مقالات پژوهشی
علی سلیمانی؛ مسلم مرادی؛ لیلا نارنجانی
چکیده
چکیده
به منظور بررسی عکس العمل ارقام پاییزه کلزا به قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد، آزمایشی در سال زراعی 85-84 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کبوتر آباد اصفهان اجرا شد. این آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری در هفت سطح (D1 : آبیاری معمول یا آبیاری پس از 80 میلی متر تبخیر ...
بیشتر
چکیده
به منظور بررسی عکس العمل ارقام پاییزه کلزا به قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد، آزمایشی در سال زراعی 85-84 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کبوتر آباد اصفهان اجرا شد. این آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری در هفت سطح (D1 : آبیاری معمول یا آبیاری پس از 80 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A تا زمان رسیدگی، D2 : قطع آبیاری از مرحله ساقه دهی به بعد، D3 : قطع آبیاری از مرحله گلدهی به بعد، D4 : قطع آبیاری از مرحله خورجین دهی به بعد، D5 : قطع یک آبیاری در مرحله ساقه دهی و یک آبیاری در مرحله گلدهی، D6 : قطع یک آبیاری در مرحله ساقه دهی و یک آبیاری در مرحله خورجین دهی، D7 : قطع یک آبیاری درمرحله گلدهی و یک آبیاری در مرحله خورجین دهی) در کرت های اصلی و دو رقم پر محصول کلزا (اکاپی و زرفام) در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر قطع آبیاری بر ارتفاع گیاه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و روغن در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود و اثر معنی داری بر درصد روغن دانه نداشت. پس از تیمار آبیاری معمول، بیشترین عملکرد دانه و روغن به ترتیب توسط تیمارهای D5، D6 و D7حاصل شد که اختلاف آن با سایر تیمارهای قطع آبیاری معنی دار بود. کمترین عملکرد دانه و روغن توسط تیمار قطع آبیاری از مرحله ساقه دهی به بعد تولید شد. رقم زرقام به طور معنی داری از نظر ارتفاع گیاه، تعداد خورجین در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن نسبت به رقم اکاپی برتری داشت. براساس نتایج این مطالعه جهت دستیابی به حداکثر عملکرد دانه و روغن در شرایط کم آبیاری تیمارهای قطع یک آبیاری در مراحل ساقه دهی و گلدهی، قطع یک آبیاری در مراحل ساقه دهی و خورجین دهی و قطع یک آبیاری در مراحل گلدهی و خورجین دهی و رقم زرفارم در شرایط مشابه با مطالعه حاضر مناسب به نظر می رسد.
واژه های کلیدی: قطع آبیاری، تنش خشکی، عملکرد دانه و اجزای آن، کلزای پاییزه
مقالات پژوهشی
مریم زاهدی فر؛ نجفعلی کریمیان؛ عبدالمجید رونقی؛ جعفر یثربی؛ یحیی امام
چکیده
چکیده
به منظور تعیین زمان بیشترین نیاز گندم زمستانی (L. Triticum aestivum) به کود فسفری و چگونگی توزیع فسفر و روی در اندام های مختلف گندم رقم شیراز در مراحل مختلف رشد در شرایط مزرعه، نمونه هائی از اندام های مختلف گیاه در هفت مرحله رشد گیاه (از انتهای پنجه زنی تا رسیدن کامل دانه) جمع آوری و مقدار فسفر و روی آنها اندازه گیری شد. نمونه خاک محل رشد ...
بیشتر
چکیده
به منظور تعیین زمان بیشترین نیاز گندم زمستانی (L. Triticum aestivum) به کود فسفری و چگونگی توزیع فسفر و روی در اندام های مختلف گندم رقم شیراز در مراحل مختلف رشد در شرایط مزرعه، نمونه هائی از اندام های مختلف گیاه در هفت مرحله رشد گیاه (از انتهای پنجه زنی تا رسیدن کامل دانه) جمع آوری و مقدار فسفر و روی آنها اندازه گیری شد. نمونه خاک محل رشد گیاه نیز همزمان برداشته شد و برای همان عناصر مورد تجزیه قرار گرفت. نمونه برداری از سه قطعه مزرعه 5 هکتاری در سال زراعی 87-1386 انجام شد. نتایج نشان داد که غلظت فسفر و روی در اندام هوایی از انتهای مرحله پنجه زنی تا مرحله رسیدن کامل دانه کاهش یافت. غلظت فسفر و روی در برگ پرچم و شاخساره از مرحله شیری شدن تا رسیدن کامل دانه (مرحله 7 تا 9 رشد) کاهش یافت در حالی که در سنبله افزایش یافت. در این تحقیق بین غلظت فسفر یا روی در گیاه و خاک در مراحل مختلف رشد رابطه معنی داری مشاهده نشد. شباهت تغییرات فسفر و روی در برگ پرچم و شاخساره نشان داد که غلظت فسفر و روی برگ پرچم (اغلب به عنوان تجزیه غیر تخریبی) می تواند به عنوان شاخص مناسبی برای ارزیابی وضعیت تغذیه ای گیاه گندم زمستانی در شرایط مزرعه استفاده شود.
واژه های کلیدی: تجزیه برگ پرچم، مراحل رشد گندم، کدهای ده دهی زیداکس، تجزیه سنبله
مقالات پژوهشی
محمد حسین روانبخش؛ امیر فتوت؛ غلامحسین حق نیا
چکیده
چکیده
این مطالعه به منظور تعیین اثرات لجن فاضلاب، درصد رس و زمان بر توزیع گونه های نیکل و کادمیم در فراکشنهای مختلف خاک های آهکی انجام شد. به همین منظور آزمایشی با خاک های متفاوت به لحاظ درصد آهک (4 و 30)، درصد رس (8 و 40)، نیکل (صفر و 100 میلی گرم بر کیلوگرم)، کادمیم (صفر و 25 میلی گرم بر کیلوگرم) و ماده آلی لجن فاضلاب (صفر و 50 تن در هکتار) در دو ...
بیشتر
چکیده
این مطالعه به منظور تعیین اثرات لجن فاضلاب، درصد رس و زمان بر توزیع گونه های نیکل و کادمیم در فراکشنهای مختلف خاک های آهکی انجام شد. به همین منظور آزمایشی با خاک های متفاوت به لحاظ درصد آهک (4 و 30)، درصد رس (8 و 40)، نیکل (صفر و 100 میلی گرم بر کیلوگرم)، کادمیم (صفر و 25 میلی گرم بر کیلوگرم) و ماده آلی لجن فاضلاب (صفر و 50 تن در هکتار) در دو زمان (صفر و 60 روز) در قالب طرح کاملاً تصادفی در آزمایشگاه انجام شد. نمونهها به مدت دو ماه در دمای حدود 25 درجه و شرایط نزدیک به ظرفیت مزرعهای نگهداری شدند. در نهایت توزیع گونه های نیکل و کادمیم در فراکشنهای تبادلی+ محلول، آلی، کربناتی و باقیمانده بوسیله روش عصاره گیری مرحلهای تعیین شدند. به طور کلی، نتایج نشان دادند که در طول آزمایش در مورد کادمیم، قسمت اعظم آن در فاز کربناتی و در مورد نیکل در فاز باقیمانده مشاهده گردید و با اعمال تیمارهای مختلف تغییرات معنیداری نشان داد. کاربرد لجن فاضلاب سبب افزایش معنیدار نیکل کربناتی و آلی و کادمیم آلی گردید. مقدار کادمیم و نیکل موجود در فاز کربناتی و آلی در خاک با درصد کربنات کلسیم 33 درصد و همچنین فرم باقیمانده نیکل و کادمیم در خاک با آهک 4 درصد بالاتر بود. گذشت زمان سبب کاهش معنیدار فرمهای محلولتر در مورد هر دو فلز سنگین گردید. در بافت رسی، نیکل و کادمیم باقیمانده به طور معنی داری بالاتر از بافت لوم شنی بود. با افزودن نیکل و کادمیم، تمام فراکشنها به طور معنیداری افزایش نشان دادند و همچنین افزودن نیکل و کادمیم در این آزمایش اثر سایر تیمارها را تشدید نمود. در مجموع در این مطالعه به نظر میرسد کربنات کلسیم، درصد رس و ماده آلی نقش مهمی در نگهداری و جابجایی نیکل و کادمیم در فراکشنهای خاک دارند.
واژه های کلیدی: شکل های شیمیایی، کربنات کلسیم، لجن فاضلاب، درصد رس، زمان
مقالات پژوهشی
بیژن قهرمان؛ مرتضی صادقی؛ جهانگرد محمدی
چکیده
چکیده
تغییرپذیری مکانی خاک ها تحلیل مسایل مربوط به جریان آب در خاک را به ویژه در سطوح بزرگ مانند یک حوضه آبریز، مشکل می سازد. یک راه حل در برخورد با مسائل تغییرپذیری، استفاده از روش های مقیاس سازی می باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر تغییرپذیری های غیرخطی در سطوح بزرگ مانند یک حوضه آبریز بر کارایی روش های مقیاس سازی معادله ریچاردز در ...
بیشتر
چکیده
تغییرپذیری مکانی خاک ها تحلیل مسایل مربوط به جریان آب در خاک را به ویژه در سطوح بزرگ مانند یک حوضه آبریز، مشکل می سازد. یک راه حل در برخورد با مسائل تغییرپذیری، استفاده از روش های مقیاس سازی می باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر تغییرپذیری های غیرخطی در سطوح بزرگ مانند یک حوضه آبریز بر کارایی روش های مقیاس سازی معادله ریچاردز در مدل سازی نفوذ انجام گرفت. در این مطالعه، روش واریک و همکاران با انتخاب توابع هیدرولیکی ون گنوختن برای مقیاس سازی معادله ریچاردز به کار گرفته شد و تغییرپذیری مقادیر n (توان توابع هیدرولیکی ون گنوختن) به عنوان تغییرپذیری غیرخطی مدنظر قرار گرفت. حوضه آبریز مرغملک از زیرحوضه های زاینده رود با مساحتی حدود 97 کیلومتر مربع مورد مطالعه قرار گرفت. به علاوه، 10 حوضه مجازی با درجه های مختلف از تغییرپذیری n که با روش تصادفی مونت کارلو ایجاد شدند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. معادلات اصلی و مقیاس شده ریچاردز با استفاده از مدل HYDRUS-1D برای شرایط نفوذ با بار آبی ثابت و رطوبت اولیه یکنواخت حل شدند. نتایج نشان دادند که به طور کلی ضریب تغییرات مقادیر n در حوضه آبریز مرغملک (برابر با 57/2 درصد) به اندازه ای نیست که کارایی روش مقیاس سازی را برای مدل سازی جریان نفوذ زیر سوال ببرد. بر این اساس، در این حوضه، می توان به جای حل های منفرد در تک تک نقاط حوضه، با دقت مطلوبی از یک حل عمومی معادله ریچاردز استفاده کرد. نتایج ارزیابی ها در حوضه های مجازی نشان دادند که تغییرپذیری مقادیر n تاثیری قابل ملاحظه بر خطای بین حل های عمومی و منفرد دارد. بر اساس نتایج این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که در حوضه هایی که در آن ها ضریب تغییرات مقادیر n از 3 درصد تجاوز نمی کند، روش های مقیاس سازی معادله ریچاردز می توانند با دقت مطلوبی بهکار روند.
واژه های کلیدی: مقیاس سازی، معادله ریچاردز، نفوذ، تغییرپذیری غیرخطی، حوضه آبریز مرغملک
مقالات پژوهشی
زهرا شیرمحمدی علی اکبر خانی؛ حسین انصاری؛ امین علیزاده
چکیده
چکیده
تبخیر- تعرق پتانسیل یکی از عوامل مهم سیکل هیدرولوژی است که باید در طرح های آبیاری، مطالعات هیدرولوژیکی و ... برآورد شود. در بسیاری از مواقع و در شرایط گوناگون نیاز به تخمین تبخیر- تعرق مرجع در بازه های زمانی ساعتی و یا حتی کوچکتر وجود دارد. هدف این مطالعه مقایسه مقادیر تخمینی دو روش تبخیر- تعرق گیاه مرجع چمن پنمن مانتیثASCE و پنمن ...
بیشتر
چکیده
تبخیر- تعرق پتانسیل یکی از عوامل مهم سیکل هیدرولوژی است که باید در طرح های آبیاری، مطالعات هیدرولوژیکی و ... برآورد شود. در بسیاری از مواقع و در شرایط گوناگون نیاز به تخمین تبخیر- تعرق مرجع در بازه های زمانی ساعتی و یا حتی کوچکتر وجود دارد. هدف این مطالعه مقایسه مقادیر تخمینی دو روش تبخیر- تعرق گیاه مرجع چمن پنمن مانتیثASCE و پنمن مانتیث فائو-56 در بازه زمانی یک ساعته در شهرستان فریمان استان خراسان رضوی و مقایسه مجموع 24 ساعته تبخیر- تعرق گیاه مرجع چمن پنمن مانتیثASCE و پنمن مانتیث فائو -56 با مقادیر تخمینی روزانه محاسبه شده از معادله پنمن مانتیث فائو-56 روزانه می باشد. داده های هواشناسی مورد نیاز در یک دوره 278 روزه (اول مهر ماه 1387 تا چهاردهم مرداد ماه 1388) از ایستگاه هواشناسی اینترنتی خودکار نصب شده در یک مزرعه خصوصی واقع در شهرستان فریمان دریافت گردیدند. نتایج نشان داد که در طول روز تبخیر- تعرق ساعتی پنمن مانتیث ASCE بیشتر از تبخیر- تعرق ساعتی پنمن مانتیث فائو 56 می باشد که بدین دلیل است که در طول روز مقاوت سطحی در مدل تبخیر- تعرق ساعتی پنمن مانتیث ASCE کمتر می باشد در حالیکه در طول شب در روش تبخیر- تعرق ساعتی پنمن مانتیث ASCE مقدار مقاومت سطحی بیشتر بوده و در نتیجه تبخیر کمتر از روش تبخیر-تعرق ساعتی پنمن مانتیث فائو 56 می باشد. مقادیر تبخیر- تعرق یک ساعته پنمن مانتیث ASCE در حدود 18 درصد بیشتر از تبخیر- تعرق یک ساعته پنمن مانتیث فائو 56 در این منطقه میباشد و مقادیر تبخیر- تعرق مجموع 24 ساعته پنمن مانتیث فائو در حدود 14 درصد کمتر از تبخیر- تعرق مجموع 24 ساعته پنمن مانتیث ASCE می باشد. اختلاف بین مقادیر محاسبه شده تبخیر- تعرق یک ساعته از دو روش در طول شب و روز وابستگی بسیار بالایی با سرعت باد در روز و شب داشته است. برای تمام طول سال مقادیر تبخیر- تعرق مجموع 24 ساعته پنمن مانتیث فائو 56 نسبت به مقادیر تبخیر- تعرق روزانه پنمن مانتیث فائو 56، در حدود 6/2 درصد بیش برآورد داشته است درحالیکه روش تبخیر- تعرق مجموع 24 ساعته پنمن مانتیث ASCE نسبت به تبخیر- تعرق روزانه پنمن مانتیث فائو 56، در حدود 17 درصد بیش برآورد داشته است. این نتایج تاکید می کند که برای مواردی که نیاز به استفاده از داده های یک ساعته و یا روزانه برای تمام طول می باشد استفاده از داده های تبخیر- تعرق یک ساعته و روزانه روش پنمن مانتیث فائو 56 توصیه می گردد.
واژه های کلیدی: تبخیر-تعرق مرجع، مقاوت سطح، تبخیر- تعرق پنمن مانتیث ASCE ، تبخیر-تعرق پنمن مانتیث فائو-56، مجموع ساعتی، فریمان
مقالات پژوهشی
مجتبی محمودی؛ رسول راهنمایی؛ علی اسحاقی؛ محمدجعفر ملکوتی؛ محبوبه جلالی
چکیده
چکیده
علف کش ها، آلاینده های اصلی منابع آب و خاک اراضی شالیزاری هستند. انتقال علف کش ها به آبهای سطحی و زیر زمینی برای سلامتی انسان و محیط زیست زیان آور است، بنا براین بررسی سرنوشت و واکنش های آنها در اکوسیستم های طبیعی ضروری می باشد. بدین منظور، کینتیک تجزیه علفکش تیوبنکارب در آب و خاک شالیزارهای دو ایستگاه تحقیقات کشاورزی دشت ناز ...
بیشتر
چکیده
علف کش ها، آلاینده های اصلی منابع آب و خاک اراضی شالیزاری هستند. انتقال علف کش ها به آبهای سطحی و زیر زمینی برای سلامتی انسان و محیط زیست زیان آور است، بنا براین بررسی سرنوشت و واکنش های آنها در اکوسیستم های طبیعی ضروری می باشد. بدین منظور، کینتیک تجزیه علفکش تیوبنکارب در آب و خاک شالیزارهای دو ایستگاه تحقیقات کشاورزی دشت ناز و قراخیل مازندران اندازه گیری گردید. همچنین ایزوترم های جذب سطحی و رها سازی آن روی نمونه های خاک این دو ایستگاه تعیین گردید. از آب کرت های آزمایشی (محلول خاک) در یک دوره 60 روزه و از خاک در یک دوره 315 روزه نمونه برداری و غلظت تیوبنکارب در آنها اندازه گیری شد. ایزوترم جذب سطحی تیوبنکارب روی نمونه های خاک در دامنه غلظت تعادلی صفر تا 26 میلی گرم در لیتر اندازه گیری گردید. ایزوترم رهاسازی تیوبنکارب نیز در سه غلظت تعادلی آن تعیین گردید. نتایج آزمایش مزرعه ای نشان داد که غلظت تیوبنکارب در آب شالیزار ها با گذشت زمان بسرعت کاهش می یابد و پس از حدود 30 روز به تعادل نسبی می رسد. داده های آزمایشی با معادله کینتیک مرتبه اول توصیف گردیدند. از آنالیز داده های آزمایشی، نیمه عمر تیوبنکارب در آب شالیزار دشت ناز و قراخیل به ترتیب 7 و 10روز بدست آمد. غلظت تیوبنکارب در خاک در اوایل دوره اندازه گیری در هر دو ایستگاه نسبتاً متغیر بود. این تغییرات با قطع آبیاری کرت ها کاهش یافت. غلظت تیوبنکارب در خاک شالیزارها مشابه با آب آن، با گذشت زمان تدریجاً کاهش یافت و پس از حدود 110 روز غلظت آن نسبتاً ثابت گردید. معادله کینتیک مرتبه اول توصیف صحیحی از کاهش غلظت تیوبنکارب در خاک ها ارائه کرد. نیمه عمر تیوبنکارب در خاک های دشت ناز و قراخیل به ترتیب 94 و 114روز محاسبه گردید. ایزوترم های جذب سطحی تیوبنکارب در هر دو خاک دشت ناز و قراخیل نشان داد که تیوبنکارب بشدت جذب سطحی ذرات خاک می گردد. مقدار رها سازی تیوبنکارب از خاک ها بسیار کم و پسماند شدیدی بین منحنی های جذب سطحی و رها سازی مشاهده شد. محاسبات نشان داد که بدلیل جذب سطحی شدید و ضریب هیدروفوبیکی بالا، تیوبنکارب علف کشی پایدار و غیر متحرک در خاک است.
واژه های کلیدی: آلودگی آب و خاک، تیوبنکارب، تجزیه، ایزوترم جذب و رها سازی
مقالات پژوهشی
راضیه دائم پناه؛ غلامحسین حق نیا؛ امین علیزاده؛ علی رضا کریمی
چکیده
چکیده
در چند دهه گذشته استفاده از روشهای زمینآمار و دورسنجی برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه قابلیت روشهای زمینآمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری و سدیمی خاک سطحی در بخشی از پلایای واقع درجنوب شهرستان مه ولات استان خراسان رضوی میباشد. تعداد 88 نمونه از عمق 10-0 سانتیمتری ...
بیشتر
چکیده
در چند دهه گذشته استفاده از روشهای زمینآمار و دورسنجی برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه قابلیت روشهای زمینآمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری و سدیمی خاک سطحی در بخشی از پلایای واقع درجنوب شهرستان مه ولات استان خراسان رضوی میباشد. تعداد 88 نمونه از عمق 10-0 سانتیمتری خاک سطحی از محل تقاطع خطوط یک شبکه منظم با ابعاد 1000×1000 متری برداشت و EC، pH و SAR نمونه ها اندازه گیری شد. پس از تبدیل داده های غیرنرمال به نرمال، بررسی ناهمسانگردی و تعیین پارامترهای واریوگرام، نقشه های شوری و سدیمی با روش کریجینگ و با دقت های 58 و60 تهیه شد. نتایج نشان داد که روش کریجینگ روی داده های شوری و سدیمی اثر پیرایشی داشته و موجب کاهش انحراف معیار داده ها شده است. برای تهیه نقشه شوری و سدیمی با فن دورسنجی از تصاویرماهواره IRS-P6 هند استفاده شد. پس از انجام عملیات پیش پردازش، تصاویرPCA ، شاخص های شوری SI1، SI2، BI و NDSI تهیه و سپس ارزش روشنایی مربوط به نقاط نمونه برداری استخراج گردید. با بررسی همبستگی بین داده ها و ارزش روشنایی تصاویر، شاخص SI1 که دارای بالاترین ضریب همبستگی بود، گزینش و نقشه شوری خاک سطحی با روش طبقه بندی نظارت شده و دقت 81 درصد تهیه شد. به دلیل نبود همبستگی میان تصاویر با داده های سدیمی و همچنین بین داده های سدیمی با شوری و اسیدیته، امکان استخراج تهیه نقشه سدیمی با این روش ضعیف ارزیابی شد. مقایسه بین این دو روش نشان می دهد که به منظور افزایش دقت در نقشه های بدست آمده از روش کریجینگ باید تعداد نقاط زیادتری برداشت نمود، درصورتی که در روش دورسنجی می توان با تعداد نقاط کمتر، صرفه جویی در وقت و هزینه به نقشه های دقیقتری دست یافت.
واژه های کلیدی: سنجش از دور، زمین آمار، نقشه شوری خاک، شهرستان مه ولات
مقالات پژوهشی
زهرا نقی زاده اصل؛ اسماعیل دردی پور؛ عبدالطیف قلی زاده؛ فرشاد کیانی؛ حجت امامی
چکیده
چکیده
در دهه های اخیر به منظور ارزیابی فسفر قابل استفاده گیاه در خاک روش های متعددی پیشنهاد شده اند، نتایج حاصل از این روش ها در خاک-هایی که در آنها pH، کربنات کلسیم، ماده آلی، اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن و آلومینیوم و سایر خواص متفاوت است قابل تعمیم نیست و این به خصوص در مورد خاک های ایران کاملا صدق می کند. علاوه بر این آگاهی از تغییرات ...
بیشتر
چکیده
در دهه های اخیر به منظور ارزیابی فسفر قابل استفاده گیاه در خاک روش های متعددی پیشنهاد شده اند، نتایج حاصل از این روش ها در خاک-هایی که در آنها pH، کربنات کلسیم، ماده آلی، اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن و آلومینیوم و سایر خواص متفاوت است قابل تعمیم نیست و این به خصوص در مورد خاک های ایران کاملا صدق می کند. علاوه بر این آگاهی از تغییرات شکلهای فسفر برای درک رفتار فسفر در خاکها ضروری است. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین مقدار فسفر استخراج شده به وسیله عصاره گیرهای مختلف با یکدیکر و ویژگی های خاک و همچنین همبستگی فسفر عصارهگیری شده با هر یک از عصاره گیرها با اشکال مختلف فسفر معدنی بود. بنابراین 20 نمونه خاک از عمق 30-0 سانتی متری خاک های استان گلستان جمع آوری شدند. فسفر خاک توسط عصاره گیرهای بی کربنات سدیم 5/0 مولار، بی کربنات آمونیوم- دی تی پی آ، بی کربنات سدیم- دی تی پی آ و کلرید کلسیم 01/0 مولار استخراج و اندازه گیری شد. همچنین اشکال مختلف فسفر معدنی در خاک های مورد مطالعه به روش عصاره گیری متوالی جیانگ و گو اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که توانایی عصاره گیرهای مختلف در استخراج فسفر به ترتیب زیر بود: بی کربنات سدیم < بی کربنات سدیم – دی تی پی آ < بی کربنات آمونیوم – دی تی پی آ < کلرید کلسیم. بین فسفر عصاره گیری شده به وسیله ی عصاره گیرها نیز همبستگی معنی داری وجود داشت و ضریب تبیین بین فسفر عصاره گیری شده با روش های بی کربنات سدیم و بی کربنات سدیم – دی تی پی آ، بی کربنات سدیم و بی کربنات آمونیوم – دی تی پی آ و بی کربنات سدیم – دی تی پی آ و بی کربنات آمونیوم – دی تی پی آ به ترتیب **91/0، **85/0 و **82/0 بود. مقدار فسفر عصاره گیری شده با بی کربنات سدیم، دی تی پی آ – بی کربنات آمونیوم و دی تی پی آ – بی کربنات سدیم با pH، EC، درصد رس و آهک همبستگی منفی و معنی دار ولی با درصد ماده آلی مثبت و معنی دار داشت. همچنین در بین اشکال فسفر تنها دی و اکتا کلسیم فسفات و فسفر پیوندی با اکسیدهای آلومینیوم با فسفر استخراج شده با عصاره گیرهای مورد مطالعه در این تحقیق همبستگی معنی داری داشتند. به طور کلی توزیع اشکال مختلف فسفر در این خاک ها به صورت فسفر پیوندی با آپاتایت > اکسیدهای آلومینیوم > اکتا کلسیم فسفات > اکسیدهای آهن > دی کلسیم فسفات > فسفر محبوس در اکسیدهای آهن بود. با توجه به همبستگی معنی دار فسفر استخراج شده توسط عصاره گیرهای مورد بررسی در این تحقیق با بعضی از اشکال فسفر، به نظر می رسد بعضی از شکل های فسفر می توانند به شکل قابل استفاده گیاه درآیند.
واژه های کلیدی: عصاره گیرهای فسفر، عصاره گیری متوالی، شکل های فسفر معدنی
مقالات پژوهشی
جابر فلاحزاده؛ محمدعلی حاج عباسی
چکیده
چکیده
مواد آلی و اجزاء آن از عوامل مهم تشکیل و پایداری خاکدانههای خاک بوده و نقش بهسزائی در ساختمان آن ایفا مینماید. با این حال، توزیع مواد آلی در خاکدانههای خاک بهویژه در مناطق خشک مرکزی ایران، چندان مشخص نمیباشد. این مطالعه به منظور بررسی توزیع کربن آلی، نیتروژن و کربوهیدراتها در خاکدانههای مختلف (4-2، 2-1، 1-5/0، ...
بیشتر
چکیده
مواد آلی و اجزاء آن از عوامل مهم تشکیل و پایداری خاکدانههای خاک بوده و نقش بهسزائی در ساختمان آن ایفا مینماید. با این حال، توزیع مواد آلی در خاکدانههای خاک بهویژه در مناطق خشک مرکزی ایران، چندان مشخص نمیباشد. این مطالعه به منظور بررسی توزیع کربن آلی، نیتروژن و کربوهیدراتها در خاکدانههای مختلف (4-2، 2-1، 1-5/0، 5/0-25/0، 25/0-05/0 و < 05/0 میلیمتر) اراضی بیابانی و کشاورزی (گندم و یونجه) در دشت ابرکوه (مرکز ایران) انجام شد. نمونههای مرکب خاک (81 نمونه) از عمقهای 10-0، 20-10 و 30-20 سانتیمتری جمعآوری گردید. نتایج نشان داد که زیر کشتبردن اراضی بیابانی باعث افزایش معنیدار مقادیر کربن آلی، نیتروژن کل، کربوهیدراتها و پایداری خاکدانههای خاک در تمام عمقها شده است. بعد از تغییر کاربری اراضی، نسبت خاکدانههای کوچکتر از 05/0 میلیمتر از 43-28 درصد در خاک اراضی بیابانی به 14-6 درصد در خاکهای اراضی کشاورزی تنزل یافته و نسبت خاکدانههای 4-2 و 2-1 میلیمتری در خاک اراضی کشاورزی به صورت معنیدار افزایش پیدا کرده است. مقدار کربن آلی و نیتروژن خاکدانهها نیز در اثر تغییر کاربری اراضی افزایش یافت. الگوی توزیع کربن آلی و نیتروژن نشاندهنده غنیبودن خاکدانههای درشت نسبت به خاکدانههای ریز در خاکهای زیر کشت گندم و یونجه بود. با این وجود، در اغلب خاکهای اراضی بیابانی، خاکدانههای کوچکتر از 05/0 میلیمتر کربن آلی و نیتروژن بیشتری نسبت به سایر خاکدانهها داشتند. خاکدانههای کوچکتر از 05/0 و 2-25/0 میلیمتری، بخش عظیمی از کربن آلی خاک را بهترتیب در خاکهای اراضی بیابانی و کشاورزی به خود اختصاص دادهاند. توزیع کربوهیدراتها در خاکدانهها نشان داد که بر خلاف کربن آلی، در بیشتر خاکهای اراضی کشاورزی، رابطه مشخصی بین اندازه خاکدانه و مقدار کربوهیدراتها وجود نداشت.
واژههای کلیدی: مواد آلی خاک، خاکدانه، تغییر کاربری اراضی، ابرکوه
مقالات پژوهشی
شکراله اصغری
چکیده
چکیده
یکی از روش های ارتقای کیفیت فیزیکی خاک های مناطق خشک و نیمه خشک استفاده از اصلاح کننده های آلی ارزان قیمت مثل لجن فاضلاب است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات لجن بیولوژیکی فاضلاب پتروشیمی تبریز در 4 مقدار (25، 50، 75 و 100 تن در هکتار) بر کربن آلی (OC)، میانگین وزنی قطر (MWD) خاکدانه (روش الک تر)، رس قابل انتشار در آب (WDC)، رطوبت حد سیلان (LL)، ...
بیشتر
چکیده
یکی از روش های ارتقای کیفیت فیزیکی خاک های مناطق خشک و نیمه خشک استفاده از اصلاح کننده های آلی ارزان قیمت مثل لجن فاضلاب است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات لجن بیولوژیکی فاضلاب پتروشیمی تبریز در 4 مقدار (25، 50، 75 و 100 تن در هکتار) بر کربن آلی (OC)، میانگین وزنی قطر (MWD) خاکدانه (روش الک تر)، رس قابل انتشار در آب (WDC)، رطوبت حد سیلان (LL)، رطوبت حد خمیری (PL) و شاخص خمیرایی (PI = LL - PL) در طول زمان بر یک خاک منطقه نیمه خشک، در داخل گلدان های بزرگ (قطر 50 و ارتفاع 25 سانتی متر) انجام گرفت. همچنین خاک بدون لجن به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد و همه تیمارها شامل سه تکرار بودند. انکوباسیون تیمارها در داخل گلخانه در رطوبت 70 تا 80 درصد ظرفیت مزرعه و دمای˚C4 ± 22 به مدت 6 ماه صورت گرفت. همه پارامترها در زمان های 60، 120 و 180 روز اندازه گیری شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل (فاکتور اول 5 سطح مصرفی لجن و فاکتور دوم 3 زمان انکوباسیون) و در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد که کلیه مقادیر مصرفی لجن در مقایسه با شاهد به طور معنی دار (01/0 >P )OC را افزایش و WDC را کاهش دادند. همبستگی منفی (84/0 r =-) بین OC و WDC در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. لجن فقط در مقادیر مصرفی 75 و 100 تن در هکتار باعث افزایش معنی دار (01/0 >P ) رطوبت هایLL و PL نسبت به شاهد گردید. همبستگی مثبت و معنی دار (001/0 >P ، 99/0 r =) بینOC با رطوبت هایLL و PL مشاهده شد. اثر مقادیر مصرفی لجن بر MWD و PI معنی دار نشد. همبستگی منفی و معنی دار (1/0 >P ، 92/0 r =-) بین MWD و WDCدر سه زمان انکوباسیون یافت شد. این تحقیق نشان داد که لجن پتروشیمی به عنوان یک اصلاح کننده آلی ارزان قیمت باعث ارتقای کیفیت فیزیکی خاک منطقه نیمه خشک گردید.
واژه های کلیدی: لجن فاضلاب، خاک منطقه نیمه خشک، کربن آلی، پایداری خاکدانه، حدود پایایی
مقالات پژوهشی
سید حسین ثنایی نژاد؛ سمیرا نوری؛ سیدمجید هاشمی نیا
چکیده
چکیده
برآورد تبخیر و تعرق در مواردی از قبیل برنامه ریزی آبیاری، توازن هیدرولوژیکی، طراحی و مدیریت سیستم های آبیاری و پیش بینی میزان عملکرد محصول ضروری است. بنابراین محققین بسیاری تلاش کرده اند تا مقادیر تبخیر و تعرق را در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی به دست آورند. سنجش از دور از جمله تکنیک های جدیدی است که می تواند بدین منظور استفاده ...
بیشتر
چکیده
برآورد تبخیر و تعرق در مواردی از قبیل برنامه ریزی آبیاری، توازن هیدرولوژیکی، طراحی و مدیریت سیستم های آبیاری و پیش بینی میزان عملکرد محصول ضروری است. بنابراین محققین بسیاری تلاش کرده اند تا مقادیر تبخیر و تعرق را در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی به دست آورند. سنجش از دور از جمله تکنیک های جدیدی است که می تواند بدین منظور استفاده شود. از این رو در این تحقیق سعی شده است تا توزیع مکانی تبخیر و تعرق واقعی روزانه در زیر حوضه آبریز مشهد با استفاده از تصاویر سنجنده مودیس در روزهای 14 خرداد، 10 تیر و 4 مرداد سال 1388 و به کارگیری الگوریتم توازن انرژی سطح خشکی (سبال) با احتساب اثرات توپوگرافی به دست آید. نتایج نشان داد که تصاویر سنجنده مودیس و الگوریتم سبال قادر هستند مقدار تبخیر و تعرق واقعی را در مقیاس روزانه در زیر حوضه آبریز مشهد به خوبی برآورد نمایند. براساس نتایج به دست آمده، نواحی با پوشش گیاهی متراکم و دمای پایین دارای مقادیر بالای تبخیر و تعرق بوده و مناطق دارای دمای بالا و پوشش گیاهی پراکنده و کم از مقدار تبخیر وتعرق کمی برخوردارند.
واژه های کلیدی: تبخیر و تعرق، سبال، سنجش از دور، مودیس
مقالات پژوهشی
علی بهشتی آل آقا؛ فایز رئیسی؛ احمد گلچین
چکیده
چکیده
در این مطالعه تأثیر تغییر کاربری اراضی از مرتع به زراعی بر برخی شاخصهای میکروبیولوژیکی و بیوشیمیایی خاک در دو عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتری در سه منطقه کنگاور، دهنو و سلطانیه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دو عمق خاک و در سه تکرار نمونه های مرکب خاک از هر سه منطقه که کاربری آن ها از مرتع به زراعی تغیـیر کرده است، تهیه و میزان ...
بیشتر
چکیده
در این مطالعه تأثیر تغییر کاربری اراضی از مرتع به زراعی بر برخی شاخصهای میکروبیولوژیکی و بیوشیمیایی خاک در دو عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتری در سه منطقه کنگاور، دهنو و سلطانیه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دو عمق خاک و در سه تکرار نمونه های مرکب خاک از هر سه منطقه که کاربری آن ها از مرتع به زراعی تغیـیر کرده است، تهیه و میزان تنفس میکروبی، تنفس برانگیخته، ضریب متابولیکی، کربن و نیتروژن توده زنده میکروبی و فعالیت آنزیم های اوره آز، فسفاتاز قلیایی، ساکاراز و آریل سولفاتاز تعیین گردید. نتایج نشان داد تغییر کاربری اراضی سبب کاهش تنفس میکروبی در منطقه کنگاور (64-36 درصد)، ده نو (60-45 درصد) و سلطانیه (34 درصد) گردید. تنفس برانگیخته نیز بر اثر تغییر کاربری در مناطق مورد مطالعه بین 13 الی 37 درصد کاهش یافت. همچنین کربن (60-30 درصد) و نیتروژن (56-18 درصد) توده زنده میکروبی و نسبت کربن به نیتروژن توده زنده میکروبی (17-9 درصد) در هر سه منطقه و در هر دو عمق کاهش یافتند. در حالی که شاخصهای ضریب (کسر) متابولیکی (95-36 درصد)، درصد کربن (60-4 درصد) و نیتروژن (76-3 درصد) توده زنده میکروبی و درصد معدنی شدن کربن (43-9 درصد) در هر سه منطقه بر اثر تغییر کاربری افزایش پیدا کردند. بررسی فعالیت آنزیمها نیز نشان داد فعالیت فسفاتاز قلیایی در هر سه منطقه و هر دو عمق بر اثر تغییر کاربری تغییر معنیدار نیافت. در منطقه سلطانیه تنها در عمق 20-0 سانتیمتری فعالیت اوره آز بر اثر تغییر کاربری به طور معنیدار کاهش (18 درصد) پیدا نمود و برای بقیه آنزیمها تغییرات معنیدار نبود. تغییر کاربری در منطقه کنگاور فعالیت اوره آز، ساکاراز و آریل سولفاتاز را به طور معنیدار به ترتیب 20، 33 و 11 درصد کاهش داد، ولی در عمق 40-20 سانتیمتری تأثیر تغییر کاربری بر فعالیت این سه آنزیم معنیدار نشد و در منطقه ده نو فعالیت اوره آز و آریل سولفاتاز در هر دو عمق و ساکاراز تنها در عمق 20-0 سانتیمتری به طور معنیدار بر اثر تبدیل کاربری مرتع به زراعی کاهش یافت. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که عملیات کشاورزی و به ویژه خاکورزی دراز مدت سبب افزایش دسترسی ریزجانداران خاک به اکسیژن شده و در نتیجه فعالیت های میکروبی و از جمله تنفس خاک افزایش می یابد که نهایتاً منجر به تجزیه ذخیره مواد آلی و کاهش کیفیت خاک می گردد.
واژههای کلیدی: فعالیت آنزیمی، کشت و کار، تغییر کاربری، تنفس میکروبی خاک، کیفیت خاک
مقالات پژوهشی
سید حسین صدرقاین؛ جواد باغانی؛ سید ابوالقاسم حقایقی مقدم؛ مهدی اکبری
چکیده
چکیده
جهت تعیین مناسب ترین سیستم آبیاری میکرو در زراعت فلفل با دو هدف صرفه جویی در میزان آب مصرفی و حصول حداکثر عملکرد، این تحقیق با استفاده از آزمایش کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار به مدت دو سال اجرا گردید. سه سیستم آبیاری میکرو شامل آبیاری قطره ای، آبیاری قطره ای با نوارهای آبده تیپ و آبیاری قطره ای ...
بیشتر
چکیده
جهت تعیین مناسب ترین سیستم آبیاری میکرو در زراعت فلفل با دو هدف صرفه جویی در میزان آب مصرفی و حصول حداکثر عملکرد، این تحقیق با استفاده از آزمایش کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار به مدت دو سال اجرا گردید. سه سیستم آبیاری میکرو شامل آبیاری قطره ای، آبیاری قطره ای با نوارهای آبده تیپ و آبیاری قطره ای با لوله های تراوا به عنوان فاکتور اصلی و سه سطح تامین آب 100، 75 و50 درصد تبخیر از تشت تبخیر کلاس A به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج سال اول نشان داد که هیچ یک از صفات مورد بررسی به غیر از عملکرد محصول در سطوح مختلف آبیاری تفاوت معنی داری ندارند (P
مقالات پژوهشی
لاله پرویز؛ مجید خلقی؛ پرویز ایرانژاد؛ شهاب عراقی نژاد؛ خلیل ولیزاده
چکیده
چکیده
مدل های سطح زمین در برآورد توزیع رطوبت و دمای خاک، میزان تبخیر و تعرق، جریان رودخانه بعلت تاکید بر فرآیند های دینامیکی و فیزیکی سطح زمینی، از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. در این تحقیق از مدل سطح زمین VIC جهت برآورد دمای سطح زمین و جریان رودخانه استفاده گردید. در مدل VIC، شبیه سازی رواناب در هر سلول شبکه براساس مکانیسم رواناب مازاد ...
بیشتر
چکیده
مدل های سطح زمین در برآورد توزیع رطوبت و دمای خاک، میزان تبخیر و تعرق، جریان رودخانه بعلت تاکید بر فرآیند های دینامیکی و فیزیکی سطح زمینی، از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. در این تحقیق از مدل سطح زمین VIC جهت برآورد دمای سطح زمین و جریان رودخانه استفاده گردید. در مدل VIC، شبیه سازی رواناب در هر سلول شبکه براساس مکانیسم رواناب مازاد نفوذ و رواناب مازاد اشباع می باشد. همچنین جهت روندیابی جریان درون سلولی و بین سلولی، مدل VIC با مدل روندیابی تلفیق شده است. جهت اجرای مدل VIC، حوضه آبریز سفید رود به 18 سلول با ابعاد 57 کیلومتر براساس نقشه DEM حوضه تقسیم شد. مقایسه جریان مشاهداتی و شبیه سازی در ایستگاه هیدرومتری خروجی حوضه، مبین افزایش ضریب Nash بهنگام استفاده از روش معکوس مجذور فاصله تصحیح شده نسبت به ارتفاع بعنوان روش درون یابی داده های هواشناسی در هر سلول میباشد. آماره های محاسبه شده، حاکی از برآورد دمای سطح زمین با دقت بیشتر در حالت بیلان انرژی مدل VIC نسبت به حالت بیلان آبی است. مدل VIC در مکانیسم شبیه سازی رواناب نسبت به پارامتر شکل ظرفیت نفوذ از حساسیت بیشتری برخوردار است بطوری که پارامتر شکل ظرفیت نفوذ هم بر جریان سطحی و هم بر جریان زیر سطحی تاثیر گذار است ولی تاثیر این پارامتر بر جریان سطحی بیشتر است. جریان زیر سطحی نیز متاثر از پارامترهای Ws و Ds می باشد. مقایسه جریان مشاهداتی و شبیه سازی با پارامترهای واسنجی مدل در برخی از ایستگاه های هیدرومتری حوضه، حاکی از توانایی مدل در شبیه سازی جریان رودخانه است.
واژه های کلیدی: مدل سطح زمین هیدرولوژیکی، مدل VIC، حوضه آبریز سفید رود، پارامتر شکل ظرفیت نفوذ
مقالات پژوهشی
سیدحمیدرضا صادقی؛ ملیحه سادات ظریف معظم؛ خلاق میرنیا
چکیده
چکیده
مدیریّت صحیح یک حوزة آبخیز مشروط بر شناخت عوامل موثّر و بررسی رفتار آن ها در شرایط متفاوت می باشد. اگرچه تاکنون نقش خصوصیّات کلی توپوگرافی بر تولید روان آب و رسوب مورد بررسی قرار گرفته است، لیکن تغییرپذیری مؤلفه های هیدرولوژیکی مذکور در شرایط مختلف و خصوصاً حوزه های آبخیز ایران کم تر مورد توجّه قرار گرفته است. از این رو تحقیق ...
بیشتر
چکیده
مدیریّت صحیح یک حوزة آبخیز مشروط بر شناخت عوامل موثّر و بررسی رفتار آن ها در شرایط متفاوت می باشد. اگرچه تاکنون نقش خصوصیّات کلی توپوگرافی بر تولید روان آب و رسوب مورد بررسی قرار گرفته است، لیکن تغییرپذیری مؤلفه های هیدرولوژیکی مذکور در شرایط مختلف و خصوصاً حوزه های آبخیز ایران کم تر مورد توجّه قرار گرفته است. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش تندی و جهت شیب بر حجم روان آب و رسوب در حوزة آبخیز جنگلی کجور واقع در جنوب شرقی شهرستان نوشهر طراحی شد. آزمایش های مورد نظر با استفاده از یک باران ساز پمپی با شدّت 6/1 میلی متر بر دقیقه و کرتی با ابعاد 30×30 سانتی متر در دو تیمار شیب کم تر و مساوی 25 درصد و بیش تر از 25 درصد و جهت-های شرقی و غربی انجام شد. آزمایش ها به صورت ماهانه و طی مهر 1387 تا اردیبهشت 1388 در سه تکرار و محل های ثابت انجام گردید. بررسی اثر تیمارهای تندی و جهت شیب با استفاده از طرح های فاکتوریل و مربّع لاتین در نرم افزار 17 SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که تنها تندی شیب بر حجم روان آب تأثیر معنی دار (04/0≥P ) داشته است به نحوی که برخلاف تصوّر عموم حجم روان آب روی شیب زیاد، کم تر از شیب کندتر بوده است. هم چنین اثر شیب در برخی از ماه ها و اثر جهت در ماه های دیگر روی رسوب معنی دار (05/0≥P ) بوده است و در حالت کلّی با افزایش شیب، رسوب تولیدی به سبب بافت درشت خاک و محدودیت رسوب قابل دسترس، کم و در دامنة شرقی مقدار آن بیش تر بود.
واژه های کلیدی: ایجاد روان آب، تندی شیب، جهت شیب، آبخیز جنگلی کجور، مقدار رسوب
مقالات پژوهشی
تورج هنر؛ علی ثابت سرورستانی؛ علی اکبر کامگارحقیقی؛ شیده شمس
چکیده
چکیده
هدف از این تحقیق واسنجی مدل گیاهی CropSyst بر روی گیاه کلزا تحت تیمارهای مختلف آبی می باشد. بدین منظور گیاه کلزا (طلایه) در 5 تیمار آزمایشی و 4 تکرار در قالب بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال زراعی 87-86 کشت گردید. در طول فصل کشت، وزن ماده خشک و شاخص سطح برگ به طور مداوم اندازه گیری و سپس مدل با ...
بیشتر
چکیده
هدف از این تحقیق واسنجی مدل گیاهی CropSyst بر روی گیاه کلزا تحت تیمارهای مختلف آبی می باشد. بدین منظور گیاه کلزا (طلایه) در 5 تیمار آزمایشی و 4 تکرار در قالب بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال زراعی 87-86 کشت گردید. در طول فصل کشت، وزن ماده خشک و شاخص سطح برگ به طور مداوم اندازه گیری و سپس مدل با توجه به نتایج حاصله مورد واسنجی قرار گرفت. نتایج خروجی بیانگر تخمین مناسب مدل بود به نحوی که مجذور ضریب همبستگی میان مقادیر اندازه گیری و پیش بینی شده وزن ماده خشک و شاخص سطح برگ در تیمارهای مختلف به ترتیب بیش تر از 99/0 و 95/0 محاسبه گردید. همچنین ضریب همبستگی عملکرد محصول اندازه گیری و پیش بینی شده نیز 96/0 تعیین گردید، که گویای دقت بالای مدل در تخمین پارامترهای گیاهی می باشد. همچنین مدل واسنجی شده با داده های مستقل مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. نتایج حاصله در این مرحله نشان دهنده دقت بالای مدل در شبیه سازی وزن ماده خشک بود به نحوی که مجذور ضریب همبستگی در این حالت بیش از 9/0 محاسبه گردید. همچنین شبیه سازی شده شاخص سطح برگ نیز در کلیه تیمارها نتایج مطلوبی را به همراه داشت، به نحوی که در مجموع می توان نتیجه گرفت که کاربرد مدل Cropsyst در انجام تحقیقات زراعی گیاه کلزا قابل اعتماد می باشد.
واژه های کلیدی: مدل های شبیه سازی، کلزا، شاخص سطح برگ
مقالات پژوهشی
محمد موحدان؛ نادر عباسی؛ مجید کرامتی
چکیده
چکیده
فرسایش خاکها و انتقال رسوبات حمل شده موجب تهدید اراضی کشاورزی و محیط زیست، پر شدن مخازن سدها و کانالهای انتقال آب، زهکشها و ... میشود. از این رو کنترل فرسایش بادی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، از اهمیت ویژهای برخوردار است. گرچه در سالهای اخیر استفاده از مواد پلیمری مصنوعی، به منظور بهبود پایداری ساختمان، افزایش قطر ...
بیشتر
چکیده
فرسایش خاکها و انتقال رسوبات حمل شده موجب تهدید اراضی کشاورزی و محیط زیست، پر شدن مخازن سدها و کانالهای انتقال آب، زهکشها و ... میشود. از این رو کنترل فرسایش بادی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، از اهمیت ویژهای برخوردار است. گرچه در سالهای اخیر استفاده از مواد پلیمری مصنوعی، به منظور بهبود پایداری ساختمان، افزایش قطر خاکدانهها و تثبیت خاک مورد توجه جدی قرار گرفته است اما در انتخاب یک پلیمر به عنوان تثبیت کننده خاک در برابر فرسایش بادی، فاکتورهای مهمی چون نوع پلیمر، کارآیی آن در کنترل فرسایش بادی و آبی، میزان استفاده، دوام در برابر عوامل محیطی و اثرات زیست محیطی آن میبایستی لحاظ گردند. در این تحقیق ابتدا پس از انجام آزمایشات مقدماتی بر روی نمونه های خاک، ماده پلیمری با پایه پلی وینیل استات بر روی سه نوع خاک با بافت متفاوت اعمال شد. سپس اثر این ماده پلیمری در کنترل میزان فرسایش بادی به صورت آزمایشگاهی در تونل باد ساخته شده، مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با نمونههای تیمار شده با آب مقایسه گردید. نتایج حاصل از آزمایشات فرسایش در تونل باد در شرایط باد با سرعت 26 متر بر ثانیه، نشان داد که اختلاف معنیداری بین میزان فرسایش بادی نمونههای خاک تیمار شده با ماده پلیمری و نمونههای تیمار شده با آب وجود داشته و افزودن ماده پلیمری پلی وینیل استات به میزان 25 گرم در متر مربع، نسبت به نمونههای تیمار شده با آب، میزان فرسایش بادی را در نمونههای ماسه بادی به صفر و در خاک با بافت متوسط و سنگین، حداقل 90 درصد کاهش داده است.
واژههای کلیدی: پلی وینیل استات، فرسایش بادی، تونل باد
مقالات پژوهشی
سجاد زرین فر؛ بیژن قهرمان؛ کامران داوری
چکیده
چکیده
هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks) یکی از مهمترین پارامترهای فیزیکی خاک بوده که اندازه گیری مستقیم آن پرهزینه و وقت گیر می باشد. از این رو روش های غیر مستقیم پیش بینی Ks، مانند توابع انتقالی، گسترش یافته اند. مطالعات انجام شده نشان داد که توابع انتقالی متداول در مراجع، در مورد خاک های گراولی منجر به پیش بینی های مناسبی از Ks نمی شوند. از ...
بیشتر
چکیده
هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks) یکی از مهمترین پارامترهای فیزیکی خاک بوده که اندازه گیری مستقیم آن پرهزینه و وقت گیر می باشد. از این رو روش های غیر مستقیم پیش بینی Ks، مانند توابع انتقالی، گسترش یافته اند. مطالعات انجام شده نشان داد که توابع انتقالی متداول در مراجع، در مورد خاک های گراولی منجر به پیش بینی های مناسبی از Ks نمی شوند. از این رو، این پژوهش با هدف ارائه توابع انتقالی جدید صورت گرفت. در این پژوهش برخی ویژگی های فیزیکی مربوط به 49 نمونه خاک گراولی با درصد گراول بین 5/6 تا 40 در محدوده پردیس دانشگاه فردوسی مشهد، شامل Ks، چگالی ظاهری و منحنی توزیع اندازه ذرات اندازه گیری شد. اندازه گیری ها در یک شبکه مربعی منظم با فواصل 4 متر صورت گرفت. برای اندازه گیری Ks از روش چاهک معکوس استفاده شد. جهت تعیین مؤثرترین پارامترها برای پیش بینی Ks، ابتدا ترکیب های مختلفی از متغیرهای مستقل انتخاب گردید. سپس برای هرکدام از ترکیب ها با استفاده از روش رگرسیون بهترین زیرمجموعه از متغیرها جهت رگرسیون مشخص شد. با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات جزئی و استفاده از داده های اندازه گیری شده، برای هر حالت مقدار Ks پیش بینی شد. به منظور ارزیابی اعتبار توابع بدست آمده نیز از روش اعتبارسنجی متقابل استفاده گردید. نتایج نشان داد که مؤثرترین متغیرهای مستقل جهت پیش بینی Ks، مجذور پارامترهای انحراف معیار هندسی، میانگین هندسی و میانه قطر کل ذرات می باشد. شاخص های R2، RMSE، MAE و R2pred در مورد تابعی که از این پارامترها استفاده می کند به ترتیب برابر 40/0، 245/0، 208/0 و 30/0 می باشد.
واژه های کلیدی: توابع انتقالی، هدایت هیدرولیکی اشباع، خاک های گراولی، چاهک معکوس
مقالات پژوهشی
فریده سادات حسینی؛ احمد نظامی؛ مهدی پارسا؛ کمال حاج محمدنیا قالی باف
چکیده
چکیده
آبیاری تکمیلی در اغلب مناطق ایران، جهت تولید مناسب محصولات زراعی ضروری میباشد. لذا به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم عدس (Lens culinaris Medik.)، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت اسپلیت بلوک در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. در این آزمایش، آبیاری ...
بیشتر
چکیده
آبیاری تکمیلی در اغلب مناطق ایران، جهت تولید مناسب محصولات زراعی ضروری میباشد. لذا به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم عدس (Lens culinaris Medik.)، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت اسپلیت بلوک در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. در این آزمایش، آبیاری به عنوان فاکتور اصلی شامل شش سطح (آبیاری در تمام مراحل فنولوژی گیاه، انجام یک بار آبیاری در هر کدام از مراحل شاخهدهی، گلدهی، غلافدهی، پر شدن دانهها و بدون آبیاری طی فصل رشد) و ارقام عدس (رباط، کالپوش و گچساران) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی سبب بهبود معنیدار تعداد غلاف در بوته، وزن 100 دانه، عملکرد اقتصادی و عملکرد بیولوژیک شد. به طوری که تیمار آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی پس از تیمار آبیاری کامل، بالاترین مقدار این صفات (به استثنای وزن 100 دانه) را داشت. وزن 100 دانه در تیمارهای آبیاری در مرحله غلافدهی و پر شدن دانه نسبت به آبیاری در مرحله گلدهی افزایش معنیداری داشت. در تیمار بدون آبیاری، رقم گچساران بیشترین عملکرد را تولید کرد. آبیاری در مرحله گلدهی بیشترین عملکرد را در بین سطوح آبیاری تکمیلی داشت، بهطوریکه این افزایش عملکرد در ارقام رباط، کالپوش و گچساران به ترتیب 60، 60 و 39 درصد نسبت به تیمار بدون آبیاری بود. با توجه به نتایج فوق، انجام یک نوبت آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی در افزایش تعداد غلاف و عملکرد عدس مؤثرتر بوده است.
واژه های کلیدی: آبیاری، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، عدس
مقالات پژوهشی
الهام نبی زاده؛ حبیب اله بیگی هرچگانی
چکیده
چکیده
منحنی رطوبتی خاک یک خصوصیت پایهای برای مطالعهی آب قابل دسترس برای گیاه، پدیدههای نفوذ، زهکشی و حرکت مواد محلول در خاک است. با اینکه مطالعات زیادی در زمینهی منحنی رطوبتی خاکها به ویژه خارج از ایران انجام شده است، تاکنون مطالعهای روی کیفیت برازش مدلهای منحنی رطوبتی در خاکهای استان چهارمحال و بختیاری صورت نگرفته ...
بیشتر
چکیده
منحنی رطوبتی خاک یک خصوصیت پایهای برای مطالعهی آب قابل دسترس برای گیاه، پدیدههای نفوذ، زهکشی و حرکت مواد محلول در خاک است. با اینکه مطالعات زیادی در زمینهی منحنی رطوبتی خاکها به ویژه خارج از ایران انجام شده است، تاکنون مطالعهای روی کیفیت برازش مدلهای منحنی رطوبتی در خاکهای استان چهارمحال و بختیاری صورت نگرفته است. هدف از این مطالعه مقایسهی عملکرد مدلهای مختلف منحنی مشخصهی رطوبتی (ون گنوختن، لیباردی و همکاران، توانی بروس-لاکسمور، کمبل، بروکس-کوری، سایمونز و همکاران و فارل-لارسون) و انتخاب مدلهای مناسب در خاکهای لردگان بود. پنجاه نمونه از خاکهای دشت لردگان جمعآوری و کلاس بافت آنها که شامل لوم شنی، لوم سیلتی، سیلت، لوم، لوم رسی سیلتی و رسی سیلتی بودند، تعیین شدند. مدلهای مختلف منحنی رطوبتی با استفاده از نرم افزار SWRC 3.0 به دادههای رطوبت-مکش حاصله از ستونهای آب آویزان و دستگاه صفحهی فشاری برازش داده شدند. کیفیت برازش مدلهای مورد نظر با محاسبهی R2 و RMSE به دست آمد. همهی مدلها عملکرد خوبی داشتند بهطوریکه مقادیر R2 بین 90/0 تا 00/1 و مقادیر RMSE بین 001/0 تا 036/0 حاصل شد. در همهی نمونهها و همهی کلاسهای بافت خاک، مدل ونگنوختن با حداقل ضریب تعیین (R2) و حداکثر خطای (RMSE) و مدل بروکس-کوری با حداقل ضریب تعیین (R2) و حداکثر خطای (RMSE) بهترین و ضعیفترین عملکرد را داشتند. هرچند R2 مدل بروکس-کوری همیشه بیشتر از 90/0 و RMSE آن کمتر از 036/0 بود. بنابراین استفاده از مدل ونگنوختن برای خاکهای دشت لردگان توصیه میشود.
واژههای کلیدی: منحنی رطوبتی خاک، مدل، ونگنوختن، بروکس-کوری، کیفیت برازش
مقالات پژوهشی
محمد حسین نوری قیداری؛ محسن عبدشریف اصفهانی؛ لیلا ابراهیمی
چکیده
چکیده
توجه به اهمیت چرخههای زیست محیطی سبب اختصاص حقابه برای گونهها و اکوسیستمهای آبی گردیده که به نام جریان زیست محیطی یا جریان درون آبراههای شناخته شده است. در میان روشهای مختلف برآورد جریان زیست محیطی روش بلوکسازی، یکی از ابزارهای بسیار قدرتمند در برآورد این نیاز آبی است. در این مقاله سعی گردیده تا ضمن سادهسازی روش ...
بیشتر
چکیده
توجه به اهمیت چرخههای زیست محیطی سبب اختصاص حقابه برای گونهها و اکوسیستمهای آبی گردیده که به نام جریان زیست محیطی یا جریان درون آبراههای شناخته شده است. در میان روشهای مختلف برآورد جریان زیست محیطی روش بلوکسازی، یکی از ابزارهای بسیار قدرتمند در برآورد این نیاز آبی است. در این مقاله سعی گردیده تا ضمن سادهسازی روش بلوکسازی، با توجه به خصوصیات جریان آب در رودخانه گمبرچای در استان آذربایجان شرقی این روش بومی سازی و اصلاح گردد. نتایج نشان داد در این روش، برخلاف روشهای پیشین بجای در نظر گرفتن یک شاخص ثابت برای جریان زیست محیطی، میتوان سری زمانی ماهانه و روزانه زیست محیطی را تعیین کرد. در روش بکارگرفته شده جریانهای زیست محیطی در کلاسهای مدیریتی مختلف به مقادیر پیشنهادی تنانت نزدیکتر بوده و جریانهای زیست محیطی در کلاسهای مدیریتی A,B,C بالاتر از جریان زیست محیطی روش محیطتر شده میباشند.
واژههای کلیدی: اکوسیستمهای آبی، جریان زیست محیطی، رودخانه گمبرچای، روش بلوکسازی
مقالات پژوهشی
علیرضا کوچکی؛ ویدا مختاری؛ شهربانو طاهرآبادی؛ سلما کلانتری
چکیده
چکیده
به منظور بررسی تاثیر تنش آبی بر روی عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگی های کیفی دو گونه دارویی اسفرزه و پسیلیوم، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آزمایش بصورت اسپلیت پلات و در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. تیمارهای آبیاری (فاکتور اصلی) در چهار سطح 1000، 2000، 3000 و ...
بیشتر
چکیده
به منظور بررسی تاثیر تنش آبی بر روی عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگی های کیفی دو گونه دارویی اسفرزه و پسیلیوم، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آزمایش بصورت اسپلیت پلات و در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. تیمارهای آبیاری (فاکتور اصلی) در چهار سطح 1000، 2000، 3000 و 4000 مترمکعب آب در هکتار، در کرت های اصلی و تیمار فرعی شامل دو گونه اسفرزه ( ovate lantago P) و پسیلیوم (Plantago psyllium) درکرت های فرعی قرار گرفتند. صفات اندازه گیری شده شامل: طول سنبله، تعداد سنبله در هر بوته، تعداد دانه در هرسنبله، وزن هزار دانه، عملکرد کاه و کلش و عملکرد دانه بود. سه شاخص کیفی، مقدار موسیلاژ (درصد) و شاخص تورم (میلی لیتر) و مقدار تورم در هر گرم موسیلاژ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارهای آبیاری بر عملکرد کاه و کلش معنی داری نبود، ولی بر تعداد سنبله در بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در اسفرزه و پسیلیوم تاثیر معنی داری داشت. بیشترین مقادیر تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه در تیمار آبی 4000 مترمکعب در هکتار بدست آمد. عملکرد کاه و کلش و عملکرد دانه در اسفرزه به ترتیب در تیمار آبی 4000 و 3000 متر مکعب در هکتار و در پسیلیوم به ترتیب در تیمار آبی 3000 و 4000 متر مکعب در هکتار بدست آمد. میزان موسیلاژ و شاخص تورم تحت تاثیر تیمارهای آبیاری قرار گرفتند، ولی میزان تورم برای هر گرم موسیلاژ اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین مقادیر موسیلاژ و شاخص تورم در هر دو گونه در تیمار آبی 2000 متر مکعب در هکتار مشاهده شد. همچنین بالاترین میزان تورم در هر گرم موسیلاژ در تیمار آبی 1000 متر مکعب در هکتار بود. بین میزان موسیلاژ و شاخص تورم همبستگی مثبت و بالایی (87/0=r( وجود داشت.
واژه های کلیدی: تنش آبی، عملکرد و اجراء عملکرد، موسیلاژ، اسفرزه، پسیلیوم
مقالات پژوهشی
محمد موسوی بایگی؛ بتول اشرف
چکیده
چکیده
امروزه انرژی خورشیدی به عنوان یکی از مهمترین منابع تأمین انرژی رایگان، پاک و عاری از اثرات مخرب زیست محیطی در موارد بسیاری از جمله تولید برق، گرما و شیرین سازی آب های شور، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، شناسایی نواحی پرتابش ایران به عنوان مناسب ترین مناطق بهره برداری از این انرژی برای کاربردهای مذکور است. به این ...
بیشتر
چکیده
امروزه انرژی خورشیدی به عنوان یکی از مهمترین منابع تأمین انرژی رایگان، پاک و عاری از اثرات مخرب زیست محیطی در موارد بسیاری از جمله تولید برق، گرما و شیرین سازی آب های شور، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، شناسایی نواحی پرتابش ایران به عنوان مناسب ترین مناطق بهره برداری از این انرژی برای کاربردهای مذکور است. به این منظور ابتدا با استفاده از آمار میزان ابرناکی 120 ایستگاه همدیدی کشور، تعداد روزهای با میزان ابرناکی برابر صفر تا دو هشتم، به عنوان روزهای پرتابش در دوره 1387- 1368 شمارش شده و میانگین ماهانه، فصلی و سالانه آن ها محاسبه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS 16، معادلات همبستگی عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریای ایستگاه ها با میانگین فصلی (با R2 برابر 81/0، 82/0 و 84/0 به ترتیب برای بهار، پاییز و زمستان) و سالانه (با R2 برابر 78/0) تعداد روزهای دارای کمترین میزان ابرناکی محاسبه شده و به روش درون یابی Spline، پهنه بندی مناطق پرتابش کشور انجام شد. نتایج نشان داد که در دوره 20 ساله مورد مطالعه، بیش ترین روزهای آفتابی در فروردین ماه متعلق به شهرستان بافت، در اردیبهشت ماه متعلق به شهرستان جاسک، در خرداد ماه مربوط به شهرستان میناب، در تیرماه مربوط به دهلران، در مردادماه مربوط به ماهشهر، در شهریور ماه مربوط به بوشهر، در مهرماه متعلق به کنارک، در آبان و آذرماه متعلق به چابهار، در دی و بهمن ماه متعلق به سراوان و در اسفندماه مربوط به چابهار می باشد. در مقیاس فصلی نیز شهرستان های کهنوج، آقاجاری و چابهار به ترتیب در بهار، تابستان و پاییز و زمستان، پرتابش ترین مناطق کشور در این دوره آماری بوده اند. همچنین مشاهده شد که 89 ایستگاه از 120 ایستگاه مورد مطالعه در طی سال های 1368 تا 1387، در بیش از 200 روز از 365 روز سال (بیش از 55 درصد روزهای سال)، دارای آسمان صاف و آفتابی بوده اند و در نتیجه اغلب مناطق ایران از استعداد و قابلیت بالایی برای استفاده از انرژی تجدیدپذیر خورشیدی، برخوردارند.
واژه های کلیدی: ابرناکی، تابش خورشیدی، پهنه بندی، روش درون یابی Spline ، ایستگاه همدیدی
مقالات پژوهشی
رضا بدیع زادگان؛ کاظم اسماعیلی؛ محمود فغفور مغربی؛ مجتبی صانعی
چکیده
چکیده
یکی از مهمترین پدیدههای هیدرولیکی در جریان های متغیر سریع، پرش هیدرولیکی میباشد که در فاصله کوتاهی جریان از حالت فوق بحرانی به زیر بحرانی تغییر مینماید. اکثر پژوهشگران در تحقیقات خود سعی بر این دارند با تغییر ساختگاه تشکیل پرش، شرایط را برای بیشترین میزان اتلاف انرژی فراهم آورند. این امر موجب کاهش نسبت عمقهای مزدوج y2/y1 ...
بیشتر
چکیده
یکی از مهمترین پدیدههای هیدرولیکی در جریان های متغیر سریع، پرش هیدرولیکی میباشد که در فاصله کوتاهی جریان از حالت فوق بحرانی به زیر بحرانی تغییر مینماید. اکثر پژوهشگران در تحقیقات خود سعی بر این دارند با تغییر ساختگاه تشکیل پرش، شرایط را برای بیشترین میزان اتلاف انرژی فراهم آورند. این امر موجب کاهش نسبت عمقهای مزدوج y2/y1 و طول پرش نسبت به پرش کلاسیک یا نوع A میشود. هدف از این پژوهش مطالعه پرش هیدرولیکی در حوضچه های آرامش با بستر سینوسی میباشد. در این پژوهش عمق موج t به طول موج s که با مقدار بدون بعد شیب موج t/sنشان داده میشود در محدوده 167/0 تا 75/0 و تغییرات عدد فرود اولیه بین6/4 تا 26/12 میباشد. نتایج نشان میدهد با به کارگیری بستر موجدار سینوسی در حوضچه آرامش، میتوان شاهد کاهش، نسبت اعماق ثانویه به اولیه تقریباً به میزان 20 درصد در بیشترین مقدار خود در حدود عدد فرود 12 و کاهش طول پرش هیدرولیکی به میزان 35 درصد نسبت به پرش کلاسیک در این نوع از حوضچه ها بود.
واژه های کلیدی : پرش هیدرولیکی، بستر های موجدار سینوسی، شیب موج
مقالات پژوهشی
اکرم فرزانه؛ سید حسین نعمتی؛ نوید وحدتی
چکیده
چکیده
امروزه در تولید محصولات کشاورزی به منظور کنترل برخی پارامترهای هواشناختی خصوصا (دما و نور)، از گلخانه ها در سطح وسیعی استفاده می شود. تولید سبزی، بخصوص در گلخانه های سنتی، بخش زیادی از تولیدات را شامل می شود و معمولاً تولید در این گلخانه ها از کمیت و کیفیت پایین تری نسبت به گلخانه های مدرن برخوردار است. این تحقیق با هدف اثر پارامترهای ...
بیشتر
چکیده
امروزه در تولید محصولات کشاورزی به منظور کنترل برخی پارامترهای هواشناختی خصوصا (دما و نور)، از گلخانه ها در سطح وسیعی استفاده می شود. تولید سبزی، بخصوص در گلخانه های سنتی، بخش زیادی از تولیدات را شامل می شود و معمولاً تولید در این گلخانه ها از کمیت و کیفیت پایین تری نسبت به گلخانه های مدرن برخوردار است. این تحقیق با هدف اثر پارامترهای هواشناختی دو نوع گلخانه مدرن (دمای: c°93/21، شدت نور: fc5916 و رطوبت: 31 درصد) و سنتی (دمای: c°72/32، شدت نور: fc4650 و رطوبت: 45 درصد) در پرورش گوجه فرنگی انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با 3 تکرار و شامل چهار رقم گوجه فرنگی در دو نوع گلخانه (مدرن و سنتی) دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. نتایج نشان داد که اسیدیته قابل تیتراسیون میوه و pH تحت تأثیر دو عامل رقم و شرایط محیطی (گلخانه) قرار گرفت و تفاوت معنی داری را ایجاد نمود. اثر شرایط محیطی گلخانه بر میزان ویتامین ث در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. بیشترین تعداد خوشه گل، ساقه فرعی و میوه به ترتیب 7/59، 1/14 و 8/27 عدد بطور معنی داری در شرایط محیطی گلخانه مدرن تولید شد. عملکرد در گلخانه مدرن (4/2 کیلوگرم) بیشتر از سنتی (5/1 کیلوگرم) بود و حدود 38 درصد افزایش داشت، افزایش تعداد گل بارور شده و تعداد میوه در گلخانه مدرن موجب افزایش عملکرد میوه در گلخانه مدرن گردید. همچنین رقم، شرایط محیطی گلخانه و اثرات متقابل آنها تفاوت معنی داری در وزن هزار دانه بذر داشت و بذور تولیدی در گلخانه مدرن (53/3 گرم) درشت تر از گلخانه سنتی (20/3 گرم) بود. میزان کلروفیل برگ که ارتباط مستقیمی با فتوسنتز و عملکرد دارد، در گلخانه مدرن بیشتر از گلخانه سنتی بود.
واژه های کلیدی: گلخانه سنتی، گلخانه مدرن، عملکرد، صفات کمی و کیفی