علوم خاک
حمیدرضا اولیایی؛ ابراهیم ادهمی؛ مهدی نجفی قیری
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی و شیب بر برخی ویژگیهای خاک با تمرکز بر شاخصهای مغناطیسی و اکسیدهای آهن خاک در منطقه مختار یاسوج انجام گرفت. در این منطقه از چهار کاربری جنگل متراکم، جنگل تُنُک، اراضی فرسوده و کشت دیم و در هر کاربری از دو کلاس شیب 15-0 و 30-15 درصد و در هر کاربری از 10 نقطه سطحی (عمق صفر تا 15 سانتیمتر) ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی و شیب بر برخی ویژگیهای خاک با تمرکز بر شاخصهای مغناطیسی و اکسیدهای آهن خاک در منطقه مختار یاسوج انجام گرفت. در این منطقه از چهار کاربری جنگل متراکم، جنگل تُنُک، اراضی فرسوده و کشت دیم و در هر کاربری از دو کلاس شیب 15-0 و 30-15 درصد و در هر کاربری از 10 نقطه سطحی (عمق صفر تا 15 سانتیمتر) به صورت تصادفی (مجموعا40 نمونه) نمونهبرداری انجام گرفت. میانگین ماده آلی در کاربری جنگل متراکم (24/5%) به طور معنیداری بیشتر از سایر کاربریها بوده است. جنگلتراشی و عملیات زراعی بر روی اراضی شیبدار، موجب سبکتر شدن بافت خاک و کاهش معنیدار مقدار رس در کاربری زراعی شده است. همچنین چگالی ظاهری و کربنات کلسیم معادل با تغییر کاربری از جنگل متراکم به کاربری زراعی افزایش یافتهاند. پذیرفتاری مغناطیسی (χlf) خاک به میزان زیادی تحت تأثیر تغییر کاربری و به میزان کمتر تحت تأثیر موقعیت شیب بوده است. تغییرات کاربری از جنگل متراکم به سایر کاربریها کاهش معنیداری (25 تا 100 درصد) بر χlf داشته است. با توجه به مقادیر 9/1 تا 2/7 درصدی پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd)، این خاکها دارای مقادیر کم تا متوسط ذرات پدوژنیک سوپرپارامگنتیک بودهاند. همبستگی نسبتاً بالایی بین χlf با برخی ویژگیهای از جمله شکلهای آهن، ماده آلی، بافت خاک و میزان کربنات کلسیم مشاهده شد. با اندازهگیری χlf که امکان اندازهگیری سریع و ارزانی دارد، میتوان مناطق حساسی را که در معرض تخریب زیادی بوده، شناسایی و اقدامات مدیریتی مناسب را اتخاذ نمود.
یونس عبدلی؛ سیروس جعفری؛ عباس بشکار
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین اشکال مختلف آهن و پذیرفتاری مغناطیسی با تکامل خاک های گچی استان خوزستان صورت گرفت. برای این منظور 14 خاکرخ تشریح و نمونه برداری شده و مقادیر آهن و پذیرفتاری مغناطیسی آن اندازه گیری شد. موقعیت خاکها طوری انتخاب شد که از لحاظ توپوگرافی در موقعیتهای مختلف شیب قرار داشته باشند. نتایج نشان داد که میانگین ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین اشکال مختلف آهن و پذیرفتاری مغناطیسی با تکامل خاک های گچی استان خوزستان صورت گرفت. برای این منظور 14 خاکرخ تشریح و نمونه برداری شده و مقادیر آهن و پذیرفتاری مغناطیسی آن اندازه گیری شد. موقعیت خاکها طوری انتخاب شد که از لحاظ توپوگرافی در موقعیتهای مختلف شیب قرار داشته باشند. نتایج نشان داد که میانگین آهن پدوژنیکی (Fed) و آهن بلوریFeo) - Fed) به ترتیب در خاکرخ های دشت مرتفع با کاربری زارعی، تپه و اراضی پست افزایش یافت که با میزان تکامل آنها هماهنگی دارد. کمترین و بیشترین مقدار اکسیدهای آهن فعالFed) / (Feoبه ترتیب مربوط به تپه یا اینسیلرگ قدیمی و واحدهای اراضی پست با زهکشی ضعیف بود. مقایسه میانگین آهن فعال نشان داد که بین واحدهای دشت مرتفع و تپه به دلیل تکامل و سن بیشتر، اختلاف معنی داری وجود نداشت اما در اراضی پست اختلاف معنی داری بین آنها وجود داشت که نشان دهنده تکامل کم این خاکها بود. میزان پذیرفتاری مغناطیسی آون در خاکهای تپه، بیشترین و در اراضی پست با شرایط زهکشی ضعیف و کاربری زراعی حداقل بود. پذیرفتاری مغناطیسی مینروژیک در خاکرخهای متاثر از گچ، پس از حذف آنها افزایش یافت که با مجموع کربنات کلسیم، گچ، مواد آلی و درصد شن رابطه مثبت و معنی دار و با درصد سیلت و رس رابطه معکوس و معنی داری داشت. این روند تاثیر مواد مادری را بر میزان پذیرفتاری مغناطیسی مینروژیک آشکار نموده و نشان میدهد که پذیرفتاری مغناطیسی مینروژیک، ارتباط مثبتی با تکامل پدوژنیکی ندارد. همچنین همبستگی بین پذیرفتاری مغناطیسی و مینروژنیک با Feo رابطه منفی و معنی دار و پذیرفتاری مغناطیسی با میزانFeo -Fed رابطه مثبت و معنی دار نشان داد. این پژوهش نشان داد که کاربری، زه کشی و مواد مادری بیشترین اثر را بر مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی و آهن دارند که سبب تغییر خصوصیات ژنتیکی و تکامل خاکهای گچی مورد مطالعه گردیده است.
جعفر شریفی گرم دره؛ فرهاد خرمالی؛ کریستین رلف؛ مارتین کهل؛ علی شهریاری؛ مانفرد فرشن
چکیده
مطالعه لسهای شمال ایران به دلیل قرار گرفتن در میانه کمربند لسی آسیا و اروپا دارای اهمیت بسزایی است. علاوه بر این لس ها به دلیل قرار گرفتن در یک شیب اقلیمی که از شمال به جنوب و از غرب به شرق میزان بارندگی در آن افزایش مییابد و تقریباً دما در آن ثابت است برای بررسی تغییرات اقلیمی و شرایط محیطی بسیار مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی ...
بیشتر
مطالعه لسهای شمال ایران به دلیل قرار گرفتن در میانه کمربند لسی آسیا و اروپا دارای اهمیت بسزایی است. علاوه بر این لس ها به دلیل قرار گرفتن در یک شیب اقلیمی که از شمال به جنوب و از غرب به شرق میزان بارندگی در آن افزایش مییابد و تقریباً دما در آن ثابت است برای بررسی تغییرات اقلیمی و شرایط محیطی بسیار مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات اندازه ذرات در این شیب اقلیمی و استفاده از اندازه ذرات و کانیشناسی رسی و پذیرفتاری مغناطیسی برای تعیین منشا رسوبات خاکهای مدرن بود. از اینرو، 6 خاکرخ در طول گرادیان اقلیمی با بارندگیهای مختلف از حدود 200 تا 700 میلیمتر در نظر گرفته شد و آنالیزهای اندازه ذرات و کانیشناسی رسی بر روی آنها انجام شد. نتایج نشان داد که میانه اندازه ذرات و U-ratio به سمت مناطق با بارندگی بیشتر کاهش و مقدار رس و سیلت ریز افزایش یافت. میکا و کلریت وکائولینیت کانیهای بخش رس و کوارتز و پلاژیوکلاز کانیهای بخش سیلت مواد مادری در طول گرادیان اقلیمی مقدارشان ثابت بود. تغییرات اندازه ذرات نشان داد که با دور شدن از منطقه با بارش کمتر در شمال منطقه از منبع اصلی دور شده و روند کانیشناسی رسی نشان دهنده وجود منبع مشترک بین خاکهای مدرن بود؛ با این تفاوت که اقلیم تغییراتی در مقدار برخی کانیها در سولوم خاک ایجاد کرده است.
مرتضی والایی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی؛ فرهاد خرمالی
چکیده
از بین عوامل خاکسازی، اقلیم نقش اساسی را ایفا میکند. بررسی رابطه بین پذیرفتاری مغناطیسی و خصوصیات خاک با رژیم های رطوبتی مختلف می تواند تغییرات مشخصه های خاک های مورد مطالعه که تحت تأثیر اقلیم و رژیم رطوبتی بوده است را مشخص نماید. این تحقیق در چهار رژیم رطوبتی مختلف یودیک، زریک، اریدیک و آکوییک در یک برش اقلیمی در منطقه گرگان با ...
بیشتر
از بین عوامل خاکسازی، اقلیم نقش اساسی را ایفا میکند. بررسی رابطه بین پذیرفتاری مغناطیسی و خصوصیات خاک با رژیم های رطوبتی مختلف می تواند تغییرات مشخصه های خاک های مورد مطالعه که تحت تأثیر اقلیم و رژیم رطوبتی بوده است را مشخص نماید. این تحقیق در چهار رژیم رطوبتی مختلف یودیک، زریک، اریدیک و آکوییک در یک برش اقلیمی در منطقه گرگان با مواد مادری یکسان لسی صورت گرفت. در هر رژیم 25 خاکرخ و در مجموع 100 خاکرخ حفر و تشریح شدند. در نهایت از بخش کنترل رطوبتی خاکرخها برای آزمایشها استفاده شد. نتایج نشان داد رژیم رطوبتی خاک باعث تفاوتهای قابل توجهی در خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاکها شده است. از رژیم رطوبتی اریدیک به سمت رژیم رطوبتی یودیک، خاک ها از درجه تکامل خاکرخی، تنوع افق ها و افزایش مواد آلی برخوردار می باشند. نتایج نشان داد که تکامل بیشتر خاک در نتیجه تأثیر عوامل خاکساز به ویژه اقلیم، عامل مهمی در تغییرات میزان اکسیدهای مغناطیسی آهن فریمگنتیک از نوع پدوژنیک بوده است. در رژیم رطوبتی یودیک بارندگی علاوه بر افزایش میزان سرعت هوادیدگی، موجب آزادسازی بیشتر ترکیبات آهن و افزایش نسبی آنها در نیمرخ خاک می-گردد،که باعث افزایش پذیرفتاری مغناطیسی در خاکها میشود. در رژیم رطوبتی آکوییک به دلیل وجود حالت اشباع، انحلال مواد معدنی مغناطیسی نظیر مگنتیت و مگهمیت صورت گرفته است که متعاقباًً سبب کاهش پذیرفتاری مغناطیسی خاک شده است. حداکثر پذیرفتاری مغناطیسی در رژیم رطوبتی یودیک و حداقل در رژیم رطوبتی آکوییک مشاهده شد. در مجموع رابطه نزدیکی بین ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک با رژیم رطوبتی خاک و پذیرفتاری مغناطیسی مشاهده شد.
شهربانو جورکش؛ محمد حسن صالحی؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی
چکیده
خاک، یکی از اجزای مهم محیط زیست می باشد که به صورت طبیعی یا در اثر فعالیت های انسانی دچار آلودگی میشود. یکی از مهم ترین آلاینده های خاک، فلزات سنگین می باشند. از طریق آنالیز شیمیایی نمونه های خاک می توان میزان آلودگی را تعیین کرد ولی این تحقیقات پر هزینه و زمان بر است، به همین دلیل، برای ارزیابی سریع منطقه از ویژگی های دیگری مانند پذیرفتاری ...
بیشتر
خاک، یکی از اجزای مهم محیط زیست می باشد که به صورت طبیعی یا در اثر فعالیت های انسانی دچار آلودگی میشود. یکی از مهم ترین آلاینده های خاک، فلزات سنگین می باشند. از طریق آنالیز شیمیایی نمونه های خاک می توان میزان آلودگی را تعیین کرد ولی این تحقیقات پر هزینه و زمان بر است، به همین دلیل، برای ارزیابی سریع منطقه از ویژگی های دیگری مانند پذیرفتاری مغناطیسی استفاده می گردد که بسیار آسان تر اندازه گیری میشوند. هدف از این تحقیق، بررسی پراکنش مکانی عناصر کادمیم، سرب، نیکل و مس در سه سری خاک اصفهان، خمینی شهر و زاینده رود در منطقه لنجانات استان اصفهان و نیز امکان تخمین این عناصر با استفاده از تعیین پذیرفتاری مغناطیسی بوده است. غلظت کل عناصر کادمیم، سرب، نیکل و مس در نمونه های خاک اندازهگیری گردید و مقدار پذیرفتاری مغناطیسی نمونه ها نیز تعیین شد. روابط آماری نشان داد تخمین عناصر از طریق پذیرفتاری مغناطیسی در نمونههای هیچکدام از سریهای خاک از دقت قابل قبولی برخوردار نیست، در صورتی که تجزیه و تحلیلهای زمینآماری و نقشه های پیوسته نشان داد پراکنش مکانی فلزات سنگین و پذیرفتاری مغناطیسی در این خاک ها از شباهت بالایی برخوردار هستند. بنابراین، می توان گفت پذیرفتاری مغناطیسی تنها می تواند شاخص خوبی برای بررسی روند آلودگی فلزات سنگین در خاک های مورد مطالعه باشد.
محمدرضا رحیمی آشجردی؛ شمس الله ایوبی
چکیده
تبدیل اراضی جنگلی و مرتع طبیعی به اراضی تحت کشت، وقتی که همراه با افزایش سریع جمعیت شروع شد، به عنوان یک دلیل جدی تخریب خاک مخصوصاً در مناطق تپه ماهوری با توپوگرافی موج دار میباشد. این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و موقعیت زمین نما بر تغییرات برخی خصوصیات خاک در منطقه مورد مطالعه انجام گرفت. در این منطقه از دو شیب تپه ...
بیشتر
تبدیل اراضی جنگلی و مرتع طبیعی به اراضی تحت کشت، وقتی که همراه با افزایش سریع جمعیت شروع شد، به عنوان یک دلیل جدی تخریب خاک مخصوصاً در مناطق تپه ماهوری با توپوگرافی موج دار میباشد. این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و موقعیت زمین نما بر تغییرات برخی خصوصیات خاک در منطقه مورد مطالعه انجام گرفت. در این منطقه از دو شیب تپه با کاربری مرتع و تحت کشت نمونه برداری انجام گرفت و در هر شیب تپه از چهار موقعیت شیب شامل: قله شیب، شانه شیب، شیب پشتی و پای شیب و در هر موقعیت از سه نقطه به صورت تصادفی و در عمقهای 0-10،10-20 و 20-30 سانتی متری نمونه برداری صورت گرفت. نتایج نشان داد که میانگین ماده آلی در کاربری مرتع (1/2درصد) حدود 40 درصد بیشتر از میانگین ماده آلی در کاربری تحت کشت (2/1 درصد) به دست آمد که دارای تفاوت معنی دار بودند. به طور کلی ماده آلی، نیتروژن کل، پتاسیم قابل جذب، درصد رس و شن غالباً به طور معنی داری با تغییر کاربری مرتع به کشاورزی کاهش معنی دار نشان دادند. خصوصیاتی مانند آهک، چگالی ظاهری، اسیدیته و درصد سیلت با تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی غالباً به طور معنی داری افزایش یافته اند. تغییر کاربری بر پذیرفتاری مغناطیسی اثر معنی دار داشته است و باعث کاهش معنی دار آن در کاربری تحت کشت به دلیل هدر رفت بیشتر رس و در نتیجه ذرات ریز مغناطیسی همراه آن شده است. تغییرات اکثر خصوصیات اندازه گیری شده خاک با تغییر موقعیت لند فرم نیز غالباً معنی دار شده است که میتواند به دلیل وجود فرسایش آبی شدید حاکم بر منطقه و وجود سازندهای حساس به فرسایش و مدریت نامناسب بشری باشد که باعث فرسایش خاک سطحی غنی از ماده آلی، عناصر غذایی و کانیهای مغناطیسی از موقعیتهای بالای شیب و رسوب آنها در موقعیتهای پایین شیب باشد. در مجموع کشت و کار بر روی اراضی شیب دار باعث افزایش معنی دار فرسایش خاک و به دنبال آن هدر رفت بیشتر ذرات ریز خاک، ماده آلی، عناصر غذایی و کانیهای ریز مغناطیسی میشود.