مقالات پژوهشی
هواشناسی کشاورزی
سعید شیوخی سوغانلو؛ محمد موسوی بایگی؛ بنیامین ترابی؛ محمود رائینی
چکیده
ارزیابی کارآیی مدل SSM، در شبیهسازی رشد و نمو گندم آبی رقم مهرگان تحت شرایط تنش آبی، با انجام آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (CRBD) در 3 تکرار با پنج تیمار آزمایشی شامل؛ ]شرایط بدون تنش (NS)، تنش در مرحله آبستنی (WSB)، تنش در مرحله گلدهی (WSF)، تنش در مرحله شیری شدن (WSM) و تنش در مرحله خمیری شدن دانه (WSD)[، در ورامین صورت گرفت. شبیهسازی ...
بیشتر
ارزیابی کارآیی مدل SSM، در شبیهسازی رشد و نمو گندم آبی رقم مهرگان تحت شرایط تنش آبی، با انجام آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (CRBD) در 3 تکرار با پنج تیمار آزمایشی شامل؛ ]شرایط بدون تنش (NS)، تنش در مرحله آبستنی (WSB)، تنش در مرحله گلدهی (WSF)، تنش در مرحله شیری شدن (WSM) و تنش در مرحله خمیری شدن دانه (WSD)[، در ورامین صورت گرفت. شبیهسازی رشد و نمو با بهرهگیری از مدل گیاهی SSM-Wheat انجام شد. بر پایه یافتهها، میان مقادیر مشاهده شده و شبیهسازی شده وقوع مراحل فنولوژیکی گندم در شرایط بروز تنش تفاوت چندان زیادی مشاهده نشد. بهاختصار، مقادیر مشاهده شده روز تا پایان پر شدن دانه در شرایط بدون تنش، تنش در مراحل آبستنی، گلدهی، شیری شدن و خمیری شدن دانه بهترتیب 222، 219، 219، 221، 221 روز، مشاهده شد که با مقادیر شبیهسازی شده آنها بهترتیب 224، 221، 220، 221، اختلاف بسیار کمی داشت. همچنین تفاوت اندک در مقادیر مشاهده شده عملکرد دانه بهترتیب (6/5783، 5423، 5160، 5006 و 5100 کیلو گرم در هکتار) و مقادیر شبیهسازی شده آنها بهترتیب (4/5630، 5220، 4920، 4680 و 4880 کیلو گرم در هکتار)، نشان از کارایی مطلوب مدل SSM در درک بروز تنش آبی داشت.
مقالات پژوهشی
علوم آب
محمد بابایی؛ محمدتقی ستاری
چکیده
توسعه مخازن به برآورده شدن نیازهای غذایی و انرژی با تامین آب برای کشاورزی و نیروگاههای آبی، کمک میکند. مدیریت کارآمد مخزن چندمنظوره مستلزم اطلاع دقیق از تغییرات ذخیره مخزن و سایر مولفههای تاثیرگذار در بیلان مخزن در طول دوره بهرهبرداری است. شبیهسازی مخازن چندمنظوره فرآیندی پویا در راستای ارزیابی مستمر رفتار و عملکرد مخزن ...
بیشتر
توسعه مخازن به برآورده شدن نیازهای غذایی و انرژی با تامین آب برای کشاورزی و نیروگاههای آبی، کمک میکند. مدیریت کارآمد مخزن چندمنظوره مستلزم اطلاع دقیق از تغییرات ذخیره مخزن و سایر مولفههای تاثیرگذار در بیلان مخزن در طول دوره بهرهبرداری است. شبیهسازی مخازن چندمنظوره فرآیندی پویا در راستای ارزیابی مستمر رفتار و عملکرد مخزن در شرایط مختلف پرآبی و کم آبی از یک سو و سیاستهای بهربرداری از سوی دیگر است. در این مطالعه سیاست بهرهبرداری از مخزن چندمنظوره سد لتیان در شرایط واقعی با استفاده از مدل HEC-ResSim شبیهسازی و ارزیابی گردید. شبیهسازی با توجه به دبی ورودی رودخانه از سال 1968 تا 2018، نیازهای آبی پاییندست، ظرفیت تولید انرژی توربینها، ویژگیهای فیزیکی و بدنه مخزن انجام گردید. مطابق نتایج به دست آمده از شبیهسازی، متوسط ذخیره مخزن سد لتیان برای کل دوره معادل 41 میلیون متر مکعب برآورد گردید که افت محسوس 49 درصدی را نسبت به تراز نرمال 83 میلیونمتر مکعبی مخزن نشان میدهد. براساس دادههای تاریخی متوسط جریان ورودی به مخزن سد لتیان معادل 7/5 متر مکعب برثانیه میباشد و متوسط رهاسازی برای کل دوره شبیهسازی معادل 4/5 متر مکعب برثانیه برآورد شد. این درحالی است که متوسط نیاز پایین دست سد لتیان برای کل دوره 1/12 متر مکعب بر ثانیه میباشد. براین اساس مخزن سد در اکثر مواقع بخصوص در اواخر دوره شبیهسازی قادر به تأمین نیازهای پاییندست نمیباشد. همچنین متوسط سالانه تولید انرژی برق- آبی نیروگاه سد لتیان (کلان) معادل 68000 مگاواتساعت برآورد گردید که با توجه به سیاست بهرهبرداری از سد لتیان در اکثر سالها نیروگاه کلان قادر به تامین برق مورد نیاز محدوده مطالعاتی میباشد. در مطالعه حاضر بهمنظور مدیریت نتیجهمحور در راستای حل مشکل کمبود مخزن، از اعمال دو سناریو صرفهجویی در مصرف آب بهترتیب به میزان 20 و 30 درصد استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده متوسط ذخیره مخزن سد لتیان برای کل دوره در سناریو اول و دوم به ترتیب معادل 49 و 63 میلیون متر مکعب برآورد گردید. همچنین مخزن سد لتیان طبق این دو سناریو قادر خواهد بود که به ترتیب سالانه معادل 66000 و 63000 مگاواتساعت تولید انرژی برق- آبی داشته باشد. طبق نتایج با اعمال سناریوهای صرفهجویی در مصارف خانگی تهران، علاوه بر اینکه به جهت تامین انرژی در حد قابل قبول، نیازی به رهاسازی بیشتر آب به نیروگاه کلان، به منظور تولید انرژی لازم نخواهد بود. همچنین کمبود آب در سد لتیان به میزان مناسبی بهخصوص در سناریو دوم رفع میگردد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
علی رضا واعظی؛ رعنا بیگدلی
چکیده
ضربه قطرات باران یکی از عوامل مؤثر بر تخریب ساختمان خاک و فرسایش آبی است. اطلاعات کافی در مورد نقش این عامل در تولید رواناب و هدررفت خاک از شیارها بهویژه در خاکهای مناطق نیمهخشک موجود نیست. این پژوهش با هدف بررسی اثر ضربه قطرات باران بر تولید رواناب و هدررفت خاک از شیارها تحت شدتهای مختلف باران در برخی خاکهای منطقه نیمهخشک ...
بیشتر
ضربه قطرات باران یکی از عوامل مؤثر بر تخریب ساختمان خاک و فرسایش آبی است. اطلاعات کافی در مورد نقش این عامل در تولید رواناب و هدررفت خاک از شیارها بهویژه در خاکهای مناطق نیمهخشک موجود نیست. این پژوهش با هدف بررسی اثر ضربه قطرات باران بر تولید رواناب و هدررفت خاک از شیارها تحت شدتهای مختلف باران در برخی خاکهای منطقه نیمهخشک در استان زنجان انجام شد. برای این منظور آزمایش در دو خاک با بافت مختلف ( لومرسی و لومشنی) تحت چهار شدت بارندگی ( 30، 50، 72 و 83 میلیمتر بر ساعت) در دو حالت بارندگی (تحت ضربه قطرات و حذف اثر ضربه قطرات باران) در فلوم فرسایشی تحت شیب 10 درصد انجام گرفت. نتایج نشان داد که تولید رواناب تحت تأثیر ضربه قطرات باران در خاک لومرسی و لومشنی بهترتیب 44 و 36 درصد افزایش یافت (01/0>p) و هدررفت خاک نیز در این دو خاک بهترتیب 52 و 62 درصد بیشتر از حالت بدون ضربه قطرات بود (01/0>p). تولید رواناب و هدررفت خاک بین دو حالت باران به شدت باران وابسته بود؛ بهطوریکه با افزایش شدت باران، نقش ضربه قطرات به ویژه در خاک لومشنی تغییرات زیادی یافت. با افزایش شدت باران هدررفت خاک نسبت به تولید رواناب دچار کاهش بیشتری شد که این موضوع نشاندهنده مقاومت اندک خاکدانهها به اثر ضربه قطرات باران در شدتهای بارندگی بالا است. با توجه به ساختمان ناپایدار خاکهای مناطق نیمهخشک، حفظ پوشش سطحی برای جلوگیری از تأثیر ضربه قطرات باران بر تولید رواناب و هدررفت خاک ضروری است.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
مهرانگیز سادات ساداتی؛ علی بهشتی آل آقا؛ فردین حامدی
چکیده
تغییر کاربری اراضی، تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک میگذارد. در این پژوهش تأثیر رهاسازی اراضی کشاورزی که به مدت حداقل 10 سال رهاشدهاند بر شاخصهای pH، EC، وزن مخصوص ظاهری، پایداری خاکدانهها، میزان فسفر، نیتروژن و کربن آلی خاک، معدنی شدن کربن آلی، کسر متابولیکی و کربن زیستتوده میکروبی در دو عمق صفر تا ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی، تأثیر زیادی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک میگذارد. در این پژوهش تأثیر رهاسازی اراضی کشاورزی که به مدت حداقل 10 سال رهاشدهاند بر شاخصهای pH، EC، وزن مخصوص ظاهری، پایداری خاکدانهها، میزان فسفر، نیتروژن و کربن آلی خاک، معدنی شدن کربن آلی، کسر متابولیکی و کربن زیستتوده میکروبی در دو عمق صفر تا 20 و 20 تا 40 سانتیمتری در 3 منطقه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رهاسازی اراضی کشاورزی پایداری خاکدانهها را بهطور معنیدار افزایش و میزان رس قابل انتشار را کاهش داد. جرم مخصوص ظاهری نیز در اثر رهاسازی اراضی کشاورزی در کلیه مناطق بهجز در منطقه قلعه کهنه کاهش یافت. نتایج تجزیهوتحلیل ویژگیهای شیمیایی خاک حاکی از کاهش pH خاک در کلیه مناطق و اعماق بهجز در منطقه قلعه کهنه بود. نتایج بیولوژیکی نیز نشان داد که رهاسازی اراضی کشاورزی سبب تغیر ویژگیهای بیولوژیکی شد. رهاسازی اراضی کشاورزی در هر سه منطقه منجر به افزایش کربن زیستتوده میکروبی و تنفس میکروبی خاک شد. بالا بودن تنفس میکروبی در اراضی رهاشده به احتمال زیاد به کربن آلی بیشتر در این خاکها مرتبط است. هدر رفت ماده آلی خاک بر اثر کشت و کار و مدیریت نامناسب خاک اغلب عامل اصلی کاهش تنفس خاک در اراضی کشاورزی نسبت به اراضی رها شده است. بهطور خلاصه، تغییر کاربری اراضی از کشاورزی به رهاشده باعث بهبود شاخصهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی کیفیت خاک، بهویژه لایه سطحی خاک گردید که نهایتاً بهبود کیفیت خاک را در تمامی مناطق مورد مطالعه در پی داشته است. از اینرو، میتوان چنین نتیجه گرفت که رهاسازی اراضی کشاورزی با افزایش ورود کربن به خاک، بهبود خاکدانهها و بهبود فعالیت میکروبی خاک باعث افزایش سلامت خاک گردیده است.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
مهدی جعفریان؛ علی گلکاریان؛ حجت امامی
چکیده
ماده مادری و توپوگرافی از ویژگیهای مهم وتاثیرگذار بر کیفیت خاک در هر منطقه میباشند. خاکهای حاصل از جنس سنگهای مختلف دارای خصوصیات مختلفی هستند که این تفاوتها در کیفیت خاک و فرسایشپذیری آن تأثیر مستقیم دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین درصد شیب و جنس سنگ با برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از قبیل درصد ماده آلی، ...
بیشتر
ماده مادری و توپوگرافی از ویژگیهای مهم وتاثیرگذار بر کیفیت خاک در هر منطقه میباشند. خاکهای حاصل از جنس سنگهای مختلف دارای خصوصیات مختلفی هستند که این تفاوتها در کیفیت خاک و فرسایشپذیری آن تأثیر مستقیم دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین درصد شیب و جنس سنگ با برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از قبیل درصد ماده آلی، درصد کربنات کلسیم، بافت خاک، مقاومت فروروی خاک، چسبندگی خاک، هدایت اشباع، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، تعداد موثر قطره و سله سطحی در هفت جنس سنگ (گرانیت، آهک پالئوژن، آهک ژوراسیک، افیولیت، شیل، مارن و ماسه سنگ) در استان خراسان رضوی میباشد. نمونههای خاک از عمق 20-0 سانتیمتری و از سه کلاس شیب کمتر از 10 درصد، 25-10 درصد و بیشتر از 25 درصد با سه تکرار در هر شیب برداشت شد. نتایج نشان داد تمام متغیرهای مورد بررسی در جنس سنگهای مختلف دارای تفاوت معنیداری میباشند (001/0p<). تنها متغیر سله سطحی در شیبهای مختلف دارای تفاوت معنیداری نمیباشد (05/0p<،142/0=sig). متغیرهای درصد کربنات کلسیم و هدایت اشباع در شیبهای مختلف دارای تفاوت معنیداری میباشند (05/0p<،009/0=sig، 030/0=sig). سایر خصوصیات خاک نیز شامل درصد ماده آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، تعداد موثر قطره، مقاومت نفوذ خاک و چسبندگی خاک در شیبهای مختلف دارای تفاوت معنیداری در سطح یک درصد هستند (001/0p<). با توجه به اینکه کلاس بافت خاک در شیبهای مختلف دارای تفاوت معنیداری نبود ولی درصد رس، سیلت و شن در طول شیب تغییرات زیادی داشت بهطوری که با افزایش شیب درصد ذرات درشتتر افزایش یافته و از درصد ذرات ریز کاسته میشود. بیشترین و کمترین مقدار پارامترهای درصد مادهآلی، چسبندگی خاک و مقاومت نفوذ خاک به ترتیب در جنس سنگ گرانیت و شیل مشاهده شد. بیشترین درصد کربنات کلسیم در جنس سنگ آهک چناران (41/40 درصد) و کمترین مقدار آن در جنس سنگ گرانیت (72/14درصد) مشاهده شد. میانگین وزنی قطر خاکدانهها در جنس سنگ افیولیت دارای بیشترین مقدار (005/1میلیمتر) و در جنس سنگ مارن دارای کمترین مقدار (403/0 میلیمتر) بود. میانگین وزنی قطر خاکدانهها در شیب 25-10 درصد به طور معنیداری بیشتر از دو شیب دیگر بود. پارامتر تعداد موثر قطره در جنس سنگ گرانیت دارای بیشترین مقدار و در در جنس سنگ مارن دارای کمترین مقدار میباشد. مقدار بیشینه متغیر هدایت اشباع در جنس سنگ مارن و کمینه آن در جنس سنگ آهک چناران مشاهده شد. بهطور کلی با توجه به تغییرات قابل ملاحظه ویژگیهای خاک در طول شیب دامنه و جنس سنگهای مختلف انتظار میرود هدررفت خاک نیز دارای تفاوت مشخصی باشد و راهکارهای مقابله با آن باید اتخاذ شود.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
سودابه نیکخوثانی گل تپه؛ سیروس صادقی؛ مجتبی نورآئین؛ سید سیامک زواره
چکیده
ترکیبات آهن به شکل نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی و یا مغناطیسی، به علت داشتن توانایی حذف یا کاهش اثر آلایندههای متعدد آلی و معدنی از جمله اصلاح کنندههایی هستند که برای کاهش آلودگی محیط زیست بهویژه در محیطهای آبی به کار میروند. مطالعات کمی در مورد استفاده از نانو ذرات آهن مغناطیسی در اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین صورت گرفته ...
بیشتر
ترکیبات آهن به شکل نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی و یا مغناطیسی، به علت داشتن توانایی حذف یا کاهش اثر آلایندههای متعدد آلی و معدنی از جمله اصلاح کنندههایی هستند که برای کاهش آلودگی محیط زیست بهویژه در محیطهای آبی به کار میروند. مطالعات کمی در مورد استفاده از نانو ذرات آهن مغناطیسی در اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین صورت گرفته است، لذا این پژوهش با هدف بررسی کارآیی نانو ذرات آهن مغناطیسی در تثبیت کادمیوم خاک انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه سطح کادمیوم صفر، 6 و 12 میلیگرم بر کیلوگرم خاک و نانو ذرات آهن مغناطیسی در سه سطح صفر، 1 و 2 درصد در زمان چهار هفته با 3 تکرار به انجام رسید. به منظور آلوده سازی خاک مورد نظر از نمک سولفات کادمیوم استفاده گردید و بعد از سپری شدن یک ماه، نانو ذرات آهن مغناطیسی در سه سطح مختلف به هر کدام از ترکیبات تیماری آلوده شده با کادمیوم اضافه و در زمان چهار هفته به صورت جداگانه مقدار کادمیوم استخراجی از فازهای مختلف خاک (تبادلی، کربناتی، اکسیدی، آلی و باقیمانده) به ترتیب اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که کاربرد نانو ذرات آهن مغناطیسی موجب کاهش معنادار کادمیوم در بخش تبادلی و افزایش معنادار کادمیوم در بخشهای آلی، اکسیدی، کربناتی و باقیمانده گردید. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که افزودن نانو ذرات آهن مغناطیسی به خاک منجر به کاهش فراهمی عنصر کادمیوم در خاکهای آلوده شده و براساس نتایج حاصل، کاهش دسترسی گیاه به عنصر کادمیوم پیشبینی میگردد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
سیدحمیدرضا صادقی؛ مهین کله هوئی؛ علی نوری؛ نسترن نادریمرنگلو؛ معصومه هواسی؛ آراسته پایفشرده؛ مهدی خیرپرست؛ سحر مصطفایییونجالی؛ زینب پیروزنیا؛ معصومه حمزهبیبالانی
چکیده
فرسایش خاک یکی از تهدیدهای مهم برای حفاظت از منابع آبوخاک به شمار میرود. حال آنکه تاکنون مؤلفههای مختلف آن ازجمله تغییرات مکانی موردتوجه لازم قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین خطر فرسایش بالقوه و بالفعل حوزه آبخیز بریموند استان کرمانشاه با استفاده از مدل CORINE و در سامانه اطلاعات جغرافیایی بوده است. اطلاعات موردنیاز ...
بیشتر
فرسایش خاک یکی از تهدیدهای مهم برای حفاظت از منابع آبوخاک به شمار میرود. حال آنکه تاکنون مؤلفههای مختلف آن ازجمله تغییرات مکانی موردتوجه لازم قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین خطر فرسایش بالقوه و بالفعل حوزه آبخیز بریموند استان کرمانشاه با استفاده از مدل CORINE و در سامانه اطلاعات جغرافیایی بوده است. اطلاعات موردنیاز مربوط به عوامل اصلی فرسایش خاک شامل فرسایشپذیری و فرسایندگی خاک ازجمله شیب، پوشش گیاهی، عمق، بافت، درصد سنگریزه تهیه و در محیط ArcGIS تلفیق و طبقهبندی شد. درنهایت نقشه پتانسیل فرسایشپذیری خاک به ترتیب از تلفیق نقشههای فرسایشپذیری، فرسایندگی و شیب تهیه شد. سپس نقشه فرسایش واقعی خاک از تلفیق نقشه پتانسیل فرسایشپذیری خاک و پوشش گیاهی به دست آمد. مطابق نتایج مربوط به پراکنش پوشش گیاهی مختلف در منطقه، مجموع کاربری دیم و بایر با مساحت 48/65 درصد بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است. علاوه بر آن، پوششهای مرتع و جنگل نیز با گستره سطحی 65/29 و 87/4 درصد، به ترتیب دومین و سومین مساحت از پوشش گیاهی در منطقه را داشتند. مطابق نقشه پتانسیل فرسایشپذیری خاک مشخص شد که به ترتیب حدود 57/65، 62/23 و 81/10 درصد از وسعت منطقه در محدوده پتانسیل فرسایش متوسط، کم و زیاد قرارگرفته است. همچنین فرسایش واقعی خاک به ترتیب 83/53، 53/15، 64/30 درصد در محدوده کم، متوسط و زیاد قرار دارد. بر همین اساس و در راستای مهار فرسایش و جلوگیری از اثرات منفی و توسعه آن در حوزه آبخیز بریموند، استفاده از اراضی متناسب با توانایی و استعداد آنها، حفظ وضعیت پوشش فعلی و انجام طرحهای مدیریتی باهدف احیا پوشش گیاهی پیشنهاد میشود.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
نسیم صحرایی؛ احمد لندی؛ سعید حجتی؛ ادواردو پاسولی
چکیده
فلزات با پتانسیل آلایندگی از مهمترین آلایندههای محیطی هستند که در تمام جوامع صنعتی یافت میشوند از اینرو ارزیابی وضعیت آلودگی خاک برای توسعه پایدار کشاورزی و احیا خاکهای آلوده به فلزات با پتانسیل آلایندگی امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف کمی سازی آلودگی فلزات سرب، نیکل، کروم و روی برای ارزیابی زیستمحیطی خاک با استفاده ...
بیشتر
فلزات با پتانسیل آلایندگی از مهمترین آلایندههای محیطی هستند که در تمام جوامع صنعتی یافت میشوند از اینرو ارزیابی وضعیت آلودگی خاک برای توسعه پایدار کشاورزی و احیا خاکهای آلوده به فلزات با پتانسیل آلایندگی امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف کمی سازی آلودگی فلزات سرب، نیکل، کروم و روی برای ارزیابی زیستمحیطی خاک با استفاده از شاخصهای آلودگی و یک رویکرد انعطافپذیر، بر اساس تحلیل چند متغیره در بخشی از اراضی مرکزی استان خوزستان انجام شد. بهمنظور برآورد میزان آلودگی خاک، 200 نمونه از خاک سطحی (عمق صفر تا 10 سانتیمتری) تهیه گردید. پس از نمونهبرداری و آمادهسازی خاکها، غلظت عناصر (روی، نیکل، سرب و کروم) با روش تیزآب سلطانی و دستگاه OES ICP- اندازهگیری و با استفاده از شاخصهای زیستمحیطی و تحلیلهای مختلف آماری، میزان آلودگی در منطقه ارزیابی شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه روی، نیکل، کروم و سرب به ترتیب 26/60، 96/50، 38/50 و 67/12 میلیگرم بر کیلوگرم بود. مطابق نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون تمامی فلزات بهجز کروم از همبستگی بالایی با یکدیگر برخوردار بودند، که نشان دهنده منابع مشابه برای این فلزات در منطقه میباشد. بهعلاوه بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل آماری چند متغیره هر دو عامل انسانزاد و زمینزاد، منشأ فلزات مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه تشخیص داده شد. همچنین نتایج ارزیابی فاکتور آلودگی و شاخص زمین انباشتگی نشان داد که فلزات روی، نیکل، کروم و سرب بهصورت منفرد، آلودگی در خاک سطحی منطقه ندارند و شاخص غنیشدگی نیز سطح آلودگی متوسط را در منطقه نشان میدهد، این در حالی است که نتایج به دست آمده از شاخصهای آلودگی اصلاح شده و جامع آلودگی نمرو بیانگر شدت بالای آلودگی تجمیعی این فلزات در منطقه میباشد.
مقالات پژوهشی
هواشناسی کشاورزی
نسترن ترابی نژاد؛ آذر زرین؛ عباسعلی داداشی رودباری
چکیده
خشکسالی یک مخاطره طبیعی پرهزینه با پیامدهای گسترده بر کشاورزی، اکوسیستم و منابع آب است. هدف از این پژوهش بررسی مشخصههای خشکسالی و انواع آن در ایران طی چهار دهه گذشته است. برای این منظور از دادههای 49 ایستگاه هواشناسی همدید طی دوره آماری 2020-1981 استفاده شده است. خشکسالی با شاخص بارش تبخیر-تعرق استاندارد شده (SPEI) در چهار مقیاس 3، 6، 12 ...
بیشتر
خشکسالی یک مخاطره طبیعی پرهزینه با پیامدهای گسترده بر کشاورزی، اکوسیستم و منابع آب است. هدف از این پژوهش بررسی مشخصههای خشکسالی و انواع آن در ایران طی چهار دهه گذشته است. برای این منظور از دادههای 49 ایستگاه هواشناسی همدید طی دوره آماری 2020-1981 استفاده شده است. خشکسالی با شاخص بارش تبخیر-تعرق استاندارد شده (SPEI) در چهار مقیاس 3، 6، 12 و 24 ماهه مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با استفاده از تئوری Run مشخصههای خشکسالی شامل بزرگی، طول دوره، شدت و فراوانی آن برای هر چهار مقیاس مورد بررسی محاسبه شد. نتایج نشان داد که در دوره چهل ساله مورد بررسی فراوانی رخداد خشکسالی از حداقل 13/12 درصد تا حداکثر 13/18 درصد از کل ماهها در مناطق مختلف کشور در نوسان است. بررسی اقلیمشناسی مشخصههای خشکسالی در پهنه ایران نشان میدهد که فراوانی خشکسالی در غرب، جنوبغرب، سواحل خلیج فارس و شمالغرب ایران بیشتر از سایر مناطق کشور است. این در حالی است که طول دوره خشکسالی در مناطق شرقی و مرکزی ایران بالاتر است. بررسی انواع خشکسالی نشان میدهد که بیش از 60 درصد از خشکسالیهای رخ داده در ایران از نوع خشکسالی متوسط است. خشکسالیهای متوسط و شدید در ایران بیشتر در غرب، جنوبغرب و شمالغرب ایران دیده میشوند. طول دوره خشکسالی ایران از حداقل 3 ماه برای SPEI-3 تا بیش از 8 ماه برای SPEI-24 در تغییر است. شدت خشکسالی نیز در مناطق شرقی و داخلی بیشتر از مناطق غربی و شمالغربی ایران است. تغییرات دههای خشکسالی نیز نشان میدهد که طی دهههای اخیر طول دوره و بزرگی خشکسالی در ایران افزایش یافته و شدت خشکسالی کاهش داشته است.
مقالات پژوهشی
علوم آب
محدثه السادات فخار؛ عباس کاویانی
چکیده
دستیابی به امنیت غذایی در آینده با استفاده پایدار از منابع آب، چالشی بزرگ برای نسل فعلی و آینده خواهد بود. افزایش جمعیت، رشد اقتصادی و تغییرات آب و هوا، همگی بر افزایش فشار بر منابع موجود میافزایند. کشاورزی یک مصرفکننده کلیدی آب است و نظارت دقیق بر بهرهوری آب در کشاورزی و بررسی فرصتها برای افزایش بهرهوری آن ضروری است. پایش ...
بیشتر
دستیابی به امنیت غذایی در آینده با استفاده پایدار از منابع آب، چالشی بزرگ برای نسل فعلی و آینده خواهد بود. افزایش جمعیت، رشد اقتصادی و تغییرات آب و هوا، همگی بر افزایش فشار بر منابع موجود میافزایند. کشاورزی یک مصرفکننده کلیدی آب است و نظارت دقیق بر بهرهوری آب در کشاورزی و بررسی فرصتها برای افزایش بهرهوری آن ضروری است. پایش سیستماتیک بهرهوری آب از طریق استفاده از تکنیکهای سنجشازدور میتواند به شناسایی شکافهای بهرهوری آب و ارزیابی راهحلهای مناسب برای رفع این شکافها کمک کند. دشت قزوین با تأمین حدود ۵ درصد محصولات کشاورزی مورد نیاز کشور بهعنوان قطب کشاورزی مدرن شناخته شده است. در این پژوهش با استفاده از پایگاه داده WaPOR به ارزیابی مقادیر تبخیر-تعرق، میزان زیستتوده و بهرهوری حجم آب ناخالص و خالص زیستتوده بر اساس نقشه کاربری اراضی در بازه زمانی سالهای 2009 تا 2021 پرداخته شد. نتایج نشان داد مقادیر تبخیر- تعرق گیاهان تحت پوشش شبکه آبیاری در بازه زمانی سالهای 2009 تا 2016 با روند نسبتاً پایداری همراه بوده اما این روند پایدار در سال 2017 به بعد با کاهش روبهرو شده است که ازجمله دلایل کاهش میزان تبخیر -تعرق در این بازه زمانی میتوان به کمبود آب در دسترس گیاه با توجه به منابع محدود آب در طی سالهای اخیر اشاره کرد. بررسی روند میزان کل زیستتوده در اراضی مختلف نشان میدهد در طی سالهای موردمطالعه این شاخص در تمامی کاربریها با افزایش تدریجی همراه شده است. بهطوریکه میزان شاخص کل تولید بیومس (TBP) در سال 2020 به میزان 17 درصد بیشتر از سال 2009 است. میزان ناخالص حجم آب زیستتوده از ابتدای سال 2009 تا سال 2016 در اراضی تحت پوشش شبکه آبیاری با میزان افزایشی همراه بوده است اما از سال 2017 روند تغییرات دمایی و افت شدید تراز آب زیرزمینی باعث کاهش سطح اراضی تحت پوشش شبکه شده و بسیاری از این اراضی به اراضی آیش و دیم تبدیلشدهاند. بررسی شاخص بهرهوری خالص آب زیستتوده (NBWP) نیز نشان داد میزان بهرهوری خالص در اراضی دیم بهشدت به میزان بارش سالانه وابسته است و بخش زیادی از عملکرد محصول در اراضی دیم وابسته به میزان بارش دریافتی است. ازجمله پارامترهای تأثیرگذار در برآورد مقدار کل زیستتوده میتوان به مقدار، تبخیر، تعرق و برگاب اشاره کرد که افزایشی یا کاهشی بودن هر یک از این پارامترها تأثیر به سزایی در مقدار زیستتوده برآورد شده خواهد داشت. بهطور کلی پایگاه داده WaPOR میتواند بهعنوان یک راهنما در تعیین قابلاطمینان مقادیر تبخیر-تعرق و برنامهریزی مرتبط با منابع آب در بخش کشاورزی، مورد استفاده قرار گیرد.