مقالات پژوهشی
رسول اسدی؛ فرزاد حسن پور؛ میترا مهربانی؛ امین باقی زاده؛ فاطمه کاراندیش
چکیده
بهمنظور مقایسه دو روش کمآبیاری بر خصوصیات رشد گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis L.)، آزمایشی در سال زراعی 1395، در ایستگاه تولید نهال شهرداری کرمان در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش، تیمارها شامل آبیاری کامل (100 درصد تأمین رطوبت خاک تا حد ظرفیت زراعی)، کمآبیاری تنظیم شده و آبیاری ناقص ریشه هر کدام در دو سطح ...
بیشتر
بهمنظور مقایسه دو روش کمآبیاری بر خصوصیات رشد گیاه دارویی رزماری (Rosmarinus officinalis L.)، آزمایشی در سال زراعی 1395، در ایستگاه تولید نهال شهرداری کرمان در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش، تیمارها شامل آبیاری کامل (100 درصد تأمین رطوبت خاک تا حد ظرفیت زراعی)، کمآبیاری تنظیم شده و آبیاری ناقص ریشه هر کدام در دو سطح 75 و 55 درصد آبیاری کامل بودند. نتایج نشان داد که بیشترین وزن خشک اندام هوایی گیاه (6/3874 کیلوگرم در هکتار) و شاخص سطح برگ در مراحل مختلف رشد، در تیمار آبیاری کامل بدست آمد که از لحاظ آماری با سطح 75 درصد اعمال شده در آبیاری ناقص تفاوت معنیداری نداشت. این در حالی است که بیشترین بهرهوری آب (06/2 کیلوگرم بر متر مکعب)، وزن تر ریشه (8/3 گرم)، طول ریشه (4/16 سانتیمتر) و حجم ریشه (4/2 سانتیمتر مکعب)، به سطح 75 درصد اعمال شده در آبیاری ناقص ریشه اختصاص یافت که این امر بهدلیل افزایش ریشههای ثانویه در این تیمار نسبت به سایر تیمارها بود. لازم به ذکر است که عملکرد بدست آمده از سطح 75 درصد اعمال شده در آبیاری ناقص 3/3669 کیلوگرم در هکتار بود. بنابراین اعمال روش آبیاری ناقص ریشه و تأمین 75 درصد نیاز آبی گیاه، ضمن صرفهجویی در مصرف آب، میتواند با توسعه مناسب شاخص سطح برگ و ریشه گیاه، امکان استفاده بهتر از انرژی خورشید و رطوبت موجود در خاک را بهرغم اعمال تنش رطوبتی فرآهم آورد و راهکار مناسبی برای مقابله با بحران آب، برای حرکت به سمت کشاورزی پایدار محسوب شود.
مقالات پژوهشی
سعید سروری؛ علی نقی ضیائی؛ عطااله جودوی
چکیده
مدیریت جامع و منطقی منابع آب، مستلزم شناخت روابط بین منابع آب سطحی و زیرسطحی و مدیریت تلفیقی میباشد. آبخوان آبرفتی دشت بجنورد با مساحت 2/65 کیلومتر مربع در استان خراسان شمالی میباشد که بخش اعظم آن را منطقه شهری تشکیل میدهد. تأمین آب شرب از خارج محدوده آبخوان آبرفتی در سالهای اخیر افزایش ارتفاع سطح آب در بعضی نقاط دشت را در پی داشته ...
بیشتر
مدیریت جامع و منطقی منابع آب، مستلزم شناخت روابط بین منابع آب سطحی و زیرسطحی و مدیریت تلفیقی میباشد. آبخوان آبرفتی دشت بجنورد با مساحت 2/65 کیلومتر مربع در استان خراسان شمالی میباشد که بخش اعظم آن را منطقه شهری تشکیل میدهد. تأمین آب شرب از خارج محدوده آبخوان آبرفتی در سالهای اخیر افزایش ارتفاع سطح آب در بعضی نقاط دشت را در پی داشته است که باعث ایجاد مشکلاتی برای ساکنان و زیرساختهای شهر شده است. به منظور شناخت راهکارهای کاهش این مشکلات، شبیهسازی تراز سطح آب با استفاده از کد MODFLOW و به کمک نرمافزارGMS با در نظر گرفتن رودخانه فیروزه انجام شد و نقش رودخانه در تغذیه و تبادلات با آبخوان مورد بررسی قرار گرفت. بازدیدهای میدانی به منظور اندازهگیری دبی و عمق آب در چندین مقطع رودخانه انجام شد و از این دادهها برای واسنجی مدل بهره گرفته شد. مدلسازی در حالت ماندگار برای مهرماه سال 1390 صورت گرفت و پس از واسنجی، خطای مدل برابر 53/0 متر بهدست آمد. دوره مدلسازی غیر ماندگار از مهر ماه سال 1380 الی مهر ماه 1395 شامل ده سال واسنجی و چهار سال صحتسنجی بود که پس از اجرا و واسنجی مدل، میانگین خطا در دوره واسنجی به 83/0 متر و خطای دوره صحتسنجی به یک متر کاهش یافت. بر اساس نتایج حاصل از بیلان، رودخانه در یک قسمت از مسیر خود حدود 4/2 میلیون متر مکعب در سال آبخوان را تغذیه میکند و در قسمتی دیگر زهکش کننده آبخوان میباشد. در نهایت سناریوهای ادامه روند موجود، حذف چاههای شرب شهر بجنورد و اثر اجرای سیستم فاضلاب تا سال 2025 به مدل اعمال شد که در انتهای دوره سناریو نتایج به ترتیب حاکی از افت حدود یک متری سطح آبزیرزمینی، افزایش تراز سطح آب به میزان چهار متر و فرو افتادن سطح آب به میزان 5/4 متر بود.
مقالات پژوهشی
اباذر سلگی؛ حیدر زارعی؛ صفر معروفی
چکیده
تکنیکهای تجسم برای مجموعه دادههای بزرگ، مسئلهای است که در هیدرولوژی کمتر به آن پرداخته شده است. در حالیکه این تکنیکها در بررسی و تحلیل مقادیر زیاد اطلاعات چند بعدی، اهمیت زیادی دارند. یکی از این تکنیکها، نمودارهای مبتنی بر پیکسل (نمودارهای رستری) میباشد. در این مطالعه، به بررسی دو نوع از نمودارهای رستری، شامل هیدروگراف رستری ...
بیشتر
تکنیکهای تجسم برای مجموعه دادههای بزرگ، مسئلهای است که در هیدرولوژی کمتر به آن پرداخته شده است. در حالیکه این تکنیکها در بررسی و تحلیل مقادیر زیاد اطلاعات چند بعدی، اهمیت زیادی دارند. یکی از این تکنیکها، نمودارهای مبتنی بر پیکسل (نمودارهای رستری) میباشد. در این مطالعه، به بررسی دو نوع از نمودارهای رستری، شامل هیدروگراف رستری و هایتوگراف رستری برای چشمه کارستی گاماسیاب در نهاوند پرداخته میشود. این نمودارها با استفاده از اطلاعات روزانه آبدهی و بارش چشمه گاماسیاب با یک دوره آماری 49 ساله (1396-1348) ترسیم شدند. برای ترسیم این نمودارها، از نرمافزار MATLAB استفاده شده است. با استفاده از هیدروگراف رستری، پدیدههای مختلفی از جمله ذوب برف، خشکسالی، و ... تشخیص داده شدند. در این تحقیق 6 پدیده مختلف با استفاده از این نمودارها شناسایی شده است. نتایج نشان داد که دوره ذوب برف در چشمه گاماسیاب از سال 1348 تا 1396 کمتر شده، به طوریکه این دوره از حدود 100 روز به 30 روز کاهش یافته است. همچنین سال 1387 خشکترین سال در طول دوره آماری چشمه بوده است، یک خشکسالی هم در سال 1377 مشاهده شده است. با استفاده از هیدروگراف رستری مشخص شد که ماه مهر، خشکترین ماه میباشد، مشخص کردن این ماه برای بررسی و جداسازی جریان پایه بسیار مناسب میباشد. بهطورکلی میتوان گفت که این نمودارها ضمن داشتن اطلاعات بسیار زیاد، قابلیت بررسی و تفسیر سریعتری را فراهم میکنند.
مقالات پژوهشی
مهسا نوری؛ علیرضا عمادی؛ رامین فضل اولی
چکیده
رشد جمعیت و محدودیت منابع آب، موجب اهمیت بهرهبرداری بهینه از منابع موجود شده است. نگرانی اصلی در زمینه مدیریت منابع آب، تخصیص عادلانه است. بنابراین، تخصیص بهینه منابع با درنظرداشتن مطلوبیت ذینفعان و محدودیتهای فیزیکی مسئله امری ضروری است. در این پژوهش، رویکرد نظریه بازیها برای تخصیص آب از سد شهید رجایی با توجه به تقسیم عادلانه ...
بیشتر
رشد جمعیت و محدودیت منابع آب، موجب اهمیت بهرهبرداری بهینه از منابع موجود شده است. نگرانی اصلی در زمینه مدیریت منابع آب، تخصیص عادلانه است. بنابراین، تخصیص بهینه منابع با درنظرداشتن مطلوبیت ذینفعان و محدودیتهای فیزیکی مسئله امری ضروری است. در این پژوهش، رویکرد نظریه بازیها برای تخصیص آب از سد شهید رجایی با توجه به تقسیم عادلانه سود میان ذینفعان مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا مقدار آب قابلدسترس با سیاست بهرهبرداری استاندارد تعیین و سپس مدل بهینهسازی تخصیص آب با رعایت عدالت بدون توجه به سود اقتصادی تدوین گردید. این مدل برای تعیین سهم آب شرکتکنندگان در ائتلافها اجرا شد. سپس، ائتلافهای ممکن بهمنظور افزایش سود کلی سیستم با روش شاپلی تشکیل و سود حاصل از هر ائتلاف محاسبه گردید. درنهایت، بهمنظور تخصیص مجدد سود به بازیکنان جهت ترغیب آنها به شرکت در ائتلاف کل از رابطه ارزش شاپلی استفاده شد. تلفیق مدل بهینهسازی الگوریتم ژنتیک با نظریه بازیهای همکارانه به روش شاپلی کریسپ از نوآوریهای این پژوهش میباشد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که استفاده از روش پیشنهادی سود ذینفعان را افزایش میدهد بهطوریکه با تشکیل ائتلاف کل، سود ذینفعان بین 6 تا 16 درصد و سود کلی سیستم 10 درصد افزایش یافته است. این میزان افزایش سود با مدل تلفیقی پیشنهادی بدون نیاز به هیچگونه هزینه اضافی و تنها با تغییر در مدیریت بهرهبرداری قابل اجرا خواهد بود.
مقالات پژوهشی
حمیدرضا بهروان؛ رضا خراسانی؛ امیر فتوت؛ عبدالامیر معزی؛ مهدی تقوی
چکیده
با توجه به اهمیت افزایش کارایی کود فسفر و بررسی اثرات اسید هومیک در بهبود جذب آن با توجه به خصوصیات مورفولوژیک ریشه و جریان به درون فسفر در گیاه نیشکر، آزمایش گلخانهای با سطوح مختلف فسفر (0، 50 و 100 درصد توصیه کودی معادل 250 کیلوگرم در هکتار) و اسید هیومیک (سه سطح غوطهورسازی قلمه در محلولهای 0، 3/0 و 5/0 درصد اسید هیومیک) اجرا شد و گیاه نیشکر ...
بیشتر
با توجه به اهمیت افزایش کارایی کود فسفر و بررسی اثرات اسید هومیک در بهبود جذب آن با توجه به خصوصیات مورفولوژیک ریشه و جریان به درون فسفر در گیاه نیشکر، آزمایش گلخانهای با سطوح مختلف فسفر (0، 50 و 100 درصد توصیه کودی معادل 250 کیلوگرم در هکتار) و اسید هیومیک (سه سطح غوطهورسازی قلمه در محلولهای 0، 3/0 و 5/0 درصد اسید هیومیک) اجرا شد و گیاه نیشکر در دو زمان 45 و 90 روز پس از کشت، برداشت شد. آزمایش به صورت طرح فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار و با استفاده از 54 گلدان اجرا گردید. در این تحقیق طول ساقه و ریشه، طول تارهای کشنده، ظرفیت تبادل کاتیونی ریشه، جذب و جریان به درون فسفر اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بدست آمده با مصرف اسید هیومیک به همراه کود فسفر، خصوصیات گیاهی اندازهگیری شد و جذب فسفر نیز به طور متوسط بیش از 50 درصد بهبود یافت. اما در عین حال روند تغییرات جریان به درون فسفر با جذب فسفر در تیمارهای اسید هومیک و کود فسفر به دلیل افزایش معنیدار طول ریشه منطبق نبود به طوریکه این تغییرات رابطه معکوسی با رشد ریشه نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که مصرف اسید هیومیک به تنهایی و به همراه کود فسفر میتواند با تأثیر بر سیستم ریشهای و تارهای کشنده، جذب فسفر و در نتیجه ماده خشک گیاهی را افزایش دهد. همچنین کاربرد اسید هیومیک و کود فسفر ضمن افزایش عملکرد محصول، افزایش کارایی مصرف کود فسفر را نیز بهبود بخشید.
مقالات پژوهشی
حدیت لهراسبی؛ عطاله خادم الرسول؛ احمد فرخیان فیروزی
چکیده
فرسایش بادی یکی از مهترین معضلات زیست محیطی در مناطق خشک و نیمه خشک است که سبب هدررفت خاک و تولید گرد و غبار میگردد. در این پژوهش تأثیرات زغال زیستی باگاس نیشکر، کنوکارپوس و تیمار آلی-معدنی زئوپلانت در سه سطح (0، 2 و 4 درصد وزنی)، دو سطح رطوبتی (25 و 50 درصد ظرفیت زراعی) و در 3 تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی بر روی ویژگیهای ...
بیشتر
فرسایش بادی یکی از مهترین معضلات زیست محیطی در مناطق خشک و نیمه خشک است که سبب هدررفت خاک و تولید گرد و غبار میگردد. در این پژوهش تأثیرات زغال زیستی باگاس نیشکر، کنوکارپوس و تیمار آلی-معدنی زئوپلانت در سه سطح (0، 2 و 4 درصد وزنی)، دو سطح رطوبتی (25 و 50 درصد ظرفیت زراعی) و در 3 تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی بر روی ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاک به عنوان شاخصهایی از فرسایشپذیری، بررسی شد. نمونه خاک از محدوده تالاب هورالعظیم به عنوان یکی از کانونهای گردوغبار جمعآوری و پس از اعمال تیمارها، به مدت 90 روز در سینیهایی به ابعاد (10 × 30 × 70 سانتیمتر) انکوباسیون گردید. پس از اتمام انکوباسیون سینیها درون تونل باد قرار داده شد و تحت تأثیر وزش باد با سرعت 15 متر بر ثانیه در ارتفاع 2 متری از سطح خاک قرار گرفتند. مهمترین پارامترهای فیزیکی و مکانیکی اندازهگیری شده شامل پایداری خاکدانه، مقاومت فروروی، مقاومت کششی، شاخص تردی خاکدانه، مقاومت برشی، شاخص سله، شاخص بافت خاک و درصد ماده آلی بودند. نتایج نشان داد که هر سه تیمار در دو سطح رطوبتی، به طور معنیداری سبب افزایش تخلخل، مقاومت کششی و کاهش شاخص سله در مقایسه با نمونه بدون تیمار شدند (P<0.01). همچنین زغال زیستی باگاس نیشکر و زئوپلانت (سطح 2 درصد) به طور معنیداری مقاومت برشی را افزایش، در حالیکه زغال زیستی کنوکارپوس اثر معنیداری بر مقاومت برشی نداشت. در مجموع تیمارهای مورد استفاده با ایجاد لایه محافظ (Armoring effect) در سطح خاک و نیز افزایش پایداری خاکدانهها، منجر به کاهش فرسایش شدند.
مقالات پژوهشی
ناصر میران؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ولی فیضی اصل؛ ابراهیم سپهر؛ مهدی رحمتی؛ سلمان میرزایی
چکیده
پایش سریع و غیر مخرب نیتروژن آسمانه گیاهی در محصولات زراعی به ویژه گیاه گندم برای مدیریت دقیق نیتروژن بسیار حائز اهمیت است. آنالیزهای شیمیایی رایج برای تعیین وضعیت عناصر غذایی گیاهان معمولاً استفاده از روشهای آزمایشگاهی میباشد. این روشها اغلب زمانبر، پرهزینه همراه با تخریب بافتهای گیاهی میباشند. لذا بررسی و به کارگیری روشهای ...
بیشتر
پایش سریع و غیر مخرب نیتروژن آسمانه گیاهی در محصولات زراعی به ویژه گیاه گندم برای مدیریت دقیق نیتروژن بسیار حائز اهمیت است. آنالیزهای شیمیایی رایج برای تعیین وضعیت عناصر غذایی گیاهان معمولاً استفاده از روشهای آزمایشگاهی میباشد. این روشها اغلب زمانبر، پرهزینه همراه با تخریب بافتهای گیاهی میباشند. لذا بررسی و به کارگیری روشهای سریع و کم هزینه میتواند به مدیریت هر چه بهتر مزارع کمک نماید. در این راستا، هدف از این پژوهش ارزیابی کارایی تصاویر سنجنده ETM+ در تعیین مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی بود. به همین منظور، در 45 مزرعه از مزارع گندم دیم شمالغرب ایران، همبستگی بین دادههای انعکاسی به دست آمده از باندهای تصاویر ماهواره لندست 7 و مقدار نیتروژن اندازهگیری شده در آزمایشگاه به دست آمد. بالاترین و پایین ترین مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی اندازهگیری شده در منطقه مورد مطالعه بترتیب 6/1 و 79/0 درصد و میانگین آن 11/1 درصد بود و همبستگی نسبتاً بالایی بین باندهای مختلف تصویر سنجنده ETM+ بجز باند 4 و مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی وجود داشت. با توجه به همبستگی بالای بین دادههای انعکاسی باندهای مختلف (از 816/0 تا 841/0) و به منظور کاهش حجم و تکرار محاسبات تجزیه به مؤلفههای اصلی بین دادههای باندهای مختلف تصویر ETM+ انجام گرفت. در نهایت رابطه رگرسیونی بین مؤلفه اصلی اول استاندارد شده (ZPC1) و میزان نیتروژن آسمانه گیاهی ایجاد شد. نتایج نشان داد که رابطه رگرسیونی قوی و معنیداری بین مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی و مؤلفه ZPC1 با 71/0 R2= وجود دارد. با توجه به دقت کافی مدل رگرسیونی ایجاد شده، میتوان نتیجهگیری کرد که از دادههای سنجش از دور میتوان برای مدیریت و پایش دقیقتر وضعیت نیتروژن مزارع گندم دیم کشور استفاده کرد.
مقالات پژوهشی
محبوبه قیطاسی؛ شهرام کیانی؛ علیرضا حسین پور
چکیده
سبزیهای برگی مثل اسفناج حاوی مقدار زیادی نیترات هستند. یکی از راهکارهای کاهش تجمع نیترات در سبزیها استفاده از بازدارندههای نیتراتسازی است. این تحقیق به منظور بررسی تأثیر کاربرد بازدارنده نیتراتسازی 3 و 4 دی متیل پیرازول فسفات (DMPP) بر عملکرد و تجمع نیترات در اسفناج (Spinacia oleracea L.) به صورت گلدانی انجام شد. بدین منظور آزمایشی به صورت ...
بیشتر
سبزیهای برگی مثل اسفناج حاوی مقدار زیادی نیترات هستند. یکی از راهکارهای کاهش تجمع نیترات در سبزیها استفاده از بازدارندههای نیتراتسازی است. این تحقیق به منظور بررسی تأثیر کاربرد بازدارنده نیتراتسازی 3 و 4 دی متیل پیرازول فسفات (DMPP) بر عملکرد و تجمع نیترات در اسفناج (Spinacia oleracea L.) به صورت گلدانی انجام شد. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه عامل نوع کود نیتروژنه، نوع خاک و نوع واریته در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام شد. کودهای نیتروژن شامل اوره، سولفات نیترات آمونیوم و سولفات نیترات آمونیوم با بازدارنده نیتراتسازی DMPP بودند که به همراه تیمار شاهد (عدم کاربرد نیتروژن) مورد استفاده قرار گرفتند. عامل خاک نیز شامل 3 نوع خاک با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت بود. واریتههای مورد استفاده شامل یک واریته برگ صاف (گیانت سانتوس) و یک واریته برگ چروک (وایکینگ) بودند. نتایج نشان داد کاربرد سولفات نیترات آمونیوم به همراه بازدارنده نیتراتسازی DMPP منجر به افزایش معنیدار آمونیوم و بالعکس کاهش معنیدار نیترات خاک در مقایسه با تیمار مشابه اما فاقد بازدارنده و کود اوره در هر سه خاک مورد مطالعه شد. کاربرد بازدارنده نیتراتسازی DMPP در خاک شماره 3 (رس سیلتی) منجر به افزایش معنیدار عملکرد اسفناج واریته وایکینگ به میزان 1/29 درصد در مقایسه با تیمار مشابه اما فاقد بازدارنده گردید. کاربرد سولفات نیترات آمونیوم به همراه بازدارنده نیتراتسازی DMPP منجر به کاهش معنیدار غلظت نیترات اندامهوایی اسفناج در مقایسه با سولفات نیترات آمونیوم و اوره به ترتیب به مقدار 7/25 و 5/31 درصد در خاک شماره 1، 1/29 و 1/37 درصد در خاک شماره 2، 9/33 و 0/34 درصد در خاک شماره 3 شد. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از سولفات نیترات آمونیوم به همراه بازدارنده نیتراتسازی DMPP در شرایط مشابه این تحقیق به منظور کاهش غلظت نیترات در اسفناج میتواند قابل توجه باشد.
مقالات پژوهشی
حسن لطفی پارسا؛ محسن شکل آبادی؛ قاسم اسدیان
چکیده
بخشبندی اندازه دانهای و بیوشیمیایی کربن آلی روشی سودمند در شناخت و بررسی پویایی و فرایندهای نگهداشت، تجزیه و خروج آنها از خاک میباشد. مراتع حاوی بیش از یک سوم ذخایر کربن زمین بوده و یکی از مهمترین اکوسیستمها جهت ذخیره کربن بشمار میروند. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تغییرات بخشبندی اندازه دانهای و بیوشیمیایی کربن آلی ...
بیشتر
بخشبندی اندازه دانهای و بیوشیمیایی کربن آلی روشی سودمند در شناخت و بررسی پویایی و فرایندهای نگهداشت، تجزیه و خروج آنها از خاک میباشد. مراتع حاوی بیش از یک سوم ذخایر کربن زمین بوده و یکی از مهمترین اکوسیستمها جهت ذخیره کربن بشمار میروند. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تغییرات بخشبندی اندازه دانهای و بیوشیمیایی کربن آلی خاک در فواصل مختلف از سطح ریشهی پنج گیاه مرتعی در استان همدان انجام پذیرفت. جداسازی خاکهای ریزوسفری از ریشهها انجام شد و خاکها به سه بخش خاک ریزوسفری، بین ریزوسفری و تودهای تقسیم شدند. بخشبندی اندازه دانهای و بیوشیمیایی کربن آلی روی خاکها انجام شد. بیشترین میزان کربن آلی در نواحی نزدیک به ریشهها و خاکدانههای کوچکتر از 15/0 میلیمتر مشاهده گردید. علیرغم فعالیت بالای ریزجانداران در این نواحی، میزان کربن آلی بهدلیل ترشحات ریشهای همچنان بالاتر از نقاط دورتر از ریشه بود. بخشهای مختلف بیوشیمیائی کربن و MWD دارای همبستگی بسیار معناداری با کربن آلی کل بودند که نشاندهندهی اثر کربن آلی خاک بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک است. بخشهای بیوشیمیایی در نزدیک ریشهها که شدت تجزیهی کمتری داشتند مربوط به کربن محلول در آب و کربن قابل دسترس بود در حالیکه با افزایش فاصله از سطح ریشه مقادیر کربن مقاوم به تجزیه افزایش مییافت.
مقالات پژوهشی
مهسا سامتی؛ سید حسین ثنایی نژاد؛ فیروزه ریواز؛ بیژن قهرمان
چکیده
خشکسالی به عنوان یکی از زیانبارترین بلایای طبیعی، از جمله پدیدههایی است که هم تغییرات مکانی و هم تغییرات زمانی آن حائز اهمیت است. تحلیل توأم مکانی-زمانی خشکسالیها بطور قطع، یکی از روشهای موثر در پایش و ارزیابی خشکسالیها به منظور تشخیص به موقع این رویداد و جلوگیری از اثرات مخرب بعدی خواهد بود. روشهای زمینآمار مکانی-زمانی از ...
بیشتر
خشکسالی به عنوان یکی از زیانبارترین بلایای طبیعی، از جمله پدیدههایی است که هم تغییرات مکانی و هم تغییرات زمانی آن حائز اهمیت است. تحلیل توأم مکانی-زمانی خشکسالیها بطور قطع، یکی از روشهای موثر در پایش و ارزیابی خشکسالیها به منظور تشخیص به موقع این رویداد و جلوگیری از اثرات مخرب بعدی خواهد بود. روشهای زمینآمار مکانی-زمانی از جمله روشهایی هستند که با وارد نمودن بعد زمان در معادلات خود به این گونه تحلیلها میپردازند. در این تحقیق، با استفاده از دادههای بارش ماهانه 48 ایستگاه هواشناسی، بارانسنجی و اقلیمشناسی شمال شرق کشور طی دورهی آماری 1981-2012، شاخص خشکسالی SPI در مقیاس 12 ماهه محاسبه گردید. سپس چهار نوع تابع تغییرنگار مکانی-زمانی بکار گرفته شد و از طریق معیارهایMSE در برآورد پارامترهای مدل و معیار MSPE در پیشبینی مقادیر مشاهده نشده مقایسه شدند. مدل ضربی-جمعی به عنوان بهترین مدل شناخته شد. با بکارگیری این مدل، مقادیر شاخص SPI در سال 2012 توسط روش کریجینگ مکانی-زمانی برآورد شده و نقشههای ماهانه آن با نقشههای مقادیر مشاهداتی مقایسه شدند. از نتایج تحلیل مشخص شد که مدل توانسته است به خوبی وضعیتهای خشکسالی و ترسالی را شناسایی نماید. بنابراین به کمک روشهای تحلیل توأم میتوان شاخص خشکسالی را برای موقعیتها و زمانهای دلخواه، پیشگویی کرد. اعتبارسنجی متقابل توابع تغییرنگار مکانی-زمانی و مکانی محض نشان داد عمکرد توابع مختلف تفاوت چشمگیری با یکدیگر نداشته و این مدلها نتوانستهاند دقت مدلهای مکانی را افزایش دهند.