محسن سلیمان زاده؛ حسین خادمی؛ مژگان سپهری
چکیده
آهن یکی از عناصر کممصرف و ضروری برای گیاه میباشد. مقدار آهن کل خاک در بیشتر مواقع بسیار بیشتر از نیاز گیاه است، اما حلالیت کم ترکیبات آهن در بسیاری از خاکها، باعث کاهش مقدار جذب این عنصر توسط گیاه و در نتیجه بروز علائم کمبود آهن در گیاه میشود. برخی کانیهای میکایی مانند موسکویت و فلوگوپیت که دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند در ...
بیشتر
آهن یکی از عناصر کممصرف و ضروری برای گیاه میباشد. مقدار آهن کل خاک در بیشتر مواقع بسیار بیشتر از نیاز گیاه است، اما حلالیت کم ترکیبات آهن در بسیاری از خاکها، باعث کاهش مقدار جذب این عنصر توسط گیاه و در نتیجه بروز علائم کمبود آهن در گیاه میشود. برخی کانیهای میکایی مانند موسکویت و فلوگوپیت که دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند در خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران فراوان میباشند. این تحقیق با هدف بررسی توانایی دو گونه گیاهی (یونجه و جو) در جذب آهن ساختاری فلوگوپیت و موسکویت انجام پذیرفت. پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو نوع گیاه (یونجه و جو)، دو نوع کانی میکایی (فلوگوپیت و موسکویت) و دو نوع محلول غذایی (کامل و بدون آهن) بودند. گیاهان بوسیله آب مقطر آبیاری و توسط محلول غذایی طی دوره 150 روزه کشت تغذیه شدند. در پایان دوره کشت بخش هوایی و ریشه گیاه برداشت و مقدار آهن عصارههای گیاه با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که غلظت آهن در گلدانهای حاوی بستر کشت فلوگوپیت و تغذیه شده با محلول غذایی بدون آهن برای هر دو گیاه یونجه و جو در محدوده کفایت قرار دارد. مقدار آهن جذب شده توسط گیاه یونجه در هر دو بستر حاوی فلوگوپیت و موسکویت و هر دو نوع محلول غذایی بیشتر از گیاه جو است.
علی افشاری؛ حسین خادمی؛ شمس الله ایوبی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بدست آوردن اطلاعاتی در مورد غلظت و الگوی شیمیایی برخی عناصر سنگین در خاک های اطراف زنجان تحت تأثیر کاربری های اراضی مختلف انجام گرفت. برای این منظور تعداد 241 نمونه خاک سطحی (عمق 10-0 سانتی متر) برداشت گردید که سهم کاربری-های اراضی کشاورزی، مرتع و شهری به ترتیب 137، 77 و 27 نمونه بود. غلظت کل (241=N)، قابل جذب (75=N) و عصاره گیری ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بدست آوردن اطلاعاتی در مورد غلظت و الگوی شیمیایی برخی عناصر سنگین در خاک های اطراف زنجان تحت تأثیر کاربری های اراضی مختلف انجام گرفت. برای این منظور تعداد 241 نمونه خاک سطحی (عمق 10-0 سانتی متر) برداشت گردید که سهم کاربری-های اراضی کشاورزی، مرتع و شهری به ترتیب 137، 77 و 27 نمونه بود. غلظت کل (241=N)، قابل جذب (75=N) و عصاره گیری متوالی (75=N) به ترتیب با روش اسید نیتریک 5 نرمال، DTPA و تسیر انجام شده و با استفاده از دستگاه جذب اتمی قرائت گردید. نتایج نشان داد که غلظت کل سرب، روی، مس و کادمیم در کاربری شهری بالاتر می باشد (به ترتیب میانگین 1/220، 1/399، 9/75 و 47/2 میلی گرم برکیلوگرم). در کاربری شهری میانگین (هندسی) مقادیر قابل جذب عناصر نیز بالاتر از سایر کاربری های اراضی بود و برای روی، سرب، نیکل، مس و کبالت به ترتیب 09/27، 24/27، 11/1، 24/4 و 41/0 میلی گرم برکیلوگرم بدست آمد. کاربری اراضی مختلف تأثیر آشکاری بر توزیع فرم های شیمیایی عناصر گذاشته است. در تمام نمونه های خاک بیشترین درصد کبالت، نیکل و مس در جزء باقیمانده و کمترین مقدار برای کبالت جزء متصل به مواد آلی و برای نیکل و مس جزء تبادلی بود. جزءبندی روی و سرب در کاربری کشاورزی و مرتع تقریباً یکسان است و جزء باقیمانده بیشترین سهم را دارد. در کاربری شهری جزء متصل به اکسیدهای آهن و منگنز، جزء غالب بوده و برای روی و سرب به ترتیب 8/40 درصد و 8/30 درصد مشاهده گردید. جزء باقیمانده در این دو فلز در رتبه دوم قرار داشت.
مرتضی والایی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی؛ فرهاد خرمالی
چکیده
از بین عوامل خاکسازی، اقلیم نقش اساسی را ایفا میکند. بررسی رابطه بین پذیرفتاری مغناطیسی و خصوصیات خاک با رژیم های رطوبتی مختلف می تواند تغییرات مشخصه های خاک های مورد مطالعه که تحت تأثیر اقلیم و رژیم رطوبتی بوده است را مشخص نماید. این تحقیق در چهار رژیم رطوبتی مختلف یودیک، زریک، اریدیک و آکوییک در یک برش اقلیمی در منطقه گرگان با ...
بیشتر
از بین عوامل خاکسازی، اقلیم نقش اساسی را ایفا میکند. بررسی رابطه بین پذیرفتاری مغناطیسی و خصوصیات خاک با رژیم های رطوبتی مختلف می تواند تغییرات مشخصه های خاک های مورد مطالعه که تحت تأثیر اقلیم و رژیم رطوبتی بوده است را مشخص نماید. این تحقیق در چهار رژیم رطوبتی مختلف یودیک، زریک، اریدیک و آکوییک در یک برش اقلیمی در منطقه گرگان با مواد مادری یکسان لسی صورت گرفت. در هر رژیم 25 خاکرخ و در مجموع 100 خاکرخ حفر و تشریح شدند. در نهایت از بخش کنترل رطوبتی خاکرخها برای آزمایشها استفاده شد. نتایج نشان داد رژیم رطوبتی خاک باعث تفاوتهای قابل توجهی در خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاکها شده است. از رژیم رطوبتی اریدیک به سمت رژیم رطوبتی یودیک، خاک ها از درجه تکامل خاکرخی، تنوع افق ها و افزایش مواد آلی برخوردار می باشند. نتایج نشان داد که تکامل بیشتر خاک در نتیجه تأثیر عوامل خاکساز به ویژه اقلیم، عامل مهمی در تغییرات میزان اکسیدهای مغناطیسی آهن فریمگنتیک از نوع پدوژنیک بوده است. در رژیم رطوبتی یودیک بارندگی علاوه بر افزایش میزان سرعت هوادیدگی، موجب آزادسازی بیشتر ترکیبات آهن و افزایش نسبی آنها در نیمرخ خاک می-گردد،که باعث افزایش پذیرفتاری مغناطیسی در خاکها میشود. در رژیم رطوبتی آکوییک به دلیل وجود حالت اشباع، انحلال مواد معدنی مغناطیسی نظیر مگنتیت و مگهمیت صورت گرفته است که متعاقباًً سبب کاهش پذیرفتاری مغناطیسی خاک شده است. حداکثر پذیرفتاری مغناطیسی در رژیم رطوبتی یودیک و حداقل در رژیم رطوبتی آکوییک مشاهده شد. در مجموع رابطه نزدیکی بین ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک با رژیم رطوبتی خاک و پذیرفتاری مغناطیسی مشاهده شد.
علی افشاری؛ حسین خادمی؛ پریسا علمداری
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بدست آوردن اطلاعات مقدماتی از وضعیت آلودگی برخی عناصر سنگین و منابع آلاینده ها با استفاده از آنالیز چندمتغیره در خاک های اراضی مرکزی استان زنجان انجام گرفت. برای این منظور تعداد 241 نمونه خاک سطحی (10-0 سانتی متر) در مرداد ماه 1391 برداشت گردید. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی به همراه غلظت کل برخی فلزات سنگین اندازه گیری گردید. ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بدست آوردن اطلاعات مقدماتی از وضعیت آلودگی برخی عناصر سنگین و منابع آلاینده ها با استفاده از آنالیز چندمتغیره در خاک های اراضی مرکزی استان زنجان انجام گرفت. برای این منظور تعداد 241 نمونه خاک سطحی (10-0 سانتی متر) در مرداد ماه 1391 برداشت گردید. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی به همراه غلظت کل برخی فلزات سنگین اندازه گیری گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت کل کادمیم 11/4-24/0، مس5/352-3/11، سرب5/1357-0/40، روی8/1353-3/86، نیکل8/86-8/12، کروم7/67-0/7، کبالت7/35-0/17، منگنز1761-338 و آهن27546-8437 میلی گرم بر کیلوگرم اندازه گیری گردید. آنالیز چندمتغیره (تجزیه به مؤلفه های اصلی، آنالیز خوشه ای و همبستگی) دو منبع مختلف فلزات را جدا کرد. عناصر سرب، روی، مس و کادمیم در یک گروه قرار گرفتند که با توجه به منابع مختلف و نتایج حاصل شده، متأثر از فعالیت های انسانی فرض شدند. عناصر آهن، کروم، کبالت، منگنز و نیکل در گروه دیگر جای گرفتند که به نظر می رسد از منابع زمین شناختی مشتق می شوند. با توجه به نتایج به دست آمده، کنترل ورودی های با منشا انسانی در منطقه ضروری است.
علی افشاری؛ حسین خادمی؛ شمس الله ایوبی
چکیده
عناصر سنگین ترکیباتی هستند که به طور طبیعی در خاک وجود دارند یا در نتیجه فعالیتهای انسان وارد خاک میشوند. مهمترین مسیر در معرض قرار گرفتن عناصر سنگین مصرف روزانه مواد غذایی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین غلظت عناصر سنگین در خاک و برخی محصولات کشاورزی اطراف مناطق شهری و صنعتی زنجان و احتمال خطرپذیری از مصرف آنها انجام گردید. تعداد ...
بیشتر
عناصر سنگین ترکیباتی هستند که به طور طبیعی در خاک وجود دارند یا در نتیجه فعالیتهای انسان وارد خاک میشوند. مهمترین مسیر در معرض قرار گرفتن عناصر سنگین مصرف روزانه مواد غذایی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین غلظت عناصر سنگین در خاک و برخی محصولات کشاورزی اطراف مناطق شهری و صنعتی زنجان و احتمال خطرپذیری از مصرف آنها انجام گردید. تعداد 75 نمونه خاک سطحی (عمق 0 تا 10 سانتیمتر) و 101 نمونه از محصولات کشاورزی اطراف مناطق شهری و صنعتی برداشت گردید و تجزیههای آزمایشگاهی در نمونه خاکها و گیاهان مختلف انجام شد. میانگین غلظت کل و قابل جذب عناصر به ترتیب برای مس 4/52 و 47/4، روی 8/264 و 15/23، سرب 7/105 و 81/16، نیکل 7/47 و 20/1 و کروم کل 7/21 میلی-گرم برکیلوگرم خاک به دست آمد. همچنین غلظت عناصر سنگین در گیاهان مختلف نشان داد که سبزیجات بیشترین سهم را در جذب و انباشت فلزات نشان میدهند. بالاترین مقادیر Zn (شاهی)، Pb (شوید)، Cu (تره)، Ni (ریحان) و Cr (ریحان) به ترتیب با غلظتهای 25/150، 25/41، 13/23، 46/6 و 47/3 میلیگرم برکیلوگرم و کمترین مقدار فلزات مورد بررسی در میوه سیب و بذر گندم و جو مشاهده شد. به صورت کلی میزان جذب فلزات در گیاهان مختلف بدین صورت بدست آمد (Zn>>Pb>Cu>Ni>Cr). فاکتور تجمعی (BAF) فلزات در گیاهان به ترتیب Zn=Cu>Pb>>Cr>Ni حاصل شد. احتمال خطرپذیری (HQ) به بیماریهای غیرسرطانی برای هر یک از عناصر (به جز سرب) در دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان کمتر از یک به دست آمد که نشان میدهد مصرفکنندگان از این محصولات در محدوده امن از نظر تأثیرات سوء بیماریهای غیرسرطانی قرار گرفتند. همچنین مقدار احتمال خطرپذیری کل (THQ) در کودکان بیشتر از بزرگسالان بدست آمد.
حدیث حاتمی؛ علی رضا کریمی؛ امیر فتوت؛ حسین خادمی
چکیده
مهمترین منبع پتاسیم در خاکها آلومینوسیلیکاتهایی مانند فلدسپارهای پتاسیم و میکاها میباشند. این پژوهش بهمنظور بررسی روند آزادسازی پتاسیم بهروش عصارهگیری متوالی با کلرید باریم 05/0 مولار از کانیهای میکایی (بیوتیت، فلوگوپیت، موسکویت) و فلدسپار پتاسیم (از دو معدن در زنجان و یزد) و بررسی تاثیر اندازه ذرات کانیها بر ...
بیشتر
مهمترین منبع پتاسیم در خاکها آلومینوسیلیکاتهایی مانند فلدسپارهای پتاسیم و میکاها میباشند. این پژوهش بهمنظور بررسی روند آزادسازی پتاسیم بهروش عصارهگیری متوالی با کلرید باریم 05/0 مولار از کانیهای میکایی (بیوتیت، فلوگوپیت، موسکویت) و فلدسپار پتاسیم (از دو معدن در زنجان و یزد) و بررسی تاثیر اندازه ذرات کانیها بر آزادسازی پتاسیم از کانیها و همچنین کاربرد معادلات سینتیکی در توصیف آزادسازی پتاسیم انجام شد. برای اینمنظور، عصارهگیری متوالی با کلرید باریم از کانیهای مورد مطالعه در دو اندازه ذرات 100-50 و کوچکتر از 50 میکرون در مدت زمانهای 2 تا 600 ساعت انجام شد و غلظت پتاسیم آزاد شده با استفاده از دستگاه فلیمفتومتر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که پس از 13 بار عصارهگیری متوالی، کانیهای بیوتیت و موسکویت بهترتیب بیشترین و کمترین آزادسازی پتاسیم را در هر دو اندازه ذرات داشتند. همچنین، کوچک شدن اندازه ذرات منجر به افزایش آزادسازی پتاسیم از تمام کانیها شد. آزاد سازی پتاسیم در تمام کانیها در مراحل اولیه سریع بود و در مراحل بعدی با سرعت کمتری تا پایان آزمایش ادامه یافت. با توجه به بالا بودن ضرایب تبیین (R2) و پایین بودن خطای استاندارد برآورد (SE)، سرعت آزاد شدن پتاسیم با معادلات تابع نمایی و پخشیدگی پارابولیک بهخوبی توصیف شدند. بنابراین، بهنظر میرسد سرعت آزاد شدن پتاسیم بهوسیله پخشیدگی از سطح کانیها کنترل میشود.
بهروز عظیم زاده؛ حسین خادمی
چکیده
یکی از مشکلات اصلی در ارزیابی وضعیت آلودگی خاک ها عدم وجود استانداردهای منطقه ای است. این مطالعه با هدف برآورد غلظت زمینه به منظور ارزیابی زیست محیطی و شناسایی مناطق آلوده برخی فلزات سنگین در قسمتی از اراضی مرکزی استان مازندران با وسعتی برابر با 5500 کیلومترمربع که از دیدگاه فعالیت های کشاورزی و تراکم جمعیتی با اهمیت به شمار می رود، ...
بیشتر
یکی از مشکلات اصلی در ارزیابی وضعیت آلودگی خاک ها عدم وجود استانداردهای منطقه ای است. این مطالعه با هدف برآورد غلظت زمینه به منظور ارزیابی زیست محیطی و شناسایی مناطق آلوده برخی فلزات سنگین در قسمتی از اراضی مرکزی استان مازندران با وسعتی برابر با 5500 کیلومترمربع که از دیدگاه فعالیت های کشاورزی و تراکم جمعیتی با اهمیت به شمار می رود، اجرا گردید. بدین منظور 256 نمونه مرکب از عمق 10-0 سانتیمتر خاک سطحی بر اساس روش نظام مند آشیانه ای برداشته شد. از این تعداد نمونه، 148 نمونه در اراضی کشاورزی، 60 نمونه در مناطق شهری و 48 نمونه در عرصه های طبیعی واقع شدند. پس از آماده سازی نمونه ها و هضم با اسید نیتریک 5 نرمال مقدار کل مس، روی، نیکل، سرب و کادمیم توسط دستگاه جذب اتمی تعیین شد. با استفاده از نمونه خاک های عرصه های طبیعی غلظت زمینه طبیعی مس، روی، نیکل، سرب و کادمیم به ترتیب برابر با 3/28، 2/40، 7/45، 2/34 و 23/0 میلی گرم بر کیلوگرم برآورد شد. با استفاده از این میزان نقشه های پراکنش فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی فلزات سنگین رسم گردیدند. با هماهنگ کردن نقشه های فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه های زمین-شناختی و موقعیت شهرها مشخص گردید که غلظت فلزات سرب، روی و مس تحت تاثیر فعالیت های شهری و کادمیم و نیکل بیشتر تحت کنترل عوامل طبیعی مانند مواد مادری و نیز فعالیت های کشاورزی هستند. هم چنین با توجه به کلاس های ارزیابی فاکتور آلودگی، غالب نمونه ها دارای آلودگی متوسط به فلزات سنگین بودند.
سلمان نعیمی مرندی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین ناشی از فرآیند تولید در کارخانجات ذوب فلز به دلیل ارتباط نزدیک با سلامت جوامع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیت های صنعتی و کشاورزی ، این پژوهش با هدف ارزیابی روند آلودگی عمقی و سطحی خاک های اطراف ذوب آهن به فلزات سرب و نیکل صورت گرفت. در این تحقیق 202 پروفیل براساس ...
بیشتر
آلودگی خاک به فلزات سنگین ناشی از فرآیند تولید در کارخانجات ذوب فلز به دلیل ارتباط نزدیک با سلامت جوامع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیت های صنعتی و کشاورزی ، این پژوهش با هدف ارزیابی روند آلودگی عمقی و سطحی خاک های اطراف ذوب آهن به فلزات سرب و نیکل صورت گرفت. در این تحقیق 202 پروفیل براساس یک شبکه بندی منظم حفر گردید و در مجموع 500 نمونه خاک از اعماق 30-0، 90-60 و 120-150 سانتی متری برداشته شد. پس از آماده سازی نمونه ها مقدار کل فلزات در نمونه ها با استفاده از اسید نیتریک 4 نرمال استخراج و با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری گردید. جهت بررسی تغییرات عمقی، بین اعماق مورد بررسی مقایسه میانگین صورت گرفت و به منظور بررسی تغییرات سطحی، تغییرنمای همه جهته فاکتور آلودگی فلزات مورد بررسی قرار گرفت و سپس الگوی مناسب بر آن ها برازش داده شد. در نهایت به وسیله کریجینگ معمولی نقشه پراکنش مکانی فاکتور آلودگی فلزات مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت سرب در خاک های سطحی عمدتاً به وسیله فعالیت های انسانی در منطقه کنترل می شود در حالی که غلظت نیکل عمدتاً تحت تأثیرماده مادری است. همچنین با توجه به فاکتور آلودگی نیکل و سرب، منطقه مورد بررسی از نظر آلودگی به نیکل دارای شدت آلودگی کم و از نظر آلودگی به سرب، منطقه مورد بررسی دارای شدت آلوگی بیشتری می باشد.
آسیه هادی نژاد؛ حسین خادمی؛ شمس الله ایوبی؛ حسن لطفی پارسا
چکیده
چکیده
کانی های میکایی حرارت دیده تحت اسامی تجاری متفاوت از جمله ورمیکولیت، در تهیه بستر کشت گیاهان گلخانه ای استفاده می شوند. اعمال حرارت بر کانی ها می تواند با تغییر ساختار آن ها، آزادسازی عناصر و از جمله پتاسیم را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی گیاه یونجه، به عنوان یک علوفه مهم در سطح جهان، در جذب پتاسیم غیرتبادلی ...
بیشتر
چکیده
کانی های میکایی حرارت دیده تحت اسامی تجاری متفاوت از جمله ورمیکولیت، در تهیه بستر کشت گیاهان گلخانه ای استفاده می شوند. اعمال حرارت بر کانی ها می تواند با تغییر ساختار آن ها، آزادسازی عناصر و از جمله پتاسیم را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی گیاه یونجه، به عنوان یک علوفه مهم در سطح جهان، در جذب پتاسیم غیرتبادلی و ساختاری کانی های میکایی حرارت دیده انجام شد تا تأثیر همزمان تیمارهای حرارتی و ترشحات ریزوسفری بر رهاسازی پتاسیم از دو کانی میکایی حرارت دیده، یک کانی دی اکتاهدرال (موسکویت) و یک کانی تری اکتاهدرال (فلوگوپیت)، بررسی شود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. دماهای 100 تا 900 درجه سانتیگراد به مدت 5 ساعت بر کانی ها اعمال شده و سپس کانی ها به صورت مخلوط با شن کوارتزی (به عنوان ماده پرکننده) در بستر کشت استفاده شد. در طول دوره 150 روزه کشت، گیاهان با دو نوع محلول غذایی (کامل و بدون پتاسیم) و آب مقطر آبیاری شدند. در پایان دوره کشت، بخش هوایی و ریشه گیاه جدا شده و عصاره گیری به روش خاکسترگیری خشک انجام و مقدار پتاسیم در عصاره گیاه با شعله سنج نوری قرائت شد. کانی های میکایی پاسخ های متفاوتی به تیمارهای حرارتی نشان دادند. در تیمارهای بدون پتاسیم مقدار پتاسیم جذب شده توسط گیاه به طور معنی داری تحت تأثیر نوع بستر کشت قرار داشت. در دماهای 100 و 200 درجه سانتیگراد به ترتیب برای موسکویت و فلوگوپیت بیشترین پتاسیم قابل دسترس گیاه آزاد شد، همچنین تغییرات ساختاری که منجر به کاهش قابل ملاحظه در آزادسازی پتاسیم گردید، برای موسکویت در دمای بالاتر از 700 و برای فلوگوپیت در دمای 500 تا 700 درجه سانتیگراد اتفاق افتاد.
واژه های کلیدی: تیمارهای حرارتی، رهاسازی پتاسیم، فلوگوپیت، موسکویت، یونجه
اعظم جعفری؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی
چکیده
Abstract
Soil digital survey as tool for soil spatial information provides pathways for producing of high resolution soil maps. Therefore, it should be developed strategic methods for making high resolution soil spatial information. Subsequently, this study was designed for prediction of soil classes by regression models in Zarand region of Kerman. Regression models includes of multinomial logistic regression and multiclass boosted regression tree were used for prediction of soil great groups by relating those with predictors such as remote sensing indices, terrain attributes and geomorphology ...
بیشتر
Abstract
Soil digital survey as tool for soil spatial information provides pathways for producing of high resolution soil maps. Therefore, it should be developed strategic methods for making high resolution soil spatial information. Subsequently, this study was designed for prediction of soil classes by regression models in Zarand region of Kerman. Regression models includes of multinomial logistic regression and multiclass boosted regression tree were used for prediction of soil great groups by relating those with predictors such as remote sensing indices, terrain attributes and geomorphology map. A confusion matrix was used to calculate aspects of map accuracy. The geomorphology map at the fourth level (geomorphic surface) was a powerful predictor unlike the other levels (landscape, landform and lithology). Terrain attributes and finally remote sensing indices after geomorphic surface were imported as predictors in the prediction. The map purity over all soil great groups was above 0.60 in both calibration and validation locations. Poorer performance was observed for Calcigypsids and Haplocambids. Both methods provided good predictions for Haplosalids that shown by high values for users’ accuracy and producers’ reliability The results showed soils with better reliability are those highly influenced by topographic and geomorphic characteristics at least in this study area (e.g. Haplosalids, Haplogypsids and Torripsamments) and soils with very low reliability and accuracy of prediction are hardly influenced by the topographic and geomorphic characteristics (e.g. Haplocambids and Calcigypsids).
Keywords: Digital soil mapping, Multinomial logistic regression, Boosted regression tree
مریم محسنی سجادی؛ مجید افیونی؛ حسین خادمی؛ سید اسدالله محسنی موحد؛ شمس الله ایوبی
چکیده
چکیده
فلوراید یکی از عناصر غذایی کم مصرف ضروری برای انسان و حیوانات است و غلظت آن در آب آبیاری به عنوان یکی از شاخصهای کیفیت آب مطرح است. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی فلوراید در آب های زیرزمینی و خاک بخشی از اراضی دشت اراک است. به این منظور بهترتیب تعداد 87 و 92 نمونه آب چاه در دو فصل پاییز 1386 و اواخر بهار 1387 و 30 نمونه خاک از همان ...
بیشتر
چکیده
فلوراید یکی از عناصر غذایی کم مصرف ضروری برای انسان و حیوانات است و غلظت آن در آب آبیاری به عنوان یکی از شاخصهای کیفیت آب مطرح است. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی فلوراید در آب های زیرزمینی و خاک بخشی از اراضی دشت اراک است. به این منظور بهترتیب تعداد 87 و 92 نمونه آب چاه در دو فصل پاییز 1386 و اواخر بهار 1387 و 30 نمونه خاک از همان موقعیت چاه ها برداشت گردید. میزان فلوراید محلول در آب های زیرزمینی و نمونه های خاک در اطراف شهر اراک به وسیله الکترود انتخابگر یونی (ISE) اندازه گیری شد. میانگین غلظت فلوراید در آب منطقه مورد مطالعه در دو فصل پاییز و اواخر بهار به ترتیب 3/0 و 06/0 میلی گرم در لیتر بود. این مقادیر در محدوده مجاز برای مصارف آبیاری بوده ولی برای مصارف آب آشامیدنی دارای کمبود می باشد. بهطور کلی، نقشه های پراکنش مکانی فلوراید در آب زیرزمینی و منحنی های ایزوپیزومتر نشان دادکه میزان فلوراید با تمرکز خطوط جریان آب زیرزمینی افزایش یافته است. همچنین غلظت فلوراید در روستاها و نقاطی که برای پمپاژ مناسب تر است بیشتر می باشد. میانگین غلظت فلوراید محلول در نمونه های خاک 2/4 و حداکثر 5/26 میلی گرم بر کیلوگرم است. بیشترین غلظت فلوراید محلول در خاک های حوالی کارخانجات آلومینیوم سازی و مراکز صنعتی حومه می باشد. این مقادیر تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد با غلظت فلوراید محلول نمونه های خاک اراضی کشاورزی و بایر دارد. میزان فلوراید محلول در خاک با میزان آهک همبستگی منفی و باpH همبستگی مثبت و معنی دار در سطح 1 درصد دارد.
واژه های کلیدی: آب های زیرزمینی، تغییرات مکانی، خاک، دشت اراک، فلوراید
احمدرضا پیله ور شهری؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی
چکیده
چکیده
با توجه به نقش کربن آلی در مدیریت و پایداری خاک، جلوگیری از فرسایش خاک، پایش میزان دی اکسیدکربن هوا، پیش بینی مکانی کربن آلی خاک در مقیاس منطقه ای، ملی و جهانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این مطالعه مقایسه مدل رگرسیون چندمتغیره و مدل هوشمند شبکه عصبی در برآورد کربن آلی خاک به کمک داده های آنالیز سطح زمین می باشد. منطقه مورد ...
بیشتر
چکیده
با توجه به نقش کربن آلی در مدیریت و پایداری خاک، جلوگیری از فرسایش خاک، پایش میزان دی اکسیدکربن هوا، پیش بینی مکانی کربن آلی خاک در مقیاس منطقه ای، ملی و جهانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این مطالعه مقایسه مدل رگرسیون چندمتغیره و مدل هوشمند شبکه عصبی در برآورد کربن آلی خاک به کمک داده های آنالیز سطح زمین می باشد. منطقه مورد مطالعه با مساحت 24 کیلومتر مربع در اراضی تپه ماهوری جنوب ضرغام آباد سمیرم اصفهان با کاربری مرتع انتخاب و نمونه برداری در 125 نقطه از عمق 10-0 سانتی متری انجام شد. میزان کربن آلی نمونه های خاک جمع آوری شده، اندازه گیری شد. ویژگی های پستی و بلندی از روی مدل رقومی ارتفاع منطقه در پیکسل هایی به ابعاد 10 10 متر محاسبه شد. در نهایت مدل رگرسیون چند متغیره و شبکه عصبی مصنوعی بین این ویژگی ها و کربن آلی، برقرار و سپس به وسیله ی نقاط اضافی نمونه برداری شده (25 نقطه)، مدل های به دست آمده اعتبارسنجی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که مدل رگرسیونی توانست 60 درصد از تغییرات مکانی کربن آلی و مدل شبکه عصبی مصنوعی حدود 89 درصد از تغییرات را در منطقه مورد مطالعه توجیه نماید. نتایج آنالیز حساسیت مدل شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که انحنای قائم، شاخص قدرت جریان، شیب، شاخص حمل رسوب، شاخص رطوبت، انحنای افقی و جهت شیب به عنوان خصوصیات پستی و بلندی مهم در کنترل کربن آلی خاک در اراضی تپه ماهوری مورد مطالعه بودند. نتایج کلی مطالعه نشان داد که کربن آلی خاک در منطقه از خصوصیات پستی و بلندی و فرآیندهای هیدرولوژیکی مرتبط با آن تأثیر زیادی گرفته است. همچنین بر اساس معیارهای میانگین خطا و جذر میانگین مربعات خطا که در مدل رگرسیونی به ترتیب 25/0 و 3/0 و در مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 006/0 و 027/0 می باشند، مدل شبکه عصبی مصنوعی به عنوان ابزار قدرتمندتری در پیش بینی کربن آلی نسبت به آنالیز رگرسیون خطی چندمتغیره عمل می کند.
واژه های کلیدی: کربن آلی خاک، شاخص های پستی و بلندی، رگرسیون خطی، شبکه عصبی مصنوعی
فاطمه نوروزیفرد؛ محمد حسن صالحی؛ حسین خادمی؛ علیرضا داوودیاندهکردی
چکیده
چکیده
ماده مادری از مهمترین فاکتورهای خاک سازی در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مواد مادری آذرین، دگرگونی و رسوبی بـر روی برخی از ویژگیهای فیزیکی، شیمیـایی، کانیشناسی و ردهبندی خاکها در شمال استان چهارمحال و بختیاری است. پس از انتخاب هفت نوع سنگ مادری شامل گرانیت، بازالت، سنگ آهک، ...
بیشتر
چکیده
ماده مادری از مهمترین فاکتورهای خاک سازی در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مواد مادری آذرین، دگرگونی و رسوبی بـر روی برخی از ویژگیهای فیزیکی، شیمیـایی، کانیشناسی و ردهبندی خاکها در شمال استان چهارمحال و بختیاری است. پس از انتخاب هفت نوع سنگ مادری شامل گرانیت، بازالت، سنگ آهک، شیل، میکـاشیست، گنیس و آمفیبـولیت، بر روی هر یک از آنها سه خاکرخ، حفر و تشریح گردید و یک خاکرخ از هر سنگ بستر به عنوان خاکرخ شاهد برای تجزیههای فیزیکی، شیمیایی و کانیشناسی رس موجود در سنگ بستر و افقهای خاک انتخاب گردید. نتایج نشان داد ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک، کانیشناسی و ردهبندی خاکها به میزان قابل ملاحظهای توسط مواد مادری، کنترل میشود. اغلب خاکها تنها دارای دو افق A و BC بودند و در راسته انتیسولز طبقهبندی گردیدند و تنها خاکهای موجود بر روی شیل و گنیس، به دلیل وجود افق مشخصه B، در راسته اینسپتیسولز ردهبندی شدند. تفاوت در ردهبندی خاکهای موجود در یک راسته نیز از سطح زیر گروه یا فامیل خاک مشاهده شد که نشاندهنده لزوم ردهبندی خاک در سطوح پایین برای اهداف مدیریتی است. نتایج کانیشناسی بخش رس نشان داد در همه خاکها و ماده مادری آنها کانیهای کلریت، کائولینیت، کوارتز و میکا (بجز افق سطحی خاک تشکیل شده بر روی سنگ بازالت و نمونه سنگ شیل) وجود دارد و منشأ آنها در خاکها توارثی است. منشأ اسمکتیت در خاکهای حاصل از گرانیت و بازالت، پدوژنیکی و در خاک حاصل از سنگ آهک، توارثی تشخیص داده شد در حالی که در خاک به وجود آمده از سنگ گنیس، دو منشاء توارثی و پدوژنیکی بهنظر میرسد. وجود ورمیکولیت در خاک به وجود آمده از آمفیبولیت ناشی از به ارث رسیدن از ماده مادری و در خاکهای تشکیل شده بر روی میکاشیست و شیل بهدلیل تشکیل در محیط خاک میباشد.
واژه های کلیدی: ماده مادری، ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، کانی شناسی رس، رده بندی
فاطمه خیامیم؛ حسین خادمی؛ محمد حسن صالحی
چکیده
چکیده
همراهی قارچ های اندوفایت با گراس های سردسیری به ویژه فسکیوی بلند یکی از مهمترین همزیستی ها در طبیعت است. بررسی های فراوانی در رابطه با نقش مثبت این همزیستی در مقاومت گیاه به تنش های متفاوت انجام شده، لیکن تأثیر آن در جذب عناصر غذایی متفاوت به ویژه پتاسیم و تحولات کانی های پتاسیم دار ناشناخته است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ...
بیشتر
چکیده
همراهی قارچ های اندوفایت با گراس های سردسیری به ویژه فسکیوی بلند یکی از مهمترین همزیستی ها در طبیعت است. بررسی های فراوانی در رابطه با نقش مثبت این همزیستی در مقاومت گیاه به تنش های متفاوت انجام شده، لیکن تأثیر آن در جذب عناصر غذایی متفاوت به ویژه پتاسیم و تحولات کانی های پتاسیم دار ناشناخته است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر قارچ اندوفایت بر تغییر و تحولات کانی های میکایی در اندازه رس انجام شد. این پژوهش به صورت گلدانی و در شرایط گلخانه ای با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. محیط کشت مخلوطی از شن کوارتزی (به عنوان ماده پرکننده) و کانی های میکایی فلوگوپیت و موسکویت بود. جهت انجام کشت، از ژنوتیپ 75B فسکیوی بلند در دو نوع حاوی و عاری از اندوفایت استفاده شد. در طول دوره 140 روزه کشت گلدان ها به وسیله آب مقطر و محلول غذایی در دو نوع حاوی و عاری از پتاسیم، آبیاری و تغذیه شدند. در پایان دوره کشت گیاه برداشت و به روش خاکستر خشک تجزیه و مقدار پتاسیم عصاره گیاه توسط شعله سنج تعیین شد. همچنین تجزیه بخش رس کانی ها، توسط پراش پرتو ایکس انجام گردید. نتایج بدست آمده ورمی کولیتی شدن کانی فلوگوپیت را در هر دو شرایط تغذیه ای نشان داد. شدت تغییرات کانی شناسی در شرایط تغذیه ای بدون پتاسیم بسیار بیشتر از شرایط تغذیه ای با پتاسیم بود. تشکیل کانی های کلریت و اسمکتیت نیز به مقدار کم در بستر کشت فلوگوپیت مشاهده گردید. همچنین، ورمی کولیتی شدن بسیار ضعیف کانی موسکویت علیرغم دیاکتاهدرال بودن کانی مشاهده شد. درشرایط تغذیه ای بدون پتاسیم و در کانی فلوگوپیت، نسبت قله 4/1 به 0/1 نانومتر تقریباً 4 برابر بیشتر از شرایط عدم حضور اندوفایت بود. این اختلاف معنی دار را می توان به تأثیر رابطه همزیستی قارچ اندوفایت بر میزان و نوع ترشحات ریشه و در نهایت، تغییر کانی فلوگوپیت مرتبط دانست. کاهش معنی دار مقادیر pH ریزوسفر در شرایط حضور قارچ نیز این فرضیه را تأیید می کند.
واژه های کلیدی: قارچ اندوفایت، فلوگوپیت، موسکویت، ورمی کولیت، تغییر کانی شناسی
مرضیه تقی پور؛ حسین خادمی؛ شمس الله ایوبی
چکیده
چکیده
در سال های اخیر تجمع عناصر سنگین در خاک در بسیاری از نقاط جهان به یک مشکل زیست محیطی مهم تبدیل شده است. از آنجائیکه در ارتباط با وضعیت پراکنش عناصر سنگین در خاک های استان همدان اطلاعاتی وجود ندارد، این مطالعه با هدف بررسی تغییرات مکانی فلزات سنگین سرب و روی در برخی از خاک های سطحی اطراف شهر همدان و درک ارتباط احتمالی آن با نوع ...
بیشتر
چکیده
در سال های اخیر تجمع عناصر سنگین در خاک در بسیاری از نقاط جهان به یک مشکل زیست محیطی مهم تبدیل شده است. از آنجائیکه در ارتباط با وضعیت پراکنش عناصر سنگین در خاک های استان همدان اطلاعاتی وجود ندارد، این مطالعه با هدف بررسی تغییرات مکانی فلزات سنگین سرب و روی در برخی از خاک های سطحی اطراف شهر همدان و درک ارتباط احتمالی آن با نوع استفاده از اراضی و مواد مادری خاک ها صورت گرفت. تعداد 263 نمونه خاک سطحی مرکب از عمق 10-0 سانتی متری از منطقه مطالعاتی به وسعت 1600 کیلومترمربع جمع آوری شد. موقعیت نقاط توسط دستگاه موقعیت یاب جهانی تعیین و کاربری محل شامل مرتع، گندم دیم، کشاورزی آبی و مناطق شهری ثبت گردید. همچنین شش نوع ماده مادری غالب منطقه شناسایی و از هر نوع سه نمونه برداشت شد. مقدار سرب و روی کل و قابل جذب در نمونه های خاک و مقدار کل این عناصر در نمونه های سنگ عصاره گیری و با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. برخی از ویژگی های خاک مانند هدایت الکتریکی، بافت، pH، ماده آلی و ظرفیت تبادل کاتیونی نیز در نمونه ها اندازه گیری شد. تغییرنمای همه جهته مقدار کل عناصر مورد مطالعه ترسیم و سپس الگوی مناسب بر آن ها برازش داده شد. در نهایت به وسیله روش کریجینگ نقشه پراکنش مکانی عناصر مورد مطالعه ترسیم گردید. میانگین غلظت روی کل و قابل جذب در منطقه مطالعاتی بهترتیب 4/71 و 5/2 میلی گرم بر کیلوگرم و میانگین غلظت سرب کل و قابل جذب به ترتیب 24 و 5/2 میلی-گرم بر کیلوگرم می باشد. نتایج آنالیز های زمین آماری نشان داد که مدل کروی بهترین مدل برازش داده شده بر غلظت کل سرب و روی می باشد. دامنه تأثیر برای سرب 9750 متر و برای روی 11550 متر تخمین زده شد. بر اساس نقشه های پراکنش سرب و روی، عامل مؤثر بر روند افزایشی این عناصر، نوع کاربری است. آنالیز سنگ های بستر در منطقه نیز نشان داد که شیل های واقع در قسمت های جنوب شرقی و غرب منطقه، دارای غلظت بالایی از عنصر روی (2/96 میلی گرم بر کیلوگرم ) هستند. بنابراین با هوادیدگی این سنگ ها روی به خاک اضافه شده است. علاوه بر کاربری، نوع مواد مادری منطقه نیز عامل مهم دیگر در کنترل غلظت روی کل است. از بین خصوصیات خاک تنها ماده آلی همبستگی بالایی با غلظت سرب (35/0r2=) و روی (33/0r2=) نشان داد.
واژههای کلیدی: تغییرات مکانی، عناصر سنگین، مواد مادری، نوع کاربری، تغییرنما، کریجینگ، همدان
فاطمه خیامیم؛ حسین خادمی؛ امیرحسین خوش گفتارمنش؛ شمس الله ایوبی
چکیده
چکیده
هوادیدگی کانی های موجود در خاک، منبع اولیه بسیاری از عناصر غذایی ضروری رشد گیاه از جمله پتاسیم می باشد. نقش مهم پتاسیم در افزایش کیفیت محصولات کشاورزی به خوبی شناخته شده و از طرفی کانی های میکایی به عنوان منبع اصلی تأمین پتاسیم در خاک های کشورمان غالب هستند. بعلاوه، اطلاعات دقیقی در مورد نقش کانی های میکایی در تأمین پتاسیم برای ...
بیشتر
چکیده
هوادیدگی کانی های موجود در خاک، منبع اولیه بسیاری از عناصر غذایی ضروری رشد گیاه از جمله پتاسیم می باشد. نقش مهم پتاسیم در افزایش کیفیت محصولات کشاورزی به خوبی شناخته شده و از طرفی کانی های میکایی به عنوان منبع اصلی تأمین پتاسیم در خاک های کشورمان غالب هستند. بعلاوه، اطلاعات دقیقی در مورد نقش کانی های میکایی در تأمین پتاسیم برای جو که دومین محصول پرتولید کشورمان است وجود ندارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی توانایی گیاه جو در استفاده از پتاسیم ساختاری یک نوع میکای دی اکتاهدرال (موسکویت) و نوعی میکای تری اکتاهدرال (فلوگوپیت) انجام شد. در این پژوهش از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار استفاده شد. بستر کشت مخلوطی از شن کوارتزی (به عنوان ماده پر کننده) و کانی پتاسیم دار (موسکویت و فلوگوپیت) بوده و گیاهان به وسیله دو نوع محلول غذایی (پتاسیم دار و بدون پتاسیم ) در دوره چهار ماهه کشت تغذیه شدند. در این مطالعه از رقم گوهر که به طور معمول در منطقه اصفهان کشت می شود، استفاده شد. در پایان دوره کشت بخش هوایی و ریشه گیاه جدا شده و عصاره گیری به روش خاکستر گیری خشک انجام گردید و مقدار پتاسیم در عصاره گیاه توسط شعله سنج تعیین شد. در تیمارهای بدون پتاسیم مقدار پتاسیم جذب شده توسط گیاه به طور معنی داری تحت تأثیر نوع بستر کشت قرار داشت. به طوریکه بیشترین جذب به گیاهان رشد کرده در بستر حاوی فلوگوپیت مربوط بوده است. اما اختلاف معنی داری بین بستر های موسکویت و کوارتز مشاهده نشد. غلظت پتاسیم در گیاهان رشد کرده در بستر فلوگوپیت حتی تحت محلول غذایی بدون پتاسیم در محدوده کفایت قرار دارد. این مسئله نشان می دهد، در محیطی که پتاسیم ساختاری کانی ها تنها منبع تأمین پتاسیم می باشد، نوع کانی میکایی در میزان پتاسیمی که در دسترس گیاه قرار می گیرد اهمیت بسزایی دارد.
واژه های کلیدی: موسکویت، فلوگوپیت، جو، اثرات ریزوسفری، رهاسازی پتاسیم
سمیرا نوروزی؛ حسین خادمی
چکیده
چکیده
اسید های آلی در افزایش زیست فراهمی عناصر غذایی خاک نقش مهمی دارند. پتاسیم غیر تبادلی خاک ها که عمدتاً در بین لایه های میکاها محبوس گردیده است، منبع مهمی برای پتاسیم مورد نیاز گیاهان در بسیاری از خاک ها محسوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر برخی اسیدهای آلی در رها سازی پتاسیم از کانی های میکایی و مطالعه تغییرات کانی ...
بیشتر
چکیده
اسید های آلی در افزایش زیست فراهمی عناصر غذایی خاک نقش مهمی دارند. پتاسیم غیر تبادلی خاک ها که عمدتاً در بین لایه های میکاها محبوس گردیده است، منبع مهمی برای پتاسیم مورد نیاز گیاهان در بسیاری از خاک ها محسوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر برخی اسیدهای آلی در رها سازی پتاسیم از کانی های میکایی و مطالعه تغییرات کانی شناسی کانی ها تحت تأثیر اسیدهای آلی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل در بر گیرنده دو نوع کانی رسی ( موسکویت و فلوگوپیت )، سه نوع اسید آلی ( اگزالیک، سیتریک و مالیک ) با چهار غلظت ( صفر، 500، 2000 و 4000 میکرومولار) در شش زمان مختلف ( 5 ساعت، 2، 10، 30، 60 و 120 روز ) با سه تکرار انجام شد. کانی های میکایی ( کوچک تر از 60 میکرومتر) تحت تأثیر اسیدهای آلی با غلظت های مختلف در دوره های زمانی معین قرار گرفتند. سپس مقدار پتاسیم رها شده از این کانی ها به محلول، با دستگاه فلیم فتومتراندازه گیری شد. نتایج نشان دادند که سرعت رهاسازی پتاسیم بسته به نوع اسیدهای آلی و ترکیب شیمیایی و ساختمان تبلور کانی های میکایی متفاوت است. اسید سیتریک با غلظت 4000 میکرومولار در بین سایر اسیدها پتاسیم بیشتری از کانی ها آزاد نمود و مقدار پتاسیم رها شده از کانی ها با افزایش غلظت اسیدها، افزایش یافت. کانی فلوگوپیت در تمام تیمارها، پتاسیم بیشتری نسبت به کانی موسکویت آزاد نمود. روند رها سازی پتاسیم غیر تبادلی از کانی ها دارای دو فاز مشخص رهاسازی سریع در مراحل اولیه و رهاسازی با سرعت ثابت تا انتهای آزمایش بود. به نظر می رسد اسیدهای آلی از طریق کئوردیناسیون گروه های کربوکسیلیک و هیدروکسیل با کاتیون های فلزی جذب کانی ها شده و کئوردیناسیون قوی اسیدهای آلی، آزادسازی پتاسیم به محلول را افزایش می دهد. کانی های میکایی تحت تأثیر اسیدهای آلی تا غلظت 4000 میکرومولار و تا 4 ماه تغییر کانی شناسی قابل تشخیص با دستگاه پراش پرتو ایکس نداشتند.
واژه های کلیدی: آزاد سازی پتاسیم، اسیدهای آلی، موسکویت، فلوگوپیت، تغییرات کانی شناسی