مقالات پژوهشی
محمدامین امینی؛ غزاله ترکان؛ سعید اسلامیان؛ محمد جواد زارعیان؛ علی اصغر بسالت پور
چکیده
شبیهسازی و برآورد مؤلفههای بیلان آب از جمله اقدامات مورد نیاز جهت برنامهریزی و مدیریت پایدار منابع آب در سطح حوضههای آبریز میباشد. مدل SWAT یکی از مدلهای نیمه توزیعی برای شبیهسازی حوضه آبریز است که به نحو مطلوبی از ویژگیهای فیزیکی حوضه برای محاسبه بیلان آب استفاده میکند. در پژوهش حاضر از این مدل جهت شبیهسازی بیلان آب ...
بیشتر
شبیهسازی و برآورد مؤلفههای بیلان آب از جمله اقدامات مورد نیاز جهت برنامهریزی و مدیریت پایدار منابع آب در سطح حوضههای آبریز میباشد. مدل SWAT یکی از مدلهای نیمه توزیعی برای شبیهسازی حوضه آبریز است که به نحو مطلوبی از ویژگیهای فیزیکی حوضه برای محاسبه بیلان آب استفاده میکند. در پژوهش حاضر از این مدل جهت شبیهسازی بیلان آب درحوضه آبریز زایندهرود استفاده شده است. با وجود این که در زمینه استفاده از این مدل در بررسیهای مربوط به حوضههای آبریز مطالعات گستردهای انجام گرفته است ولی به دلیل ناکافی بودن و دقت پایین اطلاعات مکانی از جمله نوع خاک، نوع کاربری اراضی، همچنین پراکندگی و تعداد ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتری مورد استفاده جهت واسنجی و اجرای مدل، لزوم مطالعات دقیقتر در این زمینه به نظر میرسد. از این رو، از اطلاعات 27 کلاس کاربری اراضی، 57 کلاس بافت خاک و 27 ایستگاه هواشناسی شامل دادههای روزانه بارش و دمای حداقل و حداکثر استفاده گردید. همچنین تحلیل حساسیت، واسنجی (2000- 2006) و صحتسنجی (2007- 2009) مدل با استفاده از الگوریتم SUFI2 در برنامه SWAT-CUP و با بکارگیری از دادههای 6 ایستگاه هیدرومتری به صورت ماهانه انجام شد. نتایج حاصل از بکارگیری از این مدل واسنجی شده در حوضه آبریز زایندهرود نشان داد که از کل بارش سالانه ورودی به حوضه 98/65 درصد به صورت تبخیر و تعرق از حوضه خارج میگردد که دارای بیشترین سهم در میان اجزای بیلان آب میباشد. همچنین رواناب سطحی با 15 درصد، جریان آب زیرزمینی با 7/13 درصد، جریان جانبی با 5/1 درصد و تغذیه آبخوان عمیق با 8/0 درصد بهترتیب سایر بخشهای بیلان آب را در این حوضه تشکیل میدهند.
مقالات پژوهشی
رضا سعیدی؛ عباس ستوده نیا؛ هادی رمضانی اعتدالی؛ بیژن نظری؛ عباس کاویانی
چکیده
برای مطالعه تأثیر شوری آب و کمبود ازت خاک (تنش حاصلخیزی)، بر مقدار ضریب K_s و آب سهلالوصول (RAW) ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، در سال 1396 و در قزوین انجام شد. تیمارهای هدایت الکتریکی آب شامل چهار مقدار (S_0 )5/0، (S_1 )1/2، (S_2 )5/3 و (S_3 )7/5 دسیزیمنس بر متر و تیمارهای ازت خاک در چهار سطح (N_0 )100، (N_1 )75، (N_2 )50 و (N_3 )25 درصد ...
بیشتر
برای مطالعه تأثیر شوری آب و کمبود ازت خاک (تنش حاصلخیزی)، بر مقدار ضریب K_s و آب سهلالوصول (RAW) ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، در سال 1396 و در قزوین انجام شد. تیمارهای هدایت الکتریکی آب شامل چهار مقدار (S_0 )5/0، (S_1 )1/2، (S_2 )5/3 و (S_3 )7/5 دسیزیمنس بر متر و تیمارهای ازت خاک در چهار سطح (N_0 )100، (N_1 )75، (N_2 )50 و (N_3 )25 درصد مصرف کود ازت، در سه تکرار و در کرتهایی به مساحت 9 متر مربع به اجرا درآمد. همزمان با افزایش مقاومت روزنهها در اثر تنشهای محیطی وارده بر گیاه، آبیاری کرتها انجام شد. ضریب RAW با اندازهگیری رطوبت خاک قبل از آبیاری و ضریب K_s، از تقسیم مقدار تبخیر و تعرق گیاه تحت تنش بر گیاه شاهد، محاسبه شد. تغییرات ضریب K_s از تیمار S_0 N_0 تا S_3 N_3 ؛ 1 تا 63/0 بود. برای برآورد ضریب K_s از روی مقادیر تنشهای شوری و ازت، توابع مختلف بین ضریب K_s و نسبتهایN_i/N_0 و S_i/S_0 برازش داده شد. در نهایت تابع درجه دوم با ضریب تبیین 984/0 به عنوان تابع بهینه تخمین K_s انتخاب شد. با تغییر حاصلخیزی از N_0 به N_3 در تیمارهای S_0،S_1، S_2 و S_3، مقدار RAW به ترتیب؛ 7/63، 7/58، 4/55 و 42 درصد و با تغییر شوری آب از S_0 به S_3 در تیمارهای N_0، N_1، N_2 و N_3، مقدار RAW بهترتیب؛ 7/51، 3/46، 7/42 و 42 درصد برآورد شد. نتایج نشان داد که تنش شوری آب و کمبود ازت خاک، بر افزایش مقاومت روزنه، کاهش تبخیر و تعرق گیاه و حفظ محتوای آب خاک مؤثر بود. پس در شرایط وجود تنشهای محیطی، میتوان با کاهش حجم آب آبیاری، علاوه بر تأمین آب مورد نیاز گیاه، از هدررفت آب جلوگیری بهعمل آورد.
مقالات پژوهشی
حسین دهقانی سانیج؛ حمیدرضا حاجی آقابزرگی؛ علی اصغر قائمی؛ مسعود نوشادی
چکیده
اعمال آبشویی همراه با مدیریت صحیح آبیاری یکی از روشهای مؤثر در کاهش میزان شوری خاک است. در این پژوهش تأثیر مدیریت آبشویی بر تغییرات میزان شوری در سه رژیم آبیاری منطبق بر مدیریت زارع (I1)، نیاز آبی (I2) و نیاز آبی و آبشویی (I3) در باغ پستهای در منطقهی صفائیه، از توابع شهرستان سرخه در استان سمنان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش ...
بیشتر
اعمال آبشویی همراه با مدیریت صحیح آبیاری یکی از روشهای مؤثر در کاهش میزان شوری خاک است. در این پژوهش تأثیر مدیریت آبشویی بر تغییرات میزان شوری در سه رژیم آبیاری منطبق بر مدیریت زارع (I1)، نیاز آبی (I2) و نیاز آبی و آبشویی (I3) در باغ پستهای در منطقهی صفائیه، از توابع شهرستان سرخه در استان سمنان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر عملکرد بهتر دو رژیم I2 وI3 در خارج کردن سدیم از منطقه ریشه بود و رژیم آبیاری I2 به دلیل کاهش بیشتر میزان سدیم در مقابل حجم آب کاربردی کمتر و نیز بهتر عمل کردن در طول دوره رشد مناسبتر از رژیم آبیاری I3بود. از لحاظ میزان منیزیم رژیم I2 نسبت به رژیم I1 و I3 موفقتر عمل کرد. اعمال بیش از حد مجاز آب نه تنها اثر مطلوبی بر خارج کردن املاح از منطقه ریشه ندارد بلکه ممکن است باعث تجمع املاح و آسیب رساندن به گیاه شود. بیشترین مقدار کلسیم موجود در خاک متعلق به رژیم I2 و I3 بهترتیب برابر با 3/52 و 1/58 میلیاکیوالان بر لیتر و کمترین مقدار این عنصر مربوط به رژیم I1 و I2 برابر با 8/40 میلیاکیوالان بر لیتر بود. از لحاظ میزان SARرژیم I2 با کاهش معنیدار بیشتری مواجه بود و نسبت به رژیمهای دیگر برتری داشت. در زمان پس از اولین آبیاری در میزان ECe در عمقهای 25 و 75 سانتیمتر اختلاف معنیداری وجود نداشت، ولی در عمق 50 سانتیمتری ECe کاهش معنیداری داشت. بیشترین میزان ECe با مقدار 5/14 دسیزیمنس بر متر در عمق 75 سانتیمتری از سطح خاک در زمان 98 روز پس از اولین آبیاری مشاهده شد. اعمال آبشویی باعث کاهش میزان SAR در انتهای فصل رشد نسبت به ابتدای فصل رشد گردید و این کاهش در میزان SAR در اثر اعمال آبشویی در رژیم آبیاری I2 بیشتر بود و نسبت به دو رژیم آبیاری دیگر موفقتر عمل کرد. لذا تا شروع فصل رشد بعدی که از بهار شروع میشود میزان SAR کمتری را در خاک ذخیره کرده که میتواند اثرات زیانآور آن را تعدیل کند.
مقالات پژوهشی
مرتضی شاهمرادی؛ امیر تائبی؛ هستی هاشمی نژاد
چکیده
در این تحقیق، میزان پتانسیل حذف فلز سنگین کروم (VI) از محلولهای آبی توسط پوسته میوه تمبرهندی اصلاح شده با اسیدسولفوریک بررسی شد. روش سطحی پاسخ بر اساس روش D-optimal برای بهینهسازی جذب کروم (VI) توسط ذرات پوسته میوه تمبرهندی اصلاح شده به کار رفت. پنج متغیر مستقل از جمله، دز جاذب برابر (1-7g/L)، سرعت لرزاننده (شیکر) برابر (50-200rpm)، pH اولیه محلول برابر ...
بیشتر
در این تحقیق، میزان پتانسیل حذف فلز سنگین کروم (VI) از محلولهای آبی توسط پوسته میوه تمبرهندی اصلاح شده با اسیدسولفوریک بررسی شد. روش سطحی پاسخ بر اساس روش D-optimal برای بهینهسازی جذب کروم (VI) توسط ذرات پوسته میوه تمبرهندی اصلاح شده به کار رفت. پنج متغیر مستقل از جمله، دز جاذب برابر (1-7g/L)، سرعت لرزاننده (شیکر) برابر (50-200rpm)، pH اولیه محلول برابر (10-1)، غلظت اولیه محلول کروم (VI) برابر ((5-150mg/L و زمان تماس برابر (30-120min) برای پیشبینی بازدهی حذف فلز سنگین کروم (VI) به کار رفت. اهمیت متغیرهای مستقل و تقابل آنها توسط آنالیز واریانس (ANOVA) بررسی شد. با استفاده از بهینهسازی به مقادیر بهینه دز جاذب برابر 3g/L، سرعت لرزاننده برابر 200rpm، pH برابر 1، غلظت محلول کروم برابر 150mg/L و زمان تماس برابر 90min به بیشینه ظرفیت جذب محلول کروم (VI) برابر 23mg/g دسترسی پیدا کردیم؛ نتایج آزمایشات جذب با مدل ایزوترم فرندلیچ سازگاری بیشتری داشت.
مقالات پژوهشی
فرسیلا محمودیان؛ علی رضا کریمی؛ امیر لکزیان
چکیده
خاک به عنوان یکی از اجزای اصلی لندفرمها، تغییر و تحولات آنها به یکدیگر وابسته است و شناسایی رابطه خاک- لندفرم، پایه مطالعات شناسایی خاک است. هدف از این مطالعه شناسایی فرایندهای ژئومورفیک و خاکسازی تغییر و تحول خاکهای در جنوب هرات افغانستان بود. بدین منظور، 5 خاکرخ در امتداد یک برش از سطوح ژئومورفیک مخروط افکنه، حد واسط مخروط افکنه ...
بیشتر
خاک به عنوان یکی از اجزای اصلی لندفرمها، تغییر و تحولات آنها به یکدیگر وابسته است و شناسایی رابطه خاک- لندفرم، پایه مطالعات شناسایی خاک است. هدف از این مطالعه شناسایی فرایندهای ژئومورفیک و خاکسازی تغییر و تحول خاکهای در جنوب هرات افغانستان بود. بدین منظور، 5 خاکرخ در امتداد یک برش از سطوح ژئومورفیک مخروط افکنه، حد واسط مخروط افکنه و دشت دامنهای، دشت دامنهای و دشت سیلابی تشریح و نمونهبرداری شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی، کانیشناسی رس و ویژگیهای میکرومورفولوژیکی خاکها تعیین شد. متکاملترین خاک با افق آرجیلیک– کلسیک (Btk) در سطح ژئومورفیک مخروط افکنه مشاهده شد. در سطوح ژئومرفیک دیگر، به دلیل اضافه شدن رسوبات، خاک تکامل نداشته است. در اراضی حد واسط مخروط افکنه- دشت دامنهای و بخش از دشت دامنهای، به دلیل گود افتادگی این اراضی، املاح، در سطح تجمع پیدا کردهاند و هدایت الکتریکی خاکها تا بیش از 40 دسیزیمنس بر متر میرسید. در دشت سیلابی به دلیل نوسانات آب زیر زمینی، خاکها شرایط احیایی و اکسیدی را نشان میدادند. ایلیت، کلریت، اسمکتیت، کائولینیت، پالیگورسکیت کانیهای غالب در بخش رس خاک میباشند. وجود پوششهای رسی روی نودول کربناتهای ثانویه در افق Btk نشان دهنده دورههای تناوب خشک و مرطوب اقلیم میباشند. تغییر و تحولات خاک در منطقه مورد مطالعه در جنوب هرات، با خاکهای مناطق خشک ایران مشابهت دارد.
مقالات پژوهشی
محسن برین؛ احسان احسان ملاحت؛ فرخ اسدزاده
چکیده
یکی از ویژگیهای مهم در ارزیابی جمعیت فعال میکروبی خاک تنفس ناشی از بستره (SIR) میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر منبع کربن (گلوکز)، دما و دوره خواباندن در تنفس ناشی از بستره در دو خاک جنگلی و کشاورزی با استفاده از روش سطح پاسخ و بر مبنای طرح مرکب مرکزی انجام شد. بدین منظور دامنههای متفاوتی از این سه متغیر شامل مقدار گلوکز (10-5/0 میلیگرم ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای مهم در ارزیابی جمعیت فعال میکروبی خاک تنفس ناشی از بستره (SIR) میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر منبع کربن (گلوکز)، دما و دوره خواباندن در تنفس ناشی از بستره در دو خاک جنگلی و کشاورزی با استفاده از روش سطح پاسخ و بر مبنای طرح مرکب مرکزی انجام شد. بدین منظور دامنههای متفاوتی از این سه متغیر شامل مقدار گلوکز (10-5/0 میلیگرم در گرم)، زمان خواباندن (10-1 ساعت) و دما (30-15 درجه سلسیوس) در نظر گرفته شده و طرح مرکب مرکزی با 40 آزمایش برای دو خاک و بر اساس مقادیر کدبندی شده متغیرهای مستقل طراحی شد. نتایج نشان داد که میانگین مقدار SIR خاک جنگلی به دلیل دارا بودن ماده آلی بیشتر و جمعیت فعال میکروبی بالاتر تقریباً دو برابر خاک کشاورزی است. نتایج بیانگر کارآمدی مدل طراحی شده برای پیشبینی مقدار تنفس ناشی از بستره در دو خاک کشاورزی (919/0 =R2) و جنگلی ( 823/0 =R2) بود. از بین سه متغیر مورد بررسی در مدل طرح مرکب مرکزی، تاثیر خطی دما بر تنفس ناشی از بستره در هر دو خاک معنیدار بود. با این حال در خاک جنگلی مقدار بستره (گلوکز) تأثیر بسیار معنیدار و به مراتب بیشتری در مقایسه با خاک زراعی داشت که میتواند به دلیل بیشتر بودن مواد آلی قابل تجزیه در این خاک باشد.
مقالات پژوهشی
سعید حکم علی پور؛ مهدی پناهیان کیوی؛ منوچهر شیری جناقرد
چکیده
به منظور بررسی عملکرد، اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کمی و کیفی گلرنگ متأثر از کاربرد باکتری افزاینده رشد گیاهی در تاریخهای کاشت مختلف در منطقه اردبیل آزمایشی در بهار سال 1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور کوثر به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل سه تاریخ کاشت (5 فروردین، ...
بیشتر
به منظور بررسی عملکرد، اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کمی و کیفی گلرنگ متأثر از کاربرد باکتری افزاینده رشد گیاهی در تاریخهای کاشت مختلف در منطقه اردبیل آزمایشی در بهار سال 1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور کوثر به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل سه تاریخ کاشت (5 فروردین، 20 فروردین و 5 اردیبهشت) و فاکتور دوم شامل تلقیح بذور با باکتری-های افزاینده رشد در سه سطح (بدون تلقیح، تلقیح با ازتوباکتر کروکوکوم سویه 5 4 و تلقیح با آزوسپیریلوم لیپوفرم سویه آف5) بود. نتایج نشان داد اثر تاریخ کاشت روی کلیهی صفات به جز نسبت مغز به دانه و نسبت پوست به دانه معنیدار بود. اثر تلقیح بذر با باکتریهای افزاینده رشد بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه اصلی و فرعی، درصد روغن و درصد پروتئین معنیدار شد. بیشترین تعداد غوزه در بوته، دانه در غوزه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، ارتفاع بوته و درصد پروتئین در تاریخ کاشت اول (5 فروردین) و کمترین میزان این صفات در تاریخ کاشت سوم (5 اردیبهشت) حاصل گردید. بیشترین درصد روغن، تعداد شاخه اصلی، تعداد شاخه فرعی و قطر ساقه در تاریخ کاشت اول و تلقیح با ازتوباکتر حاصل شد. کمترین میزان این صفات در تاریخ کاشت سوم و عدم تلقیح به دست آمد.
مقالات پژوهشی
علی بلیانی؛ علی رضا واعظی
چکیده
فرسایش بارانی نقشی مهم در تخریب خاک سطحی به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک ایفاء میکند. فرسایش ناشی از قطرات باران عامل عمده تخریب خاک مانند تراکم و مقاومت خاک و هدررفت خاک سطحی است. این پژوهش بهمنظور ارزیابی اثرات فرسایش بارانی بر هدررفت پاشمانی خاک، تراکم خاک و مقاومت سطح خاک تحت تأثیر درجه شیب و محتوای رطوبت پیشین در خاکهای ...
بیشتر
فرسایش بارانی نقشی مهم در تخریب خاک سطحی به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک ایفاء میکند. فرسایش ناشی از قطرات باران عامل عمده تخریب خاک مانند تراکم و مقاومت خاک و هدررفت خاک سطحی است. این پژوهش بهمنظور ارزیابی اثرات فرسایش بارانی بر هدررفت پاشمانی خاک، تراکم خاک و مقاومت سطح خاک تحت تأثیر درجه شیب و محتوای رطوبت پیشین در خاکهای مختلف انجام شد. در این راستا شش نوع بافت خاک (رس، سیلت، لوم رسی، لوم سیلتی، لوم شنی و شن) در معرض بارانی با شدت 40 میلیمتر بر ساعت به مدت 15 دقیقه در چهار درجه شیب (صفر، 10، 20 و 30 درصد) و چهار سطح محتوای رطوبت پیشین (هواخشک، یکچهارم اشباع، نیمهاشباع و اشباع) قرار گرفت. مجموعاً تعداد 288 جعبه خاک به ابعاد 35 سانتیمتر × 25 سانتیمتر با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری (01/0p<) بین خاکها از نظر مقدار فرسایش پاشمان، تراکم خاک و مقاومت سطح وجود داشت. در میان شش بافت خاک مورد پژوهش، خاک با بافت سیلت بالاترین میانگین فرسایش پاشمان (93/1574 گرم بر متر مربع بر ساعت)، تراکم خاک (43/17 درصد) و نسبت مقاومت خاک (53/10 بدون بعد) را داشت و خاک با بافت شن کمترین میانگین فرسایش پاشمان (37/437 گرم بر متر مربع بر ساعت)، تراکم خاک (25/0 درصد) و نسبت مقاومت خاک (66/2 بدون بعد) را نشان داد. همچنین همبستگی معنیداری بین فرسایش پاشمان، تراکم خاک و نسبت مقاومت خاک با برخی ویژگیهای خاک شامل درصد شن، درصد سیلت، میانگین هندسی قطر ذرات، چگالی ظاهری، هدایت هیدرولیکی اشباع و کربنات کلسیم معادل مشاهده شد. نتایج این پژوهش میتواند در مدیریت منابع آب و خاک به ویژه در اراضی شیبدار با خاکهای حساس به فرسایش ناشی از قطرات باران استفاده شود.
مقالات پژوهشی
طاهره رئیسی؛ بیژن مرادی؛ بهروز گلعین
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مکش آب خاک، همراه با پتاسیم بر عملکرد، برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و رشد رویشی درختان پرتقال تامسونناول روی پایه سیتروملو اجرا شد. بدینمنظور، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوک کاملاً تصادفی به مدت دو سال در باغ پرتقال اجرا شد. فاکتورها شامل: انجام آبیاری در مکشهای رطوبتی خاک 20، 40، 60 کیلو پاسکال ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مکش آب خاک، همراه با پتاسیم بر عملکرد، برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و رشد رویشی درختان پرتقال تامسونناول روی پایه سیتروملو اجرا شد. بدینمنظور، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوک کاملاً تصادفی به مدت دو سال در باغ پرتقال اجرا شد. فاکتورها شامل: انجام آبیاری در مکشهای رطوبتی خاک 20، 40، 60 کیلو پاسکال (بر اساس مکش تانسیومتر) و یک تیمار بدون آبیاری؛ و کاربرد کود پتاسیم در دو سطح 50 و 100 گرم پتاسیم ضرب در سن درخت در نظر گرفته شد. سپس، در دو سال آخر آزمایش عملکرد، پتاسیم قابل استفاده و قطر تاج درختان و در سال آخر آزمایش، مقدار پرولین، نشت یونی و هدایت الکتریکی خاک اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقدار قطر تاج درختان با انجام آبیاری افزایش (05/0P<) یافت. همچنین، نتایج سال آخر پژوهش نشان داد که در سطح اول پتاسیم بین مقدار عملکرد در تیمارهای آبیاری 20، 40 و 60 کیلوپاسکال تفاوت معنیداری (05/0P<) مشاهده نشد. علاوهبراین، اثر پتاسیم بر عملکرد به مکش آب خاک بستگی داشت. همچنین، با افزایش مکش رطوبتی خاک در زمان آبیاری مقدار پرولین، نشت یونی، پتاسیم قابلاستفاده و قابلیت هدایت الکتریکی افزایش معنیداری داشتند. بهطور کلی، باتوجه به نتایج عملکرد و نیز با در نظر گرفتن محدویت منابع آبی میتوان پیشنهاد کرد که در مناطق با اقلیم و خاک مشابه با منطقه مور مطالعه، بهترین زمان آبیاری درختان پرتقال تامسونناول موقعی است که تانسیومتر مکش 60 کیلوپاسکال (ضریب تخلیه 52 درصد) را نشان دهد. علاوه براین، بهینهترین مقدار پتاسیم جهت کوددهی این درختان در شرایط ذکر شده، معادل 50 گرم پتاسیم ضرب در سن درخت میباشد.
مقالات پژوهشی
مریم پورمراد؛ محمدجعفر ملکوتی؛ محمد طهرانی
چکیده
با توجه به بحران کمآبی و ضرورت صرفهجویی در منابع آب و از سوی دیگر نقش بسزای اسیدهای آلی در کاهش اثرات منفی تنش خشکی، این مطالعه بهمنظور بررسی اثر اسید هیومیک و اسید فولویک بر روی عملکرد گندم (Triticum aestivum L.) و کارایی مصرف آب در شرایط تنش خشکی در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه خاک و آب کرج در سال زراعی 95-94 اجرا گردید. این آزمایش در قالب طرح بلوک ...
بیشتر
با توجه به بحران کمآبی و ضرورت صرفهجویی در منابع آب و از سوی دیگر نقش بسزای اسیدهای آلی در کاهش اثرات منفی تنش خشکی، این مطالعه بهمنظور بررسی اثر اسید هیومیک و اسید فولویک بر روی عملکرد گندم (Triticum aestivum L.) و کارایی مصرف آب در شرایط تنش خشکی در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه خاک و آب کرج در سال زراعی 95-94 اجرا گردید. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی بهصورت کرتهای خرد شده با سه تکرار به اجرا درآمد. عامل اصلی رژیم آبیاری در دو سطح آبیاری کامل و تنش (35 درصد کمتر از نیاز آبی گیاه)، عامل فرعی شامل اسیدهای آلی محلولپاشی اسید فولویک در سه سطح با غلظت (صفر، 5 و 10 گرم در لیتر) و مصرف خاکی اسید هیومیک در دو سطح (صفر و 20 کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج نشان داد کاربرد توأم اسید فولویک (5 گرم در لیتر) و اسید هیومیک بر روی عملکرد کل و دانه، وزن هزار دانه، ارتفاع اندام هوایی، طول خوشه، تعداد دانه در خوشه و کارایی مصرف آب افزایش معنیداری داشت. نتایج نشان داد مصرف خاکی اسید هیومیک در شرایط تنش با 09/9 درصد افزایش عملکرد دانه و محلولپاشی اسید فولویک با غلظت 10 گرم در لیتر با 9/24 درصد افزایش عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد آبیاری کامل باعث جبران کاهش عملکرد حاصل از تنش شد. بیشترین کارایی مصرف آب (86/3 کیلوگرم بر متر مکعب) در محلولپاشی اسید فولویک با غلظت 10 گرم در لیتر بود. در نتیجه در شرایط تنش خشکی کاربرد اسیدهای آلی میتواند سبب بهبود رشد و عملکرد گیاه شود.
مقالات پژوهشی
زهرا حبیبی؛ مهدی رحمتی؛ علی اصغر علیلو؛ اسماعیل کریمی
چکیده
استفاده از بهبود دهندههای خاک برای بهبود ویژگیهای فیزیکی و ساختمانی خاک بسیار متداول میباشد. به همین جهت پژوهش حاضر به مطالعه اثرات صمغ عربی بر چندین ویژگی خاکهای شور -سدیمی و غیرشور- سدیمی تهیه شده از حاشیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه پرداخته است. سه سطح متفاوت از صمغ عربی (صفر، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) در خاکهایی با هدایت الکتریکی مختلف ...
بیشتر
استفاده از بهبود دهندههای خاک برای بهبود ویژگیهای فیزیکی و ساختمانی خاک بسیار متداول میباشد. به همین جهت پژوهش حاضر به مطالعه اثرات صمغ عربی بر چندین ویژگی خاکهای شور -سدیمی و غیرشور- سدیمی تهیه شده از حاشیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه پرداخته است. سه سطح متفاوت از صمغ عربی (صفر، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) در خاکهایی با هدایت الکتریکی مختلف از 1 تا 30 دسیزیمنس بر متر و SAR 1 تا 58 اضافه گردید. نتایج نشان داد که کاربرد صمغ عربی تأثیر معنیداری بر بسیاری از خصوصیات اندازهگیری شده در هر دو خاک شور- سدیمی و غیرشور- سدیمی داشت. صمغ عربی خصوصیات بیولوژیکی خاک را حتی در خاکهای شور- سدیمی بهبود بخشید به طوریکه تنفس خاک از 67 تا 275 (mg CO2 kg-1 day-1) در خاکهای تیمار شده افزایش یافته بود در حالیکه نرخ تنفس خاک در تیمار شاهد بین 7 تا 77 (mg CO2 kg-1 day-1) بود. همچنین نتایج مشابهی برای مقدار کربن آلی خاک به دست آمد به طوریکه در اثر افزایش بالاترین مقدار صمغ عربی (10 گرم بر کیلوگرم)، کربن آلی خاک از 21/0 به 33/0 درصد افزایش یافت. در حالی که اثرات صمغ عربی بر روی خصوصیات خاکدانهها فقط در خاکهای غیرشور- سدیمی معنیدار شد، تغییرات مثبت خاک تیمار شده با 10 گرم بر کیلوگرم صمغ عربی در مقابل تیمار شاهد در پایداری خاکدانهها (21 درصد در مقابل 5 درصد)، میانگین وزنی قطرخاکدانهها (3/0 در مقابل 06/0 میلیمتر) و بعد فراکتال جرمی خاکدانهها (67/1 در مقابل 37/1) مشاهده شد. صمغ عربی همچنین هدایت هیدرولیکی اشباع خاکهای تیمار شده را افزایش و اسیدیته خاکهای مورد آزمایش را کاهش داد. پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی به منظور بررسی اثرات صمغ عربی در خاکهای شور- سدیمی از مقادیر بالاتر صمغ عربی (بیشتر از 10 گرم بر کیلوگرم) استفاده شود.
مقالات پژوهشی
حجت دیالمی؛ محمدرضا گرشاسبی
چکیده
با هدف بررسی تأثیر کاربرد گوگرد و کود دامی بر عملکرد و کیفیت میوه خرما و امکان تولید محصول سالم، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با6 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار شامل یک اصله نخل) بر روی نخل خرمای بارور رقم برحی در پژوهشکده خرمای و میوههای گرمسیری (اهواز) به مدت 2 سال اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت از: =T1تیمار شاهد (بدون مصرف ...
بیشتر
با هدف بررسی تأثیر کاربرد گوگرد و کود دامی بر عملکرد و کیفیت میوه خرما و امکان تولید محصول سالم، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با6 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار شامل یک اصله نخل) بر روی نخل خرمای بارور رقم برحی در پژوهشکده خرمای و میوههای گرمسیری (اهواز) به مدت 2 سال اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت از: =T1تیمار شاهد (بدون مصرف کود)، T2 =مصرف کودهای معدنی برای هر اصله نخل خرما بر اساس آزمون خاک، T3 =مصرف 30 کیلوگرم کود دامی برای هر اصله نخل خرما بر اساس عرف منطقه، =T4 تیمار سوم به علاوه گوگرد عنصری مخلوط شده با مایه تلقیح تیوباسیلوس به میزان 5 درصد وزنی کود دامی مورد استفاده، =T5تیمار سوم به علاوه گوگرد عنصری مخلوط شده با مایه تلقیح تیوباسیلوس به میزان 10 درصد وزنی کود دامی مورد استفاده، =T6تیمار سوم به علاوه گوگرد عنصری مخلوط شده با مایه تلقیح تیوباسیلوس به میزان 15 درصد وزنی کود دامی مورد استفاده، میباشند. نتایج نشان داد که عملکرد نخل خرما در تمامی تیمارهای کودی در مقایسه با تیمار شاهد بالاتر میباشد. مصرف کودهای معدنی و گوگرد عنصری عملکرد نخل خرما را به ترتیب به میزان 10 و 7 درصد افزایش داد. بر اساس نتایج این تحقیق، به منظور افزایش عملکرد و بهبود خصوصیات کمی میوه خرما، کاهش مصرف کودهای شیمیایی در نخلستان و امکان تولید محصول سالم خرما، مصرف 1500 گرم گوگرد پودری مخلوط شده با مایه تلقیح تیوباسیلوس به همراه 30 کیلوگرم کود دامی به ازای هر اصله نخل به عنوان بهترین تیمار معرفی و کاربرد آن در نخلستان توصیه میگردد.
مقالات پژوهشی
مجتبی شکوهی؛ سید حسین ثنایی نژاد؛ محمد بنایان اول
چکیده
ارائه راهکارهای مناسب سازگاری و کاهش اثرات تغییر اقلیم در هر منطقه ملزم به پیشبینیهای صحیح تغییرات اقلیمی در آن منطقه است. که خود این پیشبینیها به شدت متکی به خروجی مدلهای GCM است. اما وجود تعداد زیادی از این مدلها و خروجیهای متفاوت آنها در هر منطقه، باعث سردرگمی محققان در انتخاب آنها میشود. در این راستا عملکرد 21 مدل بهروز ...
بیشتر
ارائه راهکارهای مناسب سازگاری و کاهش اثرات تغییر اقلیم در هر منطقه ملزم به پیشبینیهای صحیح تغییرات اقلیمی در آن منطقه است. که خود این پیشبینیها به شدت متکی به خروجی مدلهای GCM است. اما وجود تعداد زیادی از این مدلها و خروجیهای متفاوت آنها در هر منطقه، باعث سردرگمی محققان در انتخاب آنها میشود. در این راستا عملکرد 21 مدل بهروز GCM از CMIP5 بر اساس نمره مهارت ارزیابی شد و در ادامه پیشنگری از تغییرات دما و بارش طی سالهای 2045-2065 و 2080-2100 تحت سناریوهای انتشار جدید RCP2.6 و RCP8.5 ارائه شد. از روش نگاشت همفاصلهی تابع توزیع تجمعی، برای تصحیح خطای شبیهسازی مدلها استفاده شد. ارزیابی منطقهای شبیهسازی دما و بارشِ مدلهای اقلیمی CMIP5 نشان داد، شبیه سازیها با خطا همراه است و میبایستی قبل از استفاده تصحیح شوند. اگرچه تصحیح خطای سبب کاهش خطای غیرسیستماتیک شد اما خطای سیستماتیک در شبیه سازی مدلها همچنان قابل توجه است. به دو طریق میتوان نتایج شبیهسازی مدلها را بهبود بخشید، اولاً، لحاظ کردن تمام گروههای یک مدل در تحلیلها و دوماً یافتن ترکیبی بهینه از مدلها متناسب با منطقه. از اینرو ترکیبی بهینه از مدلها متناسب با منطقه انتخاب شد (مدلهای انتخابی). بالاترین متوسط مقدار نمره مهارت برای شبیهسازی متوسط سالانه بارش و دما به ترتیب 04/0 و 38/. مربوط به مدلهای انتخابی، در بین ایستگاهها بود. عدم قطعیت در پیشنگریهای تغییرات دما و بارش در قرن حاضر، تحت تأثیر انتخاب سناریوی انتشار، دوره زمانی و مدلها است.
مقالات پژوهشی
حسین محمدزاده؛ طوبی سلیمانی ولیکندی
چکیده
تریتیوم تنها ایزوتوپ رادیواکتیو هیدروژن، با نیمهعمر حدود 3/12 سال، موجود در ملکول آب است که میتوان از آن برای تعیین سن آب در چرخه هیدرولوژیکی استفاده نمود. هرچند که آزمایش بمبهای هیدروژنی به مقدار زیادی تریتیوم وارد اتمسفر و سپس وارد چرخه هیدرولوژیکی نموده است، اما در حال حاضر متوسط غلظت تریتیوم موجود در بارندگیهای دنیا به حدود ...
بیشتر
تریتیوم تنها ایزوتوپ رادیواکتیو هیدروژن، با نیمهعمر حدود 3/12 سال، موجود در ملکول آب است که میتوان از آن برای تعیین سن آب در چرخه هیدرولوژیکی استفاده نمود. هرچند که آزمایش بمبهای هیدروژنی به مقدار زیادی تریتیوم وارد اتمسفر و سپس وارد چرخه هیدرولوژیکی نموده است، اما در حال حاضر متوسط غلظت تریتیوم موجود در بارندگیهای دنیا به حدود 5TU رسیده است. غلظت تریتیوم موجود در بارندگی به طول و عرض جغرافیایی، دما، ارتفاع و میزان رطوبت نسبی نیز بستگی دارد. هرچه میزان رطوبت نسبی بیشتر و دما کمتر و یا ارتفاع بیشتر باشد از غلظت تریتیوم کاسته میشود. در مقیاس جهانی مقدار غلظت تریتیوم در بارندگی در نیمکره شمالی بیشتر از نیمکره جنوبی بوده و در منطقه قطبی تقریباً 4 برابر منطقه استوایی میباشد. اما در بارندگیهای کشورهای همسایه ایران، کشورهای نزدیک به دریا (در کراچی، بحرین، آنکارا و آدنا) به دلیل افزایش بخار آب در جو، مقدار تریتیوم کمتری دارند. در این مقاله، غلظت تریتیوم در بارندگیها و منابع آب زیرزمینی غرب استان کرمانشاه در آزمایشگاه ایزوتوپی دانشگاه واترلو کانادا اندازهگیری شده و سپس با استفاده از رادیوایزوتوپ تریتیوم، سن نسبی منابع آب زیرزمینی تعیین شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که مقدار غلظت تریتیوم در بارندگیهای غرب استان کرمانشاه حدود 6 TU و در آبهای زیرزمینی بسیار کمتر از این مقدار میباشد. با توجه به تقسیمبندی آبها بر اساس غلظت تریتیوم، آب نزولات جوی غرب استان کرمانشاه جدید (مدرن) و آب منابع آب زیرزمینی در محدوده آبهای اخیراً تغذیه شده و آبهای نسبتاً قدیمی یا ساب مدرن (آبهای تغذیه شده قبل از سال 1950) به دست آمد. نمودار ترکیبی مقدار هدایت الکتریکی(EC) و مقدار غلظت تریتیوم در آبهای منطقه، نشان میدهد که با افزایش EC در جهت جریان، مقدار تریتیوم کاهش و سن آب زیرزمینی افزایش مییابد. سن منابع آب زیرزمینی در منطقه پاوه به دلیل توسعه کارست و انتقال سریع آبهای زیرزمینی، کمتر از مناطق سرپل ذهاب و روانسر میباشد.