علوم آب
ابوالفضل مساعدی؛ الیاس رمضانیپور؛ منصور مصداقی؛ مریم تاج بخشیان
چکیده
اﻣﺮوزه ﻓﺮﺳﺎﯾﺶﺧﺎک و انتقال رسوبات حاصل از فرسایش علاوه بر کاهش کمیت و کیفیت منابع آب و خاک، مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی را پدید آورده است. در این پژوهش از آمار رسوب معلق 15 حوضه آبخیز با میانگین مساحت 56/175 کیلومتر مربع، میانگین ارتفاع 2089 متر از سطح دریا، میانگین بارش سالیانه 262 میلیمتر و میانگین دبی سالیانه 58/0 متر مکعب در ثانیه ...
بیشتر
اﻣﺮوزه ﻓﺮﺳﺎﯾﺶﺧﺎک و انتقال رسوبات حاصل از فرسایش علاوه بر کاهش کمیت و کیفیت منابع آب و خاک، مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی را پدید آورده است. در این پژوهش از آمار رسوب معلق 15 حوضه آبخیز با میانگین مساحت 56/175 کیلومتر مربع، میانگین ارتفاع 2089 متر از سطح دریا، میانگین بارش سالیانه 262 میلیمتر و میانگین دبی سالیانه 58/0 متر مکعب در ثانیه در محدوده شهرستانهای مشهد و نیشابور به منظور تعیین مهمترین عوامل مؤثر در تولید رسوب و انتقال آن، با استفاده از روشهای تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) و آزمون گاما (GT) استفاده شد. نتایج حاصل از روش اول نشان داد که پنج مؤلفه اول بیش از 90 درصد تغییرات ایجاد شده را توجیه میکنند، و مساحت حوضه و شیب ناخالص آبراهه اصلی از مؤلفه اول، میانگین دبی سالیانه و ضریب پیچانرودی آبراهه اصلی از مؤلفه دوم و تراکم زهکشی آبراهه از مؤلفه سوم، مهمترین عوامل مؤثر بر تولید رسوب معلق میباشند. درصد حضور هر یک از 12 متغیر مورد بررسی در میان نود ترکیب برتر براساس آزمون گاما نشان داد که پنج پارامتر میانگین دبی سالیانه، طول آبراهه اصلی، مساحت حوضه، میانگین بارش سالیانه و درصد رخنمون سنگهای حساس به فرسایش با مجموع 63 درصد حضور در معادلات پیشنهادی به عنوان مهمترین عوامل موثر بر تولید و انتقال رسوب معلق هستند. در نتیجه اگر هدف تهیه مدلی با بیشترین دقت برآورد رسوب معلق باشد، مدل 12 متغیره حاصل از آزمون گاما، و در صورتیکه هدف تهیه مدلی با کمترین متغیر ورودی باشد، مدل 5 متغیره حاصل از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی به منظور برآورد رسوبات آبی معلق پیشنهاد میگردد. علاوه بر این، اگر هدف تهیه مدلی با کمترین متغیر ورودی و دسترسی و محاسبه راحت آنها و برآورد اولیه رسوبات معلق باشد، مدل دو متغیره (بر اساس عوامل مساحت حوضه و شیب ناخالص آبراهه اصلی) حاصل از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی پیشنهاد میگردد.
سمانه محمدی مقدم؛ ابوالفضل مساعدی؛ محمد جنگجو؛ منصور مصداقی
چکیده
پیشبینی تولید گیاهی و استراتژیهای مدیریتی مناسب نیاز به شناخت عوامل آب و هوایی اصلی در مناطق مختلف دارد. هدف از انجام این تحقیق مقایسه تولید علوفه در مناطق مختلف بر اساس عوامل آب و هوایی و شاخصهای خشکسالی است. این مناطق شامل دو منطقه در استان مرکزی و دو منطقه در استان قم میباشند. عوامل آب و هوایی مورد بررسی شامل بارندگی، دما ...
بیشتر
پیشبینی تولید گیاهی و استراتژیهای مدیریتی مناسب نیاز به شناخت عوامل آب و هوایی اصلی در مناطق مختلف دارد. هدف از انجام این تحقیق مقایسه تولید علوفه در مناطق مختلف بر اساس عوامل آب و هوایی و شاخصهای خشکسالی است. این مناطق شامل دو منطقه در استان مرکزی و دو منطقه در استان قم میباشند. عوامل آب و هوایی مورد بررسی شامل بارندگی، دما و تبخیر و تعرق و شاخصهای خشکسالی شامل شاخص بارش استاندارد شده (SPI) و شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) میباشند. برای هر یک از متغیرها، سی و سه دورهی زمانی مختلف، شامل: دورههای یکماهه تا نهماهه در نظر گرفته شدهاست. با توجه به تعداد زیاد متغیرهای مستقل از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) برای کاهش حجم دادهها استفاده شد. رابطه تولید علوفه مرتع با هریک از عوامل آب و هوایی و شاخصهای خشکسالی با استفاده از روشهای رگرسیونی چند متغیره شامل stepwise وbestsubset مدلسازی شد. علاوهبراین، رابطه تولید مرتع با همه این عوامل به صورت یک مدل ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. برای انتخاب مدل از معیارهای ارزیابی خطا استفاده شد. در نهایت در مناطق رودشور، باغیک و قرهسو به ترتیب مدلهایی که بر اساس تبخیر و تعرق (99/0=r Kg,7/7RMSE=)، شاخص شناسایی خشکسالی (99/0=r Kg,1/3RMSE=) و بارندگی (99/0=Kg, r0/4RMSE=) تولید را پیشبینی مینمایند، به عنوان مدل مناسب پیشبینی تولید علوفه مرتع در هر منطقه انتخاب شدند. ضمن آنکه در منطقه اراک مدلی که ترکیبی از عوامل آب و هوایی (99/0=Kg, r2/0RMSE=) است، به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. بهطور کلی ارتباط تولید مرتع با وضعیت خشکسالی بر اساس شاخص شناسایی خشکسالی قویتر از ارتباط آن با بارندگی و دما است. همچنین بهمنظور برآورد تولید مرتع، شاخص شناسایی خشکسالی نسبت به شاخص بارش استاندارد شده از دقت بیشتری برخوردار است. زیرا، این شاخص بهطور همزمان وضعیت بارندگی و تبخیر و تعرق را در نظر میگیرد.