مقالات پژوهشی
مجید عرب فرد؛ علی شاهنظری؛ میرخالق ضیاتبار احمدی
چکیده
این تحقیق با استفاده از فشارهای ثقلی معادل 5/0، 5/1 و 3 متر و با استفاده از دور آبیاری پالسی در بهار سال 1395 در مزرعهای با خاک شنی در شهرستان کاشان انجام شد. هندوانه منطقه سنبک طبق عرف محلی کاشته شد. تیمارهای مورد مطالعه سه روش آبیاری کوزهای، قطرهای ثقلی و قطرهای نواری در مقایسه با آبیاری شیاری (تیمار شاهد) بودند و شاخص بهرهوری آب در ...
بیشتر
این تحقیق با استفاده از فشارهای ثقلی معادل 5/0، 5/1 و 3 متر و با استفاده از دور آبیاری پالسی در بهار سال 1395 در مزرعهای با خاک شنی در شهرستان کاشان انجام شد. هندوانه منطقه سنبک طبق عرف محلی کاشته شد. تیمارهای مورد مطالعه سه روش آبیاری کوزهای، قطرهای ثقلی و قطرهای نواری در مقایسه با آبیاری شیاری (تیمار شاهد) بودند و شاخص بهرهوری آب در این تیمارها مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از طرح آماری فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی برای آنالیز دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد با مقدار آب مصرفی معادل 6790 متر مکعب در هکتار در هر کدام از روشهای آبیاری موضعی ثقلی و 13452 متر مکعب در هکتار در تیمار شاهد، میزان عملکرد هندوانه در روشهای آبیاری کوزهای، قطرهایثقلی، قطرهای نواری و آبیاری شیاری به ترتیب معادل 1224، 11457، 7527 و 11426 کیلوگرم در هکتار و شاخص بهرهوری آب بهترتیب معادل 2/0، 7/1، 1/1 و 8/0 کیلوگرم در هکتار به ازای هر متر مکعب آب مصرفی بهدست آمد. همچنین در مقایسه با دور آبیاری یکروزه، با کاربرد آبیاری پالسی در آبیاری موضعی، راندمان آبیاری به طور متوسط از 87 درصد به 98 درصد افزایش یافت. بهطور کلی با کاربرد آبیاری موضعی در مقایسه با آبیاری شیاری در خاک شنی میتوان ضمن افزایش بهرهوری آب، از این خاک برای کشت گیاهان مثمر همچون هندوانه با عملکرد بالا استفاده کرد.
مقالات پژوهشی
ناصر آریا آذر؛ ابوالفضل مجنونی هریس؛ رضا دلیرحسن نیا
چکیده
بدون شک محدودیت منابع آب مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی و بزرگترین چالش کشور میباشد. برای استفاده بهینه از منابع آب در بخش کشاورزی لازم است تامناسبترین سامانه آبیاری برای تأمین نیاز آبی اراضی استفاده گردد. در پژوهش حاضر از روی تغییرات دادههایی نظیر کیفیت آب، خاک و اقلیم منطقه برای پهنهبندی و تعیین مناطق بهینه ...
بیشتر
بدون شک محدودیت منابع آب مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی و بزرگترین چالش کشور میباشد. برای استفاده بهینه از منابع آب در بخش کشاورزی لازم است تامناسبترین سامانه آبیاری برای تأمین نیاز آبی اراضی استفاده گردد. در پژوهش حاضر از روی تغییرات دادههایی نظیر کیفیت آب، خاک و اقلیم منطقه برای پهنهبندی و تعیین مناطق بهینه کاربرد هر یک از سامانههای آبیاری، از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. برای انتخاب هر یک از سامانهها معیارهای تأثیرگذار مشخص و سپس به روش AHP مورد مقایسه قرار گرفتند. امتیازهای لازم برای هر معیار با کنترل نرخ سازگاری بدست آمد که در هر سه مورد کمتر از 1/0 بود. نتایج نشان داد که اجرای سامانههای آبیاری بارانی و قطرهای بهترتیب در 19637 و 31757 هکتار از اراضی مورد مطالعه مناسب است. اما با توجه به بالا بودن مقادیر SAR و شیب زیاد زمین اجرای سامانه آبیاری سطحی بجز 9 درصد از اراضی کشاورزی، در بقیه مناسب نیست. بطور کلی بیشتر محدودیتها در دشت تبریز و در حاشیه دریاچه ارومیه است. لذا با دور شدن از دریاچه ارومیه و بطرف بالادست حوضه آجیچای شرایط برای اجرای این سامانهها محیاتر میشود. چنانچه کاربرد این سه سامانه در دشت بستانآباد و هریس نسبتاً مناسب و در دشت سراب دو سامانه بارانی و قطرهای مناسب و آبیاری سطحی نسبتاً مناسب تعیین گردید.
مقالات پژوهشی
ملیحه ابراهیمی؛ حسین اسدی؛ آرزو شریفی؛ عیسی ابراهیمی
چکیده
بررسی ویژگیهای فیزیکی ذرات معلق از موضوعات مهم در مطالعه رودخانهها است. یکی از این ویژگیها، توزیع اندازه ذرات رسوب معلق است، که بیانگر ارتباط بین منابع رسوب و فرآیندهای رسوبگذاری میباشد. هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی و مکانی توزیع اندازه ذرات رسوب معلق رودخانه پسیخان در استان گیلان میباشد. طی دوره زمانی هفت ماهه از مهر ...
بیشتر
بررسی ویژگیهای فیزیکی ذرات معلق از موضوعات مهم در مطالعه رودخانهها است. یکی از این ویژگیها، توزیع اندازه ذرات رسوب معلق است، که بیانگر ارتباط بین منابع رسوب و فرآیندهای رسوبگذاری میباشد. هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی و مکانی توزیع اندازه ذرات رسوب معلق رودخانه پسیخان در استان گیلان میباشد. طی دوره زمانی هفت ماهه از مهر 1392 تا فروردین 1393، از دو ایستگاه هیدرومتری (مبارکآباد در بالادست و نوخاله در پاییندست) نمونهبرداری صورت گرفت. به این منظور تعدادی نمونه رسوب معلق با فواصل زمانی 15 روزه به روش انتگراسیون عمقی در شرایط عادی و سیلابی دبی رودخانه برداشت و پس از آمادهسازی، توزیع اندازه ذرات رسوب به روش پیپت اندازهگیری شد. میانگین وزنی قطر ذرات رسوب (MWD) و قطر ذرات با فراوانی 50 درصد (d50) در هر ایستگاه در تاریخهای نمونهبرداری تعیین و منحنی توزیع اندازه ذرات رسم گردید. نتایج نشان داد که مقدار متوسط MWD و d50به ترتیب 062/0 و 052/0 میلیمتر در ایستگاه مبارکآباد و 052/0 و 047/0 میلیمتر در ایستگاه نوخاله بود. حداکثر MWD و d50به ترتیب 07/0 و 061/0 میلیمتر در ایستگاه مبارکآباد مشاهده شد. همچنین مطالعه توزیع اندازه ذرات رسوب نشان داد که ذرات کوچکتر از دو میلیمتر در ایستگاه نوخاله بین 99-87 درصد و در ایستگاه مبارکآباد بین 94-83 درصد است. علاوه بر این در اکثر نمونهبرداریها، بین دبی جریان و اندازه ذرات رسوب معلق ارتباطی وجود نداشت که نشاندهنده طبیعت غیرهیدرولیکی و تأثیر متغیرهای متفاوت دیگر مثل منشاء رسوبات، تاریخ و انرژی انتقال، توانایی فرسایندگی، فرسایشپذیری و تهنشینی در اندازه ذرات رسوبات معلق در جریان رودخانهای است. همچنین براساس نتایج اندازه ذرات رسوب در ایستگاه مبارکآباد درشتتر از ایستگاه نوخاله میباشد که این موضوع را میتوان به نوع فرسایش موجود در منطقه و برداشت شن از رودخانه نسبت داد. در نواحی بالادست به دلیل کوهستانی بودن احتمال وقوع فرسایش خندقی و زمینلغزش بیشتر، در حالیکه در پاییندست فرسایش عمدتا پاشمانی و ورقهای است. ضمن اینکه با کاهش شیب عمومی رودخانه، ذرات درشتتر قبل از رسیدن به ایستگاه نوخاله تهنشین میشوند.
مقالات پژوهشی
حبیب عابدی باباحیدری؛ روح الله فتاحی نافچی؛ داود نامدار خجسته
چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک به دلیل کمبود نزولات جوی، آب مهمترین عامل محدودکننده استقرار گیاهان است. با توجه به محدودیت کمی و کیفی منابع آبی در استقرار گیاهان مناطق بیابانی، انتخاب روش مناسب آبیاری گیاهان دارای اهمیت زیادی است و باید این انتخاب آگاهانه و با دقت تمام انجام گیرد. هدف از این پژوهش مقایسه واترباکس که شکل خاصی از آبیاری فتیلهای ...
بیشتر
در مناطق خشک و نیمهخشک به دلیل کمبود نزولات جوی، آب مهمترین عامل محدودکننده استقرار گیاهان است. با توجه به محدودیت کمی و کیفی منابع آبی در استقرار گیاهان مناطق بیابانی، انتخاب روش مناسب آبیاری گیاهان دارای اهمیت زیادی است و باید این انتخاب آگاهانه و با دقت تمام انجام گیرد. هدف از این پژوهش مقایسه واترباکس که شکل خاصی از آبیاری فتیلهای میباشد با آبیاری سطحی و آبیاری قطرهای برای استقرار یک گونه گیاهی به نام زالزالک که اغلب برای پروژههای بیابانزدایی مورد استفاده مناطق نیمهخشک در ایران قرار میگیرد میباشد. در روشهای آبیاری سطحی و قطرهای آزمایشات بر روی پنج رژیم کم آبیاری به ترتیب با صفر، 25، 50، 75 و 90 درصد کم آبیاری و در سه تکرار انجام گرفت. در روش واترباکس نیز با توجه به خودتنظیم بودن سامانه واینکه امکان اعمال کم آبیاری وجود نداشت آزمایشات با 15 تکرار مشابه انجام گرفت. پارامترهای گیاهی شامل قطر ساقه و ارتفاع نهال هنگام کاشت نهال و پس از آن و نیز درصد زندهمانی نهال و میزان آب مصرفی در هر تیمار در طول یک سال (1395-1396) و دربازههای زمانی یک ماهه جهت مقایسه اندازهگیری شد و در پایان پژوهش با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سامانه واترباکس ضمن کاهش چشمگیر میزان آب مصرفی (در حد 92 درصد کم آبیاری نسبت به آبیاری قطرهای کامل) و درصد زندهمانی بالای نهال (در این پژوهش 100 درصد) روشی مفید و کاربردی جهت استقرار نهال زالزالک برای مبارزه و کنترل پدیده بیابانزایی میباشد. با توجه به اینکه در زمینه آبیاری با سامانه واترباکس تحقیقات چندانی صورت نگرفته توصیه میشود تحقیقاتی در خصوص استفاده از این سامانه برای آبیاری گونههای مثمر انجام گیرد.
مقالات پژوهشی
احمد رستگارنیا؛ مهدی کرمی؛ محمد غفوری
چکیده
بررسی کیفیت منابع آب موجود در ساختگاه سدها یکی از مطالعات اولیه در طراحی چنین سازههایی میباشد. در این پژوهش با انجام مطالعات آزمایشگاهی و صحرایی، شاخصهای متعددی جهت بررسی کیفیت منابع آب ساختگاه سد بازفت برای اهداف مختلف بررسی شد. سد بازفت از نوع بتنی دو قوسی با ارتفاع 211 متر از پی در جنوب غرب ایران در استان چهارمحال و بختیاری واقع ...
بیشتر
بررسی کیفیت منابع آب موجود در ساختگاه سدها یکی از مطالعات اولیه در طراحی چنین سازههایی میباشد. در این پژوهش با انجام مطالعات آزمایشگاهی و صحرایی، شاخصهای متعددی جهت بررسی کیفیت منابع آب ساختگاه سد بازفت برای اهداف مختلف بررسی شد. سد بازفت از نوع بتنی دو قوسی با ارتفاع 211 متر از پی در جنوب غرب ایران در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است. پی سنگ ساختگاه سد شامل آهکها و دولومیتهای سازند آسماری و جهرم میباشد. پس از مطالعات صحرایی، آنالیز شیمیایی نمونههای آب برداشت شده از منابع آبی چشمه، رودخانه و گمانههای اکتشافی واقع در ساختگاه سد انجام شد. نتایج نشان داد که آنیونهای HCO3،Cl ، SO4، CO3 و NO3 به ترتیب و کاتیونهای Ca، Na، Mg و K به ترتیب بیشترین هستند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که 87.13 درصد از تغییرات کیفی آب توسط چهار گروه عاملی کنترل میشود. مهمترین عامل مؤثر بر کیفیت آب ساختگاه شامل EC، TDS، Na%، SAR، کلرید، سولفات، قلیاییت، Na و کربنات با 50.91 درصد میباشند. ماتریکس همبستگی عناصر بررسی شد و دقت برخی از روابط بر اساس معیارهای مختلف آماری بررسی شد. خورندگی آب بالا و تمام شاخصها نشانگر کیفیت مناسب منابع آب ساختگاه برای کشاورزی و آشامیدن میباشد.
مقالات پژوهشی
ارسلان صادقیان؛ غلامعباس صیاد؛ احمد فرخیان فیروزی؛ مجتبی نوروزی مصیر
چکیده
خاک از جمله منابع طبیعی دیر تجدید شونده است که تخریب و یا حفاظت آن بستگی به نحوه استفاده و مدیریت اراضی دارد. مدیریتهای زراعی مختلف تأثیرات متفاوتی بر شاخصهای کیفی خاک میگذارند. در این تحقیق اثر مدیریتهای زراعیهای مختلف بر برخی از شاخصهای فیزیکی کیفیت خاک شامل مقدار مواد آلی، تخلخل، جرم مخصوص ظاهری، پایداری خاکدانه، ظرفیت ...
بیشتر
خاک از جمله منابع طبیعی دیر تجدید شونده است که تخریب و یا حفاظت آن بستگی به نحوه استفاده و مدیریت اراضی دارد. مدیریتهای زراعی مختلف تأثیرات متفاوتی بر شاخصهای کیفی خاک میگذارند. در این تحقیق اثر مدیریتهای زراعیهای مختلف بر برخی از شاخصهای فیزیکی کیفیت خاک شامل مقدار مواد آلی، تخلخل، جرم مخصوص ظاهری، پایداری خاکدانه، ظرفیت آب قابل دسترس، مقاومت فروروی، هدایت هیدرولیکی اشباع و شیب منحنی رطوبتی در نقطه عطف) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور سه مزرعه با مدیریتهای زراعی مختلف شامل سیستم تک کشتی-حذف بقایای گیاهی، تناوب زراعی- حذف بقایای گیاهی و تک کشتی-حفظ بقایا گیاهی در سطح انتخاب شدند. آزمایشی در قالب طرح آماری بلوکهای تصادفی با چهار تکرار صورت گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل واریانس نشان داد که نوع مدیریت زراعی در سطح احتمال یک درصد بر همه پارامترهای فیزیکی مورد مطالعه اثر معنیدار داشت. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که در روش مدیریت زراعی تک کشتی- حذف بقایای گیاهی، مقدار جرم مخصوص ظاهری (31/1 گرم بر سانتیمتر مکعب) و مقاومت فروروی خاک (40/0 مگاپاسکال) بیشتر از تیمارهای دیگر بود، در حالیکه بیشترین مقدار مواد آلی (038/1 %)، تخلخل (7/55 درصد)، میانگین وزنی قطر خاکدانه (04/1 میلیمتر)، شاخص پایداری خاکدانهها (28 درصد)، ظرفیت آب قابل دسترس (15/0 درصد)، هدایت هیدرولیکی اشباع (17/46 سانتیمتر بر ساعت) و شیب منحنی رطوبتی در نقطه عطف (053/0) در تیمار سیستم تک کشتی-با حفظ بقایای گیاهی مشاهده شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نتایج نشان داد که سیستم تک کشتی-با حفظ بقایا گیاهی در افزایش کیفیت فیزیکی خاک نقشی بسزایی دارد.
مقالات پژوهشی
سعید سعادت؛ لیلا اسمعیل نژاد؛ حامد رضائی؛ رسول میرخانی؛ جواد سیدمحمدی
چکیده
پایداری خاکدانه، توانایی خاک در نگهداری و حفظ ترتیب فاز جامد و فضای خلل و فرج بعد از اعمال تنشهای مکانیکی است. گرچه تاکنون یک روش رضایتبخش جامع برای تعیین کیفیت فیزیکی خاک ارائه نشده است ولی پایداری خاکدانه میتواند بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک قلمداد شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی روشهای مناسب و استاندارد ...
بیشتر
پایداری خاکدانه، توانایی خاک در نگهداری و حفظ ترتیب فاز جامد و فضای خلل و فرج بعد از اعمال تنشهای مکانیکی است. گرچه تاکنون یک روش رضایتبخش جامع برای تعیین کیفیت فیزیکی خاک ارائه نشده است ولی پایداری خاکدانه میتواند بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک قلمداد شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی روشهای مناسب و استاندارد تعیین پایداری خاکدانه است که قادر به تشخیص شرایط کیفی فیزیکی خاکهای دارای بافت متوسط در هر دو منطقه خشک و مرطوب باشد. تعداد 120 نمونه خاک که شصت نمونه مربوط به منطقه مرطوب گیلان و شصت نمونه دیگر از استان فارس با اقلیم خشک انتخاب شدند. هر 10 نمونه خاک با بافت مشابه مخلوط شده و در نهایت یک نمونه خاک تعیین شد. بعد از هوا خشکشدن و الککردن نمونهها، تعیین بافت بهروش پیپت و کربنآلی خاک بهروش اکسیداسیون انجام گرفت. همچنین نمونههای دستنخورده با استفاده از استوانههای فلزی جهت تعیین ضریب آبگذری اشباع، منحنی رطوبتی و جرم مخصوص ظاهری خاک برداشته شد. تعیین هدایت هیدرولیکی اشباع بهروش بار ثابت صورت گرفت. برای اندازهگیری پایداری خاکدانه، از روشهای کمپر- رزنا، لابیزسونایس، و دیلینهیر-دیبودت استفاده شد. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، مقادیر میانگین وزنی قطر خاکدانهها در روشهای کمپر–رزنا و لابیزسونایس برای مطالعه پایداری ساختمان در هر دو اقلیم مناسب هستند. اگر یک روش بررسی سریع و ساده از وضعیت ساختمان خاک مورد نیاز باشد، تستهای ساده مثل کمپر-رزنا با اشباع سریع و همچنین لابیزسونایس در حالت مرطوب شدن سریع میتوانند مورد استفاده واقع شوند.
مقالات پژوهشی
سامان حاجی نمکی؛ حجت امامی؛ امیر فتوت
چکیده
با توجه به بحران کمبود منابع آب و لزوم بهرهبرداری از منابع آب نامتعارف، بهرهگیری مطلوب و بهینه از پساب فاضلاب شهری یکی از مباحث مهم پژوهشها میباشد. در اراضی حاشیه رودخانه کشفرود مشهد از پساب تصفیهخانه پرکندآباد به عنوان منبع جایگزین آب آبیاری استفاده میشود. در این مطالعه برخی از ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک در ...
بیشتر
با توجه به بحران کمبود منابع آب و لزوم بهرهبرداری از منابع آب نامتعارف، بهرهگیری مطلوب و بهینه از پساب فاضلاب شهری یکی از مباحث مهم پژوهشها میباشد. در اراضی حاشیه رودخانه کشفرود مشهد از پساب تصفیهخانه پرکندآباد به عنوان منبع جایگزین آب آبیاری استفاده میشود. در این مطالعه برخی از ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک در دو گروه خاکهای آبیاری شده با پساب به مدت 10 سال و آب چاه مورد بررسی قرار گرفتند. اراضی به شکلی انتخاب شدند که همگی بافت یکسان (لومی) داشتند. کیفیت خاک منطقه مورد مطالعه با پارامترهای جرم مخصوص ظاهری (BD)، درصد رس، میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD)، شاخص پایداری ساختمان خاک (SI)، pH، نسبت جذب سدیم (SAR)، نیتروژن کل، پتاسیم، فسفر، کربن آلی، زیست توده (MBC) و تنفس میکروبی (BR) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد آبیاری با پساب سبب افزایش معنیدار پارامترهای SI، SAR، فسفر قابل دسترس، MBC، BR و کربن آلی نسبت به خاکهای شاهد شد و پارامترهای BD و درصد رس در خاکهای آبیاری شده با پساب نسبت به آب چاه کاهش معنیداری داشتند. همچنین در مورد pH، MWD، نیترژن کل و پتاسیم تفاوت معنیداری ایجاد نشد. همچنین نتابج آنالیز مؤلفههای اصلی نشان داد کربن آلی، نسبت جذب سدیم، نیتروژن، pH، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، تنفس میکروبی و پتاسیم قابل دسترس بیشترین تغییرات را در اثر آبیاری با پساب تصفیه خانه پرکندآباد در زمینهای حاشیه رودخانه کشف رود نشان دادند؛ به طوریکه بر اساس تغییر این ویژگیها، خاکهای آبیاری شده با پساب و آب چاه را در دو گروه مجزا قرار گرفتند که نشان میدهد آبیاری با پساب بر خاکهای مورد مطالعه تأثیر قابل توجهی داشته است.
مقالات پژوهشی
الهه ذرتی پور؛ امیر سلطانی محمدی؛ ناصر عالمزادهانصاری
چکیده
مدلهای جذب آب اگر بتوانند مسیر حرکت آب و واکنش گیاه به تنش را بهطور صحیح پیشبینی کنند، ابزاری مفید در بهینهسازی مصرف آب محسوب میگردند. هدف از تحقیق حاضر بررسی مدلهای جذب آب کاهوبرگی تحت تنش خشکی میباشد. برای این منظور آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، در پاییز 1396 انجام شد. آزمایش با سه تیمار آبی ...
بیشتر
مدلهای جذب آب اگر بتوانند مسیر حرکت آب و واکنش گیاه به تنش را بهطور صحیح پیشبینی کنند، ابزاری مفید در بهینهسازی مصرف آب محسوب میگردند. هدف از تحقیق حاضر بررسی مدلهای جذب آب کاهوبرگی تحت تنش خشکی میباشد. برای این منظور آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، در پاییز 1396 انجام شد. آزمایش با سه تیمار آبی 60، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه در سه تکرار و در قالب یک طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. برای تعیین زمان آبیاری از روش وزنی استفاده گردید. تعرق نسبی با استفاده از تغییرات رطوبت روزانه خاک محاسبه و مدلهای کاهش جذب آب فدس و همکاران (1978)، ونگنوختن (1987)، دایرکسن و همکاران (1993) و همایی (1999) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از شاخصهای آماری بیشینه خطای نسبی، ضریب تعیین، ریشه میانگین مربعات خطا، کارایی مدلسازی و ضریب جرم باقیمانده استفاده شد. نتایج نشان داد، مدل همایی (1999) نسبت به سایر مدلها برازش بهتری ارائه میدهد (96/0 R2= و 14/9RMSE=). ضمن اینکه مدلهای فدس و همکاران (1978) با 43/0 R2= و 46/16RMSE=، ونگنوختن (1987) با 51/0 R2= و 62/8RMSE= و دایرکسن و همکاران (1993) با 48/0 R2= و 5/12RMSE=، برازش نزدیکی نسبت به هم داشتند.
مقالات پژوهشی
زهرا مقبلی؛ حمیدرضا اولیایی؛ صالح سنجری؛ ابراهیم ادهمی
چکیده
جهت افزایش بهرهوری از خاک در کشاورزی پایدار، آگاهی از ویژگیهای مختلف آن ضروری میباشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه نحوه تشکیل، طبقهبندی، کانیشناسی و میکرومورفولوژی خاکهای منطقه فاریاب در استان کرمان با رژیم رطوبتی و حرارتی اریدیک و هایپرترمیک، در سطوح ژئومورفیک مختلف انجام گرفت. اشکال اراضی منطقه شامل مخروطافکنه، دشت رسوبی، ...
بیشتر
جهت افزایش بهرهوری از خاک در کشاورزی پایدار، آگاهی از ویژگیهای مختلف آن ضروری میباشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه نحوه تشکیل، طبقهبندی، کانیشناسی و میکرومورفولوژی خاکهای منطقه فاریاب در استان کرمان با رژیم رطوبتی و حرارتی اریدیک و هایپرترمیک، در سطوح ژئومورفیک مختلف انجام گرفت. اشکال اراضی منطقه شامل مخروطافکنه، دشت رسوبی، اراضی پست و تپه در منطقه بودند. بر روی هر واحد ژئومورفیک، یک یا چند خاکرخ حفر، تشریح و نمونهبرداری شدند. نمونههای خاک تحت آزمایشهای معمول قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با حرکت از واحدهای تپه و مخروط افکنه به سمت واحدهای پاییندست، بافت خاک سنگینتر، ظرفیت تبادل کاتیونی، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل، هدایت الکتریکی، پهاش، نسبت سدیم جذبی، بیشتر و میزان گچ کمتر گردید. زیرگروه جدیـد Calcic Natrigypsids برای افزودن به تاکسونومی پیشنهاد میشود. کانیهای رسی شامل ایلیت، پالیگورسکیت، کلریت، اسمکتیت، کائولینیت، ورمیکولیت و کوارتز میباشند. بیشترین میزان پالیگورسکیت در افقهای تجمعی گچ در واحدهای تپه و مخروطافکنه بود و با حرکت به سمت واحدهای مرکزی دشت به میزان زیادی از مقدار آن کاسته و به میزان اسمکتیت افزوده شد. کانیهای کائولینیت، ایلیت و کلریت، کانیهای توارثی تشخیص داده شدند. بررسی مقاطع نازک نشاندهنده وجود کربنات کلسیم به شکلهای نودول، پوشش در دیواره حفرات میباشد. همچنین بلورهای گچ به فرم عدسیشکل، کروی و بیشکل و یا پرشدگی و یا به صورت صفحات در هم قفلشده مشاهده شدند. پوشش رسی در افق ناتریک در موقعیت اراضی پست در دیواره کانالهای خاک مشاهده شد. نتایج پژوهش، نمایانگر نقش مهم سطوح ژئومورفیک در تغییرپذیری ویژگیهای خاکهای منطقه مطالعاتی میباشد.
مقالات پژوهشی
صالح سنجری؛ محمد هادی فرپور
چکیده
تا دهة 1960 میلادی اغلب سؤالات باستانشناختی با بهرهگیری از روشهای استدلال و تفسیر در علوم اجتماعی و فلسفه پاسخ گفته میشد اما با شکلگیری «باستانشناسی نوین» از دهه 1960 میلادی، کاربرد و اهمیت علوم تجربی در پژوهشهای باستانشناسی شناخته و بسیاری از نظریات و فرضیات باستانشناختی با کمک روشهای کمّی و آزمونگری در علوم تجربی بازنگری ...
بیشتر
تا دهة 1960 میلادی اغلب سؤالات باستانشناختی با بهرهگیری از روشهای استدلال و تفسیر در علوم اجتماعی و فلسفه پاسخ گفته میشد اما با شکلگیری «باستانشناسی نوین» از دهه 1960 میلادی، کاربرد و اهمیت علوم تجربی در پژوهشهای باستانشناسی شناخته و بسیاری از نظریات و فرضیات باستانشناختی با کمک روشهای کمّی و آزمونگری در علوم تجربی بازنگری شد. یکی از شاخههای علوم تجربی که در تبیین شیوة معیشت گروههای انسانی گذشته، منشأیابی خاک سفالگری و معماری، گزینش خاک مناسب برای مرمت آثار باستانی، بررسی دلایل تخریب یا ماندگاری بناهای تاریخی و دلایل ترک و تخریب شهرهای باستانی نقش مهمی دارد، علم «خاکشناسی» است. مقاله حاضر، به منظور مطالعه خاکشناسی بخشهای قدیمی و مرمت شدة ارگ حاکمنشین تپه باستانی پنج هزار سالة کنارصندل جنوبی جیرفت به انجام رسید. نتایج نشان داد درصد رس بخش قدیمی حدوداً دو برابر بخش مرمت شده است. از سوی دیگر، میزان املاح بخش مرمت شده حدود 3 برابر خشتهای قدیمی میباشد. این نتایج نشان میدهد به تازگی خاکی با درصد رس کمتر و املاح بیشتر به منظور مرمت بنا به کار رفته است، در حالیکه خاک بخشهای قدیمی، احتمالاً توسط سازندگان اولیة بنا از جای دیگری از منطقه با درصد رس بیشتر و املاح کمتر آورده شده است. کانیهای رسی اسمکتیت، کلریت، ایلیت، پالیگورسکیت و کائولینیت در خاکهای بخش مرمت شده مشاهده شد. از سوی دیگر، تمام کانیهای فوقالذکر به جز کانی پالیگورسکیت و سپیولیت در خاک بخش قدیمی شناسایی شد. همچنین، در بخشهای قدیمی مواد آلی، تکّههای ذغال و قطعات خرد شدة سفال مشاهده شد که به نظر میرسد دلیلی بر استحکام و پایداری بیشتر بخشهای قدیمی نسبت به مرمت شده باشد.
مقالات پژوهشی
محبوبه فرزندی؛ سید حسین ثنایی نژاد؛ بیژن قهرمان؛ مجید سرمد
چکیده
بارش و دما از مهمترین متغیرهای هوا و اقلیمشناسی هستند. طول دوره آماری اهمیت بسزایی در دقت تحلیل این دو متغیر دارد. حجم نمونه کمتر از 100 سال نمیتواند نوسانات دراز مدت را به خوبی منعکس کند. طولانیترین آمار مربوط به دما و بارش ماهانه مشهد نزدیک به 125 سال (از حدود 1893 الی 2017) است. متاسفانه این آمار مفقودی دارد. ترمیم دادههای مفقود و افزایش ...
بیشتر
بارش و دما از مهمترین متغیرهای هوا و اقلیمشناسی هستند. طول دوره آماری اهمیت بسزایی در دقت تحلیل این دو متغیر دارد. حجم نمونه کمتر از 100 سال نمیتواند نوسانات دراز مدت را به خوبی منعکس کند. طولانیترین آمار مربوط به دما و بارش ماهانه مشهد نزدیک به 125 سال (از حدود 1893 الی 2017) است. متاسفانه این آمار مفقودی دارد. ترمیم دادههای مفقود و افزایش دقت برآورد آنها هدف این پژوهش است. ایستگاههایی از کشورهای مجاور بهعنوان ایستگاههای مبنا انتخاب شدند. ابتدا دادههای مفقود با برازش ده الگوی رگرسیونی چندگانه برای بارش ماهانه (با ضرایب تعیین 63/0 تا 81/0) و شش الگو برای دمای ماهانه (986/0تا 993/0) ترمیم شدند. سپس برای کاهش خطاها، پارامترهای الگوهای رگرسیونی با روشهای GA و ACO بهینه شدند. افزون بر این دو روش ANN و SVR نیز بهمنظور الگوسازی این دادهها نیز بهکار گرفته شدند. نتایج نشان داد GA و ACO دقت برآورد دادههای مفقود بارش را نسبت به روشهای رگرسیونی فوق به طور چشمگیری افزایش میدهد. کمترین RMSE بین تمام الگوهای رگرسیونی بارش 79/9 میلیمتر است. این معیار با روش GA به 560/2 میلیمتر و با ACO به 559/2 کاهش میبابد. کمترین RMSE بین الگوهای رگرسیونی دما 986/0 میلیمتر است. این معیار با روش ANN به 726/0 میلیمتر و با SVR نیز به 551/0 کاهش میبابد. مقایسه ترمیم دما و بارش نشان میدهد که روشهای تکاملی برای بارش و روشهای یادگیری ماشین برای دما عملکرد بهتری دارند.