیهای مؤثر بر شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک (از جمله؛ ظرفیت هوایی (AC)، ظرفیت زراعی نسبی (RFC) و آب قابل دسترس گیاه (PAWC)) استفاده شد و در ادامه پیشبینی این شاخصهای کیفیت با الگوریتم درخت تصمیم رگرسیونی و رگرسیون چند متغیره خطی انجام شد. بدین منظور از 104 نقطه از چهار اراضی باغ، جنگل، مرتع و زراعی شهرستان رابر واقع در استان کرمان نمونهبرداری شد و پارامترهای از جمله؛ بافت، تخلخل، چگالی ظاهری و حقیقی، هدایت هیدرولیکی، اسیدیته کربنات کلسیم، ظرفیت هوایی، ظرفیت زراعی نسبی و آب قابل دسترس اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد برای ظرفیت هوایی، ویژگیهای تخلخل، چگالی ظاهری، رس و شن، برای ظرفیت زراعی نسبی، تخلخل، شن، رس و سیلت و برای آب قابل دسترس گیاه، چگالی ظاهری، رس، قابلیت هدایت الکتریکی، تخلخل، شن و سیلت به عنوان پارامترهای ورودی مهم انتخاب شدند. همچنین مقدار R2 بهدست آمده برای مدل درخت تصمیم برای ظرفیت هوایی، ظرفیت زراعی نسبی و آب قابل دسترس به ترتیب 95/0، 84/0 و 85/0 بود در حالیکه در مدل رگرسیون چند متغیره خطی این شاخصها به ترتیب 63/0، 62/0 و 61/0 مشاهده شدند. ویژگیهای تخلخل و چگالی ظاهری بر ظرفیت هوایی، تخلخل بر ظرفیت زراعی نسبی و چگالی ظاهری بر روی آب قابل دسترس گیاه به عنوان مهمترین پارامترهای مؤثر شناخته شدند. این پژوهش یک اساس برای پیشبینی و شناسایی پارامترهای مهم بر روی این سه ویژگی فیزیکی یا هیدرولیکی در خاکهای کشاورزی، در منطقه نیمه خشک را فراهم کرد که میتوان به مناطق دیگر نیز تعمیم داده شود.
مقالات پژوهشی
سمیرا عبدالرحیمی؛ نسرین قربان زاده؛ اکبر فرقانی؛ محمدباقر فرهنگی
چکیده
آلودگی زیستگاههای طبیعی به فلزهای سنگین به سبب سمیت بالا سلامت موجودات زنده و محیط زیست را تحت تأثیر قرار میدهد. معدنی شدن زیستی بر اساس تشکیل رسوب کربنات کلسیم زیستی روشی نویدبخش برای پالایش فلزهای سمی در خاکهای آلوده میباشد. این پژوهش به منظور بررسی حذف کادمیم به روش رسوبگذاری زیستی کربنات کلسیم از مسیر هیدرولیز اوره با ...
بیشتر
آلودگی زیستگاههای طبیعی به فلزهای سنگین به سبب سمیت بالا سلامت موجودات زنده و محیط زیست را تحت تأثیر قرار میدهد. معدنی شدن زیستی بر اساس تشکیل رسوب کربنات کلسیم زیستی روشی نویدبخش برای پالایش فلزهای سمی در خاکهای آلوده میباشد. این پژوهش به منظور بررسی حذف کادمیم به روش رسوبگذاری زیستی کربنات کلسیم از مسیر هیدرولیز اوره با باکتری اسپورسارسینا پاستئوری انجام شد. آزمایش ابتدا در محلول دارای کادمیم (در سه سطح 5/0، 1 و ۲ میلیمولار کادمیم) و سپس در یک خاک شنی آلوده شده با کادمیم (در پنج سطح صفر، 10، 20، 40 و 50 میلیگرم بر کیلوگرم) در قالب طرح کاملا تصادفی و در 3 تکرار اجرا شد. آزمایشها در دو سطح با باکتری و بدون باکتری بودند. رسوب کادمیم در محلول آلوده در سه غلظت 5/0، 1 و ۲ میلیمولار کادمیم در حضور باکتری به ترتیب 6/99، 8/99 و 8/99 درصد بود. نتایج این پژوهش نشان داد که در تیمارهای دارای باکتری در مقایسه با تیمارهای بدون باکتری مقدار کادمیم در بخش محلول+ تبادلی کاهش یافته و در بخش کربناتی افزایش آماری چشمگیری (P≤0.05) پیدا کرد. به طوریکه مقدار کادمیم در بخش محلول+ تبادلی خاک در 4 غلظت 10، 20، 40 و 50 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیم در حضور باکتری به ترتیب 9/85، 1/61، 3/74 و 3/80 درصد کاهش نشان داد. بنابراین، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جداسازی فلزهای سنگین بر مبنای روش رسوبگذاری زیستی کربنات کلسیم از طریق رسوب همزمان با کلسیت میتواند برای پالایش زیستی فلزهای سنگین سودمند باشد.
مقالات پژوهشی
سونا آذرنشان؛ فرهاد خرمالی؛ فریدون سرمدیان؛ فرشاد کیانی؛ کامران افتخاری
چکیده
ارزیابی کیفیت خاک اراضی کشاورزی امری ضروری برای موفقیتهای اقتصادی و پایداری محیطزیست در مناطق درحالتوسعه میباشد. در حال حاضر انواع بسیار زیادی از روشها برای ارزیابی کیفیت خاک استفاده میشوند که هر کدام معیارهای متفاوتی را به کار میگیرند. با توجه به اینکه قزوین یکی از مهمترین قطبهای تولید کننده در منطقه و نیز ایران میباشد ...
بیشتر
ارزیابی کیفیت خاک اراضی کشاورزی امری ضروری برای موفقیتهای اقتصادی و پایداری محیطزیست در مناطق درحالتوسعه میباشد. در حال حاضر انواع بسیار زیادی از روشها برای ارزیابی کیفیت خاک استفاده میشوند که هر کدام معیارهای متفاوتی را به کار میگیرند. با توجه به اینکه قزوین یکی از مهمترین قطبهای تولید کننده در منطقه و نیز ایران میباشد و نظر به اهمیت ارزیابی کیفیت خاک بهعنوان شاخصی از کشاورزی پایدار و بهرهبرداری بهینه از منابع طبیعی، در این تحقیق کیفیت خاک بخشی از اراضی دشت قزوین با استفاده از شاخص کیفیت خاک تجمعی (Integrated quality index) و شاخص کیفیت نمرو (Nemero quality index) در ترکیب با دو روش انتخاب معیار کل مجموعه دادهها (Total data set) و حداقل مجموعه دادهها (Minimum data set) ارزیابی شد. مجموعاً 19 پارامتر خاک درروش TDS مورد استفاده قرار گرفتند. سپس این چهار ترکیب روش-های ارزیابی کیفیت خاک بهمنظور تعیین بهترین روش در منطقه مورد مطالعه از طریق مقایسه با عملکرد آنالیز شدند. نتایج نشان داد روش TDSIQI بیشترین همبستگی را در منطقه با میزان عملکرد دارد و نتایج حاصل از ارزیابی کیفیت خاک طبق این روش به ترتیب: 82/2% اراضی دارای درجه کیفیت خیلی خوب (I)،56/53% اراضی دارای درجه کیفیت خوب (II)،65/30% اراضی دارای درجه کیفیت متوسط (III) و 97/12% اراضی دارای درجه ضعیف (IV). همچنین روش TDSIQI بالاترین میزان همبستگی را با MDSIQI (9/77= R2) نشان داد؛ بنابراین روش MDS جایگزین خوبی برای سایر روش-های مطالعه کیفیت خاک میباشد و استفاده از آن میتواند موجب صرفهجویی در وقت و هزینه مطالعات گردد.
مقالات پژوهشی
علیرضا اوجی؛ احمد لندی؛ سعید حجتی
چکیده
ماده آلی خاک از مهمترین عوامل ارزیابی کیفیت خاک است و ارتباط نزدیکی با ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد. از طرفی، ترسیب کربن در زیتوده گیاهی و خاکهای متأثر از آن هستند، سادهترین و به لحاظ اقتصادی عملیترین راهکار ممکن جهت کاهش خطرات دیاکسید کربن اتمسفری است. اطلاعات کمی در ارتباط با تأثیر مدیریت قرق بر ترسیب ...
بیشتر
ماده آلی خاک از مهمترین عوامل ارزیابی کیفیت خاک است و ارتباط نزدیکی با ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک دارد. از طرفی، ترسیب کربن در زیتوده گیاهی و خاکهای متأثر از آن هستند، سادهترین و به لحاظ اقتصادی عملیترین راهکار ممکن جهت کاهش خطرات دیاکسید کربن اتمسفری است. اطلاعات کمی در ارتباط با تأثیر مدیریت قرق بر ترسیب و مدیریت کربن در خاکهای مراتع استان خوزستان وجود دارد؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مدیریت قرق بر میزان و تغییرات ترسیب و مدیریت کربن خاک و با دیدگاه اقتصادی در برخی خاکهای مراتع دشت پنتی ایذه و منطقه دیمه رامهرمز در استان خوزستان انجام شد. چهار مرتع با مدیریتهای مختلف (قرق شده و تحت چرا) در اطراف ایذه و رامهرمز انتخاب و سپس از 15 نقطه به صورت تصادفی و از دو عمق سطحی و زیرسطحی (با توجه به مرز تفکیک افقها) نمونهبرداری صورت گرفت. نتایج حاصل از ترسیب و شاخص مدیریت کربن در این مطالعه نشان دهنده بازیابی کربن خاک و بهبود کیفیت آن طی قرق میباشد. از طرفی، برآورد ارزش اقتصادی ترسیب کربن طی قرق در مراتع مطالعاتی بسیار قابل توجه بوده و موجب افزایش 17 و 7/12 درصدی ارزش ترسیب کربن در منطقه ایذه و رامهرمز گردیده است. از این رو ضروری به نظر میرسد که تیمار قرق بهعنوان یکی از برنامههای اصلی در طرحهای منابع طبیعی تجدید شونده مد نظر قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
ایمان نیک روش؛ سعید برومند نسب؛ عبدعلی ناصری؛ امیر سلطانی محمدی
چکیده
بیوچار و هیدروچار بهعنوان مواد پایدار و غنی از کربن شناخته میشوند. این مواد دارای ساختار بسیار متخلخل و سطح بزرگ واکنشپذیر میباشند که بسته به نوع ماده اولیه مورد استفاده و دمای فرآیند متفاوت است. استفاده از این مواد برای تحقق اهداف کشاورزی در بهبود طیف وسیعی از خصوصیات خاک، از جمله اثر آهک، ظرفیت نگهداشت آب و حفظ مواد مغذی توصیه ...
بیشتر
بیوچار و هیدروچار بهعنوان مواد پایدار و غنی از کربن شناخته میشوند. این مواد دارای ساختار بسیار متخلخل و سطح بزرگ واکنشپذیر میباشند که بسته به نوع ماده اولیه مورد استفاده و دمای فرآیند متفاوت است. استفاده از این مواد برای تحقق اهداف کشاورزی در بهبود طیف وسیعی از خصوصیات خاک، از جمله اثر آهک، ظرفیت نگهداشت آب و حفظ مواد مغذی توصیه میشود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کاربرد بیوچار کاه گندم (BW) و هیدروچار کاه گندم (HW) بر خواص فیزیکی خاک شامل منحنی رطوبتی، وزن مخصوص ظاهری و تخلخل کل میباشد. تیمارهای آزمایش در این پژوهش شامل سه سطح بیوچار و هیدروچار کاه گندم (2= HW2و BW2، ۵= HW5و BW5، ١۰= HW10و HW10 گرم بر کیلوگرم خاک) در سه تکرار میباشد. این تیمارها با اختصاص سه عدد لایسیمتر بهعنوان تیمار شاهد در مجموع در 21 عدد لایسیمتر با بافت خاک لوم- شنی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی اعمال شدند. نتایج مقایسه میانگینهای وزن مخصوص ظاهری نشان داد افزودن تیمارهای HW2، HW5، HW10، BW2، BW5 و BW10 به خاک نسبت به تیمار شاهد باعث کاهش وزن مخصوص ظاهری خاک به ترتیب به مقدار 97/8، 72/11، 17/15، 59/7، 34/10 و 10/13 درصد شده است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای HW2، HW5 و HW10 نسبت به تیمارهای BW2، BW5 و BW10 باعث کاهش بیشتر وزن مخصوص ظاهری خاک به ترتیب به مقدار 18/18، 35/13 و 80/15 درصد شده است. نتایج مقایسه میانگینهای تخلخل کل نشان داد افزودن تیمارهای HW2، HW5، HW10، BW2، BW5 و BW10 به خاک نسبت به تیمار شاهد باعث افزایش تخلخل کل خاک به ترتیب به مقدار 78/8، 84/11، 77/15، 48/6، 75/9 و 22/13 درصد شده است. نتایج نشان داد درصد رطوبت قابل دسترس خاک برای تیمارهای HW2، HW5، HW10، BW2، BW5 و BW10 نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 11/24، 61/43، 88/78، 34/16، 30/34 و 74/69 درصد افزایش یافت. بهطور کلی نتایج بیانگر اثرات مؤثر کاربرد بیوچار و هیدروچار کاه گندم بر بهبود خصوصیات فیزیکی خاک با بافت نسبتاً سبک میباشند.
مقالات پژوهشی
وحیده شعبانی زنوزق؛ ناصر علی اصغرزاد؛ جعفر مجیدی؛ رقیه حاجی بلند؛ بهزاد برادران؛ لیلی عاقبتی مالکی
چکیده
گلومالین یک ترکیب گلیکوپروتئینی ویژه است که توسط قارچهای راسته گلومرال از رده گلومرومایکوتا تولید میشود و نقش کلیدی در ذخیره کربن آلی و نیتروژن خاک دارد. همچنین در تشکیل خاکدانههای پایدار و استقرار جوامع غنی میکروبی در خاک نقش بسزایی دارد. آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل در پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طراحی شد و گیاه ...
بیشتر
گلومالین یک ترکیب گلیکوپروتئینی ویژه است که توسط قارچهای راسته گلومرال از رده گلومرومایکوتا تولید میشود و نقش کلیدی در ذخیره کربن آلی و نیتروژن خاک دارد. همچنین در تشکیل خاکدانههای پایدار و استقرار جوامع غنی میکروبی در خاک نقش بسزایی دارد. آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل در پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طراحی شد و گیاه شبدر (Trifolium repense L.)با قارچ Rhizophagus irregularis و باکتری Rhizobium leguminosarum bv. Trifolii تلقیح شد. چهار سطح نیتروژن (0، 2, 6 و 10 میلیمولار به فرم نیترات) بوسیله محلول غذایی نیومن و رومهلد ایجاد شد. گلدانها با محلول غذایی آبیاری شدند. گیاهان شبدر پس از 12 هفته برداشت شد. گلومالین در بستر شن (SG) و گلومالین ریشهای (RG) پس از استخراج از خاک، به روش بردفورد اندازهگیری شد. با افزایش سطوح نیتروژن میزان SG به طور معنیداری کاهش یافت (01/0 p
مقالات پژوهشی
فاطمه یعقوبی؛ محمد بنایان اول؛ قربانعلی اسدی
چکیده
شبیهسازی با استفاده از مدلهای گیاهی نیازمند دادههای بلند مدت و با کیفیت آب و هوایی است. در بسیاری از مناطق این دادهها با کیفیت مطلوب و یا دوره آماری مناسب در دسترس نمیباشند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی دادههای AgMERRA در شبیهسازی نیاز آبی و عملکرد گندم دیم در استان خراسان رضوی به اجرا درآمد. در این پژوهش از دادههای روزانه ...
بیشتر
شبیهسازی با استفاده از مدلهای گیاهی نیازمند دادههای بلند مدت و با کیفیت آب و هوایی است. در بسیاری از مناطق این دادهها با کیفیت مطلوب و یا دوره آماری مناسب در دسترس نمیباشند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی دادههای AgMERRA در شبیهسازی نیاز آبی و عملکرد گندم دیم در استان خراسان رضوی به اجرا درآمد. در این پژوهش از دادههای روزانه ایستگاههای سینوپتیک تربت جام، تربت حیدریه، سبزوار، سرخس، قوچان، کاشمر، گناباد، نیشابور و مشهد استفاده شد. دادههای روزانه AgMERRA از پایگاه دادههای سازمان فضایی امریکا جمعآوری و سپس با دادههای مشاهداتی ایستگاههای سینوپتیک مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت شبیهسازی نیاز آبی و عملکرد گندم از مدل کراپوات و CSM-CERES-Wheat استفاده شد. نتایج نشان داد که تشعشع خورشیدی، دمای حداقل و حداکثر AgMERRA در تمامی مناطق همبستگی (r2>0/7) و توافق خوبی (NRMSE< %30) با دادههای مشاهداتی نشان داد. اما سرعت باد و بارندگی روزانه AgMERRA در توافق با مقادیر مشاهداتی متناظر نبود، با این وجود استفاده از مجموع بارندگی ۱۵ روز سبب بهبود وضعیت توافق و همبستگی مشاهده شده در تمامی مناطق گردید. ضریب تغییرات نیاز آبی و عملکرد شبیهسازی شده با استفاده از دادههای AgMERRA در تمامی مناطق به جز تربت جام، تربت حیدریه و گناباد برای نیاز آبی و مشهد، کاشمر و قوچان برای عملکرد نزدیک به (بین 5- تا 5+ درصد) ضریب تغییرات نیاز آبی و عملکرد شبیهسازی شده با استفاده از دادههای مشاهداتی بود. با این وجود انحراف میانگین بلند مدت نیاز آبی و عملکرد شبیهسازی شده با استفاده از دادههای AgMERRA در تمامی مناطق به جز تربت حیدریه و گناباد برای نیاز آبی در بازه ۱۰- تا ۱۰+ درصد میانگین بلند مدت نیاز آبی و عملکرد شبیهسازی شده با استفاده از دادههای مشاهداتی قرار داشت. با توجه به نتایج حاصله میتوان از دادههای AgMERRA جهت برآورد میانگین بلند مدت نیاز آبی و عملکرد گندم دیم در منطقه مورد مطالعه استفاده نمود. با این وجود این مجموعه داده جهت شبیهسازی دقیق نیاز آبی و عملکرد در یک سال خاص زیاد قابل اعتماد نیست.
مقالات پژوهشی
فاطمه سادات مرتضوی زاده؛ مسعود گودرزی
چکیده
این پژوهش با استفاده از مدلهای گزارش پنجم کمیته بینالدول تغییراقلیم سازمان ملل و تحت سناریوهایRCP به بررسی تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر روی آب سطحی و زیرزمینی پرداخته است، در این تحقیق برای شبیهسازی سطح آب زیرزمینی و بررسی بیلان آب دشت هشتگرد از کد عددی MODFLOW در داخل بسته GMS10 استفاده شده است. به منظور مدلسازی هدایت هیدرولیکی در حالت ...
بیشتر
این پژوهش با استفاده از مدلهای گزارش پنجم کمیته بینالدول تغییراقلیم سازمان ملل و تحت سناریوهایRCP به بررسی تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر روی آب سطحی و زیرزمینی پرداخته است، در این تحقیق برای شبیهسازی سطح آب زیرزمینی و بررسی بیلان آب دشت هشتگرد از کد عددی MODFLOW در داخل بسته GMS10 استفاده شده است. به منظور مدلسازی هدایت هیدرولیکی در حالت ماندگار و آبدهی ویژه در حالت غیرماندگار واسنجی شد. به منظور برآورد بارندگی و دما در منطقه از مدل HadGEM2 تحت سناریوهای RCP2.5 و RCP 8.5 استفاده شد. این دادهها توسط مدل LARS-WG برای دوره 2015-2040 برای منطقه ریزمقیاس نمایی شد. با مدل بارش رواناب IHACRES میزان رواناب منطقه تحت شرایط تغییر اقلیم محاسبه شد. میزان نفوذ ناشی از رواناب مجددا به همراه پارامترهای تحت تأثیر تغییر اقلیم وارد مدل شده و شبیهسازی انجام گرفت. مدل کمی نشان داد که با وضعیت موجود آبخوان هشتگرد با توجه به افت سالانهی 73 سانتیمتری در زمان حال، این میزان افت در آینده به بیشتر از این مقدار نیز نزول نماید و آبخوان را از حالت بحرانی به حالت فوق بحرانی تبدیل نماید. نتایج پیشبینی نشان میدهد که سناریوی RCP8.5 وضعیت بحرانیتری نسبت به سناریوی RCP2.5 داشته و افت سطح آب زیرزمینی برای بدترین حالت در منطقه در سال 2040 با توجه به فرض ثابت بودن برداشت به میزان 18 متر نسبت به زمان حال خواهد رسید.