پریسا لاهوتی؛ سید مصطفی عمادی؛ محمدعلی بهمنیار؛ مهدی قاجار سپانلو
چکیده
برای درک بهتر از ترسیب یا آزادسازی کربن به اتمسفر، پهنهبندی کربن آلی خاک برای داشتن خط مبنایی از مقدار و ذخیره آن در خاک و همچنین امکان پایش تغییرات آن در طول زمان، بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت تغییرپذیری مقدار و ذخیره کربن آلی خاک با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و زمینآمار در شرق و جنوب شرق استان کهگیلویه ...
بیشتر
برای درک بهتر از ترسیب یا آزادسازی کربن به اتمسفر، پهنهبندی کربن آلی خاک برای داشتن خط مبنایی از مقدار و ذخیره آن در خاک و همچنین امکان پایش تغییرات آن در طول زمان، بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت تغییرپذیری مقدار و ذخیره کربن آلی خاک با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و زمینآمار در شرق و جنوب شرق استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نمونههای خاک بهصورت مرکب و تصادفی از 204 نقطه از عمق 0-15 سانتیمتر جمعآوری و مقدار کربن و ذخیره کربن آلی و برخی خصوصیات خاک اندازهگیری شد و از شاخص پوشش گیاهی، ارتفاع، دما، بارش و شیب بهعنوان دادههای کمکی استفاده شد. بهمنظور تخمین نقاط در محلهای نمونهبرداری نشده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی (پرسپترون چندلایه، MLP)، کوکریجینگ، کریجینگ معمولی و وزندهی معکوس فاصله استفاده شد و از شاخصهای آماری نظیر ضریب همبستگی (R2)، ضریب همبستگی همگام (CCC)، خطای میانگین (ME) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) برای تعیین بهترین روش استفاده شد. مقدار و ذخیره کربن آلی خاک با کاهش میانگین دما و افزایش ارتفاع، ارتقا یافت و در کاربری جنگل بیشترین مقدار بود. بهترین مدل واریوگرام برای مقدار و ذخیره کربن آلی مدل گوسی بود و روش MLP نسبت به روشهای زمینآماری در تخمین مقدار و ذخیره کربن آلی خاک دقت بیشتری داشت. پهنهبندی حاصل از روش MLP با توجه بهدقت بالای آن (856/0= RMSE، 133/0= ME، 89/0 CCC=و 68/0= R2) و مدنظر قرار دادن عوامل زمینی، خاکی و اقلیمی، میتواند بهعنوان یک نقشه مبنا برای بیان وضعیت فعلی کربن آلی در منطقه معرفی گردد.
محدثه سواسری؛ سید مصطفی عمادی؛ محمدعلی بهمنیار؛ پوریا بی پروا
چکیده
آلودگی خاک ها با فلزات سنگین یکی از مشکلات زیست محیطی عمده در جوامع بشری است. در این راستا استفاده از نانو ذرات آهن صفرظرفیتی به عنوان اصلاح کننده آلودگی های محیط زیست مورد توجه محققان می باشد. بدین منظور سنتز و تعیین مشخصات نانو آهن صفرظرفیتی پایدار شده با اسیدآسکوربیک (AAS – ZVIN) در شرایط هوازی و ارزیابی تأثیر آن بر قابلیت جذب کادمیوم ...
بیشتر
آلودگی خاک ها با فلزات سنگین یکی از مشکلات زیست محیطی عمده در جوامع بشری است. در این راستا استفاده از نانو ذرات آهن صفرظرفیتی به عنوان اصلاح کننده آلودگی های محیط زیست مورد توجه محققان می باشد. بدین منظور سنتز و تعیین مشخصات نانو آهن صفرظرفیتی پایدار شده با اسیدآسکوربیک (AAS – ZVIN) در شرایط هوازی و ارزیابی تأثیر آن بر قابلیت جذب کادمیوم در خاک و توزیع شکل-های شیمیایی آن در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با تیمارهایی شامل کادمیوم در سطوح 15 و 45 میلی گرم بر کیلوگرم و AAS – ZVIN در سطوح 0، 5/0، 1 و 2 درصد وزنی در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی در دو دوره زمانی یک و چهار هفته با سه تکرار انجام شد. توزیع شکل های شیمیایی کادمیوم با استفاده از عصاره گیری دنباله ای تعیین گردید. نتایج تصاویر SEM، XRD نشان داد که نانو آهن سنتز شده با اسیدآسکوربیک به ترتیب دارای اندازه کمتر از 50 نانومتر، حداکثر پیک در2θ برابر 8/44 درجه دارد. نتایج نشان داد که در هر سه خاک شنی، اسیدی و آهکی، کاربرد 5/0، 1 و 2 درصد وزنی از AAS - ZVIN در هر دو سطح آلودگی 15 و 45 میلی گرم بر کیلوگرم مقدار کادمیوم قابل جذب کاهش یافت. با گذشت زمان از یک به چهار هفته با کاربرد AAS – ZVIN تغییرات کادمیوم قابل جذب، روند کاهشی داشت. هم چنین نتایج حاصل از عصاره گیری دنباله ای نشان داد که در هر سه خاک شنی، اسیدی و آهکی با افزایش غلظت AAS – ZVIN از صفر به 2 درصد وزنی، شکل های محلول و تبادلی و کربناتی کاهش و شکل های متصل به ماده آلی و اکسید آهن و منگنز و باقیمانده کادمیوم افزایش یافت. بنابراین میتوان بیان داشت کارایی نانو آهن صفرظرفیتی در کاهش کادمیوم از خاک بالا بوده و میتواند به عنوان یک روش کارآمد در رفع آلودگی این قبیل خاک ها معرفی شود.
فاطمه تقوی قاسم خیلی؛ همت اله پیردشتی؛ محمدعلی تاجیک قنبری؛ محمدعلی بهمنیار
چکیده
آلودگی خاک با عناصر سنگین حاصل از فعالیت های صنعتی، کارخانجات، کودها و آفت کش ها یکی از معضلات زیست محیطی و بهداشتی جوامع بشری است. بنابراین یافتن راهکارهایی جدید به منظور کاهش فلزات سنگین در خاک امری ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف نقش قارچ تریکودرما Trichoderma harzianum به عنوان جاذب زیستی بر میزان جذب کادمیوم در گیاه جو (رقم صحرا) به صورت ...
بیشتر
آلودگی خاک با عناصر سنگین حاصل از فعالیت های صنعتی، کارخانجات، کودها و آفت کش ها یکی از معضلات زیست محیطی و بهداشتی جوامع بشری است. بنابراین یافتن راهکارهایی جدید به منظور کاهش فلزات سنگین در خاک امری ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف نقش قارچ تریکودرما Trichoderma harzianum به عنوان جاذب زیستی بر میزان جذب کادمیوم در گیاه جو (رقم صحرا) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در شرایط گلخانه انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل قارچ harzianum T. در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح و سطوح مختلف نیترات کادمیوم (صفر، 50، 100 و 150 میلی گرم بر لیتر) بودند. نتایج نشان داد تلقیح تریکودرما نسبت به عدم تلقیح باعث افزایش معنی دار عملکرد بیولوژیک (36 درصد) شد. میزان کادمیوم تجمع یافته در خاک و فاکتور تجمع زیستی با افزایش سطح آلودگی نیترات کادمیوم به-طور چشمگیری افزایش یافت. همچنین در برهمکنش قارچ و کادمیوم، میزان تجمع کادمیوم در ریشه در حضور قارچ تریکودرما از 02/0 میلی گرم بر کیلوگرم در تیمار بدون آلودگی به کادمیوم تا 2/688 میلی گرم بر کیلوگرم در سطح 150 میلی گرم بر لیتر افزایش یافت. بالاترین تأثیر قارچ در سطح متوسط تا بالای کادمیوم مربوط به میزان جذب کادمیوم در ریشه بود که توانست نسبت به تیمار عدم تلیقح این صفت را از 53 تا 96 درصد افزایش دهد. بیشترین پتانسیل استخراج گیاهی (260/5 میلی گرم در گلدان) در حضور تریکودرما و سطح 150 میلی گرم بر لیتر کادمیوم بدست آمد که نسبت به عدم حضور تریکودرما از افزایش 100 درصدی برخوردار بود. در مجموع به نظر می رسد، قارچ تریکودرما به همراه گیاه جو می تواند گزینه مناسبی جهت بهبود پالایش و استخراج کادمیوم از خاک های آلوده باشد.
بهروز عظیم زاده؛ محمدعلی بهمنیار
چکیده
با افزایش شهرنشینی، تغییر سبک زندگی و عادت های غذایی مردم، میزان مواد زاید تولیدی به سرعت در حال افزایش است و ترکیب این ضایعات نیز تغییر کرده است. تولید ورمی کمپوست از جمله بهترین روش های تبدیل مواد زاید آلی به مواد مفید اصلاح کننده خاک با استفاده از کرم-های خاکی و میکروارگانیسم ها است. بدین منظور با جمع آوری ضایعات رستورانی و آشپزخانه ...
بیشتر
با افزایش شهرنشینی، تغییر سبک زندگی و عادت های غذایی مردم، میزان مواد زاید تولیدی به سرعت در حال افزایش است و ترکیب این ضایعات نیز تغییر کرده است. تولید ورمی کمپوست از جمله بهترین روش های تبدیل مواد زاید آلی به مواد مفید اصلاح کننده خاک با استفاده از کرم-های خاکی و میکروارگانیسم ها است. بدین منظور با جمع آوری ضایعات رستورانی و آشپزخانه ای و ترکیب آنها با کودگاوی (مواد حجیم کننده) به صورت نسبت های 1:0 (100 درصد کود گاوی)، 2:1 (34 % ضایعات رستورانی + 66 % کود گاوی) و 1:1 (50 % ضایعات رستورانی + 50 % کود گاوی) مطالعه ای به منظور تاثیر تیمار آهک دهی بر فرآیند ورمی کمپوست صورت گرفت. هر ترکیب بستر به 2 تیمار بدون آهک و با آهک (1درصد) تقسیم شد. فرآیند ورمی کمپوست شدن با تلقیح 10 عدد کرم خاکی گونه ایزنیا فوتیدا3 با وزن کل 17/0±46/4 گرم آغاز شد. این مطالعه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی با 6 واحد تیماری در 3 تکرار ایجاد گردید. در طول مدت آزمایش نمونه هایی از هر تکرار برداشته و خصوصیات شیمیایی شامل، pH، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نیتروژن کل، پتاسیم و فسفر قابل دسترس مورد اندازه گیری قرار گرفت. در پایان بیوماس کل و جمعیت نابالغ کرم های خاکی نیز توزین شدند. نتایج نشان داد با افزایش سهم ضایعات رستورانی و آهک دهی میزان عناصر غذایی مورد بررسی افزایش معنی داری (05/0 p ≤) نشان داده است. همچنین در انتهای فرآیند میزان هدایت الکتریکی، نیتروژن کل، فسفر قابل دسترس و پتاسیم قابل تبادل به طور میانگین در کل تیمارها به ترتیب 12، 53، 51 و 19 درصد افزایش و pH، ماده آلی و C/N نیز به ترتیب 5، 19 و 46 درصد کاهش داشته است. بررسی رشد و نمو کرم های خاکی نیز نشان داد تیمارهای ترکیب بستر و آهک دهی و نیز اثر متقابل آنها بر تغییرات بیوماس کل و نابالغ تاثیر فزاینده ای داشته است. بطوریکه تیمار 2:1 آهک دهی شده با 156 درصد افزایش بیوماس کل، بالاترین درصد افزایش رشد و نمو را در بین تیمارها به همراه داشته است.
حمید دهقان منشادی؛ محمدعلی بهمنیار؛ امیر لکزیان؛ سروش سالک گیلانی
چکیده
لجن فاضلاب با دارا بودن مواد آلی به عنوان منبعی کلان از عناصر میکرو و ماکرو به شمار می رود. به منظور بررسی اثرات مقادیر و دوره های مختلف کاربرد لجن فاضلاب بر میزان ماده آلی، تنفس و فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی، تحقیقی با طرح فاکتوریل، در 3 تکرار اجراء گردید. لجن فاضلاب در پنج سطح، 20 و 40 تن لجن فاضلاب، 20 و 40 تن لجن فاضلاب + 50 درصد ...
بیشتر
لجن فاضلاب با دارا بودن مواد آلی به عنوان منبعی کلان از عناصر میکرو و ماکرو به شمار می رود. به منظور بررسی اثرات مقادیر و دوره های مختلف کاربرد لجن فاضلاب بر میزان ماده آلی، تنفس و فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی، تحقیقی با طرح فاکتوریل، در 3 تکرار اجراء گردید. لجن فاضلاب در پنج سطح، 20 و 40 تن لجن فاضلاب، 20 و 40 تن لجن فاضلاب + 50 درصد کود شیمیایی در هکتار و بدون مصرف لجن فاضلاب بود و دوره های کوددهی در سه سطح (دو، سه و چهار سال) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب در کلیه سطوح، باعث افزایش میزان کربن آلی خاک و تنفس میکروبی و فعالیت آنزیمی خاک نسبت به شاهد گردید (05/0(P