علوم آب
حسین سروی صدرآباد؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
بررسی روند زمانی و تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی متاثر از انتقال آب بین حوضهای در مدیریت منابع آبی نقش مهمی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی روند زمانی پارامترهای کیفی آبزیرزمینی با استفاده از آزمون منکندال و تخمینگر شیب سن و بررسی تغییر مکانی کیفیت آب زیرزمینی و تاثیرات انتقال آب بینحوضهای میباشد. بدین منظور از پارامترهای ...
بیشتر
بررسی روند زمانی و تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی متاثر از انتقال آب بین حوضهای در مدیریت منابع آبی نقش مهمی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی روند زمانی پارامترهای کیفی آبزیرزمینی با استفاده از آزمون منکندال و تخمینگر شیب سن و بررسی تغییر مکانی کیفیت آب زیرزمینی و تاثیرات انتقال آب بینحوضهای میباشد. بدین منظور از پارامترهای کل جامدات محلول، کلر، سولفات، سدیم، کلسیم و منیزیم مربوط به 43 چاه در دوره زمانی 1399-1379جهت بررسی روند زمانی و مکانی استفاده شد. نتایج بررسی روند زمانی نشان داد، پارامترهای سولفات، سدیم و کل جامدات محلول در بیشتر چاهها روند کاهشی داشته است، اما شاخصهای کلسیم، منیزیم و کلر دارای روند افزایشی بوده است و همه پارامترها به جز TDS، در دوره زمانی مورد بررسی بر اساس طبقه بندی سازمان بهداشت جهانی در حد مجاز قرار داشتند. نتایج رتبهبندی پارامترها نشان داد، TDS، کلر و منیزیم بیشترین تاثیر را بر کیفیت منابع آب زیرزمینی آبخوان داشتهاند و همچنین پارامتر منیزیم بیشترین و TDS کمترین تغییر را در بین سالهای 1379 تا 1399 دارا بود. کاربرد شاخص کیفیت آب زیرزمینی (GQI) در این پژوهش نشان داد که کیفیت کلی آبخوان یزد- اردکان، حتی با توجه به افت نسبتا زیاد آبزیرزمینی، در ابتدا و انتهای دوره زمانی مورد بررسی در ردهی متوسط (80-60) و قابل قبول قراردارد و کاهش کیفیت در این دوره بسیار کم و قابل چشمپوشی است. نتایج نهایی پژوهش حاضر نشان داد،آب انتقالی با کیفیت مناسب توانسته افزایش میزان کل جامدات محلول، سولفات و سدیم را کنترل کند و موجب افزایش کلر در این مناطق شود. در انتها مشخص شد، تغییرپذیری مکانی آلایندههای مختلف و طیف گسترده پارامترهای اندازهگیری شده و بهطورکلی توصیف کیفیت آب،امری دشوار است؛ بنابراین استفاده ازشاخصهای کیفیت آب میتوانند شرایط کلی کیفیت آب را بهطورخلاصه و قابلدرک ارائه کند.
فرشاد احمدی؛ محمد ناظری تهرودی؛ رسول میرعباسی نجف آبادی
چکیده
افزایش انتشار گازهای گلخانهای در سالهای گذشته با افزایش دما همراه بوده است. تغییرات دما از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار در اقلیم هر منطقه بوده و به عنوان یکی از پارامترهای مهم مطالعات اقلیمشناسی همواره مطرح میباشد. در این مطالعه، روند درجه حرارت هوای استان آذربایجانغربی در دو مقیاس ماهانه و سالانه با استفاده از ویرایش چهارم ...
بیشتر
افزایش انتشار گازهای گلخانهای در سالهای گذشته با افزایش دما همراه بوده است. تغییرات دما از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار در اقلیم هر منطقه بوده و به عنوان یکی از پارامترهای مهم مطالعات اقلیمشناسی همواره مطرح میباشد. در این مطالعه، روند درجه حرارت هوای استان آذربایجانغربی در دو مقیاس ماهانه و سالانه با استفاده از ویرایش چهارم آزمون ناپارامتری من- کندال (MK4) مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد استفاده دمای متوسط 24 ایستگاه تبخیرسنجی، در دوره آماری 1392-1360 میباشند. به منظور تخمین شیب خط روند، از روش تخمینگر شیب سن استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقیاس سالانه، 71 درصد از ایستگاههای مورد بررسی (17 ایستگاه از 24 ایستگاه منتخب)، روند افزایشی معنیدار را در سطح اطمینان 10 درصد تجربه کردهاند و فقط 7 ایستگاه (29 درصد از ایستگاههای منتخب) افزایش معنیدار در سریهای درجه حرارت هوا نداشتند. بیشترین نرخ افزایش دما در مقیاس سالانه مربوط به ایستگاه چهریق با شیب (°C/Year) 12/0 بود. در مقیاس ماهانه، تعداد ماهها با روند افزایشی شش برابر تعداد ماهها با روند کاهشی بود. در این بین ماههای بهمن و اسفند بیشترین تعداد ایستگاه با روند افزایشی را به خود اختصاص دادهاند. همچنین با توجه به مقدار شیب سن محاسبه شده، استان آذربایجان غربی در هر سال به طور متوسط 05/0 درجه سانتی-گراد (65/1 درجه سانتی گراد در طول دوره آماری مورد مطالعه) افزایش را در دمای سالانه تجربه کرده است.
فرشاد احمدی؛ فریدون رادمنش
چکیده
دما از عناصر اساسی شکل گیری اقلیم است و تغییرات آن می تواند ساختار آب و هوایی هر منطقه ای را دگرگون سازد، لذا بررسی روند دما در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی بخش بزرگی از تحقیقات اقلیم شناسی را به خود اختصاص داده است. در این مطالعه روند متوسط دمای منطقه نیمه شمالی ایران (18 ایستگاه سینوپتیک) در مقیاس ماهانه و سالانه (2010-1961) با روش ناپارامتری ...
بیشتر
دما از عناصر اساسی شکل گیری اقلیم است و تغییرات آن می تواند ساختار آب و هوایی هر منطقه ای را دگرگون سازد، لذا بررسی روند دما در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی بخش بزرگی از تحقیقات اقلیم شناسی را به خود اختصاص داده است. در این مطالعه روند متوسط دمای منطقه نیمه شمالی ایران (18 ایستگاه سینوپتیک) در مقیاس ماهانه و سالانه (2010-1961) با روش ناپارامتری من- کندال با حذف اثر کلیه ضرایب خودهمبستگی مورد آزمون قرار گرفت. به منظور تعیین شیب خط روند دما، از روش تخمین گر شیب سن استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقیاس سالانه 61 درصد ایستگاه ها روند افزایشی معنی دار را تجربه کرده اند و فقط ایستگاه های ارومیه، زنجان، قزوین و گرگان افزایش معنی دار در دما نداشتند. در این بین ایستگاه اراک نیز روند کاهشی معنی دار و ایستگاه های تربت حیدریه و سقز نیز روند منفی غیرمعنی دار را در مقیاس سالانه تجربه کرده اند. در مقیاس ماهانه تعداد ماه های با روند افزایشی بیشتر از تعداد ماه ها با روند کاهشی بود. در این بین ماه های آوریل، سپتامبر و اکتبر بیشترین تعداد ایستگاه با روند افزایشی معنی دار را به خود اختصاص داده اند. ماه دسامبر نیز کمترین تغییرات را نسبت به سایر ماه ها داشته است. به طور کلی دمای منطقه مورد مطالعه در نیم قرن اخیر (°C)15/1 افزایش یافته است.