علوم آب
رضا سعیدی
چکیده
تنشهای محیطی و شرایط اقلیمی در دوره رشد گیاه، از عوامل مؤثر بر میزان تبخیر-تعرق گیاه هستند. اثر تنش شوری و تاریخ کاشت بذر بر نرخ اجزای تبخیر و تعرق ذرت (رقم سینگل کراس 704) در سال 1401 و در منطقه قزوین بررسی شد. برای تفکیک اجزای تبخیر و تعرق ذرت، کشت لایسیمتری انتخاب شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارها ...
بیشتر
تنشهای محیطی و شرایط اقلیمی در دوره رشد گیاه، از عوامل مؤثر بر میزان تبخیر-تعرق گیاه هستند. اثر تنش شوری و تاریخ کاشت بذر بر نرخ اجزای تبخیر و تعرق ذرت (رقم سینگل کراس 704) در سال 1401 و در منطقه قزوین بررسی شد. برای تفکیک اجزای تبخیر و تعرق ذرت، کشت لایسیمتری انتخاب شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارها شامل شوری خاک در چهار سطح (S1) 7/1، (S2)5/2، (S3) 8/3، (S4)9/5 دسیزیمنس بر متر و تاریخ کاشت شامل 15 اردیبهشت (P1)، 4 خرداد (P2)، 24 خرداد (P3) و 13 تیر (P4) بود. شوری عصاره اشباع خاک در تیمارها از طریق اعمال کسر آبشویی بر خاک، کنترل شد. مقدار روزانه رطوبت خاک توسط دستگاه رطوبتسنج اندازهگیری شد. از تابع خطی مَس-هافمن (1977) نیز بهعنوان تابع شوری-تبخیر-تعرق، تابع شوری-تعرق و تابع شوری-تبخیر استفاده شد. با افزایش شوری از سطح S1 به S4 و در تاریخهای P1، P2، P3 و P4 بهترتیب مقدار تبخیر-تعرق در محدوده 619-548، 621-549، 624-547 و 625-544 میلیمتر، مقدار تعرق در محدوده 429-309، 421-295، 418-281 و 412-265 میلیمتر و مقدار تبخیر در محدوده 190-239، 200-254، 206-266 و 213-279 میلیمتر اندازهگیری شد. در اثر تنش شوری، پتانسیل آب خاک کاهش یافت و بهدنبال آن میزان جذب آب و تعرق گیاه کاهش پیدا کرد. با کاهش جذب آب (توسط گیاه)، آب باقیمانده از سهم تعرق در خاک، صرف جزء تبخیر و افزایش آن شد. از سوی دیگر تاریخ کاشت بذر نیز بر مقدار تبخیر (جزءِ نامطلوب) و تعرق (جزءِ مطلوب) مؤثر بود. بهطوریکه در بیشترین سطح تنش شوری و در تاریخهای P1، P2، P3 و P4، سهم تعرق گیاه بهترتیب 9/12، 1/14، 6/15 و 2/17 درصد کاهش و سهم تبخیر از سطح خاک به همان اندازه افزایش یافت. در مرحله اولیه رشد گیاه، جزءِ تبخیر دارای سهم غالب در پارامتر تبخیر-تعرق گیاه بود. بههمین دلیل قرارگیری مرحله اولیه رشد گیاه در روزهای گرم سال، باعث افزایش تلفات تبخیر شد. از اینرو تیمار S1P1 دارای شرایط بهینه (در پژوهش حاضر) برای افزایش تعرق و کاهش تبخیر بود. تابع خطی مَس-هافمن نیز نشان داد که در تاریخهای کشت P1، P2، P3، P4 و بهازای افزایش یک دسیزیمنس بر متر شوری خاک، میزان تبخیر-تعرق بهترتیب 51/2، 82/2، 3/3 و 65/3 درصد کاهش، میزان تعرق بهترتیب 1/6، 34/7، 42/8 و 2/9 درصد کاهش و میزان تبخیر بهترتیب 5/5، 7/6، 7 و 82/7 درصد افزایش داشت. درنتیجه با کنترل شوری خاک و انتخاب تاریخ مناسب کشت بذر، میتوان برنامهریزی مصرف بهینه آب را بهطور بهینه مدیریت نمود.
علوم آب
مصطفی گودرزی؛ فریبرز عباسی؛ ابوالفضل هدایتی پور
چکیده
لزوم برنامهریزی کلان در مدیریت و مصرف آب، بررسی جامع در خصوص حجم آب مصرفی در بخش کشاورزی را ضروری مینماید. لذا، این تحقیق با هدف اندازهگیری مستقیم و مزرعهای میزان آب کاربردی، بهرهوری آب و ردپای آب برای محصولات غالب استان مرکزی تحت مدیریت بهرهبرداران اجرا گردید. بدین منظور، 141 مزرعه و باغ در مناطق مهم تولید محصولات عمده ...
بیشتر
لزوم برنامهریزی کلان در مدیریت و مصرف آب، بررسی جامع در خصوص حجم آب مصرفی در بخش کشاورزی را ضروری مینماید. لذا، این تحقیق با هدف اندازهگیری مستقیم و مزرعهای میزان آب کاربردی، بهرهوری آب و ردپای آب برای محصولات غالب استان مرکزی تحت مدیریت بهرهبرداران اجرا گردید. بدین منظور، 141 مزرعه و باغ در مناطق مهم تولید محصولات عمده زراعی و باغی استان مرکزی، با هماهنگی مدیریتهای جهاد کشاورزی انتخاب و حجم آب داده شده بدون دخالت در برنامة آبیاری بهرهبرداران اندازهگیری شد. براین اساس ابتدا مقدار دبی منبع آب (کانال، چاه، قنات و یا چشمه) با استفاده از فلوم و کنتور، در هر کدام از مزارع منتخب اندازهگیری شد. سپس با پایش دقیق برنامه آبیاری مزرعه شامل زمان هر نوبت آبیاری، تعداد دفعات آبیاری در طول سال و همچنین اندازهگیری سطح زیر کشت محصول، حجم آب کاربردی محصول برای هر کدام از مزارع و باغات منتخب در طول فصل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میانگین حجم آب کاربردی برای کل محصولات مورد مطالعه در سطح استان 10782 متر مکعب در هکتار بود. همچنین، کمترین و بیشترین حجم آب کاربردی بهترتیب برای محصول جو 3783 و 7232، یونجه 10382 و 19797، لوبیا 8280 و 17840، هندوانه 5333 و 7174، گردو 4420 و 29600، بادام 3850 و 13932، هلو 6872 و 17727، گیلاس 7050 و 14645، انار 7156 و 20790 و انگور 5937 و 18168 متر مکعب در هکتار بود. مقدار میانگین شاخص بهرهوری آب آبیاری و ردپای آب بهترتیب برای محصول جو 46/0 و 1642، یونجه 92/0 و 700، لوبیا 24/0 و 2924، هندوانه 37/9 و 117، گردو 1/0 و 6706، بادام 16/0 و 6857، هلو 48/2 و 242، گیلاس 73/0 و 875، انار 33/1 و 636 و انگور 11/2 و 322 بود. بر اساس نتایج به دست آمده، با توجه به اینکه اکثر مزارع و باغات بهصورت حقابهای آب دریافت میکنند اصولاً به نیاز آبی و حتی بارش مؤثر توجه ویژهای نمیشود و میزان دسترسی به آب بیشترین تأثیر را در مصرف آب دارد. لذا، پیشنهاد میشود بهمنظور کاهش مصرف آب و بهبود بهرهوری آب، تحویل آب به کشاورزان در طول فصل مدیریت شود و حقابه متناسب با نیاز آبی به آنها تحویل داده شود. از نتایج ردپای آب بدست آمده میتوان به منظور بهبود سیاستگذاریهای کلان منابع آب در استان، مطالعات آمایش سرزمین، اصلاح الگوی کشت و سیاستگذاریهای بخش محیط زیست استفاده نمود.
علوم آب
ابراهیم اسعدی اسکویی؛ سعیده کوزه گران؛ محمد رضا یزدانی؛ اصغر رحمانی
چکیده
ارزیابی صحیح نوسانات تبخیروتعرق در سناریوهای مختلف هواشناسی نقش مهمی در مدیریت بهینه منابع آب دارد. تحلیلهای احتمالاتی با احتمال وقوع متفاوت میتوانند باعث افزایش انعطافپذیری در تصمیمگیری و بالا بردن ضریب اطمینان تصمیمات گردد. به این منظور، تغییرات مقادیر تبخیروتعرق گیاه برنج در سه تاریخ کشت متفاوت و با چهار احتمال وقوع ...
بیشتر
ارزیابی صحیح نوسانات تبخیروتعرق در سناریوهای مختلف هواشناسی نقش مهمی در مدیریت بهینه منابع آب دارد. تحلیلهای احتمالاتی با احتمال وقوع متفاوت میتوانند باعث افزایش انعطافپذیری در تصمیمگیری و بالا بردن ضریب اطمینان تصمیمات گردد. به این منظور، تغییرات مقادیر تبخیروتعرق گیاه برنج در سه تاریخ کشت متفاوت و با چهار احتمال وقوع متفاوت 75، 50، 25 و 10 درصد، با استفاده از معادله فائو پنمن مانتیث و دادههای هواشناسی 10 ایستگاه با دوره آماری 30 ساله (2020-1990) محاسبه گردید. همچنین احتساب ضریب گیاهی برنج در مراحل مختلف رشد، در دورههای 10 روزه به صورت میانگین بر اساس مدل ویبول برآورد و محاسبه شد. این احتمالات معرّف حدود احتمالی مقادیر مورد انتظار تبخیروتعرق در سناریوهای مختلف سالهای تبخیروتعرق کم، متوسط، پرتبخیروتعرق و بسیار پر تبخیروتعرق میباشد. نتایج نشان داد، در تاریخهای کشت مختلف برنج در مناطق عمده برنجکاری گیلان و مازندران در سالهای متوسط تا بسیار پر تبخیروتعرق از ابتدای دوره رشد تا مرحله پایانی اختلاف نسبتاً ثابتی با حدود 1 تا 2 میلیمتر در روز بسته به منطقه در طول کل فصل مشاهده میشود. در مناطق عمده شالیکاری و در سالهای کم تبخیروتعرق نیاز آبی نسبت به سالهای متوسط، پر تبخیر تعرق و بسیار پر تبخیر و تعرق دارای اختلاف قابلتوجهی است که از شرق به غرب کاهش مییابد به طوریکه در استان گلستان با اختلاف تقریبی 30 درصد بیش از سایر مناطق به حداکثر میرسد. در وضعیت زودکاشت نسبت به وضعیت دیرکاشت در عمده مناطق غربی و مرکزی سواحل کاهش 10 درصدی مصرف آب دیده میشود. در مقیاس کل فصل رشد در گرگان، تبخیروتعرق در وضعیتهای مختلف تاریخ کشت بطور متوسط 20 درصد (1300 متر مکعب) بیشتر از عمده مناطق گیلان و مازندران میباشد. در وضعیت کاشت به موقع، نیاز خالص آبیاری سالهای با تبخیروتعرق بسیار زیاد نسبت به سالهای متوسط در حدود 2000 متر مکعب در هکتار بیشتر است. در سالهای با تبخیروتعرق بسیار زیاد اتخاذ دیر کاشت موجب افزایش بیش از 210 میلیمتر در نیاز خالص آبیاری شود. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید در صورت وجود پیشبینیهای اقلیمی دال بر گرم بودن فصل برنجکاری بهتر است که نوع مدیریت آبیاری با آب موجود با محاسبات سالهای پر تبخیر و تعرق متناسب شود.
امیرهوشنگ جلالی؛ حمید رضا سالمی
چکیده
به منظور برآورد نیاز آبی گیاه کلزا در دو اقلیم (خشک- زمستان سرد با دمای بالای نقطه انجماد - تابستان گرم A-C-W) و (نیمه خشک- زمستان سرد با دمای برابر یا کمتر از صفر- تابستان گرم SA-K-W) در استان اصفهان، پژوهشی در سالهای 1396-1394 با استفاده از طرح کاملاً تصادفی نامتعادل انجام شد. بین شهرستانهای مختلف تفاوت معنیداری (در سطح 1%) ازنظر کل آب مصرفی ...
بیشتر
به منظور برآورد نیاز آبی گیاه کلزا در دو اقلیم (خشک- زمستان سرد با دمای بالای نقطه انجماد - تابستان گرم A-C-W) و (نیمه خشک- زمستان سرد با دمای برابر یا کمتر از صفر- تابستان گرم SA-K-W) در استان اصفهان، پژوهشی در سالهای 1396-1394 با استفاده از طرح کاملاً تصادفی نامتعادل انجام شد. بین شهرستانهای مختلف تفاوت معنیداری (در سطح 1%) ازنظر کل آب مصرفی و همچنین نیاز آبی مراحل مختلف رشد فنولوژیک وجود داشت. در اقلیم W-K-SA (با 10 شهرستان) نیاز خالص آبیاری کلزا 4000 متر مکعب در هکتار برآورد شد. اختلاف بیشترین و کمترین نیاز آبی خالص در این اقلیم 322 متر مکعب در هکتار و به ترتیب مربوط به شهرستانهای فریدن و فریدونشهر بود. بهطور متوسط نیاز آبی مراحل ابتدایی، توسعه و (میانی + پایانی) کلزا در اقلیم W-K-SA به ترتیب برابر 450، 2187 و 1363 متر مکعب در هکتار بود. در اقلیم A-C-W (12 شهرستان) نیاز آبی کلزا در هر هکتار 892 متر مکعب بیش از نیاز آبی این محصول در اقلیم SA-K-W بود. بهطور متوسط نیاز آبی مراحل ابتدایی، توسعه و (میانی + پایانی) کلزا در اقلیم A-C-W به ترتیب برابر 540، 2150 و 2200 متر مکعب در هکتار بود. با توجه به نتایج، شهرستانهای واقع در اقلیم SA-K-W نسبت به اقلیم A-C-W موقعیت مناسبتری برای کشت کلزا داشته و صرفنظر از شیوه آبیاری در هر هکتار حداقل 4000 متر مکعب آب برای این منظور نیاز است. با این وجود موفقیت کشت در این اقلیم به دلیل محدودیت طول دوره رشد مشروط به کشت به هنگام است.
محمدهادی راد؛ محمدحسن عصاره؛ محمدرضا وظیفه شناس؛ عبدالرضا کاوند؛ مهدی سلطانی گردفرامرزی
چکیده
ارزیابی دقیق از میزان تبخیر تعرق (ET) برای اختصاص مقدار مناسب آب و بهبود کارایی مصرف آب برای گیاهانی که با اهداف مختلف کاشت میشوند، بسیار با اهمیت است. در این راستا، میزان تبخیر تعرق، ضریب گیاهی (Kc)، عملکرد و کارایی مصرف آب در درختان چهار ساله عناب (Ziziphus jujuba Mill.) از طریق آزمایش لایسیمتری در شرایط اقلیمی یزد در سال زراعی 1396-1397 تعیین گردید. ...
بیشتر
ارزیابی دقیق از میزان تبخیر تعرق (ET) برای اختصاص مقدار مناسب آب و بهبود کارایی مصرف آب برای گیاهانی که با اهداف مختلف کاشت میشوند، بسیار با اهمیت است. در این راستا، میزان تبخیر تعرق، ضریب گیاهی (Kc)، عملکرد و کارایی مصرف آب در درختان چهار ساله عناب (Ziziphus jujuba Mill.) از طریق آزمایش لایسیمتری در شرایط اقلیمی یزد در سال زراعی 1396-1397 تعیین گردید. آزمایش با استفاده از 18 لایسیمتر در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار آبیاری 100 درصد ظرفیت زراعی (شاهد)، 30 و 60 درصد کم آبیاری ( به ترتیب 70 و 40 درصد ظرفیت زراعی) و در 6 تکرار انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که تبخیر تعرق، عملکرد و کارایی مصرف آب در درختان چهار ساله، تحت تأثیر میزان رطوبت خاک بوده، بگونهای که تیمارهای مختلف رطوبتی از اختلاف معنیداری برخوردار بودند. میزان تبخیر تعرق سالانه عناب در شرایط اقلیمی یزد در تیمارهای شاهد، 30 و 60 درصد کم آبیاری به ترتیب، 1/828، 1/514 و 0/386 میلیمتر اندازهگیری شد. بیشترین میزان تبخیر تعرق در هر سه تیمار مربوط به دوره توسعه رشد گیاه از اواخر فروردین تا اوایل تیرماه بود. عملکرد و کارایی مصرف آب، تحت تأثیر تیمارهای کم آبیاری قرار گرفت و کاهش یافت. در مجموع میتوان بیان داشت که هر چند عناب را به عنوان یک گونه دارویی درختی مقاوم به خشکی معرفی کردهاند، با این وجود تنش آبی بویژه در دوره توسعه رشد که مصادف با گلدهی، تشکیل و رشد اولیه میوه است، به شدت بر عملکرد و کارایی مصرف آب تأثیر منفی دارد. توصیه میشود برای تعیین نیاز آبی درختان عناب، از ضریب گیاهی (Kc) سالانه 45/0 که از اعمال تیمار شاهد حاصل گردید، استفاده شود.
سعید قوام سعیدی نوقابی؛ عباس خاشعی سیوکی؛ حسین حمامی
چکیده
آب یکی از مهمترین عوامل محدودکنندهی توسعه کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک جهان میباشد. از مسائل مهم مدیریت آب، ارزیابی و تعیین نیاز آبی گیاهان است. تبخیر- تعرق گیاهان یکی از متغیرهای اصلی در محاسبه بیلان آب و انرژی سطح زمین محسوب میشود. برای تدوین برنامه آبیاری مناسب، آگاهی از نیاز آبی گیاه و ضریب گیاهی در مراحل مختلف رشد ضروری ...
بیشتر
آب یکی از مهمترین عوامل محدودکنندهی توسعه کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک جهان میباشد. از مسائل مهم مدیریت آب، ارزیابی و تعیین نیاز آبی گیاهان است. تبخیر- تعرق گیاهان یکی از متغیرهای اصلی در محاسبه بیلان آب و انرژی سطح زمین محسوب میشود. برای تدوین برنامه آبیاری مناسب، آگاهی از نیاز آبی گیاه و ضریب گیاهی در مراحل مختلف رشد ضروری است. در این پژوهش بهمنظور تعیین ضرایب گیاهی چای ترش که یکی از گیاهان دارویی مهم میباشد، آزمایشی در طی یک فصل زراعی در سال 1396 در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام شد. بدین منظور از سه عدد لایسیمتر استفاده شد و نیاز آبی چای ترش به روش بیلان آب محاسبه گردید. برای محاسبه تبخیر- تعرق مرجع نیز از چمن مورد استفاده برای فضای سبز با ارتفاع 12سانتیمتر بهعنوان گیاه مرجع استفاده شد. در نهایت در پایان فصل رشد، مقادیر مربوط به ضرایب گیاهی در چهار مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و انتهایی برای گیاه چای ترش بهترتیب برابر 26/1، 55/1، 81/1 و 96/0 بدست آمد. این مقادیر جهت برآورد نیاز آبی و مدیریت آبیاری گیاه چای ترش توصیه میشوند.
لاله پرویز
چکیده
تقاضای روزافزون به آب و تغییرات اقلیمی منجر به ایجاد فشار جهت استفاده کارآمد آب در بخش کشاورزی شده است. بنابراین آگاهی از نیاز آبی گیاه جهت افزایش بازده آبیاری لازم میباشد. در این راستا یازده شاخص گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS در بازه زمانی 2013- 2016 برای محصول سیبزمینی در محدوده بین شهرستانهای بستان آباد و تبریز استخراج ...
بیشتر
تقاضای روزافزون به آب و تغییرات اقلیمی منجر به ایجاد فشار جهت استفاده کارآمد آب در بخش کشاورزی شده است. بنابراین آگاهی از نیاز آبی گیاه جهت افزایش بازده آبیاری لازم میباشد. در این راستا یازده شاخص گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS در بازه زمانی 2013- 2016 برای محصول سیبزمینی در محدوده بین شهرستانهای بستان آباد و تبریز استخراج شدند. جهت انتخاب شاخصهای گیاهی مؤثر از تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده شد که برای این منظور شبکه عصبی مصنوعی برای مدلسازی مؤلفههای حاصل از تحلیل و ضریب گیاهی بکار برده شد. از بین مؤلفههای مورد بررسی، سه مولفه اول با در اختیار داشتن 45/85 درصد واریانس کل انتخاب شدند. در سه بررسی انجام شده در مورد نوع مؤلفههای روش تحلیل مؤلفههای اصلی، بهطور متوسط بررسی اول نسبت به بررسی دوم و سوم منجر به کاهش 75/55 درصد RMSE شد. شاخصهای حاصل از باندهای انعکاسی مانند شاخص NDVI و شاخصهای بهبود یافته براساس منطقه مورد مطالعه مانند شاخصهای SAVI و MSAVI از کارایی قابل قبولی برخوردار بودند. کاهش 66/66 درصد ضریب LST از مولفه سوم به اول حاکی از افزایش دقت نتایج شاخصهای باندهای حرارتی در صورت ترکیب با شاخصهای باندهای انعکاسی مانند شاخص TVX بود. برآورد ضریب گیاهی با شاخصهای گیاهی حاصل از تحلیل مؤلفههای اصلی در مدلسازی شبکه عصبی دارای تخمین کمبرآوردی حدود یک درصد در دوره صحتسنجی بوده است.
محمد رضا خالقی؛ وحید غلامی؛ قربانعلی خدابخشی
چکیده
احداث سدهای مخزنی موجب بروز مشکلات هیدرولوژیک و زیست محیطی در پایین دست خواهد شد. احداث سد چاشم با هدف تأمین آب شرب استان سمنان بر روی سرشاخههای حوزه آبخیز رودخانه تالار مازندران در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است. تحقیق حاضر به بررسی آثار هیدرولوژیک و زیست محیطی (نیاز آبی) احداث سد مذکور در پایین دست حوضه پرداخته است. ابتدا، خصوصیات ...
بیشتر
احداث سدهای مخزنی موجب بروز مشکلات هیدرولوژیک و زیست محیطی در پایین دست خواهد شد. احداث سد چاشم با هدف تأمین آب شرب استان سمنان بر روی سرشاخههای حوزه آبخیز رودخانه تالار مازندران در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است. تحقیق حاضر به بررسی آثار هیدرولوژیک و زیست محیطی (نیاز آبی) احداث سد مذکور در پایین دست حوضه پرداخته است. ابتدا، خصوصیات فیزیکی حوزه آبخیز، سطح اثر ایستگاههای بارانسنجی منطقه و درصد اراضی غیرقابل نفوذ با بکارگیری دادهها و نقشه های توپوگرافی 1:25000 و قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شدند. سپس، با بکارگیری روش SCS برای شبیه سازی هیدروگراف جریان، روش کمبود اولیه و ثابت، برای برآورد ارتفاع رواناب و روش فروکش نمایی برای برآورد آب پایه در محیط مدل HEC-HMS، یک مدل بارش- رواناب برای شبیه سازی رفتار هیدرولوژیک حوضه ارائه شد. سپس، بهینه سازی و اعتباریابی مدل انجام پذیرفت. در مرحله بعد، شبیه سازی خصوصیات فیزیکی سد چاشم و مخزن آن در مدل اعتباریابی شده به منظور روندیابی در مخزن و شبیه سازی عملکرد هیدرولوژیک مخزن سد انجام شد. همچنین، نیاز آبی منطقه با میزان مشارکت مخزن سد در تأمین آب شهر سمنان و جریان خروجی از مخزن سد مقایسه و بررسی شد. نتایج نشان داد که حجم آبدهی سالانه حوضه سد چاشم در حالت نرمال کمی کمتر از مجموع نیاز آبی نه میلیون متر مکعبی در نظر گرفته شده است.
محمد قربانیان کردآبادی؛ حمیده نوری؛ عبدالمجید لیاقت
چکیده
در این تحقیق اثر حاصلخیزی و بافت خاک بر ضریب گیاهی و تبخیر- تعرق گیاه ذرت بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار بافت خاک شامل لوم رسی سیلتی، لوم و لوم شنی و سه تیمار حاصلخیزی خاک، در سه تکرار در مزرعه آزمایشی در بخش جی و قهاب شهرستان اصفهان به اجرا در آمد. به منظور تعیین تبخیر- تعرق گیاه مرجع از روش ...
بیشتر
در این تحقیق اثر حاصلخیزی و بافت خاک بر ضریب گیاهی و تبخیر- تعرق گیاه ذرت بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار بافت خاک شامل لوم رسی سیلتی، لوم و لوم شنی و سه تیمار حاصلخیزی خاک، در سه تکرار در مزرعه آزمایشی در بخش جی و قهاب شهرستان اصفهان به اجرا در آمد. به منظور تعیین تبخیر- تعرق گیاه مرجع از روش تشت تبخیر و جهت تعیین تبخیر- تعرق واقعی از روش بیلان حجمی آب خاک با استفاده از میکرولایسیمتر زهکشدار استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش حاصلخیزی خاک تبخیر- تعرق و ضریب گیاهی ذرت افزایش یافت. بیشترین میانگین ده روزه تبخیر- تعرق ذرت در دهه پنجم رشد در خاک لوم رسی سیلتی با افزودن دو درصد کود برابر با 76/8 میلیمتر بر روز بدست آمد که از کمترین میانگین ده روزه تبخیر- تعرق ذرت در این دهه 5/45 درصد بیشتر شد. ضریب گیاهی ذرت در مرحله میانی رشد بیشتر از مراحل دیگر تحت تاثیر تیمارهای متفاوت حاصلخیزی خاک قرار گرفت. بیشترین و کمترین تاثیر افزایش حاصلخیزی خاک بر افزایش ضریب گیاهی ذرت در مرحله میانی رشد به ترتیب 8/37 درصد در خاک لوم با افزودن دو درصد کود و 3/18 درصد در خاک لوم شنی با افزودن دو درصد کود بدست آمد.
نرجس ریحانی؛ عباس خاشعی سیوکی
چکیده
آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده ی توسعه کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان می باشد. برای جلوگیری و خروج از بحران آب به مدیریت مناسب کشاورزی و منابع آب نیاز است. یکی از پارامترهای مهم در این راستا، تعیین تبخیر- تعرق محصولات کشاورزی می باشد. برای تهیه برنامه ی مناسب آبیاری و اعمال مدیریت بهینه مصرف آب، تعیین نیاز آبی و ضرایب گیاهی ...
بیشتر
آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده ی توسعه کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان می باشد. برای جلوگیری و خروج از بحران آب به مدیریت مناسب کشاورزی و منابع آب نیاز است. یکی از پارامترهای مهم در این راستا، تعیین تبخیر- تعرق محصولات کشاورزی می باشد. برای تهیه برنامه ی مناسب آبیاری و اعمال مدیریت بهینه مصرف آب، تعیین نیاز آبی و ضرایب گیاهی در مراحل مختلف رشد امری ضروری به نظر می رسد. ضریب گیاهی را می توان از طریق تقسیم تبخیر- تعرق واقعی بر تبخیر- تعرق پتانسیل به دست آورد. در این تحقیق بهمنظور تعیین ضرایب گیاهی گیاه زیره که از جمله گیاهان دارویی مهم می باشد، آزمایشی در مدت یک فصل زراعی در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند با استفاده از لایسیمتر انجام شد. برای اجرای این طرح از سه عدد لایسیمتر استفاده و نیاز آبی زیره به روش بیلان آب محاسبه گردید. برای محاسبه تبخیر- تعرق مرجع نیز از چمن مورد استفاده برای فضای سبز با ارتفاع 12 سانتیمتر بهعنوان گیاه مرجع استفاده شد. درنهایت در پایان فصل رشد، مقادیر مربوط به ضرایب گیاهی زیره در مراحل مختلف رشد شامل مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و مرحله انتهایی، به ترتیب برابر 65/0، 92/0، 21/1 و 85/0 به دست آمد. با استفاده از مقادیر به دست آمده برای ضریب گیاهی زیره، برآورد نیاز آبی و مدیریت آبیاری این گیاه امکانپذیر خواهد بود.
کوروش مجد سلیمی؛ سید بابک صلواتیان؛ ابراهیم امیری
چکیده
دقت در طراحی سامانههای آبیاری بارانی و مدیریت صحیح آنها از عوامل مهم در توسعه و بهبود عملکرد این سامانهها است. در این پژوهش، شش سامانه آبیاری بارانی کلاسیک در باغهای چای استان گیلان طی دو سال مورد ارزیابی فنی قرار گرفتند. سامانههای آبیاری بارانی کلاسیک از نوع نیمه متحرک، تمام ثابت و ثابتـ آبپاش متحرک بهطور تصادفی انتخاب ...
بیشتر
دقت در طراحی سامانههای آبیاری بارانی و مدیریت صحیح آنها از عوامل مهم در توسعه و بهبود عملکرد این سامانهها است. در این پژوهش، شش سامانه آبیاری بارانی کلاسیک در باغهای چای استان گیلان طی دو سال مورد ارزیابی فنی قرار گرفتند. سامانههای آبیاری بارانی کلاسیک از نوع نیمه متحرک، تمام ثابت و ثابتـ آبپاش متحرک بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای ارزیابی این سامانههای آبیاری، معیارهای ضریب یکنواختی کریستیانسن، یکنواختی توزیع، راندمان واقعی و پتانسیل کاربرد در ربع پایین اراضی در بلوک آزمایشی محاسبه و با استفاده از تغییرات فشار اندازهگیری شده به کل سامانه تعمیم داده شد. مقادیر متوسط (دو سالانه) ضریب یکنواختی، یکنواختی توزیع، راندمان واقعی و پتانسیل کاربرد در ربع پایین برای شش باغ ارزیابی شده بهترتیب حدود 65، 52، 44 و 44 درصد بهدست آمد. تمام سامانههای آبیاری دارای راندمان کاربرد پایینی بودند و ضریب یکنواختی و یکنواختی توزیع آب در آنها کمتر از مقادیر توصیه شده در مراجع بود. همچنین به علت آبیاری کمتر از نیاز آبی واقعی گیاه در تمام باغهای چای، راندمان واقعی برابر با راندمان پتانسیل کاربرد گردید. طراحی و اجرای غیر اصولی سامانهها به ویژه فشار کارکرد نامناسب آنها و مسائل اقتصادی از مهمترین دلایل پایین بودن راندمان پتانسیل کاربرد تشخیص داده شد. استفاده همزمان از تعداد آبپاشهایی با مشخصات و مدلهای متفاوت، عمر زیاد سامانههای آبیاری، نشت آب از شیرخودکارها و سایر اتصالات و تغییرات فشار و دبی ناشی از آن نیز از دلایل اصلی کاهش یکنواختی توزیع آب و راندمان واقعی کاربرد بوده است.