کاوه کیانی جم؛ محمدرضا بی همتا؛ داود حبیبی؛ احمد اصغرزاده؛ علی صارمی راد
چکیده
افزایش آلودگی خاک با فلزات سنگین یکی از مهمترین موضوعات در سراسر جهان به شمار میرود که امروزه در کانون توجهات قرار گرفته است. سرب بهعنوان یکی از خطرناکترین فلزات سنگین و آلایندههای شیمیایی پایدار، بر محیطزیست بهخصوص فعالیتهای متابولیکی و فیزیولوژیکی موجودات زنده تأثیر میگذارد و در نهایت بهسلامت محیطزیست و انسان ...
بیشتر
افزایش آلودگی خاک با فلزات سنگین یکی از مهمترین موضوعات در سراسر جهان به شمار میرود که امروزه در کانون توجهات قرار گرفته است. سرب بهعنوان یکی از خطرناکترین فلزات سنگین و آلایندههای شیمیایی پایدار، بر محیطزیست بهخصوص فعالیتهای متابولیکی و فیزیولوژیکی موجودات زنده تأثیر میگذارد و در نهایت بهسلامت محیطزیست و انسان آسیبهای جدی وارد میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر کاربرد و عدم کاربرد قارچ مایکوریزا (Rhizophagus irregularis) بر میزان فعالیت برخی خصوصیات بیوشیمیایی 10 ژنوتیپ گندم در سه غلظت مختلف سرب (0، 218 و 437 میلیگرم بر کیلوگرم) در خاک انجام گردید. با افزایش غلظت سرب، میزان مالون دی آلدهید نیز افزایش یافت که در نتیجهی تخریب سلولهای گیاهی میباشد. مقادیر پرولین رقم پارس در هر دو تیمار عدم کاربرد و کاربرد قارچ مایکوریزا در غلظت 218 میلیگرم بر کیلوگرم سرب و نیز رقم سیروان در تیمار عدم کاربرد قارچ و غلظت 218 میلیگرم بر کیلوگرم سرب به ترتیب در بالاترین مقدار قرار داشت. فعالیت کاتالاز رقم بهار در تیمار عدم کاربرد قارچ با غلظت 218 میلیگرم بر کیلوگرم سرب در بیشترین سطح بود. رقم روشن در غلظت 218 میلیگرم بر کیلوگرم دارای فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز بالایی بود. پس از این رقم، ارقام بک کراس روشن و پیشتاز در همین غلظت میزان بیشتری از فعالیت این آنزیم را به خود اختصاص دادند. مقدار پراکسید هیدروژن با تغییر غلظت سرب از 0 به 218 میلیگرم بر کیلوگرم کاهش نشان داد، درحالیکه در غلظت 437 میلیگرم بر کیلوگرم مقدار آن افزایش داشت. با افزایش غلظت سرب میزان کلروفیل a کاهش و میزان کلروفیل b افزایش یافت. کاربرد قارچ مایکوریزا بر آنزیمهای مالون دی آلدئید، پرولین، کاتالاز و پراکسید هیدروژن تأثیرگذار بود و سبب کاهش مقدار این آنزیمها در مقایسه با شاهد شد.
حسین صباحی؛ امیر قلاوند؛ علی محمد مدرس ثانوی؛ احمد اصغرزاده
چکیده
به منظور مقایسه عملکرد کلزا و خصوصیات شیمیایی خاک در سیستم کوددهی تلفیقی و متداول آزمایشی دو ساله در منطقه سواد کوه انجام گرفت. تیمارهای کودی شامل:
(0 ، 50 ، 100 ، 150 ، 100درصد کود شیمیایی) و 200 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره (F0 تا F4 )،
kg N ha-1150 از منبع اوره + kg N ha-1 50 از منبع کود دامی MF1) – 100درصد شیمیایی + 35درصد آلی)،
kg N ha-1100 از منبع اوره +kg N ha-150 از ...
بیشتر
به منظور مقایسه عملکرد کلزا و خصوصیات شیمیایی خاک در سیستم کوددهی تلفیقی و متداول آزمایشی دو ساله در منطقه سواد کوه انجام گرفت. تیمارهای کودی شامل:
(0 ، 50 ، 100 ، 150 ، 100درصد کود شیمیایی) و 200 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره (F0 تا F4 )،
kg N ha-1150 از منبع اوره + kg N ha-1 50 از منبع کود دامی MF1) – 100درصد شیمیایی + 35درصد آلی)،
kg N ha-1100 از منبع اوره +kg N ha-150 از منبع کود دامی MF2) – 65درصد شیمیایی + 35درصد آلی)،
kg N ha-150 از منبع اوره + kg N ha-1 100 از منبع کود دامی MF3) – 35درصد شیمیایی + 65درصد آلی)،
kg N ha-1150 از منبع کود دامیM) ) . نتایج نشان دادند که در هر دو سال بیشترین عملکرد دانه از تیمار تلفیقی150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره بههمراه 50 کیلوگرم از منبع دامی (MF1 ) بهدست آمد. در سال اول، اختلافی بین عملکرد کلزا در دو سیستم تلفیقی و شیمیایی مشاهده نشد ولی در سال دوم عملکرد کلزا در تیمارهای تلفیقی بهطور معنی داری در مقایسه با تیمارهای شیمیایی بیشتر بود (p < 0.05 ). در سال اول عملکرد دانه در تیمار 100درصد شیمیایی، 200 کیلوگرم بیشتر از 100درصد آلی بود ولی در سال دوم بر عکس 300 کیلوگرم کمتر بود. مصرف تلفیقی کود بهطور چشمگیری خصوصیات شیمیایی خاک را بهبود بخشید. بطوریکه بعداز دو سال کشت کلزا، میزان فسفر قابل دسترس خاک در تیمار 100درصد آلی (M)نسبت به تیمار 100درصد شیمیایی (F3)، 115درصد افزایش یافت. در هر دو سیستم شیمیایی و تلفیقی ماده آلی خاک افزایش یافت ولی این افزایش در سیستمهای شیمیایی 12درصد و در سیستمهای تلفیقی 35درصد بود. میزان نیتروژن کل هم روندی مشابه ماده آلی داشت بهطوریکه ضریب همبستگی این دو بسیار معنی دار (R2=0.93 ( شد. با توجه به این نتایج مصرف تلفیقی کود دامی و شیمیایی میتواند بعنوان یک راه موثر جهت بهبود فسفر قابل جذب و پایداری عملکرد کلزا پیشنهاد شود.
واژههای کلیدی: سیستم کوددهی تلفیقی، کود دامی، کلزا