فرخ اسدزاده؛ کمال خسروی اقدم؛ نفیسه یغمائیان مهابادی؛ حسن رمضانپور
چکیده
شناخت توزیع فضایی و تغییرپذیری مکانی بافت خاک به عنوان یکی از مهمترین مشخصههای خاکشناخت، ویژگی اساسی جهت مدیریت بهینه اراضی تلقی میشود که آگاهی دقیق از این تغییرات مکانی به استفاده بهینه از زمین و در نهایت افزایش تولیدات کشاورزی منجر خواهد شد؛ بنابراین این مطالعه با هدف افزایش دقت تخمین بافت خاک به کمک تصاویر ماهواره ترا، ...
بیشتر
شناخت توزیع فضایی و تغییرپذیری مکانی بافت خاک به عنوان یکی از مهمترین مشخصههای خاکشناخت، ویژگی اساسی جهت مدیریت بهینه اراضی تلقی میشود که آگاهی دقیق از این تغییرات مکانی به استفاده بهینه از زمین و در نهایت افزایش تولیدات کشاورزی منجر خواهد شد؛ بنابراین این مطالعه با هدف افزایش دقت تخمین بافت خاک به کمک تصاویر ماهواره ترا، سنجنده مادیس انجام شد. در این راستا، نمونهبرداری برای تخمین بافت خاک سطحی در 60 نقطه به روش تصادفی سیستماتیک در منطقه مطالعاتی واقع در شرق آذربایجان شرقی، انجام شد. بعد از تجزیه آزمایشگاهی ذرات معدنی با روش هیدرومتری، بافت خاک تعیین گردید، سپس به بررسی همبستگی اجزای معدنی خاک با باندهای SWIR ماهوراه ترا، سنجنده مادیس با قدرت تفکیک مکانی 500 متر در جهت کاهش خطای RMSE و MAE در تخمینگر زمین آماری کوکریجینگ پرداخته شد و رابطه رگرسیونی گام به گام چندگانه خطی بین باندهای SWIR و ذرات معدنی خاک ارائه شد، همچنین رابطه رگرسیونی بین سطوح تخمینی کریجینگ و کوکریجینگ از طریق تفاضل آنها به دست آمد. در انتها پهنهبندی بافت خاک به کمک پیشبینی کوکریجینگ از سه جزء معدنی خاک انجام شد. نتایج نشان داد که از بین باندهای SWIR، باند سه دارای بیشترین همبستگی با ذرات معدنی خاک میباشد و استفاده از این متغیر کمکی، مقدار خطای تخمین RMSE را برای ذرات شن، سیلت و رس را به ترتیب 81/2، 73/2 و 06/2 و خطای تخمین MAE را به ترتیب 011/0، 025/0 و 136/0 کاهش میدهد. برازش مدلهای تئوریکی نشان داد که بهترین مدل نیم تغییرنما برای رس، سیلت و شن به ترتیب کروی، کروی، نمایی و برای نیم تغییرنمای متقابل به ترتیب کروی، نمایی و نمایی میباشد، همچنین بیشترین خطای تخمین مربوط به شن و کمترین خطای تخمین مربوط به رس میباشد، که متغیر کمکی باند 3 سنجنده مادیس در پایین آوردن خطای تخمین بیشترین و کمترین اثر را به ترتیب در تخمین مربوط به شن و رس دارد، همچنین نتایج نقشه کوکریجینگ بافت خاک، با بافتهای خاک تعیین شده در آزمایشگاه به میزان 70 درصد همخوانی دارد.
محمدجواد پژند؛ حجت امامی؛ علیرضا آستارایی
چکیده
توپوگرافی یکی از ویژگی های مهم و تأثیرگذار بر کیفیت خاک در هر منطقه است. در این پژوهش رابطه درجه و جهت شیب با برخی از ویژگی-های فیزیکی و شیمیایی خاک مانند بعد فرکتال ذرات، درصد شن، رس و سیلت، درصد کربنات کلسیم معادل، درصد کربن آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و شاخص پایداری ساختمان خاکبررسی شد. برای انجام تجزیه های آزمایشگاهی یک ردیف پستی ...
بیشتر
توپوگرافی یکی از ویژگی های مهم و تأثیرگذار بر کیفیت خاک در هر منطقه است. در این پژوهش رابطه درجه و جهت شیب با برخی از ویژگی-های فیزیکی و شیمیایی خاک مانند بعد فرکتال ذرات، درصد شن، رس و سیلت، درصد کربنات کلسیم معادل، درصد کربن آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و شاخص پایداری ساختمان خاکبررسی شد. برای انجام تجزیه های آزمایشگاهی یک ردیف پستی و بلندی4با طول شیب، مواد مادری یکسان انتخاب و30 نمونه از خاک در شیب های کمتر از 5، 15-5، 30-15، 50-30 و بیشتر از 50 درصد، با سه تکرار و در دو جهت شمالی و جنوبی در قالب طرح آشیانه ای نمونه برداری شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مقادیر کربنات کلسیم و کربن آلی در شیب های مختلف دارای اختلاف معنی داری در سطح پنج درصد بود. مقدار کمینه کربنات کلسیم در شیب کمتر از 5 درصد جنوبی و مقدار بیشینه آن در شیب بیشتر از 50 درصد جنوبی مشاهده شد، درحالی که مقدار کمینه کربن آلی در شیب بیشتر از 50 درصد جنوبی و بیشینه آن در شیب کمتر از 5 درصد جنوبی وجود داشت. بین میانگین درصد کربنات کلسیم و کربن آلی در دو جهت شیب اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین مقدار شاخص پایداری ساختمان خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در جهت شمالی به طور معنی داری بیشتر از جنوبی بود. با وجود اینکه کلاس بافت خاک تقریبا در همه درجه-های شیب یکسان بود، درصد شن، رس و سیلت در طول شیب تغییرات زیادی داشت. به طوری که با افزایش شیب درصد ذرات درشت تر افزایش و درصد ذرات ریزتر کاهش یافت. بعد فرکتال ذرات نیز با کاهش درصد شیب، افزایش یافت. با توجه به این که در هنگام گزارش کلاس بافتی خاک درصد شن، رس و سیلت آن بیان نمی شود، می توان گفت که بعد فرکتال ذرات نسبت به بافت خاک، تعریف بهتر و روشن تری از چگونگی توزیع اندازه ذرات خاک ارایه می دهد.
علی سودمند؛ علی رضا کریمی؛ فرهاد خرمالی؛ حجت امامی
چکیده
رسوبات لسی در پهنه کپهداغ بهصورت ناپیوسته و با ضخامت کم وجود دارند که لازم است برای برنامهریزیهای محیطی و مطالعات تغییر و تحول اشکال اراضی شناسایی شده و از سایر رسوبات تفکیک شوند. هدف از این مطالعه شناسایی پراکنش و تعیین ویژگیهای رسوبات بادرفتی لسی و شنی و چگونگی تشکیل آنها در منطقه سرخس بود. تعداد 30 نمونه سطحی بهصورت پراکنده ...
بیشتر
رسوبات لسی در پهنه کپهداغ بهصورت ناپیوسته و با ضخامت کم وجود دارند که لازم است برای برنامهریزیهای محیطی و مطالعات تغییر و تحول اشکال اراضی شناسایی شده و از سایر رسوبات تفکیک شوند. هدف از این مطالعه شناسایی پراکنش و تعیین ویژگیهای رسوبات بادرفتی لسی و شنی و چگونگی تشکیل آنها در منطقه سرخس بود. تعداد 30 نمونه سطحی بهصورت پراکنده در کل منطقه برداشت شد و توزیع اندازه ذرات آنها مشخص شد. شن خیلی ریز و سیلت درشت بخش غالب ذرات رسوبات را تشکیل میدهند و مجموع آنها به بیش از 70 درصد میرسد. غالب بودن سیلت و شن خیلی ریز، عدم وجود سنگریزه و تفاوت ناگهانی توزیع اندازه ذرات این رسوبات با اندازه ذرات لایههای زیرین، از شواهد بادرفتی بودن این رسوبات هستند. در امتداد رودخانه هریرود از سرخس به سمت سد دوستی و همچنین به سمت ارتفاعات کپهداغ در جنوب و غرب منطقه، با کم شدن شن خیلی ریز و افزایش سیلت درشت، رسوبات شنی شرقی و مرکزی منطقه، بهتدریج به رسوبات لسی تبدیل میشوند. بیشترین ضخامت رسوبات لسی در اطراف سد دوستی قرار دارد. غالب بودن سیلت درشت و شن خیلی ریز در رسوبات مورد مطالعه و پیوستگی رسوبات لسی و شنی نشاندهنده منشا محلی و نزدیک برداشت ذرات است. ارتفاعات کپهداغ در غرب و جنوب منطقه مورد مطالعه، همانند سدی، رسوبات بادرفتی را به دام انداخته و باعث تشکیل رسوبات لسی میشوند.
حبیب اله بیگی هرچگانی؛ یاسر استواری
چکیده
توزیع اندازه ذرات (PSD) یکی از مهمترین ویژگیهای فیزیکی خاک است. مدل گری GM(1,1) روشی جدید و متفاوت از روش های تجربی و پارامتریک برای توصیف و پیش بینی توزیع اندازه ذرات خاک است. در این تحقیق برآورد توزیع اندازه ذرات خاک توسط دو مدل گری و اسکگز در پنج کلاس بافتی شامل 138 نمونه در خاک های دشت شهرکرد مورد مقایسه قرار گرفته است. برای ...
بیشتر
توزیع اندازه ذرات (PSD) یکی از مهمترین ویژگیهای فیزیکی خاک است. مدل گری GM(1,1) روشی جدید و متفاوت از روش های تجربی و پارامتریک برای توصیف و پیش بینی توزیع اندازه ذرات خاک است. در این تحقیق برآورد توزیع اندازه ذرات خاک توسط دو مدل گری و اسکگز در پنج کلاس بافتی شامل 138 نمونه در خاک های دشت شهرکرد مورد مقایسه قرار گرفته است. برای ارزیابی و مقایسه دو مدل از چهار شاخص آماری (MSE،MAPE ،AAE ،R2) و خطوط 1:1 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مدل اسکگز و گری در هر پنج کلاس بافتی بهخوبی توزیع اندازه ذرات خاک را برآورد می کنند. در عین حال برآورد مدل اسکگز در بافت لومی (سبکترین بافت در این مطالعه) و برآورد مدل گری در بافت رسی (سنگینترین بافت در این مطالعه) کمترین خطا را داشت. به نظر میرسد با سبکتر شدن بافت برآورد مدل اسکگز و با سنگینترین شدن بافت برآورد مدل گری بهبود یافت. همچنین در برخی کلاس های بافتی مقدار خطای مدل اسکگز با افزایش ضریب یکنواختی و ضریب انحناء تمایل به کاهش و خطای ناشی از مدل گری تمایل اندکی به افزایش دارد.