آتنا میربلوک؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ابراهیم سپهر؛ امیر لکزیان؛ محمد حکیمی
چکیده
فراهمی مقدار کافی از عنصر آهن قابل دسترس برای گیاهان در محلولهای غذایی یک چالش بزرگ است. کیلیت کنندههای رایج که در محلولهای غذایی برای فراهمی عنصر آهن استفاده میشوند، مضرات زیادی دارند و میتوانند اثرات منفی روی رشد گیاهان داشته باشند. در این تحقیق کیلیتهای اسیدهای آمینه و آهن شامل گلایسین-آهن (Fe-Gly)، فنیل آلانین-آهن (Fe-Phe)، ...
بیشتر
فراهمی مقدار کافی از عنصر آهن قابل دسترس برای گیاهان در محلولهای غذایی یک چالش بزرگ است. کیلیت کنندههای رایج که در محلولهای غذایی برای فراهمی عنصر آهن استفاده میشوند، مضرات زیادی دارند و میتوانند اثرات منفی روی رشد گیاهان داشته باشند. در این تحقیق کیلیتهای اسیدهای آمینه و آهن شامل گلایسین-آهن (Fe-Gly)، فنیل آلانین-آهن (Fe-Phe)، تیروزین-آهن (Fe-Tyr) و متیونین–آهن (Fe-Met) و کیلیتهای کیتوسان به دو فرم هیدرولیز شدهی اسیدی [Fe-C(A.hyd)] و آنزیمی [Fe-C(E.hyd)] سنتز و ویژگیهای شیمیایی آنها با اسپکتروسکوپی IR و آنالیز CHN انجام شد. سپس کارایی این منابع آهن در مقایسه با Fe-EDDHA برای دو گیاه لوبیا (استراتژی I) و ذرت (استراتژی II) در محیط آبکشت بررسی گردید. کاربرد برخی از کیلیتهای آلی اسیدهای آمینه و کیتوسان به طور معنیداری وزن خشک اندام هوایی گیاهان را در مقایسه با Fe-EDDHA افزایش داد. بیشترین مقدار آهن در اندام هوایی گیاهان ذرت و لوبیا در کاربرد کیلیتهای Fe-Tyr، Fe-Met و [Fe-C(A.hyd)] مشاهده گردید. کاربرد کیلیتهای مورد مطالعه منجر به تجمع آهن در ریشهها گردید، لیکن بیشترین مقدار انتقال آهن به اندامهای هوایی در گیاهانی که در معرض کیلیتهای [Fe-C(A.hyd)] و Fe-Tyr بودند، اتفاق افتاد. بیش از 50 درصد آهن در کمپلکس با Fe-Tyr در گیاه لوبیا و در کمپلکس با Fe-C(A.hyd) در ذرت و لوبیا از ریشه به اندامهای هوایی انتقال یافتند. استفاده از کیلیتهای آلی آهن در محیط رشد گیاه فعالیت آنزیم فریک کیلیت رداکتاز (FCR) برگ را در دو گیاه لوبیا و ذرت در مقایسه با Fe-EDDHA افزایش داد. با اینحال میانگین کلی فعالیت این آنزیم در گیاه لوبیا بیشتر از ذرت بود. نتایج به دست آمده نشان داد که استفاده از برخی کیلیتهای آلی آهن در محلولهای غذایی در مقایسه با Fe-EDDHA میتواند مقادیر کافی از آهن را برای جذب گیاه فراهم کند و همچنین رشد اندام هوایی و ریشه گیاه لوبیا و ذرت را بهبود بخشد. بر طبق نتایج این کیلیتها میتوانند به عنوان یک جانشین برای فراهمی آهن به جای Fe-EDDHA در محلولهای غذایی به کار روند.
ساناز اشرفی سعیدلو؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین؛ ابراهیم سپهر
چکیده
افزایش سالانهی قیمت کودهای شیمیایی پتاسیمی و نیز اثرات مخرب این کودها بر محیطزیست، اتخاذ راهکاری برای استفاده از پتاسیم بومی خاک را ضروری نموده است. استفاده از کودهای زیستی حاوی ریزجانداران سودمند از جمله این راهکارها محسوب میشود. این مطالعه با هدف مدلسازی و بررسی تأثیر نسبتهای مختلف ورمیکمپوست، فلوگوپیت و گوگرد بر میزان ...
بیشتر
افزایش سالانهی قیمت کودهای شیمیایی پتاسیمی و نیز اثرات مخرب این کودها بر محیطزیست، اتخاذ راهکاری برای استفاده از پتاسیم بومی خاک را ضروری نموده است. استفاده از کودهای زیستی حاوی ریزجانداران سودمند از جمله این راهکارها محسوب میشود. این مطالعه با هدف مدلسازی و بررسی تأثیر نسبتهای مختلف ورمیکمپوست، فلوگوپیت و گوگرد بر میزان انحلال و آزادسازی پتاسیم توسط باکتری Pseudomonas fluorescens و ارائه سطوح مطلوب این متغیرها برای تهیه کود زیستی کارآمد انجام گرفت. بر این اساس تعداد 20 آزمایش با استفاده از روش سطح پاسخ بر مبنای طرح مرکب مرکزی تعریف شد و اثر مقادیر مختلف متغیرهای ورمیکمپوست، کانی فلوگوپیت و گوگرد در چهار سطح کدبندی شده (+α،1+، 0، 1- و α-) بر میزان انحلال پتاسیم بررسی گردید. نتایج نشاندهندهی کارآمدی بالای ( 8/0= RMSE و 949/0= R2) مدل طرح مرکب مرکزی در برآورد انحلال پتاسیم بود. بر اساس نتایج، برهمکنش ورمیکمپوست با گوگرد ( 0338/0>p ) و برهمکنش فلوگوپیت با گوگرد (0083/0>p ) نسبتاً زیاد و معنیدار بود. نتایج تحلیل آماری ضرایب مدل طرح مرکب مرکزی حاکی از اثر مثبت و افزایندهی ورمیکمپوست (X1) و اثر منفی و کاهنده فلوگوپیت (X2) و گوگرد (X3) بر افزایش انحلال پتاسیم بود. بطوریکه با افزایش مقدار گوگرد از 25/10 به 75/39 درصد، انحلال پتاسیم تقریباً 61/31 درصد کاهش یافت. بر اساس پیشبینی شرایط بهینه برای انحلال پتاسیم، مقادیر 78/41 درصد ورمیکمپوست، 35/24 درصد فلوگوپیت و 25/10 درصد گوگرد منجر به بیشترین انحلال پتاسیم (27/109 میلیگرم بر لیتر) توسط باکتری سودوموناس فلورسنس میشود.
مرضیه پیری؛ ابراهیم سپهر؛ عباس صمدی؛ خلیل فرهادی؛ محمد علیزاده خالد آباد
چکیده
فرآیند جذب و استفاده از جاذبهای ارزان قیمت برای حذف فلزات سنگین یکی از روشهایی است که در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق به منظور مدلسازی و بررسی اثر فاکتورهای pH، غلظت و قدرت یونی بر جذب فلزات سنگین سرب و کادمیم از محلولهای آبی توسط رس سپیولیت، از روش سطح پاسخ بر مبنای مدل باکس بنکن استفاده شد. برای این ...
بیشتر
فرآیند جذب و استفاده از جاذبهای ارزان قیمت برای حذف فلزات سنگین یکی از روشهایی است که در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق به منظور مدلسازی و بررسی اثر فاکتورهای pH، غلظت و قدرت یونی بر جذب فلزات سنگین سرب و کادمیم از محلولهای آبی توسط رس سپیولیت، از روش سطح پاسخ بر مبنای مدل باکس بنکن استفاده شد. برای این منظور آزمایشات ناپیوسته جذب، با در نظر گرفتن دامنههای متفاوتی از این سه متغیر شامل pH (6-3)، قدرت یونی محلول (mol L-1 06/0-01/0) و غلظت فلز (mg L-1 200-0) اجرا گردیدند. نتایج نشان داد میزان جذب سرب و کادمیم با افزایش غلظت اولیه فلز و pH، افزایش و با افزایش قدرت یونی محلول کاهش یافت. آنالیز واریانس یک طرفه (0001/0>p) نشان داد مدل درجه دو بهترین مدل برای تعیین برهمکنش متغیرهای مورد مطالعه میباشد، این مدل حاکی از آن است که غلظت موثرترین عامل در حذف کادمیم و سرب به وسیله سپیولیت است. با توجه به مقادیر ضریب تعیین (99/0=R2) وR2 متعادل شده (98/0=R2adj) میتوان گفت مدل بدست آمده برای تحلیل دادهها مناسب میباشد. شرایط بهینه برای جذب حداکثر سرب و کادمیم از محلولهای آبی در pH=6، غلظت فلز (mg L-1) 200 و قدرت یونی محلول (mol L-1) 02/0 است. مقادیر پیشبینی شده جذب برای شرایط بهینه ذکر شده برای جذب سرب و کادمیم نیز به ترتیب 4/44 و (mg g-1) 28/34 بدست آمد. بطور کلی میتوان گفت سپیولیت میتواند به عنوان یک جاذب ارزان قیمت و قابل دسترس برای جذب کادمیم و سرب از آب های آلوده استفاده شود.
ناصر میران؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ولی فیضی اصل؛ ابراهیم سپهر؛ مهدی رحمتی؛ سلمان میرزایی
چکیده
پایش سریع و غیر مخرب نیتروژن آسمانه گیاهی در محصولات زراعی به ویژه گیاه گندم برای مدیریت دقیق نیتروژن بسیار حائز اهمیت است. آنالیزهای شیمیایی رایج برای تعیین وضعیت عناصر غذایی گیاهان معمولاً استفاده از روشهای آزمایشگاهی میباشد. این روشها اغلب زمانبر، پرهزینه همراه با تخریب بافتهای گیاهی میباشند. لذا بررسی و به کارگیری روشهای ...
بیشتر
پایش سریع و غیر مخرب نیتروژن آسمانه گیاهی در محصولات زراعی به ویژه گیاه گندم برای مدیریت دقیق نیتروژن بسیار حائز اهمیت است. آنالیزهای شیمیایی رایج برای تعیین وضعیت عناصر غذایی گیاهان معمولاً استفاده از روشهای آزمایشگاهی میباشد. این روشها اغلب زمانبر، پرهزینه همراه با تخریب بافتهای گیاهی میباشند. لذا بررسی و به کارگیری روشهای سریع و کم هزینه میتواند به مدیریت هر چه بهتر مزارع کمک نماید. در این راستا، هدف از این پژوهش ارزیابی کارایی تصاویر سنجنده ETM+ در تعیین مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی بود. به همین منظور، در 45 مزرعه از مزارع گندم دیم شمالغرب ایران، همبستگی بین دادههای انعکاسی به دست آمده از باندهای تصاویر ماهواره لندست 7 و مقدار نیتروژن اندازهگیری شده در آزمایشگاه به دست آمد. بالاترین و پایین ترین مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی اندازهگیری شده در منطقه مورد مطالعه بترتیب 6/1 و 79/0 درصد و میانگین آن 11/1 درصد بود و همبستگی نسبتاً بالایی بین باندهای مختلف تصویر سنجنده ETM+ بجز باند 4 و مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی وجود داشت. با توجه به همبستگی بالای بین دادههای انعکاسی باندهای مختلف (از 816/0 تا 841/0) و به منظور کاهش حجم و تکرار محاسبات تجزیه به مؤلفههای اصلی بین دادههای باندهای مختلف تصویر ETM+ انجام گرفت. در نهایت رابطه رگرسیونی بین مؤلفه اصلی اول استاندارد شده (ZPC1) و میزان نیتروژن آسمانه گیاهی ایجاد شد. نتایج نشان داد که رابطه رگرسیونی قوی و معنیداری بین مقدار نیتروژن آسمانه گیاهی و مؤلفه ZPC1 با 71/0 R2= وجود دارد. با توجه به دقت کافی مدل رگرسیونی ایجاد شده، میتوان نتیجهگیری کرد که از دادههای سنجش از دور میتوان برای مدیریت و پایش دقیقتر وضعیت نیتروژن مزارع گندم دیم کشور استفاده کرد.
ساناز اشرفی سعیدلو؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین؛ ابراهیم سپهر
چکیده
انحلال پتاسیم موجود در ساختار کانیها توسط ریزجانداران منجر به افزایش رشد و عملکرد گیاهان شده و علاوه بر صرفهی اقتصادی، دوستدار محیط زیست است، لذا شناسایی گونههای کارا در انحلال پتاسیم و تعیین شرایط بهینه برای حداکثر فعالیت این گونهها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف متغیرهای منبع کربن، زمان ...
بیشتر
انحلال پتاسیم موجود در ساختار کانیها توسط ریزجانداران منجر به افزایش رشد و عملکرد گیاهان شده و علاوه بر صرفهی اقتصادی، دوستدار محیط زیست است، لذا شناسایی گونههای کارا در انحلال پتاسیم و تعیین شرایط بهینه برای حداکثر فعالیت این گونهها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف متغیرهای منبع کربن، زمان انکوباسیون و pH بر میزان انحلال و آزادسازی پتاسیم از کانیهای فلدسپار و فلوگوپیت توسط باکتری Pseudomonas fluorescens انجام گرفت. برای این منظور در مرحله نخست بر مبنای طرح پلاکت– برمن، تعداد 12 آزمایش تعریف شد و تأثیر منابع مختلف کربن شامل گلوکز، ساکاروز و فروکتوز بر انحلال هر یک از کانیهای فلدسپار و فلوگوپیت بررسی شد. در ادامه بر اساس تحلیل نتایج مربوط به انحلال پتاسیم در مرحله اول، منبع کربن مهم و تأثیرگذار شناسایی و دامنههای متفاوتی از متغیرهای pH (10-3)، زمان انکوباسیون (18-1 روز) و مقدار منبع کربن (12– 6/0 گرم در لیتر) در نظر گرفته شده و طرح مرکب مرکزی با 20 آزمایش و بر اساس مقادیر کدبندی شده متغیرهای مستقل طراحی گردید. نتایج نشان داد که مدل طرح مرکب مرکزی قابلیت مطلوبی (918/0– 944/0=R2 و 47/1– 82/0 =RMSE) در پیشبینی مقدار آزادسازی پتاسیم از فلدسپار و فلوگوپیت دارد. تحلیل حساسیت مدل طرح مرکب مرکزی نشان داد که از بین سه متغیر مورد بررسی، pH بیشترین تأثیر را بر آزادسازی پتاسیم دارد. حداکثر غلظت پتاسیم محلول در حضور فلوگوپیت و فلدسپار بهترتیب برابر با 16/121 و 96/82 میلیگرم در لیتر، مربوط به 36/10 =pH، مقدار ساکاروز 5/6 گرم در لیتر و زمان10 روز بود. زمان انکوباسیون نیز بر آزادسازی پتاسیم تأثیر داشت. روند آزادسازی پتاسیم در مراحل اولیه انکوباسیون افزایشی، در مراحل میانی کاهشی و در ادامه افزایشی بود. بطور کلی بر اساس مدل طرح مرکب مرکزی، pHهای 36/10 و 34/10، و مقادیر 26/2 و 92/6 گرم در لیتر از ساکاروز و زمانهای 18 و 2 روز بهترتیب بهعنوان شرایط بهینه برای دستیابی به بیشینه آزادسازی پتاسیم از فلدسپار و فلوگوپیت در محیط کشت پیشبینی شدند.
رحمت اله رنجبر؛ ابراهیم سپهر؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ محسن برین؛ بهنام دولتی
چکیده
برخی از ریزجانداران خاک توانایی انحلال کانیهای حاوی پتاسیم و آزادسازی پتاسیم آن را دارند. این مطالعه به منظور جداسازی باکتریهای حلکننده کانیهای پتاسیمدار (KSBs) از خاک ریزوسفر توتون و بررسی تأثیر آنها بر آزادسازی پتاسیم از خاک انجام شد. نمونههای خاک از ریزوسفر توتون رقم بارلی21 در مرحله گلدهی بوته برداشت شد. با استفاده از ...
بیشتر
برخی از ریزجانداران خاک توانایی انحلال کانیهای حاوی پتاسیم و آزادسازی پتاسیم آن را دارند. این مطالعه به منظور جداسازی باکتریهای حلکننده کانیهای پتاسیمدار (KSBs) از خاک ریزوسفر توتون و بررسی تأثیر آنها بر آزادسازی پتاسیم از خاک انجام شد. نمونههای خاک از ریزوسفر توتون رقم بارلی21 در مرحله گلدهی بوته برداشت شد. با استفاده از محیطکشت جامد الکساندروف، 9 جدایه KSB جداسازی و خالصسازی شدند. سپس ارزیابیهای کیفی (شاخص حلالیت) و کمی (آزادسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار) به ترتیب در محیطکشت جامد و مایع الکساندروف و بررسی تأثیر جدایههای KSBs بر مقدار پتاسیم قابل استفاده خاک در قالب 3 طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار صورت گرفت. بیشترین شاخص حلالیت در اثر فعالیت جدایههای باکتری KSB22، KSB42 و KSB10 در محیطکشت جامد الکساندروف به ترتیب 8/2، 7/2 و 5/2 به دست آمد و بیشترین میزان پتاسیم محیطکشت مایع الکساندروف با مقدار 40/9 میلیگرم بر لیتر مربوط به تلقیح جدایههای باکتری KSB42 و KSB10 بود که میزان آن نسبت به شاهد (محیطکشت بدون تلقیح)، سه برابر افزایش یافت. جدایههای KSB42 و KSB10 در آزادسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار و خاک کاراتر بودند به طوری که میزان پتاسیم قابل استفاده خاک در تلقیح با این جدایهها در مقایسه با شاهد، حدود 29 درصد افزایش یافت. این تحقیق نشان داد که از برخی باکتریهای ریزوسفر توتون میتوان در متحرک نمودن منابع نامحلول پتاسیم خاک استفاده کرده و بخشی از نیاز گیاه توتون را که یک گیاه پرنیاز نسبت به پتاسیم است، تأمین نمود.
ساناز اشرفی سعیدلو؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ عباس صمدی؛ محسن برین؛ ابراهیم سپهر
چکیده
به منظور مقایسه سینتیک رهاسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار و نیز انتخاب بهترین معادله سینتیکی توصیف کننده روند رهاسازی پتاسیم توسط عصارهگیرهای آلی و معدنی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل در 3 تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل 3 نوع عصاره-گیر (اسید اگزالیک 01/0 مولار، کلرید کلسیم 01/0 مولار، شاهد (آب مقطر))، ...
بیشتر
به منظور مقایسه سینتیک رهاسازی پتاسیم از کانیهای پتاسیمدار و نیز انتخاب بهترین معادله سینتیکی توصیف کننده روند رهاسازی پتاسیم توسط عصارهگیرهای آلی و معدنی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل در 3 تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل 3 نوع عصاره-گیر (اسید اگزالیک 01/0 مولار، کلرید کلسیم 01/0 مولار، شاهد (آب مقطر))، 3 کانی پتاسیمدار (فلدسپار، ایلیت و فلوگوپیت) و 10 زمان (1، 2، 4، 8، 12، 16، 24، 32، 48 و 64 ساعت) بودند. مقدار پتاسیم آزاد شده با استفاده از دستگاه فلیمفتومتر طی زمانهای مختلف در شرایط آزمایشگاهی اندازهگیری شد و دادهها به معادلات سینتیکی مرتبه صفر، مرتبه اول، مرتبه دوم، تابع توانی، پخشیدگی پارابولیک و الوویچ برازش داده شد. نتایج نشان دهندهی اثر معنیدار نوع عصارهگیر بر سینتیک رهاسازی پتاسیم بود، بطوریکه میزان پتاسیم آزاد شده در نمونههای عصارهگیری شده با اسید اگزالیک در مقایسه با نمونههای عصارهگیری شده با کلرید کلسیم و شاهد (آب مقطر) به ترتیب 48/1 و 35/2 برابر بیشتر بود. کانیهای مختلف نیز مقادیر متفاوتی از پتاسیم را آزاد نمودند. رهاسازی پتاسیم از فلوگوپیت نسبت به فلدسپار و ایلیت به ترتیب 99/1 و 95/2 برابر بیشتر بود. بیشترین غلظت پتاسیم نیز (440 میلیگرم بر کیلوگرم) در تیمار عصارهگیری شده با اسید اگزالیک و در حضور کانی فلوگوپیت مشاهده گردید. بطوریکه مقدار پتاسیم در این تیمار 15/3 برابر نسبت به شاهد افزایش یافت. برازش معادلات سینتیکی نشان داد که معادلات تابع توانی و پخشیدگی پارابولیک با بیشترین ضریب تبیین (R2) و کمترین خطای استاندارد (SE)، بهترین مدل برای برازش دادهها بودند این در حالیست که مدل مرتبه دوم قادر به توجیه رهاسازی پتاسیم نبود. چنین استنباط میگردد که سینتیک رهاسازی پتاسیم توسط عوامل مختلفی از جمله نوع کانی و نوع عصارهگیر تحت تأثیر قرار میگیرد و عصارهگیر آلی توانایی بالاتری در استخراج پتاسیم غیرتبادلی از ساختار کانیها دارد. همچنین تطبیق نتایج این تحقیق با معادلات مرتبه اول، پخشیدگی پارابولیک و تابع توانی حاکی از آن است که رهاسازی پتاسیم غیرتبادلی از کانیها میتواند متأثر از فرآیند پخشیدگی باشد و بعبارت دیگر پخشیدگی پتاسیم به خارج از توده کانی، کنترل کننده سرعت آزاد شدن پتاسیم میباشد.
ندا مرادی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ابراهیم سپهر
چکیده
تجزیه حرارتی ضایعات گیاهی و تبدیل آن به بیوچار و افزودن به خاک علاوه بر ترسیب کربن و کاهش آلودگی هوا میتواند سبب اصلاح برخی ویژگیهای خاکهایآهکیشود. به منظور بررسی تأثیر بیوچار بر برخی ویژگیهای خاک آهکی،آزمایشیبهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاًتصادفی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بیوچار (ضایعات هرس سیب، هرس انگور ...
بیشتر
تجزیه حرارتی ضایعات گیاهی و تبدیل آن به بیوچار و افزودن به خاک علاوه بر ترسیب کربن و کاهش آلودگی هوا میتواند سبب اصلاح برخی ویژگیهای خاکهایآهکیشود. به منظور بررسی تأثیر بیوچار بر برخی ویژگیهای خاک آهکی،آزمایشیبهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاًتصادفی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بیوچار (ضایعات هرس سیب، هرس انگور و کاه و کلش گندم) و مقدار بیوچار (صفر (B0)، 1 (B1)، 2 (B2)، 4 (B4) و 8 (B8) درصد وزنی/وزنی) بودند.نمونههابهمدت 60روزدردمای 25 درجه سانتیگراد و 60 درصد رطوبت ظرفیت زراعینگهداریشدهوسپسویژگی-هایخاکشامل pH، قابلیتهدایتالکتریکی (EC)،مقدارکربنآلی،نیتروژن معدنی،پتاسیم، فسفر،آهن،منگنز،رویومسقابلاستفادهخاکدرآنهااندازه-گیریگردید.نتایجنشانداد،بهطور کلی با افزایش مقدار بیوچار ، کربن آلی خاک،و همچنین شکلهای قابل استفاده پتاسیم ، فسفر ومنگنز بهطور معنیدار افزایش یافت.درصد کربن آلی خاک در تیمار B8 ضایعات هرس سیب، هرس انگور و کاه و کلش گندم در مقایسه با شاهد به ترتیب 78/3، 80/3 و 24/5 برابر افزایش نشان داد.همچنین شکلهاینیتروژن نیتراتی و آمونیومی در هر سه بیوچار با افزایش مقدار کاهش یافتند. بیوچارحاصل ازکاه و کلش گندمسببکاهشمعنیدار pH و آهن قابل استفادهخاک و افزایش قابلیت هدایت الکتریکیخاکگردید. بهطور کلی بیوچار حاصل از کاه و کلش گندم بیشترین تأثیر را بر خصوصیات خاک و قابلیت استفاده عناصر غذایی داشت.
حامد ارفع نیا؛ عباس صمدی؛ فرخ اسدزاده؛ ابراهیم سپهر
چکیده
فسفر یک عنصر غذایی ضروری برای تمامی جانداران میباشد و در زیستبومهای آبی به شمشیر دولبهای میماند، که از سویی میتواند عامل محدودکننده رشد جاندارن و در شرایط دیگر، موجب آلودگی و ایجاد پدیده سرشارسازی در پیکرههای آبی شود. گزارشهای مکتوب و عینی از پدیده شکوفایی جلبکی در تالابها و رودخانههای غرب دریاچه ارومیه وجود دارد. ...
بیشتر
فسفر یک عنصر غذایی ضروری برای تمامی جانداران میباشد و در زیستبومهای آبی به شمشیر دولبهای میماند، که از سویی میتواند عامل محدودکننده رشد جاندارن و در شرایط دیگر، موجب آلودگی و ایجاد پدیده سرشارسازی در پیکرههای آبی شود. گزارشهای مکتوب و عینی از پدیده شکوفایی جلبکی در تالابها و رودخانههای غرب دریاچه ارومیه وجود دارد. با توجه به عدم وجود پژوهشی جامع در رابطه با وضعیت فسفر زیست-فراهم در رسوبات رودخانهای در منطقه، این مطالعه با هدف ارزیابی مقدار فسفر زیستفراهم در 34 نمونه از رسوبات رودخانهای و با استفاده از 7 روش عصارهگیری مختلف انجام و روش مناسب عصارهگیری با کاربردآزمون جلبکی تعیین شد. نتایج نشان داد که ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی رسوبات و به ویژه بافت آنها دارای دامنهی بسیار وسیعی است. میانگین مقادیر کمّی فسفر استخراج شده با استفاده از روشهای مختلف به ترتیب؛ بری 2 < دی تی پی ای < اولسن < هیدرواکسید سدیم < مهلیچ 3 < کالول بود. آزمون همبستگی موید رابطه معنیدار بین مقادیر فسفر استخراج شده در اغلب روشهای عصارهگیری بود. علاوه بر همبستگی معنیداری(001/0>P، 93/0=r) از نظر کمی مقدار فسفر استخراج شده به روش اولسن و مهلیچ 3 نیز مشابهت داشت. آزمون جلبکی نشان داد که در بین شاخصهای مختلف فسفر زیستفراهم، مقدار فسفر عصارهگیری شده به روش کاول رابطه بسیار معنیداری(001/0>P، 67/0=r2) با جمعیّت جلبک (Senedesmusobliquus) در محیط کشت وجود داشت. در مجموع براساس یافتههای این پژوهش میتوان روش کاول را به عنوان مناسبترین روش ارزیابی فسفر زیستفراهم جلبکی در رودخانههای غرب دریاچه ارومیه پیشنهاد نمود.
رقیه موسوی؛ ابراهیم سپهر؛ عباس صمدی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ بهزاد صادق زاده
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تلقیح میکروبی بر فسفر کارایی ارقام مختلف جو،آزمایشی گلخانه ای بصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 10 رقم جو و تیمارهای مختلف فسفر نامحلول به همراه تلقیح میکروبی شامل تیمار شاهد (P0)، مصرف سنگ فسفات (RP)، تلقیح قارچ های حل کننده فسفات (RP+F)، تلقیح باکتری های حل کننده فسفات (RP+B)، تلقیح مخلوط قارچ و باکتری (RP+B+F) ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر تلقیح میکروبی بر فسفر کارایی ارقام مختلف جو،آزمایشی گلخانه ای بصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 10 رقم جو و تیمارهای مختلف فسفر نامحلول به همراه تلقیح میکروبی شامل تیمار شاهد (P0)، مصرف سنگ فسفات (RP)، تلقیح قارچ های حل کننده فسفات (RP+F)، تلقیح باکتری های حل کننده فسفات (RP+B)، تلقیح مخلوط قارچ و باکتری (RP+B+F) و مصرف فسفر محلول (PS) در سه تکرار انجام گرفت. بعد از برداشت، وزن خشک دانه و میزان فسفر آن اندازه گیری گردید و سپس شاخص های فسفرکارایی (PE)، کارایی جذب (PACE) و کارایی مصرف فسفر (PUTE) محاسبه گردیدند. نتایج نشان داد تیمارهای میکروبی اثر معنی داری (P < 0.01) بر عملکرد دانه، مقدار و غلظت فسفر دانه و شاخص های فسفرکارایی داشتند بطوریکه در تیمار شاهد فسفرکارایی ارقام بطور میانگین 49/0 بدست آمد که با تلقیح قارچ های حل کننده فسفات به 74/0، با تلقیح باکتری ها به 65/0 و با تلقیح توأم قارچ و باکتری به 69/0 افزایش یافت. در بین ارقام نیز اختلاف معنی داری (P < 0.01) در پارامترهای عملکرد و شاخص های کارایی مشاهده شد بطوریکه در شرایط کمبود فسفر رقم Obrukبا 1/5 گرم بیشترین و رقم Denmark با 5/2 گرم کمترین دانه را تولید کردند و رقم Rihane-03 کاراترین رقم در جذب فسفر (PACE) و رقم Yea-168 کاراترین رقم در مصرف فسفر (PUTE) بدست آمد. بنابراین می توان گفت با انتخاب ارقام فسفرکارا و استفاده از ریزجانداران حل کننده فسفات می توان جذب فسفر را از منابع سنگ فسفات و شکلهای نامحلول آن در خاک افزایش و مصرف کودهای شیمیایی را کاهش داد.
مجید جیریایی؛ اسفندیار فاتح؛ امیر آینه بند؛ ابراهیم سپهر
چکیده
رفع نیاز گیاهان زراعی به عناصر غذایی توسط منابع غیر شیمیایی رویکردی جدید در تولید گیاهان سالم است. پژوهشی در سال زراعی
1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی و در 3 تکرار بود. عوامل آزمایش شامل باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح)، قارچ مایکوریزا ...
بیشتر
رفع نیاز گیاهان زراعی به عناصر غذایی توسط منابع غیر شیمیایی رویکردی جدید در تولید گیاهان سالم است. پژوهشی در سال زراعی
1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی و در 3 تکرار بود. عوامل آزمایش شامل باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح)، قارچ مایکوریزا در سه سطح (عدم کاربرد، استفاده از گونههای گلوموس موسه و گلوموس اینترارادیسز) و ارقام گندم در سه سطح (چمران، دنا و بهرنگ) بود. بررسی محتوای عناصر در ریشه و دانه نشان از تأثیر مثبت و معنیدار کاربرد قارچ مایکوریزا و آزوسپیریلوم در ارتقای غلظت عناصر در ارقام گندم را داشت، البته کاربرد توأم این ریزموجودات، منجر به افزایش اثرات کاربرد آنها بر صفات برآوردی شد. نهایتاً، بیشترین غلظت نیتروژن (21/2 درصد)، فسفر (50/0درصد) و آهن (88/33 میلیگرم در کیلوگرم) در دانه و بیشترین غلظت پتاسیم (93/0 و 54/0 درصد) و منگنز (11/43 و 63/23 میلیگرم در کیلوگرم) در به ترتیب در دانه و ریشه، همچنین بیشترین غلظت روی در ریشه (70/19 میلیگرم در کیلوگرم) از تیمار تلقیح توام بذور رقم دنا با آزوسپیریلوم و قارچ گلوموس موسه بهدست آمد.
ابراهیم سپهر؛ رویا زبردست
چکیده
به منظور بررسی اثر اسید هومیک روی رفتار جذبی فسفر، آزمایشی در سه سطح اسید هومیک (0، 100،200 میلی گرم در لیتر ) در غلظت های مختلف فسفر (0 تا 30 میلی گرم در لیتر ) و در دو قدرت یونی 1/0 و 01/0 مولار بررسی شد؛ داده های جذب با معادلات لانگمویر، فروندلیچ و تمکین برازش داده شدند و بر اساس ضریب تبیین (R2) معادله لانگمویر بهتر برازش یافت ( 98/0- 91/0=R2). نتایج نشان ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر اسید هومیک روی رفتار جذبی فسفر، آزمایشی در سه سطح اسید هومیک (0، 100،200 میلی گرم در لیتر ) در غلظت های مختلف فسفر (0 تا 30 میلی گرم در لیتر ) و در دو قدرت یونی 1/0 و 01/0 مولار بررسی شد؛ داده های جذب با معادلات لانگمویر، فروندلیچ و تمکین برازش داده شدند و بر اساس ضریب تبیین (R2) معادله لانگمویر بهتر برازش یافت ( 98/0- 91/0=R2). نتایج نشان داد که مصرف اسید هومیک جذب فسفر را به طور قابل توجهی پایین آورد و حداکثر جذب تک لایه ای لانگمویر (qmax)، را بیش از 50% در مقایسه با نمونه شاهد کاهش داد. همچنین پارامترهای جذب شامل انرژی جذب لانگمویر ((KL, فاکتورهای ظرفیت و شدت جذب فروندلیچ (,KF n) و ضریب تمکین ((KT با افزودن اسید هومیک در هر دو قدرت یونی کاهش یافتند. حداکثر ظرفیت بافری (MBC)، ظرفیت بافری تعادلی (EBC) و ظرفیت بافری استاندارد خاک (SBC) در غلظت 200 میلی گرم در لیتر اسید هومیک، بیش از 50 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. کاربرد اسید هومیک غلظت تعادلی فسفر (EPC) را در هر دو قدرت یونی افزایش داد، به طوری که مقدار EPC از 28/0 تا 40/0 (در قدرت یونی 01/0 مولار ) و از 21/0 تا 39/0 (در قدرت یونی 1/0 مولار ) میلی گرم بر لیتر افزایش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که جذب رقابتی اسید هومیک با فسفر موجب کاهش جذب فسفر شده و در نتیجه می تواند موجب افزایش فراهمی فسفر برای گیاهان شود.
المیرا ایرانشهر؛ ابراهیم سپهر
چکیده
به منظور غربال گری ارقام مختلف گندم از لحاظ کارایی جذب و مصرف فسفر، آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی با 20 رقم گندم و دو منبع کود فسفاته شامل فسفر محلول (PS) از منبع KH2PO4 و فسفر نامحلول از منبع سنگ فسفات (RP) در سه تکرار با هم مقایسه شدند. ارقام از لحاظ عملکرد اندام هوایی، مقدار و غلظت فسفر کل، کارایی جذب و مصرف فسفر ...
بیشتر
به منظور غربال گری ارقام مختلف گندم از لحاظ کارایی جذب و مصرف فسفر، آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی با 20 رقم گندم و دو منبع کود فسفاته شامل فسفر محلول (PS) از منبع KH2PO4 و فسفر نامحلول از منبع سنگ فسفات (RP) در سه تکرار با هم مقایسه شدند. ارقام از لحاظ عملکرد اندام هوایی، مقدار و غلظت فسفر کل، کارایی جذب و مصرف فسفر و شاخص فسفرکارایی اختلاف معنی داری در سطح یک درصد نشان دادند. در بین ارقام مورد بررسی، مرودشت با شاخص پاسخ به کود برابر 3/8 کودپذیری بالا درحالی که رقم هامون با شاخص 6/5 گرم کودپذیری نسبتا پایینی را نشان داد. شاخص کارایی جذب فسفر (PACE) 3بطور متوسط برای ارقام گندم 04/0 بدست آمد که از این نظر رقم کرج 1 و آزادی به ترتیب با 02/0 و07/0 پایین ترین و بالاترین کارایی را داشتند. متوسط کارایی مصرف فسفر (PUTE)4 برای ارقام گندم در حالت مصرف سنگ فسفات 82/0 و در حالت مصرف فسفر محلول 31/0 بود و دامنه این شاخص از 6/0 (رقم آزادی) تا 12/1 گرم ماده خشک بر میلی گرم فسفر (مغان1) تغییر کرد. از لحاظ شاخص فسفر کارایی (PE)5 ارقام مرودشت و کرج1 با 5/4 پایین ترین و رقم آزادی با 5/14 درصد بالاترین کارایی را داشتند. شاخص فسفر کارایی با غلظت فسفر گیاه همبستگی ضعیف و غیر معنی داری (18/0=R2) ولی با مقدار کل فسفرگیاه همبستگی مثبت و معنی داری (77/0=R2) در سطح یک درصد نشان داد.
میرحسن رسولی صدقیانی؛ ابراهیم سپهر
چکیده
چکیده
تغییرات شیمیایی و بیولوژیکی در ریزوسفر بدنبال استفاده از کودهای آلی نظیر لجن فاضلاب و کودهای دامی فرایندهای مهمی هستند که میتوانند معدنیشدن و فراهمی نیتروژن و سایر عناصر غذایی گیاه را تحت تاثیر قرار دهند. بهمنظور بررسی نقش لجن فاضلاب و کودهای دامی در رشد، تأمین نیتروژن و خصوصیات ریزوسفر یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل ...
بیشتر
چکیده
تغییرات شیمیایی و بیولوژیکی در ریزوسفر بدنبال استفاده از کودهای آلی نظیر لجن فاضلاب و کودهای دامی فرایندهای مهمی هستند که میتوانند معدنیشدن و فراهمی نیتروژن و سایر عناصر غذایی گیاه را تحت تاثیر قرار دهند. بهمنظور بررسی نقش لجن فاضلاب و کودهای دامی در رشد، تأمین نیتروژن و خصوصیات ریزوسفر یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل با استفاده از پنج تیمار ضایعات آلی (لجن فاضلاب، کود مرغی، کود گاوی، کود گوسفندی و شاهد) در ریزوسفر و غیرریزوسفر گیاهان ذرت و آفتابگردان در سه تکرار انجام گردید. نتایج نشان داد که مقدار جذب عناصر N، P، K، Ca، Mg، Fe، Mn، Zn و Cu از تیمار لجن بطور معنی داری بالاتر از سایر کودهای مورد مطالعه بود. همچنین آفتابگردان درمقایسه با ذرت، مقادیر بیشتری N، P، K، Ca و Cu را جذب نمود، که می تواند بیانگر توانایی بالای آفتابگردان در جذب این عناصر از خاک باشد. بیشترین مقدار ازت معدنی شده در ریزوسفر و غیرریزوسفر بترتیب در تیمارهای کود مرغی (8/214 میلی گرم در کیلوگرم) و لجن فاضلاب (5/227 میلی گرم در کیلوگرم) حاصل شد. ازت معدنی شده به ویژه مقدار نیترات در ریزوسفر گیاه آفتابگردان بیشتر از ذرت بوده و این پدیده نشان دهنده بالاتر بودن فعّالیت میکروبی بویژه میکروارگانیسمهای نیتریفیکاتور در ریزوسفر آفتابگردان و افزایش فرایند معدنی شدن و نیتریفیکاسیون بود. معدنیشدن خالص (Nm) در ریزوسفر بالاتر از غیرریزوسفر بود بطوریکه جمعیت میکروبی در ریزوسفر ذرت و آفتابگردان بهترتیب 7/3 و 3/2 برابر نمونههای غیرریزوسفری بود. تیمارهایی که لجن فاضلاب دریافت کردهبودند در مقایسه با سایر کودهای آلی جمعیت میکروبی بالاتری را نشان دادند. در ریزوسفر در تیمارهای کودمرغی و لجن فاضلاب پدیده معدنیشدن خالص و در مورد کودهای گاوی و گوسفندی ایموبیلیزاسیون خالص (Ni) اتفاق افتاد. همچنین در غیرریزوسفر به استثنای لجن فاضلاب در بقیه کودهای دامی ایموبیلیزاسیون خالص (Ni) مشاهده گردید. بیشترین مقدار ازت معدنیشده کل در ریزوسفر (مجموع مقادیر نیتروژن معدنی شده موجود در خاک در پایان آزمایش و نیتروژن معدنی جذب شده توسط گیاه) بترتیب بصورت کود مرغی > لجن فاضلاب > کودگوسفندی ≥ کود گاوی بود.
واژه های کلیدی: لجن فاضلاب، کود گاوی، کود گوسفندی، کود مرغی، معدنی شدن ازت، ریزوسفر