محمدامین امینی؛ غزاله ترکان؛ سعید اسلامیان؛ محمد جواد زارعیان؛ علی اصغر بسالت پور
چکیده
شبیهسازی و برآورد مؤلفههای بیلان آب از جمله اقدامات مورد نیاز جهت برنامهریزی و مدیریت پایدار منابع آب در سطح حوضههای آبریز میباشد. مدل SWAT یکی از مدلهای نیمه توزیعی برای شبیهسازی حوضه آبریز است که به نحو مطلوبی از ویژگیهای فیزیکی حوضه برای محاسبه بیلان آب استفاده میکند. در پژوهش حاضر از این مدل جهت شبیهسازی بیلان آب ...
بیشتر
شبیهسازی و برآورد مؤلفههای بیلان آب از جمله اقدامات مورد نیاز جهت برنامهریزی و مدیریت پایدار منابع آب در سطح حوضههای آبریز میباشد. مدل SWAT یکی از مدلهای نیمه توزیعی برای شبیهسازی حوضه آبریز است که به نحو مطلوبی از ویژگیهای فیزیکی حوضه برای محاسبه بیلان آب استفاده میکند. در پژوهش حاضر از این مدل جهت شبیهسازی بیلان آب درحوضه آبریز زایندهرود استفاده شده است. با وجود این که در زمینه استفاده از این مدل در بررسیهای مربوط به حوضههای آبریز مطالعات گستردهای انجام گرفته است ولی به دلیل ناکافی بودن و دقت پایین اطلاعات مکانی از جمله نوع خاک، نوع کاربری اراضی، همچنین پراکندگی و تعداد ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتری مورد استفاده جهت واسنجی و اجرای مدل، لزوم مطالعات دقیقتر در این زمینه به نظر میرسد. از این رو، از اطلاعات 27 کلاس کاربری اراضی، 57 کلاس بافت خاک و 27 ایستگاه هواشناسی شامل دادههای روزانه بارش و دمای حداقل و حداکثر استفاده گردید. همچنین تحلیل حساسیت، واسنجی (2000- 2006) و صحتسنجی (2007- 2009) مدل با استفاده از الگوریتم SUFI2 در برنامه SWAT-CUP و با بکارگیری از دادههای 6 ایستگاه هیدرومتری به صورت ماهانه انجام شد. نتایج حاصل از بکارگیری از این مدل واسنجی شده در حوضه آبریز زایندهرود نشان داد که از کل بارش سالانه ورودی به حوضه 98/65 درصد به صورت تبخیر و تعرق از حوضه خارج میگردد که دارای بیشترین سهم در میان اجزای بیلان آب میباشد. همچنین رواناب سطحی با 15 درصد، جریان آب زیرزمینی با 7/13 درصد، جریان جانبی با 5/1 درصد و تغذیه آبخوان عمیق با 8/0 درصد بهترتیب سایر بخشهای بیلان آب را در این حوضه تشکیل میدهند.
فهیمه خادم پور؛ بهرام بختیاری؛ سودابه گلستانی
چکیده
تبخیرتعرق (ET) تابع متغیرهای مختلف اقلیمی و ویژگی های توپوگرافی هر منطقه است. اولویت بندی و تعیین شدت تأثیر هر یک از این پارامترها بر روی تبخیرتعرق کمک شایانی به مدیریت منابع آب منطقه می نماید. در این مطالعه، تحلیل حساسیت مدل استاندارد پنمن- مونتیث- فائو در برآورد تبخیرتعرق مرجع (ETo) براساس متغیرهای اقلیمی میانگین دمای هوا (Tmean)، تابش ...
بیشتر
تبخیرتعرق (ET) تابع متغیرهای مختلف اقلیمی و ویژگی های توپوگرافی هر منطقه است. اولویت بندی و تعیین شدت تأثیر هر یک از این پارامترها بر روی تبخیرتعرق کمک شایانی به مدیریت منابع آب منطقه می نماید. در این مطالعه، تحلیل حساسیت مدل استاندارد پنمن- مونتیث- فائو در برآورد تبخیرتعرق مرجع (ETo) براساس متغیرهای اقلیمی میانگین دمای هوا (Tmean)، تابش خالص(Rn) ، مقاومت آئرودینامیک (ra) و کمبود اشباع (VPD) انجام پذیرفته است. ایستگاه های هواشناسی منتخب شامل 31 ایستگاه سینوپتیک در گستره ایران با دوره زمانی مشترک 19 ساله (2014-1996) می باشد. طبقه بندی اقلیمی ایستگاه ها نشان داد که از این تعداد ایستگاه مورد بررسی، 3 ایستگاه در اقلیم فراخشک، 10 ایستگاه در اقلیم خشک، 13 ایستگاه در اقلیم نیمه خشک، 2 ایستگاه در اقلیم مدیترانه ای، 2 ایستگاه در اقلیم مرطوب و 1 ایستگاه در اقلیم بسیار مرطوب (الف) قرار دارند. ضرایب حساسیت برای هر یک از متغیرها در مقیاس زمانی روزانه با استفاده از روش مشتقات جزئی و تحلیل حساسیت محلی محاسبه گردید. سپس پهنه بندی ضرایب حساسیت با استفاده از روش عکس مجذور فاصله (IDW) تهیه شد. نتایج نشان داد که ETo محاسبه شده در تمامی اقالیم، به میانگین ضریب حساسیت تابش خالص (0.999) (SRn) بسیار حساس بوده در حالی که به میانگین دما در اقلیم های فراخشک، نیمه خشک، خشک و مدیترانه ای طی ماه های ژوئیه، اوت، سپتامبر و اکتبر حساس است. کمترین مقدار ضریب حساسیت مقاومت آئرودینامیک (Sra) در روز جولیوسی 331 منطبق بر26 و 27ام نوامبر (آذر ماه) و بیشترین آن در روز 340 منطبق بر 5 و 6ام دسامبر (دی ماه) بوده است. این ضریب حساسیت در طی ماه های زمستان بزرگتر و طی ماه های تابستان کوچکتر بود، در حالی که کمترین و بیشترین مقدار ضریب حساسیت کمبود اشباع (SVPD) در ماه دسامبر به ترتیب با مقادیر 0.008- و 0.032 می باشد. ضریب حساسیت Tmean در کلیه ایستگاه های مطالعاتی طی ماه های تابستان بزرگتر و طی ماه های زمستان کوچکتر بود.
نسرین ضابط پیشخانی؛ سید مرتضی سیدیان؛ علی حشمت پور؛ حامد روحانی
چکیده
بارش یکی از مهمترین عوامل مورد استفاده در مطالعات منابع طبیعی، آب، هواشناسی و غیره است. تشخیص پیشبینیپذیری و شناخت عوامل تأثیرگذار بر فرآیند بارش با توجه به نوسان ها و بی نظمی های موجود در سری زمانی بارش اهمیت دارد. این تحقیق با روشهای سامانه استنتاج
فازی- عصبی تطبیقی (ANFIS) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) بارش ماهانه شهر گنبدکاووس ...
بیشتر
بارش یکی از مهمترین عوامل مورد استفاده در مطالعات منابع طبیعی، آب، هواشناسی و غیره است. تشخیص پیشبینیپذیری و شناخت عوامل تأثیرگذار بر فرآیند بارش با توجه به نوسان ها و بی نظمی های موجود در سری زمانی بارش اهمیت دارد. این تحقیق با روشهای سامانه استنتاج
فازی- عصبی تطبیقی (ANFIS) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) بارش ماهانه شهر گنبدکاووس را الگوسازی کرده است. دادههای مورد استفاده مربوط به سالهای 2012- 1995 است. 2 سری ورودی (ماهانه) شامل: 1- میانگین دما و رطوبت، سرعت باد و فشار 2- مقادیر متوسط بارش ماهانه ایستگاههای آبسنجی استان گلستان در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اگرچه دقت SVM بیشتر از ANFIS است، اما پیش بینی بارندگی با پارامترهای هواشناسی توسط هر دو مدل دارای دقت کمی است. نتایج پیش بینی بارش با بارندگی ایستگاه های منطقه برای هر دو روش قابل قبول است. ضریب تعیین و خطای RMSE در مرحله آزمون در روش SVM بهترتیب برابر 91/0 و 59/5 و در روش ANFIS برابر 87/0 و 06/7 است. تحلیل حساسیت نشان داد که رطوبت نسبی مهمترین متغیرهواشناسی در پیش بینی بارندگی است. سه متغیردیگر تأثیر یکسانی بر نتایج دارند. همچنین موثرترین ایستگاه در پیش بینی بارندگی تعیین شد. این پژوهش نشان داد که SVM عملکرد بهتری نسبت به ANFIS در پیش بینی بارندگی داشته است.
مهدی مکاری؛ بیژن قهرمان؛ سید حسین ثنایی نژاد
چکیده
هدف این پژوهش تحلیل حساسیت تبخیر و تعرق مرجع پنج الگوی پنمن- مانتیث فائو-56 (PMF56)، بلانی -کریدل اصلاح شده (MBC)، هارگریوز (H)، هارگریوز- سامانی (HS) و پریستلی- تیلور (PT) است. داده های هواشناسی مربوط به ایستگاه همدید شهرستان بجنورد شامل 13 سال (1387-1375) آمار روزانه دما، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی واقعی و سرعت باد، برای حساسیت پنج الگو، استفاده شد. شبیه ...
بیشتر
هدف این پژوهش تحلیل حساسیت تبخیر و تعرق مرجع پنج الگوی پنمن- مانتیث فائو-56 (PMF56)، بلانی -کریدل اصلاح شده (MBC)، هارگریوز (H)، هارگریوز- سامانی (HS) و پریستلی- تیلور (PT) است. داده های هواشناسی مربوط به ایستگاه همدید شهرستان بجنورد شامل 13 سال (1387-1375) آمار روزانه دما، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی واقعی و سرعت باد، برای حساسیت پنج الگو، استفاده شد. شبیه سازی مونت- کارلو برای تولید داده های تصادفی در یک دامنه مشخص انجام شد. ریشه مربع میانگین خطا (RMSE) سالانه و فصلی معیار اندازه گیری برای نشان دادن حساسیت ET0 به تغییرپذیری همزمان متغیرهای هواشناسی در هر الگوست. نتایج نشان داد که حساسیت به تغییر همزمان متغیرهای هواشناسی، در فصل تابستان نسبت به فصول دیگر بیشتر است. بیشترین حساسیت برای همه الگوها در فصل تابستان و بهار و کمترین مقدار آن در فصل پاییز و زمستان اتفاق افتاد. دو الگوی PMF56 و MBC بیشترین حساسیت سالانه و PT کمترین حساسیت سالانه را از خود نشان دادند. همه الگوها ضریب همبستگی نسبتاً بالایی با الگوی PMF56 داشتند. اما مقادیر RMSE و MAE برای هر الگو متفاوت بود. الگوی MBC کمترین RMSE و MAE و الگوی PT بیشترین مقدار RMSE و MAE را داشت. با توجه به یافته های این پژوهش میتوان گفت که الگوی HS ، الگوی نسبتاً مناسبی برای برآورد ET0 در این ایستگاه همدید است.
مهری تبرمایه؛ عبدالرضا واعظی هیر
چکیده
رفع آلودگی آب های زیرزمینی هزینه زیادی دارد از این رو لازم است از روش مناسبی برای پیشگیری از آلودگی استفاده شود. یکی از راه های جلوگیری از آلودگی منابع آب های زیرمینی، شناسایی نواحی مستعد در برابر آلودگی های سطحی می باشد. به همین منظور جهت پتانسیل یابی آلودگی منابع آب زیرزمینی در دشت تبریز از مدل دراستیک (DRASTIC) استفاده و نقشه آسیب پذیری ...
بیشتر
رفع آلودگی آب های زیرزمینی هزینه زیادی دارد از این رو لازم است از روش مناسبی برای پیشگیری از آلودگی استفاده شود. یکی از راه های جلوگیری از آلودگی منابع آب های زیرمینی، شناسایی نواحی مستعد در برابر آلودگی های سطحی می باشد. به همین منظور جهت پتانسیل یابی آلودگی منابع آب زیرزمینی در دشت تبریز از مدل دراستیک (DRASTIC) استفاده و نقشه آسیب پذیری آبخوان در مقابل آلودگی تهیه شد. نقشه پهنه بندی آسیب پذیری برگرفته از نتایج، نشان می دهد که 84/55 درصد از منطقه دارای اندیس دراستیک بین (140-120) بوده که از لحاظ آسیب پذیری در محدوده کم تا متوسط قرار می گیرد. و به ترتیب 08/22، 81/21 و 26/0 درصد در محدوده متوسط تا زیاد، کم و زیاد قرار دارند. با تحلیل حساسیت به روش حذف پارامتر و نیز تحلیل حساسیت به روش تک پارامتری، میزان تأثیرگذاری هرکدام از پارامترها درآلوده سازی آبخوان مورد ارزیابی قرا گرفتند. نتایج هر دو تحلیل نشان می دهند که مهم ترین پارامتر تأثیرگذار بر شاخص آسیب پذیری، عمق سطح آب می باشد. با هم پوشانی نقشه کاربری اراضی و نقشه آسیب پذیری DRASTIC، نواحی دارای آسیب پذیری متفاوت، تحت خطر آلودگی ناشی از کشاورزی، مشخص گردید و در نهایت نقشه پراکندگی مقادیر نیترات و مدل SINTACS نیز نتایج حاصل از مدل را تایید می کند.
میثم مجیدی؛ امین علیزاده؛ مجید وظیفه دوست؛ علیرضا فریدحسینی
چکیده
پیچیدگی فرایند تبخیر از پیکرههای آبی مانند دریاچهها و مخازن سدها، کمبود اطلاعات کافی و معتبر مورد نیاز و از طرفی عدم اتکاء مدیریت این منابع و مخازن به دادههای زمانی و مکانی دقیقتر، موجب کند شدن پیشرفتهای تحقیقاتی و کاربردی در این زمینه نسبت به سایر مولفههای هیدرولوژیکی شده است. مدیریت و بهرهبرداری از ذخایر سدها بهویژه ...
بیشتر
پیچیدگی فرایند تبخیر از پیکرههای آبی مانند دریاچهها و مخازن سدها، کمبود اطلاعات کافی و معتبر مورد نیاز و از طرفی عدم اتکاء مدیریت این منابع و مخازن به دادههای زمانی و مکانی دقیقتر، موجب کند شدن پیشرفتهای تحقیقاتی و کاربردی در این زمینه نسبت به سایر مولفههای هیدرولوژیکی شده است. مدیریت و بهرهبرداری از ذخایر سدها بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک نیاز به برآوردهای مطمئنتری از تبخیر دارد. این وضعیت در شرایطی مانند سد دوستی که منبع استراتژیک تامین بخش وسیعی از آب شرب مشهد نیز میباشد، اهمیتی دوچندان مییابد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی جامع روشهای برآورد تبخیر از سطح آب و مقایسه آنها با بیلان انرژی دریاچه سد دوستی با استفاده از دادههای اندازهگیری شده، انجام پذیرفت. به منظور بررسی رفتار روشهای مختلف ضمن مقایسات سالانه، ماهانه و روزانه، تحلیل حساسیت این مدلها به دادههای ورودی به منظور سنجش پایداری برآوردهای حاصل از هر روش نیز انجام پذیرفت. در نهایت 19 روش برآورد تبخیر بر اساس بیلان انرژی دریاچه به لحاظ دقت برآوردها رتبهبندی گردیدند. بر اساس نتایج حاصل شده، روشهای جنسن ـ هیز، مککینک، دبروین و پنمن، با مقادیر RMSD به ترتیب برابر با 2/1، 34/1، 62/1 و 65/1 میلیمتر بر روز نتایج مطلوبتری نسبت به سایر روشها حاصل نمودند. در این میان، روشهای جنسن ـ هیز و مککینک، به دلیل سادگی، دقت مطلوب، دادههای ورودی اندک و حساسیت کمتر به این دادهها، گزینههای مناسبتر و مقرون به صرفهای برای برآورد تبخیر از دریاچه سد دوستی هستند.
حبیب اله بیگی هرچگانی؛ سمیرا احمدزاده؛ رامین ایرانی پور
چکیده
دشت بروجن-فرادنبه یکی از دشت های مهم کشاورزی استان چهارمحال است. پساب تصفیهخانهی بروجن در فصل زراعی به مصرف آبیاری مزارع بخش شرقی دشت میرسد. هدف از انجام این تحقیق تهیهی یک نقشهی تلفیقی کمبود براساس غلظت قابل جذب عناصر کممصرف در خاک این دشت و بررسی انعکاس کلی اثر کاربرد پساب در نقشه بود. تعداد 180 نمونهی خاک از عمق 0 تا 30 سانتیمتری ...
بیشتر
دشت بروجن-فرادنبه یکی از دشت های مهم کشاورزی استان چهارمحال است. پساب تصفیهخانهی بروجن در فصل زراعی به مصرف آبیاری مزارع بخش شرقی دشت میرسد. هدف از انجام این تحقیق تهیهی یک نقشهی تلفیقی کمبود براساس غلظت قابل جذب عناصر کممصرف در خاک این دشت و بررسی انعکاس کلی اثر کاربرد پساب در نقشه بود. تعداد 180 نمونهی خاک از عمق 0 تا 30 سانتیمتری نقاط مختلف اراضی زراعی و مرتعی دشت 2340 هکتاری برداشت و غلظت قابل جذب مس، روی، منگنز و آهن در نمونهها اندازهگیری شد. پس از واریوگرافی و تعیین مناسب ترین روش برآورد مکانی نقشه ی هر عنصر ترسیم شد. به منظور تهیهی نقشهی تلفیقی، ابتدا نقشه ی هر عنصر نرمال شده و بر اساس آن ها نقشه های رتبه به دست آمدند. با استخراج وزن هر عنصر از نقشه رتبه آن نقشه ی شاخص تلفیقی تهیه شد. بر اساس نقشهها، غلظت قابل جذب عناصر کممصرف مس، روی و آهن از سمت غربی دشت به سمت قسمتهای مرکزی و شرق دشت افزایش داشت. این روند به کاربرد پساب در بخش شرقی نسبت داده شد. تغییرات غلظت قابل جذب منگنر در دشت فاقد روند مشخصی بود اما کمترین غلظت این عنصر هم در بخش غربی دشت دیده شد. نقشه تلفیقی دارای میانگین 5/85 درصد بود که نشانگر فقر شدید خاک از عناصر کممصرف بود به طوری که در نقشه ی تلفیقی حدود 34 درصد از مساحت دشت فقر شدید عناصر کممصرف را نشان می دهد. کاربرد پساب کمبود کلی عناصر کممصرف را 4 درصد کاهش داده است. در تحلیل حساسیت شاخص تلفیقی به حذف عنصر روی حساسیت زیادی نشان داد. بنابراین، در این دشت، روی باید با دقت و تکرار بیشتری پائیده شود.