سید ابوالقاسم حقایقی مقدم؛ امین علیزاده
چکیده
زمان کارکرد مجاز چاههای کشاورزی دشت نیشابور توسط شرکت آب منطقه ای استان خراسان رضوی معادل 4120 ساعت در سال تعیین گردیده است. این تحقیق با هدف معرفی روش تعیین ساعت کارکرد چاههای آب کشاورزی استان خراسان رضوی (مطالعه موردی دشت نیشابور) و تحلیل عوامل موثر بر زمان مجاز کار چاهها انجام گرفت. به این منظور سطح زیر کشت گیاهان زراعی و باغی شهرستان ...
بیشتر
زمان کارکرد مجاز چاههای کشاورزی دشت نیشابور توسط شرکت آب منطقه ای استان خراسان رضوی معادل 4120 ساعت در سال تعیین گردیده است. این تحقیق با هدف معرفی روش تعیین ساعت کارکرد چاههای آب کشاورزی استان خراسان رضوی (مطالعه موردی دشت نیشابور) و تحلیل عوامل موثر بر زمان مجاز کار چاهها انجام گرفت. به این منظور سطح زیر کشت گیاهان زراعی و باغی شهرستان نیشابور در سال های زراعی 80-79 تا 89-88 تهیه شد. نیاز آبی گیاهان الگوی کشت و بازده آبیاری در دشت نیشابور از سند ملی آب استخراج گردید. با تقسیم نیاز ناخالص آبیاری ماهانه بر متوسط هیدرومدول سه ماه حداکثر، ساعت کارکرد مجاز چاه در هر ماه به دست آمد. محاسبات برای بررسی اثر تغییر الگوی کشت در دو حالت، برای کل گیاهان الگوی کشت و برای گیاهان عمده الگوی کشت به طور جداگانه به انجام رسید. در حالت سوم و چهارم تاثیر تغییرات سالانه نیاز آبی و هیدرومدول آبیاری بر ساعت کارکرد چاههای دشت نیشابور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد میتوان به جای انجام محاسبات ساعت کارکرد چاهها برای کل گیاهان الگوی کشت منطقه، محاسبات را فقط با گیاهان اصلی انجام داد. تغییرات سالانه الگوی کشت و نیاز آبی در دشت نیشابور به طور معنی دار (با احتمال 95%) مقدار ساعت کارکرد چاهها را تحت تاثیر قرار می دهد. با فرض ثابت ماندن سطح زیر کشت در دشت نیشابور، اصلاح ساعت کارکرد چاهها با استفاده از هیدرومدول اندازهگیری شده منطقه انجام گردید. در روش اصلاحی ساعت کارکرد سالانه به طور متوسط 440 (11درصد) ساعت نسبت به ساعت کارکرد مجاز دشت نیشابور (4120 ساعت) افزایش نشان داد که این تغییر، ساعت کارکرد را به شرایط واقعی و موجود در دشت نیشابور نزدیکتر می نماید. در یک سال زراعی، با برآورد سطح زیر کشت گندم و جو می توان پیش بینی قابل قبولی برای میزان ساعت کارکرد چاههای منطقه در آن سال ارائه نمود.
سمیه کرمانشاهی؛ کامران داوری؛ سیدمجید هاشمی نیا؛ علیرضا فریدحسینی؛ حسین انصاری
چکیده
لزوم کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرف کننده آب در دنیا، به منظور پایداری منابع آب بر کسی پوشیده نیست. با اقداماتی از قبیل اصلاح الگوی کشت و کاهش سطح زیر کشت و ... می توان به این هدف دست یافت. در این مطالعه وضعیت منابع آب و تقاضاهای آبیاری دشت نیشابور با استفاده از مدل WEAP مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی اثرات راهبردهای ...
بیشتر
لزوم کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرف کننده آب در دنیا، به منظور پایداری منابع آب بر کسی پوشیده نیست. با اقداماتی از قبیل اصلاح الگوی کشت و کاهش سطح زیر کشت و ... می توان به این هدف دست یافت. در این مطالعه وضعیت منابع آب و تقاضاهای آبیاری دشت نیشابور با استفاده از مدل WEAP مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی اثرات راهبردهای مذکور، سناریوهایی با عناوین تغییر الگوی کشت، کاهش سطح زیر کشت و سناریوی ترکیبی (ترکیب این دو راهکار) مطرح شد و سپس برای یک دوره 20 ساله شبیه سازی انجام گرفت. نتایج نشان دادند که با اعمال این سناریوها، میانگین سالانه نیاز آبیاری به ترتیب حدود 9 ، 10 و 18 درصد کمتر خواهد شد، و متعاقباً از رقم میانگین کسری سالانه مخزن به ترتیب 13 ، 8 و 18 درصد کاسته می شود؛ به بیانی دیگر این راهبردها می توانند نقش بسزایی در کاهش تقاضای آب کشاورزی، و در نتیجه کاهش برداشت از منابع آب منطقه داشته باشند.
عباس خاشعی سیوکی؛ بیژن قهرمان؛ مهدی کوچک زاده
چکیده
دشت نیشابور دراستان خراسان رضوی با شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک و با تکیه بر منابع آبی زیرزمینی یکی از قطب های مهم تولیدات زراعی کشور محسوب می شود. در این تحقیق با استفاده از مدل بیلان آب زیرزمینی معادلات مورد نیاز جهت تخمین نوسانات سطح آب تعیین شد. در ادامه بعلت تعدد متغیرهای تابع هدف در بهینه سازی مصرف آب، با استفاده از روش های فرا ...
بیشتر
دشت نیشابور دراستان خراسان رضوی با شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک و با تکیه بر منابع آبی زیرزمینی یکی از قطب های مهم تولیدات زراعی کشور محسوب می شود. در این تحقیق با استفاده از مدل بیلان آب زیرزمینی معادلات مورد نیاز جهت تخمین نوسانات سطح آب تعیین شد. در ادامه بعلت تعدد متغیرهای تابع هدف در بهینه سازی مصرف آب، با استفاده از روش های فرا کاوشی و هوشمند PSO که نیاز به محاسبات کمتر و کارآیی بیشتر نسبت به دیگر روشها دارند الگو و تراکم کشت بهینه محصولات زراعی منطقه مطالعاتی تعیین شد. نتایج مدل بر مبنای یک سال نرمال (سال 1387) نشان داد که می توان با کاهش 30 درصدی سطح زیر کشت اغلب محصولات بهاره و افزایش 30 درصدی سطح زیر کشت گندم و جو و کلزا بیشترین درآمد را از آب استحصالی از آبخوان کسب نمود. در بین محصولات بهاره ذرت و گوجه فرنگی نسبت به دیگر محصولات بهاره بیشترین سهم را در افزایش سطح داشت. نتایج نشان داد که با افزایش 20591 هکتار به محصولات پاییزه و کاهش 10970 هکتار از محصولات بهاره می توان 7500 هزار ریال بطور متوسط در هرهکتار درآمد بیشتری بدست آورد.