نادر کوهی چله کران؛ حسین دهقانی سانیج؛ امین علیزاده؛ الهه کنعانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رژیمهای آبیاری قطرهای و سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای (SC 704) و تغییرات رطوبت خاک در استان کرمان طی سالهای زراعی 1393-1391 انجام گردید. طرح آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی شامل سه تیمار اصلی رژیمهای آبیاری (I1=100، I2=80 و I3= 60%ETc) و پنج تیمار فرعی سطح کود ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رژیمهای آبیاری قطرهای و سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای (SC 704) و تغییرات رطوبت خاک در استان کرمان طی سالهای زراعی 1393-1391 انجام گردید. طرح آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی شامل سه تیمار اصلی رژیمهای آبیاری (I1=100، I2=80 و I3= 60%ETc) و پنج تیمار فرعی سطح کود نیتروژنه N1 = 0)، N2= 50، N3= 100، N4= 150 و N5= 200 کیلوگرمبرهکتار) اجرا شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد (85/8 تن در هکتار) به تیمار I1 اختصاص یافت. کاربرد نیتروژن بیش از اندازه تأثیر منفی در عملکرد دانه ذرت داشت. مصرف بیشترکود نیتروژن موجب طولانی شدن دوره رشد رویشی، افزایش شاخ و برگ گیاه و متعاقب آن موجب افزایش عملکرد بیولوژیک گیاه میشود و این امر مـیتوانـد موجـب کـاهش عملکرد دانه ذرت گردد. همچنین در خاکهایی که کمبود نیتروژن دارند با افزودن نیتروژن عملکرد دانه ذرت افزایش مییابد ولی پس از رسیدن به حداکثر عملکرد افزودن نیتروژن تاثیری نداشته و باعث کاهش عملکرد میشود. اثرات متقابل تیمارها نشان داد که تیمارهای I1N4 بیشترین (6/10 تن در هکتار) و تیمار I3N1 کمترین (24/1 تن در هکتار) عملکرد دانه ذرت را داشتند. بیشترین و کمترین اجزای عملکرد ذرت به ترتیب در تیمارهای I1N4 و I3N5 مشاهده شد. بیشترین میزان کارایی مصرف آب (268/1 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار I2N4 و کمترین آن (068/0 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار I3N1 بدست آمد. رطوبت باقیمانده در خاک با کاهش مقدار آب آبیاری و کود نیتروژن در 20 روز پس از کشت کاهش یافت. در 45 روز بعد از کاشت و در عمق 10-0 سانتیمتری، رطوبت باقیمانده در خاک برای تیمارهای I1، I2 و I3 به کمتر از نقطه پژمردگی دائم رسیدند. نتایج حاصل از این پژوهش این مهم را به ما نشان میدهد که تحت شرایط تنش آبی، امکان دسترسی به میزان عملکرد و کارایی مصرف آب بیشتر محصول به همراه شرایط رطوبتی مساعد و مطلوب، با اعمال میزان مناسب سطوح کودی امکانپذیر است و و تیمار I2N4 میتواند گزینه کاربردی مناسبی باشد.
صمد اسفندیاری؛ حسین دهقانی سانیج؛ امین علیزاده؛ کامران داوری
چکیده
مطالب زیادی در ارتباط با عملکرد بیولوژیک و اقتصادی ذرت دانهای به رشتة تحریر در آمده است، اما اطلاعات در مورد عوامل موثر بر رشد و مرفولوژی ریشه بسیار اندک است. لذا به منظور مطالعة اثر روشهای آبیاری قطرهای (سطحی و زیرسطحی) و کود نیتروژن بر توسعة ریشة ذرت و بررسی مدلهای حرکت عمقی ریشه، آزمایشی در قالب اسپلیت پلات بر پایة بلوکهای ...
بیشتر
مطالب زیادی در ارتباط با عملکرد بیولوژیک و اقتصادی ذرت دانهای به رشتة تحریر در آمده است، اما اطلاعات در مورد عوامل موثر بر رشد و مرفولوژی ریشه بسیار اندک است. لذا به منظور مطالعة اثر روشهای آبیاری قطرهای (سطحی و زیرسطحی) و کود نیتروژن بر توسعة ریشة ذرت و بررسی مدلهای حرکت عمقی ریشه، آزمایشی در قالب اسپلیت پلات بر پایة بلوکهای کامل تصادفی با تیمار اصلی روش آبیاری در دو سطح (قطرهای سطحی و زیرسطحی) و تیمار فرعی میزان کود نیتروژن در دو سطح (50 و 100% نیاز کودی گیاه) با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی موسسة تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی کرج بر روی گیاه ذرت رقم دابل کراس 370 انجام شد. پایش عمق ریشه با روش حفر ترانشه و مشاهدة نیمرخ خاک انجام شد. نمونهگیری در طول دوره رشد در هشت نوبت، با فواصل 10 روزه و اندازهگیری وزن ریشه در لایههای خاک نیز از روش برداشت مونولیتهای خاک وشستشو در صافیهای پلاستیکی با فشار آب انجام گرفت. نتایج نشان داد عمق توسعة ریشه در روش آبیاری سطحی تا مرحلة 20 روزگی گیاه ذرت به طور معنیداری بیشتر از روش آبیاری قطرهای زیرسطحی است، بعد از مرحلة 30 تا 80 روزگی تفاوت معنیداری در سطح 5 % با هم نشان ندادند. اثر کود آبیاری نیتروژن در هیچ مرحلهای از دورة رشد روی عمق توسعة ریشه در سطح 5 % معنیدار نبود. اثر متقابل آنها (روش آبیاری در سطح کود) بر عمق توسعة ریشه در مراحل مختلف رشد در سطح 5 % معنیدار نبود. اثر تیمارهای مختلف روی عرض توسعة ریشة گیاه ذرت در کلیة مراحل رشد معنیدار نبودند. بیشترین درصد تجمع ریشه در آبیاری قطرهای زیرسطحی در لایة 20 تا 40 سانتیمتری خاک اتفاق افتاد، در حالی که در روش سطحی در لایة 0 تا 20 سانتیمتری خاک بود، همچنین ریشهها در روش آبیاری قطرهای زیرسطحی نسبت به آبیاری قطرهای سطحی به طور یکنواختر در داخل خاک توزیع شده بودند. کمترین تراکم ریشه در هر دو روش مربوط به لایة 40 تا 60 سانتیمتری خاک بود. بیشترین دقت تخمین حرکت عمق ریشه در مدلها به ترتیب مربوط به مدل خطی، بورگ و گریمز و کراپ وات بود.