مقالات پژوهشی
مهدی کرمی مقدم؛ تورج سبزواری؛ مهدی نورزاده حداد
چکیده
هنگامی که جریان در یک کانال اصلی یا رودخانه به نزدیکی آبگیر میرسد، خطوط جریان به سمت آبگیر منحرف میشوند. در این حالت یک ناحیه جداشدگی جریان در آبگیر ایجاد میشود که به علت کاهش عرض جریان انحرافی باعث کاهش دبی و راندمان آبگیری میگردد. در این تحقیق برای تعیین شعاع بهینه ورودی آبگیر، آزمایشاتی بر روی آبگیر جانبی منشعب از کانال مستطیلی ...
بیشتر
هنگامی که جریان در یک کانال اصلی یا رودخانه به نزدیکی آبگیر میرسد، خطوط جریان به سمت آبگیر منحرف میشوند. در این حالت یک ناحیه جداشدگی جریان در آبگیر ایجاد میشود که به علت کاهش عرض جریان انحرافی باعث کاهش دبی و راندمان آبگیری میگردد. در این تحقیق برای تعیین شعاع بهینه ورودی آبگیر، آزمایشاتی بر روی آبگیر جانبی منشعب از کانال مستطیلی با ورودی گردشده با سه نسبت شعاع r/Wb برابر 4/0، 6/0 و 8/0 (r شعاع دهانه ورودی و Wb عرض آبگیر) انجام و ابعاد منطقه جداشدگی و همچنین ضرایب انرژی و اندازه حرکت در دهانه آبگیر محاسبه گردید. این آزمایشات در شرایط جریان انتها بسته و انتها باز در نسبت دبی انحرافی 2/0، 4/0، 6/0 و 8/0 انجام شد. با رسم خطوط جریان توسط نرمافزار Tecplot برای شرایط مختلف، مقدار طول و عرض جداشدگی تعیین و در نهایت اندازه جداشدگی برای نسبت شعاع 8/0 کمتر از شعاع دیگر بدست آمد. بنابراین نسبت r/Wb برابر 8/0 با کمترین مقدار جداشدگی به عنوان نسبت شعاع بهینه انتخاب گردید.
مقالات پژوهشی
لاله پرویز
چکیده
تقاضای روزافزون به آب و تغییرات اقلیمی منجر به ایجاد فشار جهت استفاده کارآمد آب در بخش کشاورزی شده است. بنابراین آگاهی از نیاز آبی گیاه جهت افزایش بازده آبیاری لازم میباشد. در این راستا یازده شاخص گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS در بازه زمانی 2013- 2016 برای محصول سیبزمینی در محدوده بین شهرستانهای بستان آباد و تبریز استخراج ...
بیشتر
تقاضای روزافزون به آب و تغییرات اقلیمی منجر به ایجاد فشار جهت استفاده کارآمد آب در بخش کشاورزی شده است. بنابراین آگاهی از نیاز آبی گیاه جهت افزایش بازده آبیاری لازم میباشد. در این راستا یازده شاخص گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS در بازه زمانی 2013- 2016 برای محصول سیبزمینی در محدوده بین شهرستانهای بستان آباد و تبریز استخراج شدند. جهت انتخاب شاخصهای گیاهی مؤثر از تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده شد که برای این منظور شبکه عصبی مصنوعی برای مدلسازی مؤلفههای حاصل از تحلیل و ضریب گیاهی بکار برده شد. از بین مؤلفههای مورد بررسی، سه مولفه اول با در اختیار داشتن 45/85 درصد واریانس کل انتخاب شدند. در سه بررسی انجام شده در مورد نوع مؤلفههای روش تحلیل مؤلفههای اصلی، بهطور متوسط بررسی اول نسبت به بررسی دوم و سوم منجر به کاهش 75/55 درصد RMSE شد. شاخصهای حاصل از باندهای انعکاسی مانند شاخص NDVI و شاخصهای بهبود یافته براساس منطقه مورد مطالعه مانند شاخصهای SAVI و MSAVI از کارایی قابل قبولی برخوردار بودند. کاهش 66/66 درصد ضریب LST از مولفه سوم به اول حاکی از افزایش دقت نتایج شاخصهای باندهای حرارتی در صورت ترکیب با شاخصهای باندهای انعکاسی مانند شاخص TVX بود. برآورد ضریب گیاهی با شاخصهای گیاهی حاصل از تحلیل مؤلفههای اصلی در مدلسازی شبکه عصبی دارای تخمین کمبرآوردی حدود یک درصد در دوره صحتسنجی بوده است.
مقالات پژوهشی
الهام افضلی مقدم؛ ناصر برومند؛ وحیدرضا جلالی؛ صالح سنجری
چکیده
ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻫﻴﺪروﻟﻴﻜﻲ ﺑﺮای درک ﺟﺮﻳﺎن رﻃﻮﺑﺖ در ﺧﺎک ﻏﻴﺮاﺷﺒﺎع ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻣﺪلسازی ﺟرﻳﺎن رطﻮﺑﺖ، آﻻﻳﻨﺪهها و عناصر غذایی در ﺧﺎک، اﺳﺘﻔﺎده میﮔﺮدﻧﺪ. مدیریت خاک و کاربری اراضی، با تأثیر بر ویژگیهای خاک میتوانند مستقیما خصوصیات هیدرولیکی خاک را تغییر دهند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی ...
بیشتر
ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻫﻴﺪروﻟﻴﻜﻲ ﺑﺮای درک ﺟﺮﻳﺎن رﻃﻮﺑﺖ در ﺧﺎک ﻏﻴﺮاﺷﺒﺎع ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻣﺪلسازی ﺟرﻳﺎن رطﻮﺑﺖ، آﻻﻳﻨﺪهها و عناصر غذایی در ﺧﺎک، اﺳﺘﻔﺎده میﮔﺮدﻧﺪ. مدیریت خاک و کاربری اراضی، با تأثیر بر ویژگیهای خاک میتوانند مستقیما خصوصیات هیدرولیکی خاک را تغییر دهند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی اثر کاربریهای مختلف اراضی بر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (ks) بود. این پژوهش در 100 هکتار از اراضی منطقه خضرآباد در 25 کیلومتری جنوب شهرستان جیرفت انجام گردید. به کمک نرمافزار Google earth و Arc GIS، منطقه به بلوکهایی با ابعاد 1000×1000 متر شبکهبندی شد. مختصات جغرافیایی مراکز هر بلوک به عنوان محل نمونهبرداری انتخاب و (ks) توسط دستگاه نفوذسنج گلف تعیین گردید. برای انجام درونیابی و تهیه نقشههای مکانی، از روش کریجینگ استفاده شد. نتایج نشان داد که (ks) با همبستگی مکانی قوی از تغییرپذیری مکانی بالایی برخوردار است که این تغییرات در کاربری باغ بیشترین و در کاربری بایر کمترین مقدار را در برگرفتند و دلیل این امر نوع کاربری و تکنیک مدیریتی بسته به نوع کاربری و نشاندهنده تأثیر کاربری اراضی بر (ks) بود. الگوی پراکنش ks با متغیر شن همروند و با الگوی پراکنش رس در خلاف جهت دیده شد که همین امر، تأثیر ویژگیهای فیزیکی خاک را بر (ks) نشان داد. با توجه به پارامترهای ارزیابی MBE (میانگین انحراف خطا)، MAE (میانگین قدر مطلق خطا) و CRM (ضریب جرم باقیمانده)، بهترین مدل برازش داده شده به ks، مدل گاوسی بود و ویژگیهای خاک نظیر ks، دارای تغییرپذیری مکانی وابسته به مقیاس نمونهبرداری بودند. بهطور کلی مشخص گردید که کاربریهای اراضی، بسته به نوع کاربری و تکنیک مدیریتی مورد استفاده، با تأثیر بر خصوصیات خاک، باعث تغییر در ks میشوند.
مقالات پژوهشی
محمدرضا ریگی؛ محسن فرحبخش
چکیده
مصرف بیرویه و نادرست آفتکشها سبب آلودگی محیط زیست شده است. به منظور کاهش تحرک این ترکیبات در خاک و آلودگی محیط زیست، لزوم کمی نمودن سرنوشت علفکشهایی با مصرف خاکی وجود دارد. در این تحقیق جذب ماده آلی محلول با غلظتهای 0، 10، 20، 40، 80 و 160 میلیگرم کربن آلی در لیتر در دو خاک در شرایط آزمایشگاهی و در دمای ثابت مورد بررسی قرار گرفت. ...
بیشتر
مصرف بیرویه و نادرست آفتکشها سبب آلودگی محیط زیست شده است. به منظور کاهش تحرک این ترکیبات در خاک و آلودگی محیط زیست، لزوم کمی نمودن سرنوشت علفکشهایی با مصرف خاکی وجود دارد. در این تحقیق جذب ماده آلی محلول با غلظتهای 0، 10، 20، 40، 80 و 160 میلیگرم کربن آلی در لیتر در دو خاک در شرایط آزمایشگاهی و در دمای ثابت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تأثیر pH و ماده آلی محلول با غلظتهای مختلف (0، 10، 40 و 160 میلیگرم در لیتر) بر جذب علفکش متریبیوزین (با مقادیر 5/1، 2، 3، 4، 5 و 6 میلیگرم در کیلوگرم) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که ماده آلی محلول بر روی خاکها جذب سطحی شده و همدماهای آنها با مدل فروندلیچ مطابقت داشت. جذب سطحی علفکش متریبیوزین در هر دو خاک 1 و 2 در حضور ماده آلی محلول کاهش نشان داد. بهطوری که بیشترین مقدار جذب متریبیوزین در هر دو خاک 1 و 2 در تیمار بدون حضور ماده آلی محلول به ترتیب 19/38 و 71/29 میلیگرم در کیلوگرم و کمترین میزان در تیمار 160 میلیگرم ماده آلی محلول در لیتر به ترتیب 75/7 و 42/5 میلیگرم در کیلوگرم بدست آمد. جذب متریبیوزین در دامنه pH 5/5-4 در خاک 1 و 2، در تیمار عدم حضور ماده آلی محلول به ترتیب 54/8 و 23/6 درصد بیشتر از تیمار حضور ماده آلی محلول محاسبه گردید. بهطور کلی افزایش غلظت ماده آلی محلول، سبب کاهش جذب متریبیورزین بر روی دو خاک گردید.
مقالات پژوهشی
زهرا شریفی؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت؛ مجتبی بارانی مطلق؛ حجت امامی
چکیده
زیستفراهمی فلزات سنگین به توزیع آنها بین بخشهای محلول و جامد و بین اجزای بخش جامد بستگی دارد. به منظور بررسی توزیع شکلهای شیمیایی روی در10 نمونه خاک استان خراسان رضوی با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت و آلوده شده با ضایعات معدنی در 4 سطح (0، 500، 1000 و 1500 میلیگرم برکیلوگرم)، قبل از کشت گیاه گاوزبان، روش عصارهگیری متوالی تسیر ...
بیشتر
زیستفراهمی فلزات سنگین به توزیع آنها بین بخشهای محلول و جامد و بین اجزای بخش جامد بستگی دارد. به منظور بررسی توزیع شکلهای شیمیایی روی در10 نمونه خاک استان خراسان رضوی با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت و آلوده شده با ضایعات معدنی در 4 سطح (0، 500، 1000 و 1500 میلیگرم برکیلوگرم)، قبل از کشت گیاه گاوزبان، روش عصارهگیری متوالی تسیر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روی بخش تبادلی، کربناتها، متصل به اکسیدهای آهن و منگنز، متصل به بخش آلی و باقیمانده به ترتیب 67/0، 38/13، 01/3، 12/11 و 82/71 درصد از روی کل خاکها را تشکیل میدهند. در این خاکها مقدار روی شبهکل و روی قابل استفاده گیاه به ترتیب بین 19/72 تا 56/116 و 98/6 تا 97/8 میلیگرم در کیلوگرم میباشد. اختلاف بین غلظت روی هر یک از شکلهای شیمیایی، در انواع مختلف خاک و در سطوح مختلف آلودگی معنیدار شد. همبستگی درصد سیلت با روی تبادلی و روی جذب شده بوسیله ریشه منفی و معنی-دار شد. روی متصل به اکسیدهای آهن و منگنز با کربناتکلسیم و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک همبستگی منفی و معنیداری داشت. همبستگی بین کربن آلی با روی تبادلی منفی و معنیدار شد. همبستگی pH با روی جذب شده بوسیله ریشه و اندامهوایی منفی و معنیدار شد. همبستگی میان شکلهای شیمیایی روی با یکدیگر و با روی شبه کل، روی جذب شده بوسیله ریشه و اندام هوایی گیاه و روی قابل استفاده گیاه، بجز همبستگی میان شکل اکسیدها و تبادلی روی مثبت و معنیدار شد که بیانگر پویایی سیستم خاک میباشد.
خاک های آلوده، شکل های شیمیایی روی ضایعات معدنی، ویژگی های خاک.
مقالات پژوهشی
اکبر کریمی؛ حبیب خداوردیلو؛ میرحسن رسولی صدقیانی
چکیده
در این پژوهش پیامد مایهزنی قارچ ریشههای آربوسکولار (AMF) و باکتریهای افزاینده رشد گیاه (PGPR) بر رشد، برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و جذب آهن و روی توسط گیاه بنگدانه (Hyoscyamus niger L.) در آلودگی سربی خاک بررسی گردید. برای این کار یک نمونه خاک گزینش و به-گونه یکنواختی با غلظتهای گوناگون سرب (صفر، 250، 500 و 1000 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) از نمک نیترات ...
بیشتر
در این پژوهش پیامد مایهزنی قارچ ریشههای آربوسکولار (AMF) و باکتریهای افزاینده رشد گیاه (PGPR) بر رشد، برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و جذب آهن و روی توسط گیاه بنگدانه (Hyoscyamus niger L.) در آلودگی سربی خاک بررسی گردید. برای این کار یک نمونه خاک گزینش و به-گونه یکنواختی با غلظتهای گوناگون سرب (صفر، 250، 500 و 1000 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) از نمک نیترات سرب آلوده شد. سپس خاک آلوده شده سترون و با گونههایAMF (مخلوطی از زادمایه قارچ جنس گلوموس شامل گونههای G. intraradices، G. mosseae و G. fasciculatum) و PGPR (مخلوطی از باکتریهای جنس سودوموناس شامل گونههای P. putida،P. fluorescens و P. aeruginosa) مایهزنی گردید. این پژوهش در گلخانه بهگونه آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور غلظت سرب (در 4 سطح) و تیمار میکروبی (در 3 سطح) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد با افزایش غلظت سرب در خاک درازی شاخساره، وزن خشک ریشه و شاخساره، رنگدانههای فتوسنتزی، غلظت آهن و روی در شاخساره کاهش یافت و غلظت سرب در شاخساره، پرولین و قندهای محلول در گیاه افزایش یافت. مایهزنی AMF و PGPR سبب افزایش معنیدار (05/0P≤) وزن خشک شاخساره، وزن خشک ریشه، رنگدانههای کلروفیل و کاروتنوئید، پرولین، قندهای محلول و غلظت آهن و روی در شاخساره شد. ویژگیهای بیوشیمیایی در تیمارهای AMF و PGPR اختلاف معنیداری (05/0P≤) نداشتند. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که مایهزنی میکروبی مایه بهبود ویژگیهای بیوشیمیایی گیاه و افزایش بردباری بنگدانه در برابر آلودگی سرب میشود.
مقالات پژوهشی
مینا نظری زاده؛ فایز رئیسی؛ حمیدرضا متقیان
چکیده
شوری و آلودگی ناشی از فلزات سمی بهعنوان دو تنش زیستمحیطی میتوانند بهصورت همزمان رشد و فعالیت کرمهای خاکی را تحت تأثیر قرار دهند. اثر مشترک این دو تنش غیرزیستی بر کرمهای خاکی، بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت کرمهای خاکی در زیستبوم، بررسی اثرمتقابل عوامل تنشزا بر رشد ...
بیشتر
شوری و آلودگی ناشی از فلزات سمی بهعنوان دو تنش زیستمحیطی میتوانند بهصورت همزمان رشد و فعالیت کرمهای خاکی را تحت تأثیر قرار دهند. اثر مشترک این دو تنش غیرزیستی بر کرمهای خاکی، بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت کرمهای خاکی در زیستبوم، بررسی اثرمتقابل عوامل تنشزا بر رشد و فعالیت این جانداران ضروری است. در این پژوهش اثر مشترک شوری ناشی از نمک کلرید سدیم و آلودگی سرب بر جمعیت و فعالیت کرمهای خاکی Eisenia fetida در شرایط گلخانه مطالعه شد. این آزمایش با 3 فاکتور شامل آلودگی (شاهد و 30 میلیگرم سرب بر کیلوگرم خاک)، شوری (شاهد، 4 و 8 دسیزیمنس بر متر) و کود گاوی (شاهد و 4 درصد وزنی)، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایهی کاملاً تصادفی با 4 تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که افزایش سطوح شوری خاک قابلیت دسترسی سرب را افزایش میدهد و سمیت این فلز را برای کرمهای خاکی تشدید میکند. در مقابل افزودن کود گاوی در همهی سطوح شوری، قابلیت دسترسی این فلز را کاهش میدهد. جمعیت، وزن مرطوب و خشک کرم و وزن مرطوب و خشک فضولات تولید شده توسط کرمهای خاکی بهصورت معنیدار (05/0p
مقالات پژوهشی
رضا پورایمانی؛ فائزه یوسفی
چکیده
هر ساله مقدار زیادی از انواع کودهای شیمیایی بهمنظور افزایش تولید محصولات کشاورزی و جبران مواد مغذی و ضروری به خاک اضافه میشود. این کودها حاوی فلزات سنگین و عناصر پرتوزا هستند و با افزودن آنها به خاک، آلایندههای پرتوزایی محیطی را به مقدار قابلتوجهی افزایش میدهند. در این پژوهش 22 نمونه از خاکهای کشاورزی و بکر از مناطق ...
بیشتر
هر ساله مقدار زیادی از انواع کودهای شیمیایی بهمنظور افزایش تولید محصولات کشاورزی و جبران مواد مغذی و ضروری به خاک اضافه میشود. این کودها حاوی فلزات سنگین و عناصر پرتوزا هستند و با افزودن آنها به خاک، آلایندههای پرتوزایی محیطی را به مقدار قابلتوجهی افزایش میدهند. در این پژوهش 22 نمونه از خاکهای کشاورزی و بکر از مناطق مختلف شهرهای اراک و سربند در استان مرکزی جمعآوری گردید. مقادیر فعالیت ویژه هستههای پرتوزای 226Ra،232Th و 40K با استفاده از روش طیفسنجی پرتوهای گاما و با بهکارگیری آشکارساز HPGe با بازدهی 30 درصد تعیین گردید. مقادیر میانگین فعالیت ویژه هستههای پرتوزای 226Ra،232Th و 40K برای خاکهای کشاورزی به ترتیب برابر 54/45، 09/69 و 71/926 برای خاکهای بکر به ترتیب برابر 26/37،17/43 و 04/604 برحسب Bq/kg بدست آمد. میانگین آهنگ دز جذبی در خاکهای کشاورزی و بکر به ترتیب 22/105 و 59/70 برحسب nGy/y محاسبه گردید. میانگین مقادیر دز معادل سالیانه غدد و خطر ابتلا به سرطان در طول عمر در خاکهای کشاورزی و بکر به ترتیب برابر (72/0 و 48/0) و (3-10×45/0 و 3-10×29/0) بدست آمد. مقادیر فعالیت ویژه هستههای پرتوزای طبیعی، آهنگ دز جذبی، آهنگ دز مؤثر سالیانه داخلی و خارجی و خطر ابتلا به سرطان در طول عمر در تمام نمونههای خاکهای کشاورزی بیشتر از مقدار میانگین جهانی بدست آمد و در مورد خاکهای بکر با میانگین جهانی توافق خوبی را نشان میدهد. آنالیز آماری انجام شده نشان میدهد که در سطح معنیدار 01/0 استفاده از کودهای شیمیایی باعث افزایش پرتوزایی خاک گردیده است.
مقالات پژوهشی
فرشاد کیانی؛ بهروز بهتری نژاد؛ علی نجفی نژاد؛ عبدالرضا کابلی
چکیده
یکی از معضلات بخش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی کشور مشکل فرسایش شدید خاک میباشد. با توجه به وجود پهنه وسیع اراضی لسی که دارای ماهیتی فرسایشپذیر میباشند، مدیریتی منسجم در این راستا را میطلبد. حوضه مورد مطالعه در شرق استان گلستان واقع شده است و مساحتی در حدود 1524 کیلومتر مربع دارد. در این مطالعه ...
بیشتر
یکی از معضلات بخش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی کشور مشکل فرسایش شدید خاک میباشد. با توجه به وجود پهنه وسیع اراضی لسی که دارای ماهیتی فرسایشپذیر میباشند، مدیریتی منسجم در این راستا را میطلبد. حوضه مورد مطالعه در شرق استان گلستان واقع شده است و مساحتی در حدود 1524 کیلومتر مربع دارد. در این مطالعه از مدل SWAT جهت شبیهسازی فرسایش و رسوب استفاده گردید. واسنجی و اعتبارسنجی دادههای شبیهسازی شده و مشاهداتی، توسط SWAT-CUP و الگوریتم SUFI-2 در حوضه انجام شد. مقادیر شبیهسازی شده عموما با مقادیر مشاهداتی دبی و رسوب ایستگاه هیدرومتری تمر طی دوره واسنجی و اعتبارسنجی همخوانی داشتند. برای دبی خروجی حوضه ضرائب NS، R2، R-factor و P-factor به ترتیب برای واسنجی 76/0، 77/0، 06/0 و 69 و برای اعتبارسنجی 75/0، 72/0، 05/0 و 69 بهدست آمد. برای رسوب ضرائب NS، R2، R-factor و P-factor به ترتیب برای واسنجی 54/0، 62/0، 15/0 و 16 و برای اعتبارسنجی 55/0، 61/0، 35/0 و 12 بود. نتایج نشان داد که کشاورزی آبی با متوسط فرسایش و رسوب بهترتیب 95/24 و 56/15 تن در هکتار و کشاورزی دیم با متوسط فرسایش و رسوب به ترتیب 23/20 و 33/12 تن در هکتار بیشترین مقدار فرسایش و رسوب را دارند. همچنین مدل وضعیت فرسایش حوضه را با مقدار رسوب ویژه (49/6 تن در هکتار) و فرسایش (28/10 تن در هکتار) متوسط ارزیابی نمود.
مقالات پژوهشی
الهام مددی؛ سیف اله فلاح
چکیده
تنش خشکی در مراحل انتهایی رشد ذرت بهدلیل شرایط محیطی و کاهش دسترسی به آب آبیاری بسیار رایج است. از اینرو به منظور بررسی اثر اسید جاسمونیک و اسید هیومیک بر تعدیل اثرات تنش خشکی در مرحله گردهافشانی ذرت علوفهای آزمایشی در قالب کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا ...
بیشتر
تنش خشکی در مراحل انتهایی رشد ذرت بهدلیل شرایط محیطی و کاهش دسترسی به آب آبیاری بسیار رایج است. از اینرو به منظور بررسی اثر اسید جاسمونیک و اسید هیومیک بر تعدیل اثرات تنش خشکی در مرحله گردهافشانی ذرت علوفهای آزمایشی در قالب کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. سطوح تنش خشکی (بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید) در کرتهای اصلی و نوع تنظیم کننده رشد (بدون تنظیم کننده رشد، اسید جاسمونیک و اسید هیومیک) در کرتهای فرعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش معنیدار رطوبت نسبی برگ، کلروفیل، شاخص سطح برگ، وزن برگها، وزن ساقه، وزن بلال، عملکرد علوفه و کارایی مصرف آب در مقایسه با آبیاری مطلوب گردید. استفاده از اسید جاسمونیک در مقایسه با شاهد و اسید هیومیک در شرایط تنش ملایم باعث افزایش معنیدار رطوبت نسبی برگ به ترتیب 1/61 و 3/39 درصد)، وزن برگ (به ترتیب 4/60 و 8/41 درصد)، وزن ساقه (به ترتیب 8/14 و 12/25 درصد)، وزن بلال (به ترتیب 13 و 8/23 درصد)، محتوای پرولین (به ترتیب 16 و 1/32 درصد)، عملکرد علوفه (به ترتیب 4/24 و 2/24 درصد) و کارایی مصرف آب (به ترتیب 15/21 و 35/28 درصد) شد. کاربرد تیمار اسید جاسمونیک بهدلیل کاهش صدمه تنش در مورد عملکرد علوفه تر و کارایی مصرف آب در شرایط تنش خشکی، تفاوت معنیداری در سطح احتمال 5 درصد نسبت به اسید هیومیک نشان داد. بنابراین، استفاده از اسید جاسمونیک جهت افزایش تحمل به تنش خشکی ذرت علوفهای در مرحله زایشی توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
سمانه تاجیک؛ شمس الله ایوبی؛ جهانگیر خواجه علی؛ شعبان شتایی
چکیده
ریزجانداران خاک جزء ضروری سیستم زنده و پویای جنگلها هستند و نقش کلیدی در دگرگونی و تبدیل عناصر غذایی و فروزینگی مواد آلی ایفا میکنند. ارتباط بین درختان و ترکیبهای درختی گوناگون با ریزجاندارانخاک کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور در این پژوهش برای بررسی پیامد ترکیبهای درختی گوناگون بر جامعه میکروبی خاک از عمق 0-10 ...
بیشتر
ریزجانداران خاک جزء ضروری سیستم زنده و پویای جنگلها هستند و نقش کلیدی در دگرگونی و تبدیل عناصر غذایی و فروزینگی مواد آلی ایفا میکنند. ارتباط بین درختان و ترکیبهای درختی گوناگون با ریزجاندارانخاک کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور در این پژوهش برای بررسی پیامد ترکیبهای درختی گوناگون بر جامعه میکروبی خاک از عمق 0-10 سانتیمتری یازده ترکیب درختی مختلف نمونهبرداری انجام گرفت. از آنالیز اسیدهای چرب فسفولیپدی (PLFA) برای بدست آوردن ساختار جامعه میکروبی در خاک استفاده شد. نتایج نشان دادند درختان به همراه ویژگیهای خاک بر جامعه میکروبی خاک تأثیر دارند. تقریبا تمامی گروههای میکروبی ارتباط مثبت و معنیداری با مقدار کربن آلی، نیتروژن کل و تنفس میکروبی خاک داشتند. تغییرات پروتوزوئرها متفاوت از سایر گروههای میکروبی بود و بیشتر از آنها تحت تأثیر ویژگیهای خاک قرار گرفت. آنها همبستگی منفی و معنیداری با pH، کربنات کلسیم معادل، EC و شن داشتند. اما همبستگی آنها با سیلت مثبت و معنیدار بود. ترکیب درختی سه تایی ممرز-پلت-انجیلی بهترین شرایط برای ریزجانداران خاک را داشت و پلاتهایی که تنها ممرز داشتهاند دارای کمترین مقادیر ریزجانداران بودند. بنابراین، تغییر در ترکیب گونههای درختی همراه با تغییر در ویژگیهای خاک منجر به تغییر در ترکیب و تنوع منابع در دسترس و شرایط زیستی برای ریزجانداران خاک میشود.
مقالات پژوهشی
پیمان کشاورز؛ مجید فروهر؛ مسعود دادیور
چکیده
شناخت و تمایز ارقام عنصرکارآ و کودپذیر از یکدیگر برای کاشت در سیستمهای کشاورزی ارگانیک و سیستمهای کشاورزی پر نهاده ضروری است. در کشاورزی ارگانیک ژنوتیپهای عنصر کارآ به دلیل کودپذیری پایین در اولویت انتخاب قرار دارند، در حالیکه در کشاورزی پر نهاده و پر تولید، ارقام پرمحصول انتخابی، معمولا کودپذیری بالایی دارند. به منظور شناخت ...
بیشتر
شناخت و تمایز ارقام عنصرکارآ و کودپذیر از یکدیگر برای کاشت در سیستمهای کشاورزی ارگانیک و سیستمهای کشاورزی پر نهاده ضروری است. در کشاورزی ارگانیک ژنوتیپهای عنصر کارآ به دلیل کودپذیری پایین در اولویت انتخاب قرار دارند، در حالیکه در کشاورزی پر نهاده و پر تولید، ارقام پرمحصول انتخابی، معمولا کودپذیری بالایی دارند. به منظور شناخت و تمایز ژنوتیپهای گندم آهن کارا و کودپذیر از یکدیگر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی (طرق) طی سالهای91-1389 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 6 ژنوتیپ گندم (گونههای گندم تریتیکاله و دوروم (رقم بلیخ – 2) و ارقام الوند، فلات، C75-5 و طوس) و دو مقدار مصرف آهن (صفر و 10 کیلوگرم در هکتار کلات Fe-EDDHA) بود. نتایج نشان داد مصرف آهن به طور میانگین، موجب افزایش معنیدار عملکرد دانه (P< 0.05) به میزان 9/9 درصد نسبت به شاهد گردید. در بین ژنوتیپهای گندم، بیشترین افزایش عملکرد در گندم دوروم به میزان 1/17 درصد) و کمترین آن در گندم رقم طوس (به میزان 1/4 درصد) بدست آمد. در اثر مصرف آهن، تغییر غلظت آهن در دانه، علیرغم 7/5 درصد افزایش، از نظر آماری معنیدار نگردید. ولی جذب آهن در دانه گندم به میزان 4/16 درصد افزایش معنیداری یافت (P< 0.01). کارایی مــصرف آهن در ژنوتیپهای مختــلف گندم به صورت: طوس و فــلات< تریتیـکاله< الــوند< C75-5
مقالات پژوهشی
فریدون سلیمانی؛ مجید صوفی؛ عزیز ارشم
چکیده
منطقه مورد مطالعه حوزه آبخیز شهید مدرس شوشتر میباشد که بخشهای زیادی از اراضی کشاورزی آن مورد تهدید فرسایش آبکندی واقع شده است. هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر در پیشروی طولی فرسایش آبکندی و مدلسازی آن میباشد. به همین منظور ابتدا نقشه پراکنش اقلیمی و آبکندی استان تهیه و سپس از هر طبقه اقلیمی یک حوزه آبخیز که دارای بیشترین ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه حوزه آبخیز شهید مدرس شوشتر میباشد که بخشهای زیادی از اراضی کشاورزی آن مورد تهدید فرسایش آبکندی واقع شده است. هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر در پیشروی طولی فرسایش آبکندی و مدلسازی آن میباشد. به همین منظور ابتدا نقشه پراکنش اقلیمی و آبکندی استان تهیه و سپس از هر طبقه اقلیمی یک حوزه آبخیز که دارای بیشترین خسارات فرسایش آبکندی بود انتخاب شد و در نهایت حوزه آبخیز هدام از طبقه اقلیمی گرم- خشک بیابانی و حوزه آبخیز شریف از طبقه اقلیمی گرم- نیمه خشک انتخاب شد و از هر حوزه آبخیز 15 عدد آبکند انتخاب و پارامترهای مختلف در این آبکندها بررسی و اندازهگیری شد. در نهایت رابطه بین پیشروی طول آبکند با ویژگیهای آبخیز، ویژگیهای فیزیکی و شیمیائی خاک، درصد پوششگیاهی، سنگریزه، خاک لخت، لاشبرگ، شیب، مساحت بالای پیشانی آبکندها، بارندگی و مساحت کاربریهای مختلف در طی یک دوره 20 ساله (1391-1372) مورد بررسی قرار گرفت. مدلسازی پیشروی آبکند با استفاده از رگرسیون چندمتغیره در نرمافزار SPSS با استفاده از روش گام به گام انجام گردید. نتایج حاکی از این است که در حوزه آبخیز هدام بیشترین رشد طولی آبکند در دوره بررسی، مربوط به آبکند شماره A17 به میزان 8/78 متر است و آبکند B2 کمترین میزان رشد طولی را به میزان 8/3 متر داشته است. در حوزه آبخیز شریف بیشترین رشد طولی آبکند مربوط به آبکند شماره B3به میزان 1/108 متر و آبکند B4 کمترین میزان رشد طولی به میزان 1/10 متر را در طی این 20 سال داشته است. نتایج حاصل از خوشهبندی آبکندها نشان داد که آبکندهای حوزه آبخیز هدام در دو خوشه و آبکندهای حوزه آبخیز شریف در سه خوشه قرار گرفتند. معادله نهایی برای گسترش طولی آبکندهای هدام در خوشه یک نشان میدهد که میزان گسترش طولی تابع سه متغیر مساحت بالای نقطه اولیه (X4)، درصد خاک لخت (X6) و شیب نقطه اولیه (X2) است. در خوشه دو، میزان گسترش طولی تابع دو متغیر درصد سیلت (X18) و مقدار اسیدیته (X23) است. معادله نهایی برای پیشرفت آبکندهای شریف در خوشه یک نشان میدهد که میزان پیشرفت تابع مساحت بالای پیشانی (X3) است. در خوشه دو، میزان پیشرفت تابع دو متغیر مساحت بالای نقطه اولیه (X4) و سدیم (X22) است.
مقالات پژوهشی
مهدیه مومن؛ علی رضا کریمی؛ اکرم حلاج نیا؛ پریسا میرحسینی موسوی
چکیده
سپیولیت یک کانی رسی فیبری است که معمولا در رسوبات دوران سوم یافت میشود. این کانی در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود برخی ناخالصیهای رسی و غیررسی که عمده آن پالیگورسکیت، کوارتز و دولومیت است، باعث کاهش کیفیت سپیولیت میشود. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت کارایی خالصسازی فیزیکی مبتنی بر تفکیک اندازه ذرات بر اساس تهنشینی ...
بیشتر
سپیولیت یک کانی رسی فیبری است که معمولا در رسوبات دوران سوم یافت میشود. این کانی در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود برخی ناخالصیهای رسی و غیررسی که عمده آن پالیگورسکیت، کوارتز و دولومیت است، باعث کاهش کیفیت سپیولیت میشود. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت کارایی خالصسازی فیزیکی مبتنی بر تفکیک اندازه ذرات بر اساس تهنشینی در سوسپانسیون، بدون استفاده از روشهای شیمیایی بر میزان خالصسازی سپیولیت استخراجی از معدن الیاتو فریمان بود. سه گروه ذرات 20 تا 50، صفر تا 20 و کمتر از 2 میکرون جدا شدند. کارایی خالص-سازی با این روش با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس مشخص شد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از روش جداسازی اندازه ذرات، میتواند تأثیر زیادی در کاهش مقدار کوارتز در ذرات جدا شده و نیز حذف کامل دولومیت در ذرات کمتر از 2 میکرون و حذف پالیگورسکیت به طور کامل در ذرات 50-20 میکرون داشته باشد. نتیجه این پژوهش نشان داد که بدون استفاده از روشهای شیمیایی و با استفاده از روش فیزیکی ساده و کم هزینه، می-توان فرآیند خالصسازی سپیولیت را تا حد مناسبی انجام داد.
مقالات پژوهشی
مسلم ثروتی؛ حمیدرضا ممتاز
چکیده
در دهههای اخیر اندازهگیری غیرمستقیم ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) با استفاده از توابع انتقالی مختلف موفقیتآمیز بوده است. شبکه عصبی مصنوعی (ANN) نسبت به روشهای رگرسیون آماری دارای نتایج مناسبتری بوده ولی با دادههای اندک کارایی بالایی نداشته و از سوی دیگر فاقد یک روش استقرایی جامع در انتخاب الگوریتم یادگیری شبکه و توقف در حداقل محلی ...
بیشتر
در دهههای اخیر اندازهگیری غیرمستقیم ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) با استفاده از توابع انتقالی مختلف موفقیتآمیز بوده است. شبکه عصبی مصنوعی (ANN) نسبت به روشهای رگرسیون آماری دارای نتایج مناسبتری بوده ولی با دادههای اندک کارایی بالایی نداشته و از سوی دیگر فاقد یک روش استقرایی جامع در انتخاب الگوریتم یادگیری شبکه و توقف در حداقل محلی است. در این راستا استفاده از الگوریتمهای بهینهسازی ضروری بهنظر میرسد. هدف از این تحقیق، ارزیابی کارایی الگوریتمهای کرم شبتاب (FA) و ژنتیک (GA) در تخمین CEC با استفاده از ANN است. برای نیل به اهداف فوق 220 نمونه از منطقه گلفرج بهصورت تصادفی برداشته شد. سپس مدلسازی با سه مدل ANN، شبکه عصبی مصنوعی-ژنتیک (ANN-GA) و شبکه عصبی مصنوعی-کرم شبتاب (ANN-FA) انجام شد. در این تحقیق شبکههای عصبی با ساختار پرسپترون چندلایه، با الگوریتم پس انتشار خطا، تابع آموزشی بایزین و تابع محرک سیگموئید آکسون با 5 نرون مناسبترین ساختار بوده است. نتایج نشان داد که مدل ANN-FA دارای بیشترین کارایی بوده، بهطوریکه ضریب تبیین و میانگین انحراف مربعات خطا و ضریب نش- ساتکلیف بهترتیب در مرحله آموزش 94/0، 31/1 و 53/0 و در مرحله آزمون 97/0، 06/1 و 59/0 بوده و مدل ANN-GA در مقام دوم از نظر کارایی بوده است. میانگین هندسی نسبت خطا 84/0 برای مدل ANN-FA بوده که نشان دهنده بیش برآوردی نسبی آن است. نهایتاً مدل پیشنهادی برای تخمین ویژگی خروجی مناسب بوده و کاربرد الگوریتم بهینهسازی کرم شبتاب و ژنتیک، حاکی از کاربردی بودن این الگوریتمها در فرآیندهایی با طبیعت پیچیده و غیرخطی است.
مقالات پژوهشی
صبیره گلشاهی؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ نوشین میر؛ مریم قربانی
چکیده
به منظور بررسی اثر محلولپاشی منابع مختلف آهن بر پارامترهای رشد، غلظت و جذب آهن و فعالیت آنزیمی در گیاه سورگوم رقم اسپیدفید (Sorghum Bicolor (L.) Moench)، آزمایشی در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح آهن (25/0 و 5/0 گرم آهن در لیتر همراه با شاهد (C)) از نه منبع کودی آهن (کلات آهن (F1)، سولفات ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محلولپاشی منابع مختلف آهن بر پارامترهای رشد، غلظت و جذب آهن و فعالیت آنزیمی در گیاه سورگوم رقم اسپیدفید (Sorghum Bicolor (L.) Moench)، آزمایشی در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح آهن (25/0 و 5/0 گرم آهن در لیتر همراه با شاهد (C)) از نه منبع کودی آهن (کلات آهن (F1)، سولفات آهن (F2)، نانواکسید آهن (F3)، نانواکسید آهن تکپاش (F4)، نانو آهن سبز (تجاری) (F5)، کلات آهن پلیمری (F6)، سولفات آهن پلیمری (F7)، نانواکسید آهن پلیمری (F8) و نانواکسید آهن تکپاش پلیمری (F9)) بود. با توجه به نتایج پیامدهای متقابل منابع آهن و سطح محلولپاشی، در سطح 25/0 گرم آهن در لیتر، کلروفیل b در تیمار نانواکسید آهن تکپاش، غلظت و جذب آهن در اندام هوایی بهترتیب در تیمارهای سولفات آهن پلیمری و کلات آهن پلیمری، غلظت و جذب آهن در ریشه در تیمار نانواکسید آهن تکپاش پلیمری و فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در تیمار کلات آهن افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان دادند. در سطح 5/0 گرم آهن در لیتر، وزن خشک اندام هوایی در تیمار کلات آهن، وزن خشک ریشه و آنزیم کاتالاز در تیمار نانو آهن سبز، کلروفیل a در تیمار کلات آهن پلیمری و آنزیم گایاکول پراکسیداز در تیمار نانواکسید آهن تکپاش افزایش معنیداری نسبت به شاهد یافتند. همچنین پیامدهای ساده منابع آهن نشان داد که بیشترین مقدار کارتنوئید در تیمار کلات آهن پلیمری دیده شد.
مقالات پژوهشی
فاطمه بانان فردوسی؛ یعقوب دین پژوه
چکیده
در این مطالعه، از بارشهای روزانه ایستگاههای تبریز، مراغه، ارومیه و مهاباد جهت بررسی منحنیهای بارش نرمال شده (NRC) استفاده شد. منحنیهای بارش نرمال شده، نشاندهنده تغییرات درصد تجمعی مقادیر بارشهای روزانه ( ) بهازای درصد تجمعی تعداد روزهای همراه با بارش ( ) است. برای بررسی این منحنیها، از دو مدل رایج در هیدرولوژی شامل و استفاده ...
بیشتر
در این مطالعه، از بارشهای روزانه ایستگاههای تبریز، مراغه، ارومیه و مهاباد جهت بررسی منحنیهای بارش نرمال شده (NRC) استفاده شد. منحنیهای بارش نرمال شده، نشاندهنده تغییرات درصد تجمعی مقادیر بارشهای روزانه ( ) بهازای درصد تجمعی تعداد روزهای همراه با بارش ( ) است. برای بررسی این منحنیها، از دو مدل رایج در هیدرولوژی شامل و استفاده شد، افزون بر این، پانزده مدل دیگر (از جمله، توانی، نمایی و ...) نیز برای ایستگاهها مورد آزمون واقع شد. اینکار، هم برای تمامی روزهای بارانی دوره آماری و هم برای بارشهای روزانه هر ماه بهطور جداگانه (در هر ایستگاه) تکرار شد. از بین مدلهای مذکور، مناسبترین مدل با توجه به آمارههای RMSE و انتخاب گردید. نتایج نشان داد که تقریبأ در همه ایستگاهها، مدل کمترین مقدار RMSE و بیشترین مقدار را دارا بود و بهعنوان مناسبترین مدل برای بسط منحنیهای بارش نرمال شده انتخاب شد. با این حال، در ماه آوریل (در تبریز) مدل نمایی سه پارامتری و در ماه اوت (در مهاباد) مدل چندجملهای درجه 4 بهعنوان مدل مناسب انتخاب گردید. افزون بر این، اختلاف آماره این دو مدل با مشاهدات (در هر دو سری) کمتر از 0001/0 بهدست آمد. در پربارانترین و کمبارانترین ماههای سال، دامنه تغییرات RMSE بین 2559/0 میلیمتر در آوریل (مراغه) و 6709/0 میلیمتر در آوریل (تبریز) و مقادیر بین 9992/0 در اوت (مراغه) و 9999/0 در آوریل (مراغه) حاصل شد. در حالت کلی، می-توان نتیجه گرفت که در نیمی از روزهای همراه با بارش، کمتر از پانزده درصد کل عمق بارش نازل میشود.
مقالات پژوهشی
هادی انصاری؛ صفر معروفی
چکیده
آب معادل برف اطلاعات مهمی برای مدیریت منابع آب ارائه میدهد و اخیرا مورد توجه بسیاری از محققین سنجش از راه دور قرار گرفته است. اگرچه سعی شده است که با استفاده از مدلهای بزرگ مقیاس جهانی، آب معادل برف تخمین زده شود، ولی اثرات منطقهای مانند چگالی برف، توپوگرافی و شرایط هواشناختی محلی ممکن است به عدم قطعیت منجر شوند. در این مطالعه ...
بیشتر
آب معادل برف اطلاعات مهمی برای مدیریت منابع آب ارائه میدهد و اخیرا مورد توجه بسیاری از محققین سنجش از راه دور قرار گرفته است. اگرچه سعی شده است که با استفاده از مدلهای بزرگ مقیاس جهانی، آب معادل برف تخمین زده شود، ولی اثرات منطقهای مانند چگالی برف، توپوگرافی و شرایط هواشناختی محلی ممکن است به عدم قطعیت منجر شوند. در این مطالعه از دادههای روزانه سنجنده AMSR-E ماهواره آکووا و مدل جهانی سطح زمین (GLDAS) برای تخمین آب معادل برف روزانه در ایستگاههای برفسنجی حوضههای شمالغرب ایران (حوضه دریاچه ارومیه و غرب حوضه آبریز مازندران) در طول سالهای آبی 86-85 الی 90-89 در تاریخهایی که اندازهگیری برف صورت گرفته بود، استفاده گردید. دلیل انتخاب این محدوده، کوهستانی بودن، بارش زیاد برف و تراکم ایستگاههای برفسنجی نسبت به سایر مناطق کشور بود. با توجه به نتایج به دست آمده، دادههای محاسباتی آب معادل برف همبستگی معنیداری در سطح 1 درصد با دادههای مشاهداتی داشتند. استفاده از چگالی برف اندازه گیری شده در دادههای AMSR-E، باعث افزایش ضریب همبستگی از میزان 27/0 به 55/0 گردید. نتایج نشان داد که بهترین تخمین آب معادل برف در ایستگاههایی بوده که در سطوح ارتفاعی 1350 الی 1600 متری قرار داشتهاند و با افزایش ارتفاع، دقت تخمین بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. با استفاده از نقشههای آب معادل برف ماهانه مدل GLDAS، آب معادل برف ماهانه برای دوره 2000 الی 2015 برای منطقه مورد مطالعه محاسبه گردید. در اکثر سالها مورد بررسی، بیشترین میزان آب معادل برف برای ماههای ژانویه و فوریه به دستآمد و در محدوده زمانی ژوئن تا سپتامبر، منطقه مورد مطالعه فاقد ذخیره برفی بود. با توجه به میانگین آب معادل برف سالانه و نمودارهای میانگینهای متحرک سه، پنج و هفت ساله، میزان آب معادل برف حوضههای شمالغرب ایران در دوره آماری 2015-2001، روند کاهشی داشته است.
مقالات پژوهشی
محمد ناظری تهرودی؛ حسین خزیمه نژاد
چکیده
یکی از چالشهای مهم در عصر حاضر رقابت جهت دسترسی به منابع آب میباشد. منطقه خاورمیانه نیز با توجه به موقعیت ژئوپولوتیکی و استراتژیکی خود مورد توجه میباشد. اما مسئلهای که این منطقه را در آینده وارد ابعاد تازه از چالشها خواهد نمود. کاهش منابع آب در این منطقه با توجه به تغییر اقلیم جهانی خواهد بود. درک ما از تأثیرات بشر روی محیط، ...
بیشتر
یکی از چالشهای مهم در عصر حاضر رقابت جهت دسترسی به منابع آب میباشد. منطقه خاورمیانه نیز با توجه به موقعیت ژئوپولوتیکی و استراتژیکی خود مورد توجه میباشد. اما مسئلهای که این منطقه را در آینده وارد ابعاد تازه از چالشها خواهد نمود. کاهش منابع آب در این منطقه با توجه به تغییر اقلیم جهانی خواهد بود. درک ما از تأثیرات بشر روی محیط، بهویژه آنهایی که در ارتباط با گرم شدن ناشی از افزایش گازهای گلخانهای هستند، نشان میدهد که تعدادی از پارامترها در حال تغییر میباشند. خاورمیانه نیز در منطقهای خشک و نیمه خشک واقع شده و منابع آب محدودی دارد و تغییر اقلیم به خوبی در آن مشهود میباشد. بررسی روند تغییرات زمانی بارش در برنامهریزی و طراحی دقیقتر پروژههای آبی در آینده از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در این مطالعه روند تغییرات بارش منطقه جنوب غرب آسیا (4152 ایستگاه) در دو مقیاس سالانه و ماهانه در دوره آماری 2014-1970 با استفاده از آزمون ناپارامتری مان- کندال اصلاح شده با حذف کامل ساختار خودهمبستگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی روند تغییرات سالانه مقادیر بارش جنوب غرب آسیا نشان داد که از بین کشورهای مورد بررسی، روند تغییرات دو کشور عراق و ایران نسبت به سایر کشورها بحرانیتر بوده و بهترتیب حدود 2/1 و 03/1 میلیمتر از مجموع بارشهای سالانه در هر سال کاهش یافته است. روند کاهشی بارش تمام نواحی این دو کشور را در مقیاس سالانه در بر گرفته است و حتی میتوان کانون بحران کمبود بارش را در این دو کشور بیان کرد. در بین کشورهای مورد بررسی در مقیاس سالانه و ماهانه وضعیت چهار کشور ترکیه، یمن، ترکمنستان و تاجیکستان بهتر از سایر کشورها از نظر کاهش بارندگی میباشد. در مقیاس ماهانه نیز شرایطی همانند مقیاس سالانه وجود دارد. در ماههای سردتر سال نیز روند تغییرات بارش نواحی مرکزی منطقه مورد مطالعه کاهشی میباشد.