علوم خاک
وحیده دین محمدی؛ ناصر علی اصغرزاد؛ لیلی عاقبتی ملکی
چکیده
مطالعات اخیر نشان میدهد که اغلب گیاهان زراعی و باغی علاوه بر همزیستی با قارچهای میکوریز آربوسکولار میتوانند همراه با قارچ اندوفیت S. indica نیز ایجاد همزیستی کنند. مقدار بالای فسفر قابلجذب در خاک سبب محدودیت کلنیزاسیون قارچهای میکوریز آربوسکولار در ریشه میشود اما در خصوص تأثیر آن بر همزیستی قارچ اندوفیت اطلاعات کافی در دسترس ...
بیشتر
مطالعات اخیر نشان میدهد که اغلب گیاهان زراعی و باغی علاوه بر همزیستی با قارچهای میکوریز آربوسکولار میتوانند همراه با قارچ اندوفیت S. indica نیز ایجاد همزیستی کنند. مقدار بالای فسفر قابلجذب در خاک سبب محدودیت کلنیزاسیون قارچهای میکوریز آربوسکولار در ریشه میشود اما در خصوص تأثیر آن بر همزیستی قارچ اندوفیت اطلاعات کافی در دسترس نیست. در این آزمایش گیاه جو (Hordeum vulgare L.) با قارچهای R. irregularis (قارچ میکوریز آربوسکولار) و S. indica (قارچ اندوفیت) با سه سطح فسفر خاک (شامل صفر، 10، 20 میلیگرم فسفر بر کیلوگرم) از منبع سوپر فسفات تریپل تلقیح شدند. میزان گلومالین (گلیکوپروتئین) در ریشهها و خاک با استفاده از آنتیبادی منوکلونال MAb32B11 اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در حالت تلقیح هر دو قارچ وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه نسبت به تلقیح انفرادی آنها بهطور معنیدار افزایش یافت. در سطح صفر فسفر، غلظت فسفر بخش هوایی و ریشه در تیمارهای دارای R. irregularis بهطور معنیدار بیشتر از تیمار بدون قارچ بود. در تلقیحهای انفرادی یا دوگانه، افزایش سطح فسفر تأثیر معنیداری بر غلظت فسفر بخش هوایی و ریشه نداشت. در تلقیح دوگانه قارچها، گرچه درصد کلنیزاسیون کل بیشتر بود اما سهم هریک از قارچها در مقایسه با تلقیحهای انفرادی کاهش یافت. با افزایش سطح فسفر درصد کلنیزاسیون در تلقیحهای منفرد و تلقیح دوگانه بهطور معنیدار کاهش یافت. مقدار گلومالین خاک در تیمار R. irregularis زیاد بود اما تیمارهای شاهد بدون قارچ و تلقیح منفرد قارچ S. indica دارای مقدار اندکی گلومالین بودند. گلومالین ریشه در حالت تلقیح دو قارچ (µg.g-194/1006) کمتر از تیمار R. irregularis (µg.g-149/1924) بود که نشان میدهد حضور قارچ S. indica در ریشه، کلنیزاسیون ریشه توسط قارچ R. irregularis را مهار میکند. همچنین با افزایش سطح فسفر خاک، مقدار گلومالین ریشه بهطور معنیدار کاهش یافت.
نصرت اله نجفی؛ راشد احمدی نژاد؛ ناصر علی اصغرزاد؛ شاهین اوستان
چکیده
برای استفاده مؤثر از کودهای شیمیایی و آلی، کاهش آلودگی محیطزیست و دستیابی به کشاورزی پایدار، مصرف تلفیقی کودهای آلی و شیمیایی توصیه شده است. لذا، این پژوهش برای بررسی تأثیر تلفیق کود دامی، کمپوست پسماند شهری و کمپوست لجن فاضلاب شهری با اوره بر عملکرد و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، برگ و ساقه گندم (Triticum aestivum L.) رقم الوند، در قالب ...
بیشتر
برای استفاده مؤثر از کودهای شیمیایی و آلی، کاهش آلودگی محیطزیست و دستیابی به کشاورزی پایدار، مصرف تلفیقی کودهای آلی و شیمیایی توصیه شده است. لذا، این پژوهش برای بررسی تأثیر تلفیق کود دامی، کمپوست پسماند شهری و کمپوست لجن فاضلاب شهری با اوره بر عملکرد و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، برگ و ساقه گندم (Triticum aestivum L.) رقم الوند، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در شرایط مزرعهای و در کرتهایی به ابعاد 2 × 9/1 متر مربع انجام شد. تیمارها شامل 1-شاهد (بدون مصرف کود آلی و اوره)، 2-کود اوره (kg/ha150)، 3-کود اوره (kg/ha300)، 4-کمپوست پسماند شهری (t/ha30)، 5-کمپوست پسماند شهری (t/ha30)+ کود اوره (kg/ha150)، 6-کمپوست پسماند شهری (t/ha60)، 7-کمپوست پسماند شهری (t/ha60)+ کود اوره (kg/ha150)، 8-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha30)، 9-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha30)+ کود اوره (kg/ha150)، 10-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha60)، 11-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha60) + کود اوره (kg/ha150)، 12-کود دامی (t/ha30)، 13-کود دامی (t/ha30) + کود اوره (kg/ha150)، 14-کود دامی (t/ha60)، و 15-کود دامی (t/ha60)+ کود اوره (kg/ha150) بودند. نتایج نشان داد که مصرف 300 کیلوگرم اوره در هکتار نسبت به تیمار شاهد، عملکرد دانه و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، ساقه و برگ گندم را افزایش اما عملکرد ساقه را کاهش داد. مصرف 150 کیلوگرم اوره در هکتار بر عملکرد برگ اثر معناداری نداشت اما تلفیق آن با 60 تن کمپوست پسماند شهری عملکرد برگ را نسبت به شاهد و 60 تن کمپوست پسماند شهری بهطور معناداری افزایش داد. تلفیق 150 کیلوگرم اوره با 30 و 60 تن کمپوست لجن فاضلاب، کمپوست پسماند شهری و کود دامی عملکرد دانه و ساقه و غلظت نیتروژن و فسفر آنها را نسبت به شاهد و اوره و کودهای آلی بهتنهایی افزایش داد. مصرف کمپوست لجن فاضلاب، کمپوست پسماند شهری و کود دامی عملکرد دانه و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، ساقه و برگ گندم را نسبت به شاهد افزایش داد اما اثر آنها بر عملکرد ساقه و برگ به نوع کود آلی و سطح آن بستگی داشت. بیشترین عملکرد و غلظت نیتروژن و فسفر دانه، ساقه و برگ گندم در تیمارهای تلفیق کودهای آلی با اوره مشاهده شد. بهطورکلی، در این پژوهش مشاهد شد که برای کاهش مصرف کودهای نیتروژن، بهبود تغذیه نیتروژن، فسفر و پتاسیم گندم و بهبود کیفیت آن و افزایش عملکرد گندم، مصرف توأم 60 تن کود دامی و 150 کیلوگرم اوره در هکتار بهترین تیمار بود. بااینحال، اگر کود دامی در دسترس نباشد، میتوان مصرف 60 تن لجن فاضلاب شهری یا کمپوست پسماند شهری به همراه 150 کیلوگرم اوره در هکتار را در شرایط مشابه توصیه کرد.
وحیده شعبانی زنوزق؛ ناصر علی اصغرزاد؛ جعفر مجیدی؛ رقیه حاجی بلند؛ بهزاد برادران؛ لیلی عاقبتی مالکی
چکیده
گلومالین یک ترکیب گلیکوپروتئینی ویژه است که توسط قارچهای راسته گلومرال از رده گلومرومایکوتا تولید میشود و نقش کلیدی در ذخیره کربن آلی و نیتروژن خاک دارد. همچنین در تشکیل خاکدانههای پایدار و استقرار جوامع غنی میکروبی در خاک نقش بسزایی دارد. آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل در پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طراحی شد و گیاه ...
بیشتر
گلومالین یک ترکیب گلیکوپروتئینی ویژه است که توسط قارچهای راسته گلومرال از رده گلومرومایکوتا تولید میشود و نقش کلیدی در ذخیره کربن آلی و نیتروژن خاک دارد. همچنین در تشکیل خاکدانههای پایدار و استقرار جوامع غنی میکروبی در خاک نقش بسزایی دارد. آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل در پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طراحی شد و گیاه شبدر (Trifolium repense L.)با قارچ Rhizophagus irregularis و باکتری Rhizobium leguminosarum bv. Trifolii تلقیح شد. چهار سطح نیتروژن (0، 2, 6 و 10 میلیمولار به فرم نیترات) بوسیله محلول غذایی نیومن و رومهلد ایجاد شد. گلدانها با محلول غذایی آبیاری شدند. گیاهان شبدر پس از 12 هفته برداشت شد. گلومالین در بستر شن (SG) و گلومالین ریشهای (RG) پس از استخراج از خاک، به روش بردفورد اندازهگیری شد. با افزایش سطوح نیتروژن میزان SG به طور معنیداری کاهش یافت (01/0 p
شیدا کبودی؛ فرزین شهبازی؛ ناصر علی اصغرزاد؛ نصرت اله نجفی؛ ناصر دواتگر
چکیده
فهم بیولوژی و اکولوژی خاک بهطور فزایندهای برای تجدید و پایداری اکوسیستم مهم است. در تمام اکوسیستمها، میکروبهای خاک نقش مهمی در تجزیه مواد آلی، چرخه مواد غذایی و فراهمی عناصر غذایی قابل جذب گیاه ایفا میکنند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرپذیری مکانی و پهنهبندی جمعیت میکروبی خاک، کربن آلی و کربنات کلسیم معادل خاک متأثر از کاربریهای ...
بیشتر
فهم بیولوژی و اکولوژی خاک بهطور فزایندهای برای تجدید و پایداری اکوسیستم مهم است. در تمام اکوسیستمها، میکروبهای خاک نقش مهمی در تجزیه مواد آلی، چرخه مواد غذایی و فراهمی عناصر غذایی قابل جذب گیاه ایفا میکنند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرپذیری مکانی و پهنهبندی جمعیت میکروبی خاک، کربن آلی و کربنات کلسیم معادل خاک متأثر از کاربریهای اراضی شامل باغ سیب، مرتع و زراعت میباشد. بدین منظور، از منطقه میرآباد مابین شهرهای نقده و اشنویه (استان آذربایجان غربی) 65 نمونه خاک سطحی (30-0 سانتیمتری) برداشته شد. آزمون نرمال بودن توزیع دادهها توسط برنامه آماری SPSS انجام گرفت. مقادیر نقاط نمونهبرداری نشده با استفاده از روشهای کریجینگ و وزندهی معکوس فاصلهها در نرمافزار زمینآمار (+GS) میانیابی شد. نتایج نشان داد روش کریجینگ بهترین روش میانیابی نقاط نمونهبرداری نشده میباشد. وابستگی مکانی جمعیت میکروبی خاک متوسط بوده و این امر نشاندهنده تأثیر کاربری بر توزیع مکانی ویژگیهای مذکور میباشد. نتایج بهدست آمده از تحلیل آماری توسط برنامه MSTATC در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) نیز بیان کننده تفاوت معنیدار در بین سه کاربری از نظر ویژگیهای مطالعه شده است. نقشههای توزیع مکانی با تلفیق نتایج حاصل از زمینآمار و GIS تهیه شدند.
الهام ملک زاده؛ جعفر مجیدی؛ ناصر علی اصغرزاد؛ جلال عبدالعلی زاده
چکیده
گلومالین به عنوان گلیکوپروتئین شناخته شده در قارچهای میکوریزی شاخه گلومرومایکوتا و راسته گلومرال با دو روش بردفورد و آنتیبادی مونوکلونال اندازهگیری میشود. با این پیش فرض که تنش ناشی از فلز سمی منجر به افزایش بیان و تولید گلومالین به عنوان پروتئین شوک حرارتی میگردد، پژوهشی جهت مطالعه و مقایسه مقدار گلومالین تولیدی در شرایط ...
بیشتر
گلومالین به عنوان گلیکوپروتئین شناخته شده در قارچهای میکوریزی شاخه گلومرومایکوتا و راسته گلومرال با دو روش بردفورد و آنتیبادی مونوکلونال اندازهگیری میشود. با این پیش فرض که تنش ناشی از فلز سمی منجر به افزایش بیان و تولید گلومالین به عنوان پروتئین شوک حرارتی میگردد، پژوهشی جهت مطالعه و مقایسه مقدار گلومالین تولیدی در شرایط کشت گلدانی در همزیستی قارچ رایزوفاگوس ایرگولاریز با گیاه شبدر سفید (Trifolium repens L.) و کشت درون شیشهای در همزیستی ریشههای تراریخت هویج (Daucus carota L.) با همان قارچ تحت تنش سرب طراحی گردید. در کشت درون شیشهای با افزایش غلظت سرب (0، 01/0، 1/0 و 1 میلیمولار Pb+2) مجموع درصد فراوانی هیف و اسپور کاهش یافت درحالی که پروتئین واکنشپذیر بردفورد و پروتئین واکنش پذیر با آنتی بادی در بخش هیفی افزایش یافت. در کشت گلدانی با افزایش غلظت سرب (0، 150، 300 و 450 میکرومولار Pb+2) درصد طول ریشه کلنیشده نسبت به شاهد افزایش نشان داد. به طور کلی با افزایش غلظت سرب، پروتئین واکنشپذیر بردفورد و پروتئین واکنش پذیر با آنتیبادی در بخش هیفی و ریشهای کشت گلدانی افزایش یافت. آنتی بادی مونوکلونال واکنش متقاطع ناچیزی با پروتئینهای ریشههای غیرمیکوریزی نشان داد. بنابراین تولید گلومالین از طریق ممانعت از تغییر شکل پروتئینهای مهم و حیاتی گیاه به عنوان پروتئین شوک حرارتی، ساز و کار حفاظتی قارچ های میکوریز آربوسکولار در همزیستی با گیاه برای کاهش تنش ناشی از سرب میباشد.
سمانه اجمدی قشلاقی؛ ناصر علی اصغرزاد؛ علیرضا توسلی
چکیده
گلومالین گلیکوپروتئینی است که توسط قارچ های میکوریز آربوسکولار (AM) تولید می شود و از اجزاء مهم ماده آلی خاک می باشد که در ترسیب کربن و پایداری خاکدانه ها نقش بسزایی دارد. قارچ های AM که تنها تولید کننده ی گلومالین هستند، تحت تاثیر فاکتورهای مختلف محیطی از جمله شوری قرار می گیرند. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر شوری بر تولید گلومالین توسط ...
بیشتر
گلومالین گلیکوپروتئینی است که توسط قارچ های میکوریز آربوسکولار (AM) تولید می شود و از اجزاء مهم ماده آلی خاک می باشد که در ترسیب کربن و پایداری خاکدانه ها نقش بسزایی دارد. قارچ های AM که تنها تولید کننده ی گلومالین هستند، تحت تاثیر فاکتورهای مختلف محیطی از جمله شوری قرار می گیرند. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر شوری بر تولید گلومالین توسط سه گونه ی قارچی میکوریز آربوسکولار بصورت آزمایش فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار، با گیاه ذرت رقم سینگل کراس 704 در شرایط گلخانه اجرا شد. فاکتورهای مورد آزمایش شامل سه سطح شوری سدیم کلراید 34/1 (شاهد)، 4 و dS/m 8 و چهار سطح شاهد بدون قارچ، G. intraradices (Gi), G. versiforme (Gv), Glomus etunicatum (Ge) بود. در این پژوهش وزن خشک گیاه، غلظت پرولین برگ، درصد کلونیزاسیون و غلظت گلومالین ساده استخراج (EEG) و گلومالین کل (TG) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل شوری و قارچ میکوریز بر وزن خشک گیاه، غلظت پرولین برگ، درصد کلونیزاسیون ریشه، EEG و TG در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. در گیاهان میکوریزی وزن خشک گیاه ذرت، غلظت پرولین برگ نسبت به شاهد بدون قارچ بصورت معنی داری افزایش یافته بود. درصد کلونیزاسیون ریشه نیز در سطح شوری dS/m 8 بصورت معنی داری نسبت به شاهد شوری کاهش یافت. همچنین افزایش معنی دار تولید گلومالین در دو سطح شوری 4 و dS/m 8 در هر سه گونه ی قارچی نسبت به شوری dS/m 34/1 مشاهده شد. به عبارتی با افزایش شوری و کاهش درصد کلونیزاسیون، مقدار تولید گلومالین در واحد درصد کلونیزاسیون افزایش یافت.