ساناز اشرفی سعیدلو؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین؛ ابراهیم سپهر
چکیده
افزایش سالانهی قیمت کودهای شیمیایی پتاسیمی و نیز اثرات مخرب این کودها بر محیطزیست، اتخاذ راهکاری برای استفاده از پتاسیم بومی خاک را ضروری نموده است. استفاده از کودهای زیستی حاوی ریزجانداران سودمند از جمله این راهکارها محسوب میشود. این مطالعه با هدف مدلسازی و بررسی تأثیر نسبتهای مختلف ورمیکمپوست، فلوگوپیت و گوگرد بر میزان ...
بیشتر
افزایش سالانهی قیمت کودهای شیمیایی پتاسیمی و نیز اثرات مخرب این کودها بر محیطزیست، اتخاذ راهکاری برای استفاده از پتاسیم بومی خاک را ضروری نموده است. استفاده از کودهای زیستی حاوی ریزجانداران سودمند از جمله این راهکارها محسوب میشود. این مطالعه با هدف مدلسازی و بررسی تأثیر نسبتهای مختلف ورمیکمپوست، فلوگوپیت و گوگرد بر میزان انحلال و آزادسازی پتاسیم توسط باکتری Pseudomonas fluorescens و ارائه سطوح مطلوب این متغیرها برای تهیه کود زیستی کارآمد انجام گرفت. بر این اساس تعداد 20 آزمایش با استفاده از روش سطح پاسخ بر مبنای طرح مرکب مرکزی تعریف شد و اثر مقادیر مختلف متغیرهای ورمیکمپوست، کانی فلوگوپیت و گوگرد در چهار سطح کدبندی شده (+α،1+، 0، 1- و α-) بر میزان انحلال پتاسیم بررسی گردید. نتایج نشاندهندهی کارآمدی بالای ( 8/0= RMSE و 949/0= R2) مدل طرح مرکب مرکزی در برآورد انحلال پتاسیم بود. بر اساس نتایج، برهمکنش ورمیکمپوست با گوگرد ( 0338/0>p ) و برهمکنش فلوگوپیت با گوگرد (0083/0>p ) نسبتاً زیاد و معنیدار بود. نتایج تحلیل آماری ضرایب مدل طرح مرکب مرکزی حاکی از اثر مثبت و افزایندهی ورمیکمپوست (X1) و اثر منفی و کاهنده فلوگوپیت (X2) و گوگرد (X3) بر افزایش انحلال پتاسیم بود. بطوریکه با افزایش مقدار گوگرد از 25/10 به 75/39 درصد، انحلال پتاسیم تقریباً 61/31 درصد کاهش یافت. بر اساس پیشبینی شرایط بهینه برای انحلال پتاسیم، مقادیر 78/41 درصد ورمیکمپوست، 35/24 درصد فلوگوپیت و 25/10 درصد گوگرد منجر به بیشترین انحلال پتاسیم (27/109 میلیگرم بر لیتر) توسط باکتری سودوموناس فلورسنس میشود.
مرضیه پیری؛ ابراهیم سپهر؛ عباس صمدی؛ خلیل فرهادی؛ محمد علیزاده خالد آباد
چکیده
فرآیند جذب و استفاده از جاذبهای ارزان قیمت برای حذف فلزات سنگین یکی از روشهایی است که در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق به منظور مدلسازی و بررسی اثر فاکتورهای pH، غلظت و قدرت یونی بر جذب فلزات سنگین سرب و کادمیم از محلولهای آبی توسط رس سپیولیت، از روش سطح پاسخ بر مبنای مدل باکس بنکن استفاده شد. برای این ...
بیشتر
فرآیند جذب و استفاده از جاذبهای ارزان قیمت برای حذف فلزات سنگین یکی از روشهایی است که در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق به منظور مدلسازی و بررسی اثر فاکتورهای pH، غلظت و قدرت یونی بر جذب فلزات سنگین سرب و کادمیم از محلولهای آبی توسط رس سپیولیت، از روش سطح پاسخ بر مبنای مدل باکس بنکن استفاده شد. برای این منظور آزمایشات ناپیوسته جذب، با در نظر گرفتن دامنههای متفاوتی از این سه متغیر شامل pH (6-3)، قدرت یونی محلول (mol L-1 06/0-01/0) و غلظت فلز (mg L-1 200-0) اجرا گردیدند. نتایج نشان داد میزان جذب سرب و کادمیم با افزایش غلظت اولیه فلز و pH، افزایش و با افزایش قدرت یونی محلول کاهش یافت. آنالیز واریانس یک طرفه (0001/0>p) نشان داد مدل درجه دو بهترین مدل برای تعیین برهمکنش متغیرهای مورد مطالعه میباشد، این مدل حاکی از آن است که غلظت موثرترین عامل در حذف کادمیم و سرب به وسیله سپیولیت است. با توجه به مقادیر ضریب تعیین (99/0=R2) وR2 متعادل شده (98/0=R2adj) میتوان گفت مدل بدست آمده برای تحلیل دادهها مناسب میباشد. شرایط بهینه برای جذب حداکثر سرب و کادمیم از محلولهای آبی در pH=6، غلظت فلز (mg L-1) 200 و قدرت یونی محلول (mol L-1) 02/0 است. مقادیر پیشبینی شده جذب برای شرایط بهینه ذکر شده برای جذب سرب و کادمیم نیز به ترتیب 4/44 و (mg g-1) 28/34 بدست آمد. بطور کلی میتوان گفت سپیولیت میتواند به عنوان یک جاذب ارزان قیمت و قابل دسترس برای جذب کادمیم و سرب از آب های آلوده استفاده شود.
ساناز اشرفی سعیدلو؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین؛ ابراهیم سپهر
چکیده
انحلال پتاسیم موجود در ساختار کانیها توسط ریزجانداران منجر به افزایش رشد و عملکرد گیاهان شده و علاوه بر صرفهی اقتصادی، دوستدار محیط زیست است، لذا شناسایی گونههای کارا در انحلال پتاسیم و تعیین شرایط بهینه برای حداکثر فعالیت این گونهها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف متغیرهای منبع کربن، زمان ...
بیشتر
انحلال پتاسیم موجود در ساختار کانیها توسط ریزجانداران منجر به افزایش رشد و عملکرد گیاهان شده و علاوه بر صرفهی اقتصادی، دوستدار محیط زیست است، لذا شناسایی گونههای کارا در انحلال پتاسیم و تعیین شرایط بهینه برای حداکثر فعالیت این گونهها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف متغیرهای منبع کربن، زمان انکوباسیون و pH بر میزان انحلال و آزادسازی پتاسیم از کانیهای فلدسپار و فلوگوپیت توسط باکتری Pseudomonas fluorescens انجام گرفت. برای این منظور در مرحله نخست بر مبنای طرح پلاکت– برمن، تعداد 12 آزمایش تعریف شد و تأثیر منابع مختلف کربن شامل گلوکز، ساکاروز و فروکتوز بر انحلال هر یک از کانیهای فلدسپار و فلوگوپیت بررسی شد. در ادامه بر اساس تحلیل نتایج مربوط به انحلال پتاسیم در مرحله اول، منبع کربن مهم و تأثیرگذار شناسایی و دامنههای متفاوتی از متغیرهای pH (10-3)، زمان انکوباسیون (18-1 روز) و مقدار منبع کربن (12– 6/0 گرم در لیتر) در نظر گرفته شده و طرح مرکب مرکزی با 20 آزمایش و بر اساس مقادیر کدبندی شده متغیرهای مستقل طراحی گردید. نتایج نشان داد که مدل طرح مرکب مرکزی قابلیت مطلوبی (918/0– 944/0=R2 و 47/1– 82/0 =RMSE) در پیشبینی مقدار آزادسازی پتاسیم از فلدسپار و فلوگوپیت دارد. تحلیل حساسیت مدل طرح مرکب مرکزی نشان داد که از بین سه متغیر مورد بررسی، pH بیشترین تأثیر را بر آزادسازی پتاسیم دارد. حداکثر غلظت پتاسیم محلول در حضور فلوگوپیت و فلدسپار بهترتیب برابر با 16/121 و 96/82 میلیگرم در لیتر، مربوط به 36/10 =pH، مقدار ساکاروز 5/6 گرم در لیتر و زمان10 روز بود. زمان انکوباسیون نیز بر آزادسازی پتاسیم تأثیر داشت. روند آزادسازی پتاسیم در مراحل اولیه انکوباسیون افزایشی، در مراحل میانی کاهشی و در ادامه افزایشی بود. بطور کلی بر اساس مدل طرح مرکب مرکزی، pHهای 36/10 و 34/10، و مقادیر 26/2 و 92/6 گرم در لیتر از ساکاروز و زمانهای 18 و 2 روز بهترتیب بهعنوان شرایط بهینه برای دستیابی به بیشینه آزادسازی پتاسیم از فلدسپار و فلوگوپیت در محیط کشت پیشبینی شدند.
رحمت اله رنجبر؛ ابراهیم سپهر؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین؛ بهنام دولتی
چکیده
برخی از ریزجانداران خاک توانایی انحلال کانیهای حاوی پتاسیم و آزادسازی پتاسیم آن را دارند. این مطالعه به منظور جداسازی باکتریهای حلکننده کانیهای پتاسیمدار (KSBs) از خاک ریزوسفر توتون و بررسی تأثیر آنها بر آزادسازی پتاسیم از خاک انجام شد. نمونههای خاک از ریزوسفر توتون رقم بارلی21 در مرحله گلدهی بوته برداشت شد. با استفاده از ...
بیشتر
برخی از ریزجانداران خاک توانایی انحلال کانیهای حاوی پتاسیم و آزادسازی پتاسیم آن را دارند. این مطالعه به منظور جداسازی باکتریهای حلکننده کانیهای پتاسیمدار (KSBs) از خاک ریزوسفر توتون و بررسی تأثیر آنها بر آزادسازی پتاسیم از خاک انجام شد. نمونههای خاک از ریزوسفر توتون رقم بارلی21 در مرحله گلدهی بوته برداشت شد. با استفاده از محیطکشت جامد الکساندروف، 9 جدایه KSB جداسازی و خالصسازی شدند. سپس ارزیابیهای کیفی (شاخص حلالیت) و کمی (آزادسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار) به ترتیب در محیطکشت جامد و مایع الکساندروف و بررسی تأثیر جدایههای KSBs بر مقدار پتاسیم قابل استفاده خاک در قالب 3 طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار صورت گرفت. بیشترین شاخص حلالیت در اثر فعالیت جدایههای باکتری KSB22، KSB42 و KSB10 در محیطکشت جامد الکساندروف به ترتیب 8/2، 7/2 و 5/2 به دست آمد و بیشترین میزان پتاسیم محیطکشت مایع الکساندروف با مقدار 40/9 میلیگرم بر لیتر مربوط به تلقیح جدایههای باکتری KSB42 و KSB10 بود که میزان آن نسبت به شاهد (محیطکشت بدون تلقیح)، سه برابر افزایش یافت. جدایههای KSB42 و KSB10 در آزادسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار و خاک کاراتر بودند به طوری که میزان پتاسیم قابل استفاده خاک در تلقیح با این جدایهها در مقایسه با شاهد، حدود 29 درصد افزایش یافت. این تحقیق نشان داد که از برخی باکتریهای ریزوسفر توتون میتوان در متحرک نمودن منابع نامحلول پتاسیم خاک استفاده کرده و بخشی از نیاز گیاه توتون را که یک گیاه پرنیاز نسبت به پتاسیم است، تأمین نمود.
ساناز اشرفی سعیدلو؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ عباس صمدی؛ محسن برین؛ ابراهیم سپهر
چکیده
به منظور مقایسه سینتیک رهاسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار و نیز انتخاب بهترین معادله سینتیکی توصیف کننده روند رهاسازی پتاسیم توسط عصارهگیرهای آلی و معدنی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل در 3 تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل 3 نوع عصاره-گیر (اسید اگزالیک 01/0 مولار، کلرید کلسیم 01/0 مولار، شاهد (آب مقطر))، ...
بیشتر
به منظور مقایسه سینتیک رهاسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار و نیز انتخاب بهترین معادله سینتیکی توصیف کننده روند رهاسازی پتاسیم توسط عصارهگیرهای آلی و معدنی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل در 3 تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل 3 نوع عصاره-گیر (اسید اگزالیک 01/0 مولار، کلرید کلسیم 01/0 مولار، شاهد (آب مقطر))، 3 کانی پتاسیمدار (فلدسپار، ایلیت و فلوگوپیت) و 10 زمان (1، 2، 4، 8، 12، 16، 24، 32، 48 و 64 ساعت) بودند. مقدار پتاسیم آزاد شده با استفاده از دستگاه فلیمفتومتر طی زمانهای مختلف در شرایط آزمایشگاهی اندازهگیری شد و دادهها به معادلات سینتیکی مرتبه صفر، مرتبه اول، مرتبه دوم، تابع توانی، پخشیدگی پارابولیک و الوویچ برازش داده شد. نتایج نشان دهندهی اثر معنیدار نوع عصارهگیر بر سینتیک رهاسازی پتاسیم بود، بطوریکه میزان پتاسیم آزاد شده در نمونههای عصارهگیری شده با اسید اگزالیک در مقایسه با نمونههای عصارهگیری شده با کلرید کلسیم و شاهد (آب مقطر) به ترتیب 48/1 و 35/2 برابر بیشتر بود. کانیهای مختلف نیز مقادیر متفاوتی از پتاسیم را آزاد نمودند. رهاسازی پتاسیم از فلوگوپیت نسبت به فلدسپار و ایلیت به ترتیب 99/1 و 95/2 برابر بیشتر بود. بیشترین غلظت پتاسیم نیز (440 میلیگرم بر کیلوگرم) در تیمار عصارهگیری شده با اسید اگزالیک و در حضور کانی فلوگوپیت مشاهده گردید. بطوریکه مقدار پتاسیم در این تیمار 15/3 برابر نسبت به شاهد افزایش یافت. برازش معادلات سینتیکی نشان داد که معادلات تابع توانی و پخشیدگی پارابولیک با بیشترین ضریب تبیین (R2) و کمترین خطای استاندارد (SE)، بهترین مدل برای برازش دادهها بودند این در حالیست که مدل مرتبه دوم قادر به توجیه رهاسازی پتاسیم نبود. چنین استنباط میگردد که سینتیک رهاسازی پتاسیم توسط عوامل مختلفی از جمله نوع کانی و نوع عصارهگیر تحت تأثیر قرار میگیرد و عصارهگیر آلی توانایی بالاتری در استخراج پتاسیم غیرتبادلی از ساختار کانیها دارد. همچنین تطبیق نتایج این تحقیق با معادلات مرتبه اول، پخشیدگی پارابولیک و تابع توانی حاکی از آن است که رهاسازی پتاسیم غیرتبادلی از کانیها میتواند متأثر از فرآیند پخشیدگی باشد و بعبارت دیگر پخشیدگی پتاسیم به خارج از توده کانی، کنترل کننده سرعت آزاد شدن پتاسیم میباشد.
حامد ارفع نیا؛ عباس صمدی؛ فرخ اسدزاده؛ ابراهیم سپهر
چکیده
فسفر یک عنصر غذایی ضروری برای تمامی جانداران میباشد و در زیستبومهای آبی به شمشیر دولبهای میماند، که از سویی میتواند عامل محدودکننده رشد جاندارن و در شرایط دیگر، موجب آلودگی و ایجاد پدیده سرشارسازی در پیکرههای آبی شود. گزارشهای مکتوب و عینی از پدیده شکوفایی جلبکی در تالابها و رودخانههای غرب دریاچه ارومیه وجود دارد. ...
بیشتر
فسفر یک عنصر غذایی ضروری برای تمامی جانداران میباشد و در زیستبومهای آبی به شمشیر دولبهای میماند، که از سویی میتواند عامل محدودکننده رشد جاندارن و در شرایط دیگر، موجب آلودگی و ایجاد پدیده سرشارسازی در پیکرههای آبی شود. گزارشهای مکتوب و عینی از پدیده شکوفایی جلبکی در تالابها و رودخانههای غرب دریاچه ارومیه وجود دارد. با توجه به عدم وجود پژوهشی جامع در رابطه با وضعیت فسفر زیست-فراهم در رسوبات رودخانهای در منطقه، این مطالعه با هدف ارزیابی مقدار فسفر زیستفراهم در 34 نمونه از رسوبات رودخانهای و با استفاده از 7 روش عصارهگیری مختلف انجام و روش مناسب عصارهگیری با کاربردآزمون جلبکی تعیین شد. نتایج نشان داد که ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی رسوبات و به ویژه بافت آنها دارای دامنهی بسیار وسیعی است. میانگین مقادیر کمّی فسفر استخراج شده با استفاده از روشهای مختلف به ترتیب؛ بری 2 < دی تی پی ای < اولسن < هیدرواکسید سدیم < مهلیچ 3 < کالول بود. آزمون همبستگی موید رابطه معنیدار بین مقادیر فسفر استخراج شده در اغلب روشهای عصارهگیری بود. علاوه بر همبستگی معنیداری(001/0>P، 93/0=r) از نظر کمی مقدار فسفر استخراج شده به روش اولسن و مهلیچ 3 نیز مشابهت داشت. آزمون جلبکی نشان داد که در بین شاخصهای مختلف فسفر زیستفراهم، مقدار فسفر عصارهگیری شده به روش کاول رابطه بسیار معنیداری(001/0>P، 67/0=r2) با جمعیّت جلبک (Senedesmusobliquus) در محیط کشت وجود داشت. در مجموع براساس یافتههای این پژوهش میتوان روش کاول را به عنوان مناسبترین روش ارزیابی فسفر زیستفراهم جلبکی در رودخانههای غرب دریاچه ارومیه پیشنهاد نمود.
رقیه موسوی؛ ابراهیم سپهر؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ بهزاد صادق زاده
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تلقیح میکروبی بر فسفر کارایی ارقام مختلف جو،آزمایشی گلخانه ای بصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 10 رقم جو و تیمارهای مختلف فسفر نامحلول به همراه تلقیح میکروبی شامل تیمار شاهد (P0)، مصرف سنگ فسفات (RP)، تلقیح قارچ های حل کننده فسفات (RP+F)، تلقیح باکتری های حل کننده فسفات (RP+B)، تلقیح مخلوط قارچ و باکتری (RP+B+F) ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر تلقیح میکروبی بر فسفر کارایی ارقام مختلف جو،آزمایشی گلخانه ای بصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 10 رقم جو و تیمارهای مختلف فسفر نامحلول به همراه تلقیح میکروبی شامل تیمار شاهد (P0)، مصرف سنگ فسفات (RP)، تلقیح قارچ های حل کننده فسفات (RP+F)، تلقیح باکتری های حل کننده فسفات (RP+B)، تلقیح مخلوط قارچ و باکتری (RP+B+F) و مصرف فسفر محلول (PS) در سه تکرار انجام گرفت. بعد از برداشت، وزن خشک دانه و میزان فسفر آن اندازه گیری گردید و سپس شاخص های فسفرکارایی (PE)، کارایی جذب (PACE) و کارایی مصرف فسفر (PUTE) محاسبه گردیدند. نتایج نشان داد تیمارهای میکروبی اثر معنی داری (P < 0.01) بر عملکرد دانه، مقدار و غلظت فسفر دانه و شاخص های فسفرکارایی داشتند بطوریکه در تیمار شاهد فسفرکارایی ارقام بطور میانگین 49/0 بدست آمد که با تلقیح قارچ های حل کننده فسفات به 74/0، با تلقیح باکتری ها به 65/0 و با تلقیح توأم قارچ و باکتری به 69/0 افزایش یافت. در بین ارقام نیز اختلاف معنی داری (P < 0.01) در پارامترهای عملکرد و شاخص های کارایی مشاهده شد بطوریکه در شرایط کمبود فسفر رقم Obrukبا 1/5 گرم بیشترین و رقم Denmark با 5/2 گرم کمترین دانه را تولید کردند و رقم Rihane-03 کاراترین رقم در جذب فسفر (PACE) و رقم Yea-168 کاراترین رقم در مصرف فسفر (PUTE) بدست آمد. بنابراین می توان گفت با انتخاب ارقام فسفرکارا و استفاده از ریزجانداران حل کننده فسفات می توان جذب فسفر را از منابع سنگ فسفات و شکلهای نامحلول آن در خاک افزایش و مصرف کودهای شیمیایی را کاهش داد.
آمنه رشیدشمالی؛ حبیب خداوردیلو؛ عباس صمدی
چکیده
با اینکه برخی فلزهای سنگین مانند روی برای رشد گیاه ضروری هستند، در غلظت های بالا اثرات سمّی داشته و منجر به مهار رشد گیاه می-شوند. در این پژوهش، بردباری و توانایی جذب و اندوزش روی به وسیله برخی گونه های گیاهی وحشی منطقه آذربایجان غربی در خاکی با مقادیر افزوده صفر، 1000، 3000 و 6000 میلی گرم روی بر کیلوگرم خاک مطالعه شد. بذر گیاهان آفتاب پرست ...
بیشتر
با اینکه برخی فلزهای سنگین مانند روی برای رشد گیاه ضروری هستند، در غلظت های بالا اثرات سمّی داشته و منجر به مهار رشد گیاه می-شوند. در این پژوهش، بردباری و توانایی جذب و اندوزش روی به وسیله برخی گونه های گیاهی وحشی منطقه آذربایجان غربی در خاکی با مقادیر افزوده صفر، 1000، 3000 و 6000 میلی گرم روی بر کیلوگرم خاک مطالعه شد. بذر گیاهان آفتاب پرست (Heliotropium europaeum)، سلمه-تره (Chenopodium album)، سلمک (Atriplex sp.)، تاج خروس (Amaranthus retroflexus)، ارزن وحشی (Pennisetum glaucum)، یونجه وحشی (Medicago sativa) و خرفه (Portulaca oleracea) در گلدان های حاوی خاک آلوده کشت شدند. در پایان فصل رشد، عملکرد نسبی گیاهان (RY%) ، غلظت فلز در شاخساره گیاهان، تغلیظ زیستی فلز در شاخسار گیاهان (BCFZn) و برداشت کل فلز از خاک به وسیله گیاهان (MEZn) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد با افزایش آلودگی روی در خاک، زیست توده گیاهان (به استثنای سلمه تره و خرفه) به ویژه در غلظت های زیادتر آلودگی، کاهش معنی داری (05/0≤ P) داشت. آفتاب پرست تنها با 10 درصد کاهش عملکرد نسبی بردبارترین گیاه به تنش آلودگی روی بود. در مقایسه بین گیاهان مورد مطالعه، تاج خروس بالاترین مقدار BCFZn وMEZn را در تیمار های شاهد (به ترتیب با مقدار میانگین01/1 و 14/0) و 6000 میلی گرم روی بر کیلوگرم خاک (به ترتیب با مقدار میانگین 35/0 و 45/3) داشت. گیاهان تاج خروس، سلمه تره و سلمک با داشتن زیست توده نسبتاً بالا (بین 750 تا 960 گرم ماده خشک در واحد بوته در شرایط طبیعی) و نرخ متوسط جذب روی، می توانند در زدودن روی از خاک آلوده موثر باشند.
بهاره رجبی؛ حبیب خداوردیلو؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی
چکیده
چکیده
فراهمی فلزات سنگین به توزیع این فلزات بین فاز محلول و جامد خاک بستگی دارد و توسط همدما های جذب بیان می شود. در این پژوهش 20 نمونه خاک سطحی (30-0 سانتیمتر) متعلق به پنج زیرگروه از خاک های زراعی استان آذربایجان غربی انتخاب شد. همدمای جذب سرب در خاک-ها با به تعادل رساندن خاک با محلول هایی با غلظت های صفر،100، 300، 500، 700، 1100 و 1300 میلی ...
بیشتر
چکیده
فراهمی فلزات سنگین به توزیع این فلزات بین فاز محلول و جامد خاک بستگی دارد و توسط همدما های جذب بیان می شود. در این پژوهش 20 نمونه خاک سطحی (30-0 سانتیمتر) متعلق به پنج زیرگروه از خاک های زراعی استان آذربایجان غربی انتخاب شد. همدمای جذب سرب در خاک-ها با به تعادل رساندن خاک با محلول هایی با غلظت های صفر،100، 300، 500، 700، 1100 و 1300 میلی گرم سرب در لیتر از منبع نمک نیترات سرب و در محلول زمینه 01/0 مولار نیترات سدیم بهدست آمد. کانی ایلایت، رس غالب زیر گروه های تیپیک اندواکواپتس (TE)، تیپیک هاپلوزرپتس ((TH و تیپیک کلسی زرپتس ((TC و کانی اسمکتایت، رس غالب در زیر گروه های ورتیک اندواکواپتس (VE) و ورتیک کلسی زرپتس (VC) بود. در خاک های مختلف کربنات کلسیم معادل فعّال (ACCE) از 3/4 تا 8/7 درصد؛ کربنات کلسیم معادل (CCE) از 2/6 تا 16 درصد و رس از 31 تا 45 درصد متغیر بودند. معادلات لانگمویر، فروندلیچ و خطی به داده های جذب سرب برازش یافتند. مدل فروندلیچ (70/0 > R2> 98/0) و مدل خطی (51/0 > R2> 94/0) برازش مناسبی با داده ها داشتند. مدل لانگمویر (71/0 > R2> 99/0) تنها به برخی از خاک های مورد مطالعه، که عمدتاً CCE کمی داشتند، برازش یافت. همبستگی مثبت معنی داری بین CCE با حداکثر جذب سرب (b) (01/0P ≤ ;84/0r =) و همچنین با پارامتر a فروندلیچ (001/0P ≤ ;78/0r =) مشاهده شد. همبستگی مثبت معنی داری بین ضریب توزیع ((KSD با ACCE (01/0 P ≤ ;55/0r =) بهدست آمد. مطالعات رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان داد که 62 درصد تغییرات در پارامتر a فروندلیچ و ظرفیت جذب سرب در خاک های آهکی، ناشی از CCE (001/0 P ≤ ;62/0r =) بود. با این حال، pH نسبتاً بالای خاک های مورد مطالعه (0/7 تا 0/8) و حضور مقادیر نسبتاً بالای کربنات آزاد و فعّال در این خاک ها به همراه ظرفیت جذب بالای آنها، امکان تشکیل فاز جامد رسوب به شکل کربنات سرب را تبیین می نماید. پیوندهای قوی و برگشت ناپذیر سرب در خاک های مورد مطالعه مشاهده شد. می توان نتیجه گیری کرد که رس و CCE مهمترین ویژگی-های خاک در کنترل جذب سرب در خاک های مورد مطالعه هستند.
واژههای کلیدی: جذب و واجذب، رس، زیست فراهمی، سرب، کربنات کلسیم
گلاله میرکی؛ عباس صمدی
چکیده
چکیده
جذب فسفر در خاکها فرایند کلیدی است که قابلیت استفاده فسفر برای گیاهان زراعی را کنترل میکند. مشخصات جذب فسفر و ارتباط آنها با خصوصیات خاک در 21 جفت نمونه خاک متعلق به 5 زیرگروه Vertic Calcixerepts، Typic Endoaquepts،Typic Haploxerepts، Typic Calcixerepts و Vertic Endoaquepts تعیین شد. همدماهای جذب فسفر پس از تعیین، بر دادههای جذب برازش و سپس پارامترهای معادلات ...
بیشتر
چکیده
جذب فسفر در خاکها فرایند کلیدی است که قابلیت استفاده فسفر برای گیاهان زراعی را کنترل میکند. مشخصات جذب فسفر و ارتباط آنها با خصوصیات خاک در 21 جفت نمونه خاک متعلق به 5 زیرگروه Vertic Calcixerepts، Typic Endoaquepts،Typic Haploxerepts، Typic Calcixerepts و Vertic Endoaquepts تعیین شد. همدماهای جذب فسفر پس از تعیین، بر دادههای جذب برازش و سپس پارامترهای معادلات لانگمویر و فروندلیچ برآورد شدند. هر دو معادله خصوصیات جذب را بهخوبی توصیف کردند لکن معادله فروندلیچ (97/0=R2) در همه خاکها بهتر از لانگمویر (88/0=R2) توانست خصوصیات جذب را توصیف کند. میزان فسفر کل در خاکهای زراعی از 1000 تا 1398 با میانگین 1272 میلیگرم بر کیلوگرم و در خاکهای غیرزراعی از 1011 تا 1394 با میانگین 1248 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر بود. زراعت مستمر باعث افزایش قابل توجهی در میزان فسفر قابل جذب (Olsen-P) در برخی از خاکهای زراعی مورد مطالعه شد. دامنه تغییرات حداکثر جذب فسفر (b) در خاکهای زراعی و غیرزراعی بهترتیب از 230-152 و 220-171 میلیگرم در کیلوگرم بود. نتایج نشان داد که غلظت تعادلی فسفر (EPC) در همه خاکهای زراعی مورد مطالعه به جز خاکهای زراعی متعلق به زیر گروه Typic Haploxerepts کمتر از 4/0 میلیگرم بر لیتر بود. مقدار فسفر جذب شده در غلظت تعادلی فسفر 4/0 میلیگرم بر لیتر در خاکهای زراعی و غیرزراعی بهترتیب از 36 تا 75 و 21 تا 52 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر بود. در اثر زراعت مستمر مقدار فسفر جذب شده در اکثر همه زیرگروهها افزایش یافت که احتمالاً بیانگر عدم مدیریت صحیح مصرف کودهای فسفاته در طول زراعت باشد که باعث تخلیه خاک از فسفر و در نتیجه افزایش جذب فسفر در این خاکها شده است.
واژههای کلیدی: زراعت مستمر، فروندلیچ، لانگمویر، همدمای جذب فسفر