سعید سعادت؛ لیلا اسمعیل نژاد؛ حامد رضائی؛ رسول میرخانی؛ جواد سیدمحمدی
چکیده
پایداری خاکدانه، توانایی خاک در نگهداری و حفظ ترتیب فاز جامد و فضای خلل و فرج بعد از اعمال تنشهای مکانیکی است. گرچه تاکنون یک روش رضایتبخش جامع برای تعیین کیفیت فیزیکی خاک ارائه نشده است ولی پایداری خاکدانه میتواند بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک قلمداد شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی روشهای مناسب و استاندارد ...
بیشتر
پایداری خاکدانه، توانایی خاک در نگهداری و حفظ ترتیب فاز جامد و فضای خلل و فرج بعد از اعمال تنشهای مکانیکی است. گرچه تاکنون یک روش رضایتبخش جامع برای تعیین کیفیت فیزیکی خاک ارائه نشده است ولی پایداری خاکدانه میتواند بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک قلمداد شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی روشهای مناسب و استاندارد تعیین پایداری خاکدانه است که قادر به تشخیص شرایط کیفی فیزیکی خاکهای دارای بافت متوسط در هر دو منطقه خشک و مرطوب باشد. تعداد 120 نمونه خاک که شصت نمونه مربوط به منطقه مرطوب گیلان و شصت نمونه دیگر از استان فارس با اقلیم خشک انتخاب شدند. هر 10 نمونه خاک با بافت مشابه مخلوط شده و در نهایت یک نمونه خاک تعیین شد. بعد از هوا خشکشدن و الککردن نمونهها، تعیین بافت بهروش پیپت و کربنآلی خاک بهروش اکسیداسیون انجام گرفت. همچنین نمونههای دستنخورده با استفاده از استوانههای فلزی جهت تعیین ضریب آبگذری اشباع، منحنی رطوبتی و جرم مخصوص ظاهری خاک برداشته شد. تعیین هدایت هیدرولیکی اشباع بهروش بار ثابت صورت گرفت. برای اندازهگیری پایداری خاکدانه، از روشهای کمپر- رزنا، لابیزسونایس، و دیلینهیر-دیبودت استفاده شد. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، مقادیر میانگین وزنی قطر خاکدانهها در روشهای کمپر–رزنا و لابیزسونایس برای مطالعه پایداری ساختمان در هر دو اقلیم مناسب هستند. اگر یک روش بررسی سریع و ساده از وضعیت ساختمان خاک مورد نیاز باشد، تستهای ساده مثل کمپر-رزنا با اشباع سریع و همچنین لابیزسونایس در حالت مرطوب شدن سریع میتوانند مورد استفاده واقع شوند.
زهرا حبیبی؛ مهدی رحمتی؛ علی اصغر علیلو؛ اسماعیل کریمی
چکیده
استفاده از بهبود دهندههای خاک برای بهبود ویژگیهای فیزیکی و ساختمانی خاک بسیار متداول میباشد. به همین جهت پژوهش حاضر به مطالعه اثرات صمغ عربی بر چندین ویژگی خاکهای شور -سدیمی و غیرشور- سدیمی تهیه شده از حاشیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه پرداخته است. سه سطح متفاوت از صمغ عربی (صفر، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) در خاکهایی با هدایت الکتریکی مختلف ...
بیشتر
استفاده از بهبود دهندههای خاک برای بهبود ویژگیهای فیزیکی و ساختمانی خاک بسیار متداول میباشد. به همین جهت پژوهش حاضر به مطالعه اثرات صمغ عربی بر چندین ویژگی خاکهای شور -سدیمی و غیرشور- سدیمی تهیه شده از حاشیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه پرداخته است. سه سطح متفاوت از صمغ عربی (صفر، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) در خاکهایی با هدایت الکتریکی مختلف از 1 تا 30 دسیزیمنس بر متر و SAR 1 تا 58 اضافه گردید. نتایج نشان داد که کاربرد صمغ عربی تأثیر معنیداری بر بسیاری از خصوصیات اندازهگیری شده در هر دو خاک شور- سدیمی و غیرشور- سدیمی داشت. صمغ عربی خصوصیات بیولوژیکی خاک را حتی در خاکهای شور- سدیمی بهبود بخشید به طوریکه تنفس خاک از 67 تا 275 (mg CO2 kg-1 day-1) در خاکهای تیمار شده افزایش یافته بود در حالیکه نرخ تنفس خاک در تیمار شاهد بین 7 تا 77 (mg CO2 kg-1 day-1) بود. همچنین نتایج مشابهی برای مقدار کربن آلی خاک به دست آمد به طوریکه در اثر افزایش بالاترین مقدار صمغ عربی (10 گرم بر کیلوگرم)، کربن آلی خاک از 21/0 به 33/0 درصد افزایش یافت. در حالی که اثرات صمغ عربی بر روی خصوصیات خاکدانهها فقط در خاکهای غیرشور- سدیمی معنیدار شد، تغییرات مثبت خاک تیمار شده با 10 گرم بر کیلوگرم صمغ عربی در مقابل تیمار شاهد در پایداری خاکدانهها (21 درصد در مقابل 5 درصد)، میانگین وزنی قطرخاکدانهها (3/0 در مقابل 06/0 میلیمتر) و بعد فراکتال جرمی خاکدانهها (67/1 در مقابل 37/1) مشاهده شد. صمغ عربی همچنین هدایت هیدرولیکی اشباع خاکهای تیمار شده را افزایش و اسیدیته خاکهای مورد آزمایش را کاهش داد. پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی به منظور بررسی اثرات صمغ عربی در خاکهای شور- سدیمی از مقادیر بالاتر صمغ عربی (بیشتر از 10 گرم بر کیلوگرم) استفاده شود.
علی داد کرمی؛ روح اله زارع؛ وحید اله جهاندیده مهجن آبادی
چکیده
ساختمان خاک و پایداری آن با بسیاری از فرآیندهای کشاورزی و زیستمحیطی در ارتباط است. از این رو توصیف و کمّیسازی ساختمان خاک از اهمیت ویژهای برخوردار است. ولی ساختمان خاک بصورت کیفی (مکعبی، دانهای و ...) بیان میشود. هدف از این تحقیق تعیین پایداری خاکدانهها و استفاده از هندسۀ فرکتالی و تعیین بُعد فرکتالی ساختمان خاک در برخیازراستههایخاکبود ...
بیشتر
ساختمان خاک و پایداری آن با بسیاری از فرآیندهای کشاورزی و زیستمحیطی در ارتباط است. از این رو توصیف و کمّیسازی ساختمان خاک از اهمیت ویژهای برخوردار است. ولی ساختمان خاک بصورت کیفی (مکعبی، دانهای و ...) بیان میشود. هدف از این تحقیق تعیین پایداری خاکدانهها و استفاده از هندسۀ فرکتالی و تعیین بُعد فرکتالی ساختمان خاک در برخیازراستههایخاکبود که نتیجه در مدلهای کاربردی برای بیان فرآیندهای خاک و مدلسازی قابل استفاده خواهد بود. بنابراین از افقهای مشخصۀ هفت راستۀ خاک شامل انتیسول، ورتیسول، اریدیسول، مالیسول، الفیسول، هیستوسول و اینسپتیسول در استان فارس نمونهبرداری خاک (27 نمونه) انجام گردید. ویژگیهای خاک شامل توزیع اندازة خاکدانهها، بافت، درصد رطوبت اشباع، کربن آلی، EC، pH، گچ و آهک اندازهگیری و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) و میانگین هندسی قطر خاکدانهها (GMD) و بُعد فرکتالی خاکدانهها محاسبه شد. نتایج نشان داد که همبستگی معنیداری بین بُعد فرکتالی مدلهای ریو و اسپوزیتو (DnR) و تیلر و ویتکرافت (DmT) با MWD و GMD با ویژگیهای خاک وجود داشت. این همبستگی بین پارامترهای فرکتالی با ماده آلی، جرم مخصوص ظاهری، درصد رس و درصد شن، قویتر از دیگر ویژگیهای خاک بود. همبستگی منفی و معنیداری (در سطح یک درصد) بین DnR و DmT با MWD و GMD وجود داشت. بهطوری که راستههای خاکی که عدد بُعد فرکتالی کمتری داشتند، MWD و GMD بزرگتری داشتند. ضریب تبیین، میانگین خطاها، ریشة میانگین مربعات خطاها، مجذور مربعات باقیماندهها، مجذور مربعات عدم برازش و آماره آکایک مطلوبیت بیشتر مدل تیلر و ویتکرافت را نشان داد. مدل ریو و اسپوزیتو نیز مدل مناسبی بود گرچه در مواردی بُعد فرکتالی را زیاد محاسبه کرد که دلیل آن احتمالاً حساسیت زیاد این مدل میباشد. بهطور کلی بُعد فرکتالی از اهمیت ویژهای برای مطالعه و کمّیسازی ساختمان خاک برخوردار است و مقدار آن به استثناء راستۀ هیستوسول در دیگر راستهها در محدودۀ مناسب (3) بود.
سیده فاطمه اسلامی؛ علی رضا واعظی
چکیده
آگاهی از میزان تغییرات رواناب و رسوب در رخدادهای باران می تواند در مدل سازی تولید رواناب و رسوب مفید واقع شود. از این رو این پژوهش با هدف بررسی تولید رواناب و رسوب خاکدانه ها طی رخدادهای یکسان باران در خاک کشاورزی به اندازه های مختلف خاکدانه انجام رسید. برای انجام این پژوهش، پنج کلاس اندازه خاکدانه از یک خاک لوم رس شنی به وسیله الک های ...
بیشتر
آگاهی از میزان تغییرات رواناب و رسوب در رخدادهای باران می تواند در مدل سازی تولید رواناب و رسوب مفید واقع شود. از این رو این پژوهش با هدف بررسی تولید رواناب و رسوب خاکدانه ها طی رخدادهای یکسان باران در خاک کشاورزی به اندازه های مختلف خاکدانه انجام رسید. برای انجام این پژوهش، پنج کلاس اندازه خاکدانه از یک خاک لوم رس شنی به وسیله الک های مربوطه نمونه برداری شد. خاکدانه ها تا عمق 10 سانتی متری به پانزده فلوم با ابعاد 100 سانتی متر × 50 سانتی متر و عمق 15 سانتی متر در سه تکرار منتقل شد. سپس فلوم های محتوی خاکدانه در شیب 9 درصد قرار گرفته و تحت 10 رخداد باران شبیه سازی شده با شدت یکسان 60 میلی متر بر ساعت به مدت 30 دقیقه و فواصل زمانی پنج روز قرار گرفتند. در پایان هر رخداد مقدار رواناب و رسوب تولید شده در ظروف انتهای فلوم ها جمع آوری و اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تفاوتی معنی دار بین رخدادها از نظر رواناب (05/0p
علی اصغر بسالت پور؛ حسین شیرانی؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی
چکیده
ماشین های بردار پشتیبان، ابزاری امیدبخش برای روش های مبتنی بر آموزش می باشند که برای مسایل تشخیص الگو بر اساس کمینه کردن احتمال بروز اشتباه، ایجاد شده اند. در این پژوهش، کارآیی روش ماشین های بردار پشتیبان در مدل سازی برآورد پایداری خاکدانه ها (از طریق محاسبة میانگین هندسی قطر خاکدانهها، GMD) با رگرسیون خطی چند متغیره مقایسه شد. برای ...
بیشتر
ماشین های بردار پشتیبان، ابزاری امیدبخش برای روش های مبتنی بر آموزش می باشند که برای مسایل تشخیص الگو بر اساس کمینه کردن احتمال بروز اشتباه، ایجاد شده اند. در این پژوهش، کارآیی روش ماشین های بردار پشتیبان در مدل سازی برآورد پایداری خاکدانه ها (از طریق محاسبة میانگین هندسی قطر خاکدانهها، GMD) با رگرسیون خطی چند متغیره مقایسه شد. برای این منظور از داده های زودیافت مؤثر بر پایداری خاکدانه ها شامل برخی ویژگیهای توپوگرافیکی، پوشش گیاهی و خاک استفاده گردید. برای بررسی کارآیی مدل ها نیز از برخی شاخصهای آماری نظیر ضریب همبستگی (r)، میانگین مربعات خطا (MSE) و درصد خطا (ERROR%) بین مقادیر اندازهگیری شده و برآورد شده استفاده شد. نتایج نشان داد که کارایی مدل های مبتنی بر ماشین های بردار پشتیبان در تخمین پایداری خاکدانه ها، بسیار بیشتر از روش رگرسیون خطی چند متغیرة مرسوم بود. مقادیر MSE و r مدل ماشین های بردار پشتیبان طراحیشده برای برآورد پایداری خاکدانه ها بهترتیب، برابر 005/0 و 86/0 بودند. درصد خطا برای تخمین پایداری خاکدانه ها با استفاده از مدل ماشین های بردار پشتیبان برابر 7/10 درصد بود درحالی که مقدار درصد خطا برای مدل رگرسیونی برازش داده شده، حدود 7/15 درصد بود. بنابراین به نظر می رسد که بتوان از ماشین های بردار پشتیبان برای برآورد برخی ویژگی های فیزیکی خاک (نظیر میانگین هندسی قطر خاکدانهها) در منطقهی مورد بررسی استفاده نمود.