مرتضی بهمنی؛ جهانگرد محمدی؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی؛ حمیدرضا متقیان؛ کرامت اله سعیدی
چکیده
وجود تغییرات مکانی در خصوصیات خاک امری بدیهی بهشمار میرود، با این حال درک از دلایل و منشأ این تغییـرات کامـل نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرپذیری مکانی ویژگیهای خاک و عملکرد گل محمدی در دو مزرعه معروف (مزارع نگار و گلزار) با ویژگیهای متفاوت اقلیمی و توپوگرافی در شهرستان بردسیر انجام شد. برای نیل به اهداف مطالعه، در هر یک از ...
بیشتر
وجود تغییرات مکانی در خصوصیات خاک امری بدیهی بهشمار میرود، با این حال درک از دلایل و منشأ این تغییـرات کامـل نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرپذیری مکانی ویژگیهای خاک و عملکرد گل محمدی در دو مزرعه معروف (مزارع نگار و گلزار) با ویژگیهای متفاوت اقلیمی و توپوگرافی در شهرستان بردسیر انجام شد. برای نیل به اهداف مطالعه، در هر یک از مزارع تعداد 100 نمونه خاک و محصول برداشت شد. پس از اندازهگیری ویژگیهای خاک و ویژگیهای گیاهی، با استفاده از روش زمین آماری کریجینگ اقدام به پهنهبندی ویژگیهای خاک و گل محمدی گردید. تجزیه نیمتغییرنماها نشان داد که تمامی متغیرهای بررسی شده در هر دو مزرعه دارای ساختار مکانی قوی و متوسط میباشند. دامنه تأثیر تغییرنماها در مزرعه نگار از 16/122 متر برای عملکرد گل محمدی تا 46/218 متر برای سیلت و در مزرعه گلزار از 1/115 متر برای پتاسیم قابل استفاده تا 228 متر برای نیتروژن کل در تغییر است. نتایج نشان دادند که ویژگیهای عملکرد گیاه و ویژگیهای خاک حتی در مقیاسهای کوچک دارای وابستگی مکانی هسـتند. نقشههای کریجینگ نشان میدهند که الگو و پراکنش ویژگیهای خاک حتی درون یک مزرعهمیتواند بسیار متفاوت باشد؛ هرچند که مقایسه الگوی مکانی برخی ویژگیهای خاک مانند ماده آلی و نیتروژن کل با الگوی مکانی ویژگیهای گیاه و ابعاد مزارع مطابقت نشان داد. این امر نشاندهنده آن است که تغییرپذیری ویژگیهای مزبور عمدتاً تحت مدیریت زارعین قرار گرفته است و برای رعایت بهینه مصرف عناصر غذایی بایستی میـزان مصرف نهادهها توسط مدیران مزرعه مورد بازنگری قرار گیرد.
پریسا لاهوتی؛ سید مصطفی عمادی؛ محمدعلی بهمنیار؛ مهدی قاجار سپانلو
چکیده
برای درک بهتر از ترسیب یا آزادسازی کربن به اتمسفر، پهنهبندی کربن آلی خاک برای داشتن خط مبنایی از مقدار و ذخیره آن در خاک و همچنین امکان پایش تغییرات آن در طول زمان، بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت تغییرپذیری مقدار و ذخیره کربن آلی خاک با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و زمینآمار در شرق و جنوب شرق استان کهگیلویه ...
بیشتر
برای درک بهتر از ترسیب یا آزادسازی کربن به اتمسفر، پهنهبندی کربن آلی خاک برای داشتن خط مبنایی از مقدار و ذخیره آن در خاک و همچنین امکان پایش تغییرات آن در طول زمان، بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت تغییرپذیری مقدار و ذخیره کربن آلی خاک با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و زمینآمار در شرق و جنوب شرق استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نمونههای خاک بهصورت مرکب و تصادفی از 204 نقطه از عمق 0-15 سانتیمتر جمعآوری و مقدار کربن و ذخیره کربن آلی و برخی خصوصیات خاک اندازهگیری شد و از شاخص پوشش گیاهی، ارتفاع، دما، بارش و شیب بهعنوان دادههای کمکی استفاده شد. بهمنظور تخمین نقاط در محلهای نمونهبرداری نشده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی (پرسپترون چندلایه، MLP)، کوکریجینگ، کریجینگ معمولی و وزندهی معکوس فاصله استفاده شد و از شاخصهای آماری نظیر ضریب همبستگی (R2)، ضریب همبستگی همگام (CCC)، خطای میانگین (ME) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) برای تعیین بهترین روش استفاده شد. مقدار و ذخیره کربن آلی خاک با کاهش میانگین دما و افزایش ارتفاع، ارتقا یافت و در کاربری جنگل بیشترین مقدار بود. بهترین مدل واریوگرام برای مقدار و ذخیره کربن آلی مدل گوسی بود و روش MLP نسبت به روشهای زمینآماری در تخمین مقدار و ذخیره کربن آلی خاک دقت بیشتری داشت. پهنهبندی حاصل از روش MLP با توجه بهدقت بالای آن (856/0= RMSE، 133/0= ME، 89/0 CCC=و 68/0= R2) و مدنظر قرار دادن عوامل زمینی، خاکی و اقلیمی، میتواند بهعنوان یک نقشه مبنا برای بیان وضعیت فعلی کربن آلی در منطقه معرفی گردد.
شیدا کبودی؛ فرزین شهبازی؛ ناصر علی اصغرزاد؛ نصرت اله نجفی؛ ناصر دواتگر
چکیده
فهم بیولوژی و اکولوژی خاک بهطور فزایندهای برای تجدید و پایداری اکوسیستم مهم است. در تمام اکوسیستمها، میکروبهای خاک نقش مهمی در تجزیه مواد آلی، چرخه مواد غذایی و فراهمی عناصر غذایی قابل جذب گیاه ایفا میکنند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرپذیری مکانی و پهنهبندی جمعیت میکروبی خاک، کربن آلی و کربنات کلسیم معادل خاک متأثر از کاربریهای ...
بیشتر
فهم بیولوژی و اکولوژی خاک بهطور فزایندهای برای تجدید و پایداری اکوسیستم مهم است. در تمام اکوسیستمها، میکروبهای خاک نقش مهمی در تجزیه مواد آلی، چرخه مواد غذایی و فراهمی عناصر غذایی قابل جذب گیاه ایفا میکنند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرپذیری مکانی و پهنهبندی جمعیت میکروبی خاک، کربن آلی و کربنات کلسیم معادل خاک متأثر از کاربریهای اراضی شامل باغ سیب، مرتع و زراعت میباشد. بدین منظور، از منطقه میرآباد مابین شهرهای نقده و اشنویه (استان آذربایجان غربی) 65 نمونه خاک سطحی (30-0 سانتیمتری) برداشته شد. آزمون نرمال بودن توزیع دادهها توسط برنامه آماری SPSS انجام گرفت. مقادیر نقاط نمونهبرداری نشده با استفاده از روشهای کریجینگ و وزندهی معکوس فاصلهها در نرمافزار زمینآمار (+GS) میانیابی شد. نتایج نشان داد روش کریجینگ بهترین روش میانیابی نقاط نمونهبرداری نشده میباشد. وابستگی مکانی جمعیت میکروبی خاک متوسط بوده و این امر نشاندهنده تأثیر کاربری بر توزیع مکانی ویژگیهای مذکور میباشد. نتایج بهدست آمده از تحلیل آماری توسط برنامه MSTATC در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) نیز بیان کننده تفاوت معنیدار در بین سه کاربری از نظر ویژگیهای مطالعه شده است. نقشههای توزیع مکانی با تلفیق نتایج حاصل از زمینآمار و GIS تهیه شدند.
الهام افضلی مقدم؛ ناصر برومند؛ وحیدرضا جلالی؛ صالح سنجری
چکیده
ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻫﻴﺪروﻟﻴﻜﻲ ﺑﺮای درک ﺟﺮﻳﺎن رﻃﻮﺑﺖ در ﺧﺎک ﻏﻴﺮاﺷﺒﺎع ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻣﺪلسازی ﺟرﻳﺎن رطﻮﺑﺖ، آﻻﻳﻨﺪهها و عناصر غذایی در ﺧﺎک، اﺳﺘﻔﺎده میﮔﺮدﻧﺪ. مدیریت خاک و کاربری اراضی، با تأثیر بر ویژگیهای خاک میتوانند مستقیما خصوصیات هیدرولیکی خاک را تغییر دهند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی ...
بیشتر
ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻫﻴﺪروﻟﻴﻜﻲ ﺑﺮای درک ﺟﺮﻳﺎن رﻃﻮﺑﺖ در ﺧﺎک ﻏﻴﺮاﺷﺒﺎع ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻣﺪلسازی ﺟرﻳﺎن رطﻮﺑﺖ، آﻻﻳﻨﺪهها و عناصر غذایی در ﺧﺎک، اﺳﺘﻔﺎده میﮔﺮدﻧﺪ. مدیریت خاک و کاربری اراضی، با تأثیر بر ویژگیهای خاک میتوانند مستقیما خصوصیات هیدرولیکی خاک را تغییر دهند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی اثر کاربریهای مختلف اراضی بر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (ks) بود. این پژوهش در 100 هکتار از اراضی منطقه خضرآباد در 25 کیلومتری جنوب شهرستان جیرفت انجام گردید. به کمک نرمافزار Google earth و Arc GIS، منطقه به بلوکهایی با ابعاد 1000×1000 متر شبکهبندی شد. مختصات جغرافیایی مراکز هر بلوک به عنوان محل نمونهبرداری انتخاب و (ks) توسط دستگاه نفوذسنج گلف تعیین گردید. برای انجام درونیابی و تهیه نقشههای مکانی، از روش کریجینگ استفاده شد. نتایج نشان داد که (ks) با همبستگی مکانی قوی از تغییرپذیری مکانی بالایی برخوردار است که این تغییرات در کاربری باغ بیشترین و در کاربری بایر کمترین مقدار را در برگرفتند و دلیل این امر نوع کاربری و تکنیک مدیریتی بسته به نوع کاربری و نشاندهنده تأثیر کاربری اراضی بر (ks) بود. الگوی پراکنش ks با متغیر شن همروند و با الگوی پراکنش رس در خلاف جهت دیده شد که همین امر، تأثیر ویژگیهای فیزیکی خاک را بر (ks) نشان داد. با توجه به پارامترهای ارزیابی MBE (میانگین انحراف خطا)، MAE (میانگین قدر مطلق خطا) و CRM (ضریب جرم باقیمانده)، بهترین مدل برازش داده شده به ks، مدل گاوسی بود و ویژگیهای خاک نظیر ks، دارای تغییرپذیری مکانی وابسته به مقیاس نمونهبرداری بودند. بهطور کلی مشخص گردید که کاربریهای اراضی، بسته به نوع کاربری و تکنیک مدیریتی مورد استفاده، با تأثیر بر خصوصیات خاک، باعث تغییر در ks میشوند.
محمد کلکلی؛ علی رضا کریمی؛ غلامحسین حق نیا؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی
چکیده
نقشههای خاک، منابع رایج اطلاعات خاک برای ارزیابی اراضی و برنامههای آمایش سرزمین میباشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت روش زمین آماری و مرسوم در تهیهی نقشهی برخی ویژگیهای فیزیکی (سیلت، شن و رس) و شیمیایی (کربنات کلسیم معادل و اسیدیته) خاک بود. برای این منظور، بر اساس تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای ...
بیشتر
نقشههای خاک، منابع رایج اطلاعات خاک برای ارزیابی اراضی و برنامههای آمایش سرزمین میباشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت روش زمین آماری و مرسوم در تهیهی نقشهی برخی ویژگیهای فیزیکی (سیلت، شن و رس) و شیمیایی (کربنات کلسیم معادل و اسیدیته) خاک بود. برای این منظور، بر اساس تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی، 5 واحد ژئوپدولوژیک در منطقهای به وسعت تقریبی 12 کیلومتر مربع در جنوب جیرفت شناسایی شد. تعداد 100 نمونهی خاک سطحی (صفر تا 20 سانتیمتر) در قالب یک الگوی نمونهبرداری شبکها ی منظم، به فواصل 500×250 متر برداشت گردید. نتایج مقایسهی میانگین ویژگیهای خاک بین واحدهای ژئوپدولوژیک نشان داد که این واحدها، حداقل از نظر یک یا چند ویژگی با یکدیگر تفاوت دارند. تفاوت ویژگیها بین واحدهای مختلف بهدلیل تفاوت در فرآیندهای ژئومرفیک در واحدها است. نقشههای موضوعی (پیوسته) تهیهشده از ویژگیها به روش کریجینگ معمولی نیز تغییرات را بهصورت پیوسته و هماهنگ با تغییرات فرآیندهای ژئومرفیک نشان داد؛ ولی تغییرات بین واحدها که در طبیعت بهسادگی و بهویژه در مرز واحدها قابل تشخیص است و در مساحتهای بزرگ برای مدیریت مناسب هستند، توسط روش زمینآمار آشکار نشد. با توجه به نتایج این مطالعه میتوان پیشنهاد کرد که بهمنظور بررسی تغییرپذیری ویژگیهای خاک در مساحتهای بزرگ (نقشههای کوچکمقیاس) و برای تسریع در کار و کاهش هزینهها از روشهای مرسوم و در مساحتهای کوچک (نقشههای بزرگمقیاس) از روشهای زمینآماری استفاده کرد.