علوم خاک
فرشته مقامی مقیم؛ علی رضا کریمی؛ محسن باقری بداغ آبادی؛ حجت امامی
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص کیفیت خاک در دو سطح لایه شخم و خاکرخ (عمق 0 تا 100 سانتیمتر)، در اراضی مرتعی و کشاورزی با مدیریتهای خردهمالک، عمدهمالک شخصی و اراضی شرکت کشاورزی و دامپروری بینالود در نیشابور انجام شد. 21 خاکرخ در سامانههای مدیریتی مزبور، حفر و از افقهای آنها نمونهبرداری گردید. پرسشنامههای لازم ...
بیشتر
این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص کیفیت خاک در دو سطح لایه شخم و خاکرخ (عمق 0 تا 100 سانتیمتر)، در اراضی مرتعی و کشاورزی با مدیریتهای خردهمالک، عمدهمالک شخصی و اراضی شرکت کشاورزی و دامپروری بینالود در نیشابور انجام شد. 21 خاکرخ در سامانههای مدیریتی مزبور، حفر و از افقهای آنها نمونهبرداری گردید. پرسشنامههای لازم به کمک کشاورزان و کارشناسان منطقه به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تهیه و تحلیلهای مورد نظر انجام گرفت. از بین ویژگیهای موثر بر کیفیت خاک، کربنات کلسیم معادل، کربن آلی، درصد رس، شن، سیلت، قابلیت هدایت الکتریکی، pH، نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابل استفاده، سدیم و مجموع کلسیم و منیزیم مورد تجزیه آزمایشگاهی قرار گرفت. شاخص کیفیت خاک در مجموعه حداقل داده (MDS) به دو روش تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) و نظر کارشناس (EO) و به دو شیوه تجمعی و وزنی محاسبه شد. برای رسیدن به یک مقدار واحد از هر ویژگی در هر خاکرخ، از دو روش میانگین وزنی و ضریب وزنی استفاده گردید و بهمنظور بررسی صحت ارزیابی، ارتباط بین شاخص کیفیت خاک با عملکرد یونجه و کلزا نیز به روش رگرسیون خطی بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین شاخص کیفیت تجمعی و وزنی خاک در هر دو سطح لایه شخم و خاکرخ، در هر دو روش PCA و EO مربوط به اراضی مرتعی و سیستم عمده مالک بود. در تمام واحدهای مدیریتی نیز شاخص وزنی محاسبهشده به روش EO، بیشترین کیفیت خاک سطحی و خاکرخ (به روش ضریب وزنی) را به خود اختصاص داد. ارتباط بین شاخص کیفیت خاک با عملکرد یونجه و کلزا نیز نشان داد که در مجموعه EO، شاخص وزنی خاکرخ (به روش ضریب وزنی) نسبت به خاک سطحی، توانسته است ارتباط بیشتری با عملکرد محصول، بهخصوص کلزا، در سیستم مدیریتی عمده مالک (خاک سطحی R2 = 0.75 و خاکرخ R2 = 0.68) و شرکت بینالود (خاک سطحی R2 = 0.65 و خاکرخ R2 = 0.63) نشان دهد. ارتباط نسبتاً خوب عملکرد محصولات مورد مطالعه، با شاخص کیفیت خاک نشان داد که بهمنظور افزایش عملکرد، نیازمند یک مدیریت اصولی در جهت حفظ و بهبود کیفیت خاک، بهخصوص در سیستم خردهمالکی در جهت تامین نیازهای تغذیهای که نقش مهمتری دارند، هستیم.
حدیثه رحمانی؛ امیر لکزیان؛ علی رضا کریمی؛ اکرم حلاج نیا
چکیده
لاکازها آنزیمهایی توانمند دراکسید کردن ترکیبات فنولی و غیرفنولی مختلف و همچنین آلایندههای محیطی بسیار مقاوم هستند. یکی از مؤثرترین روشها برای بهبود ویژگیهای آنها نظیر بالا بردن پایداری این آنزیمها و حتی افزایش فعالیت آنها، تثبیت لاکازها بر حاملهای مختلف از جمله کانیها است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ویژگیهای جذب آنزیم لاکاز ...
بیشتر
لاکازها آنزیمهایی توانمند دراکسید کردن ترکیبات فنولی و غیرفنولی مختلف و همچنین آلایندههای محیطی بسیار مقاوم هستند. یکی از مؤثرترین روشها برای بهبود ویژگیهای آنها نظیر بالا بردن پایداری این آنزیمها و حتی افزایش فعالیت آنها، تثبیت لاکازها بر حاملهای مختلف از جمله کانیها است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ویژگیهای جذب آنزیم لاکاز استخراج شده از قارچ ترامتس ورسیکالر (T. versicolor) توسط کانیهای مونتموریلونیت K10 و زئولیت در قالب ایزوترمهای جذبی لانگمویر، فروندلیچ، تمکین و دوبینین- رادوشکویچ بود. بر اساس نتایج این مطالعه، جذب لاکاز بر مونتموریلونیت بالاترین تطابق را نخست با مدل دوبینین- رادوشکویچ و سپس با مدل ایزوترم جذبی لانگمویر نشان داد. بر این اساس، جذب لاکاز توسط مونتموریلونیت احتمالاً فیزیکی بود و توزیع همگنی از جایگاههای فعال در سطح این کانی وجود داشت. از طرفی، جذب لاکاز توسط زئولیت بهترین انطباق را با مدل فروندلیچ نشان داد که این امر بر احتمال جذب چندلایهای آنزیم توسط سطوح ناهمگن و نیز شرایط جذب مطلوب دلالت دارد. همچنین، بر اساس مقادیر پارامتر تعادل (RL)، گرچه جذب برای هر دو کانی مورد مطالعه مطلوب بود، اما این مطلوب بودن در غلظتهای اولیه بالای لاکاز بیشتر بود. بطور کلی، جذب چند لایهای لاکاز بر سطح زئولیت، احتمال درجه بالاتری از ممانعت فضایی و تغییرات در ساختار آنزیمی را قوت میبخشد و متعاقباً کاهش کارآیی کاتالیزوری آنزیم نیز محتمل است. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه، مونتموریلونیت از شرایط مناسبتری برای استفاده به عنوان حامل آنزیم لاکاز برخوردار است. اگرچه، مطالعات تکمیلی مانند آزمایشات سینتیکی برای تصمیمگیریهای نهایی کمک کننده خواهند بود.
فرسیلا محمودیان؛ علی رضا کریمی؛ امیر لکزیان
چکیده
خاک به عنوان یکی از اجزای اصلی لندفرمها، تغییر و تحولات آنها به یکدیگر وابسته است و شناسایی رابطه خاک- لندفرم، پایه مطالعات شناسایی خاک است. هدف از این مطالعه شناسایی فرایندهای ژئومورفیک و خاکسازی تغییر و تحول خاکهای در جنوب هرات افغانستان بود. بدین منظور، 5 خاکرخ در امتداد یک برش از سطوح ژئومورفیک مخروط افکنه، حد واسط مخروط افکنه ...
بیشتر
خاک به عنوان یکی از اجزای اصلی لندفرمها، تغییر و تحولات آنها به یکدیگر وابسته است و شناسایی رابطه خاک- لندفرم، پایه مطالعات شناسایی خاک است. هدف از این مطالعه شناسایی فرایندهای ژئومورفیک و خاکسازی تغییر و تحول خاکهای در جنوب هرات افغانستان بود. بدین منظور، 5 خاکرخ در امتداد یک برش از سطوح ژئومورفیک مخروط افکنه، حد واسط مخروط افکنه و دشت دامنهای، دشت دامنهای و دشت سیلابی تشریح و نمونهبرداری شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی، کانیشناسی رس و ویژگیهای میکرومورفولوژیکی خاکها تعیین شد. متکاملترین خاک با افق آرجیلیک– کلسیک (Btk) در سطح ژئومورفیک مخروط افکنه مشاهده شد. در سطوح ژئومرفیک دیگر، به دلیل اضافه شدن رسوبات، خاک تکامل نداشته است. در اراضی حد واسط مخروط افکنه- دشت دامنهای و بخش از دشت دامنهای، به دلیل گود افتادگی این اراضی، املاح، در سطح تجمع پیدا کردهاند و هدایت الکتریکی خاکها تا بیش از 40 دسیزیمنس بر متر میرسید. در دشت سیلابی به دلیل نوسانات آب زیر زمینی، خاکها شرایط احیایی و اکسیدی را نشان میدادند. ایلیت، کلریت، اسمکتیت، کائولینیت، پالیگورسکیت کانیهای غالب در بخش رس خاک میباشند. وجود پوششهای رسی روی نودول کربناتهای ثانویه در افق Btk نشان دهنده دورههای تناوب خشک و مرطوب اقلیم میباشند. تغییر و تحولات خاک در منطقه مورد مطالعه در جنوب هرات، با خاکهای مناطق خشک ایران مشابهت دارد.
مهدیه مومن؛ علی رضا کریمی؛ اکرم حلاج نیا؛ پریسا میرحسینی موسوی
چکیده
سپیولیت یک کانی رسی فیبری است که معمولا در رسوبات دوران سوم یافت میشود. این کانی در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود برخی ناخالصیهای رسی و غیررسی که عمده آن پالیگورسکیت، کوارتز و دولومیت است، باعث کاهش کیفیت سپیولیت میشود. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت کارایی خالصسازی فیزیکی مبتنی بر تفکیک اندازه ذرات بر اساس تهنشینی ...
بیشتر
سپیولیت یک کانی رسی فیبری است که معمولا در رسوبات دوران سوم یافت میشود. این کانی در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود برخی ناخالصیهای رسی و غیررسی که عمده آن پالیگورسکیت، کوارتز و دولومیت است، باعث کاهش کیفیت سپیولیت میشود. هدف از این پژوهش بررسی قابلیت کارایی خالصسازی فیزیکی مبتنی بر تفکیک اندازه ذرات بر اساس تهنشینی در سوسپانسیون، بدون استفاده از روشهای شیمیایی بر میزان خالصسازی سپیولیت استخراجی از معدن الیاتو فریمان بود. سه گروه ذرات 20 تا 50، صفر تا 20 و کمتر از 2 میکرون جدا شدند. کارایی خالص-سازی با این روش با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس مشخص شد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از روش جداسازی اندازه ذرات، میتواند تأثیر زیادی در کاهش مقدار کوارتز در ذرات جدا شده و نیز حذف کامل دولومیت در ذرات کمتر از 2 میکرون و حذف پالیگورسکیت به طور کامل در ذرات 50-20 میکرون داشته باشد. نتیجه این پژوهش نشان داد که بدون استفاده از روشهای شیمیایی و با استفاده از روش فیزیکی ساده و کم هزینه، می-توان فرآیند خالصسازی سپیولیت را تا حد مناسبی انجام داد.
محمد قاسم زاده گنجه ای؛ علی رضا کریمی؛ علی زین الدینی؛ رضا خراسانی
چکیده
پلایا از جمله شکلهای اراضی مهم در مناطق بیابانی میباشد و سطح زیادی را در این مناطق به خود اختصاص داده است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیها، تغییر و تحول، میکرومورفولوژی و کانیشناسی خاکهای حاشیه پلایای بجستان در شمال شرق ایران بود. برای این منظور پس از شناسایی زمینریختها، در امتداد یک برش، 11 خاکرخ در سطوح ژئومورفیک مخروط ...
بیشتر
پلایا از جمله شکلهای اراضی مهم در مناطق بیابانی میباشد و سطح زیادی را در این مناطق به خود اختصاص داده است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیها، تغییر و تحول، میکرومورفولوژی و کانیشناسی خاکهای حاشیه پلایای بجستان در شمال شرق ایران بود. برای این منظور پس از شناسایی زمینریختها، در امتداد یک برش، 11 خاکرخ در سطوح ژئومورفیک مخروط افکنه حاشیه پلایا، اراضی حد واسط مخروط افکنه و کفه رسی و همچنین کفه رسی مطالعه شد. هدایت الکتریکی خاکها از 9/0 در مخروط افکنه تا 7/36 دسیزیمنس بر متر در حاشیه کفه نمکی متغیر بود. بافت خاک در کفه رسی، لوم رسی با غالبیت سیلت بود. کانیهای رسی خاکهای مورد مطالعه بهترتیب فراوانی شامل اسمکتیت، ایلیت، کلریت و پالیگورسکیت بودند. بر خلاف پلایاهای دیگر در ایران، پالیگورسکیت فراوانی کمتری داشت. افق Btkb قرمز رنگ، متکاملترین افق در کل منطقه در مخروط افکنه بود که در زیر لایههای سنگریزهدار آبرفتی مدفون شده است. تجمع رس به صورت پوشش ذرات شن در مقطع نازک مشاهده شد. افق Bk، حداکثر تکامل در کفه رسی بود. پوشش رسی،کربناتهای ثانویه اغلب به شکل نودول همراه با فرمهای عدسی شکل گچ، پدوفیچرهای غالب خاک را تشکیل میدهند. وجود افق Bk در خاکهای رویی و افق Btkb در بین توالی لایههای رسوبی، نشان دهنده توالی فرآیندهای خاکسازی، فرسایش و رسوب است. افق Btkb نشان دهنده یک دوره گرم و مرطوبتر و افق Bk نشان دهنده یک دوره نسبتا مرطوبتر نسبت به زمان حاضر است. مورفولوژی خاکهای مورد مطالعه، نشان دهنده مشابهت شرایط خاکسازی منطقه مورد مطالعه با شرق و مرکز ایران است.
علی شهریاری؛ فرهاد خرمالی؛ مارتین کهل؛ علی رضا کریمی؛ مریم موسوی دستنایی؛ ایوا لهندورف
چکیده
رسوبات لسی شمال ایران، منعکسکننده چندین چرخه تغییر اقلیم و تکامل سیمای سرزمین برای دوره میانی تا انتهایی کواترنری هستند، از اینرو جهت بازسازی شرایط محیطی (اقلیم و پوشش گیاهی) گذشته این مطالعه در دو توالی لس-پارینه خاک (آقبند و نوده) در استان گلستان، در شمال ایران انجام شد. برای این منظور از آزمایشات کانیشناسی رسی و نشانگرهای ...
بیشتر
رسوبات لسی شمال ایران، منعکسکننده چندین چرخه تغییر اقلیم و تکامل سیمای سرزمین برای دوره میانی تا انتهایی کواترنری هستند، از اینرو جهت بازسازی شرایط محیطی (اقلیم و پوشش گیاهی) گذشته این مطالعه در دو توالی لس-پارینه خاک (آقبند و نوده) در استان گلستان، در شمال ایران انجام شد. برای این منظور از آزمایشات کانیشناسی رسی و نشانگرهای زیستی اِن-آلکان برای نخستین بار استفاده شد. نتایج کانیشناسی رسی در دو توالی لس- پارینه خاک نشان داد که کانیهای ایلیت، کلریت، اسمکتیت و کائولینیت کانیهای غالب در این رسوبات هستند. تغییرات کانیشناسی با مورفولوژی و تکامل خاک در افقهای مختلف همخوانی داشت، بهطوریکه کانیهای اسمکتیت در افقهای تکامل یافته پارینه خاکها به مقدار زیادتری تشکیل شدهاند. مطالعات نشانگرهای زیستی اِن-آلکان به خوبی تغییرات پوشش گیاهی در هر دو توالی را نشان داد. این تغییرات در توالی
لس-پارینه خاک نوده شدیدتر بود بهصورتیکه در پارینه خاکهای خاکرخ 1 (افق Bk) و خاکرخ 2 (افق ABk) پوشش گیاهی از نوع چمنزار و بوتهزار (با غالبیت کانی ایلیت) به پوشش جنگلی در پارینه خاکهای خاکرخ 2 (افق AB و غالبیت اسمکتیت) و خاکرخ 3 (افق Btky و غالبیت اسمکتیت و حضور ورمیکولیت) تغییر میکند. نتایج نشان داد که همسویی تغییرات کانیشناسی رسی و نتایج نشانگرهای زیستی اِن-آلکان منعکسکننده شرایط اقلیمی و محیطی در زمان تشکیل این خاکها بوده و در بازسازی دقیقتر شرایط محیطی گذشته بسیار موثر هستند.
پریسا میرحسینی موسوی؛ علیرضا آستارایی؛ علی رضا کریمی؛ غلامرضا کریمی
چکیده
مونتموریلونیت کانی غالب تشکیلدهنده بنتونیت است که در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود ناخالصیهای غیر از مونتموریلونیت موجب کاهش کیفیت آن میشود. هدف این پژوهش تعیین روشی مناسب جهت خالصسازی مونتموریلونیت از بنتونیت تولیدی معدن قائن بود. برای این منظور از ترکیبی از روش الک تر، استفاده از روش تهنشینی ذرات، ...
بیشتر
مونتموریلونیت کانی غالب تشکیلدهنده بنتونیت است که در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود ناخالصیهای غیر از مونتموریلونیت موجب کاهش کیفیت آن میشود. هدف این پژوهش تعیین روشی مناسب جهت خالصسازی مونتموریلونیت از بنتونیت تولیدی معدن قائن بود. برای این منظور از ترکیبی از روش الک تر، استفاده از روش تهنشینی ذرات، سانتریفوژ و اولتراسونیک استفاده شد. کارایی روش خالصسازی با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس، تعیین اندازه ذرات، تبادل کاتیونی و نسبت شدت پیک کوارتز به مونتموریلونیت قبل و پس از خالصسازی تعیین شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بکارگیری روشهای مذکور برای تهیه مادهای سرشار از مونتموریلونیت با اندازه ذرات کوچکتر از 2 میکرومتر مناسب است. کریستوبالیت تنها کانی بود که با وجود حذف مقدار زیادی از آن، هنوز بهعنوان ناخالصی به همراه مونتموریلونیت باقی مانده است که احتمالا تنها راه حذف کامل آن استفاده از روش های شیمیایی است. نتیجه این پژوهش نشان داد که با استفاده از روشهای سریع و ارزان میتوان بنتونیت را تا حد مناسبی خالصسازی کرد.
امیر رنجبر؛ حجت امامی؛ علی رضا کریمی؛ رضا خراسانی
چکیده
زعفران یکی از مهم ترین گیاهان اقتصادی در استان خراسان می باشد. میزان عناصر موجود در خاک و خصوصیات فیزیکی خاک نقش تعیین کنندهای در مقدار عملکرد زعفران دارد و کمبود عناصر می تواند عامل محدود کننده ای در رشد و نمو این گیاه باشد. به منظور بررسی روابط بین عملکرد زعفران با برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین سهم آن دسته از ویژگی ...
بیشتر
زعفران یکی از مهم ترین گیاهان اقتصادی در استان خراسان می باشد. میزان عناصر موجود در خاک و خصوصیات فیزیکی خاک نقش تعیین کنندهای در مقدار عملکرد زعفران دارد و کمبود عناصر می تواند عامل محدود کننده ای در رشد و نمو این گیاه باشد. به منظور بررسی روابط بین عملکرد زعفران با برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین سهم آن دسته از ویژگی ها که بیشترین تاثیر را بر عملکرد دارند، این پژوهش در 30 مزرعه زعفران (30 نمونه خاک) واقع در منطقه قاینات اجرا گردید. در این راستا به منظور تعیین مهم ترین ویژگی های خاک موثر بر عملکرد زعفران از روش تجزیه مولفه های اصلی (PCA) برای تحلیل داده ها استفاده شد و تخمین عملکرد عملکرد زعفران نیز با استفاده از رگرسیون گام به گام انجام شد. بر اساس روش PCA هفت ویژگی مقدار کلسیم، آهن، روی، درصد شن، درصد کربنات کلسیم معادل، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (MWD) و مقدار منگنز به عنوان مهم ترین ویژگی های خاکی مزارع زعفران از میان 21 ویژگی مورد بررسی در این پژوهش معرفی شدند. برای تخمین عملکرد زعفران در روش تجزیه رگرسیون گام به گام، عملکرد زعفران به عنوان متغیر وابسته و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. نتایج به دست آمده از روش رگرسیون گام به گام نشان داد که pH، مقدار روی، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، آهن، هدایت الکتریکی، کربن آلی و پتاسیم خاک به عنوان مهم ترین ویژگی های برآورد عملکرد زعفران بوده و 74 درصد از تغییرات آن را توجیه نمودند. به طور کلی غلظت عناصر کم مصرف (آهن و روی) و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در هر دو روش PCA و رگرسیون گام به گام، به عنوان ویژگی های مهم و تاثیرگذار بر عملکرد زعفران در مزارع منطقه قاینات، تعیین شدند. بنابراین پیشنهاد می شود پارامترهای فوق همراه با pH و کربنات کلسیم معادل که بر قابلیت دسترسی عناصر غذایی کم مصرف تاثیرگذار هستند و به طور مجزا در هر دو روش لحاظ شده اند، به عنوان مهم ترین ویژگی های خاکی موثر بر عملکرد زعفران مورد توجه قرار گیرند.
سپیده اکبری؛ علی رضا کریمی؛ امیر لکزیان؛ امیر فتوت
چکیده
سنگهای فوقبازی بهعنوان منابع بالقوه طبیعی عناصر سنگین بهویژه Ni و Cr در ورود خاک شناخته شدهاند. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و تغییرات غلظت عناصر Ni و Cr خاکهای تشکیل شده در امتداد یک ردیف پستی و بلندی از سنگهای فوقبازی در غرب شهر مشهد بود. بدین منظور از افقهای سه خاکرخ در موقعیتهای قله شیب، شیب ...
بیشتر
سنگهای فوقبازی بهعنوان منابع بالقوه طبیعی عناصر سنگین بهویژه Ni و Cr در ورود خاک شناخته شدهاند. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و تغییرات غلظت عناصر Ni و Cr خاکهای تشکیل شده در امتداد یک ردیف پستی و بلندی از سنگهای فوقبازی در غرب شهر مشهد بود. بدین منظور از افقهای سه خاکرخ در موقعیتهای قله شیب، شیب پشتی و پای شیب نمونهبرداری شد. عناصر Ni، Cr و Mn ، اکسیدهای آهن آزاد (Fed) و اکسیدهای آهن بیشکل (Feo) بهترتیب توسط تیزاب سلطانی توسط، سیترات-بیکربنات-دیتیونات و اسید اگزالیک عصارهگیری و توسط دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. مورفولوژی افقها نشاندهنده عدم تکامل و هوادیدگی خاکهای مورد مطالعه بود. مقدار Ni از 6/52 تا 5/312 و Cr از 2/35 تا 3/135 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر بود که نسبت به خاکهای مناطق مرطوب کمتر است که میتواند بهدلیل هوادیدگی کم خاک، اضافه شدن مواد بادرفتی شامل گچ و کربناتها و کم بودن مقدار این عناصر در مواد مادری باشد. مقدار Ni و Cr از قله شیب به سمت پای شیب افزایش داشت. تغییرات هماهنگ Ni با Cr و Mn با Fed در خاکهای مورد مطالعه نشاندهنده مشابهت این عناصر از نظر کانیشناسی و روند هوادیدگی بود. با توجه به مقدار زیاد نیکل و کروم در خاکهای مورد مطالعه، لازم است که قابلیت جذب زیستی این عناصر مورد بررسی قرار گیرد.
محمد کلکلی؛ علی رضا کریمی؛ غلامحسین حق نیا؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی
چکیده
نقشههای خاک، منابع رایج اطلاعات خاک برای ارزیابی اراضی و برنامههای آمایش سرزمین میباشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت روش زمین آماری و مرسوم در تهیهی نقشهی برخی ویژگیهای فیزیکی (سیلت، شن و رس) و شیمیایی (کربنات کلسیم معادل و اسیدیته) خاک بود. برای این منظور، بر اساس تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای ...
بیشتر
نقشههای خاک، منابع رایج اطلاعات خاک برای ارزیابی اراضی و برنامههای آمایش سرزمین میباشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت روش زمین آماری و مرسوم در تهیهی نقشهی برخی ویژگیهای فیزیکی (سیلت، شن و رس) و شیمیایی (کربنات کلسیم معادل و اسیدیته) خاک بود. برای این منظور، بر اساس تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی، 5 واحد ژئوپدولوژیک در منطقهای به وسعت تقریبی 12 کیلومتر مربع در جنوب جیرفت شناسایی شد. تعداد 100 نمونهی خاک سطحی (صفر تا 20 سانتیمتر) در قالب یک الگوی نمونهبرداری شبکها ی منظم، به فواصل 500×250 متر برداشت گردید. نتایج مقایسهی میانگین ویژگیهای خاک بین واحدهای ژئوپدولوژیک نشان داد که این واحدها، حداقل از نظر یک یا چند ویژگی با یکدیگر تفاوت دارند. تفاوت ویژگیها بین واحدهای مختلف بهدلیل تفاوت در فرآیندهای ژئومرفیک در واحدها است. نقشههای موضوعی (پیوسته) تهیهشده از ویژگیها به روش کریجینگ معمولی نیز تغییرات را بهصورت پیوسته و هماهنگ با تغییرات فرآیندهای ژئومرفیک نشان داد؛ ولی تغییرات بین واحدها که در طبیعت بهسادگی و بهویژه در مرز واحدها قابل تشخیص است و در مساحتهای بزرگ برای مدیریت مناسب هستند، توسط روش زمینآمار آشکار نشد. با توجه به نتایج این مطالعه میتوان پیشنهاد کرد که بهمنظور بررسی تغییرپذیری ویژگیهای خاک در مساحتهای بزرگ (نقشههای کوچکمقیاس) و برای تسریع در کار و کاهش هزینهها از روشهای مرسوم و در مساحتهای کوچک (نقشههای بزرگمقیاس) از روشهای زمینآماری استفاده کرد.
علی سودمند؛ علی رضا کریمی؛ فرهاد خرمالی؛ حجت امامی
چکیده
رسوبات لسی در پهنه کپهداغ بهصورت ناپیوسته و با ضخامت کم وجود دارند که لازم است برای برنامهریزیهای محیطی و مطالعات تغییر و تحول اشکال اراضی شناسایی شده و از سایر رسوبات تفکیک شوند. هدف از این مطالعه شناسایی پراکنش و تعیین ویژگیهای رسوبات بادرفتی لسی و شنی و چگونگی تشکیل آنها در منطقه سرخس بود. تعداد 30 نمونه سطحی بهصورت پراکنده ...
بیشتر
رسوبات لسی در پهنه کپهداغ بهصورت ناپیوسته و با ضخامت کم وجود دارند که لازم است برای برنامهریزیهای محیطی و مطالعات تغییر و تحول اشکال اراضی شناسایی شده و از سایر رسوبات تفکیک شوند. هدف از این مطالعه شناسایی پراکنش و تعیین ویژگیهای رسوبات بادرفتی لسی و شنی و چگونگی تشکیل آنها در منطقه سرخس بود. تعداد 30 نمونه سطحی بهصورت پراکنده در کل منطقه برداشت شد و توزیع اندازه ذرات آنها مشخص شد. شن خیلی ریز و سیلت درشت بخش غالب ذرات رسوبات را تشکیل میدهند و مجموع آنها به بیش از 70 درصد میرسد. غالب بودن سیلت و شن خیلی ریز، عدم وجود سنگریزه و تفاوت ناگهانی توزیع اندازه ذرات این رسوبات با اندازه ذرات لایههای زیرین، از شواهد بادرفتی بودن این رسوبات هستند. در امتداد رودخانه هریرود از سرخس به سمت سد دوستی و همچنین به سمت ارتفاعات کپهداغ در جنوب و غرب منطقه، با کم شدن شن خیلی ریز و افزایش سیلت درشت، رسوبات شنی شرقی و مرکزی منطقه، بهتدریج به رسوبات لسی تبدیل میشوند. بیشترین ضخامت رسوبات لسی در اطراف سد دوستی قرار دارد. غالب بودن سیلت درشت و شن خیلی ریز در رسوبات مورد مطالعه و پیوستگی رسوبات لسی و شنی نشاندهنده منشا محلی و نزدیک برداشت ذرات است. ارتفاعات کپهداغ در غرب و جنوب منطقه مورد مطالعه، همانند سدی، رسوبات بادرفتی را به دام انداخته و باعث تشکیل رسوبات لسی میشوند.
حدیث حاتمی؛ علی رضا کریمی؛ امیر فتوت؛ حسین خادمی
چکیده
مهمترین منبع پتاسیم در خاکها آلومینوسیلیکاتهایی مانند فلدسپارهای پتاسیم و میکاها میباشند. این پژوهش بهمنظور بررسی روند آزادسازی پتاسیم بهروش عصارهگیری متوالی با کلرید باریم 05/0 مولار از کانیهای میکایی (بیوتیت، فلوگوپیت، موسکویت) و فلدسپار پتاسیم (از دو معدن در زنجان و یزد) و بررسی تاثیر اندازه ذرات کانیها بر ...
بیشتر
مهمترین منبع پتاسیم در خاکها آلومینوسیلیکاتهایی مانند فلدسپارهای پتاسیم و میکاها میباشند. این پژوهش بهمنظور بررسی روند آزادسازی پتاسیم بهروش عصارهگیری متوالی با کلرید باریم 05/0 مولار از کانیهای میکایی (بیوتیت، فلوگوپیت، موسکویت) و فلدسپار پتاسیم (از دو معدن در زنجان و یزد) و بررسی تاثیر اندازه ذرات کانیها بر آزادسازی پتاسیم از کانیها و همچنین کاربرد معادلات سینتیکی در توصیف آزادسازی پتاسیم انجام شد. برای اینمنظور، عصارهگیری متوالی با کلرید باریم از کانیهای مورد مطالعه در دو اندازه ذرات 100-50 و کوچکتر از 50 میکرون در مدت زمانهای 2 تا 600 ساعت انجام شد و غلظت پتاسیم آزاد شده با استفاده از دستگاه فلیمفتومتر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که پس از 13 بار عصارهگیری متوالی، کانیهای بیوتیت و موسکویت بهترتیب بیشترین و کمترین آزادسازی پتاسیم را در هر دو اندازه ذرات داشتند. همچنین، کوچک شدن اندازه ذرات منجر به افزایش آزادسازی پتاسیم از تمام کانیها شد. آزاد سازی پتاسیم در تمام کانیها در مراحل اولیه سریع بود و در مراحل بعدی با سرعت کمتری تا پایان آزمایش ادامه یافت. با توجه به بالا بودن ضرایب تبیین (R2) و پایین بودن خطای استاندارد برآورد (SE)، سرعت آزاد شدن پتاسیم با معادلات تابع نمایی و پخشیدگی پارابولیک بهخوبی توصیف شدند. بنابراین، بهنظر میرسد سرعت آزاد شدن پتاسیم بهوسیله پخشیدگی از سطح کانیها کنترل میشود.
نسرین قربان زاده؛ امیر لکزیان؛ غلامحسین حق نیا؛ علی رضا کریمی
چکیده
کاهش زیستی یک فرایند مهم است که بر بسیاری از ویژگیهای کانیهای آهندار و چرخه بیوژئوشیمیایی آهن در اکوسیستمهای طبیعی تأثیر دارد. اکسیهیدروکسیدها و فیلوسیلیکاتهای آهندار دو منبع عمده آهن در خاکها، سنگها و تهنشستها بوده که توانایی کاهش زیستی را در طول زمان دارا میباشند. در این مطالعه به بررسی و مقایسه فرایند کاهش زیستی در ...
بیشتر
کاهش زیستی یک فرایند مهم است که بر بسیاری از ویژگیهای کانیهای آهندار و چرخه بیوژئوشیمیایی آهن در اکوسیستمهای طبیعی تأثیر دارد. اکسیهیدروکسیدها و فیلوسیلیکاتهای آهندار دو منبع عمده آهن در خاکها، سنگها و تهنشستها بوده که توانایی کاهش زیستی را در طول زمان دارا میباشند. در این مطالعه به بررسی و مقایسه فرایند کاهش زیستی در دو منبع عمده آهن (اکسیدها و فیلوسیلیکاتها) در حضور باکتری
Shewanella sp. پرداخته شد. به این منظور آزمایشی با شانزده تیمار شامل کاهش زیستی گئوتیت، هماتیت و دو نوع نانترونیت با و بدون ناقل الکترون (AQS) و تیمارهای شاهد (شامل تیمارهای فوق بدون باکتری) با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که کاهش زیستی در حضور AQS در کانیهای گئوتیت، هماتیت و دو نوع نانترونیت افزایش یافت. درصد کاهش زیستی در حضور AQS به ترتیب در (NAu-2)، (NAu-1)، هماتیت و گئوتیت به 21، 9، 3 و 7/8 درصد رسید. این نتایج حاکی از آن بود که زمانیکه اکسیدهای آهن (گئوتیت و هماتیت) و سیلیکاتهای آهندار شکل غالب آهن فریک قابل دسترس در خاکها و تهنشستهای زیرسطحی هستند، باکتری Shewanella sp. قادر به بقاء و تولید مقادیر چشمگیری از آهن دو میباشد. نتایج همچنین نشان داد که در شرایط یکسان کاهش زیستی (غلظت گیرنده و دهنده الکترون و تعداد مساوی سلول باکتری) اندازه و سطح ویژه کانی نقش کلیدی در راندمان کاهش زیستی بازی میکنند.
اسماء شعبانی؛ غلامحسین حق نیا؛ علی رضا کریمی؛ ملک مسعود احمدی
چکیده
ویژگیهای پستی و بلندی اراضی بهدلیل تاثیر بر توزیع آب در بخشهای گوناگون زمیننما و همچنین اثر بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، از عوامل مهم موثر بر رشد و عملکرد محصول در کشاورزی دیم هستند. با وجود اینکه استان خراسان شمالی، یکی از مناطق مهم دیمکاری گندم میباشد، اطلاعاتی درباره ارتباط ویژگیهای خاک و پستی و بلندی با رشد ...
بیشتر
ویژگیهای پستی و بلندی اراضی بهدلیل تاثیر بر توزیع آب در بخشهای گوناگون زمیننما و همچنین اثر بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، از عوامل مهم موثر بر رشد و عملکرد محصول در کشاورزی دیم هستند. با وجود اینکه استان خراسان شمالی، یکی از مناطق مهم دیمکاری گندم میباشد، اطلاعاتی درباره ارتباط ویژگیهای خاک و پستی و بلندی با رشد گندم دیم در این استان وجود ندارد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تاثیر ویژگیهای پستی و بلندی و خاک بر عملکرد گندم دیم در منطقه سیساب استان خراسان شمالی انجام شد. دادههای عملکرد گندم و نمونههای خاک سطحی از 100 پلات 1×1 متر در منطقهای به وسعت800 هکتار به گونهای جمعآوری شد که گوناگونی موقعیتهای شیب را دربرگیرد. سنگریزه، رس، کربنات کلسیم معادل، ماده آلی، pH، EC، نیتروژن کل، پتاسیم و فسفر قابل دسترس اندازهگیری شدند. مشتقات اولیه و ثانوی پستی و بلندی دربرگیرنده ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای سطح، شاخص خیسی، انتقال رسوب و قدرت جریان با استفاده از مدل رقومی ارتفاع به ابعاد 30×30 متر محاسبه شدند. بین ویژگیهای خاک و پستی و بلندی با مولفههای عملکرد، مدلهای رگرسیونی چند متغیره برقرار و سپس به وسیله نقاط کمکی (20 نقطه از 100 نقطه) پیشبینی مدلهای بدست آمده اعتبارسنجی شد. ضرایب ماتریس همبستگی نشان دادند که ارتفاع و درصد کربنات کلسیم معادل، بیشترین میزان همبستگی را با مولفههای عملکرد گندم دارند. در میان فاکتورهای بررسی شده خاک در این مطالعه، درصد آهک و ماده آلی و از میان شاخصهای پستی و بلندی، ارتفاع، شیب و شاخص خیسی وارد مدلها گردیدند. بهدلیل وجود رابطههای غیرخطی و پیچیده، مدلهای رگرسیونی، فقط 43 درصد از تغییرات عملکرد کل و 40 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. نتایج این پژوهش نشان داد اگرچه سیساب در مرز اقلیمی خشک و نیمهخشک قرار دارد، ویژگیهای توپوگرافی بر ویژگیهای خاک و عملکرد گندم دیم موثر هستند.
اکبر حسنی نکو؛ علی رضا کریمی؛ غلامحسین حق نیا؛ محمد حسین محمودی قرایی
چکیده
مواد مادری بهعنوان یکی از عوامل اصلی خاکسازی، تاثیر زیادی بر ویژگیهای خاکها دارند. پهنه بینالود در اطراف مشهد از نظر زمینشناسی متنوع میباشد و برای مطالعه خاکهای درجا مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای مورفولوژیکی، فیزیکی و شیمیایی خاکهای حاصل از مواد مادری گوناگون پهنه بینالود و بررسی مفهوم خاکهای درجا براساس ...
بیشتر
مواد مادری بهعنوان یکی از عوامل اصلی خاکسازی، تاثیر زیادی بر ویژگیهای خاکها دارند. پهنه بینالود در اطراف مشهد از نظر زمینشناسی متنوع میباشد و برای مطالعه خاکهای درجا مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای مورفولوژیکی، فیزیکی و شیمیایی خاکهای حاصل از مواد مادری گوناگون پهنه بینالود و بررسی مفهوم خاکهای درجا براساس چگونگی تکوین و تکامل این خاکها است. بدین منظور، دو خاکرخ در موقعیت قله شیب هر یک از سنگهای گرانیتی، آذرین فوقبازی و دگرگونی حفر و پس از تشریح، از افقهای ژنتیکی آنها نمونهبرداری شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی شامل بافت، کربنات کلسیم معادل، گچ، مواد آلی، pH، CEC و EC هر یک از افقها اندازهگیری شد. بافت درشت و عمق کم خاکها، نشاندهنده شدت کم فرآیندهای هوادیدگی در این منطقه بود و حداکثر تکامل در این خاکها با تشکیل افقهای کمبیک، کلسیک و ژیپسیک قابل تشخیص است. خاکهای گرانیتی و فوقبازی بهترتیب، دارای بیشترین مقدار شن و رس بودند و خاکهای دگرگونی حالت حدواسط داشتند. CEC از 8/7 در خاک دگرگونی تا 9/35 سانتیمول (+) بر کیلوگرم در خاکرخ آذرین فوق بازی متغیر بود. نبودن همبستگی بین CEC با درصد رس نشان داد که نوع رس بیشتر از مقدار رس بر CEC موثر است. از نکات جالب توجه، حضور گچ و کربنات کلسیم در این خاکها بود که با توجه به ترکیب نوع سنگها، نمیتوانند از هوادیدگی آنها تشکیل شده باشند. با توجه به فعالیت باد در مناطق خشک، گچ و کربنات کلسیم بایستی در اثر فعالیت باد به خاکرخهای مورد مطالعه اضافه شده باشند. با توجه به ویژگیهای گفته شده، خاکهای مورد مطالعه را نمیتوان بهعنوان خاک کاملا درجا در نظر گرفت.
حسین شهاب آرخازلو؛ حجت امامی؛ غلامحسین حق نیا؛ علی رضا کریمی
چکیده
چکیده
یکی از مسائل مورد توجه در مدیریت پایدار خاک ها به منظور تولید بهینه کشاورزی و حفظ منابع طبیعی، ارزیابی کیفیت خاک است. استفاده از شاخص های کیفیت خاک ابزار مفیدی برای تعیین و مقایسه کیفیت خاک ها است. در این پژوهش با استفاده از روش تجزیه مولفه های اصلی (PCA)، از میان 18 ویژگی مورد بررسی خاک یا کل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک (TDS)، 6 ویژگی ...
بیشتر
چکیده
یکی از مسائل مورد توجه در مدیریت پایدار خاک ها به منظور تولید بهینه کشاورزی و حفظ منابع طبیعی، ارزیابی کیفیت خاک است. استفاده از شاخص های کیفیت خاک ابزار مفیدی برای تعیین و مقایسه کیفیت خاک ها است. در این پژوهش با استفاده از روش تجزیه مولفه های اصلی (PCA)، از میان 18 ویژگی مورد بررسی خاک یا کل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک (TDS)، 6 ویژگی بهعنوان مهمترین یا حداقل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک (MDS) تعیین شدند. سپس کیفیت خاک های کشاورزی و مراتع منطقه ی ده سرخ واقع در جنوب شهر مشهد، با استفاده از دو مدل شاخص تجمعی کیفیت خاک (IQI) و شاخص کیفیت خاک نمورو (NQI) و هر کدام در دو مجموعه ی ویژگی های خاک TDS و MDS ارزیابی شد. نتایج نشان داد که به طور کلی خا ک های منطقه از نظر شاخص های مورد مطالعه دارای محدودیت زیادی بودند و همبستگی معنی داری بین IQITDS و IQIMDS و بین NQITDS و NQIMDS وجود داشت. این امر نشان می دهد که مجموعه ی MDS تعیین شده به خوبی می تواند نماینده ی مناسبی از TDS باشد. افزون بر این مقایسه شاخص های کیفیت خاک در زمین های کشاورزی و مرتع نشان داد که، استفاده از مجموعه ی TDS در تعیین تاثیر کاربری زمین بر شاخص های کیفیت خاک کارایی بیشتری دارد.
واژه های کلیدی: تجزیه مولفه های اصلی، شاخص تجمعی کیفیت خاک، شاخص نمورو
حسین شهاب آرخازلو؛ حجت امامی؛ غلامحسین حق نیا؛ علی رضا کریمی
چکیده
چکیده
بررسی کیفیت خاک به منظور حداکثر بهره برداری کشاورزی با حداقل تخریب زیست محیطی ضروری می باشد. یکی از جنبه های اساسی در کیفیت خاک مطالعه شاخص های فیزیکی کیفیت خاک است که به پایداری ساختمان خاک و برقراری نسبت مناسب از آب و هوا در ناحیه رشد ریشه مربوط می شود. بنابراین تعیین توزیع بهینه اندازه منافذ خاک دارای اهمیت می باشد و این مطالعه ...
بیشتر
چکیده
بررسی کیفیت خاک به منظور حداکثر بهره برداری کشاورزی با حداقل تخریب زیست محیطی ضروری می باشد. یکی از جنبه های اساسی در کیفیت خاک مطالعه شاخص های فیزیکی کیفیت خاک است که به پایداری ساختمان خاک و برقراری نسبت مناسب از آب و هوا در ناحیه رشد ریشه مربوط می شود. بنابراین تعیین توزیع بهینه اندازه منافذ خاک دارای اهمیت می باشد و این مطالعه با هدف تعیین توزیع بهینه اندازه منافذ بر اساس شاخص های فیزیکی کیفیت خاک و نیز تعیین عوامل موثر بر شیب منحنی رطوبتی در نقطه عطف (شاخص Sgi) و تاثیر نوع کاربری زمین بر شاخص های کیفیت فیزیکی خاک انجام شد. خاک های مورد مطالعه دارای رده بندیHaplocalcid بودند، کلاس بافت آنها از شنی تا لوم رسی و درصد کربن آلی 2/0 تا 2/2 درصد متغییر بود. در این مطالعه با برازش معادله وان گن اختن به داده های آزمایشی منحنی رطوبتی خاک، شاخص Sgi و توزیع اندازه منافذ در چهل نمونه خاک شامل دو نوع کاربری مرتع و کشاورزی در جنوب دشت مشهد تعیین شد. همچنین بعضی دیگر از شاخص های فیزیکی کیفیت خاک مثل درصد کربن آلی (%OC)، جرم مخصوص ظاهری، نسبت جذب سدیم (SAR)، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (MWD)، ظرفیت زراعی نسبی (RFC)، ظرفیت آب در دسترس گیاه (PAWC)، تخلخل تهویه ای (AC) و شاخص پایداری ساختمانی (SI) اندازه گیری شدند. در ادامه با استفاده از هشت شاخص کیفیت فیزیکی خاک توزیع بهینه اندازه منافذ خاک تعیین گردید. همچنین همبستگی بین شاخص Sgi با ویژگی های خاک بررسی شد که در نتیجه آن همبستگی مثبت و معنی دار بین شاخص Sgi و درصد کربن آلی، MWD، RFC و PAWC و همبستگی منفی و معنی دار با SAR در دو نوع کاربری کشاورزی و مرتع ملاحظه شد. علاوه براین مقایسه میانگین شاخص ها بین دو نوع کاربری زمین نشان داد که از هشت شاخص مورد بررسی، شاخصهای Sgi، MWD و PAWC با تغییر کاربری زمین از مرتع به کشاورزی به طور معنی داری کاهش یافته اند.
واژه های کلیدی: توزیع اندازه منافذ، شاخص Sgi، کیفیت فیزیکی خاک
راضیه دائم پناه؛ غلامحسین حق نیا؛ امین علیزاده؛ علی رضا کریمی
چکیده
چکیده
در چند دهه گذشته استفاده از روشهای زمینآمار و دورسنجی برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه قابلیت روشهای زمینآمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری و سدیمی خاک سطحی در بخشی از پلایای واقع درجنوب شهرستان مه ولات استان خراسان رضوی میباشد. تعداد 88 نمونه از عمق 10-0 سانتیمتری ...
بیشتر
چکیده
در چند دهه گذشته استفاده از روشهای زمینآمار و دورسنجی برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه قابلیت روشهای زمینآمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری و سدیمی خاک سطحی در بخشی از پلایای واقع درجنوب شهرستان مه ولات استان خراسان رضوی میباشد. تعداد 88 نمونه از عمق 10-0 سانتیمتری خاک سطحی از محل تقاطع خطوط یک شبکه منظم با ابعاد 1000×1000 متری برداشت و EC، pH و SAR نمونه ها اندازه گیری شد. پس از تبدیل داده های غیرنرمال به نرمال، بررسی ناهمسانگردی و تعیین پارامترهای واریوگرام، نقشه های شوری و سدیمی با روش کریجینگ و با دقت های 58 و60 تهیه شد. نتایج نشان داد که روش کریجینگ روی داده های شوری و سدیمی اثر پیرایشی داشته و موجب کاهش انحراف معیار داده ها شده است. برای تهیه نقشه شوری و سدیمی با فن دورسنجی از تصاویرماهواره IRS-P6 هند استفاده شد. پس از انجام عملیات پیش پردازش، تصاویرPCA ، شاخص های شوری SI1، SI2، BI و NDSI تهیه و سپس ارزش روشنایی مربوط به نقاط نمونه برداری استخراج گردید. با بررسی همبستگی بین داده ها و ارزش روشنایی تصاویر، شاخص SI1 که دارای بالاترین ضریب همبستگی بود، گزینش و نقشه شوری خاک سطحی با روش طبقه بندی نظارت شده و دقت 81 درصد تهیه شد. به دلیل نبود همبستگی میان تصاویر با داده های سدیمی و همچنین بین داده های سدیمی با شوری و اسیدیته، امکان استخراج تهیه نقشه سدیمی با این روش ضعیف ارزیابی شد. مقایسه بین این دو روش نشان می دهد که به منظور افزایش دقت در نقشه های بدست آمده از روش کریجینگ باید تعداد نقاط زیادتری برداشت نمود، درصورتی که در روش دورسنجی می توان با تعداد نقاط کمتر، صرفه جویی در وقت و هزینه به نقشه های دقیقتری دست یافت.
واژه های کلیدی: سنجش از دور، زمین آمار، نقشه شوری خاک، شهرستان مه ولات