امید نصیری قیداری؛ صفر معروفی
چکیده
با عنایت به رشد سریع جمعیت، طی سالیان اخیر مباحث منابع آبی بیشتر متأثر از مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی بوده ولیکن روز به روز بر اهمّیت و نقش ملاحظات زیستمحیطی در اینگونه طرحها افزوده میشود. این تحقیق با هدف بهتعادلرساندن نگرانیهای زیستمحیطی موجود در مباحث تخصیص منابع آب با مسائل درآمد اقتصادی، صورت پذیرفت. بدین منظور از ...
بیشتر
با عنایت به رشد سریع جمعیت، طی سالیان اخیر مباحث منابع آبی بیشتر متأثر از مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی بوده ولیکن روز به روز بر اهمّیت و نقش ملاحظات زیستمحیطی در اینگونه طرحها افزوده میشود. این تحقیق با هدف بهتعادلرساندن نگرانیهای زیستمحیطی موجود در مباحث تخصیص منابع آب با مسائل درآمد اقتصادی، صورت پذیرفت. بدین منظور از مدل چانهزنی چندهدفه و رویکرد برنامهریزی فازی بهعنوان ابزاری جهت تحلیل استراتژی اثرات متقابل بین درآمد اقتصادی و حفاظت زیستمحیطی استفاده شد. دو گروه از بازیگران، شامل بازیگر زیستمحیطی با هدف به کمینهسازی بار آلودگی تخلیهشده به رودخانه و بازیگر اقتصادی با هدف به بیشینهسازی سود اقتصادی کل آببران به عنوان توابع هدف در نظر گرفته شدند. جهت لحاظ نمودن اثرات کمآبیاری، فرم خطی تابع تولید گیاه در تابع درآمد اقتصادی به کار گرفته شد. بهمنظور حصول توافق، بازیگران بهتدریج در هر دور چانهزنی از مقدار هدف مورد انتظارشان کاستتند. رویه توسعهیافته در این تحقیق در سیستم رودخانهای دز-کارون به عنوان مطالعه موردی به کار گرفته شد. نتایج بیانگر آن بود که با کاهش انتظارات اقتصادی از 553636 به 496216 هزار دلار در سال و همینطور کاهش نگرانی های زیستمحیطی از 68264 به 87251 تن در سال، میتوان به توازن میان اهداف اقتصادی و زیستمحیطی دست یافت. همچنین نتایج رویکرد برنامهریزی فازی نشان داد که آب تخصیصی به زیربخشهای کشاورزی و کشت و صنعت سیستم به ترتیب 763 و 5591 میلیون مترمکعب در سال خواهد بود. مقایسه نتایج دو رویکرد بیانگر انطباق میان آنها بود. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که چارچوب تدوین شده در این تحقیق میتواند موجب سهولت تصمیمگیری در شرایط وجود اهداف متضاد گردیده و بهعنوان ابزار مدیریتی کارآ با کاربری ساده در مسائل کلان تخصیص آب با نگرش توسعه پایدار، مورد استفاده قرار گیرد.