علوم خاک
سیدسجاد حسینی؛ فرهاد رجالی؛ پیمان کشاورز
چکیده
این آزمایش با هدف انتخاب نوع کود زیستی (باکتریایی یا قارچی) و فرمولاسیون کودی مناسب برای گیاه گندم بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی طرق، واقع در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در طی سال زراعی 1401-1402 اجرا شد. کرتهای اصلی شامل سطوح آبیاری بودند: آبیاری کامل، ...
بیشتر
این آزمایش با هدف انتخاب نوع کود زیستی (باکتریایی یا قارچی) و فرمولاسیون کودی مناسب برای گیاه گندم بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی طرق، واقع در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در طی سال زراعی 1401-1402 اجرا شد. کرتهای اصلی شامل سطوح آبیاری بودند: آبیاری کامل، تنش آبی ملایم و شدید که بهترتیب معادل 100 درصد (5438 متر مکعب در هکتار)، 85 درصدو 65درصد نیاز آبی گیاه بود. کرتهای فرعی شامل سطوح کود زیستی بودند: بدون کود زیستی (F1)، باکتری Pseudomonas fluorescens تولیدکننده آنزیم ACC-دآمیناز (F2)، باکتری P. fluorescens فاقد ACC-دآمیناز (F3)، قارچ میکوریز آربسکولار (AM) بهصورت مایع (F4)، و پودری (F5). ویژگیهای مورد مطالعه شامل درصد کلنیزاسیون ریشه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، شاخص برداشت و کارایی مصرف آب بود. نتایج نشان داد که در بین کودهای زیستی باکتریایی، تنها کاربرد تیمار F2 در تنش آبی شدید موجب افزایش 9 درصد عملکرد دانه، 7 درصد عملکرد زیستی، 6/8 درصد کارایی مصرف آب دانه و 7 درصد کارایی مصرف آب بر حسب عملکرد زیستی نسبت به شاهد شد. کارایی کودهای زیستی قارچی نسبت به باکتریایی بهطور قابل توجهی بیشتر بود. همچنین شکل پودری قارچ AM نسبت به مایع آن کارایی بیشتری داشت بهطوریکه این تیمار موجب افزایش 26 و 21 درصد عملکرد دانه و عملکرد زیستی، و افزایش 26 و 22 درصد کارایی مصرف آب برحسب عملکرد دانه و عملکرد زیستی در تنش آبی شدید شد. بهطور کلی، تفاوتهای مشاهده شده در کارایی کودهای زیستی نشان میدهد که انتخاب مناسب نوع و فرم این کودها میتواند نقش قابلتوجهی در مدیریت تنش آبی و بهبود تولید محصول داشته باشد. با این حال، انجام پژوهشهای بلند مدت برای تأیید و تقویت این نتایج ضروری است.
فرهاد رجالی؛ اشرف اسمعیلی زاد؛ کبری ثقفی؛ ویدا همتی
چکیده
از مهمترین انواع باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه، جنس آزوسپیریلوم می باشد. این باکتری ها از طریق مکانیسم های مختلف از جمله تولید هورمون های محرک رشد و افزایش سطح جذب ریشه و همچنین افزایش مقاومت گیاه به بیمارگرهای خاکزی موجب افزایش رشد و عملکرد گیاه میزبان می گردند. با انجام یک آزمون گلخانه ای، تأثیر قارچ کش کربوکسین تیرام در دو سطح ...
بیشتر
از مهمترین انواع باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه، جنس آزوسپیریلوم می باشد. این باکتری ها از طریق مکانیسم های مختلف از جمله تولید هورمون های محرک رشد و افزایش سطح جذب ریشه و همچنین افزایش مقاومت گیاه به بیمارگرهای خاکزی موجب افزایش رشد و عملکرد گیاه میزبان می گردند. با انجام یک آزمون گلخانه ای، تأثیر قارچ کش کربوکسین تیرام در دو سطح مصرف (با غلظت 2 در هزار) و عدم مصرف بر همیاری پنج گونه آزوسپیریلوم (A.brasilense، A.lipoferum، A.halopraeferense، A.irakense، A.sp) در دو فرمولاسیون مایه تلقیح پودری و مایه تلقیح مایع، به طور جداگانه بر برخی شاخص های رشد گیاه گندم رقم چمران مورد بررسی قرار گرفت. اثر متقابل فرمولاسیون باکتری در قارچ کش اثر معنی داری را بر تعداد پنجه، فاصله میانگره ای، طول برگ پرچم، تعداد دانه در خوشه، وزن دانه در خوشه، وزن خشک اندام هوایی در سطح احتمال 1 درصد، و بر وزن تر اندام هوایی در سطح احتمال 5 درصد داشته است. در تیمارهای استفاده از قارچ کش، فاصله میانگره ای و وزن خشک اندام هوایی تحت تأثیر به کارگیریA. lipoferum با فرمولاسیون پودری بیشترین درصد افزایش ( به ترتیب %24/47 و %729/31) را نسبت به تیمار شاهد تلقیح نشده داشتند. طول برگ پرچم و وزن دانه در خوشه در تیمار به کارگیری A. halopraeferense با فرمولاسیون مایع بیشترین درصد افزایش ( به ترتیب %36/265 و %619/77 ) و تعداد دانه در خوشه و وزن تر اندام هوایی در تیمار به کارگیری A. halopraeferense پودری بیشترین درصد افزایش (به ترتیب %7/21 و %48/7) را نسبت به تیمار شاهد تلقیح نشده نشان دادند. در مجموع به کارگیری باکتری A.lipoferum و باکتری A.halopraeferense با هر دو فرمولاسیون پودری و مایع، سازگاری بالایی را با قارچ کش کربوکسین تیرام، در بروز تمامی صفات مورد مطالعه این بحث (به خصوص صفات عملکردی مهم مانند تعداد پنجه، وزن دانه در خوشه و وزن خشک اندام هوایی) از خود نشان دادند.
محمود محمدی؛ محمدجعفر ملکوتی؛ کاظم خاوازی؛ فرهاد رجالی؛ محمد حسین داوودی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر کاربرد کودهای زیستی و شیمیایی فسفاتی و رویبر عملکرد، اجزاء عملکرد و غلظت عناصر غذایی لوبیا چیتی (Phaseolus vulgaris L.)، آزمایش مزرعهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای این آزمایش دو رقم لوبیا چیتی (تلاش و صدری)، چهار سطح فسفر (P0: شاهد،P1:مصرف سوپرفسفات تریپل بر اساس ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر کاربرد کودهای زیستی و شیمیایی فسفاتی و رویبر عملکرد، اجزاء عملکرد و غلظت عناصر غذایی لوبیا چیتی (Phaseolus vulgaris L.)، آزمایش مزرعهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای این آزمایش دو رقم لوبیا چیتی (تلاش و صدری)، چهار سطح فسفر (P0: شاهد،P1:مصرف سوپرفسفات تریپل بر اساس آزمون خاک، P2: مصرف کود زیستی فسفاتی و سوپر فسفات تریپل به میزان 50 درصد توصیه بر اساس آزمون خاک و P3: کود زیستی فسفاتی) و سه سطح روی (Zn0: شاهد،Zn1: مصرف 50 کیلوگرم در هکتار سولفات روی وZn2:کود زیستی روی) بود.کود زیستی فسفاتی شامل تلقیح قارچهای میکوریزی و باکتری ازتوباکتر و کود زیستی روی تلقیح با باکتریهای سودوموناس بود. نتایج نشان داد بین دو رقم، تفاوت معنیداریدر سطح یک درصد در عملکرد دانه، تعداد دانه در غلاف، وزن 100 دانه و غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم و روی در اندام هوائی وجود داشت. تیمار فسفر باعث ایجاد تفاوت معنیدار در سطح یک درصد در صفات مورد بررسی شد.تیمار روی بر صفات مطالعه شده به غیر از تعداد دانه در غلاف و غلظت منگنز تفاوت معنیدار ایجاد نمود. اثر متقابل تیمارهای فسفر و روی بر تعداد غلاف در بوته، وزن 100 دانه و میزان پتاسیم اختلاف معنیدار ایجاد ولی بر دیگر صفات مورد مطالعه تأثیر معنیدار نداشت. کودهای زیستی در این تحقیق با افزایش جذب فسفر و دیگر عناصر غذایی، باعث افزایش عملکرد و اجزاء عملکرد شدند. همچنین نتایج نشان داد با تلفیق مناسب کودهای زیستی فسفاتی و شیمیائی می توان 50 درصد در مصرف کودهای فسفاتی صرفهجوئی نمود.
عبدالوهاب سادات؛ غلامرضا ثواقبی؛ فرهاد رجالی؛ محسن فرحبخش؛ کاظم خاوازی؛ مصطفی شیرمردی
چکیده
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر چند نوع قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری محرک رشد گیاه بر شاخصهای رشد و عملکرد دو رقم گندم در یک خاک شور (dS/m 1/10 = ECe) بود. بدین منظور در قالب یک آزمایش فاکتوریل و طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، تأثیر چهار سطح باکتری (سطح بدون باکتری، باکتریهای سودوموناس فلورسنس سویههای4، 9 و 12)، سه سطح قارچ ...
بیشتر
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر چند نوع قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری محرک رشد گیاه بر شاخصهای رشد و عملکرد دو رقم گندم در یک خاک شور (dS/m 1/10 = ECe) بود. بدین منظور در قالب یک آزمایش فاکتوریل و طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، تأثیر چهار سطح باکتری (سطح بدون باکتری، باکتریهای سودوموناس فلورسنس سویههای4، 9 و 12)، سه سطح قارچ (سطح بدون قارچ، قارچهای گلوموس اتونیکاتوم و گلوموس اینترارادیسز) بر دو رقم گندم (رقمهای سیستان و چمران بهترتیب مقاوم و نیمه مقاوم به شوری) بررسی شد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که شاخصهای رشد و عملکرد دو رقم به طور معنیداری (05/0p< ) متفاوت بود. کاربرد مجزای قارچ گلوموس اتونیکاتوم و باکتری سودوموناس فلورسنس سویه 9 وزن تر و خشک اندام هوایی رقم سیستان را افزایش داد. تلقیح مجزای قارچ گلوموس اتونیکاتوم در رقمهای سیستان و چمران، وزن خشک ریشه را به طور معنیداری نسبت به شاهد افزایش داد. تلقیح مجزای رقم سیستان با قارچ گلوموس اتونیکاتوم وباکتری سودوموناس فلورسنس سویه 12 دارای بیشترین تعداد دانه در سنبله، وزن سنبله، وزن هزاردانه و عملکرد دانه بود. تلقیح مشترک قارچ گلوموس اینترارادیسز و باکتری سودوموناس فلورسنس سویه 12 میزان کلروفیل برگ پرچم رقم سیستان را به طور معنیداری افزایش داد. پیشنهاد میشود جهت تایید نتایج تیمارهای فوق، آزمایشهای مزرعهای نیز صورت پذیرد.
واژه های کلیدی: شوری، قارچ های میکوریز آربسکولار، باکتریهای محرک رشد گیاه، شاخصهای رشد و عملکرد گندم