علوم خاک
فاطمه رخش؛ احمد گلچین؛ علی بهشتی آل آقا
چکیده
بافت خاک یکی از تأثیرگذارترین ویژگی خاکها بر تجزیه و نگهداشت ماده آلی در خاک است. رسها با افزایش نگهداشت ماده آلی خاک موجب کاهش سرعت تجزیه آن میشوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر نوع مختلف رس و کاتیونهای تبادلی بر معدنی شدن نیتروژن آلی بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتورها شامل: ...
بیشتر
بافت خاک یکی از تأثیرگذارترین ویژگی خاکها بر تجزیه و نگهداشت ماده آلی در خاک است. رسها با افزایش نگهداشت ماده آلی خاک موجب کاهش سرعت تجزیه آن میشوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر نوع مختلف رس و کاتیونهای تبادلی بر معدنی شدن نیتروژن آلی بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتورها شامل: نوع رس (ورمیکولیت و زئولیت)، سطوح مختلف رس (صفر، 15، 30 و 45 درصد وزنی) و نوع کاتیون تبادلی (Na+، Ca2+ و Al3+) بودند. نمونههای خاک با توجه به مقدار و نوع رس و نوع کاتیون تبادلی، بهصورت جداگانه تهیه و به نمونهها بقایای یونجه اضافه گردید. پس از افزودن مایه تلقیح و هوا خشک کردن نمونهها، مجدداً رطوبت نمونهها با استفاده از آب مقطر به 60 درصد ظرفیت مزرعه رسید و به مدت 60 روز و در دمای 23 درجه سلسیوس در تاریکی نگهداری شدند. نتایج نشان دهنده تأثیر نوع و مقدار رس و نوع کاتیون تبادلی بر معدنی-شدن نیتروژن آلی بود. نتایج نشان داد که با افزایش مقدار هر دو نوع رس، درصد نیتروژن معدنی و فعالیت آنزیمهای فسفاتاز اسیدی و قلیایی و سلولاز کاهش یافته ولی نیتروژن زیستتوده میکروبی افزایش یافت. بیشترین درصد نیتروژن معدنی در رسهای اشباع شده با کاتیون کلسیم، پس از 60 روز و کمترین مقدار درصد نیتروژن معدنی، در رسهای اشباع شده با کاتیون آلومینیوم پس از 15 روز خوبانیدن به دست آمدند. بیشترین درصد نیتروژن معدنی شده، نیتروژن زیستتوده میکروبی و فعالیت آنزیمها در نمونههای دارای رس ورمیکولیت اندازهگیری گردید.
علوم خاک
زینب سهراب زاده؛ یحیی کوچ
چکیده
درختچهها از مهمترین اجزای اکوسیستمهای مرتعی به شمار میآیند. با این حال مطالعات اندکی در خصوص تأثیر نوع پوششهای درختچهای بر ویژگیهای خاک اکوسیستمهای مرتعی انجام شده است. در پژوهش حاضر، اثر پوشش درختچهای لور (Carpinus orientalis Miller.)، سرخهولیک (Crataegus microphylla C. Koch.)، زرشک (Berberis integerrima Bunge.)، آلوچه وحشی (Prunus spinosa L.) و سیاه تنگرس ...
بیشتر
درختچهها از مهمترین اجزای اکوسیستمهای مرتعی به شمار میآیند. با این حال مطالعات اندکی در خصوص تأثیر نوع پوششهای درختچهای بر ویژگیهای خاک اکوسیستمهای مرتعی انجام شده است. در پژوهش حاضر، اثر پوشش درختچهای لور (Carpinus orientalis Miller.)، سرخهولیک (Crataegus microphylla C. Koch.)، زرشک (Berberis integerrima Bunge.)، آلوچه وحشی (Prunus spinosa L.) و سیاه تنگرس (Rhamnus pallasii Fisch. and C. A. Mey) بر برخی ویژگیهای خاک در بخش کوهستانی کیاکلا شهرستان نوشهر مورد مطالعه قرار گرفته است. بهمنظور انجام این پژوهش، تعداد 15 پایه از هر یک از گونههای درختچهای اشاره شده انتخاب شد. در زیر تاج پوشش این گونهها، نمونههای خاک از عمق صفر تا 10 سانتیمتری و در یک سطح 30 × 30 سانتیمتر برداشت و به آزمایشگاه انتقال داده شد. مطابق با یافتههای این پژوهش، بیشترین مقادیر ویژگیهای تخلخل، پایداری خاکدانه، محتوی رس، اسیدهای فولویک و هیومیک و سهم میکروبی در خاک زیر پوشش درختچهای لور مشاهده شد. در حالیکه کمترین مقادیر جرم مخصوص ظاهری، محتوی شن، شاخصهای نسبت رس و نسبت رس اصلاح شده، نسبت شن به سیلت و نسبت سیلت به رس به خاک تحت تاجپوشش این گونه درختچهای اختصاص داشت. ویژگیهای ماده آلی، جرم مخصوص حقیقی و محتوی سیلت خاک تفاوت آماری معنیداری در بین پوششهای درختچهای مورد مطالعه نشان ندادند. نتایج این پژوهش مؤید آن است که وجود پوشش درختچهای لور میتواند منجر به بهبود وضعیت ویژگیهای کیفیت خاک در مراتع کوهستانی شمال کشور گردد. در همین راستا پیشنهاد میشود برای احیاء اراضی تخریبیافته مرتعی در منطقه مورد مطالعه و همچنین مناطقی با شرایط اکولوژیکی مشابه، در کنار سایر گونههای درختچهای بومی منطقه، توجه ویژه به استفاده از گونه لور برای حفاظت خاک گردد.
علوم خاک
سحر مهرنوش؛ علی بهشتی آل آقا؛ فاطمه رخش؛ مرتضی پوررضا؛ علی اکبر صفری سنجانی
چکیده
نگهداری و حفظ جنگلهای دست کاشت در سرزمینهای خشک و نیمهخشک وابسته به بررسی ویژگیهای خاک است، زیرا این جنگلها بهمرور زمان ویژگیهای خاک را تغییر داده و مطالعه این تغییرات موجب افزایش آگاهی و حفظ جنگلها میشود. پژوهش کنونی با هدف بررسی پیامدهای خوب و بد این تودههای گیاهی جنگلی بر کیفیت زیستی خاک انجام شد. دو نوع جنگل (سوزنیبرگ ...
بیشتر
نگهداری و حفظ جنگلهای دست کاشت در سرزمینهای خشک و نیمهخشک وابسته به بررسی ویژگیهای خاک است، زیرا این جنگلها بهمرور زمان ویژگیهای خاک را تغییر داده و مطالعه این تغییرات موجب افزایش آگاهی و حفظ جنگلها میشود. پژوهش کنونی با هدف بررسی پیامدهای خوب و بد این تودههای گیاهی جنگلی بر کیفیت زیستی خاک انجام شد. دو نوع جنگل (سوزنیبرگ و پهنبرگ) که بر روی یک چشمانداز با درجه و جهت شیب یکسان بود انتخاب شدند. 5 تیمار (زمین کشاورزی، زمین بکر، گونه اقاقیا، سرو نقرهای و درخت کاج) انتخاب شده و در 3 تکرار از لایه صفر تا 5 سانتیمتر در دو بخش سایهانداز و دور از سایهانداز درخت به گونه تصادفی نمونهگیری مرکب از خاک انجام شد. نتایج تجزیهوتحلیل ویژگیهای زیستی خاک نشان داد که بالاترین مقادیر ویژگیهای تنفس خاک و مقدار ماده آلی مصرفشده (89/12 میلیگرم بر کیلوگرم)، تنفس برانگیخته (97/753 میلیگرم بر کیلوگرم)، کربن زیستتوده میکروبی (04/1 میکروگرم کربن بر گرم کربن زیستتوده میکروبی در روز)، فعالیتهای آنزیمی و تنفس قارچی در سوزنیبرگان اندازهگیری شد. اگرچه مقدار این ویژگیها در پهن برگان نیز قابلتوجه بود اما دارای تفاوت معنیداری بودند. همچنین بالاترین مقادیر کسر متابولیکی (04/1 و 99/0 میکروگرم کربن بر گرم کربن زیستتوده میکروبی در روز) و تنفس باکتریایی (به ترتیب 6/0 و 78/0 میلیگرم دی اکسید کربن بر گرم خاک) در پوششهای کشاورزی و چراگاه مشاهده شد. نتایج نشان داد که در منطقه بیستون جنگلکاری با گونههای پهنبرگ و بهخصوص سوزنیبرگ باعث بهبود کیفیت خاک نسبت به پوششهای کشاورزی و چراگاه شده است که میتواند وابسته به انباشتگی لاش برگ فراوان و خاستگاه کربن آلی برای ریزجانداران در این پوششها باشد.
علوم خاک
سحر رضایی؛ حسین بیات
چکیده
فناوری نانو در کشاورزی میتواند به عنوان یکی از روشهای نوید بخش، کمک شایانی به بهبود ویژگیهای خاک و افزایش قابل توجه محصول نماید. نانو ذرات به دلیل دارا بودن سطح ویژه بسیار زیاد، فعال و واکنشپذیر، توانایی تغییر در برخی از ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی خاک را دارند. با این وجود، تاثیر نانو ذرات اکسیدروی (ZnO) بر بسیاری از ...
بیشتر
فناوری نانو در کشاورزی میتواند به عنوان یکی از روشهای نوید بخش، کمک شایانی به بهبود ویژگیهای خاک و افزایش قابل توجه محصول نماید. نانو ذرات به دلیل دارا بودن سطح ویژه بسیار زیاد، فعال و واکنشپذیر، توانایی تغییر در برخی از ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی خاک را دارند. با این وجود، تاثیر نانو ذرات اکسیدروی (ZnO) بر بسیاری از ویژگیهای خاک تا کنون بررسی نشده است. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تأثیر نانو ذرات اکسیدروی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکهایی با بافت متفاوت بود. برای این منظور، نمونهبرداری از 3 خاک با بافتهای لومشنی، لومی و رسی انجام شد و با درصدهای وزنی مشخصی (صفر، 5/0، 1 و 3 درصد وزنی) از نانوذرات اکسیدروی در سه تکرار مخلوط گردید. خاکهای تیمار شده درون ظروف پلاستیکی، به مدت 120 روز تحت شرایط اشباع و خشک شدن متوالی قرار گرفتند. سپس اثرات احتمالی نانو ذرات اکسیدروی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نانو اکسیدروی سبب افزایش مقدار گنجایش تبادل کاتیونی و قابلیت هدایت الکتریکی (P < 0.05) در بافتهای مختلف خاک گردید. در مقابل، کاربرد نانو ذرات اکسیدروی سبب کاهش pH (P < 0.05) در بعضی سطوح از خاکهای لومشنی و رسی گردید. همچنین کاربرد سطوح مختلف نانو اکسیدروی در خاک رسی موجب کاهش درصد کربنات کلسیم معادل (P < 0.05) گردید، اما تأثیری بر مقدار این متغیر در خاکهای لومشنی و لومی نداشت. بهطورکلی نانوذرات با دارا بودن خواص فیزیکوشیمیایی خاص میتوانند برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار دهند.
ایمان نیک روش؛ سعید برومند نسب؛ عبدعلی ناصری؛ امیر سلطانی محمدی
چکیده
بیوچار و هیدروچار بهعنوان مواد پایدار و غنی از کربن شناخته میشوند. این مواد دارای ساختار بسیار متخلخل و سطح بزرگ واکنشپذیر میباشند که بسته به نوع ماده اولیه مورد استفاده و دمای فرآیند متفاوت است. استفاده از این مواد برای تحقق اهداف کشاورزی در بهبود طیف وسیعی از خصوصیات خاک، از جمله اثر آهک، ظرفیت نگهداشت آب و حفظ مواد مغذی توصیه ...
بیشتر
بیوچار و هیدروچار بهعنوان مواد پایدار و غنی از کربن شناخته میشوند. این مواد دارای ساختار بسیار متخلخل و سطح بزرگ واکنشپذیر میباشند که بسته به نوع ماده اولیه مورد استفاده و دمای فرآیند متفاوت است. استفاده از این مواد برای تحقق اهداف کشاورزی در بهبود طیف وسیعی از خصوصیات خاک، از جمله اثر آهک، ظرفیت نگهداشت آب و حفظ مواد مغذی توصیه میشود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کاربرد بیوچار کاه گندم (BW) و هیدروچار کاه گندم (HW) بر خواص فیزیکی خاک شامل منحنی رطوبتی، وزن مخصوص ظاهری و تخلخل کل میباشد. تیمارهای آزمایش در این پژوهش شامل سه سطح بیوچار و هیدروچار کاه گندم (2= HW2و BW2، ۵= HW5و BW5، ١۰= HW10و HW10 گرم بر کیلوگرم خاک) در سه تکرار میباشد. این تیمارها با اختصاص سه عدد لایسیمتر بهعنوان تیمار شاهد در مجموع در 21 عدد لایسیمتر با بافت خاک لوم- شنی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی اعمال شدند. نتایج مقایسه میانگینهای وزن مخصوص ظاهری نشان داد افزودن تیمارهای HW2، HW5، HW10، BW2، BW5 و BW10 به خاک نسبت به تیمار شاهد باعث کاهش وزن مخصوص ظاهری خاک به ترتیب به مقدار 97/8، 72/11، 17/15، 59/7، 34/10 و 10/13 درصد شده است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای HW2، HW5 و HW10 نسبت به تیمارهای BW2، BW5 و BW10 باعث کاهش بیشتر وزن مخصوص ظاهری خاک به ترتیب به مقدار 18/18، 35/13 و 80/15 درصد شده است. نتایج مقایسه میانگینهای تخلخل کل نشان داد افزودن تیمارهای HW2، HW5، HW10، BW2، BW5 و BW10 به خاک نسبت به تیمار شاهد باعث افزایش تخلخل کل خاک به ترتیب به مقدار 78/8، 84/11، 77/15، 48/6، 75/9 و 22/13 درصد شده است. نتایج نشان داد درصد رطوبت قابل دسترس خاک برای تیمارهای HW2، HW5، HW10، BW2، BW5 و BW10 نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 11/24، 61/43، 88/78، 34/16، 30/34 و 74/69 درصد افزایش یافت. بهطور کلی نتایج بیانگر اثرات مؤثر کاربرد بیوچار و هیدروچار کاه گندم بر بهبود خصوصیات فیزیکی خاک با بافت نسبتاً سبک میباشند.
آزاده احسانی نژاد؛ علی عباسپور؛ حمیدرضا اصغری؛ حمیدرضا صمدلویی
چکیده
حل شدن فسفر خاک توسط ریز جانداران حلکننده فسفات و استفاده از مواد آلی در مدیریت حاصلخیزی خاک مناسبتر از کودهای شیمیایی است. بهمنظور بررسی اثر آسپرژیلوس نایجر و کود سبز بر فراهمی فسفر خاک آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار طی یک دوره 70 روزه و به صورت انکوباسیون انجام شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
حل شدن فسفر خاک توسط ریز جانداران حلکننده فسفات و استفاده از مواد آلی در مدیریت حاصلخیزی خاک مناسبتر از کودهای شیمیایی است. بهمنظور بررسی اثر آسپرژیلوس نایجر و کود سبز بر فراهمی فسفر خاک آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار طی یک دوره 70 روزه و به صورت انکوباسیون انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارتند از: C: شاهد ، As: آسپرژیلوس نایجر ، A: کود سبز ، S: ساکارز ، P: سنگ فسفات، As+ A ، As+S ، As+P ، As+P +S ، As+P + A. پس از 70 روز pH ، هدایت الکتریکی، فسفر قابل جذب و محلول در خاک اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد در طول زمان با به کارگیری تیمارها pH خاک کاهش و هدایت الکتریکی، فسفر محلول و فسفر قابل دسترس خاک افزایش یافته است. بیشترین فسفر محلول و قابل دسترس در تیمار As+P + A مشاهده شد بطوری که فسفر محلول را 58 درصد و فسفر قابل دسترس خاک را 43 درصد افزایش داد. نتایج حاصله مؤید آن است که استفاده از ریز جانداران حل کننده فسفات و مواد آلی می تواند موجب افزایش انحلال فسفر خاک گردد.
طاهره منصوری؛ احمد گلچین؛ زهرا رضایی
چکیده
تصعید آمونیاک یکی از مهمترین راه های هدررفت نیتروژن از اکوسیستم های کشاورزی و غیرکشاورزی است. در این مطالعه دو آزمایش جداگانه با اهداف بررسی تأثیر سطوح مختلف کربنات کلسیم خاک (آزمایش اول) و یا سطوح کاربرد بقایای گیاهی (آزمایش دوم) همچنین نوع و مقدار کودهای نیتروژنی مصرفی و بر مقدار تصعید آمونیاک از خاک انجام شد. هر دو آزمایش بصورت ...
بیشتر
تصعید آمونیاک یکی از مهمترین راه های هدررفت نیتروژن از اکوسیستم های کشاورزی و غیرکشاورزی است. در این مطالعه دو آزمایش جداگانه با اهداف بررسی تأثیر سطوح مختلف کربنات کلسیم خاک (آزمایش اول) و یا سطوح کاربرد بقایای گیاهی (آزمایش دوم) همچنین نوع و مقدار کودهای نیتروژنی مصرفی و بر مقدار تصعید آمونیاک از خاک انجام شد. هر دو آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 18 تیمار در 3 تکرار انجام شدند. تیمارهای آزمایش اول شامل سه سطح 20، 27 و 35 درصد کربنات کلسیم خاک، سه سطح صفر، 200 و 400 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و چهار منبع سولفات آمونیوم، نیترات آمونیوم، اوره و اوره- اسید سولفوریک و تیمارهای آزمایش دوم نیز سه سطح صفر، 5/2 و 5 درصد بقایای یونجه، سه سطح نیتروژن و چهار منبع کودهای فوق بود. نتایج نشان داد که با افزایش سطح کربنات کلسیم خاک، مقدار بقایای گیاهی یونجه و همچنین مقدار نیتروژن مصرفی، مقدار نیتروژن تصعید شده به صورت آمونیاک افزایش یافت. با افزایش میزان آهک خاک به مقدار 15 درصد، میزان نیتروژن تصعید شده به صورت آمونیاک شش برابر گردید. در آزمایش دوم بیش ترین میزان نیتروژن تصعید شده از کاربرد 400 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع کود اوره- اسید سولفوریک و 5 درصد بقایای گیاهی و کم ترین میزان آن نیز از تیمار شاهد یا خاک فاقد هر گونه کود نیتروژنی و بقایای گیاهی به دست آمد. در صورت عدم کاربرد بقایای گیاهی ترتیب میزان هدررفت نیتروژن بصورت گاز آمونیاک اوره< سولفات آمونیوم< نیترات آمونیوم< اوره-اسید سولفوریک و در صورت کاربرد بقایای گیاهی بصورت اوره-اسید سولفوریک < نیترات آمونیوم< اوره< سولفات آمونیوم بود.
راحله جنابی حق پرست؛ احمد گلچین؛ احسان کهنه
چکیده
فلزات سنگین از راه های مختلفی همچون مصرف نهاده های شیمیایی، پساب ها و فاضلاب ها وارد زمین های کشاورزی و محیط زیست می-شوند. اثرات مخرب آنها بر محیط زیست و موجودات زنده گزارش شده است. با توجه به عکس العمل سریع موجودات زنده به تغییرات اکوسیستم خود، این تحقیق به منظور بررسی اثرات آلودگی یک خاک آهکی با فلز سنگین کادمیوم بر پارامترهای رشدی ...
بیشتر
فلزات سنگین از راه های مختلفی همچون مصرف نهاده های شیمیایی، پساب ها و فاضلاب ها وارد زمین های کشاورزی و محیط زیست می-شوند. اثرات مخرب آنها بر محیط زیست و موجودات زنده گزارش شده است. با توجه به عکس العمل سریع موجودات زنده به تغییرات اکوسیستم خود، این تحقیق به منظور بررسی اثرات آلودگی یک خاک آهکی با فلز سنگین کادمیوم بر پارامترهای رشدی کرم خاکی گونه ایزنیا فتیدا4 انجام شد. بدین منظور رشد کرم خاکی گونه مذکور در خاک آهکی آغشته شده با مقادیر 80،6040،20،10،0 میلی گرم عنصر در کیلوگرم خاک و دو سطح بدون ماده آلی و افزایش 5 درصد وزنی ماده آلی در زمان های0،75،60،45،30،15 روز پس از افزایش عناصر به خاک مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای تغییر وزن کرم، تعداد کوکون تولید شده و درصد زنده مانی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افزایش ماده آلی می تواند اثرات مخرب فلزات را نسبتاً کاهش دهد. در خاک های تیمار شده با کادمیوم، با افزایش غلظت عنصر در خاک، وزن کرم ها کاهش یافت و کادمیوم بیشترین تاثیر را بر تعداد کوکون تولید شده داشته است (004/0 P< خاک آهکی). در خاک های تیمار شده با افزایش عنصر به خاک درصد زنده مانی کرم ها نیزکاهش معنی دار داشته است.