ولی فیضی اصل؛ امیر فتوت؛ علیرضا آستارایی؛ امیر لکزیان؛ میراحمد موسوی شلمانی؛ علی خراسانی
چکیده
نیتروژن مهمترین عامل تغذیهای محدودکننده رشد گندم دیم بشمار میآید. به منظور برقراری ارتباط بین اشکال مختلف نیتروژن در خاک با پاسخ گندم دیم، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (مراغه) به اجرا در آمد. زمان مصرف نیتروژن در کرتهای اصلی (کل نیتروژن در پائیز و در پائیز ...
بیشتر
نیتروژن مهمترین عامل تغذیهای محدودکننده رشد گندم دیم بشمار میآید. به منظور برقراری ارتباط بین اشکال مختلف نیتروژن در خاک با پاسخ گندم دیم، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (مراغه) به اجرا در آمد. زمان مصرف نیتروژن در کرتهای اصلی (کل نیتروژن در پائیز و در پائیز + در بهار)، مقادیر نیتروژن در کرتهای فرعی (0، 30، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) و 7 ژنوتیپ در کرتهای فرعی در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله ساقه رفتن (ZGS32)، نمونههای خاک از لایههای 20-0، 40-20، 60-40 و 80-60 سانتیمتری از کرتهای فرعی تهیه و نیترات و آمونیوم در آنها اندازهگیری شد. در این لایهها میزان رطوبت خاک نیز با استفاده از دستگاه Diviner2000 قرائت شد. نتایج نشان داد، نیتروژن معدنی مناسبترین فرم نیتروژن بود که به همراه رطوبت خاک توانستند 80 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمایند. مطابق این مدل، اثر محتوی آب خاک در تولید گندم دیم، 3/2 برابر نیتروژن بود. مناسبترین لایه برای واسنجی نیتروژن، 40-0 سانتیمتری و حد بحرانی نیتروژن معدنی برای تولید عملکردهای بیش از 5/2 تن در هکتار، 41 کیلوگرم در هکتار میباشد. مصرف پائیزی 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار قادر به تامین حد بحرانی یادشده در شرایط آزمایش میباشد. در مجموع استنباط میشود، بین نیتروژن خاک و محتوی رطوبتی آن با پاسخ گندم دیم ارتباط منطقی وجود دارد و از این مدل میتوان به عنوان ابزار کمکی در توصیه کودهای نیتروژنی برای گندم دیم استفاده نمود.
ولی فیضی اصل؛ امیر فتوت؛ علیرضا آستارایی؛ امیر لکزیان؛ میراحمد موسوی شلمانی
چکیده
به منظور تعیین آستانه تنش آبی و وضعیت آن در ژنوتیپهای مختلف گندم دیم در مدیریتهای مختلف مصرف نیتروژن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، به صورت کرتهای دو بار خرد شده با دو زمان مصرف (کل در پائیز و در پائیز و در بهار) و چهار سطح نیتروژن (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) بر روی 7 ژنوتیپ گندم در سه بلوک در سال زراعی 90-1389 به اجرا ...
بیشتر
به منظور تعیین آستانه تنش آبی و وضعیت آن در ژنوتیپهای مختلف گندم دیم در مدیریتهای مختلف مصرف نیتروژن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، به صورت کرتهای دو بار خرد شده با دو زمان مصرف (کل در پائیز و در پائیز و در بهار) و چهار سطح نیتروژن (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) بر روی 7 ژنوتیپ گندم در سه بلوک در سال زراعی 90-1389 به اجرا درآمد. همچنین برای محاسبه پارامترهای شاخص تنش آبی، ژنوتیپهای مورد نظر در شرایط آبیاری تکمیلی در نزدیکترین فاصله با آزمایش قبل کشت شدند. دمای پوشش سبز در مراحل گلدهی و اوایل خمیری شدن اندازهگیری و شاخص تنش آبی گیاه (CWSI) محاسبه شد. حد مبنای پائین با مفهوم شرایط بدون تنش (Tc-Ta=4.523-3.761×VPD; R2=0.92) و حد مبنای بالا با مفهوم حداکثر تنش (Tc-Ta=6 °C) و شرایط بدون تعرق برای گندم دیم تعیین شد. آستانه تنش آبی گیاه 4/0=CWSI محاسبه شد که عبور از آن 8 روز قبل از مرحله سنبلهدهی اتفاق افتاد. در آستانه تنش آبی، مجموع 60 میلیمتری از آب قابل استفاده تا عمق 50 سانتیمتری پروفیل تخلیه شد. همچنین بین شاخص CWSI و عملکرد دانه در سطوح مختلف نیتروژن همبستگی منفی معنیداری (01/0>p) وجود داشت. مصرف نیتروژن منجر به کاهش تنش آبی و افزایش عملکرد دانه شد. در مصرف تقسیطی و پائیزی N30 بهترین ژنوتیپها از لحاظ عملکرد دانه و مقاومت به تنش آبی به ترتیب اوحدی و رصد و در مصرف تقسیطی و پائیزی N60 به ترتیب ژنوتیپهای Cereal4 و رصد بود.
میراحمد موسوی شلمانی؛ امیر لکزیان؛ علی خراسانی؛ ولی فیضی اصل؛ علی محمودی؛ اعظم برزویی؛ علی شیرزادی گلزار
چکیده
به منظور مدل سازی ترکیبات ایزوتوپی و تغییرات فصلی 18O و 2H در ارتباط با پارامترهای فیزیوگرافی، شیمیایی آب و ارزیابی کیفیت آن، آزمایش در سال های 1388-1389 در 30 آب بند مختلف در شمال ایران انجام شد. نمونه ها در فصول مختلف جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل شیمیایی و ایزوتوپی مورد آنالیز قرار گرفتند. داده ها نشان می دهند که بیشترین مقدار δ18O و δ2H ...
بیشتر
به منظور مدل سازی ترکیبات ایزوتوپی و تغییرات فصلی 18O و 2H در ارتباط با پارامترهای فیزیوگرافی، شیمیایی آب و ارزیابی کیفیت آن، آزمایش در سال های 1388-1389 در 30 آب بند مختلف در شمال ایران انجام شد. نمونه ها در فصول مختلف جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل شیمیایی و ایزوتوپی مورد آنالیز قرار گرفتند. داده ها نشان می دهند که بیشترین مقدار δ18O و δ2H در تابستان (به ترتیب ‰15/1- و ‰11/12-) و کمترین مقدار در فصل زمستان (به ترتیب ‰50/7- و ‰32/47-) مشاهده گردیده است. داده ها همچنین نشان دادند که افزایش قابل توجه دوتریوم اضافه (d-excess) در طول بهار و تابستان در آب بندهای 20، 21، 22، 24، 25، و26 رخ داده است. همچنین داده های آنالیز شیمیایی نمونه های آب موید حضور سطوح قابل توجه شوری و قلیاییت در آب اغلب این آب بندها می باشد. بدین ترتیب می توان نتیجه گیری نمود که رواناب سطحی جاری از اراضی بالادست، یک منبع مهم انتقال نمک های محلول به این آبگیرها بوده است. این امر باعث گردیده تا سطوح دوتریوم اضافه در آب بند 12 در تابستان حتی از زمستان نیز پایین تر باشد. این فرایند همچنین می تواند دلیل قابل قبول برای توجیه بالاترین میزان دوتریوم اضافی و کمترین میزان δ18O و δ2H در آب بندهای شهرستان سیاهکل (25 و 26) باشد. لذا به نظر می رسد پمپاژ آب های زیرزمینی (با سطوح جزئی از نمک مشتق شده از تراوش آب دریا) به آب بند می تواند یکی دیگر از دلایل کاهش قابل توجه در ایزوتوپ های سنگین 18O و 2H در آبگیرهای 2، 12، 14 و 25 از بهار به تابستان باشد. با توجه به فرایندهای فوق و نظر به نتایج آزمون رگرسیون خطی چند متغیره می توان نتیجه گیری نمود که اولاً از حدود 30 متغیر مورد مطالعه در آبگیرها، تنها چند مورد در شناسایی تغییرات 18O و یا 2H میتواند مورد استفاده کاربردی قرار گیرد. ثانیاً در بین متغیرهای مورد مطالعه، میزان فیتوپلانکتون موجود در آب می تواند به عنوان عامل مشترک در ارزیابی 18O و یا 2H در فصول بهار و تابستان مورد استفاده قرار گیرد. ثالثاً جهت بررسی 18O (و یا 2H ) نمونه برداری از آب در فصل بهار (در مقایسه با فصول دیگر) پیشنهاد میگردد. این امر به دلیل ارتباط بیشتر متغیر های مورد بررسی با تابع مورد مطالعه خواهد بود.
میراحمد موسوی شلمانی؛ علی خراسانی؛ نجات پیرولی بیرانوند؛ مجید نوری محمدیه؛ علی اسکندری؛ سید محمود محاطی
چکیده
در مطالعه حاضر روشهای مختلف آبیاری با استفاده از فناوری ردیابی ایزوتوپی مورد ارزیابی قرار گرفت تا فرایند بازیابی نیتروژن توسط گیاه چغندرقند مورد بازبینی قرار گیرد. تیمارهای مورد مطالعه شامل: کود آبیاری قطره ای (1T) کود آبیاری بارانی (2T) آبیاری بارانی (3T) و آبیاری فارو (4T) می باشند. نتایج نشان دهنده این است که در غده های تحت تیمار 1T، نیتروژن ...
بیشتر
در مطالعه حاضر روشهای مختلف آبیاری با استفاده از فناوری ردیابی ایزوتوپی مورد ارزیابی قرار گرفت تا فرایند بازیابی نیتروژن توسط گیاه چغندرقند مورد بازبینی قرار گیرد. تیمارهای مورد مطالعه شامل: کود آبیاری قطره ای (1T) کود آبیاری بارانی (2T) آبیاری بارانی (3T) و آبیاری فارو (4T) می باشند. نتایج نشان دهنده این است که در غده های تحت تیمار 1T، نیتروژن اسید آمینه ای، نمکهای (K و Na) زیاد بوده و کمترین شکر سفید تولید شده مربوط به این تیمار می باشد. تیمارهای آبیاری بارانی (2T و 3T) نسبت به سایر تیمارها محصول ریشه و شکر بیشتری تولید کرده-اند. ریشه های تحت تیمار 2T بیشترین نیتروژن، رطوبت و نمک را برداشت کرده است و در نتیجه بیشترین میزان قند ملاس را در واحد سطح مزرعه در بین همه تیمارها به خود اختصاص داده است. تغییر روش اعمال کود در تیمارهای آبیاری بارانی (3T) موجب کاهش نمکهای غده شده و کاهش این نمکها گرایش به تغییر رنگ شکر سفید و تولید شکر ناخالص را کاهش داده است. ریشه های تحت تیمار 4T کمترین وزن تازه و ناخالصی ریشه را دارند. طولانی شدن دوره کوددهی از اوایل خرداد تا پایان مرداد باعث افزایش عناصر کودی در محیط ریشه و جذب ناچیز آن شده و متعاقب آن نیتروژن آمینو اسیدی و قند ملاس در غده افزایش و شکر سفید (قابل استحصال) کاهش یافته است. در کل استفاده از روش آبیاری بارانی و اعمال تیمار کودی در ابتدای دوره کشت، برای کشت این گیاه مناسب به نظر می رسد.