علوم آب
سعید حبیبی؛ مجتبی خوش روش؛ رسول نوری خواجه بلاغ
چکیده
در دنیای امروز، مشکلات مرتبط با کشاورزی، امنیت غذایی، منابع آب و انرژی، بهرهوری و انتشار گازهای گلخانهای بهعنوان چالشهای مهمی برای جوامع جهانی ظاهر شدهاند. هدف مطالعه حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری و دشت شریفآباد بود. برای بررسی این شاخصها ...
بیشتر
در دنیای امروز، مشکلات مرتبط با کشاورزی، امنیت غذایی، منابع آب و انرژی، بهرهوری و انتشار گازهای گلخانهای بهعنوان چالشهای مهمی برای جوامع جهانی ظاهر شدهاند. هدف مطالعه حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری و دشت شریفآباد بود. برای بررسی این شاخصها در محصول یونجه و جو از دادههای مقطعی سال زراعی 1401-1400 استفاده شد. ابتدا حجم نمونه براساس رابطه کوکران مشخص شد. سپس نمونهگیری براساس پرسشنامه طرح شده توسط خود محققان انجام گردید. تعداد 250 پرسشنامه تهیه شد که اطلاعات جمعآوری شده شامل مقدار مصرف نهادهها و مقدار تولید بود. نتایج بهدستآمده نشان داد که بالاترین میزان انرژی ورودی در دشت شریفآباد برای محصول یونجه برابر با 5/67450 مگاژول در هکتار بهدست آمد. نتایج بهرهوری انرژی نشان داد که محصول یونجه در دشت شریفآباد با 19/0 کیلوگرم بر مگاژول بیشترین میزان را به خود اختصاص داده که میزان این شاخص برای محصول یونجه در دشت ساری برابر با 13/0 کیلوگرم بر مگاژول بود. همچنین میزان بهرهوری انرژی برای محصول جو در دشت شریفآباد برابر با 13/0 کیلوگرم بر مگاژول و برای دشت ساری برابر با 12/0 کیلوگرم بر مگاژول بود که تا حدودی برابر هم بودند. نتایج بهرهوری فیزیکی آب نشان داد که بیشترین و کمترین میزان بهرهوری بهترتیب برای محصول جو در دشت ساری برابر با 96/0 کیلوگرم بر متر مکعب و محصول یونجه در دشت شریفآباد برابر با 57/0 کیلوگرم بر متر مکعب بود. همچنین میزان این شاخص برای محصول یونجه در دشت ساری برابر با 67/0 کیلوگرم بر متر مکعب و برای محصول جو در دشت شریفآباد برابر با 8/0 کیلوگرم بر متر مکعب بهدست آمد. نتایج حاصل برای انتشار گازهای گلخانهای نشان داد که میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری بیشتر از دشت شریفآباد بوده که علت این امر استفاده بیشازحد کود و سموم در دشت ساری میباشد، بهطوریکه بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری برای محصول یونجه برابر با 65/2681 و در دشت شریفآباد برابر با 85/2351 کیلوگرم CO2 در هکتار بهدست آمد. نتایج کلی نشان داد که عملکرد محصول در مناطق مرطوب بیشتر از مناطق خشک و نیمهخشک نبوده و این شاخص به پارامترهای مختلفی از جمله مصرف آب و بحثهای مدیریتی بستگی دارد. اما مصرف آب در مناطق معتدل و مرطوب به دلیل برخورداری بیشتر از بارش، بهمراتب کمتر از مناطق خشک و نیمهخشک است که این امر باعث افزایش بهرهوری در مناطق معتدل و مرطوب میشود.
علوم خاک
نقشینه یاری نیلاوره؛ علی بهشتی آل آقا؛ مهین کرمی؛ مرضیه صادقی
چکیده
آلودگی خاک با هیدروکربنهای نفتی یک مشکل زیستمحیطی مهم است. روشهای فیزیکی و شیمیایی متعددی برای مقابله با آلودگیهای نفتی در خاک وجود دارد. گیاهپالایی یک فناوری نسبتاً نوین پالایش خاکهای آلوده است که در آن از گیاهان مقاوم و مناسب جهت حذف یا کاهش غلظت آلایندهها از محیطزیست استفاده میشود. در این پژوهش، خاک آلوده به هیدروکربنهای ...
بیشتر
آلودگی خاک با هیدروکربنهای نفتی یک مشکل زیستمحیطی مهم است. روشهای فیزیکی و شیمیایی متعددی برای مقابله با آلودگیهای نفتی در خاک وجود دارد. گیاهپالایی یک فناوری نسبتاً نوین پالایش خاکهای آلوده است که در آن از گیاهان مقاوم و مناسب جهت حذف یا کاهش غلظت آلایندهها از محیطزیست استفاده میشود. در این پژوهش، خاک آلوده به هیدروکربنهای نفتی از اطراف چاههای استخراج نفت غرب استان کرمانشاه برداشت شد. محل نمونه-برداری خاک غیر آلوده کمترین فاصله را با محل نمونهبرداری خاک آلوده داشت. پس از تعیین مقدار کل هیدروکربنهای نفتی در خاکهای آلوده، خاکهای آلوده با خاک غیر آلوده در 4 نسبت وزنی مختلف (صفر، 10، 25 و 35 درصد آلودگی) با یکدیگر مخلوط شدند. سپس بذر 6 گیاه مختلف (جو، چمن، یونجه، شاهدانه، گاودانه و کاملینا) در 3 تکرار در گلدانها کشت شدند. پس از اتمام دوره کشت، گیاهان برداشت و برخی ویژگیهای فیزیولوژیک گیاهان و همچنین درصد کاهش هیدروکربنهای نفتی در خاک اندازهگیری شدند. بهطورکلی رشد اکثر گیاهان روند کاهشی متناسب با افزایش میزان آلودگی خاک از خود نشان داد، اما این کاهش رشد در گیاهان مختلف، متفاوت بود. گیاه کاملینا اگرچه قادر به جوانهزنی در خاکهای آلوده به هیدروکربنهای نفتی بود اما وجود این آلایندهها در خاک مانع از رشد و عملکرد مناسب گیاه شد، بنابراین استفاده از آن در مطالعات بعدی گیاهپالایی خاکهای آلوده به نفت، توصیه نمیشود. طبق نتایج مقایسه میانگین-ها، درصد هیدروکربنهای نفتی در تیمارهای کشت شده، تفاوت آماری معنیداری با تیمار بدون کشت نداشت و از آنجایی که کل خاکهای مورد بررسی استریل نشده و دارای باکتریهای بومی بودند پس احتمالاً تجزیه و حذف هیدروکربنها توسط باکتریهای بومی موجود در خاک صورت گرفته است. از اینرو احتمال میرود که تقویت باکتریهای بومی در این گونه خاکها باعث افزایش تجزیه و تخریب هیدروکربنهای نفتی شود.
محسن سلیمان زاده؛ حسین خادمی؛ مژگان سپهری
چکیده
آهن یکی از عناصر کممصرف و ضروری برای گیاه میباشد. مقدار آهن کل خاک در بیشتر مواقع بسیار بیشتر از نیاز گیاه است، اما حلالیت کم ترکیبات آهن در بسیاری از خاکها، باعث کاهش مقدار جذب این عنصر توسط گیاه و در نتیجه بروز علائم کمبود آهن در گیاه میشود. برخی کانیهای میکایی مانند موسکویت و فلوگوپیت که دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند در ...
بیشتر
آهن یکی از عناصر کممصرف و ضروری برای گیاه میباشد. مقدار آهن کل خاک در بیشتر مواقع بسیار بیشتر از نیاز گیاه است، اما حلالیت کم ترکیبات آهن در بسیاری از خاکها، باعث کاهش مقدار جذب این عنصر توسط گیاه و در نتیجه بروز علائم کمبود آهن در گیاه میشود. برخی کانیهای میکایی مانند موسکویت و فلوگوپیت که دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند در خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران فراوان میباشند. این تحقیق با هدف بررسی توانایی دو گونه گیاهی (یونجه و جو) در جذب آهن ساختاری فلوگوپیت و موسکویت انجام پذیرفت. پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو نوع گیاه (یونجه و جو)، دو نوع کانی میکایی (فلوگوپیت و موسکویت) و دو نوع محلول غذایی (کامل و بدون آهن) بودند. گیاهان بوسیله آب مقطر آبیاری و توسط محلول غذایی طی دوره 150 روزه کشت تغذیه شدند. در پایان دوره کشت بخش هوایی و ریشه گیاه برداشت و مقدار آهن عصارههای گیاه با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که غلظت آهن در گلدانهای حاوی بستر کشت فلوگوپیت و تغذیه شده با محلول غذایی بدون آهن برای هر دو گیاه یونجه و جو در محدوده کفایت قرار دارد. مقدار آهن جذب شده توسط گیاه یونجه در هر دو بستر حاوی فلوگوپیت و موسکویت و هر دو نوع محلول غذایی بیشتر از گیاه جو است.
علی مرشدی؛ سید حسن طباطبائی؛ مهدی نادری
چکیده
تبخیر و تعرق یکی از مؤلفههای مهم در معادلات انرژی در سطح زمین و توازن آب میباشد. در روشهای متداول برآورد تبخیر و تعرق از اندازهگیریهای نقطهای ولی در تکنیکهای سنجش از دور مانند سبال (SEBAL) مقدار شار تبخیر و تعرق لحظهای در زمان گذر ماهواره به عنوان باقیمانده معادله توازن انرژی برای هر پیکسل محاسبه میشود. در این پژوهش تبخیر ...
بیشتر
تبخیر و تعرق یکی از مؤلفههای مهم در معادلات انرژی در سطح زمین و توازن آب میباشد. در روشهای متداول برآورد تبخیر و تعرق از اندازهگیریهای نقطهای ولی در تکنیکهای سنجش از دور مانند سبال (SEBAL) مقدار شار تبخیر و تعرق لحظهای در زمان گذر ماهواره به عنوان باقیمانده معادله توازن انرژی برای هر پیکسل محاسبه میشود. در این پژوهش تبخیر و تعرق برآورد شده از مدلهای سبال و هارگریوز- سامانی (HS) با نتایج یک لایسیمتر زهکشدار کشت شده با یونجه در محدوده دشت شهرکرد واقع در حوزه آبخیز کارون مورد مقایسه قرار گرفتند. دادههای ماهوارهای بر اساس اطلاعات سنجنده ETM+ از ماهواره Landsat 7 در هفت تاریخ گذر بود. نتایج مربوط به مدل SEBAL نشان داد مقادیر شاخصهای RMSE، MAE و MBE نسبت به اندازهگیریهای لایسیمتری به ترتیب برابر با 728/1، 275/1 و 272/0- میلیمتر بر روز و شاخص توافق d نیز برابر با 700/0 بدست آمد و همین شاخصها برای مدل هارگریوز- سامانی برابر 003/1، 580/0، 290/0 میلیمتر بر روز و 917/0 بودند. برای مدل HS مقادیر RMSE، MAE و MBE به ترتیب برابر با 813/0، 477/0 و 206/0 میلیمتر بر روز و مقدار شاخص توافق d برابر با 930/0 در کل دوره رشد بوده است. نتایج حاکی از کارآئی مدل سبال و تکرارپذیری آن با پردازش باندهای تصاویر ماهوارهای میباشد. این نکته شایان توجه است که نیاز آبی و یا تبخیر و تعرق در طول دوره رشد گیاهان مختلف و متفاوت بوده و در نتیجه برای برآورد تبخیر و تعرق کل و یا سالیانه به سری زمانی کاملی از تصاویر ماهوارهای نیاز است.