الهام افضلی مقدم؛ ناصر برومند؛ وحیدرضا جلالی؛ صالح سنجری
چکیده
ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻫﻴﺪروﻟﻴﻜﻲ ﺑﺮای درک ﺟﺮﻳﺎن رﻃﻮﺑﺖ در ﺧﺎک ﻏﻴﺮاﺷﺒﺎع ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻣﺪلسازی ﺟرﻳﺎن رطﻮﺑﺖ، آﻻﻳﻨﺪهها و عناصر غذایی در ﺧﺎک، اﺳﺘﻔﺎده میﮔﺮدﻧﺪ. مدیریت خاک و کاربری اراضی، با تأثیر بر ویژگیهای خاک میتوانند مستقیما خصوصیات هیدرولیکی خاک را تغییر دهند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی ...
بیشتر
ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻫﻴﺪروﻟﻴﻜﻲ ﺑﺮای درک ﺟﺮﻳﺎن رﻃﻮﺑﺖ در ﺧﺎک ﻏﻴﺮاﺷﺒﺎع ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻣﺪلسازی ﺟرﻳﺎن رطﻮﺑﺖ، آﻻﻳﻨﺪهها و عناصر غذایی در ﺧﺎک، اﺳﺘﻔﺎده میﮔﺮدﻧﺪ. مدیریت خاک و کاربری اراضی، با تأثیر بر ویژگیهای خاک میتوانند مستقیما خصوصیات هیدرولیکی خاک را تغییر دهند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی اثر کاربریهای مختلف اراضی بر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (ks) بود. این پژوهش در 100 هکتار از اراضی منطقه خضرآباد در 25 کیلومتری جنوب شهرستان جیرفت انجام گردید. به کمک نرمافزار Google earth و Arc GIS، منطقه به بلوکهایی با ابعاد 1000×1000 متر شبکهبندی شد. مختصات جغرافیایی مراکز هر بلوک به عنوان محل نمونهبرداری انتخاب و (ks) توسط دستگاه نفوذسنج گلف تعیین گردید. برای انجام درونیابی و تهیه نقشههای مکانی، از روش کریجینگ استفاده شد. نتایج نشان داد که (ks) با همبستگی مکانی قوی از تغییرپذیری مکانی بالایی برخوردار است که این تغییرات در کاربری باغ بیشترین و در کاربری بایر کمترین مقدار را در برگرفتند و دلیل این امر نوع کاربری و تکنیک مدیریتی بسته به نوع کاربری و نشاندهنده تأثیر کاربری اراضی بر (ks) بود. الگوی پراکنش ks با متغیر شن همروند و با الگوی پراکنش رس در خلاف جهت دیده شد که همین امر، تأثیر ویژگیهای فیزیکی خاک را بر (ks) نشان داد. با توجه به پارامترهای ارزیابی MBE (میانگین انحراف خطا)، MAE (میانگین قدر مطلق خطا) و CRM (ضریب جرم باقیمانده)، بهترین مدل برازش داده شده به ks، مدل گاوسی بود و ویژگیهای خاک نظیر ks، دارای تغییرپذیری مکانی وابسته به مقیاس نمونهبرداری بودند. بهطور کلی مشخص گردید که کاربریهای اراضی، بسته به نوع کاربری و تکنیک مدیریتی مورد استفاده، با تأثیر بر خصوصیات خاک، باعث تغییر در ks میشوند.
مجتبی مقبلی؛ محسن فرحبخش؛ ناصر برومند
چکیده
فرآیندهای جذب سطحی و واجذب نقش تعیین کننده ای بر حلالیت بور در محلول خاک و در نتیجه در دسترس بودن آن برای گیاهان ایفا می کنند. قدرت یونی، pH و نوع یون های تبادلی خاک از جمله عوامل مهم بر جذب سطحی بور در خاک محسوب می شوند. به منظور ارزیابی اثر عوامل فوق بر قابلیت دسترسی بور، جذب سطحی بور در یک نمونه خاک آهکی به صورت پیمانه ای بررسی شد. برای ...
بیشتر
فرآیندهای جذب سطحی و واجذب نقش تعیین کننده ای بر حلالیت بور در محلول خاک و در نتیجه در دسترس بودن آن برای گیاهان ایفا می کنند. قدرت یونی، pH و نوع یون های تبادلی خاک از جمله عوامل مهم بر جذب سطحی بور در خاک محسوب می شوند. به منظور ارزیابی اثر عوامل فوق بر قابلیت دسترسی بور، جذب سطحی بور در یک نمونه خاک آهکی به صورت پیمانه ای بررسی شد. برای اندازه گیری مقدار جذب سطحی بور، پنج گرم خاک در لوله های 50 میلی لیتری پروپیلنی منتقل شد و به هر یک از تیوپ های آزمایشی 20 میلی لیتر محلول (حاوی مقادیر 0، 2، 5، 8، 10، 15 و 20 میلی گرم در لیتر بور) در سه قدرت یونی (I) 02/0، 06/0 و 12/0، در دو سطح SAR 20 و 100 و pH های مختلف اضافه گردید. در نهایت مقدار بور جذب سطحی شده، از تفاوت غلظت اولیه و غلظت تعادلی محاسبه گردید. در همه تیمار ها با افزایش غلظت تعادلی بور، مقدار جذب سطحی ابتدا با شیب زیاد افزایش یافت و سپس به مقدار نسبتاً ثابتی میل کرد. نتایج نشان داد با افزایش نسبت جذب سطحی سدیم و pH خاک جذب سطحی بور افزایش نشان داد. اثر نسبت جذب سطحی سدیم در غلظت های تعادلی پایین کم است، ولی با افزایش غلظت تعادلی اثر نسبت جذب سطحی سدیم بر جذب سطحی بور افزایش یافت. همچنین با افزایش قدرت یونی خاک احتمالاً به علت کاهش ضخامت لایه دوگانه پخشیده جذب سطحی بور افزایش پیدا کرد. اثر مثبت قدرت یونی بر جذب سطحی بور نشان داد که مکانیزم غالب جذب سطحی بور تشکیل کمپلکس های درون کره ای است.
ناصر برومند؛ صالح سنجری
چکیده
ارتباط نزدیک و متقابلی بین موقعیت ژئومرفیک و نحوه ی تشکیل و تکامل خاک وجود دارد که مطالعات کانی شناسی به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های خاک نسبت به توپوگرافی تغییر می کند. این پژوهش با هدف بررسی کانی شناسی رسی خاک های منطقه جبالبارز- جیرفت در سطوح مختلف ژئومرفیک صورت پذیرفت. اشکال اراضی تپه، پدیمنت سنگی، پدیمنت پوشیده و دشت آبرفتی دامنه ...
بیشتر
ارتباط نزدیک و متقابلی بین موقعیت ژئومرفیک و نحوه ی تشکیل و تکامل خاک وجود دارد که مطالعات کانی شناسی به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های خاک نسبت به توپوگرافی تغییر می کند. این پژوهش با هدف بررسی کانی شناسی رسی خاک های منطقه جبالبارز- جیرفت در سطوح مختلف ژئومرفیک صورت پذیرفت. اشکال اراضی تپه، پدیمنت سنگی، پدیمنت پوشیده و دشت آبرفتی دامنه ای در منطقه شناسایی گردیدند و شکل اراضی تپه بر اساس میزان پایداری، به سطوح ژئومرفیک مختلف تقسیم گردید. کانی های رسی ایلیت، اسمکتیت، کلریت و کائولینیت با استفاده از پراش سنج پرتوی X (XRD) شناسایی شدند. کانی اسمکتیت کانی غالب در خاک های سطوح ژئومرفیک پایدار تپه و پدیمنت پوشیده بود که به دلیل داشتن سطح پایدار و رطوبت بیشتر در زمان گذشته و حال، این کانی از تغییر شکل کانی ایلیت و کلریت تشکیل شده است. همچنین کانی کلریت در سطح پایدار پدیمنت پوشیده مشاهده نشد که با توجه به افزایش مقدار نسبی کانی اسمکتیت در این سطح، نشان از تغییر شکل کانی کلریت به کانی اسمکتیت است. وجود کانی های کلریت، ایلیت مربوط به مواد مادری منطقه می باشد که البته بررسی ماده مادری منطقه مورد مطالعه این نکته را ثابت کرد. از طرفی منشأ کانی کائولینیت در اقلیم خشک این منطقه خاکساز نبوده و با توجه به مشاهده آن در مواد مادری، دارای منشأ توارثی می باشد. نتایج تحقیق، نمایان گر نقش مهم ژئومرفولوژی در کانی شناسی رسی خاکهای منطقه ی مطالعاتی می باشد.
صالح سنجری؛ سعید برخوری؛ ناصر برومند
چکیده
ژئومرفولوژی رابطه تنگاتنگی با پیدایش و میکرومرفولوژی خاک ها دارد. بنابراین، برای بررسی فرآیندهای پدوژنیک در سطوح مختلف ژئومرفیک، آگاهی از ویژگی های میکرومرفولوژیک خاک ها ضروری است. در این پژوهش ویژگی های میکرومرفولوژیک خاک های منطقه رودبار جنوب (بخشی از حوزه جازموریان) مطالعه و همچنین تأثیر ژئومرفولوژی بر این ویژگی ها بررسی گردید. ...
بیشتر
ژئومرفولوژی رابطه تنگاتنگی با پیدایش و میکرومرفولوژی خاک ها دارد. بنابراین، برای بررسی فرآیندهای پدوژنیک در سطوح مختلف ژئومرفیک، آگاهی از ویژگی های میکرومرفولوژیک خاک ها ضروری است. در این پژوهش ویژگی های میکرومرفولوژیک خاک های منطقه رودبار جنوب (بخشی از حوزه جازموریان) مطالعه و همچنین تأثیر ژئومرفولوژی بر این ویژگی ها بررسی گردید. برای انجام این مطالعه هفت خاکرخ در اشکال اراضی مخروط افکنه و پلایا که هر یک به چند سطح مختلف ژئومرفیک تقسیم می شود حفر و نمونه های دست نخورده برای تهیه مقاطع نازک برداشت شد. بررسی مقاطع نازک سطوح ژئومرفیک میانه و قاعده مخروط افکنه، نشان دهنده ی پوشش رس و بلورهای عدسی شکل، صفحات درهم قفل شده و پرشدگی گچ در افق های 2Bt1 و By می باشد. در حالی که در سطوح مختلف ژئومرفیک اشکال اراضی پلایا، پرشدگی گچ، پوشش پراکنده رس و هم چنین پدوفیچرهای مرکب، شامل پوشش رس و آهک مشاهده گردید. به طرف سطح ژئومرفیک پف کرده نمکی پلایا بر میزان بلورهای عدسی و ریزبلور گچ افزوده شده است. مشاهده پوشش رس در خاک های این منطقه با توجه به اقلیم کنونی منطقه شاهدی بر وجود بارندگی کافی و شرایط اقلیمی مرطوب برای آبشویی و انتقال رس در گذشته می باشد. از سوی دیگر، حضور پدوفیچرهای مرکب نشان دهنده پلی-ژنتیک بودن این خاک ها می باشد. مشاهده پوشش رس پراکنده، ویژه افق ناتریک می باشد که در اثر انتشار توسط یون سدیم، حرکت و تجمع می-یابد. به طور کلی، از شواهد و مشاهدات میکرومرفولوژیک ذکر شده می توان نتیجه گیری کرد که نتایج فوق نشان دهنده دوره های مرطوب گذشته و همچنین تکرار دوره های خشک و مرطوب در این خاک ها می باشد.