حمیدرضا بهروان؛ رضا خراسانی؛ امیر فتوت؛ عبدالامیر معزی؛ مهدی تقوی
چکیده
با توجه به اهمیت افزایش کارایی کود فسفر و بررسی اثرات اسید هومیک در بهبود جذب آن با توجه به خصوصیات مورفولوژیک ریشه و جریان به درون فسفر در گیاه نیشکر، آزمایش گلخانهای با سطوح مختلف فسفر (0، 50 و 100 درصد توصیه کودی معادل 250 کیلوگرم در هکتار) و اسید هیومیک (سه سطح غوطهورسازی قلمه در محلولهای 0، 3/0 و 5/0 درصد اسید هیومیک) اجرا شد و گیاه نیشکر ...
بیشتر
با توجه به اهمیت افزایش کارایی کود فسفر و بررسی اثرات اسید هومیک در بهبود جذب آن با توجه به خصوصیات مورفولوژیک ریشه و جریان به درون فسفر در گیاه نیشکر، آزمایش گلخانهای با سطوح مختلف فسفر (0، 50 و 100 درصد توصیه کودی معادل 250 کیلوگرم در هکتار) و اسید هیومیک (سه سطح غوطهورسازی قلمه در محلولهای 0، 3/0 و 5/0 درصد اسید هیومیک) اجرا شد و گیاه نیشکر در دو زمان 45 و 90 روز پس از کشت، برداشت شد. آزمایش به صورت طرح فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار و با استفاده از 54 گلدان اجرا گردید. در این تحقیق طول ساقه و ریشه، طول تارهای کشنده، ظرفیت تبادل کاتیونی ریشه، جذب و جریان به درون فسفر اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بدست آمده با مصرف اسید هیومیک به همراه کود فسفر، خصوصیات گیاهی اندازهگیری شد و جذب فسفر نیز به طور متوسط بیش از 50 درصد بهبود یافت. اما در عین حال روند تغییرات جریان به درون فسفر با جذب فسفر در تیمارهای اسید هومیک و کود فسفر به دلیل افزایش معنیدار طول ریشه منطبق نبود به طوریکه این تغییرات رابطه معکوسی با رشد ریشه نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که مصرف اسید هیومیک به تنهایی و به همراه کود فسفر میتواند با تأثیر بر سیستم ریشهای و تارهای کشنده، جذب فسفر و در نتیجه ماده خشک گیاهی را افزایش دهد. همچنین کاربرد اسید هیومیک و کود فسفر ضمن افزایش عملکرد محصول، افزایش کارایی مصرف کود فسفر را نیز بهبود بخشید.
اکبر کریمی؛ عبدالامیر معزی؛ مصطفی چرم؛ نعیمه عنایتی ضمیر
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر کاربرد زغالهای زیستی تهیه شده از باگاس نیشکر در دماهای مختلف بر تغییرات شکلهای شیمیایی روی در یک خاک آهکی بود. به این منظور زغالهای زیستی تهیه شده در دماهای 200 (B200)، 350 (B350) و 500 (B500) درجه سلسیوس در سطوح 1 و 2 درصد وزنی با نمونه خاک ترکیب شدند. نمونهها بهمدت سه ماه در شرایط انکوباسیون و در دمای ثابت نگهداری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر کاربرد زغالهای زیستی تهیه شده از باگاس نیشکر در دماهای مختلف بر تغییرات شکلهای شیمیایی روی در یک خاک آهکی بود. به این منظور زغالهای زیستی تهیه شده در دماهای 200 (B200)، 350 (B350) و 500 (B500) درجه سلسیوس در سطوح 1 و 2 درصد وزنی با نمونه خاک ترکیب شدند. نمونهها بهمدت سه ماه در شرایط انکوباسیون و در دمای ثابت نگهداری شدند. در پایان آزمایش از خاکهای تیمار شده نمونهبرداری شد و برخی ویژگیهای شیمیایی خاک و شکلهای شیمیایی روی در خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد کاربرد هر سه نوع زغال زیستی سبب افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی خاک شد. pH خاک در تیمارهای B200 کاهش یافت، اما در تیمارهای B350 و B500 افزایش یافت. غلظت شکل تبادلی روی در خاک تیمار شده با زغالهای زیستی B350، B500 بهترتیب 2/5 و 2/14 درصد کاهش یافت، اما در تیمار B200، 0/17 درصد افزایش یافت. کاربرد هر یک از زغالهای زیستی B200، B350 و B500 سبب افزایش شکلهای کربناتی (بهترتیب 5/4، 2/13 و 3/23 درصد) و آلی (بهترتیب 3/83، 3/6 و 2/9 درصد) روی در خاک شد. کمترین غلظت شکل باقیمانده روی مربوط به خاک تیمار شده با زغال زیستی B200 بود. نتایج همچنین نشان داد که بیشترین تغییرات شکلهای شیمیایی روی در خاک مربوط به سطح کاربرد 2 درصد زغالهای زیستی بود. بهطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد کاربرد زغال زیستی تهیه شده از باگاس نیشکر در دمای گرماکافت 200 درجه سلسیوس (بهویژه در سطح 2 درصد وزنی) میتواند با کاهش شکل باقیمانده روی و افزایش شکلهای با فراهمی نسبتاً بیشتر از جمله شکل تبادلی، در بهبود فراهمی روی در خاکهای آهکی مؤثر باشد.
میلاد بی ریا؛ عبدالامیر معزی؛ هادی عامری خواه
چکیده
امروزه روشهای مختلفی برای کاهش اثرات منفی غلظت بالای فلزات سنگین موجود در خاک، استفاده میشود. در این راستا، استفاده از بیوچار، روش نسبتاً جدیدی جهت کاهش سمیت فلزات سنگین میباشد. در این مطالعه، به منظور بررسی تأثیر بیوچار باگاس نیشکر بر بهبود رشد گیاه ذرت در خاک آلوده به کادمیوم و سرب، آزمایشی گلدانی در قالب طرح پایه بلوکهای ...
بیشتر
امروزه روشهای مختلفی برای کاهش اثرات منفی غلظت بالای فلزات سنگین موجود در خاک، استفاده میشود. در این راستا، استفاده از بیوچار، روش نسبتاً جدیدی جهت کاهش سمیت فلزات سنگین میباشد. در این مطالعه، به منظور بررسی تأثیر بیوچار باگاس نیشکر بر بهبود رشد گیاه ذرت در خاک آلوده به کادمیوم و سرب، آزمایشی گلدانی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح کاربرد بیوچار باگاس نیشکر (0 و 4 درصد وزنی) و دو سطح آلودگی فلز سنگین (کادمیوم 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم خاک و سرب 500 و 1000 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) با کاشت گیاه ذرت بود؛ که در دو آزمایش جداگانه برای دو عنصر کادمیوم و سرب انجام شده است. نتایج نشان داد که افزایش کاربرد تیمارهای کادمیوم و سرب، غلظت این دو عنصر در اندام هوایی و ریشه گیاه ذرت را شدیداً افزایش داده و وزن خشک اندام هوایی و ریشه را به ترتیب بین 40 تا 50 درصد و بین 60 تا 70 درصد کاهش داد. همچنین افزایش کاربرد کادمیوم و سرب میزان کلروفیل، سطح برگ، ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه و اندام هوایی را به صورت معنیداری کاهش داد. اما کاربرد بیوچار باگاس نیشکر در اثر کاهش شدید غلظت کادمیوم و سرب در ریشه و اندام هوایی موجب افزایش کلروفیل، سطح برگ، ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه و اندام هوایی گردید. کاربرد 4 درصد بیوچار باگاس نیشکر، منجر به کاهش ضریب انتقال و فاکتور تجمع زیستی این عنصر در گیاه ذرت نسبت به تیمار متناظر گردید. نتایج بدست آمده بیانگر توان بیوچار باگاس نیشکر در تثبیت و غیر قابل جذب کردن سرب و کادمیوم در خاک بود.
حمید رضا بوستانی؛ مصطفی چرم؛ عبدالامیر معزی؛ نجفعلی کریمیان؛ نعیمه عنایتی ضمیر؛ مهدی زارعی
چکیده
آزادسازی روی از خاک در اثر فعالیتهای بیولوژیکی یکی از عوامل مهم کنترل کننده قابلیت استفاده زیستی روی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر تلقیح باکتری های محرک رشد و قارچ میکوریز بر سینتیک آزادسازی روی در خاک آهکی با سطوح مختلف شوری در کشت ذرت بود. آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. ...
بیشتر
آزادسازی روی از خاک در اثر فعالیتهای بیولوژیکی یکی از عوامل مهم کنترل کننده قابلیت استفاده زیستی روی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر تلقیح باکتری های محرک رشد و قارچ میکوریز بر سینتیک آزادسازی روی در خاک آهکی با سطوح مختلف شوری در کشت ذرت بود. آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. فاکتور اول شامل سطوح شوری خاک (0، 15 و 30 میلیاکی والان نمک در کیلوگرم خاک از منابع کلرید سدیم، کلسیم و منیزیم به ترتیب به صورت ترکیبی 1:2:3) و فاکتور دوم تلقیح میکروبی (بدون تلقیح، تلقیح با قارچ، تلقیح با باکتری، تلقیح همزمان باکتری و قارچ) بود. کاربرد همه تیمارهای میکروبی میزان آزادسازی اولیه روی را نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند. به ترتیب بیشترین و کمترین آزادسازی اولیه روی در تیمار قارچ-باکتری و باکتری مشاهده شد. همچنین با کاربرد همه تیمارهای میکروبی سرعت رهاسازی روی نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت و کمترین کاهش در تیمار قارچ مشاهده شد. به طور کلی افزایش سطوح شوری سبب افزایش آزادسازی اولیه روی و کاهش سرعت آزادسازی روی شد. همچنین شکل محلول و تبادلی بیشترین تاثیر را در کنترل آزادسازی روی داشت. نتایج نشان داد که مدلهای الوویچ ساده شده، سرعت دو ثابته و پخشیدگی پارابولیک توصیف خوبی را از آزادسازی روی نشان دادند. بر اساس بیشترین ضریب تبیین و کمترین خطای استاندارد، برترین مدل، الوویچ ساده شده تعیین شد، بنابراین به نظر می رسد که مکانیسم اصلی کنترل کننده آزادسازی روی، در خاک مورد آزمایش پدیده پخشیدگی باشد.
علی اعمی ازغدی؛ رضا خراسانی؛ مرضیه مکرم؛ عبدالامیر معزی
چکیده
چکیده
امروزه تکنیک فازی برای تهیه نقشه ها در علوم مختلف بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه نقش موثر حاصلخیزی خاک در کشاورزی پیشرفته، تهیه نقشه حاصلخیزی خاک جهت برنامه ریزی بهتر برای استفاده از کودهای شیمیایی ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه سعی بر آن است تا با تهیه نقشه حاصلخیزی خاک از نظر مواد آلی، فسفر و پتاسیم جهت کشت ...
بیشتر
چکیده
امروزه تکنیک فازی برای تهیه نقشه ها در علوم مختلف بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه نقش موثر حاصلخیزی خاک در کشاورزی پیشرفته، تهیه نقشه حاصلخیزی خاک جهت برنامه ریزی بهتر برای استفاده از کودهای شیمیایی ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه سعی بر آن است تا با تهیه نقشه حاصلخیزی خاک از نظر مواد آلی، فسفر و پتاسیم جهت کشت گندم در دشت شاوور استان خوزستان وضعیت منطقه را از نظر حاصلخیزی ارزیابی کرد. نقشه حاصلخیزی خاک با استفاده از منطق فازی5 و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP6 در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی7 تهیه گردید. داده هایی ورودی شامل مقادیر فسفر و پتاسیم قابل استفاده و مواد آلی از 282 نقاط مطالعاتی خاک بود. در ابتدا درون یابی این نقاط با استفاده از مدل IDW8 (وزن دهی عکس فاصله) در محیطGIS انجام شد. سپس برای هر یک از فاکتورهای مورد مطالعه یک تابع عضویت تعریف گردید. در نهایت برای دستیابی به نقشه نهایی حاصلخیزی خاک در منطقه مورد مطالعه، از تکنیک AHP در نرم افزار Expert Choice با نرخ سازگاری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که 51، 26، 12 و 11 درصد از منطقه مورد مطالعه به ترتیب در گروه های خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط و خوب از لحاظ حاصلخیزی جهت کشت گندم قرار گرفتند. در مجموع می توان گفت که تهیه نقشه حاصلخیزی بصورت تفکیکی می تواند گامی اولیه و موثر در مطالعات حاصلخیزی خاک و استفاده بهینه از کودها مطرح باشد.
واژه های کلیدی: سیستم اطلاعات جغرافیایی، منطق فازی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، حاصلخیزی خاک