مقالات پژوهشی
علوم آب
اسماعیل فرخی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ علیرضا کوچکی؛ علیرضا بهشتی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف شبیهسازی محتوای رطوبت خاک، تبخیر و تعرق و پوشش کانوپی گوجهفرنگی تحت رژیمهای مختلف آبیاری در مراحل مختلف رشد با استفاده از مدل آکوواکراپ در شرایط آب و هوایی مشهد به اجرا درآمد. آزمایش به صورت کرتهای خردشده در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در دو سال زراعی 1396-1395 اجرا شد. عامل کرت اصلی ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف شبیهسازی محتوای رطوبت خاک، تبخیر و تعرق و پوشش کانوپی گوجهفرنگی تحت رژیمهای مختلف آبیاری در مراحل مختلف رشد با استفاده از مدل آکوواکراپ در شرایط آب و هوایی مشهد به اجرا درآمد. آزمایش به صورت کرتهای خردشده در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در دو سال زراعی 1396-1395 اجرا شد. عامل کرت اصلی شامل کمآبیاری به میزان 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه در مرحله رویشی و عامل کرت فرعی شامل کمآبیاری به میزان 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه در مرحله زایشی بود. مدل آکوواکراپ با استفاده از دادههای اندازهگیری شده واسنجی و صحتسنجی گردید. به طور کلی، محتوای رطوبت خاک، تبخیر و تعرق و پوشش کانوپی گوجهفرنگی با دقت قابل قبولی توسط مدل آکوواکراپ صحت سنجی شد، با این وجود کارایی مدل با افزایش تنش آب کاهش پیدا کرد. میانگین مربعات خطای نرمالشده بدست آمده برای محتوای آب خاک و پوشش کانوپی گوجهفرنگی در همه تیمارهای آبیاری 36/13 و 87/13، 25/16 و 87/12 درصد به ترتیب برای مرحله واسنجی و صحتسنجی بود، که این نتایج نشاندهنده توانایی بالای مدل آکوواکراپ در شبیهسازی تغییرات رطوبت خاک و پوشش کانوپی در طول دوره رشد گوجهفرنگی میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل آکوواکراپ میتواند در شرایط تنش آبی در سطح قابل قبولی واسنجی شود و به عنوان ابزاری سودمند برای تصمیمات حمایتی در زمان و میزان آبیاری گوجهفرنگی تبدیل شود.
مقالات پژوهشی
علوم آب
فاطمه حیات غیبی؛ ناصر شاهنوشی؛ بیژن قهرمان؛ حسین صمدی؛ محمد قربانی؛ محمود صبوحی
چکیده
هرچند توسعه منابع آبی در موارد متعددی به افزایش رفاه اقتصادی، بهبود استاندارهای زندگی و بهداشتی، تولید غذا و غیره منجر شده است، اما در برخی از موارد بهدلیل عدم توجه کافی به گستردگی حوزهی تأثیرگذاری این طرحها، آثار زیستمحیطی و متعاقب آن اجتماعی و حتی اقتصادی جبرانناپذیری بر جامعه تحمیل شده است. توجه به نیاز آب زیستمحیطی ...
بیشتر
هرچند توسعه منابع آبی در موارد متعددی به افزایش رفاه اقتصادی، بهبود استاندارهای زندگی و بهداشتی، تولید غذا و غیره منجر شده است، اما در برخی از موارد بهدلیل عدم توجه کافی به گستردگی حوزهی تأثیرگذاری این طرحها، آثار زیستمحیطی و متعاقب آن اجتماعی و حتی اقتصادی جبرانناپذیری بر جامعه تحمیل شده است. توجه به نیاز آب زیستمحیطی رودخانهها یکی از موارد بسیار مهم در تصمیمگیریهای مربوط به طرحهای توسعه منابع آب میباشد. بنابراین در مطالعه حاضر تلاش شده است با استفاده از روشهای هیدرولوژیکی، نیاز آب زیستمحیطی در بالادست و پاییندست محل درنظر گرفته شده برای احداث سد پروژه جدید انتقال آب بهشتآباد، محاسبه گردد. براساس نتایج حاصل در بالادست محل سد، حداقل جریان زیستمحیطی مورد نیاز رودخانه بهشتآباد بین 22/1 مترمکعب بر ثانیه برای شهریور تا 75/16 متر مکعب بر ثانیه برای فروردین برآورد شده است. حداقل جریان زیستمحیطی برآورد شده برای رودخانه کوهرنگ نیز از 69/3 متر مکعب بر ثانیه برای شهریور تا 81/16 متر مکعب بر ثانیه برای فروردین متغیر میباشد. همچنین در پاییندست سد در محدوده ایستگاه ارمند، رودخانه کارون به حداقل جریان 8/20 متر مکعب بر ثانیه برای ماههای شهریور و مهر تا 29/73 مترمکعب بر ثانیه برای ماه فروردین نیاز دارد. نتایج حاصل نشان میدهد در موارد متعددی بهویژه در سالهایی که منطقه با خشکسالی خفیف تا متوسط مواجه بوده، جریان آب مشاهداتی رودخانه برای تأمین حداقل نیازهای زیستمحیطی آن کافی نبوده است. بر این اساس، به نظر میرسد منابع آب محدوده مورد بررسی نمیتواند به عنوان منبع پایداری برای انتقال آب درنظر گرفته شود.
مقالات پژوهشی
علوم آب
رضا سعیدی
چکیده
در این پژوهش حساسیت تبخیر-تعرق ذرت به تنش آبی، در مراحل متمایز رشد و برای شرایط کاربرد مقادیر مختلف آب آبیاری بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل چهار سطح (I0)100، (I1)80، (I2)60 و (I3)40 درصد نیاز آبی گیاه و تیمارهای مراحل رشد شامل چهار مرحلهی اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد بود. ...
بیشتر
در این پژوهش حساسیت تبخیر-تعرق ذرت به تنش آبی، در مراحل متمایز رشد و برای شرایط کاربرد مقادیر مختلف آب آبیاری بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل چهار سطح (I0)100، (I1)80، (I2)60 و (I3)40 درصد نیاز آبی گیاه و تیمارهای مراحل رشد شامل چهار مرحلهی اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد بود. تبخیر-تعرق روزانه گیاه بر اساس بیلان آب خاک در منطقه ریشه اندازهگیری شد. مقادیر تبخیر-تعرق در مراحل رشد مذکور بهترتیب برابر با 79، 8/201، 8/123 و 6/14 میلیمتر (در تیمار I0)، 3/78، 196، 6/112 و 6/14 میلیمتر (در تیمار I1)، 72، 6/173، 99 و 7/11 میلیمتر (در تیمار I2)، 8/62، 5/147، 5/81 و 4/8 میلیمتر (در تیمار I3) اندازهگیری شد. مقدار عملکرد خشک ذرت در تیمارهای I0، I1، I2 و I3 بهترتیب برابر با 1/17، 8/15، 6/12 و 7/8 تن بر هکتار بود. در کل دوره رشد و در سطوح آبیاری I1، I2 و I3، مقدار تبخیر-تعرق نسبی ذرت بهترتیب 6/95، 85 و 6/71 درصد و مقدار عملکرد نسبی محصول بهترتیب 4/92، 7/73 و 9/50 درصد برآورد شد. در این پژوهش ضرایب حساسیت درون فصلی تبخیر-تعرق ذرت به تنش آبی، از طریق مدل جنسن مدلسازی شد. بهاین صورت که برای دادههای واقعی هر تیمار تحت تنش (I1الی I3) و در مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد ذرت، بهترتیب ضرایب حساسیت الی (موجود در مدل جنسن) توسط نرمافزار SPSS برآورد شد. میانگین ضرایب مذکور در تیمارهای تحت تنش بهترتیب برابر با 421/0، 37/1، 274/0 و 133/0 تعیین شد. برای صحتسنجی مدل جنسن در تخمین عملکرد نسبی واقعی ذرت، از آمارههای ارزیابی ، EF، RMSE، ME و CRM استفاده شد. آمارههای مذکور بهترتیب برابر با 998/0، 986/0، 753/2، 026/0 و 021/0 محاسبه شد که نشاندهنده کارایی خوب مدل در تخمین عملکرد نسبی محصول بود. همچنین در سطوح مختلف آبیاری، بین دو پارامتر تبخیر-تعرق و عملکرد زیستتوده خشک ذرت، رابطهی Y=69.935ET-12281 با ضریب همبستگی 999/0 برازش داده شد. انتخاب مرحلهی رشد مناسب بهمنظور اعمال تنش آبی و سطح تنش وارده، تأثیر بهسزایی در مقدار تبخیر-تعرق و تولید زیستتوده گیاهی داشت. دستاورد کاربردی پژوهش این بود که با استفاده از مدلها و روابط بین تبخیر-تعرق و عملکرد گیاه، میتوان بر اساس مقدار تبخیر-تعرق واقعی و تحت مدیریت در مراحل مختلف رشد، مقدار عملکرد واقعی محصول را تخمین زد. همچنین با توجه به تأثیر شدت تنش آبی بر کاهش تعرق گیاه و افزایش تبخیر از سطح خاک، استفاده از مالچ روی خاک بهخصوص در مراحل اولیه و پایانی رشد قابل توصیه بود.
مقالات پژوهشی
علوم آب
مهدی کماسی؛ امیر علیزاده فرد
چکیده
پایشهای میدانی بیانگر کاهش تراز آبخوانهای دشت سیلاخور در سالهای اخیر هستند که این موضوع لزوم بهرهبرداری بهینه از منابع محدود آبهای زیرزمینی را میرساند. در همین راستا باتوجهبه سهم عمده کشاورزی در مصرف آب، بهینهسازی الگوی کشت از مهمترین عوامل مدیریت منابع آب و مقابله با کمآبی محسوب میشود. در این پژوهش عملکرد ...
بیشتر
پایشهای میدانی بیانگر کاهش تراز آبخوانهای دشت سیلاخور در سالهای اخیر هستند که این موضوع لزوم بهرهبرداری بهینه از منابع محدود آبهای زیرزمینی را میرساند. در همین راستا باتوجهبه سهم عمده کشاورزی در مصرف آب، بهینهسازی الگوی کشت از مهمترین عوامل مدیریت منابع آب و مقابله با کمآبی محسوب میشود. در این پژوهش عملکرد توابع جریمه مختلف بهمنظور تعیین الگوی کشت بهینه در دو الگوریتم تکامل تفاضلی و ازدحام ذرات بررسی شده است. در این راستا در گام نخست بارندگی سالهای زراعی 1400-1399، 1401-1400 و 1402-1401 در دشت سیلاخور با استفاده از برنامهریزی ژنتیکی و مدل میانگین متحرک خود همبسته یکپارچه فصلی پیشبینی شده و باتوجهبه تغذیه ناشی از بارندگی و میزان برداشت در سالهای گذشته، برای هرسال زراعی 100 سناریو برداشت تعیین شد. سپس الگوی کشت بهینه متناسب با هر سناریو برداشت با بهرهگیری از برنامهریزی خطی به دست آمد. حداکثرسازی درآمد کشاورزان بهعنوان تابع هدف، و آب و زمین در دسترس بهعنوان محدودیتهای برنامهریزی خطی در نظر گرفته شدند. در گام دوم عملکرد توابع جریمه مختلف در دو الگوریتم تکامل تفاضلی و ازدحام ذرات برای رسیدن به پاسخهای حاصل از برنامهریزی خطی مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج این بررسی به طور میانگین الگوریتم ازدحام ذرات در %84 سناریوها سریعتر به الگوی کشت بهینه میرسد. همچنین اعمال تابع جریمه پویای طبقهبندی شده تعداد تکرارهای الگوریتم تکامل تفاضلی را %11 و الگوریتم ازدحام ذرات را %3 نسبت به استفاده از جریمه ساکن کاهش میدهد. در مجموع میتوان دریافت که با میزان برداشت فعلی، در صورت پیروی از الگوی کشت بهینه پیشنهاد شده برای چهار محصول عمده زراعی دشت سیلاخور، یعنی گندم، جو، شلتوک و ذرت علوفهای، درآمد کشاورزان منطقه %18 افزایش مییابد. همچنین بهکارگیری تابع جریمه پویای طبقهبندی شده در الگوریتم ازدحام ذرات بهمنظور بهینهسازی الگوی کشت پیشنهاد میشود.
مقالات پژوهشی
علوم آب
حمزه سعیدیان؛ حمید رضا مرادی
چکیده
تخمین مقدار رسوبدهی حوزههای آبخیز، مقابله با خطرات ناشی از تجمع رسوب در سازههای آبی و مخازن سدها از اهداف اساسی در مدیریت منابع آب میباشد که باعث توسعه پایدار میشود. در این تحقیق به منظور تعیین تخمین رسوب با استفاده از مؤلفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبخیز کوه گچ شهرستان ...
بیشتر
تخمین مقدار رسوبدهی حوزههای آبخیز، مقابله با خطرات ناشی از تجمع رسوب در سازههای آبی و مخازن سدها از اهداف اساسی در مدیریت منابع آب میباشد که باعث توسعه پایدار میشود. در این تحقیق به منظور تعیین تخمین رسوب با استفاده از مؤلفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبخیز کوه گچ شهرستان ایذه با مساحت 1202 هکتار انتخاب گردید. در این تحقیق تعیین رابطه بین رسوب تولیدی و مؤلفههای مختلف فرسایش مانند میزان رواناب و مقدار نفوذپذیری خاک و شروع آستانه رواناب و فرسایش در کاربریهای مختلف سازند گچساران به کمک رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. سپس نمونهبرداری مؤّلفههای مختلف فرسایش در 6 نقطه و با 3 تکرار و در شدتهای مختلف بارش 75/0، 1 و 25/1 میلیمتر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقه مسکونی و اراضی کشاورزی به کمک دستگاه شبیهساز باران انجام شد. به منظور انجام تحلیلهای آماری از نرمافزار SPSS و EXCEL استفاده گردید. نتایج نشان داد که تخمین رسوب با استفاده از مؤلفههای مختلف فرسایش نتایج قابل قبولی ارائه می دهد و می توان از آن در سایر حوزههای آبخیز استفاده کرد. همچنین نتایج نشان داد که در تخمین رسوب به وسیله مؤلفههای مختلف فرسایش، شروع آستانه رواناب و فرسایش بیشترین تأثیرگذاری مثبت و منفی را دارد و در 8 مورد در مدلسازی نقش ایفاء کرده است و سپس میزان نفوذپذیری خاک تأثیرگذاری مثبت و منفی، متوسطی دارد و در 7 مورد در مدلسازی نقش ایفاء کرده است و میزان رواناب نیز در هیچ کدام از سه کاربری و شدتهای مختلف بارش نقشی در مدلسازی ایفاء نکرده است و نشان از نقش بسیار مهمتر میزان شروع آستانه رواناب و فرسایش و میزان نفوذپذیری خاک در این روش مدلسازی در تخمین تولید رسوب دارد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
صالح سنجری؛ محمد هادی فرپور؛ مجید محمودآبادی؛ سعید برخوری
چکیده
پلایا یکی از شکلهای اراضی مهم در مناطق خشک بوده و سطح زیادی را در این مناطق به خود اختصاص داده است. این شکل اراضی از سطوح مختلف ژئومورفیک تشکیل شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی، طبقهبندی (براساس دو سامانه آمریکایی (2014) و جهانی (2015)) و میکرومورفولوژی خاکهای واقع در سطوح مختلف ژئومورفیک پلایای جازموریان ...
بیشتر
پلایا یکی از شکلهای اراضی مهم در مناطق خشک بوده و سطح زیادی را در این مناطق به خود اختصاص داده است. این شکل اراضی از سطوح مختلف ژئومورفیک تشکیل شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی، طبقهبندی (براساس دو سامانه آمریکایی (2014) و جهانی (2015)) و میکرومورفولوژی خاکهای واقع در سطوح مختلف ژئومورفیک پلایای جازموریان بود. سطوح مسطح رسی-سدیمی، مسطح رسی، فن دلتا، نوار مرطوب، مسطح رسی پفکرده و پوسته نمکی طی مطالعات صحرایی و بررسیهای تصاویر گوگل، تصاویر ماهوارهای و نقشههای توپوگرافی شناسایی شدند. بر روی هر واحد ژئومورفیک یک یا چند خاکرخ حفر، تشریح و پس نمونهبرداری تحت آزمایشهای معمول قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد که میزان هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاکها در محدوده 5/0 تا 2/222 دسی زیمنس بر متر متغیر است، که کمترین و بیشترین میزان هدایت الکتریکی به ترتیب مربوط به سطوح ژئومورفیک فن دلتا و پوسته نمکی میباشد. بلورهای عدسی شکل گچ و پوشش رس در این پلایا شناسائی شدند. پوشش رس مشاهده شده در این منطقه، نوعی متفاوت از پوشش رس میباشد که تحت اثر پراکنندگی سدیم تبادلی ایجاد شده است. نامگذاری خاکها، نشان از مزیت طبقهبندی جهانی نسبت به ردهبندی آمریکایی میباشد به نحوی که خاکهای شور و خاکهای شور و سدیمی را به خوبی از یکدیگر تفکیک کرده و در دو گروه مرجع مختلف سولونتز و سولونچاک قرار میدهد، در حالی که ردهبندی آمریکایی خاکها را فقط در زیررده سالیدز قرار میدهد.
مقالات پژوهشی
علوم خاک
علی زین الدینی؛ میرناصر نویدی؛ علی اسدی کنگرشاهی؛ مهناز اسکندری؛ سیدعلیرضا سیدجلالی؛ آناهید سلمان پور؛ جواد سیدمحمدی؛ مالک قاسمی؛ سید علی غفاری نژاد؛ غلامرضا زارعیان
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خصوصیات اراضی بر عملکرد پرتقال، درجهبندی آنها و تهیه جدول نیازهای رویشی برای تعیین تناسب اراضی برای کشت این گیاهان به روش فائو بود. به همین منظور، 138 باغ پرتقال (118 باغ برای درجهبندی و 20 باغ برای صحتسنجی) در استانهای فارس، مازندران، گیلان، کرمان و جنوب کرمان انتخاب شد. در هر باغ، پرسشنامهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خصوصیات اراضی بر عملکرد پرتقال، درجهبندی آنها و تهیه جدول نیازهای رویشی برای تعیین تناسب اراضی برای کشت این گیاهان به روش فائو بود. به همین منظور، 138 باغ پرتقال (118 باغ برای درجهبندی و 20 باغ برای صحتسنجی) در استانهای فارس، مازندران، گیلان، کرمان و جنوب کرمان انتخاب شد. در هر باغ، پرسشنامهای تکمیل و یک پدون حفر و مطالعه شد. سپس، نمونههای خاک برای آزمایشهای فیزیکوشیمیایی تهیه گردید. ویژگیهای انتخاب شده شامل شوری، درصد سدیم قابل تبادل (ESP)، واکنش خاک، گچ، آهک، رس، شن، سیلت، سنگریزه، پتاسیم و فسفر قابل دسترس خاک بود. از کل دادهها، 20 داده برای اعتبارسنجی انتخاب و بقیه دادهها وارد مدلسازی شامل روابط رگرسیونی چندمتغیره به روش گامبهگام و ساده شد. در این معادلات ارتباط بین عملکرد به عنوان متغیر وابسته با ویژگیهای خاک به عنوان متغیرهای مستقل بررسی شد. به کمک نمودارها، درجهبندی خصوصیات اراضی به روش فائو بدست آمده و جدول نیازهای رویشی پیشنهاد شد. این جدول، با دادههای اعتبار سنجی، صحتسنجی شد. رابطه رگرسیونی چندمتغیره نشان داد که شوری، ESP، آهک، گچ، سنگریزه، فسفر و پتاسیم قابل دسترس، با ضریب تبیین 95/0 بیشترین اثر را بر عملکرد پرتقال دارند و معادلات رگرسیونی ساده مشخص کردند شوری خاک، ESP، گچ، آهک و سنگریزه، بیشترین اثر را در کاهش و کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابل دسترس، بیشترین اثر را در افزایش عملکرد دارند. ضریب تبیین عملکرد با شاخص خاک بدست آمده از جدول نیازهای خاک و اراضی پیشنهادی برای پرتقال نیز 79/0 بدست آمد که نشاندهنده دقت قابلقبول جدول پیشنهادی است.
مقالات پژوهشی
علوم آب
منصوره غزنوی؛ ابوالفضل مساعدی؛ محمد قبائی سوق
چکیده
خشکسالی یک مخاطره اقلیمی است که در همهی مناطق آب و هوائی رخ میدهد. متغیرهای مختلف هواشناسی از جمله بارندگی، دما و رطوبتنسبی نقش مهمی در وقوع، شدت و تداوم خشکسالی دارند. تغییر اقلیم و گرمایش جهانی میتواند سبب بروز ناهمگنی و ایجاد شکست در دادههای سری زمانی متغیرهای هواشناسی شود. این ناهمگنی میتواند سبب تغییراتی در مشخصههای ...
بیشتر
خشکسالی یک مخاطره اقلیمی است که در همهی مناطق آب و هوائی رخ میدهد. متغیرهای مختلف هواشناسی از جمله بارندگی، دما و رطوبتنسبی نقش مهمی در وقوع، شدت و تداوم خشکسالی دارند. تغییر اقلیم و گرمایش جهانی میتواند سبب بروز ناهمگنی و ایجاد شکست در دادههای سری زمانی متغیرهای هواشناسی شود. این ناهمگنی میتواند سبب تغییراتی در مشخصههای خشکسالی شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی همگنی سری زمانی بارش بهعنوان مهمترین متغیر موثر بر خشکسالی هواشناسی، در تعدادی ایستگاه سینوپتیک در طول دوره آماری 1957 الی 2016 در مناطق مختلف کشور و بررسی تغییرات مشخصههای خشکسالی در دورههای قبل و بعد از نقطه شکست میباشد. پس از بررسی سریهای زمانی مقادیر بارش سالانه مشخص گردید که فقط ایستگاههای تبریز و اراک دارای نقطه شکست میباشند. از اینرو در ادامه، وضعیت خشکسالی بر اساس شاخصهای SPI، SPEI، RDI و eRDI در ایستگاههای مذکور در دو دورهی قبل و بعد از نقطه شکست پایش و مشخصههای خشکسالی بر مبنای مدل زنجیره مارکف و ماتریس احتمال انتقال و همچنین ویژگیهای دورههای خشکسالی بر مبنای تئوری ران تعیین گردید. نتایج حاکی از کمتر شدن اطمینانپذیری و بیشتر شدن آسیبپذیری نسبت به خشکسالی در دوره دوم در مقایسه با دوره اول است. ضمن آنکه، متوسط و حداکثر تداوم دورههای خشکسالی نیز در همهی موارد در دوره دوم نسبت به دوره اول بیشتر شده است. بهطور خلاصه تمامی مشخصههای خشکسالی در دوره دوم نسبت به دوره اول دارای شدت، مدت و فراوانی بالاتری هستند. بهطور کلی نتایج تغییرات مشخصههای خشکسالی در دوره بعد از شکست نسبت به دوره قبل از آن میتواند ناشی از گرمایش جهانی و در نتیجه افزایش تبخیر-تعرق و ایجاد و یا تشدید اثرات خشکسالی باشد. ضمن آنکه بر اساس نتایج حاصل از شاخص eRDI در هر دو ایستگاه و در هر دو مقیاس زمانی، شرایط رطوبتی نسبت به سایر شاخصها کمی خشکتر شده است. به عبارت دیگر میتوان بیان نمود که تا حدودی بارش موثر در سالهای اخیر نسبت به سالهای اولیه دوره مورد بررسی کاهش یافته است. پیشنهاد میشود مشابه با این پژوهش در مورد همه ایستگاههای سینوپتیک کشور که دارای دوره آماری طولانی میباشند، انجام شده تا اثر گرمایش جهانی و در نتیجه تغییرات بارش و دما بر وقوع خشکسالی نمایانتر شود.
مقالات پژوهشی
هواشناسی کشاورزی
بهاره میرکماندار؛ سید حسین ثنایی نژاد؛ حجت رضایی پژند؛ محبوبه فرزندی
چکیده
این پژوهش به مدلسازی الگوهایی جدید برای برآورد میانگین رطوبت نسبی روزانه در سه ناحیه مختلف اقلیمی ایران و ایستگاههای نمونه پرداخته است. به این منظور از خوشهبندی اقلیمی افرازی میانهمحور که طبق آن کشور ایران به سه خوشه ساحلی، کوهستانی و بیابانی و نیمه بیابانی تقسیم شده، استفاده و برای تعیین ایستگاههای نمونه، نمونهگیری سیستماتیک ...
بیشتر
این پژوهش به مدلسازی الگوهایی جدید برای برآورد میانگین رطوبت نسبی روزانه در سه ناحیه مختلف اقلیمی ایران و ایستگاههای نمونه پرداخته است. به این منظور از خوشهبندی اقلیمی افرازی میانهمحور که طبق آن کشور ایران به سه خوشه ساحلی، کوهستانی و بیابانی و نیمه بیابانی تقسیم شده، استفاده و برای تعیین ایستگاههای نمونه، نمونهگیری سیستماتیک انجام شد. دادههای مورد نیاز از هر ایستگاه دریافت و الگوهای رگرسیونی خطی پس از غربال و آماده سازی آنها برازش داده شد. پس از بررسی آمارههای لازم و برقراری فرضهای زیربنایی برترین الگوها ارائه گردید. تمامی الگوهای ارائه شده جدید در این پژوهش وجود عرض از مبدأ را تأیید میکنند. دامنه عرض از مبدأ الگوهای سه خوشه و ایستگاههای نمونه در بازه 77/0 تا 46/14 قرار دارد. توانایی بالای الگوهای برآورد میانگین رطوبت نسبی ارائه شده با ضرایب همبستگی (R)، ضرایب تعیین (R2) و آمارههای F بهدست آمده، تأیید شد. در اکثر الگوها رطوبت نسبی ساعت 15 در برآورد میانگین رطوبت نسبی موثرتر است. بیشترین تأثیر رطوبت نسبی ساعت 15 با مقدار 3/45% در خوشه بیابانی و نیمهبیابانی برای برآورد میانگین رطوبت نسبی روزانه دیده شد. سنجش برتری الگوهای مرسوم نسبت به الگوهای پیشنهادی این پژوهش با معیار میانگین مربع خطا (MSE) انجام شد. نتیجه توانایی بالای الگوهای پیشنهادی در برآورد این میانگین است. برای مثال مقدار میانگین مربعات خطا برای الگوی رطوبت نسبی پیشنهادی اقلیم ساحلی و الگوی مرسوم به ترتیب (34/5 و 61/10) میباشد که معدل کمترین خطا مربوط به الگوی رطوبت نسبی پیشنهادی برای این خوشه است. لذا استفاده از این الگوها در برآورد میانگین رطوبت نسبی روزانه برای هر اقلیم و ایستگاههای نمونه آن پیشنهاد میشود.
مقالات پژوهشی
هواشناسی کشاورزی
حسین عساکره؛ نسرین ورناصری قندعلی
چکیده
در پژوهش حاضر با استفاده از دادههای روزانه 385 ایستگاه همدید، اقلیمشناسی و بارانسنجی سازمان هواشناسی کشور و ایستگاههای بارانسنجی وزارتنیرو طی بازة زمانی 2016-1966 جنبههای پنهان بارش و رژیم بارشی ناحیه خزری مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا نقشههای بارش روزانه با تفکیک مکانی 3 × 3 کیلومتر ایجاد شد و برای هر پیکسل ایجاد ...
بیشتر
در پژوهش حاضر با استفاده از دادههای روزانه 385 ایستگاه همدید، اقلیمشناسی و بارانسنجی سازمان هواشناسی کشور و ایستگاههای بارانسنجی وزارتنیرو طی بازة زمانی 2016-1966 جنبههای پنهان بارش و رژیم بارشی ناحیه خزری مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا نقشههای بارش روزانه با تفکیک مکانی 3 × 3 کیلومتر ایجاد شد و برای هر پیکسل ایجاد شده در نقشه، افتوخیز سینوسی بارش 12 ماه سال براساس روش همسازها بررسی گردید. بهمنظور شناسایی الگوهای مکانی بارش براساس سهم تناوبهای مختلف و نیز پهنهبندی آن از شگرد تحلیل خوشهای استفادهشد. سپس نمایه یکنواختی و فصلی بارش برآورد شد. نتایج نشان میدهد، بیشترین ضریبتغییرپذیری ماهبهماه بارش در خط ساحلی دریای خزر میباشد. این وضعیت گویای تغییرات فراوان ماهبهماه و عدم ثبات فصل بارشی در این مناطق است، با دور شدن از خط ساحلی ضریب تغییرات نیز بهتدریج کاسته میشود بهطوریکه، کمینه آن در بخشهایی از ارتفاعات البرز میباشد. این امر گویای فعالیت سامانههای متنوع بارانزایی و یا حداقل تداوم سامانههای بارانزا در این نقاط و ثبات فصل بارشی است. نمایه یکنواختی نشانگر این است، در بخشهای ساحلی دریای خزر توزیع بارش متمرکزتر است و با پیشروی بهسمت مناطق جنوبی ناحیه توزیع زمانی بارش یکنواختتر میگردد. نمایهفصلی بارش بیانگر وجود سه نوع رژیم بارش است. کمترین وسعت مکانی مربوط به رژیم بارش یکنواخت میباشد، که در بخشهای کوچکی از ارتفاعات البرز دیدهمیشود. گستردهترین رژیم بارشی مربوط به رژیم یکنواخت با یک فصل مرطوبتر است. این رژیم بارشی در شرق و غرب ناحیه و جنوب دریای خزر مشاهده میشود. رژیم سوم که به رژیم عمدتاً فصلی با یک فصل خشک کوتاه مربوط میباشد، خط ساحلی دریای خزر، بخشهایی از ارتفاعات تالش و بخش کوچکی از شرق ناحیه را پوشش میدهد.