مقالات پژوهشی
قاسم آقاجانی مازندرانی
چکیده
برای بهره برداری بهتر از منابع آب و خاک در اراضی شالیزاری، افزایش تولید و بالا رفتن سطح درآمد کشاورزان، احداث سیستم های زهکشی زیرزمینی کمک مؤثری به شمار می آید. در این تحقیق اثر سه نوع سیستم زهکشی زیرزمینی معمولی با اعماق و فواصل مختلف و یک سیستم زهکشی زیرزمینی دو عمقی بر بهبود حرکت آب در خاک و تخلیه زه آب از اراضی شالیزاری، امکان کشت ...
بیشتر
برای بهره برداری بهتر از منابع آب و خاک در اراضی شالیزاری، افزایش تولید و بالا رفتن سطح درآمد کشاورزان، احداث سیستم های زهکشی زیرزمینی کمک مؤثری به شمار می آید. در این تحقیق اثر سه نوع سیستم زهکشی زیرزمینی معمولی با اعماق و فواصل مختلف و یک سیستم زهکشی زیرزمینی دو عمقی بر بهبود حرکت آب در خاک و تخلیه زه آب از اراضی شالیزاری، امکان کشت دوم و افزایش محصول در قالب مزرعه آزمایشی در اراضی شالیزاری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بررسی شد. عمق سطح ایستابی و دبی زهکش ها به صورت روزانه و عملکرد گیاه کلزا به عنوان کشت دوم، طی چهار سال بعد از نصب سیستم های زهکشی (از 1390 تا 1393) پایش شد. نتایج نشان داد به دلیل بافت سنگین خاک (عمدتاً سیلتی رس) اراضی شالیزاری و وجود لایه نیمه نفوذپذیر در کفه شخم (60-30 سانتی متر)، عملکرد زهکش های کم عمق در سال های اول بهتر بود. به مرور زمان و با انجام زهکشی، شرایط برای حرکت آب در خاک بهتر شده و عملکرد سیستم های زهکشی عمیق نیز بهبود یافت و در سال چهارم، سیستم های زهکشی عمیق عملکرد بهتری در تخلیه زه آب نسبت به سیستم های زهکشی کم عمق داشتند (با حداکثر عمق سطح ایستابی 69 سانتی متر در مقابل 43 سانتی متر). همچنین عملکرد محصول کلزا به عنوان کشت دوم (همراه با بهبود شرایط تهویه خاک و عملکرد سیستم های زهکشی)، از سال اول تا سال چهارم به میزان 2191 کیلوگرم در هکتار (318 درصد) افزایش یافت که نشان از رابطه مستقیم بین بهبود عملکرد سیستم و افزایش میزان دانه محصول دارد.
مقالات پژوهشی
ملیحه سادات جعفری؛ سید علی ایوب زاده؛ مهدی اسمعیلی ورکی؛ محمد رستمی
چکیده
یکی از مسائل مهم در طراحی پلها، آگاهی از اندرکنش جریان و بستر فرسایشپذیر رودخانه با پایههای آن و برآورد مناسب عمق آبشستگی پیرامون پایهها میباشد. از این رو شناخت الگوی جریان اطراف پایههای پل میتواند نقش مهمی در پیشبینی مقدار عمق آبشستگی داشته باشد. در تحقیق حاضر رفتار هیدرودینامیکی جریان اطراف گروه پایه کج مستقر بر روی ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم در طراحی پلها، آگاهی از اندرکنش جریان و بستر فرسایشپذیر رودخانه با پایههای آن و برآورد مناسب عمق آبشستگی پیرامون پایهها میباشد. از این رو شناخت الگوی جریان اطراف پایههای پل میتواند نقش مهمی در پیشبینی مقدار عمق آبشستگی داشته باشد. در تحقیق حاضر رفتار هیدرودینامیکی جریان اطراف گروه پایه کج مستقر بر روی پی، با استفاده از مدل عددی FLOW-3D مورد بررسی قرار گرفت. گروه پایه کج مورد بررسی در این تحقیق شامل دو پایه مستطیلی شکل به طول و عرض 5/2 و 5/3 سانتیمتر بود که با زاویه 28 درجه بر روی پی مستطیلی به طول و عرض 16 و 10 سانتیمتر و در ترازهای کارگذاری مختلف بالاتر از بستر، همتراز بستر و زیر بستر کار گذاشته شده بود، نصب گردید. به منظور صحتسنجی مدل عددی از دادههای سرعت برداشت شده به روش پردازش تصویر استفاده شد. بررسی نتایج نشان داد که رقوم کارگذاری پی تأثیر معنیداری بر مشخصات هیدرودینامیکی و الگوی جریان در اطراف پایههای پل دارد. با افزایش ارتفاع کارگذاری پی از 1- به 5/0 گردابههای تشکیل شده در پاییندست گروهپایه شدت بیشتری یافت که مطابقت مناسبی با نتایج الگوی آبشستگی آزمایشگاهی در اطراف گروه پایه در هر سه تراز قرارگیری دارد. بیشترین تنش برشی در حالت کارگذاری پی در تراز بستر رخ داده و با کاهش ارتفاع کارگذاری به شرایط پایینتر از بستر بیشینه تنش برشی وارد بر بستر 17 درصد کاهش و در شرایط کارگذاری بالاتر از بستر، 53 درصد کاهش یافته است.
مقالات پژوهشی
زهرا عبداللهی؛ عطااله کاویان؛ کاکا شاهدی؛ ندا عبداللهی؛ محمد جعفری
چکیده
توسعه تکنیک های مختلف جهت پیش بینی کوتاه مدت و بلند مدت دبی ساعتی، روزانه، ماهانه و سالانه جریان به منظور مدیریت منابع آب و پروژههای عمرانی سابقه طولانی دارد. در دهه های اخیر، تکنیک های یادگیری متعددی به طور گسترده جهت پیش بینی دبی و سایر متغیرهای هیدرولوژیک مورد توجه قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقادیر دبی روزانه با ...
بیشتر
توسعه تکنیک های مختلف جهت پیش بینی کوتاه مدت و بلند مدت دبی ساعتی، روزانه، ماهانه و سالانه جریان به منظور مدیریت منابع آب و پروژههای عمرانی سابقه طولانی دارد. در دهه های اخیر، تکنیک های یادگیری متعددی به طور گسترده جهت پیش بینی دبی و سایر متغیرهای هیدرولوژیک مورد توجه قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقادیر دبی روزانه با استفاده از بهینه ترین تعداد داده های ورودی در رودخانه منتهی به رود تالار واقع در حوزه آبخیز کسیلیان انجام گرفت. بدین منظور از سه مدل ثابت (conll.c)، خطی ((linll.c و درجه دو ((quall.c الگوریتم یادگیری محلی کندرو که از کارایی قابل توجهی در شبیه سازی پارامترهای متغیر با داده های ورودی کم برخوردار هستند و هم چنبن با استفاده از سری داده های ورودی 6، 8، 10، 15، 20 روز قبل، یک و دو ماه قبل، یک، دو و سه فصل قبل و در نهایت یک و دو سال قبل استفاده گردید. نتایج به دست آمده از چندین هزار مدل تعلیمی تهیه شده نشان داد که مدل ثابت با داده های دبی روزانه ی 60 روز گذشته با حداقل خطای 001/0 به مقدار واقعی نزدیک تر بوده است. نتایج به دست آمده از مقادیر محاسبه شده RMSE و MAE حاکی از آن است که الگوریتم یادگیری محلی کندرو علی-رغم محدودیت های موجود از جمله حساسیت بسیار بالا به همسایگی، از کارایی بالایی در شبیه سازی سری های زمانی با خطای نسبتاً پایین (RMSE کمتر از 06/0) برخوردار می باشد.
مقالات پژوهشی
سید سجاد رضوی کهنمویی؛ کامران داوری؛ بیژن قهرمان؛ علی نقی ضیائی؛ عزیزاله ایزدی؛ کاظم اسحاقیان؛ مهری شاهدی؛ فاطمه طالبی
چکیده
محدود بودن توان منابع آب در کشورمان، حفاظت و بهره برداری بهینه از آن را به منظور تأمین نیازهای آبی آیند گان طلب می کند و دستیابی به این اهداف جز با تهیه بیلان منابع آب و ارزیابی پتانسیل آن امکان پذیر نمی باشد. هدف این پژوهش، برآورد پارامترهای بیلان با استفاده از روش توزیعی می باشد. در این راستا پس از بررسی مدل ها و روش های توزیعی موجود ...
بیشتر
محدود بودن توان منابع آب در کشورمان، حفاظت و بهره برداری بهینه از آن را به منظور تأمین نیازهای آبی آیند گان طلب می کند و دستیابی به این اهداف جز با تهیه بیلان منابع آب و ارزیابی پتانسیل آن امکان پذیر نمی باشد. هدف این پژوهش، برآورد پارامترهای بیلان با استفاده از روش توزیعی می باشد. در این راستا پس از بررسی مدل ها و روش های توزیعی موجود در دنیا، مدل شبه توزیعی QDWB (Qausi Distributed Water Balance model)در محیط برنامه نویسی متلب توسعه داده شد. برای اجرای این مدل لازم است تا داد ه های مورد نیاز (بارندگی، تبخیروتعرق پتانسیل، داده های کاربری و خاک و اطلاعات مرتبط، ضرایب تصحیح رواناب و نفوذ) به صورت توزیعی و در قالب سلولهای 500 در 500 متر در سطح حوضه تهیه شده و به صورت لایه های جداگانه و به فرم ماتریسی به مدل وارد شود. مدل برای تخمین رواناب و نفوذ عمقی، معادله بیلان آب های سطحی را حل می کند و نیاز آبیاری را بر اساس تامین کمبود رطوبت خاک تخمین می زند. محدوده مطالعاتی مورد نظر در این تحقیق حوضه آبریز نیشابور- رخ با مساحت 9157 کیلومتر مربع است. بررسی روابط میان عوامل بیلان مانند مقایسه بارندگی- تبخیروتعرق، بارندگی- رواناب، بارندگی– نفوذ حاکی از این مطلب است که مدل به خوبی فرایندهای هیدرولوژیکی حاکم بر حوضه را درک کرده است. نتایج تبخیروتعرق مدل توسعه یافته حاضر با نتایج مدل SWAT مقایسه شد که نشان دهنده روند مشابه تبخیروتعرق محاسبه شده توسط هر دو مدل می باشد
مقالات پژوهشی
الناز رضائی آباجلو؛ کامران زینال زاده
چکیده
هدایت هیدرولیکی خاک یکی از مهمترین خصوصیات هیدرولیکی در حرکت آب و املاح در محیط متخلخل به شمار میرود. در سالهای اخیر، مدلهای متعددی به صورت توابع انتقالی، مدلهای فراکتالی، مدلهای تجربی و تکنیک مقیاسسازی به منظور برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع بکار گرفته شده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی مدلهای فراکتالی مختلف ...
بیشتر
هدایت هیدرولیکی خاک یکی از مهمترین خصوصیات هیدرولیکی در حرکت آب و املاح در محیط متخلخل به شمار میرود. در سالهای اخیر، مدلهای متعددی به صورت توابع انتقالی، مدلهای فراکتالی، مدلهای تجربی و تکنیک مقیاسسازی به منظور برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع بکار گرفته شده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی مدلهای فراکتالی مختلف در برآورد پارامتر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک میباشد. به این منظور از مدل راولزو دادههای اسخاپ و همکاران مشتمل بر شصت نمونه خاک استفاده شده است. در این مجموعه، بافت خاک به روش هیدرومتری، وزن مخصوص ظاهری به روش نمونه دست نخورده، هدایت هیدرولیکی اشباع با روش آزمایشگاهی بار ثابت، منحنی دانهبندی خاک به روش الک خیس و منحنی نگهداشت آب خاک به روش دستگاه صفحات فشاری برای تمام نمونههای خاک اندازهگیری شده است. نتایج تحقیق بیانگر برتری مدل سهفاز یهانگ و زانگبا بالاترین میزان همبستگی، کمترین ریشه مجذور مربعات خطا (cm/h 41/0RMSE=) و آکائیک (cm/h 63/-0AIC=) در بین مدلهای فراکتالی مورد مطالعه، در برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع میباشد. با توجه به نتایج آنالیز حساسیت، مدل ترکیبی راولز- هانگ کمترین حساسیت را نسبت به تغییرات تخلخل و مکش ورود هوا و بیشترین حساسیت را نسبت به تغییرات بعد فراکتال دارد. بررسی شاخصهای خطا، بیانگر بالا بودن دقت برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع در ترکیب مدلهای سهفازی (PSF) مبتنی بر دادههای بافت خاک با مدل راولز میباشد. نتایج نشان میدهد با وجود اینکه تمام نمونههای مورد بررسی دارای کمتر از 8 درصد رس در ترکیب خود میباشند، اما میزان رس خاک در برآورد بعد فراکتالی نقش تعیینکننده و اساسی برخوردار است.
مقالات پژوهشی
پروانه کاظمی مرشت؛ شهاب عراقی نژاد
چکیده
حوضه آبریز اترک در شمال شرق ایران، مشترک بین سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان از مناقشات مربوط به تخصیص آب در بخش کشاورزی بین ذینفعان بالادست و پایین دست متأثر میباشد. در چنین شرایطی، بررسی کارایی مدلهای تخصیص آب در این حوضه و مقایسه نتایج آنها از اهداف این مطالعه میباشد. ابتدا یک مدل بهینهسازی تخصیص آب کشاورزی بر ...
بیشتر
حوضه آبریز اترک در شمال شرق ایران، مشترک بین سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان از مناقشات مربوط به تخصیص آب در بخش کشاورزی بین ذینفعان بالادست و پایین دست متأثر میباشد. در چنین شرایطی، بررسی کارایی مدلهای تخصیص آب در این حوضه و مقایسه نتایج آنها از اهداف این مطالعه میباشد. ابتدا یک مدل بهینهسازی تخصیص آب کشاورزی بر پایه برنامهریزی خطی توسعه داده شد. سپس مدل تخصیص آب با رویکرد حل اختلاف با استفاده از توابع هدف بر پایه روشهای حل اختلاف نش متقارن، نش غیرمتقارن، مدل غیرمتقارن کالای-اشمورودینسکی و مدل غیرمتقارن خسارت متعادل ایجاد گردید. مدلهای فوق با معیارهای عملکرد مرسوم اطمینانپذیری حجمی، اطمینانپذیری زمانی و برگشتپذیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده برتری مدل های حل اختلاف در تأمین متعادل منابع بین ذینفعان مختلف در مقایسه با مدل تخصیص معمول را نشان میدهد. تشابه کلی موجود بین نتایج مدلهای حل اختلاف و ارائه نتایج مطلوبتر مدل نش با اختلاف جزئی نسبت به سایرین از دیگر نتایج حاصل شده است. از سوی دیگر مدل هایی که تابع هدف آنها مبتنی بر روشهای حل اختلاف است در مقایسه با مدل برنامهریزی خطی، تخصیص متعادل تری را بین ذینفعان نتیجه میدهد. همچنین میزان حساسیت استانها نسبت به مقدار درجه اهمیت آنها در مدل غیرمتقارن نش نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در انتها نیز کاربرد روشهای مبتنی بر حل اختلاف به جای مدلهای مرسوم به منظور تخصیص متعادل آب بین ذینفعان مختلف پیشنهاد داده شده است.
مقالات پژوهشی
الهام کلبعلی؛ محمود صبوحی؛ محمود احمدپور
چکیده
با توجه به اقلیم خشک و پراکنش نامناسب بارش در ایران، تولید مواد غذایی کافی و کشاورزی پایدار، منوط به استفاده صحیح و علمی از منابع آب است. هم اکنون بیش از 60 درصد منابع آب به دلیل عدم استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته در مزارع ایران به هدر میرود و موجب کاهش سطح زیرکشت در برخی مناطق میشود. اهداف اصلی مطالعه حاضر، تعیین الگوی کشت، تعیین ...
بیشتر
با توجه به اقلیم خشک و پراکنش نامناسب بارش در ایران، تولید مواد غذایی کافی و کشاورزی پایدار، منوط به استفاده صحیح و علمی از منابع آب است. هم اکنون بیش از 60 درصد منابع آب به دلیل عدم استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته در مزارع ایران به هدر میرود و موجب کاهش سطح زیرکشت در برخی مناطق میشود. اهداف اصلی مطالعه حاضر، تعیین الگوی کشت، تعیین مقدار آب تخصیصی به هر بخش (کشاورزی، آبزی پروری و محیط زیست)، تعیین میزان کمبود آب هر بخش و تعیین مقدار سود خالص سیستم در سال 1393 تحت سناریوهای خشکسالی، نرمالسالی و ترسالی با استفاده از روش برنامهریزی تصادفی دومرحلهای میباشد. دادههای مورد نیاز از شرکت آب منطقهای گلستان و برای سالهای 80 تا 92 جمعآوری شد. نتایج نشان داد که در اثر تخصیص آب با استفاده از مدل برنامهریزی تصادفی دومرحلهای میزان تقاضای آب هدف بخشهای آبزیپروری و زیستمحیطی تأمین میشود و کمبود آبی برای این بخشها تحت سناریوهای مورد مطالعه و راندمانهای 37 درصد، 45درصد و 51 درصد وجود ندارد. اما برای بخش کشاورزی در سناریوی خشکسالی تقاضای آب هدف تأمین نمیگردد و کمبود آب تحت راندمانهای متفاوت به ترتیب به میزان 98/40، 67/23 و 7/ 14 میلیون متر مکعب وجود دارد. سود سیستم هم با افزایش راندمان آبیاری افزایش یافته است.
مقالات پژوهشی
امیر پرنیان؛ مصطفی چرم؛ نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد
چکیده
کادمیوم از جمله عناصر کم مقدار و مضر برای حیات و آلاینده ای خطرناک به شمار می رود. این عنصر از طریق منابع آلوده از جمله پساب ها، فاضلاب (شهری و صنعتی) و زه آب های آلوده سبب آلودگی، کاهش کیفیت و گاهی حتی سمیت منابع آب می گردد. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز به منابع آب بیشتر، همچنین افزایش آلوده شدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روش ...
بیشتر
کادمیوم از جمله عناصر کم مقدار و مضر برای حیات و آلاینده ای خطرناک به شمار می رود. این عنصر از طریق منابع آلوده از جمله پساب ها، فاضلاب (شهری و صنعتی) و زه آب های آلوده سبب آلودگی، کاهش کیفیت و گاهی حتی سمیت منابع آب می گردد. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز به منابع آب بیشتر، همچنین افزایش آلوده شدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روش های نو و ارزان برای پالایش و بهبود کیفیت آب ها احساس می شود. گیاه پالایی با گیاهان آبزی روشی مؤثر و ارزان برای بهبود کیفیت آب و پساب هاست. گیاه علف شاخی (Ceratophyllum demersum L.) از گیاهان آبزی بومی رودخانه های ایران است، و به وفور در ایران یافت می شود. در این پژوهش طی 14 روز کشت علف شاخی در محلول غذایی هوگلند آلوده در 4 سطح مختلف کادمیوم (1، 2، 4 و 6 میلی گرم در لیتر) پالایش محیط های آبی آلوده به کادمیوم امکان سنجی شد. نتایج حاصله نشان داد که، این گیاه کادمیوم را به مقدار زیادی جذب زیستی کرده است و درصد جذب کادمیوم تا حدود 82% در سطح 2 میلی گرم در لیتر رسید. عامل غلظت زیستی و شاخص جذب حداکثری کادمیوم در سطوح 2 و 6 میلی گرم در لیتر، به ترتیب 9/707 و 92/3 میلی گرم در هر ظرف به دست آمد. کمترین و بیشترین مقدار شاخص تولید زیست توده گیاهی 62/1 و 60/3 گرم در روز، به ترتیب مربوط به سطوح آلودگی 6 و 0 میلی گرم در روز بود. پالایش سبز کادمیوم با رشد و تکثیر گیاه علف شاخی از پساب های صنعتی پیشنهاد می شود.
مقالات پژوهشی
احمدرضا شیخ حسینی؛ حسین شریعتمداری؛ مهران شیروانی
چکیده
آلودگی منابع آب و خاک به فلزات سنگین از مهمترین چالش های پیش روی بشر است. جذب فلزات سنگین از محیط های آبی با استفاده از مواد جاذب ارزان قیمت یکی از روش های ارزان و کارآمد محسوب می شود. لیگاندهای مختلف دارای توانایی متفاوتی برای کمپلکس کردن فلزات سنگین هستند و بر جذب و سرنوشت آنها در محیط های آبی اثر چشمگیر و تعیین کننده ای دارند. سیترات ...
بیشتر
آلودگی منابع آب و خاک به فلزات سنگین از مهمترین چالش های پیش روی بشر است. جذب فلزات سنگین از محیط های آبی با استفاده از مواد جاذب ارزان قیمت یکی از روش های ارزان و کارآمد محسوب می شود. لیگاندهای مختلف دارای توانایی متفاوتی برای کمپلکس کردن فلزات سنگین هستند و بر جذب و سرنوشت آنها در محیط های آبی اثر چشمگیر و تعیین کننده ای دارند. سیترات و آرژنین از لیگاندهای مهم هستند که به طور طبیعی در خاک ها و ریزوسفر گیاهان یافت می شوند. در این مطالعه اثر لیگاندهای سیترات و آرژنین بر جذب نیکل توسط کانی های سپیولیت یزد و کلسیت بررسی شد. در حضور یا عدم حضور سیترات و آرژنین مدل لانگمویر جذب نیکل توسط سپیولیت را به خوبی توصیف نمود در حالی که جذب خطی بهترین توصیف برای جذب نیکل توسط کلسیت و حاکی از فیزیکی بودن مکانیسم جذب بود. سیترات مقدار و سرعت جذب نیکل توسط سپیولیت را کاهش داد. در مورد کلسیت سیترات بر ظرفیت جذب نیکل توسط کلسیت اثر چندانی نداشت اما سرعت جذب را افزایش داد. آرژنین موجب افزایش مقدار و سرعت جذب نیکل توسط دو کانی شد. سینتیک جذب نیکل توسط سپیولیت و کلسیت از مدل تابع توانی پیروی کرد. در حضور سیترات بعد از 6 ساعت واجذب نیکل توسط کانی کلسیت اتفاق افتاد. بنابراین حضور سیترات و آرژنین می تواند بر کارآیی سپیولیت و کلسیت برای حذف نیکل از محیط های آبی آلوده مؤثر باشد. آرژنین می تواند با افزایش جذب نیکل توانایی پالایندگی سپیولیت و کلسیت را افزایش دهد در حالی که سیترات بر سیستم کلسیت بی تأثیر بوده ولی در سیستم سپیولیت موجب کاهش جذب نیکل و در نتیجه کاهش کارآیی سیستم می شود.
مقالات پژوهشی
مرتضی اکبری؛ احسان رعنایی؛ حسن میرزاخان؛ علیرضا درگاهی؛ محمدرضا جرگه
چکیده
ارزیابی روانآب و جریان حاصل از ذوب برف در مناطق کوهستانی یکی از فعالیتهای مهم در مدیریت منابع آبی بهشمار میآید. در این خصوص، روشهای مختلفی ارائه و پیشنهاد شده است که میتوان به روش شاخص- دما، اشاره نمود. هدف از این تحقیق شبیهسازی رواناب حاصل از ذوب برف، با استفاده از مدل هیدرولوژیکی SRM و مقایسه نتایج با مدلهای شبکه عصبی مانند ...
بیشتر
ارزیابی روانآب و جریان حاصل از ذوب برف در مناطق کوهستانی یکی از فعالیتهای مهم در مدیریت منابع آبی بهشمار میآید. در این خصوص، روشهای مختلفی ارائه و پیشنهاد شده است که میتوان به روش شاخص- دما، اشاره نمود. هدف از این تحقیق شبیهسازی رواناب حاصل از ذوب برف، با استفاده از مدل هیدرولوژیکی SRM و مقایسه نتایج با مدلهای شبکه عصبی مانند شبکه عصبی مصنوعی و مدل استنتاج فازی عصبی تطبیقی است. جهت تحقق این هدف، حوضه آبریز سد کارده، واقع در شمال شهرستان مشهد مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. دادههای جریان، بارندگی و دمای در محل ایستگاههای هیدرومتری، بارانسنجی و تبخیرسنجی منطقه (مربوط به سال آبی 1379-1380) و تغییرات سطح پوشش برف از طریق پردازش تصاویر ماهوارهای و با استفاده از شاخص نرمال شده تمایز برف بدست آمد. شبیهسازی جریان با استفاده از مدلهای SRM، ANN از نوع پرسپترون چند لایه با ساختار الگوریتم پس انتشار خطا و مدل ANFIS از نوع سوگنو انجام شد. برای ارزیابی کارایی مدلها علاوه بر آماره هایی نظیر میانگین مربعات خطا و معیار درصد میانگین مطلق خطا از معیارهای ضریب تبیین و تفاضل حجمی نیز استفاده گردید. نتایج نشان داد هر سه مدل از نظر پارامترهای آماری میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین تقریباً وضعیت مشابهی داشته و اختلاف ناچیزی دارند. بطوری که مدل SRM نسبتاً توانسته روند تغییرات دبی روزانه را با کیفیت بهتری مدلسازی نماید. اما در مقایسه میزان درصد میانگین مطلق خطای بین سه مدل، مدل ANFIS نسبت به مدل شبکه عصبی مصنوعی به میزان 40 درصد و نسبت به مدل SRM به میزان 15 درصد خطای حاصل از فرآیند شبیه سازی را کاهش داده است و از نظر تفاضل حجمی، دو مدل ANN و ANFIS نسبت به مدل SRM وضعیت بهتری داشته و مقدار این پارامتر برای هر دو مدل پائین بوده است.
مقالات پژوهشی
ابوالفضل ناصری
چکیده
با توجه به حساسیت دبی به مقدار ضریب زبری جریان، انتخاب مقدار آن در طراحی کانالهای خاکی، از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل آماری و تدقیق مقادیر ضریب زبری کانالهای خاکی بدون پوشش گیاهی در شبکه آبیاری و زهکشی مغان انجام شده است. برای انجام آزمایشها پنجاه مقطع از کانالهای خاکی در شبکه انتخاب ...
بیشتر
با توجه به حساسیت دبی به مقدار ضریب زبری جریان، انتخاب مقدار آن در طراحی کانالهای خاکی، از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل آماری و تدقیق مقادیر ضریب زبری کانالهای خاکی بدون پوشش گیاهی در شبکه آبیاری و زهکشی مغان انجام شده است. برای انجام آزمایشها پنجاه مقطع از کانالهای خاکی در شبکه انتخاب گردید. سرعت جریان آب در مقاطع مختلف کانالهای خاکی با مولینه، مختصات نیمرخ عرضی مقاطع کانالها با دوربین نقشهبرداری (ترازیاب) و یک شاخص مدرج اندازهگیری گردید. میانگین ضریب زبری برابر 06/0 به دست آمد. نتایج نشان داد به احتمال 90، 80، 60 و 40 درصد، ضریب زبری به ترتیب برابر 014/0، 020/0، 033/0 و 050/ و بیشتر از آن بود. توزیع سرعت جریان، شعاع هیدرولیکی، سطح مقطع جریان، پیرامون ترشده و ضریب زبری در کانالهای خاکی بدون پوشش گیاهی با توزیع لاگ نرمال منطبق بود. نتایج نشان داد جریان در مقاطع کانالهای خاکی، به صورت آشفته بوده و با افزایش عدد رینولدز، ضریب زبری در کانالها، کاهش مییابد. تحلیل حساسیت نشان داد با دو و سه برابر شدن اندازه ضریب زبری، دبی جریان به ترتیب نصف و یک سوم دبی نظیر میانگین ضریب زبری بود. به منظور حذف متغیرهای کم اثر بر روی ضریب زبری، یک رابطه ساده رگرسیونی برای برآورد ضریب زبری در کانالهای بدون پوشش گیاهی در شبکه آبیاری و زهکشی مغان به صورت تابعی از دو متغیر سرعت جریان و شیب کانال ارائه گردید.
مقالات پژوهشی
فرهاد رجالی؛ اشرف اسمعیلی زاد؛ کبری ثقفی؛ ویدا همتی
چکیده
از مهمترین انواع باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه، جنس آزوسپیریلوم می باشد. این باکتری ها از طریق مکانیسم های مختلف از جمله تولید هورمون های محرک رشد و افزایش سطح جذب ریشه و همچنین افزایش مقاومت گیاه به بیمارگرهای خاکزی موجب افزایش رشد و عملکرد گیاه میزبان می گردند. با انجام یک آزمون گلخانه ای، تأثیر قارچ کش کربوکسین تیرام در دو سطح ...
بیشتر
از مهمترین انواع باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه، جنس آزوسپیریلوم می باشد. این باکتری ها از طریق مکانیسم های مختلف از جمله تولید هورمون های محرک رشد و افزایش سطح جذب ریشه و همچنین افزایش مقاومت گیاه به بیمارگرهای خاکزی موجب افزایش رشد و عملکرد گیاه میزبان می گردند. با انجام یک آزمون گلخانه ای، تأثیر قارچ کش کربوکسین تیرام در دو سطح مصرف (با غلظت 2 در هزار) و عدم مصرف بر همیاری پنج گونه آزوسپیریلوم (A.brasilense، A.lipoferum، A.halopraeferense، A.irakense، A.sp) در دو فرمولاسیون مایه تلقیح پودری و مایه تلقیح مایع، به طور جداگانه بر برخی شاخص های رشد گیاه گندم رقم چمران مورد بررسی قرار گرفت. اثر متقابل فرمولاسیون باکتری در قارچ کش اثر معنی داری را بر تعداد پنجه، فاصله میانگره ای، طول برگ پرچم، تعداد دانه در خوشه، وزن دانه در خوشه، وزن خشک اندام هوایی در سطح احتمال 1 درصد، و بر وزن تر اندام هوایی در سطح احتمال 5 درصد داشته است. در تیمارهای استفاده از قارچ کش، فاصله میانگره ای و وزن خشک اندام هوایی تحت تأثیر به کارگیریA. lipoferum با فرمولاسیون پودری بیشترین درصد افزایش ( به ترتیب %24/47 و %729/31) را نسبت به تیمار شاهد تلقیح نشده داشتند. طول برگ پرچم و وزن دانه در خوشه در تیمار به کارگیری A. halopraeferense با فرمولاسیون مایع بیشترین درصد افزایش ( به ترتیب %36/265 و %619/77 ) و تعداد دانه در خوشه و وزن تر اندام هوایی در تیمار به کارگیری A. halopraeferense پودری بیشترین درصد افزایش (به ترتیب %7/21 و %48/7) را نسبت به تیمار شاهد تلقیح نشده نشان دادند. در مجموع به کارگیری باکتری A.lipoferum و باکتری A.halopraeferense با هر دو فرمولاسیون پودری و مایع، سازگاری بالایی را با قارچ کش کربوکسین تیرام، در بروز تمامی صفات مورد مطالعه این بحث (به خصوص صفات عملکردی مهم مانند تعداد پنجه، وزن دانه در خوشه و وزن خشک اندام هوایی) از خود نشان دادند.
مقالات پژوهشی
مجتبی مقبلی؛ محسن فرحبخش؛ ناصر برومند
چکیده
فرآیندهای جذب سطحی و واجذب نقش تعیین کننده ای بر حلالیت بور در محلول خاک و در نتیجه در دسترس بودن آن برای گیاهان ایفا می کنند. قدرت یونی، pH و نوع یون های تبادلی خاک از جمله عوامل مهم بر جذب سطحی بور در خاک محسوب می شوند. به منظور ارزیابی اثر عوامل فوق بر قابلیت دسترسی بور، جذب سطحی بور در یک نمونه خاک آهکی به صورت پیمانه ای بررسی شد. برای ...
بیشتر
فرآیندهای جذب سطحی و واجذب نقش تعیین کننده ای بر حلالیت بور در محلول خاک و در نتیجه در دسترس بودن آن برای گیاهان ایفا می کنند. قدرت یونی، pH و نوع یون های تبادلی خاک از جمله عوامل مهم بر جذب سطحی بور در خاک محسوب می شوند. به منظور ارزیابی اثر عوامل فوق بر قابلیت دسترسی بور، جذب سطحی بور در یک نمونه خاک آهکی به صورت پیمانه ای بررسی شد. برای اندازه گیری مقدار جذب سطحی بور، پنج گرم خاک در لوله های 50 میلی لیتری پروپیلنی منتقل شد و به هر یک از تیوپ های آزمایشی 20 میلی لیتر محلول (حاوی مقادیر 0، 2، 5، 8، 10، 15 و 20 میلی گرم در لیتر بور) در سه قدرت یونی (I) 02/0، 06/0 و 12/0، در دو سطح SAR 20 و 100 و pH های مختلف اضافه گردید. در نهایت مقدار بور جذب سطحی شده، از تفاوت غلظت اولیه و غلظت تعادلی محاسبه گردید. در همه تیمار ها با افزایش غلظت تعادلی بور، مقدار جذب سطحی ابتدا با شیب زیاد افزایش یافت و سپس به مقدار نسبتاً ثابتی میل کرد. نتایج نشان داد با افزایش نسبت جذب سطحی سدیم و pH خاک جذب سطحی بور افزایش نشان داد. اثر نسبت جذب سطحی سدیم در غلظت های تعادلی پایین کم است، ولی با افزایش غلظت تعادلی اثر نسبت جذب سطحی سدیم بر جذب سطحی بور افزایش یافت. همچنین با افزایش قدرت یونی خاک احتمالاً به علت کاهش ضخامت لایه دوگانه پخشیده جذب سطحی بور افزایش پیدا کرد. اثر مثبت قدرت یونی بر جذب سطحی بور نشان داد که مکانیزم غالب جذب سطحی بور تشکیل کمپلکس های درون کره ای است.
مقالات پژوهشی
لیلا بخشنده مهر؛ محمد رضا یزدانی؛ علی اصغر ذوالفقاری
چکیده
در سالهای اخیر، تغییر اقلیم و کاهش آبهای سطحی، موجبات بهرهبرداری هر چه بیشتر از آبهای زیرزمینی را فراهم آورده و آنها را به اصلیترین منابع تأمین کننده نیاز آبیاری تبدیل نموده است. رشد جمعیت و تقاضای بیشتر برای محصولات کشاورزی، اهمیت کیفیت و کمیت منابع آبی را دو چندان نموده است. به منظور بررسی روند کیفی منابع آب زیرزمینی دشت ...
بیشتر
در سالهای اخیر، تغییر اقلیم و کاهش آبهای سطحی، موجبات بهرهبرداری هر چه بیشتر از آبهای زیرزمینی را فراهم آورده و آنها را به اصلیترین منابع تأمین کننده نیاز آبیاری تبدیل نموده است. رشد جمعیت و تقاضای بیشتر برای محصولات کشاورزی، اهمیت کیفیت و کمیت منابع آبی را دو چندان نموده است. به منظور بررسی روند کیفی منابع آب زیرزمینی دشت گرمسار، در این تحقیق، پهنهبندی دو شاخص هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم آب زیرزمینی، با تکیه بر روشهای زمینآمار، نرمافزارهای آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. طبقهبندی کیفیت آب با استفاده از طبقهبندی ویلکاکس در یک دوره زمانی ده ساله با فواصل زمانی دو سال صورت گرفت. با مقایسه خطای حاصل از میانیابی شاخصها، روش کریجینگ با مدل برازش گوسی، بهترین مدل برای میانیابی هر دو شاخص تعیین شد. بر طبق نتایج، آبهای زیرزمینی مورد استفاده برای آبیاری در هیچ نقطه از دشت گرمسار، مناسب آبیاری نبوده و در کلاس نامناسب و غیرقابل استفاده قرار میگیرند. سطح تحت تأثیر کلاسهای نامناسب آب آبیاری و آبهای غیرقابل استفاده در دوره زمانی 1385 الی 1388 افزایش یافته است.
مقالات پژوهشی
برهان سهرابی مشک آبادی
چکیده
با حمایت دولت ایران، استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار در حال افزایش است. برای بررسی تأثیر مقادیر مختلف آب بر رقم جدید پنبه- سپید پژوهش دو ساله ای با استفاده از نوارهای آبیاری قطره ای سطحی در ایستگاه تحقیقات پنبه هاشم آباد گرگان انجام شد. در این پژوهش چهار سطح آب آبیاری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال های 1385 و 1386 مطالعه شدند. نتایج ...
بیشتر
با حمایت دولت ایران، استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار در حال افزایش است. برای بررسی تأثیر مقادیر مختلف آب بر رقم جدید پنبه- سپید پژوهش دو ساله ای با استفاده از نوارهای آبیاری قطره ای سطحی در ایستگاه تحقیقات پنبه هاشم آباد گرگان انجام شد. در این پژوهش چهار سطح آب آبیاری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال های 1385 و 1386 مطالعه شدند. نتایج نشان داد که عملکرد چین یک، عملکرد چین دو و عملکرد کل تحت تأثیر معنی دار مقدار آب آبیاری قرار گرفتند. اما تیمارهای آب آبیاری تأثیر معنی داری بر صفت های زودرسی و وزن قوزه نداشته است. با توجه به نتیجه جدول تجزیه مرکب اطلاعات دو ساله از نظر عملکرد کل وش، در سال های نرمال می توان آبیاری به اندازه 70 درصد تبخیر از تشت تبخیر را برای مزارع پنبه شمال ایران توصیه کرد. در سال های خشک آبیاری به اندازه 100 درصد تبخیر از تشت تبخیر کلاس A پیشنهاد می شود.
مقالات پژوهشی
خدیجه سالاری نیک؛ محسن نائل؛ قاسم اسدیان؛ علی اکبر صفری سنجانی
چکیده
کربن آلی خاک در اثر فرآیندهای چرخه ای نظیر ورود بقایای گیاهی و نوع پوشش گیاهی مستقر در آن دائماً در تغییر است. به منظور بررسی تآثیر پوشش های گیاهی مختلف بر بخش های کربن آلی خاک، پنج تیپ گیاهی مرتعی شامل گندمیان، گون-بروموس، گون-جارو، گون-درمنه و گون-فرفیون در زیرحوضه های شاهد و حفاظت شده ی حوضه گنبد، و یک تیپ زراعی (گندم دیم)، در شرایط ...
بیشتر
کربن آلی خاک در اثر فرآیندهای چرخه ای نظیر ورود بقایای گیاهی و نوع پوشش گیاهی مستقر در آن دائماً در تغییر است. به منظور بررسی تآثیر پوشش های گیاهی مختلف بر بخش های کربن آلی خاک، پنج تیپ گیاهی مرتعی شامل گندمیان، گون-بروموس، گون-جارو، گون-درمنه و گون-فرفیون در زیرحوضه های شاهد و حفاظت شده ی حوضه گنبد، و یک تیپ زراعی (گندم دیم)، در شرایط محیطی مشابه از نظر اقلیم کلان، مواد مادری و جهت شیب در همدان مطالعه شد. کربن آلی کل، ذخیره کربن، ذخیره کربن اصلاح شده با شن، کربن فعال، کربن فعال اصلاح شده با کربن، کربوهیدرات، کربوهیدرات اصلاح شده با کربن، تنفس پایه و تنفس پایه اصلاح شده با کربن در دو فصل پاییز و بهار در لایه خاک سطحی (15-0 سانتی متر) اندازه گیری شد. کربن آلی، ذخیره کربن، کربوهیدرات و تنفس پایه در تیپ های گون-بروموس و گون-درمنه به طور معنی داری بیشتر از دیگر تیپ ها بودند و کمترین مقدار این شاخص ها در تیپ های گندمیان و گندم دیم مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقدار کربن فعال به ترتیب در تیپ گون-بروموس و تیپ گندم دیم (به ترتیب 7/711 و 6/262 میلی گرم بر کیلوگرم) مشاهده شد. کربوهیدرات اصلاح شده در تیپ گون-فرفیون به طور معنی داری کمتر از همه تیپ ها بود. اثر فصل بر تمام شاخص ها، به غیر از کربن فعال اصلاح شده، کربوهیدرات و تنفس پایه معنی دار بود. مقدار کربوهیدرات اصلاح شده بر خلاف دیگر شاخص ها، به طور معنی داری در فصل پاییز بیشتر از فصل بهار بود. در کل، نوع پوشش گیاهی و مدیریت زمین بیشترین تأثیر را بر شاخص های ذخیره کربن، کربن فعال و کربوهیدرات نشان داد.
مقالات پژوهشی
مریم محمدابراهیمی؛ محمدرضا جوادی؛ مهدی وفاخواه
چکیده
فرسایش خندقی از جمله انواع پیشرفته فرسایش آبی است که منجر به هدر رفت منابع آب و خاک در نقاط تحت تأثیر می شود. این نوع فرسایش به دلیل تولید رسوب و زیانهای فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی برجای می گذارد، اهمیت ویژهای دارد. حوزه آبخیز آق امام(2) با مساحت حدود 2595 هکتار در شرق استان گلستان واقع است که از نظر فرسایش ...
بیشتر
فرسایش خندقی از جمله انواع پیشرفته فرسایش آبی است که منجر به هدر رفت منابع آب و خاک در نقاط تحت تأثیر می شود. این نوع فرسایش به دلیل تولید رسوب و زیانهای فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی برجای می گذارد، اهمیت ویژهای دارد. حوزه آبخیز آق امام(2) با مساحت حدود 2595 هکتار در شرق استان گلستان واقع است که از نظر فرسایش خندقی دارای معظلات و مشکلات قابل ملاحظهای می باشد. در این تحقیق، تعداد 9 خندق پنجهای موجود در منطقه مورد مطالعه، شناسایی شدند و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی مؤثر خاک، انواع لیتولوژی، انواع کاربری اراضی، طبقات مختلف شیب و ارتفاعی در ایجاد آنها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر درصد سیلت، درصد رس، هدایت الکتریکی، اسیدیته، کربن آلی، آهک، ظرفیت تبادل کاتیونی، نسبت جذب سدیم، درصد سدیم تبادلی و نوع لیتولوژی (سازند لسی) از مهمترین عوامل مؤثر در ایجاد فرسایش خندق پنجه ای در منطقه مورد مطالعه می باشند. همچنین به منظور جلوگیری از توسعه بیشتر خندق ها می توان به انجام اقداماتی نظیر افزایش پوشش گیاهی در مناطق بالادست، و انحراف رواناب سطحی ورودی به خندق به مناطق خارج از محدوده خندق ها و همچنین تثبیت خاک دیوارههای کناری و بستر خندق اشاره نمود.
مقالات پژوهشی
حمید رضا سالمی؛ علیرضا توکلی
چکیده
به منظور تعیین اثرات تغییر ارتفاع غرقاب بر عملکرد، اجزای عملکرد و شاخصهای کیفی برنج، آزمایشی در دو سال زراعی و در ایستگاه تحقیقات شهید فزوه اصفهان اجرا شد. آزمایش به صورت طرح آماری کرتهای خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. سه تیمار میزان ارتفاع غرقاب شامل غرقاب ...
بیشتر
به منظور تعیین اثرات تغییر ارتفاع غرقاب بر عملکرد، اجزای عملکرد و شاخصهای کیفی برنج، آزمایشی در دو سال زراعی و در ایستگاه تحقیقات شهید فزوه اصفهان اجرا شد. آزمایش به صورت طرح آماری کرتهای خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. سه تیمار میزان ارتفاع غرقاب شامل غرقاب دائم با عمق 5/3 سانتیمتر در تمام دوره فصل رشد (I1)، غرقاب دائم با عمق 2/2 سانتیمتر در تمام دوره فصل رشد (I2) و تیمار کنترل ارتفاع غرقاب بین 1-0 سانتیمتر (I3) در کرتهای اصلی و هشت رقم و لاین پیشرفته برنج (گرده محلی، زایندهرود، سازندگی، حسنی شمال، 97-67، 113-67، 47-67 و 72-67) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در طول دوره رشد و در پایان فصل رشد، صفات عملکرد دانه، اجزای عملکرد و خصوصیات کیفی شامل میزان آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و ثبات و قوام ژل در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تأثیر میزانهای مختلفآب مصرفی ناشی از ارتفاع غرقاب بر درصد پوکی، ارتفاع بوته، طول خوشه، طول ریشه، وزن خشک ریشه، ثبات و قوام ژل، دمای ژلاتینی شدن و بهرهوری آب معنیدار (01/0 P) است اما بر بقیهی شاخصها معنیدار نگردید. همچنین ارقام و لاینهای مورد بررسی، تفاوت معنیداری (01/0 P) از نظر دمای ژلاتینی شدن، ثبات و قوام ژل، تعداد روز تا 50 درصد رسیدگی، طول ریشه، وزن خشک ریشه، ارتفاع بوته، طول خوشه، وزن هزار دانه، درصد پوکی، عملکرد دانه، تعداد پنجه، عرض و طول دانه شلتوک، تعداد دانه در خوشه و بهرهوری آب داشتند. ارقام از نظر دو شاخص تعداد روز تا رسیدگی کامل و میزان آمیلوز دارای تفاوت معنیداری در سطح پنج درصد (05/0 P) بودند. میانگین مقادیر بهرهوری آب در تیمار I3 حداکثر و برابر 77/0 کیلوگرم بر متر مکعب به دست آمد. همچنین رقم زایندهرود دارای بالاترین مقدار بهرهوری آب بود. بعد از این رقم، ارقام 113-67 و سازندگی بیش ترین مقدار بهرهوری آب را دارا بودند. با توجه به اهمیت بهینهسازی آب مصرفی به عنوان دیدگاه اصلی در روشهای اعمال غرقاب در زراعت برنج، در نواحی مرکزی کشور، تیمار I3 پیشنهاد میگردد.
مقالات پژوهشی
فروغ عباسی تشنیزی؛ مهدی کوچک زاده؛ فریبرز عباسی
چکیده
وجود آب برای کشاورزی یکی از مهم ترین فاکتورها در نواحی خشک و نیمه خشک است و فاضلاب شهری تصفیه شده یک منبع مهم برای این منظور است. پتانسیل انتقال آلودگی، یک مسئله جدی در مورد استفاده از فاضلاب تصفیه شده برای کشاورزی است. با توجه به ریسک انتقال آلودگی از طریق استفاده از پساب، مطالعه انتقال میکروب ها در خاک مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته ...
بیشتر
وجود آب برای کشاورزی یکی از مهم ترین فاکتورها در نواحی خشک و نیمه خشک است و فاضلاب شهری تصفیه شده یک منبع مهم برای این منظور است. پتانسیل انتقال آلودگی، یک مسئله جدی در مورد استفاده از فاضلاب تصفیه شده برای کشاورزی است. با توجه به ریسک انتقال آلودگی از طریق استفاده از پساب، مطالعه انتقال میکروب ها در خاک مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، انتقال باکتری فکال کلیفرم در یک مطالعة لایسیمتری با قطر داخلی 30 و ارتفاع 75 سانتی متر که 60 سانتی متر آن از خاک لوم رسی عاری از باکتری فکالفرم پر شده بود و دو روش آبیاری قطرهای سطحی و قطرهای زیرسطحی با استفاده از پساب تصفیه خانه بررسی و برای شبیه سازی آن از مدل HYDRUS-1D استفاده گردید. برای واسنجی مدل و تخمین پارامترهای مورد نیاز مدل، از روش معکوس استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل HYDRUS-1D با دقت قابل قبولی حجم آب خروجی از ستون را شبیه سازی نمود. برای شبیه سازی انتقال باکتری فکال کلیفرم از سه مدل جذب تک مکانی، مدل جذب- واجذب سینتیک دو مکانی و جذب- واجذب سینتیک تک مکانی موجود در مدل HYDRUS-1D استفاده گردید. در شبیه سازی انتقال باکتری، مدل جذب تک مکانی به علت داشتن کمترین مقدار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و جمع مربعات دادهها (SSQ) و بیشترین مقدار R2 از بین سه مدل مورد بررسی به عنوان بهترین مدل انتخاب گردید. مدل جذب تک مکانی ضریب رشد باکتری در فاز جامد را حدود 6 برابر ضریب رشد در فاز محلول بیش تر برآورد کرد. این مطلب نشانگر آن است که سلول های رسوب کرده در مقایسه با سلول های موجود در فاز محلول، شدت تقسیم بیشتری داشته اند. از مدل واسنجی شده برای بررسی تأثیر دور و مدت زمان آبیاری در انتقال باکتری در خاک استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش ساعات آبیاری، مقدار باکتری بیش تری از نیم رخ خاک شسته و به اعماق پایین تر منتقل شدند. همچنین با افزایش فواصل (دور) آبیاری به تعداد باکتری های موجود در خاک افزوده شد که علت آن مساعد بودن شرایط محیطی و غذایی برای رشد باکتری بود. با توجه به شرایط حاکم بر پژوهش حاضر، بهترین دور و مدت زمان آبیاری از نظر تعداد باکتری موجود در نیم رخ خاک، به ترتیب یک روز و 4 ساعت انتخاب گردید.
مقالات پژوهشی
پریسا فرزام نیا؛ شهرام منافی؛ حمیدرضا ممتاز
چکیده
رس ها از فعال ترین اجزای خاک ها هستند. نوع و فراوانی کانی های رسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار داده، در تعیین نوع کاربری اراضی مؤثر می باشد و می توانند بعنوان شواهدی از تغییرات اقلیم مورد استفاده قرار گیرند. در تحقیق حاضر کانی شناسی رس خاک های متشکله در رسوبات کواترنر شمال شرق اورمیه بررسی شد. ایلایت، اسمکتایت، کائولینایت، ...
بیشتر
رس ها از فعال ترین اجزای خاک ها هستند. نوع و فراوانی کانی های رسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار داده، در تعیین نوع کاربری اراضی مؤثر می باشد و می توانند بعنوان شواهدی از تغییرات اقلیم مورد استفاده قرار گیرند. در تحقیق حاضر کانی شناسی رس خاک های متشکله در رسوبات کواترنر شمال شرق اورمیه بررسی شد. ایلایت، اسمکتایت، کائولینایت، کلرایت، ورمی کولایت و ورمی کولایت با هیدروکسی بین-لایه ای (HIV) کانی های رسی خاک های این منطقه بودند. منشأ ایلایت، کلرایت و کائولینایت به توارث از مواد مادری نسبت داده شد. با توجه به حضور اسمکتایت در مواد مادری خاک ها، بخشی از اسمکتایت های این خاک ها از مواد مادری به ارث رسیده اند. با وجود این گمان می رود قسمت اعظم اسمکتایت ها در این خاک ها منشأ پدوژنیک داشته، از تغییر شکل ایلایت و همچنین نوتشکیلی از محلول خاک بوجود آمده اند. ورمی کولایت ها نیز دارای منشأ پدوژنیک بوده و در خلال تغییر شکل ایلایت به اسمکتایت تولید شده اند. کانی HIV به مقدار کم در افق های مدفون حضور داشت و با توجه به عدم حضور آن در مواد مادری، احتمالا در شرایط مرطوب تر گذشته بصورت پدوژنیک تشکیل شده است. تغییر شکل ایلایت به اسمکتایت در افق های زیرین نیازمند رطوبت بالایی است و با توجه به اقلیم نیمه خشک فعلی منطقه، رطوبت کافی جهت این فرآیند در اعماق زیاد خاکرخ ها و افق های مدفون مهیا نیست. لذا احتمالا تغییر شکل ایلایت به اسمکتایت در افق های مدفون و اعماق زیاد خاک ها در یک اقلیم مرطوب تر گذشته رخ داده است. لذا می توان نتیجه گرفت که اسمکتایت ها و HIV در این خاک ها شواهدی مبنی بر حاکم بودن اقلیم های مرطوب تر گذشته در این منطقه می باشند.
مقالات پژوهشی
علیرضا حسین پور؛ حمیدرضا متقیان
چکیده
استفاده از کودهای آلی یکی از راههای افزودن عناصر به خاکهای کشاورزی با ماده آلی کم است. کودهای آلی مختلف، تأثیرات متفاوتی بر قابلیت استفاده عناصر در خاک دارند. در این تحقیق، قابلیت استفاده (با روشهای DTPA-TEA، AB-DTPA و مهلیچ 3) و جزءبندی روی و مس در یک خاک آهکی تیمار شده با سطوح 0، 5/0 و 1 درصد (وزنی-وزنی) کود گاوی و ورمیکمپوست در قالب ...
بیشتر
استفاده از کودهای آلی یکی از راههای افزودن عناصر به خاکهای کشاورزی با ماده آلی کم است. کودهای آلی مختلف، تأثیرات متفاوتی بر قابلیت استفاده عناصر در خاک دارند. در این تحقیق، قابلیت استفاده (با روشهای DTPA-TEA، AB-DTPA و مهلیچ 3) و جزءبندی روی و مس در یک خاک آهکی تیمار شده با سطوح 0، 5/0 و 1 درصد (وزنی-وزنی) کود گاوی و ورمیکمپوست در قالب طرح کاملاً تصادفی مقایسه شد. همچنین، در خاکهای تیمار شده و شاهد در شرایط گلخانهای، گیاه گندم کشت گردید. نتایج نشان داد که اثر تیمارها بر مقدار روی عصاره گیری شده با روشهای مختلف معنیدار (01/0>P) بود. در حالیکه اثر تیمارها بر مس عصارهگیری شده با روشهای مختلف معنیدار نبود (05/0P) بود، در حالیکه اثر تیمارها بر اجزاء مس معنیدار نبود (05/0>P). روی و مس عصارهگیری شده با DTPA-TEA و AB-DTPA همبستگی معنیداری (05/0>P) با جزء پیوند شده با اکسیدهای آهن و منگنز داشتند. ضرایب همبستگی بدست آمده نشان دادند که بین ماده خشک و جذب روی با روی عصارهگیری شده با DTPA-TEA، AB-DTPA، مهلیچ 3 و روی پیوند شده با اکسیدهای آهن و منگنز همبستگی معنیداری (05/0>P) وجود داشت. در حالیکه بین شاخصهای گندم و مس عصارهگیری شده با روشهای مختلف و اجزاء آن همبستگی معنیداری وجود نداشت (05/0
مقالات پژوهشی
مجید منتصری؛ سروین زمان زاد قویدل
چکیده
وقوع متناوب دوره های کم آبی و پرآبی درحوضه آبریز زرینه رود علاوه بر تأثیر روی وضعیت کمی آب های سطحی، باعث تغییراتی در کیفیت آب این حوضه شده است. لذا، مدل بندی و پیش بینی پارامترهای کیفی آب رودخانه زرینه رود در دوره های کم آبی و پرآبی، یکی از ضرورت های تحقیقاتی در این رودخانه پرآب شمال غرب ایران بوده است. در این مطالعه، روش های شبکه های ...
بیشتر
وقوع متناوب دوره های کم آبی و پرآبی درحوضه آبریز زرینه رود علاوه بر تأثیر روی وضعیت کمی آب های سطحی، باعث تغییراتی در کیفیت آب این حوضه شده است. لذا، مدل بندی و پیش بینی پارامترهای کیفی آب رودخانه زرینه رود در دوره های کم آبی و پرآبی، یکی از ضرورت های تحقیقاتی در این رودخانه پرآب شمال غرب ایران بوده است. در این مطالعه، روش های شبکه های عصبی مصنوعی به ازای پنج الگوریتم آموزشی مختلف و سامانه استنتاجی عصبی-فازی تطبیقی مبتنی بر مدل دسته بندی تفریقی، جهت تخمین میزان جامدات محلول TDS به کار گرفته شدند. بدین منظور از داده های کیفیت آب هفت ایستگاه هیدرومتری در حوضه آبریز مذکور با طول دوره آماری 18 ساله (1389-1372) استفاده گردید. ابتدا دوره مطالعاتی مذکور بر اساس میزان جریان در رودخانه به دو دوره کم آبی و پرآبی تفکیک شده، سپس در یک آنالیز اولیه آماری، پارامترهای مؤثر اصلی در تخمین TDS تعیین و برای مدل بندی استفاده گردید. برای مدل بندی 75 درصد داده ها برای کالیبره کردن و 25 درصد برای ارزیابی مدل استفاده شده است. ارزیابی عملکرد مدل های به کار رفته بر اساس آزمون های آماری مختلف، ضریب همبستگی، ریشه میانگین مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا انجام گرفت. نتایج حاصل حاکی از عملکرد قابل قبول هر دو روش شبکه های عصبی مصنوعی با الگوریتم آموزشی لونبرگ-مارگارت و سامانه استنتاجی عصبی-فازی تطبیقی در دوره های کم آبی و پرآبی بود. مقایسه عملکرد روش های به کار گرفته شده، نشان داد که عملکرد روش عصبی-فازی تطبیقی در هر دو دوره مطالعاتی بهتر از شبکه های عصبی مصنوعی میباشد.
مقالات پژوهشی
علی رضا واعظی؛ محمد عباسی؛ جلال حیدری
چکیده
نوع بهره برداری از زمین می تواند خصوصیات کیفی خاک را به ویژه از نظر هیدرولیکی دست خوش تغییر نماید. با توجه به تنوع کاربری زمین در نواحی نیمه خشک کشور، این پژوهش به منظور بررسی خصوصیات هیدرولیکی کاربری های مختلف در حوزه آبخیز تهم چای واقع در منطقه نیمه-خشک شمال غرب زنجان انجام گرفت. با توجه به سطح تحت پوشش کاربری ها، مجموعاً 20 نقطه شامل ...
بیشتر
نوع بهره برداری از زمین می تواند خصوصیات کیفی خاک را به ویژه از نظر هیدرولیکی دست خوش تغییر نماید. با توجه به تنوع کاربری زمین در نواحی نیمه خشک کشور، این پژوهش به منظور بررسی خصوصیات هیدرولیکی کاربری های مختلف در حوزه آبخیز تهم چای واقع در منطقه نیمه-خشک شمال غرب زنجان انجام گرفت. با توجه به سطح تحت پوشش کاربری ها، مجموعاً 20 نقطه شامل 10 نقطه در کاربری مرتع، هفت نقطه در کاربری کشت دیم و سه نقطه در کاربری کشت آبی انتخاب شد. نفوذپذیری خاک با استفاده از استوانه مضاعف در سه تکرار در هر نقطه تعیین شد. همچنین در نمونه های خاک هر کاربری، توزیع اندازه ذرات، رطوبت اشباع، جرم مخصوص ظاهری، کربن آلی، کربنات کلسیم معادل و میانگین وزنی قطر خاکدانهها اندازه گرفته شدند. الگوی نفوذپذیری خاک در کاربری های مختلف بسیار متفاوت بود و تفاوتی معنی دار بین کاربری های زمین از نظر میزان نفوذپذیری خاک وجود داشت (01/0p
مقالات پژوهشی
سیدسجاد حسینی؛ امیر لکزیان؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
افزودن EDTA به عنوان یک عامل کلات کننده به خاکهای آلوده به فلزات سنگین ممکن است فراهمی و استخراج گیاهی فلزات را از خاک افزایش دهد اما میتواند اثرات منفی بر ویژگیهای بیولوژیکی خاک داشته باشد. به منظور بررسی اثر کاربرد EDTA و اسید سیتریک بر فراهمی سرب، فعالیت دهیدروژناز، اورهآز و فسفومونواستراز قلیایی و همچنین تنفس میکروبی برانگیخته ...
بیشتر
افزودن EDTA به عنوان یک عامل کلات کننده به خاکهای آلوده به فلزات سنگین ممکن است فراهمی و استخراج گیاهی فلزات را از خاک افزایش دهد اما میتواند اثرات منفی بر ویژگیهای بیولوژیکی خاک داشته باشد. به منظور بررسی اثر کاربرد EDTA و اسید سیتریک بر فراهمی سرب، فعالیت دهیدروژناز، اورهآز و فسفومونواستراز قلیایی و همچنین تنفس میکروبی برانگیخته (SIR)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل و سه تکرار در شرایط گلخانه اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل EDTAو اسید سیتریک در دو سطح 3 و 5 میلی مول بر کیلوگرم به همراه شاهد و زمان (7، 14، 21 و 28 روز) بودند. نتایج نشان داد که به طور میانگین تیمارهای EDTA3 و EDTA5 به ترتیب سبب افزایش 17/2 % و 10 % غلظت فراهم سرب نسبت به شاهد شدند. این در حالی است که بررسی اثر زمان نشان داد که فراهمی سرب برای تیمار EDTA3 در زمان 28 در مقایسه با اولین زمان نمونه برداری (روز هفتم) 3/12 % کاهش یافت در حالی که برای تیمار EDTA5 تغییر معنیداری در طی زمان مشاهده نشد. همچنین به طور میانگین تیمارهای CA3 و CA5 به ترتیب سبب کاهش 3/8 % و 7/15 % غلظت فراهم سرب نسبت به شاهد شدند به طوری که در آخرین زمان نمونه برداری فراهمی سرب به ترتیب 9/15 % و 8/12 % نسبت به اولین زمان کاهش پیدا کرد. نتایج نشان دهنده اثر منفی EDTA بر فعالیت آنزیمهای دهیدروژناز و اورهآز خاک بود. از طرف دیگر افزودن اسیدسیتریک اثر مثبتی بر فعالیت آنزیمهای دهیدروژناز، اورهآز و فسفومونواستراز قلیایی خاک داشت. در تمام تیمارها به جز تیمار شاهد فعالیت آنزیمهای مورد مطالعه با گذشت زمان افزایش پیدا کرد که این افزایش در تیمارهای اسید سیتریک بیشتر بود. افزودن EDTA و اسیدسیتریک مقدار SIR خاک را در همه زمانهای مورد مطالعه افزایش دادند که این افزایش برای تیمارهای اسیدسیتریک بیشتر از EDTA بود.
مقالات پژوهشی
محمد قاسم زاده گنجه ای؛ علی رضا کریمی؛ علی زین الدینی؛ رضا خراسانی
چکیده
پلایا از جمله شکلهای اراضی مهم در مناطق بیابانی میباشد و سطح زیادی را در این مناطق به خود اختصاص داده است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیها، تغییر و تحول، میکرومورفولوژی و کانیشناسی خاکهای حاشیه پلایای بجستان در شمال شرق ایران بود. برای این منظور پس از شناسایی زمینریختها، در امتداد یک برش، 11 خاکرخ در سطوح ژئومورفیک مخروط ...
بیشتر
پلایا از جمله شکلهای اراضی مهم در مناطق بیابانی میباشد و سطح زیادی را در این مناطق به خود اختصاص داده است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیها، تغییر و تحول، میکرومورفولوژی و کانیشناسی خاکهای حاشیه پلایای بجستان در شمال شرق ایران بود. برای این منظور پس از شناسایی زمینریختها، در امتداد یک برش، 11 خاکرخ در سطوح ژئومورفیک مخروط افکنه حاشیه پلایا، اراضی حد واسط مخروط افکنه و کفه رسی و همچنین کفه رسی مطالعه شد. هدایت الکتریکی خاکها از 9/0 در مخروط افکنه تا 7/36 دسیزیمنس بر متر در حاشیه کفه نمکی متغیر بود. بافت خاک در کفه رسی، لوم رسی با غالبیت سیلت بود. کانیهای رسی خاکهای مورد مطالعه بهترتیب فراوانی شامل اسمکتیت، ایلیت، کلریت و پالیگورسکیت بودند. بر خلاف پلایاهای دیگر در ایران، پالیگورسکیت فراوانی کمتری داشت. افق Btkb قرمز رنگ، متکاملترین افق در کل منطقه در مخروط افکنه بود که در زیر لایههای سنگریزهدار آبرفتی مدفون شده است. تجمع رس به صورت پوشش ذرات شن در مقطع نازک مشاهده شد. افق Bk، حداکثر تکامل در کفه رسی بود. پوشش رسی،کربناتهای ثانویه اغلب به شکل نودول همراه با فرمهای عدسی شکل گچ، پدوفیچرهای غالب خاک را تشکیل میدهند. وجود افق Bk در خاکهای رویی و افق Btkb در بین توالی لایههای رسوبی، نشان دهنده توالی فرآیندهای خاکسازی، فرسایش و رسوب است. افق Btkb نشان دهنده یک دوره گرم و مرطوبتر و افق Bk نشان دهنده یک دوره نسبتا مرطوبتر نسبت به زمان حاضر است. مورفولوژی خاکهای مورد مطالعه، نشان دهنده مشابهت شرایط خاکسازی منطقه مورد مطالعه با شرق و مرکز ایران است.
مقالات پژوهشی
حسین شهاب آرخازلو؛ حجت امامی؛ غلامحسین حق نیا؛ اباذر اسمعلی
چکیده
فرسایش آبکندی یکی از مهمترین انواع فرسایش در سطح کشور است که در نقاط مختلف استان اردبیل وجود دارد و یکی از شاخص های گسترش آبکند افزایش سطح مقطع آن می باشد. توپوگرافی منطقه و ویژگی های خاک از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر فرسایش آبکندی می باشند. با وجود اهمیت ویژگی های خاک در فرسایش آبکندی، تأثیر مستقیم این عوامل کمتر بررسی شده است و مطالعات ...
بیشتر
فرسایش آبکندی یکی از مهمترین انواع فرسایش در سطح کشور است که در نقاط مختلف استان اردبیل وجود دارد و یکی از شاخص های گسترش آبکند افزایش سطح مقطع آن می باشد. توپوگرافی منطقه و ویژگی های خاک از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر فرسایش آبکندی می باشند. با وجود اهمیت ویژگی های خاک در فرسایش آبکندی، تأثیر مستقیم این عوامل کمتر بررسی شده است و مطالعات محدودی در مورد تأثیر ویژگی-های فیزیکی و مکانیکی خاک بر فرسایش آبکندی انجام شده است. هدف این پژوهش تعیین تأثیر توپوگرافی بر فرسایش آبکندی و تأثیر ویژگی-های فیزیکی و مکانیکی خاک سطحی و زیرسطحی بر افزایش سطح مقطع آبکندها و در نهایت انتخاب مهمترین ویژگی های خاک مؤثر بر آن در سه منطقه اُرتاداغ، ملااحمد و سرچم استان اردبیل بود. همچنین رابطه بین مهمترین ویژگی های خاک و عوامل توپوگرافی نیز بررسی گردید. با استفاده از دو روش رابطه طبقات شیب با تراکم آبکندها و شاخص آستانه توپوگرافی که S و A شیب و مساحت حوضه زه کشی آبکند و a و b ضرائب محیطی هستند، تأثیر توپوگرافی بر فرسایش آبکندی در سه منطقه ارزیابی شد. پس از انتخاب مجموعه ای مشابه از آبکندها در هر منطقه از نظر مشخصات حوضه زه کشی، گسترش آبکندها با اندازه گیری افزایش سطح مقطع آن ها در طول دو سال و در چهار نقطه از طول آبکندها اندازه گیری شد. با اندازه گیری 17 ویژگی مکانیکی و فیزیکی خاک سطحی و زیرسطحی در نقاط اندازه گیری سطح مقطع، با استفاده از تحلیل مؤلفه-های اصلی (PCA) مهمترین ویژگی های مؤثر بر افزایش سطح مقطع آبکند تعیین شد. در نهایت مدل رگرسیونی افزایش سطح مقطع آبکند در اثر مهمترین ویژگی های خاک حاصل از PCA، با رگرسیون گام به گام برای هر منطقه به دست آمد. رابطه طبقات شیب و تراکم آبکند نشان داد در منطقه ملااحمد با افزایش شیب تراکم آبکند بیشتر شده است و در منطقه اُرتاداغ تا شیب 20-30 درصد این روند مشاهده شد، در حالی که در منطقه سرچم رابطه ای بین طبقات شیب و تراکم آبکند وجود نداشت. با استفاده از شاخص آستانه توپوگرافی، فرآیند غالب هیدرولوژیکی تشکیل آبکند برای منطقه ملااحمد رواناب سطحی و برای منطقه سرچم جریان زیرزمینی تشخیص داده شد و در اُرتاداغ هر دو نوع جریان سطحی و زیرزمینی مؤثر شناخته شد. با انجام PCA در دو منطقه ملااحمد و اُرتاداغ عمدتا ویژگی های مکانیکی و پایداری خاکدانه ها بر افزایش سطح مقطع آبکند تأثیر بیشتری داشتند، در حالی که در منطقه سرچم کلاس های اندازه ذرات و شاخص های پایداری خاکدانه ها تأثیر بیشتری داشتند. به طور کلی رابطه ی بین تراکم آبکند در طبقات مختلف شیب، آستانه توپوگرافی تشکیل آبکند و ویژگی های فیزیکی و مکانیکی مؤثر بر گسترش آبکندها نشان داد که بین نوع جریان هیدرولوژیکی تشکیل آبکند و مهمترین ویژگی های خاک مؤثر بر افزایش سطح مقطع آبکند هماهنگی وجود دارد.
مقالات پژوهشی
حنیفه خرمایی؛ فرشاد کیانی؛ فرهاد خرمالی
چکیده
روشهایی متفاوت برای ارزیابی شاخص فرسایشپذیری خاک وجود دارد که مهمترین آن شاخص فرسایشپذیری ویشمایر و اسمیت است. این پژوهش با هدف بررسی میزان توانایی شاخص فرسایشپذیری ویشمایر و اسمیت در منطقه مورد مطالعه با توجه به مقادیر بالای سیلت و آهک خاکهای لسی شرق استان گلستان و اختلاف منطقه مورد مطالعه از لحاظ درصد سیلت، آهک و بارندگی ...
بیشتر
روشهایی متفاوت برای ارزیابی شاخص فرسایشپذیری خاک وجود دارد که مهمترین آن شاخص فرسایشپذیری ویشمایر و اسمیت است. این پژوهش با هدف بررسی میزان توانایی شاخص فرسایشپذیری ویشمایر و اسمیت در منطقه مورد مطالعه با توجه به مقادیر بالای سیلت و آهک خاکهای لسی شرق استان گلستان و اختلاف منطقه مورد مطالعه از لحاظ درصد سیلت، آهک و بارندگی با مناطق شرق آمریکای مرکزی که این شاخص در آنها ایجاد شده، شکل گرفته است. در این پژوهش فرسایشپذیری خاک به دو روش نموگراف ویشمایر و اسمیت و تعیین مقدار حقیقی آن انجام شد. در این راستا، سه کرت اندازهگیری انتخاب و مقدار فرسایش واقعی کرتها در طی دو سال بارش با شدتهای 7/5 الی 7/12 میلیمتر بر ساعت اندازهگیری شد. شاخص ویشمایر و اسمیت در حدود 05/0 تا 092/0 مگاگرم در ساعت بر مگاژول در میلیمتر به دست آمد. ارزیابی دقت شاخص ویشمایر از نتایج مقدار فرسایش واقعی (A) و نیز مقادیر بهدست آمده با استفاده از مدل SWAT و دو شاخص فرسایشدهندگی، (R) مبتنی بر شدت بارش نیمساعته و روش فورنیه انجام شد. نتایج نشان داد که شاخص ویشمایر و اسمیت نسبت به مقدار واقعی فرسایشپذیری بهدست آمده از کرتها و شدت بارش نیمساعته 182 برابر و با R فورنیه 11/4 برابر و این شاخص در اندازهگیری با مدل SWAT و شدت بارش نیمساعته شش برابر و با شاخص فورنیه 35/0 برابر بدست آمد. نتایج بهدست آمده برآورد بیشتر شاخص فرسایشپذیری ویشمایر و اسمیت در خاکهای مورد مطالعه را نشان میدهد. ضعف کارایی این شاخص در اراضی لسی، لزوم پژوهش بیشتر در این زمینه را اجتنابناپذیر میسازد.
مقالات پژوهشی
علی اکبر سبزی پرور؛ بهناز ختار
چکیده
مطالعه تابش خالص خورشیدی در بسیاری از زمینه ها از جمله کشاورزی، هواشناسی و آب شناسی دارای اهمیت بسزایی است. تابش خالص خورشیدی یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در شار حرارتی خاک، شدت تبخیر- تعرق و چرخه هیدرولوژیکی می باشد. در این تحقیق سعی شد تابش خالص روزانه با استفاده از 12 مدل تابش خالص، در منطقه سرد و نیمه خشک همدان برآورد و نتایج بدست ...
بیشتر
مطالعه تابش خالص خورشیدی در بسیاری از زمینه ها از جمله کشاورزی، هواشناسی و آب شناسی دارای اهمیت بسزایی است. تابش خالص خورشیدی یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در شار حرارتی خاک، شدت تبخیر- تعرق و چرخه هیدرولوژیکی می باشد. در این تحقیق سعی شد تابش خالص روزانه با استفاده از 12 مدل تابش خالص، در منطقه سرد و نیمه خشک همدان برآورد و نتایج بدست آمده از هر روش با تابش خالص اندازه گیری شده در ایستگاه کلیماتولوژی دانشگاه بوعلی سینا در طول دوره 92-1390 مقایسه و مدل بهینه تابش خالص همدان معرفی گردد. در پژوهش حاضر مدل های تابش در طول دوره آماری مورد مطالعه به تفکیک در مقیاس فصلی و سالانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از مدل های تجربی نشان داد که مدل های بهینه در فصل بهار، تابستان و پائیز مدل رگرسیون مبنا و در فصل زمستان مدل ایرماک می باشد. همچنین در مقیاس سالانه مدل رگرسیون مبنا به عنوان مدل بهینه در اقلیم سرد نیمه خشک همدان- معرفی گردید. در مجموع، مدل های رگرسیون مبنا کمترین مقدار خطا را در بین 12 مدل جهت برآورد تابش خالص روزانه در اقلیم سرد و نیمه خشک همدان به خود اختصاص دادند.
مقالات پژوهشی
وجیهه محمدی ثابت؛ محمد موسوی بایگی؛ حجت رضائی پژند
چکیده
نوسانات جنوبی پدیدهای بزرگ مقیاس است که وضعیت نرمال الاکلنگی فشار هوا را در دو طرف اقیانوس آرام تغییر میدهد. این جریان شرایط عادی را بر هم زده و در الگوی بارش و دمای منطقه و سایر مناطق جهان تغییراتی ایجاد میکند. این پژوهش میزان تأثیرگذاری انسو را بر دما و بارش مشهد بررسی میکند. شدت پدیده انسو با شاخصی به نام شاخص انسو شناخته میشود. ...
بیشتر
نوسانات جنوبی پدیدهای بزرگ مقیاس است که وضعیت نرمال الاکلنگی فشار هوا را در دو طرف اقیانوس آرام تغییر میدهد. این جریان شرایط عادی را بر هم زده و در الگوی بارش و دمای منطقه و سایر مناطق جهان تغییراتی ایجاد میکند. این پژوهش میزان تأثیرگذاری انسو را بر دما و بارش مشهد بررسی میکند. شدت پدیده انسو با شاخصی به نام شاخص انسو شناخته میشود. این شاخص معادل آنومالی (انحراف از میانگین، بههنجار) دمای سطح آب در اقیانوس آرام است. آمار طولانی مدت بارش (2016-1893) و دمای مشهد (2016-1885) برای هم سنگشدن با شاخص انسو به ترتیب استاندارد و آنومالی (انحراف از میانگین) شدند. بارش مشهد بیروند، اما دما روند غیرخطی دارد (آزمون دیکی فولر، همبستگی سامانه خاکستری) که حذف روند انجام شده است. دما و بارش ماهانه مشهد با مقادیر حدی شاخص انسو در دورههای رخداد این پدیده مقایسه شدهاند. علاوه بر این، همبستگی و همبستگی متقابل بین شاخص انسو- بارش و انسو- دما برای دورههای وقوع محاسبه شده است. نتایج تحلیل النینوهای شدید نشان داد که افزایش بارش ماهانه با تأخیر 3 تا 5 ماه و افزایش دما 1 تا 4 ماه وجود دارد. نتایج تحلیل لانیناهای شدید نشان داد که کاهش بارش ماهانه با تأخیر صفر تا 4 ماه و کاهش دما با تأخیر 2 تا 5 ماه وجود دارد. همچنین زمانی که شاخص انسو در بازه (1+,1-) قرار دارد، هماهنگی مشخصی با بارش و دمای مشهد ندارد.