فرشاد فتحیان؛ احمد فاخری فرد؛ یعقوب دین پژوه؛ سید سعید موسوی ندوشنی
چکیده
مدلهای سری زمانی از ابزارهای مهم در مدلسازی و پیشبینی فرآیندهای هیدرولوژیکی است که به منظور طراحی و مدیریت علمی پروژههای منابع آب به کار میروند. در این تحقیق به منظور مدلسازی میانگین دبی روزانه 6 ایستگاه آبسنجی واقع در بالادست سد زرینهرود از مدلهای خطی خودهمبسته میانگین متحرک (ARMA) و غیرخطی خودهمبسته آستانه (TAR) 2 و 3 رژیمی ...
بیشتر
مدلهای سری زمانی از ابزارهای مهم در مدلسازی و پیشبینی فرآیندهای هیدرولوژیکی است که به منظور طراحی و مدیریت علمی پروژههای منابع آب به کار میروند. در این تحقیق به منظور مدلسازی میانگین دبی روزانه 6 ایستگاه آبسنجی واقع در بالادست سد زرینهرود از مدلهای خطی خودهمبسته میانگین متحرک (ARMA) و غیرخطی خودهمبسته آستانه (TAR) 2 و 3 رژیمی استفاده شده است. به دلیل اینکه دادهها دارای نوسانات فصلی میباشند، در ابتدا دادههای دبی روزانه برای یک دوره 15 ساله (2011-1997)، با استفاده از سری فوریه و برآورد شاخصهای آماری نظیر میانگین و انحراف استاندارد، استاندارد شدند. سپس، دادههای استاندارد شده برای یک دوره 13 ساله (2009-1997) واسنجی و یک دوره 2 ساله (2011-2010) صحتسنجی شدند. در نهایت، مدلهای خطی و غیرخطی مناسب با استفاده از معیارهای آکائیکه و آزمون استقلال باقیماندههای مدل (Ljung-Box) انتخاب شدند. نتایج این تحقیق نشان داده است که بر اساس معیارهای ارزیابی، عملکرد مدلهای غیرخطی آستانه 2 و 3 رژیمی برای همه ایستگاهها دارای برتری نسبت به مدل خطی در مدلسازی جریان روزانه رودخانههای بالادست سد زرینه رود میباشد. همچنین مدلسازی و مقایسه مدلهای غیرخطی آستانه نشان داد که مدل غیرخطی 3 رژیمی دارای معیارهای ارزیابی مناسبتری نسبت به مدل 2 رژیمی میباشد.
فرشاد فتحیان؛ احمد فاخری فرد؛ یعقوب دین پژوه؛ سید سعید موسوی ندوشنی
چکیده
یکی از ابزارهای مهم برای ارزیابی و مدلسازی فرآیندهای هیدرولوژیکی، به منظور حل مسائل مرتبط به مدیریت منابع آب، مدلهای سری زمانی میباشد. فرآیند جریان رودخانه معمولاً به صورت مکانیسم غیرخطی در نظر گرفته میشوند، درحالی که در بسیاری از مطالعات به منظور مدلسازی سریهای زمانی دبی رودخانه از مدلهای خطی استفاده میشوند. در این ...
بیشتر
یکی از ابزارهای مهم برای ارزیابی و مدلسازی فرآیندهای هیدرولوژیکی، به منظور حل مسائل مرتبط به مدیریت منابع آب، مدلهای سری زمانی میباشد. فرآیند جریان رودخانه معمولاً به صورت مکانیسم غیرخطی در نظر گرفته میشوند، درحالی که در بسیاری از مطالعات به منظور مدلسازی سریهای زمانی دبی رودخانه از مدلهای خطی استفاده میشوند. در این مطالعه، سری زمانی دبی روزانه 6 ایستگاه آبسنجی واقع بر رودخانههای حوضه بالادست سد زرینهرود برای دوره آماری 2011-1997، به منظور بررسی ایستایی و غیرخطی بودن در نظر گرفته شدهاند. این 15 سال داده دارای دوره زمانی مشترک (طول دادهها 5475 عدد) و دارای صحت و سقم کافی میباشند. در این مطالعه، برای بررسی ایستایی از آزمونهای ADF و KPSS و برای بررسی غیرخطی بودن از آزمونهای BDS، Keenan و TLRT استفاده شده است. در مورد تحلیل ایستایی، نتایج نشان داد که سری زمانی دبی روزانه همه ایستگاهها به طور معنیداری ایستا هستند. بر اساس آزمون BDS، نتایج نشان داد که سریهای روزانه ماهیت غیرخطی شدیدی دارند، اما بر اساس آزمون Keenan با لگاریتمگیری و غیرفصلی کردن میتوان رفتار خطی را در آنها مشاهده کرد. نتایج آزمون TLRT نیز نشان داد که دادهها دارای رفتار غیرخطی بوده و میتوان مدلهای غیرخطی خودهمبسته آستانه مناسب را بر آنها برازش داد. بنابراین، به منظور مدلسازی سریهای زمانی دبی روزانه میتوان مدلهای خطی و غیرخطی را استفاده کرد و نتایج آنها را مورد ارزیابی قرار داد.
زهره دهقان؛ فرشاد فتحیان؛ سعید اسلامیان
چکیده
یکی از مشکلات خروجی مدلهای GCM بزرگ مقیاس بودن آنها است که استفاده از ابزارهای ریز مقیاس را برای تبدیل دادههای بزرگ مقیاس جهانی به دادههای اقلیمی برای منطقه مورد، نظر ضروری کرده است. بدین منظور، مدلها و روشهای مختلفی توسعه یافتهاند که قطعیت و صحت نتایج هر کدام از آنها در منطقه مورد نظر میبایست بررسی گردد تا بتوان به نتایج ...
بیشتر
یکی از مشکلات خروجی مدلهای GCM بزرگ مقیاس بودن آنها است که استفاده از ابزارهای ریز مقیاس را برای تبدیل دادههای بزرگ مقیاس جهانی به دادههای اقلیمی برای منطقه مورد، نظر ضروری کرده است. بدین منظور، مدلها و روشهای مختلفی توسعه یافتهاند که قطعیت و صحت نتایج هر کدام از آنها در منطقه مورد نظر میبایست بررسی گردد تا بتوان به نتایج واقعیتری در آینده دست یافت. در مطالعه حاضر، عملکرد مدلهای SDSM، IDW و LARS-WG برای ریزمقیاس کردن دادههای دما و بارش ایستگاه سینوپتیک پارس آباد، مقایسه و ارزیابی شدند. کالیبراسیون و صحتسنجی دو مدل SDSM و LARS-WG در مورد دما نشان داد که دو مدل دارای توانایی بیشتری در شبیه سازی دما نسبت به بارش میباشند و در تمام مدلها، برای بیشتر ماههای گرم، افزایش دما مشاهده گردید. بطورکلی، نتایج نشان دادند که هر سه مدل عملکرد مشابه و خوبی برای شبیهسازی و ریز مقیاس کردن دادههای دما دارند. در مورد بارش نتایج سه مدل تفاوت قابل توجهای نسبت به یکدیگر نشان دادند و شدت کاهش و افزایش بارش نسبت به دوره پایه در مدل IDW نسبت به دو مدل دیگر بیشتر و در مدل LARS-WG نسبت به دو مدل دیگر کمتر است. اما در مورد تبخیر و تعرق محاسبه شده، نتایج دو مدل SDSM و IDW حاکی از افزایش تبخیر و تعرق در تمامی ماهها حتی به میزان ناچیز و حداکثر در اوخر بهار و تابستان میباشد. درحالیکه، تبخیر و تعرق محاسبه شده در مدل LARS-WG برآورد بسیار پایینتری را نسبت به دوره پایه نشان داده است که حاکی از توانایی پایین مدل در محاسبه این متغیر میباشد.
فرشاد فتحیان؛ محمد علی قربانی؛ زهره دهقان
چکیده
روش های تحلیل سری زمانی به عنوان ابزارهای مهم برای ارزیابی در حل مسایل مرتبط به مدیریت منابع آب تشخیص داده شده اند. اختلافات مکانی در روند جریان رودخانه می تواند به عنوان یک نتیجه ای از اختلافات مکانی در تغییرات دما، بارش، مشخصه های هیدرولوژیکی و فعالیت انسانی حوضه باشند و تحلیل روند این سری های زمانی در بررسی علل این اختلافات ضرورت ...
بیشتر
روش های تحلیل سری زمانی به عنوان ابزارهای مهم برای ارزیابی در حل مسایل مرتبط به مدیریت منابع آب تشخیص داده شده اند. اختلافات مکانی در روند جریان رودخانه می تواند به عنوان یک نتیجه ای از اختلافات مکانی در تغییرات دما، بارش، مشخصه های هیدرولوژیکی و فعالیت انسانی حوضه باشند و تحلیل روند این سری های زمانی در بررسی علل این اختلافات ضرورت دارد. از طرف دیگر، این سری ها دارای ساختاری متفاوت هستند، بطوری که مقادیر متوالی از آنها به یکدیگر وابسته اند. در این تحقیق تلاش شده است تا با استفاده از روش Seasonal Kendall روند این سری های زمانی برای زیر حوضه آجی چای بررسی شوند. علاوه بر این، مقدار نمایه هارست، به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر روند و فصلیت سری های زمانی، با استفاده از روش های Variance، R/S و DFA ارزیابی شوند. نتایج نشان داد که دما روند معنی دار افزایشی و بارندگی، هم روند معنی دار کاهشی و هم روند معنی دار افزایشی را در سطح اطمینان 10 درصد در سطح زیرحوضه نمایش می دهند. برای دبی نیز، ایستگاه-های پائین دست روند معنی دار کاهشی را نشان می دهند. نتایج تحلیل روش های تخمین نمایه هارست نشان دادند که سری های زمانی بارش و دبی دارای تداوم طولانی مدت نسبتاً متوسطی (H~0.65) هستند. هم چنین وجود پدیده هارست به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر فصلیت و روند سری-های زمانی بارش و دبی توسط نمایه 5/0 < α در روش DFA تائید شده است.
فرشاد فتحیان؛ محمدحسین باقری هارونی
چکیده
امروزه تقریباً در اکثر حوضههای آبریز، مقوله تخصیص آب از دغدغهی اساسی تصمیمگیرندگان و ذینفعان آن میباشد. از مهمترین اطلاعات مورد نیاز برای شبیه سازی و مدلسازی تخصیص سیستمهای منابع آب، میزان آورد رودخانه میباشد که طی سالهای اخیر با توسعه اراضی کشاورزی و برداشت های بیشتر، با روند کاهشی روبرو است. در این تحقیق تخصیص سیستم ...
بیشتر
امروزه تقریباً در اکثر حوضههای آبریز، مقوله تخصیص آب از دغدغهی اساسی تصمیمگیرندگان و ذینفعان آن میباشد. از مهمترین اطلاعات مورد نیاز برای شبیه سازی و مدلسازی تخصیص سیستمهای منابع آب، میزان آورد رودخانه میباشد که طی سالهای اخیر با توسعه اراضی کشاورزی و برداشت های بیشتر، با روند کاهشی روبرو است. در این تحقیق تخصیص سیستم منابع آب حوضه صوفی چای، برای سری های زمانی دبی رونددار و روندزدایی شده 1 (به منظور مدیریت بالادست) و2 (به منظور مدیریت پایین دست) با مدل MIKE BASIN انجام شده است. همچنین به منظور بررسی روند جریان رودخانه، از روش های ناپارامتری من-کندال، تایل-سن و اسپیرمن استفاده گردید. نتایج نشان داد که جریان رودخانه صوفی چای روند کاهشی معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد داشته در حالیکه رودخانه چکان چای فاقد روند در این سطح اطمینان می-باشد. همچنین نتایج حاصل از شبیه سازی مدل، حاکی از آن است که در حالت وجود روند، میزان درصد کمبود گرههای مصرف نسبت به حالت روندزدایی شده 1 و 2 بترتیب با کاهش و افزایش مواجه می باشد. این میزان کمبود، برای گره های کشاورزی 1 و 2 بترتیب 18 و 9/1 درصد کاهش نسبت به حالت روندزدایی شده 1 و به میزان 42 و 25 درصد افزایش نسبت به حالت روندزدایی شده 2، یافته است.