علوم خاک
تهمینه قیطاسی رنجبر؛ محسن نائل
چکیده
به منظور بهبود کمّیت و کیفیت محصول و ارتقاء کیفیت خاک، استفاده بهینه از بهسازهای آلی یک ضرورت است. در مطالعه حاضر، اثر دو بهساز آلی، در مقایسه با کود شیمیایی اوره، بر برخی شناسههای کیفیت خاک، هم چنین عملکرد و برخی عناصر غذایی گیاه اسفناج بررسی شد. آزمایش در قالب بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل کود سبز ...
بیشتر
به منظور بهبود کمّیت و کیفیت محصول و ارتقاء کیفیت خاک، استفاده بهینه از بهسازهای آلی یک ضرورت است. در مطالعه حاضر، اثر دو بهساز آلی، در مقایسه با کود شیمیایی اوره، بر برخی شناسههای کیفیت خاک، هم چنین عملکرد و برخی عناصر غذایی گیاه اسفناج بررسی شد. آزمایش در قالب بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل کود سبز یونجه (AGM) در دو سطح 1 و 3 درصد، پسماند بستر کشت قارچ (SMS) در دو سطح 2 و 5 درصد، کود اوره (U) در دو سطح 120 و360 کیلوگرم بر هکتار، ترکیب AGM و SMS (SA) در دو سطح 5/1 درصد (به ترتیب 5/0 و 1 درصد) و 4 درصد (به ترتیب 5/1 و 5/2 درصد)، و شاهد بود. نتایج نشان داد کربن آلی خاک، هدایت الکتریکی، پیاچ، فعالیت آنزیم فسفاتاز، پتاسیم و فسفر فرآهم تحت تأثیر تیمارها قرار گرفتند. تمام تیمارهای پسماند بستر قارچ، کود سبز یونجه و ترکیبی موجب افزایش معنیدار کربن آلی خاک نسبت به تیمارهای شاهد و کود شیمیایی شدند. تیمار SMS-2 بیشترین افزایش EC را نسبت به تیمارهای شاهد و U-1 (به ترتیب، با 552 و520 درصد افزایش) داشت. کود سبز یونجه نیز موجب افزایش EC خاک نسبت به شاهد شد، با اینحال اثر منفی این بهساز آلی بر شوری خاک کمتر از SMS بود. از طرفی، در تیمارهای U-2؛ AGM-2؛ SMS-2، SMS-1؛ SA-2 و SA-1 بیشترین کاهش پیاچ نسبت به تیمار شاهد دیده شد. کاهش پیاچ در تیمارهای حاوی بهسازهای آلی به دلیل پیاچ اسیدی اولیه آنها بود. بیشترین محتوای پتاسیم و فسفر فراهم، و فعالیت آنزیم فسفاتاز در تیمار SMS-2 مشاهده شد. عملکرد گیاه و غلظت نیترات، فسفر، آهن، روی، منگنز و مس تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت. تیمارهای بهسازهای آلی (AGM-1، AGM-2؛ SMS-2؛ AS-1 و AS-2) توانستند نیاز کودی گیاه اسفناج را برطرف کنند و عملکرد گیاه را نسبت به دو تیمار کود اوره افزایش دهند. بیشترین غلظت نیترات گیاه در تیمار کود شیمیاییU-2 دیده شد که از حد مجاز فراتر بود. غلظت فسفر گیاه در تیمارهای SMS-2، AGM-2 و دو تیمار ترکیبی به طور معنیداری بیشتر از تیمارهای کود شیمیایی بود. بیشترین مقدار آهن در گیاه در هر دو سطح پسماند بستر قارچ و تیمار کودسبز یونجه، و کمترین آن در تیمار U-2 مشاهده شد. هر دو بهساز آلی باعث افزایش معنیدار منگنز گیاه نسبت به دو تیمار کود شیمیایی شدند. با این حال، تنها تیمار پسماند بستر قارچ (SMS-2) توانست غلظت روی در گیاه را به طور معنیداری نسبت به تیمارهای کودی افزایش دهد. با توجه به اینکه سطوح بالای تیمارهای کود سبز یونجه و تیمار ترکیبی، علیرغم افزایش عملکرد گیاه و ارتقاء کیفیت خاک، موجب تجمع نیترات در مرز بحرانی، در گیاه اسفناج شدند، و از طرف دیگر استفاده مداوم از سطح بالای کمپوست بستر قارچ خطر شور شدن خاک را به همراه دارد، تیمار ترکیبی SA-1 ، و پس از آن تیمار پسماند بستر قارچ SMS-1 به عنوان مناسبترین تیمارها از نظر بهبود کیفیت خاک و بهبود عملکرد و کیفیت اسفناج شناخته شد. [1]- Alfalfa green manure[2]- Spent mushroom substrates
علوم خاک
حمیدرضا اولیایی؛ ابراهیم ادهمی؛ مهدی نجفی قیری
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی و شیب بر برخی ویژگیهای خاک با تمرکز بر شاخصهای مغناطیسی و اکسیدهای آهن خاک در منطقه مختار یاسوج انجام گرفت. در این منطقه از چهار کاربری جنگل متراکم، جنگل تُنُک، اراضی فرسوده و کشت دیم و در هر کاربری از دو کلاس شیب 15-0 و 30-15 درصد و در هر کاربری از 10 نقطه سطحی (عمق صفر تا 15 سانتیمتر) ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی و شیب بر برخی ویژگیهای خاک با تمرکز بر شاخصهای مغناطیسی و اکسیدهای آهن خاک در منطقه مختار یاسوج انجام گرفت. در این منطقه از چهار کاربری جنگل متراکم، جنگل تُنُک، اراضی فرسوده و کشت دیم و در هر کاربری از دو کلاس شیب 15-0 و 30-15 درصد و در هر کاربری از 10 نقطه سطحی (عمق صفر تا 15 سانتیمتر) به صورت تصادفی (مجموعا40 نمونه) نمونهبرداری انجام گرفت. میانگین ماده آلی در کاربری جنگل متراکم (24/5%) به طور معنیداری بیشتر از سایر کاربریها بوده است. جنگلتراشی و عملیات زراعی بر روی اراضی شیبدار، موجب سبکتر شدن بافت خاک و کاهش معنیدار مقدار رس در کاربری زراعی شده است. همچنین چگالی ظاهری و کربنات کلسیم معادل با تغییر کاربری از جنگل متراکم به کاربری زراعی افزایش یافتهاند. پذیرفتاری مغناطیسی (χlf) خاک به میزان زیادی تحت تأثیر تغییر کاربری و به میزان کمتر تحت تأثیر موقعیت شیب بوده است. تغییرات کاربری از جنگل متراکم به سایر کاربریها کاهش معنیداری (25 تا 100 درصد) بر χlf داشته است. با توجه به مقادیر 9/1 تا 2/7 درصدی پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd)، این خاکها دارای مقادیر کم تا متوسط ذرات پدوژنیک سوپرپارامگنتیک بودهاند. همبستگی نسبتاً بالایی بین χlf با برخی ویژگیهای از جمله شکلهای آهن، ماده آلی، بافت خاک و میزان کربنات کلسیم مشاهده شد. با اندازهگیری χlf که امکان اندازهگیری سریع و ارزانی دارد، میتوان مناطق حساسی را که در معرض تخریب زیادی بوده، شناسایی و اقدامات مدیریتی مناسب را اتخاذ نمود.
محمد مولائی آرپناهی؛ محمد حسن صالحی؛ مصطفی کریمیان اقبال؛ زهره مصلح
چکیده
تغییر کاربری اراضی و شیوههای مدیریتی زمین علاوه بر تأثیر فراوانی که بر ویژگیهای خاک دارد، میتواند منجر به از دست رفتن بسیاری از کاربردهای خاک گردد. بنابراین، مطالعات در زمینه اثر مدیریتهای متفاوت روی ویژگیهای مختلف خاک و در جهت مدیریت پایدار منابع خاک اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش اثر تغییر کاربری اراضی در کاربریهای شامل ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی و شیوههای مدیریتی زمین علاوه بر تأثیر فراوانی که بر ویژگیهای خاک دارد، میتواند منجر به از دست رفتن بسیاری از کاربردهای خاک گردد. بنابراین، مطالعات در زمینه اثر مدیریتهای متفاوت روی ویژگیهای مختلف خاک و در جهت مدیریت پایدار منابع خاک اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش اثر تغییر کاربری اراضی در کاربریهای شامل جنگل بکر، باغ گردو، زمین کشاورزی و جنگل تخریب شده بر برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی کیفیت خاک در منطقه بازفت استان چهارمحال و بختیاری با شرایط یکسان از نظر تأثیر فرآیندهای خاکسازی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از هر کدام از چهار کاربری مورد نظر 10 نمونه خاک (در مجموع 40 نمونه) از عمق صفر تا 30 سانتیمتری در قالب شبکه کاملاً تصادفی جمعآوری و ویژگیهای مورد نظر تجزیه شدند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان بیان داشت که تغییر کاربری تأثیر معنیدار روی تمام ویژگیهای مورد بررسی به غیر از درصد سیلت دارد. به طور کلی تخریب جنگل موجب کاهش شدید کیفیت خاک میگردد با این وجود تغییر کاربری از کشاورزی به باغ گردو منجر به بهبود کیفیت خاک میشود. بنابراین با توجه به حساس و شکننده بودن اکوسیستمهای منطقه زاگرس جلوگیری از جنگل زدایی به شدت توصیه میگردد.
رقیه واحدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین
چکیده
با توجه به کمبود مواد آلی در اغلب خاکهای ایران، بقایای هرس درختان میوه یکی از منابع مهم مواد آلی خاک به شمار میروند که با تبدیل شدن به کمپوست به همراه تلقیح میکوریزی میتواند از راهکارهای افزایش خصوصیات میکروبیولوژیک در خاکهای آهکی باشد. از این رو، در این پژوهش تاثیر کمپوست حاصل از بقایای هرس درختان میوه در حضور تلقیح میکوریزی ...
بیشتر
با توجه به کمبود مواد آلی در اغلب خاکهای ایران، بقایای هرس درختان میوه یکی از منابع مهم مواد آلی خاک به شمار میروند که با تبدیل شدن به کمپوست به همراه تلقیح میکوریزی میتواند از راهکارهای افزایش خصوصیات میکروبیولوژیک در خاکهای آهکی باشد. از این رو، در این پژوهش تاثیر کمپوست حاصل از بقایای هرس درختان میوه در حضور تلقیح میکوریزی بر برخی شاخصهای میکروبیولوژیکی یک خاک آهکی در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای در رایزوباکس اجرا گردید. فاکتورها شامل منابع آلی (کمپوست بقایای هرس، بقایای هرس و شاهد بدون ماده آلی) و خاک (خاک ریزوسفر و غیرریزوسفر) در شرایط تلقیح میکوریزی بودند. پس از پایان دوره رشد گیاه گندم، کربن آلی (OC)، کربن زیست توده میکروبی (MBC)، فسفر زیست توده میکروبی ((MBP، کسر متابولیکی (qCO2)، بهر میکروبی (MBC/OC) و شاخص قابلیت دسترسی به کربن (CAI)، فعالیت آنزیمهای فسفومنواستراز اسیدی (ACP) و قلیایی (ALP) و نیز درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه در خاکهای ریزوسفری و غیرریزوسفری تعیین گردید. نتایج نشان داد که کاربرد کمپوست باعث افزایش OC، MBC، MBP و کاهش MBC/MBP نسبت به تیمار شاهد شد. به طوریکه کمپوست بقایای هرسOC، MBCوMBP را به ترتیب 08/8، 79/46 و 18/37 درصد در خاک ریزوسفر نسبت به غیرریزوسفر افزایش داد. بقایای هرس موجب افزایش 45/1، 26/1 و 3/1 برابری به ترتیب در qCO2، CAI و ACP در خاک ریزوسفری در مقایسه با غیرریزوسفر شد. در حالی که بیشترین میزان بهر میکروبی در تیمار شاهد بدون ماده آلی بود. همچنین، بیشترین فعالیت ALP و درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه را کمپوست بقایای هرس در خاک ریزوسفری به خود اختصاص داد.
محسن برین؛ احسان احسان ملاحت؛ فرخ اسدزاده
چکیده
یکی از ویژگیهای مهم در ارزیابی جمعیت فعال میکروبی خاک تنفس ناشی از بستره (SIR) میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر منبع کربن (گلوکز)، دما و دوره خواباندن در تنفس ناشی از بستره در دو خاک جنگلی و کشاورزی با استفاده از روش سطح پاسخ و بر مبنای طرح مرکب مرکزی انجام شد. بدین منظور دامنههای متفاوتی از این سه متغیر شامل مقدار گلوکز (10-5/0 میلیگرم ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای مهم در ارزیابی جمعیت فعال میکروبی خاک تنفس ناشی از بستره (SIR) میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر منبع کربن (گلوکز)، دما و دوره خواباندن در تنفس ناشی از بستره در دو خاک جنگلی و کشاورزی با استفاده از روش سطح پاسخ و بر مبنای طرح مرکب مرکزی انجام شد. بدین منظور دامنههای متفاوتی از این سه متغیر شامل مقدار گلوکز (10-5/0 میلیگرم در گرم)، زمان خواباندن (10-1 ساعت) و دما (30-15 درجه سلسیوس) در نظر گرفته شده و طرح مرکب مرکزی با 40 آزمایش برای دو خاک و بر اساس مقادیر کدبندی شده متغیرهای مستقل طراحی شد. نتایج نشان داد که میانگین مقدار SIR خاک جنگلی به دلیل دارا بودن ماده آلی بیشتر و جمعیت فعال میکروبی بالاتر تقریباً دو برابر خاک کشاورزی است. نتایج بیانگر کارآمدی مدل طراحی شده برای پیشبینی مقدار تنفس ناشی از بستره در دو خاک کشاورزی (919/0 =R2) و جنگلی ( 823/0 =R2) بود. از بین سه متغیر مورد بررسی در مدل طرح مرکب مرکزی، تاثیر خطی دما بر تنفس ناشی از بستره در هر دو خاک معنیدار بود. با این حال در خاک جنگلی مقدار بستره (گلوکز) تأثیر بسیار معنیدار و به مراتب بیشتری در مقایسه با خاک زراعی داشت که میتواند به دلیل بیشتر بودن مواد آلی قابل تجزیه در این خاک باشد.
زهرا حبیبی؛ مهدی رحمتی؛ علی اصغر علیلو؛ اسماعیل کریمی
چکیده
استفاده از بهبود دهندههای خاک برای بهبود ویژگیهای فیزیکی و ساختمانی خاک بسیار متداول میباشد. به همین جهت پژوهش حاضر به مطالعه اثرات صمغ عربی بر چندین ویژگی خاکهای شور -سدیمی و غیرشور- سدیمی تهیه شده از حاشیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه پرداخته است. سه سطح متفاوت از صمغ عربی (صفر، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) در خاکهایی با هدایت الکتریکی مختلف ...
بیشتر
استفاده از بهبود دهندههای خاک برای بهبود ویژگیهای فیزیکی و ساختمانی خاک بسیار متداول میباشد. به همین جهت پژوهش حاضر به مطالعه اثرات صمغ عربی بر چندین ویژگی خاکهای شور -سدیمی و غیرشور- سدیمی تهیه شده از حاشیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه پرداخته است. سه سطح متفاوت از صمغ عربی (صفر، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) در خاکهایی با هدایت الکتریکی مختلف از 1 تا 30 دسیزیمنس بر متر و SAR 1 تا 58 اضافه گردید. نتایج نشان داد که کاربرد صمغ عربی تأثیر معنیداری بر بسیاری از خصوصیات اندازهگیری شده در هر دو خاک شور- سدیمی و غیرشور- سدیمی داشت. صمغ عربی خصوصیات بیولوژیکی خاک را حتی در خاکهای شور- سدیمی بهبود بخشید به طوریکه تنفس خاک از 67 تا 275 (mg CO2 kg-1 day-1) در خاکهای تیمار شده افزایش یافته بود در حالیکه نرخ تنفس خاک در تیمار شاهد بین 7 تا 77 (mg CO2 kg-1 day-1) بود. همچنین نتایج مشابهی برای مقدار کربن آلی خاک به دست آمد به طوریکه در اثر افزایش بالاترین مقدار صمغ عربی (10 گرم بر کیلوگرم)، کربن آلی خاک از 21/0 به 33/0 درصد افزایش یافت. در حالی که اثرات صمغ عربی بر روی خصوصیات خاکدانهها فقط در خاکهای غیرشور- سدیمی معنیدار شد، تغییرات مثبت خاک تیمار شده با 10 گرم بر کیلوگرم صمغ عربی در مقابل تیمار شاهد در پایداری خاکدانهها (21 درصد در مقابل 5 درصد)، میانگین وزنی قطرخاکدانهها (3/0 در مقابل 06/0 میلیمتر) و بعد فراکتال جرمی خاکدانهها (67/1 در مقابل 37/1) مشاهده شد. صمغ عربی همچنین هدایت هیدرولیکی اشباع خاکهای تیمار شده را افزایش و اسیدیته خاکهای مورد آزمایش را کاهش داد. پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی به منظور بررسی اثرات صمغ عربی در خاکهای شور- سدیمی از مقادیر بالاتر صمغ عربی (بیشتر از 10 گرم بر کیلوگرم) استفاده شود.
وحید اله جهاندیده مهجن آبادی؛ علی داد کرمی؛ سید روح اله موسوی؛ هادی اسدی رحمانی
چکیده
کیفیت خاک ابزاری کارآمد برای ارزیابی عملکردخاک و تغییرات ناشی از مدیریت بر خاک میباشد. برای ارزیابی کیفیت خاک و تغییرات آنها از شاخصهایی بیولوژیک استفاده میشود. این پروژه بهمنظورارزیابی برخی از ویژگیهای بیولوژیک خاک در دشت پاسارگاد بهوسعت حدود 1200 هکتار اجرا شد. بدین منظور پس از بررسی نقشه اولیه دشت پاسارگاد، نقاط نمونهبرداری ...
بیشتر
کیفیت خاک ابزاری کارآمد برای ارزیابی عملکردخاک و تغییرات ناشی از مدیریت بر خاک میباشد. برای ارزیابی کیفیت خاک و تغییرات آنها از شاخصهایی بیولوژیک استفاده میشود. این پروژه بهمنظورارزیابی برخی از ویژگیهای بیولوژیک خاک در دشت پاسارگاد بهوسعت حدود 1200 هکتار اجرا شد. بدین منظور پس از بررسی نقشه اولیه دشت پاسارگاد، نقاط نمونهبرداری بهصورت شبکهبندی منظم و با فاصله 500 متر تعیین گردید و تعداد 60 نمونه از عمق سطحی خاک (30-0 سانتیمتر) جمعآوری شد.در بیشتر موارد ویژگیهای مورد مطالعه دامنۀ تغییرات زیادی داشتند. بر پایۀ ضریب تغییرات، pH کمترین و تنفس ویژه بیشترین تغییرات را داشت. همبستگی خطی معنیداری بین ویژگیهای خاک وجود داشت. همچنین، کریجینگ، بهترین میانیاب برای واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی، کربن توده زنده میکروبی، آنزیم اورهآز، تنفس ویژه و نسبت کربن توده میکروبی به کربن آلی بود. روش وزندهی عکس فاصله برای آنزیم فسفاتاز قلیایی و کوکرجینگ برای تنفس پایه خاک بهعنوان بهترین روش انتخاب گردید. مقدار واکنش خاک از شمال به جنوب افزوده شد اما مقدار هدایت الکتریکی و کربن آلی عکس مقدار واکنش خاک بود. بیشترین مقادیر تنفس میکروبی و آنزیم اورهآز به ترتیب در جنوب و شرق مشاهده گردیدند. مقدار آنزیم فسفاتاز قلیایی در دشت بهصورت پراکنده بود و مساحت گستردهای از دشت مقادیری بین µgPNP/g.hr 275-215 را داشت. بیشترین مقدار کربن توده زنده میکروبی و نسبت کربن توده زنده میکروبی به کربن آلی و کمترین مقدار تنفس ویژه در غرب مشاهده گردید. نتایج این تحقیق در بهبود برنامهریزیهای منطقهای جهت مدیریت پایدار خاک کاربرد دارد.
مریم تاج بخشیان؛ محمد حسین محمودی قرایی؛ اسدالله محبوبی؛ رضا موسوی حرمی؛ ایرج اجلالی
چکیده
به منظور بررسی کیفیت خاک موجود در منطقه پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد، واقع در 165 کیلومتری شمال شرق مشهد و 35 کیلومتری جنوب شهرستان سرخس، تعداد 22 نمونه خاک از داخل محوطه و همچنین زمینهای کشاورزی اطراف پالایشگاه برداشت شد. pH عصارههای خاک در تعادل با آب مقطر و همچنین در تعادل با محلول کلرید پتاسیم، هر دو با نسبت 5/1:2 خاک به آب اندازهگیری ...
بیشتر
به منظور بررسی کیفیت خاک موجود در منطقه پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد، واقع در 165 کیلومتری شمال شرق مشهد و 35 کیلومتری جنوب شهرستان سرخس، تعداد 22 نمونه خاک از داخل محوطه و همچنین زمینهای کشاورزی اطراف پالایشگاه برداشت شد. pH عصارههای خاک در تعادل با آب مقطر و همچنین در تعادل با محلول کلرید پتاسیم، هر دو با نسبت 5/1:2 خاک به آب اندازهگیری شد. پارامترهای دیگری نیز مانند محتوای سولفات کل به روش هضم کامل، غلظت کاتیونهای کلسیم و منیزیم به روش تیتراسیون کمپلکسومتری و همچنین سدیم و پتاسیم به روش طیف سنجی جذب اتمی اندازهگیری شدند. بررسی میزان شوری خاک با استفاده ازهدایت الکتریکی نشان داد اکثر نمونههای خاک خارج از محوطه پالایشگاه در رده خاکهای غیر شور، دو نمونه داخل محوطه و دو نمونه خارج از محوطه در رده خاکهایی با شوری کم و یک نمونه داخل محوطه در گروه خاکهایی با شوری زیاد قرار داشتند. تغییرات شاخص ΔpH با تغییرات EC روندی معکوس را نشان داد و نتایج بررسی شوری خاک با استفاده از EC را تأیید کرد. با استفاده از دو شاخص SAR و EC غیر شور و غیر سدیمی بودن اکثر نمونههای خاک و همچنین مناسب بودن آنها برای کشاورزی از نظر حفظ وضعیت در برابر تنشهای مختلف مشخص شد و فقط یکی از نمونههای برداشت شده از داخل محوطه پالایشگاه با داشتن EC بالاتر و قرار گرفتن در رده خاکهای شور و غیر سدیمی، جهت تولید محصول محدودیت نشان داد. شاخص ESP با داشتن مقادیر کمتر از 15 درصد در تمام نمونههای خاک نشان داد تمرکز سدیم در این نمونهها خطری برای محصولات کشاورزی ندارد. رابطه تمرکز سولفات کل با pH و EC به ترتیب روابطی با ضرایب همبستگی معکوس و مستقیم نسبتاً بالا بود که نشاندهنده تأثیر کم گوگرد بازیافتی از پالایشگاه بر ایجاد شرایط اسیدی در خاک و افزایش محتوای نمکهای محلول خاک بود که اینگونه تأثیرات درمورد نمونههای خاک داخل محوطه بیشتر بود.
هانیه جعفری وفا؛ فایز رئیسی
چکیده
استفاده از پسماندهای آلی همچون لجن فاضلاب در خاک های کشاورزی با ماده ی آلی کم شیوه ای متداول برای اصلاح و بهبود شرایط خاک محسوب می شود. با این حال، مصرف لجن فاضلاب ممکن است از طریق افزایش سوبسترای قابل دسترس و به عنوان یک منبع غذایی، اثر جانوران خاک به ویژه کرم خاکی برشاخصهای زیستی نظیر فعالیت میکروبی و آنزیمی و در پی آن کیفیت میکروبیولوژیک ...
بیشتر
استفاده از پسماندهای آلی همچون لجن فاضلاب در خاک های کشاورزی با ماده ی آلی کم شیوه ای متداول برای اصلاح و بهبود شرایط خاک محسوب می شود. با این حال، مصرف لجن فاضلاب ممکن است از طریق افزایش سوبسترای قابل دسترس و به عنوان یک منبع غذایی، اثر جانوران خاک به ویژه کرم خاکی برشاخصهای زیستی نظیر فعالیت میکروبی و آنزیمی و در پی آن کیفیت میکروبیولوژیک خاک را تغییر دهد. به همین دلیل هدف این پژوهش ارزیابی عکسالعمل ویژگیهای میکروبیولوژیکی و بیوشیمیایی خاک به مصرف لجن فاضلاب در حضور کرم خاکی بود. تیمارهای آزمایش شامل لجن فاضلاب (در دو سطح بدون لجن فاضلاب و 5/1 درصد لجن فاضلاب) به عنوان فاکتور اول و کرم خاکی [در چهار سطح بدون کرم خاکی، گونه ی آیزنیافتیدا (اپیژئیک)، گونه ی آلولوبوفورا کالیژینوزا (اندوژئیک) و مخلوط دو گونه] به عنوان فاکتور دوم بودند که به صورت فاکتوریل 4×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و شرایط گلخانه برای مدت ۹۰ روز اجرا شد. نتایج تجزیه ی عامل نشان داد که سه مؤلفه ی اول دارای ارزش ویژه ی بیشتر از یک بوده و جمعاً 89 درصد تغییرات را توجیه کردند. بر اساس نمودار دو بعدی اغلب ویژگی های میکروبی خاک با مصرف لجن فاضلاب افزایش یافتند که این اثر مثبت به دلیل بالا بودن میزان مواد آلی و عناصر غذایی و همچنین غلظت پایین فلزات سنگین در این پسماند آلی بود. همچنین با مصرف لجن، وابستگی گونه ی آیزنیافتیدا به ریزجانداران به عنوان منبع غذایی کاهش یافت ولی گونه ی آلولوبوفورا کالیژینوزا به دلیل تغذیهی انتخابی از ریزجانداران، همچنان به زیستتودهی میکروبی وابسته بود و اثرات مثبت به همراه داشت.
خدیجه سالاری نیک؛ محسن نائل؛ قاسم اسدیان؛ علی اکبر صفری سنجانی
چکیده
کربن آلی خاک در اثر فرآیندهای چرخه ای نظیر ورود بقایای گیاهی و نوع پوشش گیاهی مستقر در آن دائماً در تغییر است. به منظور بررسی تآثیر پوشش های گیاهی مختلف بر بخش های کربن آلی خاک، پنج تیپ گیاهی مرتعی شامل گندمیان، گون-بروموس، گون-جارو، گون-درمنه و گون-فرفیون در زیرحوضه های شاهد و حفاظت شده ی حوضه گنبد، و یک تیپ زراعی (گندم دیم)، در شرایط ...
بیشتر
کربن آلی خاک در اثر فرآیندهای چرخه ای نظیر ورود بقایای گیاهی و نوع پوشش گیاهی مستقر در آن دائماً در تغییر است. به منظور بررسی تآثیر پوشش های گیاهی مختلف بر بخش های کربن آلی خاک، پنج تیپ گیاهی مرتعی شامل گندمیان، گون-بروموس، گون-جارو، گون-درمنه و گون-فرفیون در زیرحوضه های شاهد و حفاظت شده ی حوضه گنبد، و یک تیپ زراعی (گندم دیم)، در شرایط محیطی مشابه از نظر اقلیم کلان، مواد مادری و جهت شیب در همدان مطالعه شد. کربن آلی کل، ذخیره کربن، ذخیره کربن اصلاح شده با شن، کربن فعال، کربن فعال اصلاح شده با کربن، کربوهیدرات، کربوهیدرات اصلاح شده با کربن، تنفس پایه و تنفس پایه اصلاح شده با کربن در دو فصل پاییز و بهار در لایه خاک سطحی (15-0 سانتی متر) اندازه گیری شد. کربن آلی، ذخیره کربن، کربوهیدرات و تنفس پایه در تیپ های گون-بروموس و گون-درمنه به طور معنی داری بیشتر از دیگر تیپ ها بودند و کمترین مقدار این شاخص ها در تیپ های گندمیان و گندم دیم مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقدار کربن فعال به ترتیب در تیپ گون-بروموس و تیپ گندم دیم (به ترتیب 7/711 و 6/262 میلی گرم بر کیلوگرم) مشاهده شد. کربوهیدرات اصلاح شده در تیپ گون-فرفیون به طور معنی داری کمتر از همه تیپ ها بود. اثر فصل بر تمام شاخص ها، به غیر از کربن فعال اصلاح شده، کربوهیدرات و تنفس پایه معنی دار بود. مقدار کربوهیدرات اصلاح شده بر خلاف دیگر شاخص ها، به طور معنی داری در فصل پاییز بیشتر از فصل بهار بود. در کل، نوع پوشش گیاهی و مدیریت زمین بیشترین تأثیر را بر شاخص های ذخیره کربن، کربن فعال و کربوهیدرات نشان داد.
هانیه جعفری وفا؛ فایز رئیسی؛ علیرضا حسین پور؛ زهره کریمی
چکیده
کرم های خاکی یکی از مهم ترین جانوران خاک بوده و فعالیت آنها از شاخص های کیفی خاک به شمار می رود. این جانداران ممکن است تحت تأثیر افزودن پسماندهای آلی قرار گیرند. یکی از روش های سریع و آسان برای پایش کیفیت خاک در هنگام کاربرد لجن فاضلاب، استفاده از شاخص های زیستی از جمله فعالیت های میکروبی است. هدف این پژوهش ارزیابی اثر کرم خاکی بر سرعت ...
بیشتر
کرم های خاکی یکی از مهم ترین جانوران خاک بوده و فعالیت آنها از شاخص های کیفی خاک به شمار می رود. این جانداران ممکن است تحت تأثیر افزودن پسماندهای آلی قرار گیرند. یکی از روش های سریع و آسان برای پایش کیفیت خاک در هنگام کاربرد لجن فاضلاب، استفاده از شاخص های زیستی از جمله فعالیت های میکروبی است. هدف این پژوهش ارزیابی اثر کرم خاکی بر سرعت نیتریفیکاسیون و آمونیفیکاسیون آرژینین به عنوان فعالیت میکروبی در خاک های تیمارشده با لجن فاضلاب شهری بود. تیمارهای آزمایش شامل لجن فاضلاب (بدون لجن و دارای 5/1 درصد لجن شهری)، و کرم خاکی (بدون کرم، آیزنیافتیدا، آلولوبوفورا کالیژینوزا و مخلوط این دو گونه) به صورت فاکتوریل (4×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بودند. لجن فاضلاب سرعت نیتریفیکاسیون و آمونیفیکاسیون آرژینین را به ترتیب به میزان 7/16 و 5/62 درصد افزایش داد که دلیل آن بالا بودن میزان مواد آلی و عناصر غذایی و همچنین غلظت پایین فلزات سنگین در پسماند آلی به کار برده شده میباشد. تلقیح کرم خاکی نیز این دو شاخص را تحت تأثیر قرار داد (001/0>p). به طور خلاصه، مصرف لجن فاضلاب شهری اثر تحریک کنندگی کرم خاکی را بر فعالیت میکروبی خاک کاهش داد که این کاهش در حضور گونه ی آیزنیافتیدا (اپی ژئیک) به دلیل تغذیه از لجن فاضلاب محسوس تر بود. علاوه بر این، اثر متقابل دو گونه ی کرم خاکی اغلب جمع پذیر (بدون اثر متقابل) بود.
آناهید سلمان پور؛ محمد حسن صالحی؛ جهانگرد محمدی
چکیده
از مؤلفه های مهم کشاورزی پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک، مقدار آب و شوری آب و خاک است که از عوامل مهم کاهش کیفیت خاک، محسوب میشوند. مواد آلی شاخصی از کیفیت خاک است، اما از آنجا که به تغییرات مدیریت خاک به کندی پاسخ می دهد، مطالعه اجزاء حساستر آن ممکن است باعث تشخیص بهتر نقش تغییر مدیریت بر کیفیت خاک گردد. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی ...
بیشتر
از مؤلفه های مهم کشاورزی پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک، مقدار آب و شوری آب و خاک است که از عوامل مهم کاهش کیفیت خاک، محسوب میشوند. مواد آلی شاخصی از کیفیت خاک است، اما از آنجا که به تغییرات مدیریت خاک به کندی پاسخ می دهد، مطالعه اجزاء حساستر آن ممکن است باعث تشخیص بهتر نقش تغییر مدیریت بر کیفیت خاک گردد. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی کیفیت خاک با استفاده از شاخصهای کربن ناپایدار و مدیریت کربن خاک در تعدادی از اراضی کشاورزی نیریز در استان فارس انجام گردید. برای این منظور پنج مزرعه از مزارع گندم و جو آبی در حومه شهر نیریز که مقدار و شوری آب آبیاری متفاوت داشتند، انتخاب گردیدند. در هر مزرعه، سه نقطه انتخاب و نمونههای خاک از عمق 40-0 سانتیمتر و نمونههای گیاه در مربعهای 1×1 متر، تهیه شد. نمونه آب نیز، از چاه آبیاری برداشت گردید. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و آب اندازه گیری و مقدارکربن ناپایدار و شاخص مدیریت کربن خاک محاسبه گردید. نتایج نشان داد کربن ناپایدار خاک نسبت به کربن آلی کل، حساسیت بیشتری به مدیریت زراعی دارد و حتی در مزارع با مدیریت زراعی یکسان و عملکرد مشابه، مقدار و یا شوری متفاوت آب آبیاری می تواند باعث تغییر در کربن ناپایدار خاک و در نتیجه کیفیت خاک گردد. براساس نتایج، مقدار بالاتر شاخص مدیریت کربن لزوماً با عملکرد بالاتر محصول ارتباط ندارد و ممکن است با ویژگیهای کیفی محصول ارتباط داشته باشد که نیاز به تحقیق بیشتر دارد.
روح اله وفایی زاده؛ شمس الله ایوبی؛ محمد رضا مصدقی؛ مریم یوسفی فرد
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و موقعیت زمیننما بر برخی از ویژگیهای خاک در بخشی از اراضی تپه ماهوری شهرستان یاسوج انجام گرفت. در این منطقه از سه کاربری جنگل طبیعی، جنگل تخریب شده و زراعت دیم و در هر کاربری از سه کلاس شیب 10-0، 20-10 و 30-20 درصد و در هر کلاس از 5 نقطه به صورت تصادفی، جمعاً در 45 نقطه از عمق 10-0 سانتی متری انجام ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و موقعیت زمیننما بر برخی از ویژگیهای خاک در بخشی از اراضی تپه ماهوری شهرستان یاسوج انجام گرفت. در این منطقه از سه کاربری جنگل طبیعی، جنگل تخریب شده و زراعت دیم و در هر کاربری از سه کلاس شیب 10-0، 20-10 و 30-20 درصد و در هر کلاس از 5 نقطه به صورت تصادفی، جمعاً در 45 نقطه از عمق 10-0 سانتی متری انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین ماده آلی در کاربری جنگل طبیعی (8/5 درصد) به طور معنیداری (01/0 p
حجت امامی؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت
چکیده
کیفیت خاک اهمیت زیادی در ارزیابی وضعیت حاصلخیزی و فیزیکی خاک دارد و در تعیین آن باید ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک لحاظ شود. این پژوهش جهت بررسی تاثیر مواد آلی بر مقادیر کمی کیفیت خاک انجام شد. بدین منظور سه سطح (15، 30 و 60 تن در هکتار) از ترکیبات مختلف ماده آلی شامل کمپوست زباله شهری، لجن فاضلاب، کود گاوی، کاه و کلش گندم به همراه تیمار ...
بیشتر
کیفیت خاک اهمیت زیادی در ارزیابی وضعیت حاصلخیزی و فیزیکی خاک دارد و در تعیین آن باید ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک لحاظ شود. این پژوهش جهت بررسی تاثیر مواد آلی بر مقادیر کمی کیفیت خاک انجام شد. بدین منظور سه سطح (15، 30 و 60 تن در هکتار) از ترکیبات مختلف ماده آلی شامل کمپوست زباله شهری، لجن فاضلاب، کود گاوی، کاه و کلش گندم به همراه تیمار شاهد در سه تکرار به خاک لومی اضافه شدند و به مدت شش ماه در 70 درصد رطوبت ظرفیت زارعی در گلخانه نگهداری شدند. سپس کیفیت خاک با استفاده از 14 شاخص فیزیکی و شیمیایی و بر اساس تابع نمره دهی غیرخطی تعیین شد. نتایج نشان داد که نمره تیمار شاهد 7/52 بود و کیفیت خاک در کلاس 4 یعنی پایین قرار داشت. افزودن مواد آلی مختلف، سبب بهبود کیفیت خاک شد و کلاس کیفیت خاک بین یک یا دو درجه ارتقاء یافت. در بین تیمارهای مورد بررسی بیشترین میزان در بهبود کیفیت خاک در نتیجه افزودن 60 تن در هکتار لجن فاضلاب و سطوح 30 و 60 تن در هکتار کمپوست به دست آمد. افزودن سایر تیمارهای مواد آلی نیز باعث افزایش مقادیر کمی کیفیت خاک نسبت به شاهد و ارتقاء کلاس کیفیت خاک به میزان یک درجه شد. در بین شاخصهای مورد بررسی، عناصر آهن، منگنز، روی، تخلخل تهویه ای و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها از مهمترین عوامل تضعیف کننده کیفیت خاک در تیمار شاهد بودند، که افزودن کمپوست و لجن فاضلاب سبب افزایش نمره آنها شد.