زهره دهقان؛ فرشاد فتحیان؛ سعید اسلامیان
چکیده
یکی از مشکلات خروجی مدلهای GCM بزرگ مقیاس بودن آنها است که استفاده از ابزارهای ریز مقیاس را برای تبدیل دادههای بزرگ مقیاس جهانی به دادههای اقلیمی برای منطقه مورد، نظر ضروری کرده است. بدین منظور، مدلها و روشهای مختلفی توسعه یافتهاند که قطعیت و صحت نتایج هر کدام از آنها در منطقه مورد نظر میبایست بررسی گردد تا بتوان به نتایج ...
بیشتر
یکی از مشکلات خروجی مدلهای GCM بزرگ مقیاس بودن آنها است که استفاده از ابزارهای ریز مقیاس را برای تبدیل دادههای بزرگ مقیاس جهانی به دادههای اقلیمی برای منطقه مورد، نظر ضروری کرده است. بدین منظور، مدلها و روشهای مختلفی توسعه یافتهاند که قطعیت و صحت نتایج هر کدام از آنها در منطقه مورد نظر میبایست بررسی گردد تا بتوان به نتایج واقعیتری در آینده دست یافت. در مطالعه حاضر، عملکرد مدلهای SDSM، IDW و LARS-WG برای ریزمقیاس کردن دادههای دما و بارش ایستگاه سینوپتیک پارس آباد، مقایسه و ارزیابی شدند. کالیبراسیون و صحتسنجی دو مدل SDSM و LARS-WG در مورد دما نشان داد که دو مدل دارای توانایی بیشتری در شبیه سازی دما نسبت به بارش میباشند و در تمام مدلها، برای بیشتر ماههای گرم، افزایش دما مشاهده گردید. بطورکلی، نتایج نشان دادند که هر سه مدل عملکرد مشابه و خوبی برای شبیهسازی و ریز مقیاس کردن دادههای دما دارند. در مورد بارش نتایج سه مدل تفاوت قابل توجهای نسبت به یکدیگر نشان دادند و شدت کاهش و افزایش بارش نسبت به دوره پایه در مدل IDW نسبت به دو مدل دیگر بیشتر و در مدل LARS-WG نسبت به دو مدل دیگر کمتر است. اما در مورد تبخیر و تعرق محاسبه شده، نتایج دو مدل SDSM و IDW حاکی از افزایش تبخیر و تعرق در تمامی ماهها حتی به میزان ناچیز و حداکثر در اوخر بهار و تابستان میباشد. درحالیکه، تبخیر و تعرق محاسبه شده در مدل LARS-WG برآورد بسیار پایینتری را نسبت به دوره پایه نشان داده است که حاکی از توانایی پایین مدل در محاسبه این متغیر میباشد.