صالح سنجری؛ محمد هادی فرپور
چکیده
تا دهة 1960 میلادی اغلب سؤالات باستانشناختی با بهرهگیری از روشهای استدلال و تفسیر در علوم اجتماعی و فلسفه پاسخ گفته میشد اما با شکلگیری «باستانشناسی نوین» از دهه 1960 میلادی، کاربرد و اهمیت علوم تجربی در پژوهشهای باستانشناسی شناخته و بسیاری از نظریات و فرضیات باستانشناختی با کمک روشهای کمّی و آزمونگری در علوم تجربی بازنگری ...
بیشتر
تا دهة 1960 میلادی اغلب سؤالات باستانشناختی با بهرهگیری از روشهای استدلال و تفسیر در علوم اجتماعی و فلسفه پاسخ گفته میشد اما با شکلگیری «باستانشناسی نوین» از دهه 1960 میلادی، کاربرد و اهمیت علوم تجربی در پژوهشهای باستانشناسی شناخته و بسیاری از نظریات و فرضیات باستانشناختی با کمک روشهای کمّی و آزمونگری در علوم تجربی بازنگری شد. یکی از شاخههای علوم تجربی که در تبیین شیوة معیشت گروههای انسانی گذشته، منشأیابی خاک سفالگری و معماری، گزینش خاک مناسب برای مرمت آثار باستانی، بررسی دلایل تخریب یا ماندگاری بناهای تاریخی و دلایل ترک و تخریب شهرهای باستانی نقش مهمی دارد، علم «خاکشناسی» است. مقاله حاضر، به منظور مطالعه خاکشناسی بخشهای قدیمی و مرمت شدة ارگ حاکمنشین تپه باستانی پنج هزار سالة کنارصندل جنوبی جیرفت به انجام رسید. نتایج نشان داد درصد رس بخش قدیمی حدوداً دو برابر بخش مرمت شده است. از سوی دیگر، میزان املاح بخش مرمت شده حدود 3 برابر خشتهای قدیمی میباشد. این نتایج نشان میدهد به تازگی خاکی با درصد رس کمتر و املاح بیشتر به منظور مرمت بنا به کار رفته است، در حالیکه خاک بخشهای قدیمی، احتمالاً توسط سازندگان اولیة بنا از جای دیگری از منطقه با درصد رس بیشتر و املاح کمتر آورده شده است. کانیهای رسی اسمکتیت، کلریت، ایلیت، پالیگورسکیت و کائولینیت در خاکهای بخش مرمت شده مشاهده شد. از سوی دیگر، تمام کانیهای فوقالذکر به جز کانی پالیگورسکیت و سپیولیت در خاک بخش قدیمی شناسایی شد. همچنین، در بخشهای قدیمی مواد آلی، تکّههای ذغال و قطعات خرد شدة سفال مشاهده شد که به نظر میرسد دلیلی بر استحکام و پایداری بیشتر بخشهای قدیمی نسبت به مرمت شده باشد.