علوم خاک
زهرا موحدی راد؛ محسن حمیدپور؛ احمد تاج آبادی پور
چکیده
اخیراً پتانسیل هیدروکسیدهای دوگانه لایهای در تأمین عناصر ضروری گیاهان بهطور گسترده مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش Mg-Zn-Mn-Al-LDH با آنیون بین لایهای نیترات با دو نسبت کاتیون دو به سه ظرفیتی 3:1 (LDH (3:1)) و 4:1 (LDH (4:1)) به روش همرسوبی تهیه شد. پس از بررسی ویژگیهای ساختاری و مورفولوژیکی با استفاده از تکنیکهای XRD، SEM، FTIR و BET، روند رهاسازی ...
بیشتر
اخیراً پتانسیل هیدروکسیدهای دوگانه لایهای در تأمین عناصر ضروری گیاهان بهطور گسترده مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش Mg-Zn-Mn-Al-LDH با آنیون بین لایهای نیترات با دو نسبت کاتیون دو به سه ظرفیتی 3:1 (LDH (3:1)) و 4:1 (LDH (4:1)) به روش همرسوبی تهیه شد. پس از بررسی ویژگیهای ساختاری و مورفولوژیکی با استفاده از تکنیکهای XRD، SEM، FTIR و BET، روند رهاسازی عناصر روی، منگنز و منیزیم از آنها در حضور و عدم حضور اسیدهای آلی سیتریک و تارتاریک با مطالعات پیمانهای مورد بررسی قرار گرفت. از بین مدلهای سینتیکی مختلف، مدل های تابع توانی و شبه مرتبه دوم به دلیل دارا بودن ضریب تبیین (R2) بیشتر و خطای تخمین استاندارد کمتر (SE) جهت برازش بر دادههای سینتیکی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد اسیدهای آلی نقش مهمی در رهاسازی عناصر از ساختار LDH داشته بهگونهای که در حضور اسید سیتریک، از LDH (3:1) مقدار رهاسازی روی، منگنز و منیزیم بهترتیب 99، 99 و 91 درصد و از LDH (4:1) بهترتیب 97، 98 و 85 درصد بیشتر از عدم حضور این اسید بود. همچنین در حضور اسید تارتاریک مقدار رهاسازی روی، منگنز و منیزیم از LDH (3:1) بهترتیب 99، 90 و 89 درصد و از LDH (4:1) این مقادیر 93، 86 و 69 درصد بیشتر از عدم حضور این اسید بود. نسبت کاتیون دو به سه ظرفیتی در ساختار LDH تأثیر مستقیم بر پایداری LDH داشته و افزایش این نسبت منجر به کاهش پایداری LDH گردید. با توجه به نتایج حاصل میتوان در رویکردی جدید هیدروکسیدهای دوگانه لایهای را بهعنوان ترکیبات کودی با قابلیت آزاد سازی آرام عناصر غذایی در شرایط کمبود آنها و در حضور گیاه مورد بررسی بیشتر قرار داد.
علوم خاک
کوثر اسدزاده؛ حبیب نادیان؛ عبدالرضا سیاهپوش؛ وحید کشاورز توحید
چکیده
گیاه اسفناج گیاهی حساس به علفهای هرز بوده و علفکش اختصاصی برای آن وجود نداشته و استفاده از علفکشهای پیشنهادی مانند متریبیوزین باعث اختلالات متابولیکی در اسفناج شده که نتیجه آن کاهش مؤلفههای رشدی و تغذیهای در این گیاه میباشد. در این پژوهش تأثیر باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه از گروه سودوموناس (جدایههایRUM14 ...
بیشتر
گیاه اسفناج گیاهی حساس به علفهای هرز بوده و علفکش اختصاصی برای آن وجود نداشته و استفاده از علفکشهای پیشنهادی مانند متریبیوزین باعث اختلالات متابولیکی در اسفناج شده که نتیجه آن کاهش مؤلفههای رشدی و تغذیهای در این گیاه میباشد. در این پژوهش تأثیر باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه از گروه سودوموناس (جدایههایRUM14 و CHA0) و فیلترکیک به عنوان محصول جانبی کارخانه شکر (F) و مادهای غنی بر غلظت عناصر غذایی و وزن خشک در گیاه اسفناج بررسی شد. همچنین تأثیر باکتریهای ذکر شده و فیلتر کیک بر کاهش اثرات منفی تنش ناشی از علفکش متریبیوزین مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از باکتریهای ریزوسفری محرک رشد و فیلترکیک هر کدام بهتنهایی و یا با استفاده همزمان باعث افزایش غلظت عناصر پرمصرف (فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم) و کممصرف (مس، روی و آهن) و همچنین افزایش وزن خشک در گیاه اسفناج میگردد. از نظر آماری بیشترین افزایش غلظت عناصر و وزن خشک در تیمار استفاده همزمان جدایه RUM14 و فیلترکیک (RUM14+F) مشاهده گردید. همچنین مشخص گردید استفاده از علفکش متریبیوزین باعث کاهش غلظت عناصر و وزن خشک میگردد و از نظر آماری با افزایش مصرف علفکش این تغییرات افزایش مییابد. بررسیهای آماری نشان داد که استفاده از باکتریهای ریزوسفری محرک رشد و فیلتر کیک به تنهایی و یا با هم، اثر تنش ناشی از استفاده علفکش (کاهش وزن خشک و همچنین کاهش غلظت عناصر) را به میزان زیادی در گیاه اسفناج کاهش میدهد و از نظر اماری تیمار RUM14+F موثرترین تیمار بود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که جدایههای باکتری سودوموناس و فیلترکیک در افزایش رشد گیاه اسفناج، افزایش عناصر پر مصرف و کم مصرف در گیاه اسفناج و همچنین در کاهش تنش ناشی از استفاده از علفکش مؤثر میباشند.
سمیرا کشاورز؛ رضا قاسمی
چکیده
کاربرد تنظیم کنندههای رشد و سورفکتانت میتواند روش مؤثری برای مقابله با تنشهایی مانند آلودگی فلزات سنگین باشد. به منظور بررسی اثر تنظیم کنندههای رشد و سورفکتانت بر رشد و غلظت عناصر و شاخصهای گیاهپالایی در گیاه گلرنگ، آزمایشی گلخانهای در قالب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل 3×4 شامل سه سطح سورفکتانت (شاهد، 5/2 و 5 میلیمول ...
بیشتر
کاربرد تنظیم کنندههای رشد و سورفکتانت میتواند روش مؤثری برای مقابله با تنشهایی مانند آلودگی فلزات سنگین باشد. به منظور بررسی اثر تنظیم کنندههای رشد و سورفکتانت بر رشد و غلظت عناصر و شاخصهای گیاهپالایی در گیاه گلرنگ، آزمایشی گلخانهای در قالب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل 3×4 شامل سه سطح سورفکتانت (شاهد، 5/2 و 5 میلیمول در کیلوگرم) و چهار سطح تنظیم کننده رشد گیاه (شاهد، جیبرلیک اسید، ایندول استیک اسید و بنزیل آمینوپورین) با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد اضافه کردن سورفکتانت و تنظیم کنندههای رشد باعث افزایش معنیدار وزن خشک اندام هوایی، ضریب تجمع زیستی، شاخص جذب، غلظت و جذب کروم در اندام هوایی شدند. افزدون سورفکتانت باعث کاهش غلظت و جذب آهن در غیاب تنظیم کنندههای رشد شد، اما در حضور تنظیم کنندههای رشد گیاهی غلظت آهن افزایش مییابد. کاربرد 5 میلیمول بر کیلوگرم سورفکتانت میانگین غلظت منگنز، مس و روی را کاهش داد. درحالیکه اضافه کردن 5/2 میلیمول بر کیلوگرم سورفکتانت غلظت فلزات را افزایش داد. اگرچه افزودن 5 میلیمول بر کیلوگرم سورفکتانت وزن خشک را افزایش میدهد اما اثر مطلوبی روی افزایش غلظت عناصر در گیاه ندارد. بنظر میرسد که استفاده از تنظیم کنندههای رشد گیاه مقاومت گیاه را به سمیت کروم افزایش میدهد که احتمالا از طریق افزایش جذب عناصر است. با توجه به نتایج استفاده از سورفکتانت به همراه تنظیم کنندههای رشد گیاه میتواند علاوه بر افزایش توانایی گلرنگ در مقابله با سمیت کروم، گیاهپالایی را نیز افزایش دهد.
پیمان کشاورز؛ مجید فروهر؛ مسعود دادیور
چکیده
شناخت و تمایز ارقام عنصرکارآ و کودپذیر از یکدیگر برای کاشت در سیستمهای کشاورزی ارگانیک و سیستمهای کشاورزی پر نهاده ضروری است. در کشاورزی ارگانیک ژنوتیپهای عنصر کارآ به دلیل کودپذیری پایین در اولویت انتخاب قرار دارند، در حالیکه در کشاورزی پر نهاده و پر تولید، ارقام پرمحصول انتخابی، معمولا کودپذیری بالایی دارند. به منظور شناخت ...
بیشتر
شناخت و تمایز ارقام عنصرکارآ و کودپذیر از یکدیگر برای کاشت در سیستمهای کشاورزی ارگانیک و سیستمهای کشاورزی پر نهاده ضروری است. در کشاورزی ارگانیک ژنوتیپهای عنصر کارآ به دلیل کودپذیری پایین در اولویت انتخاب قرار دارند، در حالیکه در کشاورزی پر نهاده و پر تولید، ارقام پرمحصول انتخابی، معمولا کودپذیری بالایی دارند. به منظور شناخت و تمایز ژنوتیپهای گندم آهن کارا و کودپذیر از یکدیگر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی (طرق) طی سالهای91-1389 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 6 ژنوتیپ گندم (گونههای گندم تریتیکاله و دوروم (رقم بلیخ – 2) و ارقام الوند، فلات، C75-5 و طوس) و دو مقدار مصرف آهن (صفر و 10 کیلوگرم در هکتار کلات Fe-EDDHA) بود. نتایج نشان داد مصرف آهن به طور میانگین، موجب افزایش معنیدار عملکرد دانه (P< 0.05) به میزان 9/9 درصد نسبت به شاهد گردید. در بین ژنوتیپهای گندم، بیشترین افزایش عملکرد در گندم دوروم به میزان 1/17 درصد) و کمترین آن در گندم رقم طوس (به میزان 1/4 درصد) بدست آمد. در اثر مصرف آهن، تغییر غلظت آهن در دانه، علیرغم 7/5 درصد افزایش، از نظر آماری معنیدار نگردید. ولی جذب آهن در دانه گندم به میزان 4/16 درصد افزایش معنیداری یافت (P< 0.01). کارایی مــصرف آهن در ژنوتیپهای مختــلف گندم به صورت: طوس و فــلات< تریتیـکاله< الــوند< C75-5
امیر رنجبر؛ حجت امامی؛ علی رضا کریمی؛ رضا خراسانی
چکیده
زعفران یکی از مهم ترین گیاهان اقتصادی در استان خراسان می باشد. میزان عناصر موجود در خاک و خصوصیات فیزیکی خاک نقش تعیین کنندهای در مقدار عملکرد زعفران دارد و کمبود عناصر می تواند عامل محدود کننده ای در رشد و نمو این گیاه باشد. به منظور بررسی روابط بین عملکرد زعفران با برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین سهم آن دسته از ویژگی ...
بیشتر
زعفران یکی از مهم ترین گیاهان اقتصادی در استان خراسان می باشد. میزان عناصر موجود در خاک و خصوصیات فیزیکی خاک نقش تعیین کنندهای در مقدار عملکرد زعفران دارد و کمبود عناصر می تواند عامل محدود کننده ای در رشد و نمو این گیاه باشد. به منظور بررسی روابط بین عملکرد زعفران با برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین سهم آن دسته از ویژگی ها که بیشترین تاثیر را بر عملکرد دارند، این پژوهش در 30 مزرعه زعفران (30 نمونه خاک) واقع در منطقه قاینات اجرا گردید. در این راستا به منظور تعیین مهم ترین ویژگی های خاک موثر بر عملکرد زعفران از روش تجزیه مولفه های اصلی (PCA) برای تحلیل داده ها استفاده شد و تخمین عملکرد عملکرد زعفران نیز با استفاده از رگرسیون گام به گام انجام شد. بر اساس روش PCA هفت ویژگی مقدار کلسیم، آهن، روی، درصد شن، درصد کربنات کلسیم معادل، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (MWD) و مقدار منگنز به عنوان مهم ترین ویژگی های خاکی مزارع زعفران از میان 21 ویژگی مورد بررسی در این پژوهش معرفی شدند. برای تخمین عملکرد زعفران در روش تجزیه رگرسیون گام به گام، عملکرد زعفران به عنوان متغیر وابسته و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. نتایج به دست آمده از روش رگرسیون گام به گام نشان داد که pH، مقدار روی، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، آهن، هدایت الکتریکی، کربن آلی و پتاسیم خاک به عنوان مهم ترین ویژگی های برآورد عملکرد زعفران بوده و 74 درصد از تغییرات آن را توجیه نمودند. به طور کلی غلظت عناصر کم مصرف (آهن و روی) و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در هر دو روش PCA و رگرسیون گام به گام، به عنوان ویژگی های مهم و تاثیرگذار بر عملکرد زعفران در مزارع منطقه قاینات، تعیین شدند. بنابراین پیشنهاد می شود پارامترهای فوق همراه با pH و کربنات کلسیم معادل که بر قابلیت دسترسی عناصر غذایی کم مصرف تاثیرگذار هستند و به طور مجزا در هر دو روش لحاظ شده اند، به عنوان مهم ترین ویژگی های خاکی موثر بر عملکرد زعفران مورد توجه قرار گیرند.
لیلی السادات قرشی؛ غلامحسین حق نیا؛ امیر لکزیان؛ رضا خراسانی
چکیده
آهن عنصری ضروری برای رشد گیاهان است. وجود آهک، کمبود مواد آلی خاک وکاربرد بیش از اندازه فسفر در خاک ها از عوامل موثر بر فراهمی آهن است. از این رو در یک آزمایش گلخانه ای تاثیرآهک، فسفر و ماده آلی بر رشد و جذب آهن در گیاه ذرت بررسی شد. تیمارها شامل دو سطح آهک (صفر و دو درصد کربنات کلسیم)، ماده آلی (صفر و یک درصدکود گاوی)، و سه سطح فسفر (صفر، ...
بیشتر
آهن عنصری ضروری برای رشد گیاهان است. وجود آهک، کمبود مواد آلی خاک وکاربرد بیش از اندازه فسفر در خاک ها از عوامل موثر بر فراهمی آهن است. از این رو در یک آزمایش گلخانه ای تاثیرآهک، فسفر و ماده آلی بر رشد و جذب آهن در گیاه ذرت بررسی شد. تیمارها شامل دو سطح آهک (صفر و دو درصد کربنات کلسیم)، ماده آلی (صفر و یک درصدکود گاوی)، و سه سطح فسفر (صفر، 200 و 400 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تکرار بود. نتایج آزمایش نشان داد که کود گاوی سبب افزایش معنی دار وزن خشک شاخساره، غلظت و جذب آهن در گیاه ذرت شد. کاربرد آهک بر وزن خشک شاخساره تاثیر معنی داری نداشت لیکن غلظت و جذب کل آهن در گیاه را کاهش داد. کاربرد فسفر سبب افزایش وزن خشک شاخساره گردید لیکن. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد فسفر کاهش یافت. بررسی برهمکنش کود گاوی و هر یک از تیمارهای آزمایشی نشان می دهد که کاربرد کود آلی می تواند اثر منفی ناشی از آهک و زیادی فسفر بر فراهمی آهن را بهبود بخشد.
محمد بهبود؛ احمد گلچین؛ حسین بشارتی
چکیده
برای بررسی تأثیر سطوح مختلف فشردگی خاک بر عملکرد، کیفیت و جذب عناصر غذایی توسط گیاه سیب زمینی(Solanum tuberosum L.) رقم آگریا، یک آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه گروه خاکشناسی دانشگاه زنجان انجام شد. در این آزمایش غده های بذری گیاه سیب زمینی در خاکی با بافت لوم و با سه سطح فشردگی خاک، در جعبه های مخصوص کشت شدند. سطوح فشردگی ...
بیشتر
برای بررسی تأثیر سطوح مختلف فشردگی خاک بر عملکرد، کیفیت و جذب عناصر غذایی توسط گیاه سیب زمینی(Solanum tuberosum L.) رقم آگریا، یک آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه گروه خاکشناسی دانشگاه زنجان انجام شد. در این آزمایش غده های بذری گیاه سیب زمینی در خاکی با بافت لوم و با سه سطح فشردگی خاک، در جعبه های مخصوص کشت شدند. سطوح فشردگی خاک به گونه ای بود که دانسیته های 3/1 (شاهد)، 56/1 و g/cm3 8/1 را برای توده خاک ایجاد نمودند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که عملکرد گیاه و غلظت عناصر غذایی در برگ و غده سیب زمینی با افزایش میزان فشردگی خاک کاهش یافت و این کاهش غلظت برای سه عنصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم بیشتر بود. مقایسه میانگین ها نشان داد که میانگین عملکرد غده تیمار شاهد 32/6 کیلو گرم در متر مربع و میانگین عملکرد تیمار های با فشردگی بیشتر (سطح دوم و سوم فشردگی خاک) به ترتیب 87/5 و 13/5 کیلوگرم در متر مربع بود که به ترتیب 7 و 19 درصد، نسبت به تیمار شاهد کاهش عملکرد داشتند. بالاترین میانگین تعداد غده نیز از تیمار شاهد به دست آمد و میانگین های این صفت در سطح دوم و سوم فشردگی خاک به ترتیب 1/46 و 5/47 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش داشتند؛ ولی بین سطح دوم و سوم فشردگی خاک از لحاظ تعداد غده اختلاف معنی داری وجود نداشت. در مورد اندازه غده نیز بیشترین میانگین طول و قطر غده در تیمار شاهد اندازه گیری شد و طول و قطر غده با افزایش فشردگی خاک کاهش یافت. غلظت عناصر غذایی برگ در تیمار با فشردگی کم (شاهد) بیشتر از تیمارهای با فشردگی بالا بود و کاهش غلظت برای عناصر غذایی پرمصرف بیشتر از عناصر کم مصرف بود. غلظت عناصر غذایی غده سیب زمینی نیز با افزایش فشردگی خاک کاهش یافت و ماکزیمم این کاهش برای عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم به ترتیب 3/52، 7/34 و 6/45 درصد بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فشردگی خاک، با محدود کردن رشد و توسعه ریشه سیب زمینی، جذب مواد غذایی توسط آن را کاهش داده و باعث کاهش عملکرد، اندازه غده و غلظت مواد غذایی در برگ و غده می شود.
محسن بیگی؛ غلامرضا ثواقبی؛ بابک متشرع زاده
چکیده
به دلیل کمبود روی در اراضی کشاورزی و مشکلات کاربرد کودها، استفاده از ارقام با کارایی روی بالا برای مقابله با این کمبود و افزایش عملکرد محصولات کشاورزی، یکی از روش های مناسب به شمار می رود. در این پژوهش کارایی روی هشت رقم لوبیای چیتی، بر اساس عملکرد دانه در دو تیمار کود روی (صفر و 10 میلی گرم روی در کیلوگرم خاک)، در شرایط گلخانه ای بررسی ...
بیشتر
به دلیل کمبود روی در اراضی کشاورزی و مشکلات کاربرد کودها، استفاده از ارقام با کارایی روی بالا برای مقابله با این کمبود و افزایش عملکرد محصولات کشاورزی، یکی از روش های مناسب به شمار می رود. در این پژوهش کارایی روی هشت رقم لوبیای چیتی، بر اساس عملکرد دانه در دو تیمار کود روی (صفر و 10 میلی گرم روی در کیلوگرم خاک)، در شرایط گلخانه ای بررسی گردید. غلظت و جذب عناصر کم مصرف (روی، آهن، مس، منگنز) و فسفر و همچنین اجزای عملکرد ارقام مختلف لوبیا، در دو سطح کودی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که رقم 01437G با 93 درصد و رقم کاردینال با 46 درصد، به ترتیب بیشترین و کمترین کارایی روی را داشتند. ارقام با کارایی روی بیشتر در تیمار کمبود روی، وزن دانه، تعداد دانه و تعداد غلاف بیشتری داشتند؛ درحالی که پاسخ ارقام با کارایی روی کمتر به عرضه کود روی، بیشتر بود. در تیمار کفایت روی، این صفات اختلاف کمتری در بین ارقام مختلف داشتند. غلظت و جذب روی با اضافه کردن کود روی در تمامی ارقام افزایش یافت. این افزایش در ارقامی که کارایی روی بالاتری داشتند بیشتر بود. غلظت سایر عناصر با عرضه کود روی کاهش، اما جذب آنها، به جز در ارقامِ با کارایی روی بالاتر، افزایش یافت. در مجموع به دلیل توانایی تولید عملکرد بیشتر در شرایط کمبود روی خاک، استفاده از ارقام با کارایی روی بالاتر یک راهکار مناسب برای مقابله با کمبود روی در اراضی زراعی است.
صادق نجفی؛ حسین میرسید حسینی؛ ابراهیم علایی
چکیده
با توجه به تولید بیش از دو میلیون تن گوگرد در سال و به منظور ایجاد زمینه های کاربردی گوگرد در تغذیه گیاهان و اصلاح اراضی زراعی، پژوهشگاه صنعت نفت ایران گوگرد کشاورزی حاوی عناصر کم مصرف آهن، روی و منگنز را در مقیاس آزمایشگاهی تولید کرده که اطلاعات کمی از خصوصیات کیفی و واکنش این ترکیبات در خاک و افزایش گوگرد قابل استفاده گیاه وجود دارد. ...
بیشتر
با توجه به تولید بیش از دو میلیون تن گوگرد در سال و به منظور ایجاد زمینه های کاربردی گوگرد در تغذیه گیاهان و اصلاح اراضی زراعی، پژوهشگاه صنعت نفت ایران گوگرد کشاورزی حاوی عناصر کم مصرف آهن، روی و منگنز را در مقیاس آزمایشگاهی تولید کرده که اطلاعات کمی از خصوصیات کیفی و واکنش این ترکیبات در خاک و افزایش گوگرد قابل استفاده گیاه وجود دارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی کیفی این کودها و رهاسازی گوگرد در خاک و تأثیر در تغییر میزان حلالیت عناصر کم مصرف و غلظت سولفات در یک خاک آهکی انجام گرفت. نمونه خاک از اطراف شهر کرج انتخاب شد و گوگرد کشاورزی در مقادیر صفر، 300 و 600 کیلوگرم در هکتار همراه با مایه تلقیح تیوباسیلوس به طور یکنواخت با نمونه-های یک کیلوگرمی از خاک مخلوط شد. نمونه ها در سه تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی در دمای ◦C25 و رطوبت ظرفیت مزرعه، به مدت 180 روز نگه داری شدند و در فواصل زمانی (45، 90، 135 و 180 روزه) از آنها نمونه گیری شد. مقدار سولفات، آهن، روی و منگنز در زیرنمونه های فرعی تیمارها اندازه گیری شدند. بررسی روند تغییرات نشان داد که عامل زمان تأثیر معنی داری بر تغییرات سولفات و آهن، روی و منگنز قابل جذب داشت. افزایش میزان مصرف کود، صرف نظر از نوع کود، منجر به افزایش گوگرد، روی و منگنز قابل جذب شد. نوع کود تنها بر میزان روی تأثیر معنی داری داشت؛ به طور میانگین گوگرد کشاورزی حاوی روی، میزان روی قابل جذب خاک را تا 2/3 برابر افزایش داد.