مقالات پژوهشی
علوم آب
رضا سعیدی
چکیده
تنشهای محیطی و شرایط اقلیمی در دوره رشد گیاه، از عوامل مؤثر بر میزان تبخیر-تعرق گیاه هستند. اثر تنش شوری و تاریخ کاشت بذر بر نرخ اجزای تبخیر و تعرق ذرت (رقم سینگل کراس 704) در سال 1401 و در منطقه قزوین بررسی شد. برای تفکیک اجزای تبخیر و تعرق ذرت، کشت لایسیمتری انتخاب شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارها ...
بیشتر
تنشهای محیطی و شرایط اقلیمی در دوره رشد گیاه، از عوامل مؤثر بر میزان تبخیر-تعرق گیاه هستند. اثر تنش شوری و تاریخ کاشت بذر بر نرخ اجزای تبخیر و تعرق ذرت (رقم سینگل کراس 704) در سال 1401 و در منطقه قزوین بررسی شد. برای تفکیک اجزای تبخیر و تعرق ذرت، کشت لایسیمتری انتخاب شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارها شامل شوری خاک در چهار سطح (S1) 7/1، (S2)5/2، (S3) 8/3، (S4)9/5 دسیزیمنس بر متر و تاریخ کاشت شامل 15 اردیبهشت (P1)، 4 خرداد (P2)، 24 خرداد (P3) و 13 تیر (P4) بود. شوری عصاره اشباع خاک در تیمارها از طریق اعمال کسر آبشویی بر خاک، کنترل شد. مقدار روزانه رطوبت خاک توسط دستگاه رطوبتسنج اندازهگیری شد. از تابع خطی مَس-هافمن (1977) نیز بهعنوان تابع شوری-تبخیر-تعرق، تابع شوری-تعرق و تابع شوری-تبخیر استفاده شد. با افزایش شوری از سطح S1 به S4 و در تاریخهای P1، P2، P3 و P4 بهترتیب مقدار تبخیر-تعرق در محدوده 619-548، 621-549، 624-547 و 625-544 میلیمتر، مقدار تعرق در محدوده 429-309، 421-295، 418-281 و 412-265 میلیمتر و مقدار تبخیر در محدوده 190-239، 200-254، 206-266 و 213-279 میلیمتر اندازهگیری شد. در اثر تنش شوری، پتانسیل آب خاک کاهش یافت و بهدنبال آن میزان جذب آب و تعرق گیاه کاهش پیدا کرد. با کاهش جذب آب (توسط گیاه)، آب باقیمانده از سهم تعرق در خاک، صرف جزء تبخیر و افزایش آن شد. از سوی دیگر تاریخ کاشت بذر نیز بر مقدار تبخیر (جزءِ نامطلوب) و تعرق (جزءِ مطلوب) مؤثر بود. بهطوریکه در بیشترین سطح تنش شوری و در تاریخهای P1، P2، P3 و P4، سهم تعرق گیاه بهترتیب 9/12، 1/14، 6/15 و 2/17 درصد کاهش و سهم تبخیر از سطح خاک به همان اندازه افزایش یافت. در مرحله اولیه رشد گیاه، جزءِ تبخیر دارای سهم غالب در پارامتر تبخیر-تعرق گیاه بود. بههمین دلیل قرارگیری مرحله اولیه رشد گیاه در روزهای گرم سال، باعث افزایش تلفات تبخیر شد. از اینرو تیمار S1P1 دارای شرایط بهینه (در پژوهش حاضر) برای افزایش تعرق و کاهش تبخیر بود. تابع خطی مَس-هافمن نیز نشان داد که در تاریخهای کشت P1، P2، P3، P4 و بهازای افزایش یک دسیزیمنس بر متر شوری خاک، میزان تبخیر-تعرق بهترتیب 51/2، 82/2، 3/3 و 65/3 درصد کاهش، میزان تعرق بهترتیب 1/6، 34/7، 42/8 و 2/9 درصد کاهش و میزان تبخیر بهترتیب 5/5، 7/6، 7 و 82/7 درصد افزایش داشت. درنتیجه با کنترل شوری خاک و انتخاب تاریخ مناسب کشت بذر، میتوان برنامهریزی مصرف بهینه آب را بهطور بهینه مدیریت نمود.
مقالات پژوهشی
علوم آب
عاطفه کاظمی چولانک؛ فرشته مدرسی؛ ابوالفضل مساعدی
چکیده
رواناب پدیدهای مهم در چرخه هیدرولوژیکی است، از این رو پیشبینی میزان رواناب رودخانه برای اهدافی نظیر برنامهریزی فعالیتهای کشاورزی، پیشبینی سیلاب و تأمین آب مصرفی حائز اهمیت است. پیچیده بودن مدلهای فیزیکی یکی از دلایلی است که باعث شده پژوهشگران به مدلهای دادهمبناء و مبتنی بر هوش مصنوعی روی آورند. وجود تغییرات آماری ...
بیشتر
رواناب پدیدهای مهم در چرخه هیدرولوژیکی است، از این رو پیشبینی میزان رواناب رودخانه برای اهدافی نظیر برنامهریزی فعالیتهای کشاورزی، پیشبینی سیلاب و تأمین آب مصرفی حائز اهمیت است. پیچیده بودن مدلهای فیزیکی یکی از دلایلی است که باعث شده پژوهشگران به مدلهای دادهمبناء و مبتنی بر هوش مصنوعی روی آورند. وجود تغییرات آماری در دادهها سبب میشود که مدلسازی جریان رودخانه با مدلهای دادهمبناء با مشکلاتی در فرآیند یادگیری مدل همراه باشد. لذا لازم است با مدلسازی تلفیقی، دقت پیشبینی جریان ارتقاء یابد. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کارایی انواع موجکهای گسسته و پیوسته در مدل ترکیبی موجک-شبکه عصبی (WANN) برای پیشبینی جریان ماهانه رودخانه کارده در ایستگاه ورودی به سد کارده است. بدین منظور، دو موجک گسسته Haar و Fejer-Korovkin2 و دو موجک پیوسته Symlet3 و Daubechies2 در ترکیب با مدل ANN مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی دادههای هواشناسی و هیدرومتری در یک دوره 30 ساله (1370-1399) نشان داد که جریان ماهانه در دو گام زمانی T-1 و T-2 بهترین متغیرهای پیشبینیکننده (در سطح اطمینان 95%) بودند. آنالیزهای ترکیبی در سه سطح تجزیه انجام و کارایی مدلها با روش صحتسنجی متقاطع در4 سطح مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدلهای ترکیبی دارای دقت بالاتری نسبت به مدل ANN بودند و مدل ترکیبی پیشنهادی Symlet3-ANN در سطح 3، نتایج بهتری نسبت به سایر مدلها ارائه داد، بطوریکه شاخصهای R، RMSE و NSE در بخش واسنجی بهترتیب 90/0، 25/0 و 81/0 و در بخش صحتسنجی بهترتیب 85/0، 30/0 و 62/0 بود. همچنین ملاحظه شد دقت نتایج در سطح دو و سه تفاوت معناداری ندارند و بهتر است جهت کاهش مؤلفههای ورودی به مدل ANN و کاهش زمان اجرای مدل، تجزیه در سطح دو انجام شود.
مقالات پژوهشی
زراعت
ابراهیم کرمیان؛ مریم نوابیان؛ محمد حسن بیگلوئی؛ محمد ربیعی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر سامانه زهکشی لانهموشی و مدیریت کود نیتروژن بر عملکرد و اجزاء عملکرد کلزا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال زراعی 1402-1401 بهمرحله اجرا گذاشته شد. کرتهای اصلی تیمار زهکشی شامل: بدون زهکشی (D0، شاهد)، زهکشی لانهموشی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر سامانه زهکشی لانهموشی و مدیریت کود نیتروژن بر عملکرد و اجزاء عملکرد کلزا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال زراعی 1402-1401 بهمرحله اجرا گذاشته شد. کرتهای اصلی تیمار زهکشی شامل: بدون زهکشی (D0، شاهد)، زهکشی لانهموشی بدون گراول (D1) و زهکشی لانهموشی با گراول (D2) و کرتهای فرعی تیمار کود نیتروژن از منبع اوره شامل: 180 کیلوگرم در هکتار (N1) و 240 کیلوگرم در هکتار (N2) بودند. گیاه کلزا (Brassica napus) رقم دلگان بهعنوان گیاه کشت دوم بعد از برداشت برنج انتخاب شد. نتایج تجزیه آماری دادهها نشان داد که اثر تیمار زهکشی بر وزن دانه در شاخه فرعی و درصد پروتئین )05/0≥P) و بر وزن دانه در شاخه اصلی، وزن دانه در بوته و عملکرد دانه )01/0≥P)، و اثر تیمار کود بر تعداد دانه در غلاف شاخه فرعی و تعداد دانه در هر غلاف (05/0≥P) و اثر متقابل آنها بر وزن دانه در شاخه اصلی، وزن دانه در بوته و عملکرد دانه )05/0≥P) معنیدار بود. بیشترین عملکرد دانه با 48/3579 کیلوگرم بر هکتار در تیمار D1N2 بدست آمد که در مقایسه با تیمار بدون زهکشی و زهکشی با گراول با همان سطح کود نیتروژن بهترتیب 63/13 و 31/2 درصد بیشتر بود. از آنجا که گیاه کلزا از نظر عملکرد و درصد روغن اهمیت دارد و بین تیمارهای زهکشی و کود نیتروژن از نظر میانگین درصد روغن اختلاف معنیداری وجود نداشت، بنابراین میتوان از دیدگاه عملکرد گیاه، تیمار زهکشی لانهموشی بدون گراول با سطح کود 240 کیلوگرم بر هکتار را بهعنوان گزینه مناسب برای کشت گیاه کلزا بعد از برداشت برنج معرفی کرد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
زینب سهراب زاده؛ یحیی کوچ
چکیده
درختچهها از مهمترین اجزای اکوسیستمهای مرتعی به شمار میآیند. با این حال مطالعات اندکی در خصوص تأثیر نوع پوششهای درختچهای بر ویژگیهای خاک اکوسیستمهای مرتعی انجام شده است. در پژوهش حاضر، اثر پوشش درختچهای لور (Carpinus orientalis Miller.)، سرخهولیک (Crataegus microphylla C. Koch.)، زرشک (Berberis integerrima Bunge.)، آلوچه وحشی (Prunus spinosa L.) و سیاه تنگرس ...
بیشتر
درختچهها از مهمترین اجزای اکوسیستمهای مرتعی به شمار میآیند. با این حال مطالعات اندکی در خصوص تأثیر نوع پوششهای درختچهای بر ویژگیهای خاک اکوسیستمهای مرتعی انجام شده است. در پژوهش حاضر، اثر پوشش درختچهای لور (Carpinus orientalis Miller.)، سرخهولیک (Crataegus microphylla C. Koch.)، زرشک (Berberis integerrima Bunge.)، آلوچه وحشی (Prunus spinosa L.) و سیاه تنگرس (Rhamnus pallasii Fisch. and C. A. Mey) بر برخی ویژگیهای خاک در بخش کوهستانی کیاکلا شهرستان نوشهر مورد مطالعه قرار گرفته است. بهمنظور انجام این پژوهش، تعداد 15 پایه از هر یک از گونههای درختچهای اشاره شده انتخاب شد. در زیر تاج پوشش این گونهها، نمونههای خاک از عمق صفر تا 10 سانتیمتری و در یک سطح 30 × 30 سانتیمتر برداشت و به آزمایشگاه انتقال داده شد. مطابق با یافتههای این پژوهش، بیشترین مقادیر ویژگیهای تخلخل، پایداری خاکدانه، محتوی رس، اسیدهای فولویک و هیومیک و سهم میکروبی در خاک زیر پوشش درختچهای لور مشاهده شد. در حالیکه کمترین مقادیر جرم مخصوص ظاهری، محتوی شن، شاخصهای نسبت رس و نسبت رس اصلاح شده، نسبت شن به سیلت و نسبت سیلت به رس به خاک تحت تاجپوشش این گونه درختچهای اختصاص داشت. ویژگیهای ماده آلی، جرم مخصوص حقیقی و محتوی سیلت خاک تفاوت آماری معنیداری در بین پوششهای درختچهای مورد مطالعه نشان ندادند. نتایج این پژوهش مؤید آن است که وجود پوشش درختچهای لور میتواند منجر به بهبود وضعیت ویژگیهای کیفیت خاک در مراتع کوهستانی شمال کشور گردد. در همین راستا پیشنهاد میشود برای احیاء اراضی تخریبیافته مرتعی در منطقه مورد مطالعه و همچنین مناطقی با شرایط اکولوژیکی مشابه، در کنار سایر گونههای درختچهای بومی منطقه، توجه ویژه به استفاده از گونه لور برای حفاظت خاک گردد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
سحر ناصری؛ شهرام کیانی؛ حمیدرضا متقیان
چکیده
اوره یکی از کودهای شیمیایی نیتروژن برای تولید سبزیها در خاک است که به ندرت در کشتهای هیدروپونیک مورد استفاده قرار میگیرد. این پژوهش بهمنظور بررسی اثر نسبتهای مختلف اوره به نیترات محلول غذایی بر شاخصهای رشدی و تجمع نیترات در کاهوی فرانسوی قرمز رقم لولا رزا (Lactuca sativa L. cv. Lolla Rossa) انجام شد. این آزمایش بهصورت طرح کاملاً ...
بیشتر
اوره یکی از کودهای شیمیایی نیتروژن برای تولید سبزیها در خاک است که به ندرت در کشتهای هیدروپونیک مورد استفاده قرار میگیرد. این پژوهش بهمنظور بررسی اثر نسبتهای مختلف اوره به نیترات محلول غذایی بر شاخصهای رشدی و تجمع نیترات در کاهوی فرانسوی قرمز رقم لولا رزا (Lactuca sativa L. cv. Lolla Rossa) انجام شد. این آزمایش بهصورت طرح کاملاً تصادفی با هفت نسبت اوره به نیترات محلول غذایی در چهار تکرار بهصورت کشت بدون خاک در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام شد. نسبتهای اوره به نیترات محلول غذایی شامل صفر به 100، 10 به 90، 20 به 80، 30 به 70، 40 به 60، 50 به 50 و 60 به 40 بودند. نتایج نشان داد کاربرد نسبتهای مختلف اوره به نیترات در محلول غذایی تأثیر معنیداری بر شاخصهای رشدی کاهو از قبیل قطر گیاه، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ، شاخص سبزینگی برگ و میزان بریکس برگ در مقایسه با نسبت صفر به 100 اوره به نیترات نداشت. همچنین وزن تازه ریشه و شاخساره کاهو تحت تأثیر نسبت اوره به نیترات محلول غذایی قرار نگرفت. بیشترین وزن تازه شاخساره کاهو (141 گرم بر گیاه) با کاربرد نسبت 50 به 50 اوره به نیترات حاصل شد که با عدم کاربرد اوره (125 گرم بر گیاه) تفاوت معنیداری نداشت. نتایج نشان داد غلظت نیتروژن شاخساره (به استثنای گیاهان تغذیه شده با نسبت 50 به 50 اوره به نیترات) تحت تأثیر افزایش نسبت اوره به نیترات محلول غذایی قرار نگرفت. با افزایش نسبت اوره به نیترات محلول غذایی غلظت نیترات در ریشه، برگهای بیرونی، درونی و کل کاهو بهطور معنیداری کاهش یافت. بهطوریکه بیشترین و کمترین غلظت نیترات در ریشه، برگهای بیرونی، درونی و کل کاهو بهترتیب در گیاهان تغذیه شده با نسبتهای صفر به 100 و 50 به 50 اوره به نیترات در محلول غذایی حاصل شد. نتایج این پژوهش نشان داد کاربرد اوره در محلول غذایی منجر به تأمین نیتروژن کاهو شد. این نشان میدهد گیاهان کاهو بهطور مؤثری اوره را هیدرولیز کرده و بهصورت کارا از آن بهعنوان منبع نیتروژن استفاده کردهاند. براساس وزن تازه شاخساره و غلظت نیترات در کل برگهای کاهو، جایگزینی 50 درصد نیترات محلول غذایی با اوره برای تولید کاهوی فرانسوی قرمز در کشت هیدروپونیک در شرایط این پژوهش توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
علی باریکلو؛ پریسا علمداری؛ احمد گلچین
چکیده
یکی از مسایل مهم و اساسی در دنیای امروز پاکسازی خاکهای آلوده به آلایندههای آلی و معدنی میباشد و بر این اساس، خارج نمودن آلاینده از خاک (استخراج) و یا غیر متحرکسازی آن یکی از راهکارهای پالایش خاک میباشد. این پژوهش برای بررسی تأثیر پلیمرهای مختلف در غیر متحرک کردن فلزات سرب، روی و کادمیم در خاک اطراف معدن سرب و روی انگوران ...
بیشتر
یکی از مسایل مهم و اساسی در دنیای امروز پاکسازی خاکهای آلوده به آلایندههای آلی و معدنی میباشد و بر این اساس، خارج نمودن آلاینده از خاک (استخراج) و یا غیر متحرکسازی آن یکی از راهکارهای پالایش خاک میباشد. این پژوهش برای بررسی تأثیر پلیمرهای مختلف در غیر متحرک کردن فلزات سرب، روی و کادمیم در خاک اطراف معدن سرب و روی انگوران استان زنجان انجام گرفت. برای انجام این پژوهش از یک آزمایش فاکتوریل (سه فاکتوره) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار استفاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را نوع پلی مر در سه سطح (کاتیونی، آنیونی و غیر یونی) مقدار پلیمر مصرفی در چهار سطح (صفر، 5/0، 1 و 2 گرم در کیلوگرم خاک) و مدت زمان تماس پلیمر با خاک در هفت سطح (صفر، 3، 9، 72، 168، 236 و720 ساعت) تشکیل میدادند. نمونههای خاک با پلیمرها محلولپاشی و در زمانهای مختلف غلظت قابل استخراج سرب، روی و کادمیم اندازهگیری گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش مدت زمان تماس پلیمر با خاک میزان تحرک فلزات سنگین در خاک کاهش یافت و همچنین با افزایش میزان مصرف پلیمر میزان تثبیت فلزات در خاک افزایش و پلیمر آنیونی به میزان بیشتری سرب، روی و کادمیم را در خاک غیر متحرک کرد. سرب قابل استخراج به میزان 76 %، روی قابل استخراج 72 % و کادمیم قابل استخراج 88 % توسط پلیمر آنیونی غیر متحرک گردید. توصیه میشود این پلیمر اکریلیکی برای کاهش تحرک فلزات سنگین از قبیل سرب، روی و کادمیم مورد استفاده قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
شکراله اصغری؛ مهسا حسنپور کاشانی؛ حسین شهاب آرخازلو
چکیده
اطلاع از مقاومت فروروی (PR) خاک از نظر جوانهزنی بذر، رشد ریشه و عملیات خاکورزی اهمیت فراوان دارد. اندازهگیری مستقیمPR خاک بهدلیل تغییرپذیری مکانی و زمانی شدید آن، کاری پرزحمت و گران میباشد. هدف از این پژوهش، ارایه مدلهای رگرسیون خطی (MLR)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و برنامهریزی بیان ژن (GEP) برای برآورد PR از روی ویژگیهای ...
بیشتر
اطلاع از مقاومت فروروی (PR) خاک از نظر جوانهزنی بذر، رشد ریشه و عملیات خاکورزی اهمیت فراوان دارد. اندازهگیری مستقیمPR خاک بهدلیل تغییرپذیری مکانی و زمانی شدید آن، کاری پرزحمت و گران میباشد. هدف از این پژوهش، ارایه مدلهای رگرسیون خطی (MLR)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و برنامهریزی بیان ژن (GEP) برای برآورد PR از روی ویژگیهای زودیافت خاک بود. در مجموع 80 نمونه خاک سطحی (0 تا cm 10) دستخورده و دستنخورده (با استفاده از استوانههای استیل به قطر و ارتفاع 5 سانتیمتر) از اراضی جنگلی، مرتعی و زراعی منطقه فندقلوی اردبیل در تابستان 1402 برداشته شد سپس برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی زودیافت خاک در آنها اندازهگیری شد. مقاومت فروروی خاک بهطور درجا در محل با استفاده از یک فروسنج مخروطی تعیین گردید و همزمان رطوبت خاک مزرعه در استوانهها اندازهگیری شد. دادهها بهطور تصادفی به دو گروه آموزشی (60 نمونه) و آزمونی (20 نمونه) تقسیم گردید. مدلهای MLR، ANN و GEP بهترتیب با استفاده از نرمافزارهای SPSS، MATLAB و Gene Xpro Tools ایجاد شدند. نتایج مدلسازی نشان داد که رطوبت خاک مزرعه، سیلت و جرم مخصوص ظاهری نسبی، مهمترین متغیرهای ورودی در برآورد PR خاک بودند. مقادیر آمارههای ضریب تبیین (R2)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطا (ME) و ضریب نش-ساتکلیف (NS) براساس دادههای آزمونی برابر 44/0، MPa 19/1، MPa 19/0 و 36/0، 92/0، MPa 41/0، MPa 05/0- و 92/0، 79/0، MPa 91/0، MPa 13/0 و 63/0 بهترتیب برای بهترین مدل MLR، ANN و GEP تعیین گردید. براساس نتایج آمارههای ارزیابی مدلها، میتوان گفت که در منطقه مورد مطالعه، مدل ANN از بیشترین دقت و مدل MLR از کمترین دقت در برآورد PR خاک برخوردار بود.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
نرگس ملایی؛ محسن شکل آبادی؛ محسن نائل
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثرات سیستمهای مختلف کشت نیشکر بر برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی-بیولوژیکی خاک و شاخصهای پایداری خاکدانهها در بخشی از اراضی استان خوزستان انجام گرفت. بدین منظور، اثرات روش کاشت نیشکر (یک ردیفه و دو ردیفه)، و سن گیاه (یکساله و چند ساله) بر برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک و مقدار پایداری خاکدانه خاک سطحی (30-0 ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثرات سیستمهای مختلف کشت نیشکر بر برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی-بیولوژیکی خاک و شاخصهای پایداری خاکدانهها در بخشی از اراضی استان خوزستان انجام گرفت. بدین منظور، اثرات روش کاشت نیشکر (یک ردیفه و دو ردیفه)، و سن گیاه (یکساله و چند ساله) بر برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک و مقدار پایداری خاکدانه خاک سطحی (30-0 سانتیمتر) در مزارع نیشکر هفت تپه، که بهمدت طولانی از ابتدای تأسیس مجتمع تحت کشت بودهاند، مورد بررسی قرار گرفت. در نمونههای خاک، مقادیر کربن آلی، کربن فعال، تنفس پایه، تنفس برانگیخته، میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD)، میانگین هندسی قطر خاکدانهها (GMD)، درصد خاکدانههای پایدار و کربن خاکدانهای اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، کشت دوردیفه باز-رویش و زمین کشتنشده بهترتیب حاوی بیشترین (95/0 درصد) و کمترین (21/0 درصد) میزان کربن آلی خاک بودند و میزان کربن آلی بهطور معنیدار در کشتهای دوردیفه نخستین باز-رویش و تازهکشت، بیشتر از سایر کشتها بود. مقدار تنفس پایه در کشت یکردیفه سومین باز-رویش و تنفس برانگیخته در کشت دو ردیفه تازهکشت، به شکل معنیداری بیشتر از سایر کشتها بهدست آمد. بیشترین مقدار MWD و GMD در کشتهای یکردیفه سومین باز-رویش و یکردیفه تازهکشت، و کمترین مقدار آنها در زمین کشتنشده مشاهده شد. بیشترین درصد خاکدانههای درشت (بزرگتر از 2 میلیمتر) و خاکدانههای ریز (2-53/0 میلیمتر)، بهترتیب در کشتهای یک ردیفه تازهکشت و دوردیفه تازهکشت مشاهد شد. بیشترین درصد خاکدانههای متوسط در کشتهای یک ردیفه تازهکشت، دوردیفه تازهکشت و دو ردیفه اولین باز-رویش مشاهد شد. بر طبق نتایج، اختلاف معنیداری بین کشتهای مورد مطالعه در خصوص کربن آلی درون خاکدانهها مشاهده شد، بهنحویکه بیشترین میزان کربن آلی موجود در خاکدانهها در خاکدانههای درشت (2-25/0 میلیمتر)، بهترتیب در کشتهای دوردیفه دومین باز-رویش، دوردیفه تازهکشت و یک ردیفه تازهکشت مشاهد شد.