مقالات پژوهشی
امید نصیری قیداری؛ صفر معروفی
چکیده
با عنایت به رشد سریع جمعیت، طی سالیان اخیر مباحث منابع آبی بیشتر متأثر از مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی بوده ولیکن روز به روز بر اهمّیت و نقش ملاحظات زیستمحیطی در اینگونه طرحها افزوده میشود. این تحقیق با هدف بهتعادلرساندن نگرانیهای زیستمحیطی موجود در مباحث تخصیص منابع آب با مسائل درآمد اقتصادی، صورت پذیرفت. بدین منظور از ...
بیشتر
با عنایت به رشد سریع جمعیت، طی سالیان اخیر مباحث منابع آبی بیشتر متأثر از مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی بوده ولیکن روز به روز بر اهمّیت و نقش ملاحظات زیستمحیطی در اینگونه طرحها افزوده میشود. این تحقیق با هدف بهتعادلرساندن نگرانیهای زیستمحیطی موجود در مباحث تخصیص منابع آب با مسائل درآمد اقتصادی، صورت پذیرفت. بدین منظور از مدل چانهزنی چندهدفه و رویکرد برنامهریزی فازی بهعنوان ابزاری جهت تحلیل استراتژی اثرات متقابل بین درآمد اقتصادی و حفاظت زیستمحیطی استفاده شد. دو گروه از بازیگران، شامل بازیگر زیستمحیطی با هدف به کمینهسازی بار آلودگی تخلیهشده به رودخانه و بازیگر اقتصادی با هدف به بیشینهسازی سود اقتصادی کل آببران به عنوان توابع هدف در نظر گرفته شدند. جهت لحاظ نمودن اثرات کمآبیاری، فرم خطی تابع تولید گیاه در تابع درآمد اقتصادی به کار گرفته شد. بهمنظور حصول توافق، بازیگران بهتدریج در هر دور چانهزنی از مقدار هدف مورد انتظارشان کاستتند. رویه توسعهیافته در این تحقیق در سیستم رودخانهای دز-کارون به عنوان مطالعه موردی به کار گرفته شد. نتایج بیانگر آن بود که با کاهش انتظارات اقتصادی از 553636 به 496216 هزار دلار در سال و همینطور کاهش نگرانی های زیستمحیطی از 68264 به 87251 تن در سال، میتوان به توازن میان اهداف اقتصادی و زیستمحیطی دست یافت. همچنین نتایج رویکرد برنامهریزی فازی نشان داد که آب تخصیصی به زیربخشهای کشاورزی و کشت و صنعت سیستم به ترتیب 763 و 5591 میلیون مترمکعب در سال خواهد بود. مقایسه نتایج دو رویکرد بیانگر انطباق میان آنها بود. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که چارچوب تدوین شده در این تحقیق میتواند موجب سهولت تصمیمگیری در شرایط وجود اهداف متضاد گردیده و بهعنوان ابزار مدیریتی کارآ با کاربری ساده در مسائل کلان تخصیص آب با نگرش توسعه پایدار، مورد استفاده قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
محسن سلیمان زاده؛ حسین خادمی؛ مژگان سپهری
چکیده
آهن یکی از عناصر کممصرف و ضروری برای گیاه میباشد. مقدار آهن کل خاک در بیشتر مواقع بسیار بیشتر از نیاز گیاه است، اما حلالیت کم ترکیبات آهن در بسیاری از خاکها، باعث کاهش مقدار جذب این عنصر توسط گیاه و در نتیجه بروز علائم کمبود آهن در گیاه میشود. برخی کانیهای میکایی مانند موسکویت و فلوگوپیت که دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند در ...
بیشتر
آهن یکی از عناصر کممصرف و ضروری برای گیاه میباشد. مقدار آهن کل خاک در بیشتر مواقع بسیار بیشتر از نیاز گیاه است، اما حلالیت کم ترکیبات آهن در بسیاری از خاکها، باعث کاهش مقدار جذب این عنصر توسط گیاه و در نتیجه بروز علائم کمبود آهن در گیاه میشود. برخی کانیهای میکایی مانند موسکویت و فلوگوپیت که دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند در خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران فراوان میباشند. این تحقیق با هدف بررسی توانایی دو گونه گیاهی (یونجه و جو) در جذب آهن ساختاری فلوگوپیت و موسکویت انجام پذیرفت. پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو نوع گیاه (یونجه و جو)، دو نوع کانی میکایی (فلوگوپیت و موسکویت) و دو نوع محلول غذایی (کامل و بدون آهن) بودند. گیاهان بوسیله آب مقطر آبیاری و توسط محلول غذایی طی دوره 150 روزه کشت تغذیه شدند. در پایان دوره کشت بخش هوایی و ریشه گیاه برداشت و مقدار آهن عصارههای گیاه با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که غلظت آهن در گلدانهای حاوی بستر کشت فلوگوپیت و تغذیه شده با محلول غذایی بدون آهن برای هر دو گیاه یونجه و جو در محدوده کفایت قرار دارد. مقدار آهن جذب شده توسط گیاه یونجه در هر دو بستر حاوی فلوگوپیت و موسکویت و هر دو نوع محلول غذایی بیشتر از گیاه جو است.
مقالات پژوهشی
سیروس صادقی؛ شاهین اوستان؛ نصرت اله نجفی؛ مصطفی ولیزاده؛ حسن منیریفر
چکیده
دو فلز Zn وCd رفتار ژئوشیمیایی مشابهی دارند؛ از اینرو، اثر Zn بر تجمع Cd در گیاهان حائز اهمیت است. در این تحقیق، برای بررسی اثر متقابل Cd و Zn بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays cv. single cross 704)، آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور Cd در هشت سطح (صفر، 5/0، 5/2، 5، 10، 20، 40 و mg kg-1 80) از منبع 3CdSO4.8H2O و Zn در هشت سطح ...
بیشتر
دو فلز Zn وCd رفتار ژئوشیمیایی مشابهی دارند؛ از اینرو، اثر Zn بر تجمع Cd در گیاهان حائز اهمیت است. در این تحقیق، برای بررسی اثر متقابل Cd و Zn بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays cv. single cross 704)، آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور Cd در هشت سطح (صفر، 5/0، 5/2، 5، 10، 20، 40 و mg kg-1 80) از منبع 3CdSO4.8H2O و Zn در هشت سطح (صفر، 5، 25، 50، 100، 200، 400 و mg kg-1 800) از منبع ZnSO4.7H2O، در سه تکرار با کشت گیاه ذرت در یک خاک شن لومی اجرا شد. بعد از 60 روز، وزن خشک بخش هوایی و ریشه و غلظتهای Cd ، Zn ، Fe، Mn و Cu در این دو بخش اندازهگیری شدند. در سطوح 5/0، 5/2، 20 و mg Cd kg-1 80 (به استثنای تیمار Cd0.5-Zn25)، کاربرد 5 تا mg Zn kg-1 50 در مقایسه با سطح صفر Zn باعث افزایش وزن خشک بخش هوایی شده و در سطوح بالاتر Zn، کاهش این صفت مشاهده شد. در سطوح 5 و mg Cd kg-1 10، کاربرد 5 تا mg Zn kg-1 100، باعث افزایش وزن خشک بخش هوایی شده و در سطوح بالاتر Zn، کاهش این صفت مشاهده شد. در سطح mg Cd kg-1 40، کاربرد 5 تا mg Zn kg-1 200، باعث افزایش وزن خشک بخش هوایی شد و با کاربرد mg Zn kg-1 400، کاهش این صفت مشاهده شد. در سطح mg Cd kg-1 5/0، کاربرد تمامی سطوح Zn باعث افزایش غلظت Cd بخش هوایی شد؛ اما در سطح mg Cd kg-1 80، مصرف 5 تا mg Zn kg-1 200 باعث کاهش غلظت Cd بخش هوایی شد. در همین سطح Cd، مصرف mg Zn kg-1 400 باعث افزایش غلظت Cd بخش هوایی گردید. با توجه به نتایج، در سطوح پایین Cd، مصرف Zn در هر سطح باعث افزایش غلظت Cd بخش هوایی و ریشه شد، اما در سطوح بالای Cd، مصرف سطوح پایین Zn باعث کاهش غلظت Cd بخش هوایی و ریشه گردید و با مصرف سطوح بالای Zn، افزایش این صفت مشاهده شد. بهطور کلی، در تمامی سطوح Cd، کاربرد مقادیر متوسط Zn از انباشت Cd در بخش هوایی جلوگیری کرد، ولی مصرف مقادیر کم و زیاد Zn باعث تشدید این انباشت گردید.
مقالات پژوهشی
محمود انجوی نژاد؛ حمیدرضا اولیایی؛ ابراهیم ادهمی
چکیده
پذیرفتاری مغناطیسی (χ) به میزان گستردهای جهت ارزیابی تکامل خاکرخها استفاده میشود. اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی روشی سریع، غیر تخریبی، ساده و نسبتاً ارزان میباشد و در مطالعات مرتبط با پیدایش خاک کاربرد زیادی دارد. از سوی دیگر توالی پستی و بلندی نیز میتواند بیانگر تکامل خاک در واحدهای مرتبط با آن باشد. بنابراین به منظور ...
بیشتر
پذیرفتاری مغناطیسی (χ) به میزان گستردهای جهت ارزیابی تکامل خاکرخها استفاده میشود. اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی روشی سریع، غیر تخریبی، ساده و نسبتاً ارزان میباشد و در مطالعات مرتبط با پیدایش خاک کاربرد زیادی دارد. از سوی دیگر توالی پستی و بلندی نیز میتواند بیانگر تکامل خاک در واحدهای مرتبط با آن باشد. بنابراین به منظور اطلاع از ارتباط بین پذیرفتاری مغناطیسی خاک با میزان تکامل خاک در یک ردیف پستی و بلندی، 11 خاکرخ در واحدهای مختلف فیزیوگرافی در دشت بشار یاسوج حفر و نمونهبرداری انجام شد. پذیرفتاری مغناطیسی نمونههای خاک در فرکانسهای 46/0و 6/4 کیلوهرتز اندازهگیری شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که پستی و بلندی، وضعیت زهکشی و کاربری از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تشکیل و تکامل خاکهای منطقه بودهاند. در اغلب خاکرخهای مطالعهشده مقدار χ با افزایش عمق کاهش مییابد و در برخی خاک-ها میزان χ به دلیل انتقال ذرات ریز فرومگنتیک به همراه ذرات رس در افق B حداکثر بودهاست. بیشترین مقدار پذیرفتاری (به میزان SI*10-87/52) به طور عمده در خاکرخهایی واقع بر سطوح پایدارتر، شرایط زهکشی بهتر و تکامل نسبی بیشتر مشاهده شد. توزیع آهن پدوژنیک (Fed) به میزان زیادی در خاکها با توزیع پذیرفتاری همبستگی نشان داد (R2=0.61). رابطه مثبت و معنی داری بین χ و Fed و همچنین با آهن عصارهگیریشده با اسید نیتریک (Fen) یا آهن شبهکل مشاهده شد. شرایط اکوییک در خاکهای مورد مطالعه موجب کاهش پذیرفتاری، میزان Fed و نسبت Fed/Fen به ترتیب به میزان 43 ، 44 و 65 درصد شدهاست. این شرایط تفاوت محسوسی بر میزان آهن شبهکل نداشتهاست.
مقالات پژوهشی
ولی فیضی اصل
چکیده
نیتروژن پس از آب دومین عامل محدودکننده رشد گیاهان در شرایط دیم بشمار میآید، لذا برای تولید اقتصادی جو در این مناطق، استفاده مناسب از آنبسیار ضروری است. بهمنظور ارزیابی پاسخ ژنوتیپهای جو دیم به مصرف نیتروژن، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای دوبار خردشده با زمان مصرف نیتروژن در کرتهای اصلی (کل نیتروژن ...
بیشتر
نیتروژن پس از آب دومین عامل محدودکننده رشد گیاهان در شرایط دیم بشمار میآید، لذا برای تولید اقتصادی جو در این مناطق، استفاده مناسب از آنبسیار ضروری است. بهمنظور ارزیابی پاسخ ژنوتیپهای جو دیم به مصرف نیتروژن، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای دوبار خردشده با زمان مصرف نیتروژن در کرتهای اصلی (کل نیتروژن درپائیز، در پائیز + در بهار و در پائیز + در بهار)، مقادیر نیتروژن (صفر، 30، 60، 90 و 120 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای فرعی و ژنوتیپهای جو (سهند، آبیدر، Dayton/Ranny، Alpha/Gumhuriyet/Sonja و B-C-74-2) در کرتهای فرعی در فرعی در 4 بلوک و به مدت 3 سال زراعی (89-86) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم به اجرا درآمد. نتایج نشان داد، مصرف نیتروژن از طریق افزایش معنیدار (01/0P≤) تعداد سنبله در واحد سطح (243-112) و ارتفاع بوته (6/17-3/6 سانتیمتر) به عنوان سطح اندامهای فتوسنتزکننده گیاه، طول (2/0-1 سانتیمتر بر بوته) و وزن (2/0-1/0 گرم بر بوته) ریشه در مرحله پنجهزنی گیاه و کارایی استفاده از آب (5/2-3/1 کیلوگرم در هکتار بر میلیمتر) باعث افزایش معنیدار عملکرد دانه، بیولوژیک و کاه (01/0P≤) شد. نیاز نیتروژنی جو در شرایط خشکسالی حدود 40 کیلوگرم در هکتار و در سالهای نرمال 43 کیلوگرم در هکتار در منطقه مورد مطالعه تعیین شد که این مقادیر به ترتیب برای دستیابی به عملکردهای دانه 1784 و 3100 کیلوگرم در هکتار میباشد. در سالهای نرمال 30 کیلوگرم در هکتار آن در پائیز و 13 کیلوگرم در هکتار به صورت سرک همرا بارندگیهای اوایل بهار مصرف میشود. در نهایت، اثر بارندگی در افزایش عملکرد دانه جو دیم 1/2 برابر بیشتر از مصرف نیتروژن بود و این موضوع اهمیت بیشتر آب را نسبت به نیتروژن در دیمزارهای ایران به اثبات میرساند.
مقالات پژوهشی
سیده مریم میرابوالقاسمی؛ مهدی قبادی نیا؛ احمد رضا قاسمی؛ محمدرضا نوری امامزادهایی
چکیده
هدف اساسی مدیریتهای نوین آبیاری برنج، افزایش بهرهوری آب مصرفی و صرفهجویی آب در اراضی شالیزاری میباشد. برای بررسی تاثیر موقعیت سطح ایستابی بر بهرهوری آب در کشت برنج،آزمایشی به صورت کشت گلدانی در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در دانشگاه شهرکرد با چهار مدیریت آبیاری، شامل سطحی با کنترل سطح ایستابی در 2 سانتیمتری روی سطح خاک(FI)،زهکشی ...
بیشتر
هدف اساسی مدیریتهای نوین آبیاری برنج، افزایش بهرهوری آب مصرفی و صرفهجویی آب در اراضی شالیزاری میباشد. برای بررسی تاثیر موقعیت سطح ایستابی بر بهرهوری آب در کشت برنج،آزمایشی به صورت کشت گلدانی در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در دانشگاه شهرکرد با چهار مدیریت آبیاری، شامل سطحی با کنترل سطح ایستابی در 2 سانتیمتری روی سطح خاک(FI)،زهکشی کنترل شده با کنترل سطح ایستابی در 20 سانتیمتری زیر سطح خاک (CD20) وکنترل سطح ایستابی در 36 سانتیمتری زیر سطح خاک (CD36) و آبیاری تناوبی (AI) انجام گردید. در طول فصل رشد چهار مرتبه نمونهبرداری برای تعیین میزان ماده خشک برگ، ساقه ومیزان آماس نسبی برگ انجام گرفت ودر پایان فصل رشد میزان حجم آب مصرفی و میزان دانه تولیدی اندازهگیری و ثبت گردید. نتایج نشان داد کاهش عملکرد دانه برای تیمارهایAI ,CD36 ,CD20 به ازای هر یک واحد کاهش آب مصرفی به ترتیب به میزان 36/0، 46/0 و 38/0 واحد میباشد. مدیریت آبیاری موجب کاهش معنیدارآماس نسبی در مراحل اول و دوم اندازهگیری در سطح احتمال 5 و در مرحله چهارم درسطح 1 درصد شد. کاهش ماده خشک تولیدی نیز تحت مدیریت آبیاری در مرحله دوم و چهارم در سطح یک درصد و در مرحله سوم در سطح احتمال 5 درصد معنیدار شد. اما کاهش آب مصرفی در تیمارهای AI ,CD36 ,CD20موجب افزایش معنیدار 5 درصدی راندمان مصرف آب مبتنی بر عملکرد و افزایش معنیدار یک درصدی راندمان مصرف آب مبتنی بر زیست توده گردید.
مقالات پژوهشی
هادی رمضانی اعتدالی؛ علیرضا شکوهی؛ سید امین مجتبوی
چکیده
دشت قزوین، از مهمترین دشتهای مرکزی ایران به دلیل خشکسالی و افزایش مصارف بخشهای مختلف، با بحران کمبود آب مواجه شده است. لذا مدیریت آب بخش کشاورزی به عنوان مهمترین مصرفکننده آب در منطقه ضروری است. در این تحقیق از مفهوم ردپای آب مجازی برای محصولات اصلی آبی و دیم منطقه برای مدیریت بهتر آب کشاورزی استفاده شد. مجموع ردپای آب مجازی ...
بیشتر
دشت قزوین، از مهمترین دشتهای مرکزی ایران به دلیل خشکسالی و افزایش مصارف بخشهای مختلف، با بحران کمبود آب مواجه شده است. لذا مدیریت آب بخش کشاورزی به عنوان مهمترین مصرفکننده آب در منطقه ضروری است. در این تحقیق از مفهوم ردپای آب مجازی برای محصولات اصلی آبی و دیم منطقه برای مدیریت بهتر آب کشاورزی استفاده شد. مجموع ردپای آب مجازی در تولید محصولات اصلی آبی و دیم منطقه برای 2014-2003، حدود 2053 میلیون مترمکعب در سال است که سهم آب سبز، آبی، خاکستری و سفید بهترتیب 31، 25، 2 و 42 درصد میباشد. از مجموع ردپای آب در تولید محصولات اصلی منطقه، سهم آب خاکستری و سفید حدود 44 درصد است. پایین بودن راندمان سیستمهای آبیاری و مصرف بیش از حد کودهای ازته باعث افزایش سهم آب سفید و خاکستری در منطقه است. کشت وسیع ذرت دانهای، ذرت علوفهای، گوجه فرنگی و یونجه از دلایل اصلی بالا بودن حجم صادرات آب مجازی منطقه میباشد. حدود 1022 میلیون مترمکعب به صورت صادرات آب مجازی از منطقه خارج میشود. حجم صادرات آب مجازی ذرت دانهای، ذرت علوفهای، یونجه و گوجه فرنگی مجموعا 4/54 درصد یعنی حدود 556 میلیون مترمکعب در سال از کل حجم صادرات آب مجازی منطقه است. با حذف صادرات این چهار محصول تابستانه حدود 507 میلیون مترمکعب در سال از خروج منابع آب سطحی و زیرزمینی جلوگیری میشود. اما این محصولات به دلیل بالا بودن عملکرد و سودخالص در هر هکتار مورد توجه کشاورزان قرار میگیرد. گندم نیز با سهم 4/28 و 2/20 درصدی از کل حجم آب مجازی و حجم منابع آبی صادر شده از منطقه، نقش مهمی در خروج آب از منطقه دارد.
مقالات پژوهشی
محمد رحمانیان؛ علیرضا حسین پور؛ ابراهیم ادهمی؛ حمیدرضا متقیان
چکیده
ویژگیهای زیستی و شیمیایی محیط ریزوسفر از جمله فراهمی و اجزاء شیمیایی فلزات در آن با توده خاک متفاوت است. این پژوهش به منظور بررسی تغییر در قابلیتاستفاده و اجزاء مس در ریزوسفر آفتابگردان (Helianthus annuus L.) در یک خاک شنی آلوده به مس تیمارشده با کلات-کنندهها (EDTA، اسید سیتریک و عصاره کود مرغی) در شرایط گلخانهای انجام شد.EDTA و اسید سیتریک ...
بیشتر
ویژگیهای زیستی و شیمیایی محیط ریزوسفر از جمله فراهمی و اجزاء شیمیایی فلزات در آن با توده خاک متفاوت است. این پژوهش به منظور بررسی تغییر در قابلیتاستفاده و اجزاء مس در ریزوسفر آفتابگردان (Helianthus annuus L.) در یک خاک شنی آلوده به مس تیمارشده با کلات-کنندهها (EDTA، اسید سیتریک و عصاره کود مرغی) در شرایط گلخانهای انجام شد.EDTA و اسید سیتریک در سطوح غلظتی صفر، 5/0 و 1 میلی-مول بر کیلوگرم خاک و عصاره کود مرغی در سطوح غلظتی صفر، 5/0 و 1 گرم بر کیلوگرم خاک استفاده شدند. تعداد سه بذر آفتابگردان در هر ریزوباکس کاشته شد. بعد از 10 هفته گیاهان برداشت شدند و خاکهای ریزوسفری و توده جدا شدند. مس قابلاستفاده با استفاده از 7 روش عصارهگیری شیمیایی و جزءبندی مس در خاکهای ریزوسفری و توده اندازهگیری شد. ویژگیهای خاک ریزوسفری با خاک توده متفاوت بود. مقدار مس عصارهگیری شده به روشهای مختلف در خاکهای ریزوسفری کمتر از خاکهای توده بود. دامنه تغییرات مس عصارهگیری شده با عصارهگیرها از 023/0 تا 83/1 میلیگرم بر کیلوگرم بود. در خاکهای ریزوسفری و توده تیمارشده با کلاتکنندهها، بیشترین مقادیر مس به ترتیب در اجزاء باقیمانده، پیوندشده با ماده آلی، پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز، پیوندشده با کربناتها و تبادلی بود. میانگین اجزاء مس پیوندشده با کربناتها، پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز و جزء باقیمانده در شرایط ریزوسفری بیشتر از توده خاک بود. میانگین جزء پیوندشده با ماده آلی در شرایط ریزوسفری کمتر از توده خاک بود. دامنه تغییرات اجزاء مس از 81/2 تا 95/12 میلیگرم بر کیلوگرم بود.
مقالات پژوهشی
یاسر صفری؛ محمد امیر دلاور؛ زهرا نوری
چکیده
در این پژوهش بهمنظور ترسیم روند تغییرات مکانی تناسب اراضی بخشی از دشت زنجان برای کشت گندم آبی، از لایههای مختلف 85 نقطه مشاهداتی تا عمق یک مترخاک، نمونهبرداری انجام گرفت. پس از انجام آزمایشهای لازم بر روی نمونههای خاک و جمعآوری اطلاعات اقلیمی، سطوح محدودیت ویژگیهایمختلف محاسبه و بر اساس جداول موجود به امتیازات محدودیتی ...
بیشتر
در این پژوهش بهمنظور ترسیم روند تغییرات مکانی تناسب اراضی بخشی از دشت زنجان برای کشت گندم آبی، از لایههای مختلف 85 نقطه مشاهداتی تا عمق یک مترخاک، نمونهبرداری انجام گرفت. پس از انجام آزمایشهای لازم بر روی نمونههای خاک و جمعآوری اطلاعات اقلیمی، سطوح محدودیت ویژگیهایمختلف محاسبه و بر اساس جداول موجود به امتیازات محدودیتی تبدیل شدند. مجموع امتیازات محدودیتی هر نقطه، از طریق یک معادله نمایی، بهمقادیر تابع پیوسته عضویت تناسب اراضی تبدیل شد وبا استفاده از تخمینگر کریجینگ معمولی، مقادیر این تابع در تمامی منطقه، درونیابی و سپس پهنهبندی گردید. نتایج نشان داد که ویژگیهای متوسط درجه حرارت دوره رشد و درصد ذرات درشتتر از دو میلیمتر خاک، بهترتیب مهمترین ویژگیهای محدودکننده اقلیمی و خاکی در منطقه هستند. تجمع اثرات ویژگیهای محدودکننده تناسب اراضی موجب بالا رفتن امتیازات محدودیتی و در نتیجه تنزل کلاس تناسب اراضی برخی از نقاط مشاهداتی، بهویژه در قسمتهای شمال غربی منطقه مطالعاتی شده است. مقایسه نقشه منتج از درونیابی مقادیر تابع پیوسته عضویت تناسب اراضی با نقشه نقطهای تناسب اراضی حاکی از آن بود که روند تغییرات مکانی تناسب اراضی برای گندم آبی در نقشه نخست، تدریجیتر و مشخصتر است. در مقایسه با روشهای سنتی مرسوم در مطالعات تناسب اراضی، پیوستهسازی الگوی تغییرپذیری مکانی تناسب اراضی بر اساس دید فازی به تغییرات خاک، منجر به حصول نتایجی سازگارتر با ماهیت پیوسته پدیدههای محیطی میگردد.
مقالات پژوهشی
مهدی زنگی آبادی؛ منوچهر گرجی اناری؛ مهدی شرفا؛ پیمان کشاورز؛ سعید سعادت
چکیده
کیفیت فیزیکی خاک یکی از مهمترین مباحث مطرح در ارتقاء کارایی مصرف آب در بخش کشاورزی محسوب میگردد. شاخص انرژی انتگرالی آب در دامنههای مختلف رطوبتی بهعنوان یکی از شاخصهای فیزیکی کیفیت خاک، بیانگر مقدار انرژی مورد نیاز گیاه برای جذب واحد حجم آب خاک است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط انرژی انتگرالی آب در دامنههای مختلف رطوبتی ...
بیشتر
کیفیت فیزیکی خاک یکی از مهمترین مباحث مطرح در ارتقاء کارایی مصرف آب در بخش کشاورزی محسوب میگردد. شاخص انرژی انتگرالی آب در دامنههای مختلف رطوبتی بهعنوان یکی از شاخصهای فیزیکی کیفیت خاک، بیانگر مقدار انرژی مورد نیاز گیاه برای جذب واحد حجم آب خاک است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط انرژی انتگرالی آب در دامنههای مختلف رطوبتی با شاخص S در پنج کلاس بافتی خاک شامل لوم، لوم شنی، لوم سیلتی، لوم رسی و لوم رسی سیلتی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی طرق در استان خراسانرضوی انجام شد. در این مطالعه پس از انجام نمونهبرداریهای لازم از خاک 30 نقطه ایستگاه و انجام اندازهگیریهای آزمایشگاهی و صحرایی، پارامترهای منحنی رطوبتی، شاخص S، آب قابل استفاده گیاه، دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت، گنجایش انتگرالی آب و انرژی انتگرالی آب در دامنههای مختلف رطوبتی محاسبه و در نهایت رابطه آماری ویژگیهای اندازهگیری شده با شاخص انرژی انتگرالی آب مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش شاخص S، با کاهش معنیدار مقدار انرژی انتگرالی آب در دامنه آب قابل استفاده گیاه (ظرفیت مزرعه در مکش 100 سانتیمتر آب) و گنجایش انتگرالی آب و به بیان دیگر کاهش مقدار انرژی مورد نیاز گیاه جهت جذب واحد حجم آب خاک همراه بود. بر اساس نتایج این مطالعه، عامل شکل منحنی رطوبتی خاک و شاخص S مهمترین عوامل تعیینکننده مقدار شاخص انرژی انتگرالی آب در دامنههای مختلف رطوبتی بودند. در مجموع این مطالعه نشان داد که با استفاده از شاخص انرژی انتگرالی آب، امکان تمایز کیفیت فیزیکی خاکهای با مقادیر یکسان دامنه رطوبتی میسر می-گردد.
مقالات پژوهشی
سونیا زبردست؛ سید حسن طباطبائی؛ فریبرز عباسی؛ منوچهر حیدرپور؛ کارلو گالتیری
چکیده
مطالعه فرآیندهای پخش و انتقال املاح در کانالهای روباز و جویچهها به دلیل نقش آنها در انتشار آلودگیها ازجمله فعالیتهای مهم در برنامههای مدیریتی محیط زیست و توسعه پایدار بشمار میآید. در این پژوهش تاثیر دبی و ضریب زبریهای مختلف بر ضریب پخشیدگی عرضی و حداکثر طول پخشیدگی در یک کانال با مقطع سهمی در دو بستر نفوذپذیر و نفوذناپذیر ...
بیشتر
مطالعه فرآیندهای پخش و انتقال املاح در کانالهای روباز و جویچهها به دلیل نقش آنها در انتشار آلودگیها ازجمله فعالیتهای مهم در برنامههای مدیریتی محیط زیست و توسعه پایدار بشمار میآید. در این پژوهش تاثیر دبی و ضریب زبریهای مختلف بر ضریب پخشیدگی عرضی و حداکثر طول پخشیدگی در یک کانال با مقطع سهمی در دو بستر نفوذپذیر و نفوذناپذیر بررسی شد. سه سطح دبی تقریبی 5، 10 و 15 لیتر بر ثانیه و سه سطح ضریب زبری مانینگ تقریبی 02/0، 04/0 و 06/0 در نظر گرفته شد. نمک کلرید سدیم محلول در آب به غلظت حدود 25 گرم در لیتر به عنوان ماده ردیاب در بالادست جریان تزریق شده و نیمرخ غلظت ماده ردیاب پخش شده در آب به همراه نیمرخ سرعت در 8 مقطع به فاصله 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9 و 5/9 متری از بالادست اندازهگیری شد. نتایج آزمایشها نشان داد که مقادیر طول پخشیدگی در سطوح مختلف ضریب زبری و دبی در بستر نفوذناپذیر 108 تا 170 متر و در بستر نفوذپذیر (مشابه جویچه) 91 تا 129 متر بدست آمده است. آزمون t-test نشان داد که اختلاف بین مقادیر طول پخشیدگی در دو بستر در سطح 1 درصد معنیدار است. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از آزمایشها و مقدار دبی و زبری رایج در جویچهها نشان داده شد که طول پخشیدگی برای جویچهها کمتر از 70 متر خواهد بود.
مقالات پژوهشی
سعیده بردسیری زاده؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی؛ علی اصغر بسالت پور؛ پیمان عباس زاده دهجی
چکیده
خاکدانه بهعنوان واحد ساختمانی خاک، بیانگر مجموعهای از ذرات اولیه است که پیوستگیشان به یکدیگر بیش از پیوستگی آنها به ذرات خاک اطراف این مجموعه میباشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین مهمترین جزء اندازهای خاکدانه (درشت و یا ریز) در برآورد میزان پایداری ساختمان خاک در منطقهی رابر کرمان با بهرهگیری از زمینآمار میباشد. تعداد ...
بیشتر
خاکدانه بهعنوان واحد ساختمانی خاک، بیانگر مجموعهای از ذرات اولیه است که پیوستگیشان به یکدیگر بیش از پیوستگی آنها به ذرات خاک اطراف این مجموعه میباشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین مهمترین جزء اندازهای خاکدانه (درشت و یا ریز) در برآورد میزان پایداری ساختمان خاک در منطقهی رابر کرمان با بهرهگیری از زمینآمار میباشد. تعداد 90 نمونهی خاک سطحی (10-0 سانتیمتر) به روش شبکهای منظم و با فواصل تقریبی 200 متر، از منطقه برداشت و هواخشک شد. پس از عبور نمونهها از الک چهار میلیمتری، درصد پایداری خاکدانهها در سه بخش خاکدانههای کل، درشت و ریز در دو حالت خشک و مرطوب محاسبه شد. سپس، مطالعات زمینآماری شاخصهای پایداری محاسبهشده، در قالب دو مرحلهی واریوگرافی و تخمین انجام گرفت و نقشههای کریجینگ پایداری خاکدانهها ترسیم شد. بهمنظور تعیین میزان همخوانی نقشههای کریجینگ شاخص پایداری محاسبهشده برای خاکدانههای درشت و ریز با شاخص محاسبهشده برای کل خاکدانهها، پس از تشکیل ماتریس خطا، صحت عمومی آنها محاسبه شد. براساس نتایج حاصل،بیشترین درصدپایداری کل خاکدانهها (9/89 درصد) در موقعیتهای شمال و جنوبشرقی منطقه که بیشترین مقدار مادهی آلی (2/3 درصد) را به خود اختصاص داده بودند، در حالت خشک دیده شد. درصد صحت عمومی حاصل از تقاطع نقشههای کریجینگ کل خاکدانهها و خاکدانههای درشت در حالت خشک (75/51 درصد)، بیش از حالت مرطوب (17/32درصد) بود. در مقابل، درصدصحت عمومی محاسبه-شده برای تقاطع نقشههای کریجینگ کل خاکدانهها و خاکدانههای ریز در حالت مرطوب (31/17 درصد)، بیش از حالت خشک (93/10 درصد) بود. به-طور کلی، مطالعهی تغییرات مکانی پایداری خاکدانههای درشت و ریز میتواند در راستای مدیریت بهینهی اراضی برای مطالعات آتی مفید واقع شود.
مقالات پژوهشی
حسین خیرفام؛ مهدی همایی؛ سیدحمیدرضا صادقی؛ بهروز زارعای دارکی
چکیده
بهبود مؤلفههای شیمیایی و فیزیکی پوستههای زیستی خاک از عوامل مؤثر در افزایش کیفیت و کاهش هدررفت خاک میباشد. امروزه غنیسازی پوستههای زیستی خاک مبتنی بر تلقیح و یا تحریک ریزجاندارن خاک بهعنوان راهکاری زیستی و مؤثر در علوم حفاظت خاک مطرح شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تلقیح جداگانه باکتریها و غنیسازی ...
بیشتر
بهبود مؤلفههای شیمیایی و فیزیکی پوستههای زیستی خاک از عوامل مؤثر در افزایش کیفیت و کاهش هدررفت خاک میباشد. امروزه غنیسازی پوستههای زیستی خاک مبتنی بر تلقیح و یا تحریک ریزجاندارن خاک بهعنوان راهکاری زیستی و مؤثر در علوم حفاظت خاک مطرح شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تلقیح جداگانه باکتریها و غنیسازی مواد غذایی و همچنین تلقیح ترکیبی باکتریها با غنیسازی مواد غذایی بر تغییرات نیتروژن خاک بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای شیمیایی کیفیت خاک، در مقیاس کرتهای کوچک برنامهریزی شد. خاک کرتها از منطقهی حساس به فرسایش تهیه شد. باکتریهای مؤثر در تثبیت نیتروژن از خاک منطقه جداسازی، و بههمراه ماده محرّک غذایی به تیمارهای تعریف شده تلقیح شدند. مقادیر نیتروژن خاک در بازه زمانی 60 روزه بین تلقیح تا انتهای آزمایش، در فاصلههای زمانی هفت یا هشت روزه اندازهگیری شد. نتایج تجزیه و تحلیلهای آماری حاکی از افزایش معنیدار (05/0>p) نیتروژن کل خاک در تیمارهای مطالعاتی بود. در تیمار تلقیح باکتری، غنیسازی مواد غذایی و تلقیح باکتری بههمراه غنیسازی مواد غذایی، میزان تثبیت نیتروژن بعد از یک ماه بهصورت معنیدار (05/0>p) بهترتیب 148، 110 و 284 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. همچنین بعد از یک ماه میزان نیتروژن خاک شروع به کاهش کرد. در نهایت پس از دو ماه مقدار نیتروژن خاک در تیمارها ثابت شده و مقدار آن در تیمار تلقیح جداگانه باکتری و ترکیب با غنیسازی مواد غذایی بهصورت معنیدار (01/0>p) بهترتیب 18 و 16 درصد بیشتر از تیمار شاهد اندازهگیری شد. در مجموع غنیسازی پوستههای زیستی خاک با تلقیح باکتریها بهعنوان روشی کاملاً زیستی، ایمن و با صرفه اقتصادی و زمانی در بهبود مؤلفههای شیمیایی خاک تأیید شد.
مقالات پژوهشی
مجید جانفدا؛ داود شاهسونی
چکیده
شناخت و کنترل متغیرهای موثر بر نیتروژن ورودی به منابع آب به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده حیات انسان و آبزیان اهمیت دارد. متغیرهای موثر را میتوان با فنون ریاضی و ابداع راهکارهای شبیهسازی رایانهای، شناسایی و از عوامل با اثرات ناچیز صرف نظر کرد تا بتوان منابع مالی را برای کنترل تعداد معدودی از عوامل بهینه صرف نمود. الگوهای متعددی ...
بیشتر
شناخت و کنترل متغیرهای موثر بر نیتروژن ورودی به منابع آب به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده حیات انسان و آبزیان اهمیت دارد. متغیرهای موثر را میتوان با فنون ریاضی و ابداع راهکارهای شبیهسازی رایانهای، شناسایی و از عوامل با اثرات ناچیز صرف نظر کرد تا بتوان منابع مالی را برای کنترل تعداد معدودی از عوامل بهینه صرف نمود. الگوهای متعددی برای برآورد میزان این ترکیبات ساخته شده است. در این راستا از الگوی پرکاربرد (INCA-N) Integrated Nitrogen in Catchments، بهمنظور انجام تحلیل حساسیت متغیرها و کاهش تعداد آنها در این مقاله استفاده شده است. INCA-N شامل صدها متغیر ورودی است. لذا شناسایی متغیرهای بیتاثیر یا کم تاثیر حائز اهمیت است. روش تحلیل حساسیت واریانس- مبنا با شاخصحساسیت اصلی بهخوبی میتواند متغیرهای مهم را شناسایی و حساسیت خروجی الگو را ارزیابی کند. این مقاله ضمن معرفی روش واریانس مبنا و برآورد شاخصهای حساسیت باروش مونت کارلو و تولید اعداد شبهتصادفی، به تحلیل حساسیت خروجی الگو INCA-N و کاهش متغیرها در رودخانه توید میپردازد. نتایج تحلیل حساسیت در حجم نمونه بهینه نشان داد که چهار متغیر (میزان جذب نیترات گیاهان، نرخ نیتراتزدایی، آلیسازی و معدنیسازی) از هفت متغیر الگو INCA-N کفایت میکند. سه متغیر نیتروژن هوا، برداشت آمونیاک توسط گیاه و بیشینه برداشت نیتروژنی غیرضروری هستند. این چهار متغیر ضروری به ترتیب دارای اثر اصلی و اثرکل (44/0، 49/0)، (189/0،248/0)، (182/0، 227/0)، (072/0، 105/0) هستند. اثرات متقابل بین متغیرها ضعیف (حداکثر 059/0) و قابل چشمپوشی است. بنابراین روش تحلیل حساسیت کارایی خوبی در کاهش متغیرهای این پدیده دارد.
مقالات پژوهشی
حمید رضا مرادی؛ خلیل جلیلی؛ امید بزرگ حداد
چکیده
بهینهسازی تخصیص منابع یکی از راهکارهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدررفت منابع است. در دشت اسلامآباد غرب استان کرمانشاه به منظور دستیابی به توسعه پایدار و تخصیص بهینه اراضی به محصولات الگوی کشت، محدودیتهای موجود لحاظ گردید و برای بیشینه سازی سود تولید، توابع هدف و محدودیت با برنامهریزی خطی فرموله و با استفاده ...
بیشتر
بهینهسازی تخصیص منابع یکی از راهکارهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدررفت منابع است. در دشت اسلامآباد غرب استان کرمانشاه به منظور دستیابی به توسعه پایدار و تخصیص بهینه اراضی به محصولات الگوی کشت، محدودیتهای موجود لحاظ گردید و برای بیشینه سازی سود تولید، توابع هدف و محدودیت با برنامهریزی خطی فرموله و با استفاده از روش سیمپلکس به کمک نرم افزار LINGO حل شد. سه سناریوی مدیریتی و 6 برنامه عملیاتی با لحاظ محدودیتهای موجود شامل دسترسی به منابع، تناوب زراعی، اجتماعی- اقتصادی و غیر منفی بودن متغیرها تحلیل و آنالیز حساسیت شدند. نتایج حاصله بیانگر آن است که در کلیه سناریوهای مدیریتی کشتهای آبی محصولاتی چون چغندر، ذرت، نخود، گوجه فرنگی و جالیز از الگوی کشت بهینه حذف شدند. گندم در 2 سناریو و 5 برنامه عملیاتی،افزایش سطح زیر کشت داشته است. میزان سود حاصل از بهینهسازی در کلیه سناریوهای مدیریتی مثبت بوده و این افزایش از 19 تا 55 درصد متغیر است نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل حساسیت نیز نمایانگر تاثیر پذیری زیاد توابع هدف از میزان آب در دسترس، سطح کل اراضی و سطح کشت یونجه است.
مقالات پژوهشی
حامد رجبی؛ صدیقه صفرزاده شیرازی؛ عبدالمجید رونقی
چکیده
نیتروژن، فسفر و پتاسیم از جمله عناصر غذایی ضروری پر مصرف هستند که وظایف مهمی در گیاه بر عهده دارند. به منظور بررسی اثر بیوچار تفاله پسته و کود شیمیایی بر رشد و ترکیب شیمیایی گیاه اسفناج (رقم viroflay)، آزمایش گلخانهای به صورت فاکتوریل (3×3×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل سه سطح بیوچار تهیه شده از تفاله پسته ...
بیشتر
نیتروژن، فسفر و پتاسیم از جمله عناصر غذایی ضروری پر مصرف هستند که وظایف مهمی در گیاه بر عهده دارند. به منظور بررسی اثر بیوچار تفاله پسته و کود شیمیایی بر رشد و ترکیب شیمیایی گیاه اسفناج (رقم viroflay)، آزمایش گلخانهای به صورت فاکتوریل (3×3×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل سه سطح بیوچار تهیه شده از تفاله پسته (صفر، 3 و 6 درصد وزنی) تولید شده در دو دمای 200 و 400 درجه سلسیوس و سه سطح نیتروژن و فسفر ]صفر، (نیتروژن 80 و فسفر 15 میلیگرم در کیلوگرم) و (نیتروژن 150 و فسفر 30 میلیگرم در کیلوگرم)[ بود. نتایج نشان داد که بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس اثر معنیداری بر وزن خشک گیاه اسفناج نداشت. کاربرد هر دو سطح نیتروژن و فسفر سبب افزایش معنیدار میانگین وزن خشک گیاه اسفناج در مقایسه با تیمار شاهد شد. کاربرد بیوچار تولید شده در دمای 200 درجه سلسیوس غلظت نیتروژن، فسفر، و پتاسیم اندامهای هوایی اسفناج را به طور معنیداری نسبت به شاهد افزایش داد، اما بیوچار تولید شده در دمای 400 درجه سلسیوس تنها سبب افزایش معنی دار غلظت فسفر و پتاسیم شد. اضافه کردن هر دو سطح نیتروژن و فسفر سبب افزایش معنیدار غلظت نیتروژن و فسفر و کاهش معنی دار غلظت پتاسیم اندامهای هوایی نسبت به شاهد شد. دمای تولید بیوچار اثر معنی داری بر وزن خشک و غلظت نیتروژن اندام هوایی اسفناج نداشت اما کاربرد بیوچار تولیدی در دمای 400 درجه سلسیوس سبب کاهش معنی دار غلظت فسفر و افزایش معنی دار غلظت پتاسیم اندام هوایی نسبت به بیوچار تولید شده در دمای 200 درجه سلسیوس شد.
مقالات پژوهشی
سلمان میرزایی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ناصر میران
چکیده
تغذیه متعادل یکی از عوامل مهم در افزایش عملکرد و بهبود کیفیت در محصولات باغی به ویژه مرکبات است. هدف از این پژوهش، تعیین حد بهینه عناصر غذایی و ارزیابی وضعیت تعادل تغذیهای باغهای لیمو لیسبون و نارنگی پرل شهرستان دزفول بود. بدین منظور، به صورت تصادفی 30 باغ لیمو لیسبون و 30 باغ نارنگی پرل انتخاب و نمونههای برگ در اواخر شهریور ماه ...
بیشتر
تغذیه متعادل یکی از عوامل مهم در افزایش عملکرد و بهبود کیفیت در محصولات باغی به ویژه مرکبات است. هدف از این پژوهش، تعیین حد بهینه عناصر غذایی و ارزیابی وضعیت تعادل تغذیهای باغهای لیمو لیسبون و نارنگی پرل شهرستان دزفول بود. بدین منظور، به صورت تصادفی 30 باغ لیمو لیسبون و 30 باغ نارنگی پرل انتخاب و نمونههای برگ در اواخر شهریور ماه 1394 از برگهای غیربارده همان سال به صورت مرکب برداشت شد. باغها به دو گروه با عملکرد زیاد و کم تقسیم شدند. همه فرمهای بیان و واریانس آنها در دو گروه و نسبت واریانس گروه عملکرد کم به زیاد در هر دو نوع باغ محاسبه گردید. سپس با استفاده از فرمولهای کالیبراسیون دریس، شاخصهای دریس برای عناصر غذایی در باغهای با عملکرد کم تعیین و شاخص تعادل غذایی (NBI) نیز محاسبه گردید. نتایج نشان داد که برای باغهای لیمو لیسبون مقدار بهینه عناصر غذایی پر مصرف N، P، K، Ca و Mg به ترتیب 97/2، 11/0، 85/1، 88/3 و 17/0 درصد و عناصر کم مصرف Fe، Zn، Mn، Cu و B به ترتیب 5/200، 9/24، 9/23، 8/68 و 9/32 میلیگرم بر کیلوگرم و برای نارنگی پرل نیز مقدار بهینه غلظت عناصر غذایی پر مصرف N، P، K، Ca و Mg به ترتیب 97/2، 09/0، 57/1، 44/3 و 34/0 درصد و عناصر کم مصرف Fe، Zn، Mn، Cu و B به به ترتیب 2/167، 7/32، 1/26، 0/28 و 4/48 میلیگرم بر کیلوگرم به دست آمد. در مجموع بر اساس شاخصهای DRIS ترتیب اولویت بندی عناصر غذایی برای باغهای لیمو لیسبون به صورت Fe>N>B>K>Mn>Ca>Mg=P>Cu>Zn و برای نارگی پرل به صورت B>Fe>K>Cu>N>Ca>Mg>Mn>Zn>P بود. شاخص تعادل تغذیهای در کلیه باغهای با عملکرد پایین بالاتر از صفر بود که بیانگر عدم تعادل تغذیهای در این باغها است.
مقالات پژوهشی
جلیل جوادی اورته چشمه؛ سیدمحمود کاشفی پور
چکیده
محدودیت منابع آب و افزایش احتمالی آلودگی آبها به انواع آلایندهها در اثر فعالیتهای انسانی منجر به تشدید طرح کنترل کیفیت آبها گردیده است. در استانداردهای جهانی باکتری کالیفرم شاخص ورود فاضلاب انسانی و حیوانی به منابع آب به شمار میرود. در این مقاله با استفاده از مدل یکبعدی FASTER به مدلسازی باکتری کالیفرم پرداخته شده است. نتیجه ...
بیشتر
محدودیت منابع آب و افزایش احتمالی آلودگی آبها به انواع آلایندهها در اثر فعالیتهای انسانی منجر به تشدید طرح کنترل کیفیت آبها گردیده است. در استانداردهای جهانی باکتری کالیفرم شاخص ورود فاضلاب انسانی و حیوانی به منابع آب به شمار میرود. در این مقاله با استفاده از مدل یکبعدی FASTER به مدلسازی باکتری کالیفرم پرداخته شده است. نتیجه تحقیقات بسیاری از محققین نشان میدهد که بخش عمدهای از مدلسازی عددی کالیفرم، تخمین مناسبی از ضریب زوال است. در مدلسازی باکتری کالیفرم، از ضریب زوال متغیر و دینامیک و همچنین از دادههای گرفته شده از رودخانه کارون ایران به عنوان مطالعه موردی استفاده گردید. یک مدل که رابطه بین ضریب زوال و پارامترهای محیطی از جمله دما، کدورت، تشعشع و غلظت رسوب معلق را شرح دهد با استفاده از واسنجی توسعه یافت و به مدل عددی FASTER اضافه گردید. سپس با استفاده از مجموعهای دیگر از دادههای موجود، مورد صحتسنجی قرار گرفت. مقایسه غلظت کالیفرم پیشبینی شده با مقادیر اندازهگیری شده در مرحله واسنجی و صحتسنجی نشان داد که وقتی از ضریب زوال متغیر و دینامیک به جای بهترین ضریب زوال ثابت بدست آمده ( hr-105/0) استفاده شود، مقدار خطا به ترتیب حدود 31 درصد و 24 درصد بهبود مییابد.
مقالات پژوهشی
زینب بیگدلی؛ احمد گلچین؛ سعید شفیعی
چکیده
تندی تجزیه کربن و نیتروژن آلی مانده های گیاهی توسط عواملی پرشماری از جمله ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک مهار می-شود. فلزهای سنگین با آلوده ساختن خاک و تغییر ویژگیهای شیمیایی و بیولوژیکی آن دینامیک کربن و نیتروژن آلی را تحت پیامد قرار میدهند. با توجه به اینکه میزان زهری بودن فلزهای سنگین گوناگون متفاوت بوده و تندی ...
بیشتر
تندی تجزیه کربن و نیتروژن آلی مانده های گیاهی توسط عواملی پرشماری از جمله ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک مهار می-شود. فلزهای سنگین با آلوده ساختن خاک و تغییر ویژگیهای شیمیایی و بیولوژیکی آن دینامیک کربن و نیتروژن آلی را تحت پیامد قرار میدهند. با توجه به اینکه میزان زهری بودن فلزهای سنگین گوناگون متفاوت بوده و تندی تجزیه ماندههای گیاهی تحت پیامد غلظت فراهم فلزهای سنگین قرار میگیرد، هدف این پژوهش بررسی پیامد غلظتهای گوناگون کادمیوم خاک بر کانی شدن کربن و نیتروژن آلی بود. برای بررسی پیامد آلودگی خاک به کادمیوم بر کانی شدن کربن و نیتروژن آلی مانده های گیاه گندم، یک آزمایش بهروش کیفکلش و بهگونه گلدانی و با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای بررسی شده شامل سطوح آلودگی خاک به کادمیوم (صفر، 10، 20، 40 و 80 میلیگرم کادمیوم در کیلوگرم خاک) و زمان (1، 2، 3 و 4 ماه) خوابانیدن مانده ها بودند. نتایج تجزیهی واریانس دادهها نشان داد که سطوح کادمیوم خاک و زمان خوابانیدن پیامد معنیداری بر میزان هدررفت و ثابت تندی تجزیهی کربن و نیتروژن آلی داشتند. نتایج آزمون میانگینها نشان داد که با افزایش غلظت کادمیوم خاک به بیش از 10 میلیگرم در کیلوگرم میزان هدررفت کربن و نیتروژن آلی از ماندههای گندم بهطور معنیدار کاهش یافت و کمترین درصد هدررفت کربن و نیتروژن آلی مربوط به سطح 80 میلیگرم کادمیوم در کیلوگرم خاک بود. میزان هدررفت کربن آلی از ماندههای گندم در یک ماه بعد از خوابانیدن 78/30 درصد و در سه ماهه بعدی خوابانیدن 74/9 درصد و در مجموع 52/40 درصد برای یک دوره چهار ماهه بود. میزان هدررفت نیتروژن آلی از ماندههای گندم نیز در یکماه بعد از خوابانیدن 69/23 درصد ودر سه ماهه بعدی خوابانیدن 56/8 درصد و در مجموع 25/32 درصد برای یک دوره چهار ماهه بود. آلودگی خاک به کادمیوم مایه کندشدن چرخه کربن و نیتروژن شده و به نگهداشت بیشتر این عناصر در خاک کمک می کند.
مقالات پژوهشی
آزاده احسانی نژاد؛ علی عباسپور؛ حمیدرضا اصغری؛ حمیدرضا صمدلویی
چکیده
حل شدن فسفر خاک توسط ریز جانداران حلکننده فسفات و استفاده از مواد آلی در مدیریت حاصلخیزی خاک مناسبتر از کودهای شیمیایی است. بهمنظور بررسی اثر آسپرژیلوس نایجر و کود سبز بر فراهمی فسفر خاک آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار طی یک دوره 70 روزه و به صورت انکوباسیون انجام شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
حل شدن فسفر خاک توسط ریز جانداران حلکننده فسفات و استفاده از مواد آلی در مدیریت حاصلخیزی خاک مناسبتر از کودهای شیمیایی است. بهمنظور بررسی اثر آسپرژیلوس نایجر و کود سبز بر فراهمی فسفر خاک آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار طی یک دوره 70 روزه و به صورت انکوباسیون انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارتند از: C: شاهد ، As: آسپرژیلوس نایجر ، A: کود سبز ، S: ساکارز ، P: سنگ فسفات، As+ A ، As+S ، As+P ، As+P +S ، As+P + A. پس از 70 روز pH ، هدایت الکتریکی، فسفر قابل جذب و محلول در خاک اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد در طول زمان با به کارگیری تیمارها pH خاک کاهش و هدایت الکتریکی، فسفر محلول و فسفر قابل دسترس خاک افزایش یافته است. بیشترین فسفر محلول و قابل دسترس در تیمار As+P + A مشاهده شد بطوری که فسفر محلول را 58 درصد و فسفر قابل دسترس خاک را 43 درصد افزایش داد. نتایج حاصله مؤید آن است که استفاده از ریز جانداران حل کننده فسفات و مواد آلی می تواند موجب افزایش انحلال فسفر خاک گردد.
مقالات پژوهشی
میلاد بی ریا؛ عبدالامیر معزی؛ هادی عامری خواه
چکیده
امروزه روشهای مختلفی برای کاهش اثرات منفی غلظت بالای فلزات سنگین موجود در خاک، استفاده میشود. در این راستا، استفاده از بیوچار، روش نسبتاً جدیدی جهت کاهش سمیت فلزات سنگین میباشد. در این مطالعه، به منظور بررسی تأثیر بیوچار باگاس نیشکر بر بهبود رشد گیاه ذرت در خاک آلوده به کادمیوم و سرب، آزمایشی گلدانی در قالب طرح پایه بلوکهای ...
بیشتر
امروزه روشهای مختلفی برای کاهش اثرات منفی غلظت بالای فلزات سنگین موجود در خاک، استفاده میشود. در این راستا، استفاده از بیوچار، روش نسبتاً جدیدی جهت کاهش سمیت فلزات سنگین میباشد. در این مطالعه، به منظور بررسی تأثیر بیوچار باگاس نیشکر بر بهبود رشد گیاه ذرت در خاک آلوده به کادمیوم و سرب، آزمایشی گلدانی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح کاربرد بیوچار باگاس نیشکر (0 و 4 درصد وزنی) و دو سطح آلودگی فلز سنگین (کادمیوم 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم خاک و سرب 500 و 1000 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) با کاشت گیاه ذرت بود؛ که در دو آزمایش جداگانه برای دو عنصر کادمیوم و سرب انجام شده است. نتایج نشان داد که افزایش کاربرد تیمارهای کادمیوم و سرب، غلظت این دو عنصر در اندام هوایی و ریشه گیاه ذرت را شدیداً افزایش داده و وزن خشک اندام هوایی و ریشه را به ترتیب بین 40 تا 50 درصد و بین 60 تا 70 درصد کاهش داد. همچنین افزایش کاربرد کادمیوم و سرب میزان کلروفیل، سطح برگ، ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه و اندام هوایی را به صورت معنیداری کاهش داد. اما کاربرد بیوچار باگاس نیشکر در اثر کاهش شدید غلظت کادمیوم و سرب در ریشه و اندام هوایی موجب افزایش کلروفیل، سطح برگ، ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه و اندام هوایی گردید. کاربرد 4 درصد بیوچار باگاس نیشکر، منجر به کاهش ضریب انتقال و فاکتور تجمع زیستی این عنصر در گیاه ذرت نسبت به تیمار متناظر گردید. نتایج بدست آمده بیانگر توان بیوچار باگاس نیشکر در تثبیت و غیر قابل جذب کردن سرب و کادمیوم در خاک بود.
مقالات پژوهشی
طاهره منصوری؛ احمد گلچین؛ محمد بابا اکبری ساری
چکیده
آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی توسط آرسنیک رو به گسترش و نگرانکننده است و سبب ورود آن به بخشهای مختلف گیاهان میشود. بهدلیل نقش بسیار مهم ذرت در تغذیه انسان، بررسی نحوه جذب، انتقال و تجمع آرسنیک در بخشهای مختلف این گیاه بسیار مهم است و پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پاسخ ذرت به وجود آرسنیک در محیط رشد و تاثیر آرسنیک بر غلظت فسفر، آهن، ...
بیشتر
آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی توسط آرسنیک رو به گسترش و نگرانکننده است و سبب ورود آن به بخشهای مختلف گیاهان میشود. بهدلیل نقش بسیار مهم ذرت در تغذیه انسان، بررسی نحوه جذب، انتقال و تجمع آرسنیک در بخشهای مختلف این گیاه بسیار مهم است و پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پاسخ ذرت به وجود آرسنیک در محیط رشد و تاثیر آرسنیک بر غلظت فسفر، آهن، روی و منگنز در این گیاه انجام شد. بدین منظور یک آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 سطح عنصر آرسنیک (0، 6، 12، 24، 48 و 96 میلیگرم در کیلوگرم خاک) با 3 تکرار در گلخانه اجرا شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کل آرسنیک در خاک، غلظت آرسنیک قابل جذب خاک و غلظت آرسنیک ریشه و بخش هوایی ذرت افزایش و رشد آن کاهش یافت. بیشترین غلظت آرسنیک ریشه و بخش هوایی بهترتیب 4/383 و 56/59 میلیگرم در کیلوگرم بود که سبب کاهش وزن خشک این اندامها بهترتیب به مقادیر 94/95 و 22/95 درصد شد. افزایش غلظت آرسنیک خاک سبب افزایش غلظت فسفر و کاهش غلظت آهن، روی و منگنز قابل جذب خاک، افزایش غلظت فسفر ریشه و کاهش غلظت آن در بخش هوایی شد، همچنین سبب کاهش غلظت آهن و روی و افزایش غلظت منگنز ریشه و بخش هوایی گیاه شد.
مقالات پژوهشی
محمد ناظری تهرودی؛ فرشاد احمدی؛ کیوان خلیلی
چکیده
تغییرات اقلیمی در عصر حاضر یکی از چالشهای مهم زیست محیطی میباشد. درک ما از تأثیرات بشر روی محیط، به ویژه آنهایی که در ارتباط با گرم شدن ناشی از افزایش گازهای گلخانهای هستند، نشان میدهد که تعدادی از پارامترها به احتمال زیاد در حال تغییر میباشند. بنابراین بررسی روند تغییرات زمانی بارش در برنامهریزی و طراحی دقیقتر پروژههای ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی در عصر حاضر یکی از چالشهای مهم زیست محیطی میباشد. درک ما از تأثیرات بشر روی محیط، به ویژه آنهایی که در ارتباط با گرم شدن ناشی از افزایش گازهای گلخانهای هستند، نشان میدهد که تعدادی از پارامترها به احتمال زیاد در حال تغییر میباشند. بنابراین بررسی روند تغییرات زمانی بارش در برنامهریزی و طراحی دقیقتر پروژههای آبی در آینده از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در این مطالعه روند تغییرات بارش حوضه دریاچه ارومیه در دو مقیاس سالانه و ماهانه با استفاده از آزمون ناپارامتری من - کندال اصلاح شده با حذف کامل ساختار خودهمبستگی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 42 ایستگاه بارانسنجی (24 ایستگاه در استان آذربایجان غربی و 18 ایستگاه در استان آذربایجان شرقی) در حوضه دریاچه ارومیه انتخاب و پس از تکمیل دوره آماری 1392-1363 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی بارش حوضه دریاچه ارومیه نشان داد که حوضه دریاچه ارومیه در طی سالهای مورد بررسی ترکیبی از روند کاهشی و افزایشی را تجربه کرده است. روند کاهشی بارش اغلب در ایستگاههای مناطق غربی حوضه و مناطق غرب و جنوب غرب دریاچه ارومیه دیده شد. روند افزایشی بارش نیز در مناطق جنوبی و شمال شرقی حوضه دریاچه ارومیه مشاهده گردید. نتایج بررسی زمان تغییر روند در سری بارش حوضه دریاچه ارومیه نشان داد که شکست در سری بارش در اکثر ایستگاههایی که کاهش روند بارش را تجربه کردهاند بین سالهای 1371 تا 1377 بوده است. همچنین نتایج پهنهبندی آماره Z آزمون من – کندال اصلاح شده نشان داد که در مقیاس سالانه مناطق تحت تأثیر توده هوای قطبی – قارهای ورودی به ایران از روند کاهشی در بارش سالانه برخوردار هستند.
مقالات پژوهشی
مژده جامعی؛ محمد موسوی بایگی؛ امین علیزاده؛ پرویز ایرانژاد
چکیده
رطوبت خاک یکی از مهمترین متغیرهای چرخه هیدرولوژیکی است که نقش کلیدی در پیشبینیهای هواشناسی، مدلسازی هیدرولوژیکی، مطالعات تغییراقلیم و مدیریت منابع آب دارد. در سالهای اخیر برآوردهای جهانی رطوبت خاک از طریق سنجندههای مایکروویو ماهوارهای میسر شده و دادههای آنها در دسترس قرار گرفتهاند. اسموس نخستین ماموریت ماهوارهای ...
بیشتر
رطوبت خاک یکی از مهمترین متغیرهای چرخه هیدرولوژیکی است که نقش کلیدی در پیشبینیهای هواشناسی، مدلسازی هیدرولوژیکی، مطالعات تغییراقلیم و مدیریت منابع آب دارد. در سالهای اخیر برآوردهای جهانی رطوبت خاک از طریق سنجندههای مایکروویو ماهوارهای میسر شده و دادههای آنها در دسترس قرار گرفتهاند. اسموس نخستین ماموریت ماهوارهای آژانس فضایی اروپا برای پایش جهانی رطوبت خاک است که در سال 2009 آغاز و هم اکنون نیز درحال بهرهبرداری میباشد. این ماهواره حامل اولین رادیومتر مایکروویو دوبعدی باند-L است که رطوبت سطحی خاک را درفرکانس4/1 گیگاهرتز بازیابی مینماید. هدف تحقیق حاضر اعتبارسنجی بازیابیهای رطوبت خاک ماهواره اسموس در پنج محدوده مطالعاتی غرب و جنوبغربی کشور است. اعتبارسنجی دادههای اسموس با استفاده از دادههای رطوبت خاک اندازهگیری شده در پنج ایستگاهها هواشناسی انجام گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین برآوردهای رطوبت خاک اسموس و اندازهگیریهای زمینی در ایستگاهها همبستگی خوبی (88/0تا75/0R=) وجود دارد. ارزیابی خطای اعتبارسنجیها مشخص نمود که بازیابیهای اسموس در ایستگاههای اهواز، سرارود و سرابله به ترتیب با مقادیرm3m−304/0، 011/0،048/0=MBE مقداری کمبرآوردی و در ایستگاههای داراب و اکباتان با m3m−301/0-، 031/0-=MBE مقداری بیشبرآوردی دارند. تحلیل شاخص RMSD نیز بیانگر آن بود که دادههای ماهواره در مقایسه با دادههای رطوبت خاک ایستگاهها از دقت مناسبی (m3m−3062/0تا 02/0=RMSD) برخوردارند. در ایستگاه اهواز بازیابیهای اسموس با بالاترین ضریب همبستگی (88/0R=) وm3m−348/0RMSD=، نزدیکترین دقت را به دقت هدف ماموریت اسموس (m3m−304/0RMSD =) دارند. در مجموع دادههای ماهواره اسموس با دقت و کیفیت مطلوبی که در منطقه مطالعاتی دارند میتوانند ابزار مناسبی برای تهیه نقشههای رطوبت خاک باشند.