علوم آب
حمزه سعیدیان؛ حمید رضا مرادی
چکیده
تخمین مقدار رسوبدهی حوزههای آبخیز، مقابله با خطرات ناشی از تجمع رسوب در سازههای آبی و مخازن سدها از اهداف اساسی در مدیریت منابع آب میباشد که باعث توسعه پایدار میشود. در این تحقیق به منظور تعیین تخمین رسوب با استفاده از مؤلفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبخیز کوه گچ شهرستان ...
بیشتر
تخمین مقدار رسوبدهی حوزههای آبخیز، مقابله با خطرات ناشی از تجمع رسوب در سازههای آبی و مخازن سدها از اهداف اساسی در مدیریت منابع آب میباشد که باعث توسعه پایدار میشود. در این تحقیق به منظور تعیین تخمین رسوب با استفاده از مؤلفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبخیز کوه گچ شهرستان ایذه با مساحت 1202 هکتار انتخاب گردید. در این تحقیق تعیین رابطه بین رسوب تولیدی و مؤلفههای مختلف فرسایش مانند میزان رواناب و مقدار نفوذپذیری خاک و شروع آستانه رواناب و فرسایش در کاربریهای مختلف سازند گچساران به کمک رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. سپس نمونهبرداری مؤّلفههای مختلف فرسایش در 6 نقطه و با 3 تکرار و در شدتهای مختلف بارش 75/0، 1 و 25/1 میلیمتر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقه مسکونی و اراضی کشاورزی به کمک دستگاه شبیهساز باران انجام شد. به منظور انجام تحلیلهای آماری از نرمافزار SPSS و EXCEL استفاده گردید. نتایج نشان داد که تخمین رسوب با استفاده از مؤلفههای مختلف فرسایش نتایج قابل قبولی ارائه می دهد و می توان از آن در سایر حوزههای آبخیز استفاده کرد. همچنین نتایج نشان داد که در تخمین رسوب به وسیله مؤلفههای مختلف فرسایش، شروع آستانه رواناب و فرسایش بیشترین تأثیرگذاری مثبت و منفی را دارد و در 8 مورد در مدلسازی نقش ایفاء کرده است و سپس میزان نفوذپذیری خاک تأثیرگذاری مثبت و منفی، متوسطی دارد و در 7 مورد در مدلسازی نقش ایفاء کرده است و میزان رواناب نیز در هیچ کدام از سه کاربری و شدتهای مختلف بارش نقشی در مدلسازی ایفاء نکرده است و نشان از نقش بسیار مهمتر میزان شروع آستانه رواناب و فرسایش و میزان نفوذپذیری خاک در این روش مدلسازی در تخمین تولید رسوب دارد.
حمید رضا مرادی؛ خلیل جلیلی؛ امید بزرگ حداد
چکیده
بهینهسازی تخصیص منابع یکی از راهکارهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدررفت منابع است. در دشت اسلامآباد غرب استان کرمانشاه به منظور دستیابی به توسعه پایدار و تخصیص بهینه اراضی به محصولات الگوی کشت، محدودیتهای موجود لحاظ گردید و برای بیشینه سازی سود تولید، توابع هدف و محدودیت با برنامهریزی خطی فرموله و با استفاده ...
بیشتر
بهینهسازی تخصیص منابع یکی از راهکارهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدررفت منابع است. در دشت اسلامآباد غرب استان کرمانشاه به منظور دستیابی به توسعه پایدار و تخصیص بهینه اراضی به محصولات الگوی کشت، محدودیتهای موجود لحاظ گردید و برای بیشینه سازی سود تولید، توابع هدف و محدودیت با برنامهریزی خطی فرموله و با استفاده از روش سیمپلکس به کمک نرم افزار LINGO حل شد. سه سناریوی مدیریتی و 6 برنامه عملیاتی با لحاظ محدودیتهای موجود شامل دسترسی به منابع، تناوب زراعی، اجتماعی- اقتصادی و غیر منفی بودن متغیرها تحلیل و آنالیز حساسیت شدند. نتایج حاصله بیانگر آن است که در کلیه سناریوهای مدیریتی کشتهای آبی محصولاتی چون چغندر، ذرت، نخود، گوجه فرنگی و جالیز از الگوی کشت بهینه حذف شدند. گندم در 2 سناریو و 5 برنامه عملیاتی،افزایش سطح زیر کشت داشته است. میزان سود حاصل از بهینهسازی در کلیه سناریوهای مدیریتی مثبت بوده و این افزایش از 19 تا 55 درصد متغیر است نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل حساسیت نیز نمایانگر تاثیر پذیری زیاد توابع هدف از میزان آب در دسترس، سطح کل اراضی و سطح کشت یونجه است.
محمود آذری مرادی؛ حمید رضا مرادی؛ بهرام ثقفیان؛ منیره فرامرزی
چکیده
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالش هایی است که بخش های مختلف زندگی انسان را در روی زمین تحت تاثیر قرار داده است. شرایط اقلیمی گرمتر باعث تشدید چرخه آب، تغییر بارش و تغییر در مقدار و زمان ظهور رواناب می گردد. شمال ایران با توجه به شرایط خاص اقلیمی و اهمیت کشاورزی، یکی از آسیب پذیر ترین مناطق به تغییر اقلیم می باشد ازاین رو تحقیق حاضر به دنبال ...
بیشتر
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالش هایی است که بخش های مختلف زندگی انسان را در روی زمین تحت تاثیر قرار داده است. شرایط اقلیمی گرمتر باعث تشدید چرخه آب، تغییر بارش و تغییر در مقدار و زمان ظهور رواناب می گردد. شمال ایران با توجه به شرایط خاص اقلیمی و اهمیت کشاورزی، یکی از آسیب پذیر ترین مناطق به تغییر اقلیم می باشد ازاین رو تحقیق حاضر به دنبال ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر شرایط هیدرولوژیکی حوضه گرگانرود با استفاده از مدل سازی هیدرولوژیکی می باشد. بدینمنظور مدل SWATبرای شبیه سازی رژیم هیدرولوژیکی حوضه و الگوریتم SUFI-2 در نرم افزارSWAT-CUP برای بهینه سازی پارامترهای مدل استفاده شد. سناریو های تغییر اقلیم از خروجی های سه مدل چرخش عمومی جو (CGCM1، HadCM3 و SCIRO) برای حد پایین و بالای انتشار گاز های گلخانه ای (B1 و A1F1) تعریف شد. نتایج مطالعه ضمن تایید کارایی مدل، نشان داد که در شرایط اقلیمی آینده برای دوره زمانی 2099-2070مقدار بارندگی سالانه حوضه به میزان 2/3 تا 7/6درصد کاهش خواهد یافت. نتیجه تغییرات اقلیمی در بخش آب، کاهش مقدار رواناب سطحی به میزان4/0 تا 7/7 درصد، کاهش آب خاک به میزان 2/5 تا 13 درصد، افزایش آبدهی حوضه به میزان 3/5 تا 2/10 درصد و افزایش تبخیر و تعرق بین6/3-6/1درصد خواهد بود. نتایج تحقیق ضمن بیان اهمیت تاثیرات تغییر اقلیم کاربرد آنها را در اتخاذ تدابیر لازم در جهت سازگاری با تغییر اقلیم در سیاست های آتی مدیریت حوضه گرگانرود تاکید می نماید.
علیرضا سپهوند؛ مجید طایی سمیرمی؛ خلاق میرنیا؛ حمید رضا مرادی
چکیده
چکیده
نفوذ از جمله پدیده های مهمی است که متأثر از پارامتر های فیزیکی و هیدرولیکی خاک می باشد. به واسطه هزینه زیاد و زمان بر بودن اندازه-گیری نفوذ، تخمین نفوذ با استفاده از مدل های نفوذ منطقی به نظر می رسد. همچنین با توجه به تغییرپذیری رطوبت خاک در اثر عوامل مختلف، تعیین مدلی مناسب جهت تخمین صحیح نفوذ حائز اهمیت می باشد. لذا تحقیق حاضر ...
بیشتر
چکیده
نفوذ از جمله پدیده های مهمی است که متأثر از پارامتر های فیزیکی و هیدرولیکی خاک می باشد. به واسطه هزینه زیاد و زمان بر بودن اندازه-گیری نفوذ، تخمین نفوذ با استفاده از مدل های نفوذ منطقی به نظر می رسد. همچنین با توجه به تغییرپذیری رطوبت خاک در اثر عوامل مختلف، تعیین مدلی مناسب جهت تخمین صحیح نفوذ حائز اهمیت می باشد. لذا تحقیق حاضر با هدف تعیین حساسیت مدل های نفوذ کوستیاکوف، فیلیپ، هورتون، سازمان حفاظت خاک آمریکا و گرین-آمپت اصلاح شده نسبت به سطوح مختلف رطوبتی انجام شد. این مطالعه در منطقه ای واقع در بخش مورموری استان ایلام و با لحاظ شرایط همگنی خاک و شیب انجام شد. در این تحقیق با ایجاد چهار سطح رطوبتی شاهد، 5، 10 و 15 لیتر در کرت-هایی به ابعاد یک متر مربع، اندازه گیری نفوذ با استفاده از روش استوانه های مضاعف صورت گرفت. در ادامه با استفاده از معیار های سنجش خطا شامل درصد خطای نسبی (RE)، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب کارایی (EF) و ضریب تبیین (R2) مدل برتر انتخاب گردید. نتایج نشان داد که در مجموع مدل کوستیاکوف در سطوح مختلف رطوبت خاک، تخمین بهتری را از میزان نفوذ در مقایسه با سایر مدل ها از خود نشان داده است. ولی مدل های فیلیپ، سازمان حفاظت خاک آمریکا و مدل هورتون با افزایش مقدار رطوبت خاک، مقدار نفوذ را با دقّت بالاتری برآورد می نماید. در مجموع مدل سازمان حفاظت خاک آمریکا نسبت به سایر مدل ها کمترین حساسیت را به تغییر سطوع رطوبتی داشته است. بنابراین مدل های کوستیاکوف و فیلیپ به عنوان مدل های مناسب برای تخمین نفوذپذیری خاک توصیه می شوند.
واژه های کلیدی: نفوذ، مدل های نفوذ، استوانه های مضاعف، منطقه مورموری