یوسف رمضانی؛ مهدی قمشی؛ حسین خزیمه نژاد
چکیده
شکست پل ناشی از آبشستگی در تکیه گاه اهمیت مطالعه در مورد پیش بینی آبشستگی و راه های کاهش آن را روشن می سازد. اکثر تکیه گاه پل ها در دشت سیلابی قرار گرفته اند. یکی از موارد متداول در دشت سیلابی وجود پوشش گیاهی می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر پوشش گیاهی دشت سیلابی بر آبشستگی تکیه گاه پل با دیواره عمودی در مقطع مرکب می باشد. نتایج نشان ...
بیشتر
شکست پل ناشی از آبشستگی در تکیه گاه اهمیت مطالعه در مورد پیش بینی آبشستگی و راه های کاهش آن را روشن می سازد. اکثر تکیه گاه پل ها در دشت سیلابی قرار گرفته اند. یکی از موارد متداول در دشت سیلابی وجود پوشش گیاهی می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر پوشش گیاهی دشت سیلابی بر آبشستگی تکیه گاه پل با دیواره عمودی در مقطع مرکب می باشد. نتایج نشان می دهد، در یک طول تکیه گاه و عمق آب ثابت، با افزایش تراکم پوشش گیاهی، عمق آبشستگی کاهش یافته که این کاهش عمق، دارای یک نرخ افزایشی است. در تراکم و طول تکیه گاه ثابت، با افزایش عمق آب در دشت سیلابی، به تدریج از میزان اثر پوشش گیاهی در کاهش عمق آبشستگی کاسته شد. در طول تکیه گاه 26 سانتی متر و تراکم 8S=، در عمق 8/4 سانتی متری دشت سیلابی 40 درصد کاهش در عمق آبشستگی مشاهده شد که با افزایش عمق آب به 8/11 سانتی متر این میزان به 22 درصد کاهش یافت. همچنین پوشش گیاهی تأثیر بسزایی در کاهش ابعاد حفره آبشستگی و تغییرات توپوگرافی پایین دست دارد.
نوال آزم؛ مهدی قمشی؛ ژاله فایضی زاده؛ مهوش منصوری هفشجانی
چکیده
اصلاح مسیر از طریق پاکسازی بستر از رسوبات و ناهنجاری های موجود و هم چنین ایجاد میانبر به منظور حذف چم های تند و برقراری راستای مناسب از جمله روش های غیر سازه ای مؤثر در افزایش آبگذری و کاهش تراز سیلاب می باشد. تحقیق حاضر به مقایسه اثرات 1- لایروبی رودخانه کارون در مقطع اهواز، 2- حذف ارتفاعات ناهمگون در پایین دست رودخانه با هدف منظم تر ...
بیشتر
اصلاح مسیر از طریق پاکسازی بستر از رسوبات و ناهنجاری های موجود و هم چنین ایجاد میانبر به منظور حذف چم های تند و برقراری راستای مناسب از جمله روش های غیر سازه ای مؤثر در افزایش آبگذری و کاهش تراز سیلاب می باشد. تحقیق حاضر به مقایسه اثرات 1- لایروبی رودخانه کارون در مقطع اهواز، 2- حذف ارتفاعات ناهمگون در پایین دست رودخانه با هدف منظم تر کردن شیب و 3- حذف مئاندر نعل اسبی پایین دست اهواز (مئاندر جنگیه) با استفاده از مدل ریاضی Hec-Ras4 پرداخته است. تجزیه و تحلیل نتایج مدل نشان داد که لایروبی در باز ه ی اهواز به شکل کف-کنی تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی پروفیل سطح آب ندارد و تنها روند رسوب گذاری و فرسایش را در این بازه سرعت می بخشد. به منظور رسیدن به نتیجه ایی بهتر و اثر بخش تر کردن لایروبی، ایده ی منظم تر کردن شیب هیدرولیکی رودخانه از طریق کاهش ارتفاعات ناهمگون در محدوده ی 2 قوس واقع در پایین دست اهواز پیشنهاد و مورد بررسی قرار گرفت، که نتایج مدل نشان داد که این طرح اثر قابل ملاحظه ایی بر هیدرولیک جریان و بالابردن اثربخشی لایروبی خواهد داشت. در بخش پایانی اجرای مدل هم دیده شد حذف مئاندر نعل اسبی پایین دست اهواز بیش ترین تاثیر در کاهش تراز سیلاب و روند رسوب گذاری در بازه اهواز را دارد.
پیمان ورجاوند؛ علی حسین زاده دلیر؛ مهدی قمشی؛ داوود فرسادی زاده
چکیده
نوسانات لحظه ای سرعت نقش مهمی در انتقال مواد رسوبی معلق دارا می باشد. در تحقیق حاضر به بررسی آزمایشگاهی جریان های غلیظ نمکی برروی بسترهای زبر مصنوعی پرداخته شده است. دو شکل زبری استوانه ای و مخروطی با سه ارتفاع زبری مورد استفاده قرار گرفته است. پروفیل سرعت با استفاده از دستگاه سرعت سنج صوتی بطوری برداشت گردید. پروفیل های قائم سرعت و ...
بیشتر
نوسانات لحظه ای سرعت نقش مهمی در انتقال مواد رسوبی معلق دارا می باشد. در تحقیق حاضر به بررسی آزمایشگاهی جریان های غلیظ نمکی برروی بسترهای زبر مصنوعی پرداخته شده است. دو شکل زبری استوانه ای و مخروطی با سه ارتفاع زبری مورد استفاده قرار گرفته است. پروفیل سرعت با استفاده از دستگاه سرعت سنج صوتی بطوری برداشت گردید. پروفیل های قائم سرعت و غلظت به ترتیب در 3 و 4 مقطع در بدنه جریان برداشت گردید. نتایج نشان داد که افزایش ارتفاع زبری نسبی تاثیر چندانی برروی نوسانات لحظه ای سرعت در ناحیه اختلاط بدنه جریان غلیظ ندارد و همچنین تحلیل نوسانات لحظه ای سرعت برروی بسترهای زبر در ناحیه اختلاط نشان داد که شدت تلاطم در جهت جریان در مرز بین بدنه جریان غلیظ و سیال پیرامون برای زبری های استوانه ای و مخروطی بترتیب حدود 48 و 32 درصد سرعت برشی می باشد
یوسف رمضانی؛ مهدی قمشی
چکیده
چکیده
جریان غلیظ از عوامل بسیار مهم بر نحوه توزیع رسوبات و همچنین انتقال و خروج آنها از مخزن سد می باشد. در این تحقیق، میزان تأثیر این جریان ها با استفاده از مدل TCM و در یک دوره 30 ساله در سد سفیدرود مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه بین حالتی که جریان های غلیظ، خود را به بدنه سد رسانده و از سد خارج شوند و حالتی که تأثیر این جریان ...
بیشتر
چکیده
جریان غلیظ از عوامل بسیار مهم بر نحوه توزیع رسوبات و همچنین انتقال و خروج آنها از مخزن سد می باشد. در این تحقیق، میزان تأثیر این جریان ها با استفاده از مدل TCM و در یک دوره 30 ساله در سد سفیدرود مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه بین حالتی که جریان های غلیظ، خود را به بدنه سد رسانده و از سد خارج شوند و حالتی که تأثیر این جریان ها نادیده گرفته شود و تقریباً کلیه رسوبات ورودی به مخزن درون آن ته نشین شوند، انجام شده است. نتایج نشان می دهد در صورت خروج جریان های غلیظ از سد، بازده تله اندازی شاخه قزل اوزن حدود 30 درصد نسبت به حالت دیگر کاهش می یابد. همچنین، برای شاخه شاهرود این کاهش حدود 20 درصد می باشد. مقایسه بین این دو حالت نشان می دهد در صورت خروج جریان های غلیظ از سد، متوسط کاهش حجم سالیانه مخزن در شاخه قزل اوزن از 07/1 به 73/0 درصد و در شاخه شاهرود از 55/0 به 43/0 درصد کاهش می یابد.
واژه های کلیدی: رسوبگذاری مخازن، جریان های غلیظ، بازده تله اندازی، سد سفیدرود، مدل TCM